پرش به محتوا

بعثت پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده'
جز (جایگزینی متن - 'روبه' به 'روبه')
جز (جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده')
خط ۳۶: خط ۳۶:


==[[فترت وحی]]==
==[[فترت وحی]]==
بر پایه برخی گزارش‌های [[تاریخی]]، پس از [[بعثت]]، [[نزول وحی]] برای مدتی قطع شد و پس از آن دوباره [[نزول]] [[آیات قرآن]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} آغاز گردید. از این دوره بیشتر با عنوان "فترت وحی" یاد شده است، اما "[[انقطاع وحی]]" نیز گفته‌اند. در [[زمان]] و مدت فترت وحی و [[آیات]] نازل شده پس از انقطاع وحی اختلاف است و از گزارش‌های موجود نمی‌توان به نتیجه [[قطعی]] و روشنی دست یافت. مدت انقطاع وحی را دو یا سه [[روز]]، [[دوازده]] روز، پانزده روز<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.</ref>، ۲۵ روز<ref>مقریزی، ج۱، ص۳۱.</ref>، [[چهل]] روز<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.</ref>، نزدیک به دو سال، دو سال و نیم و سه سال آورده‌اند <ref>مقریزی، ج۱، ص۳۱.</ref>. با آنکه برخی سه روز را ترجیح داده‌اند<ref>مقریزی، ج۱، ص۳۱.</ref>، اما به نظر می‌رسد [[انقطاع]] بیش از این بوده باشد؛ چون روشن است که هر روز بر آن [[حضرت]] [[وحی]] نازل نمی‌شده است.  
بر پایه برخی گزارش‌های [[تاریخی]]، پس از [[بعثت]]، [[نزول وحی]] برای مدتی قطع شد و پس از آن دوباره [[نزول]] [[آیات قرآن]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} آغاز گردید. از این دوره بیشتر با عنوان "فترت وحی" یاد شده است، اما "[[انقطاع وحی]]" نیز گفته‌اند. در [[زمان]] و مدت فترت وحی و [[آیات]] نازل شده پس از انقطاع وحی اختلاف است و از گزارش‌های موجود نمی‌توان به نتیجه [[قطعی]] و روشنی دست یافت. مدت انقطاع وحی را دو یا سه [[روز]]، دوازده روز، پانزده روز<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.</ref>، ۲۵ روز<ref>مقریزی، ج۱، ص۳۱.</ref>، [[چهل]] روز<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.</ref>، نزدیک به دو سال، دو سال و نیم و سه سال آورده‌اند <ref>مقریزی، ج۱، ص۳۱.</ref>. با آنکه برخی سه روز را ترجیح داده‌اند<ref>مقریزی، ج۱، ص۳۱.</ref>، اما به نظر می‌رسد [[انقطاع]] بیش از این بوده باشد؛ چون روشن است که هر روز بر آن [[حضرت]] [[وحی]] نازل نمی‌شده است.  


[[سوره]] یا آیات نازل شده پس از انقطاع وحی را نیز بیشتر [[سوره مدثر]] آورده‌اند<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۷۷؛ بخاری، ج۶، ص۷۵؛ مسلم، ج۱، ص۹۸.</ref>، اما [[سوره ضحی]]<ref>ابن اسحاق، ص۱۳۵؛ ابن هشام، ج۱، ص۲۵۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.</ref> هم گفته شده است. بر اساس روایتی، رسول خدا{{صل}} با انقطاع وحی [[اندوهگین]] شد و گفت: نکند [[خداوند]] مرا رها کرده است <ref>[[ابن اسحاق]]، ص۱۳۵</ref> یا آنکه [[حضرت خدیجه]] [[علی]] به ایشان گفت: شاید خدایت تو را رها کرده باشد که [[سوره]] "[[ضحی]]" یا [[آیه]] {{متن قرآن|مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى}}<ref>«که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است» سوره ضحی، آیه ۳.</ref>. نازل شد<ref>ر.ک: قمی، ج۲، ص۴۲۸؛ طبری، جامع البیان، ج۳۰، ص۳۱۹.</ref>.
[[سوره]] یا آیات نازل شده پس از انقطاع وحی را نیز بیشتر [[سوره مدثر]] آورده‌اند<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۷۷؛ بخاری، ج۶، ص۷۵؛ مسلم، ج۱، ص۹۸.</ref>، اما [[سوره ضحی]]<ref>ابن اسحاق، ص۱۳۵؛ ابن هشام، ج۱، ص۲۵۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۱.</ref> هم گفته شده است. بر اساس روایتی، رسول خدا{{صل}} با انقطاع وحی [[اندوهگین]] شد و گفت: نکند [[خداوند]] مرا رها کرده است <ref>[[ابن اسحاق]]، ص۱۳۵</ref> یا آنکه [[حضرت خدیجه]] [[علی]] به ایشان گفت: شاید خدایت تو را رها کرده باشد که [[سوره]] "[[ضحی]]" یا [[آیه]] {{متن قرآن|مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى}}<ref>«که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است» سوره ضحی، آیه ۳.</ref>. نازل شد<ref>ر.ک: قمی، ج۲، ص۴۲۸؛ طبری، جامع البیان، ج۳۰، ص۳۱۹.</ref>.
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


==[[بیعت عقبه اول]]==
==[[بیعت عقبه اول]]==
در سال بعد (سال [[دوازده]] [[بعثت]]) باز در [[زمان]] [[حج]] رسول خدا{{صل}} با [[دوازده تن]] از [[اوس و خزرج]] در [[عقبه]] [[دیدار]] کرد و آنان با آن حضرت [[بیعت]] کردند. این بیعت که آن را "[[بیعة النساء]]" خواندند، مشتمل بر آن بود که آنان به [[خدا]] [[شرک]] نورزند، [[سرقت]] نکنند، مرتکب [[زنا]] نشوند، [[فرزندان]] را نکشند، [[تهمت]] نزنند و در [[کار نیک]] از رسول خدا{{صل}} [[نافرمانی]] نکنند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۳-۷۵؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۶؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. رسول خدا{{صل}} نیز به آنان فرمود: "اگر به [[پیمان]] خود [[وفا]] کنید، [[بهشت]] از آن شما خواهد بود؛ وگرنه، کار شما با خداست؛ اگر خواست شما را می‌بخشد و اگر خواهد عذابتان می‌کند»<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. این بیعت را بیعت عقبه اول نیز گفته‌اند<ref>ر.ک: بلاذری، أنساب، ج۱، ص۲۷۵؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۵؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۵.</ref>.
در سال بعد (سال دوازده [[بعثت]]) باز در [[زمان]] [[حج]] رسول خدا{{صل}} با [[دوازده تن]] از [[اوس و خزرج]] در [[عقبه]] [[دیدار]] کرد و آنان با آن حضرت [[بیعت]] کردند. این بیعت که آن را "[[بیعة النساء]]" خواندند، مشتمل بر آن بود که آنان به [[خدا]] [[شرک]] نورزند، [[سرقت]] نکنند، مرتکب [[زنا]] نشوند، [[فرزندان]] را نکشند، [[تهمت]] نزنند و در [[کار نیک]] از رسول خدا{{صل}} [[نافرمانی]] نکنند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۳-۷۵؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۶؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. رسول خدا{{صل}} نیز به آنان فرمود: "اگر به [[پیمان]] خود [[وفا]] کنید، [[بهشت]] از آن شما خواهد بود؛ وگرنه، کار شما با خداست؛ اگر خواست شما را می‌بخشد و اگر خواهد عذابتان می‌کند»<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. این بیعت را بیعت عقبه اول نیز گفته‌اند<ref>ر.ک: بلاذری، أنساب، ج۱، ص۲۷۵؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۵؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۵.</ref>.


هنگام بازگشت اهل یثرب، رسول خدا{{صل}} [[مصعب بن عمیر]] را که [[قاری]] [[قرآن]] بود، همراه آنان<ref>یا پس از آنان و به درخواست ایشان، ر.ک: ابن سعد، ج۱، ص۱۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۷.</ref> فرستاد تا به آنان [[قرآن]]، [[اسلام]] و [[فقه]] بیاموزد. [[منزل]] [[مصعب]] در یثرب در [[خانه]] [[اسعد بن زراره]] بود<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ طبری، تریخ، ج۲، ص۳۵۷.</ref>. [[مصعب بن عمیر]]، [[امام جماعت]] [[مسلمانان]] یثرب نیز بود<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۶.</ref> بدان سبب که برخی از [[اوس و خزرج]]، [[دوست]] نداشتند کسی از خودشان امام جماعت آنان باشد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۷؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۸.</ref>. برخی منابع، برخلاف مشهور، نخستین [[دیدار]] [[رسول خدا]]{{صل}} با شش تن از یثربیان را [[بیعت عقبه اول]]، و این دیدار با [[دوازده تن]] را [[بیعت عقبه دوم]] شمرده‌اند<ref>ر.ک: ابن عبدالبر، الدر، ص۶۷.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۳.</ref>
هنگام بازگشت اهل یثرب، رسول خدا{{صل}} [[مصعب بن عمیر]] را که [[قاری]] [[قرآن]] بود، همراه آنان<ref>یا پس از آنان و به درخواست ایشان، ر.ک: ابن سعد، ج۱، ص۱۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۶؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۷.</ref> فرستاد تا به آنان [[قرآن]]، [[اسلام]] و [[فقه]] بیاموزد. [[منزل]] [[مصعب]] در یثرب در [[خانه]] [[اسعد بن زراره]] بود<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ طبری، تریخ، ج۲، ص۳۵۷.</ref>. [[مصعب بن عمیر]]، [[امام جماعت]] [[مسلمانان]] یثرب نیز بود<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۶.</ref> بدان سبب که برخی از [[اوس و خزرج]]، [[دوست]] نداشتند کسی از خودشان امام جماعت آنان باشد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۷؛ بیهقی، دلائل، ج۲، ص۴۳۸.</ref>. برخی منابع، برخلاف مشهور، نخستین [[دیدار]] [[رسول خدا]]{{صل}} با شش تن از یثربیان را [[بیعت عقبه اول]]، و این دیدار با [[دوازده تن]] را [[بیعت عقبه دوم]] شمرده‌اند<ref>ر.ک: ابن عبدالبر، الدر، ص۶۷.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۳.</ref>
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش