|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| [[حضرت امام موسی کاظم]]{{ع}}، در کیفیت عالم شدن [[ائمه]]{{عم}} میفرماید: {{متن حدیث|مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلاَثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا اَلْمَاضِي فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا اَلْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا اَلْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِي اَلْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِي اَلْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لاَ نَبِيَّ بَعْدَ نَبِيِّنَا}} <ref>بصائر الدرجات، ص ۳۱۸.</ref>؛ [[علم]]، به سه وجه به ما میرسد: [[علم گذشته|گذشته]]، [[علم آینده|آینده]] و [[علم حادث|حادث]]. امّا [[علم گذشته]]، [[علمی]] است که [[تفسیر]] شده و [[علم آینده]]، [[علم مزبور]] و [[علم مکتوب|مکتوب]] است و امّا [[علم حادث]]، چیزی است که در [[قلب]] انداخته و در گوش خوانده میشود. و [[بهترین]] [[علم]] ما همین است و [[پیامبری]] بعد از [[پیامبر]] ما وجود ندارد. [[نکت]] ([[افتادن در قلب]]) و [[نقر]] ([[خواندن در گوش]])، از خصوصیات [[ائمه]]{{عم}} است. [[ابو الخیر]] میگوید: {{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِاللهِ{{ع}}: إِنِّي سَأَلْتُ عَبْدَاللهِ بْنَ اَلْحَسَنِ فَزَعَمَ أَنْ لَيْسَ فِيكُمْ إِمَامٌ، قَالَ: بَلَى واللهِ يَا ابْنَ اَلنَّجَاشِيِّ! إِنَّ فِينَا لَمَنْ يُنْكَتُ فِي قَلْبِهِ وَيُنْقَرُ فِي أُذُنِهِ وَتُصَافِحُهُ اَلْمَلاَئِكَةُ}} <ref>بصائر الدرجات، ص ۳۱۸.</ref>؛ به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: من از [[عبدالله بن حسن]] سؤال کردم، او [[گمان]] میکند [[امام]]، در بین شما ([[اهل بیت]]) نیست! فرمود: قسم به [[خدا]] ای [[پسر نجاشی]]! به [[درستی]] که از ماست آنکه [[علم]] به [[قلب]] او انداخته میشود و به گوش او خوانده میشود و [[ملائکه]] با او [[مصافحه]] میکنند. [[حضرت امام رضا]]{{ع}} نیز [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} را بدین صورت [[تفسیر]] میکند: {{متن حدیث|فَأَمَّا اَلْغَابِرُ فَمَا تَقَدَّمَ مِنْ عِلْمِنَا وَ أَمَّا اَلْمَزْبُورُ فَمَا يَأْتِينَا وَ أَمَّا اَلنَّكْتُ فِي اَلْقُلُوبِ فَإِلْهَامٌ وَ أَمَّا اَلنَّقْرُ فِي اَلْأَسْمَاعِ فَإِنَّهُ مِنَ اَلْمَلَكِ}} <ref>بصائر الدرجات، ص ۳۱۸.</ref>؛ غابر، [[علمی]] است که از سابق بوده و مزبور، [[علمی]] است که در [[آینده]] به ما میرسد و [[افتادن در قلب]]، [[الهام]] است و کوبیدن در گوش، از سوی [[ملک]] است. با توجه به [[روایات]] فوق که میفرماید «[[نقر]]» از سوی [[ملک]] صورت میگیرد، میتوان نتیجه گرفت که «[[نقر]]» معادل [[تحدیث]] است. در [[روایات]] دیگر، تصریح شده [[علم برتر ائمه]]{{عم}}، [[علمی]] است که هر [[صبح و شام]] و هر [[ساعت]] به [[ائمه]]{{عم}} [[تحدیث]] میشود<ref>الکافى، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref>؛ لذا [[امام کاظم]]{{ع}} در مورد «[[نقر]]» میفرماید: {{متن حدیث|وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا}}. و بعد از اشاره به این که «[[نقر]]» از سوی [[ملک]] است، تأکید میفرمایند: {{متن حدیث|وَ لاَ نَبِيَّ بَعْدَ نَبِيِّنَا}}. این تأکید، به لحاظ آن است که [[تحدیث]] به معنای [[وحی]] [[شریعت]] نیست. مرحوم علّامه [[مجلسی]] مینویسد: اگر چنانچه از قول [[امام]]{{ع}}، توهم [[ادعای نبوّت]] (توسط [[ائمه]]) ایجاد شود؛ چرا که [[مردم]] [[خیال]] میکنند اِخبار از [[ملک]]، مخصوص انبیاست ـ [[امام]]{{ع}} این توهم را [[نفی]] کرده به واسطه این که فرموده: «[[پیامبری]] بعد از [[پیامبر]] ما نیست». و آن به خاطر فرق بین [[نبیّ]] و [[محدّث]] است که [[نبیّ]]، [[ملک]] را هنگام القای [[حکم]] میبیند و [[محدّث]] به واسطه اسماع، از مسئله [[آگاه]] میشود و [[ملک]] را نمیبیند و [[حکم شرع]] به او [[القاء]] میشود، چنانچه گذشت<ref>مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۳۷.</ref>»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]] ص ؟؟.</ref>.
| | برخی از [[روایات]] [[علوم]] [[ائمه]]{{عم}} را در سه دسته "ماضی و غابر و حادث" جمع کرده و برخی دیگر از روایات در سه دسته "غابر و مزبور و حادث". بیان دقیق تفاوت این دستهبندیها و اینکه آیا همه این روایات یک [[حقیقت]] را بیان میکند یا [[خیر]]؟، قابل بررسی است، این احتمال وجود دارد که [[علم غابر]] و مزبور همان آثاری باشد که از [[پیامبر]]{{صل}} به [[ائمه]] {{ع}} به [[ارث]] رسیده است. |
|
| |
|
| ==علم غابر معصوم==
| | از مجموع روایات ممکن است استفاده نمود که: معلومات [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} ـ که از قبل در [[لوح]] سینه آنان و یا در جای دیگری [[ثبت]] شده است ـ برخی از این معلومات، در [[عالم]] خارج تحقق یافته و برخی دیگر هنوز [[زمان]] تحقق آن فرا نرسیده است. در قبال این امر، إفاضات دائمی [[الهی]] است که همیشه رو به إزدیاد است، از این قسم تعبیر به "علم حادث" شده است<ref>[http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=۶۶-۱۷۹۴۳-%D۹%BE%D۸%B۴%D۸%AA%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C%۲۰%D۸%B۹%D۹%۸۴%D۹%۸۵%DB%۸C%۲۰%D۸%A۷%D۸%A۶%D۹%۸۵%D۹%۸۷%۲۰%D۸%B۹%D۹%۸۴%DB%۸C%D۹%۸۷%D۹%۸۵%۲۰%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۳%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۹%۸۵ وبگاه آشتی با خرد]</ref>. |
| *برخی از روایات علوم [[ائمه]]{{عم}} را در سه دسته "ماضی و غابر و حادث" جمع كرده و برخی دیگر از روایات در سه دسته "غابر و مزبور و حادث". بیان دقیق تفاوت این دسته بندیها و این كه آیا همه این روایات یك حقیقت را بیان میكند یا خیر؟، قابل بررسی است، اما از آنجایی كه ما تنها در صدد تفكیك "علم حادث" از بقیه اقسام هستیم از تحقیق در این امر میگذریم و تنها به یک احتمال اشاره مینماییم. [این احتمال وجود دارد كه علم غابر و مزبور همان آثاری باشد كه از [[پیامبر]]{{صل}} به ارث برده باشند، اما از جهت این كه ارتباط مستقیمی با هدف این بحث ندارد از تحقیق در آن میگذریم.] از مجموع روایات ممكن است استفاده نمود كه: معلومات [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} ـ كه از قبل در لوح سینه آنان و یا در جای دیگری ثبت شده است ـ برخی از این معلومات، در عالم خارج تحقق یافته و برخی دیگر هنوز زمان تحقق آن فرا نرسیده است. در قبال این امر، إفاضات دائمی الهی است كه همیشه رو به إزدیاد است، از این قسم تعبیر به "علم حادث" شده است. هدف از طرح این دسته از روایات، تنها تفكیك "علم حادث" از بقیه علوم است. اكنون به روایاتی كه به این تقسیمات اشاره دارد توجه كنید: [[مفضل]] میگوید به [[امام کاظم]]{{ع}} گفتم از [[امام صادق]]{{ع}} این چنین روایت به ما رسیده است كه علم ما چند گونه است غابر و مزبور و نكت در قلب و نقر در گوش (توضیح این كلمات چیست؟) امام{{ع}} فرمودند: اما غابر علمی است كه گذشته است، و اما مزبور علمی است كه در آینده اتفاق خواهد افتاد، و اما نكت در دل الهام است، و اما نقر در گوش امر فرشته است.<ref>الكافی/ج۱/ص۲۶۴/ح۳، بحارالانوار/ج۲۶/ص۶۰/ب۱/ح۱۳۳.</ref> [[محمد بن فضیل]] میگوید به [[امام کاظم]]{{ع}} گفتم از [[امام صادق]]{{ع}} این چنین روایت شدیم كه علم ما چند گونه است غابر و مزبور و نكت در قلب و نقر در گوش (توضیح این كلمات چیست؟) امام{{ع}} فرمودند: اما غابر علمی است كه گذشته است و اما مزبور علمی است كه در آینده اتفاق خواهد افتاد و اما نكت در دل الهام است و اما نقر در گوش از فرشته است. [[زراره]] نیز مانند این را از [[امام صادق]]{{ع}} روایت كرده است و سپس پرسیده است هنگامی كه كسی را نمیبیند چگونه تشخیص میدهد كه این صدا از فرشته است و از شیطان نیست؟ امام{{ع}} فرمودند: آرامشی بر او افكنده میشود كه تشخیص میدهد از فرشته است، و اگر از شیطان باشد ترس بر او عارض میشود، علاوه بر این كه شیطان نمیتواند متعرض امام شود.<ref>بصائرالدرجات/ص۲۱۸/ب۴/ح۲.</ref> از [[ائمه]]{{عم}} چنین رسیده است كه علم چند گونه است علم غابر و مزبور و نكت در قلب و نقر در گوش پس علم غابر علمی است كه گذشته است و علم مزبور علمی است تحقق آن باقی مانده است و نكت الهام است و نقر سخن فرشته است<ref>[http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=66-17943-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%20%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 وبگاه آشتی با خرد]</ref>.
| | |
| | ==روایات و علم غابر== |
| | براساس [[روایات]] [[علم]] غایر عبارت است از [[علمی]] که نوشته شده است: [[امام کاظم]]{{ع}}، در چگونگی عالم شدن [[ائمه]]{{عم}} میفرماید: "[[علم]]، به سه وجه به ما میرسد: [[علم گذشته|گذشته]]، [[علم آینده|آینده]] و [[علم حادث|حادث]]. امّا [[علم گذشته]]، [[علمی]] است که [[تفسیر]] شده و [[علم آینده]]، [[علم مزبور]] و [[علم مکتوب|مکتوب]] است و امّا [[علم حادث]]، چیزی است که در [[قلب]] انداخته و در گوش خوانده میشود. و [[بهترین]] [[علم]] ما همین است و [[پیامبری]] بعد از [[پیامبر]] ما وجود ندارد<ref>{{متن حدیث|مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلاَثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا اَلْمَاضِي فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا اَلْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا اَلْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِي اَلْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِي اَلْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لاَ نَبِيَّ بَعْدَ نَبِيِّنَا}}غ بصائر الدرجات، ص ۳۱۸.</ref>. [[نکت]] ([[افتادن در قلب]]) و [[نقر]] ([[خواندن در گوش]])، از خصوصیات [[ائمه]]{{عم}} است. [[ابوالخیر]] میگوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: من از [[عبدالله بن حسن]] سؤال کردم، او [[گمان]] میکند [[امام]]، در بین شما ([[اهل بیت]]) نیست! فرمود: قسم به [[خدا]] ای [[پسر نجاشی]]! به [[درستی]] که از ماست آنکه [[علم]] به [[قلب]] او انداخته میشود و به گوش او خوانده میشود و [[ملائکه]] با او [[مصافحه]] میکنند<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِاللهِ{{ع}}: إِنِّي سَأَلْتُ عَبْدَاللهِ بْنَ اَلْحَسَنِ فَزَعَمَ أَنْ لَيْسَ فِيكُمْ إِمَامٌ، قَالَ: بَلَى واللهِ يَا ابْنَ اَلنَّجَاشِيِّ! إِنَّ فِينَا لَمَنْ يُنْكَتُ فِي قَلْبِهِ وَيُنْقَرُ فِي أُذُنِهِ وَتُصَافِحُهُ اَلْمَلاَئِكَةُ}}؛ بصائر الدرجات، ص ۳۱۸.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} نیز [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} را بدین صورت [[تفسیر]] میکند: "غابر، [[علمی]] است که از سابق بوده و مزبور، [[علمی]] است که در [[آینده]] به ما میرسد و [[افتادن در قلب]]، [[الهام]] است و کوبیدن در گوش، از سوی [[ملک]] است<ref>{{متن حدیث|فَأَمَّا اَلْغَابِرُ فَمَا تَقَدَّمَ مِنْ عِلْمِنَا وَ أَمَّا اَلْمَزْبُورُ فَمَا يَأْتِينَا وَ أَمَّا اَلنَّكْتُ فِي اَلْقُلُوبِ فَإِلْهَامٌ وَ أَمَّا اَلنَّقْرُ فِي اَلْأَسْمَاعِ فَإِنَّهُ مِنَ اَلْمَلَكِ}}؛ بصائر الدرجات، ص ۳۱۸.</ref>.<ref>[[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref> |
| | |
| | همچنین از [[ائمه]]{{عم}} چنین رسیده است که علم چند گونه است [[علم غابر]] و مزبور و نکت در قلب و نقر در گوش پس علم غابر علمی است که گذشته است و [[علم مزبور]] علمی است تحقق آن باقی مانده است و [[نکت]] [[الهام]] است و [[نقر]] [[سخن]] فرشته است<ref>[http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=۶۶-۱۷۹۴۳-%D۹%BE%D۸%B۴%D۸%AA%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C%۲۰%D۸%B۹%D۹%۸۴%D۹%۸۵%DB%۸C%۲۰%D۸%A۷%D۸%A۶%D۹%۸۵%D۹%۸۷%۲۰%D۸%B۹%D۹%۸۴%DB%۸C%D۹%۸۷%D۹%۸۵%۲۰%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۳%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۹%۸۵ وبگاه آشتی با خرد]</ref>. |
| | |
| | با توجه به [[روایات]] فوق که میفرماید «[[نقر]]» از سوی [[ملک]] صورت میگیرد، میتوان نتیجه گرفت که «[[نقر]]» معادل [[تحدیث]] است. در [[روایات]] دیگر، تصریح شده [[علم برتر ائمه]]{{عم}}، [[علمی]] است که هر [[صبح و شام]] و هر [[ساعت]] به [[ائمه]]{{عم}} [[تحدیث]] میشود<ref>الکافى، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref>؛ لذا [[امام کاظم]]{{ع}} در مورد «[[نقر]]» میفرماید: {{متن حدیث|وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا}} و بعد از اشاره به اینکه «[[نقر]]» از سوی [[ملک]] است، تأکید میفرمایند: {{متن حدیث|وَ لاَ نَبِيَّ بَعْدَ نَبِيِّنَا}}. این تأکید، به لحاظ آن است که [[تحدیث]] به معنای [[وحی]] [[شریعت]] نیست. مرحوم علّامه [[مجلسی]] مینویسد: "اگر چنانچه از قول [[امام]]{{ع}}، توهم [[ادعای نبوّت]] (توسط [[ائمه]]) ایجاد شود؛ چرا که [[مردم]] [[خیال]] میکنند اِخبار از [[ملک]]، مخصوص انبیاست ـ [[امام]]{{ع}} این توهم را [[نفی]] کرده به واسطه این که فرموده: «[[پیامبری]] بعد از [[پیامبر]] ما نیست» و آن به خاطر فرق بین [[نبیّ]] و [[محدّث]] است که [[نبیّ]]، [[ملک]] را هنگام القای [[حکم]] میبیند و [[محدّث]] به واسطه اسماع، از مسئله [[آگاه]] میشود و [[ملک]] را نمیبیند و [[حکم شرع]] به او [[القاء]] میشود، چنانچه گذشت"<ref>مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۳۷.</ref>.<ref>[[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref> |
|
| |
|
| ==پرسشهای وابسته== | | ==پرسشهای وابسته== |