مناظرات امام رضا: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
جاثلیق به کلی [[درمانده]] شده بود؛ به گونهای که هیچ راه فرار نداشت؛ لذا هنگامی که [[امام]]{{ع}} بار دیگر به او فرمود: ای [[جاثلیق]]! هر چه میخواهی سؤال کن، او از هر گونه سؤالی خودداری کرد و گفت: اکنون شخص دیگری غیر از من سؤال کند، قسم به [[حق]] که [[گمان]] نمیکردم در میان [[مسلمانان]] کسی مثل تو باشد<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۰۳.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۷۳۱.</ref> | جاثلیق به کلی [[درمانده]] شده بود؛ به گونهای که هیچ راه فرار نداشت؛ لذا هنگامی که [[امام]]{{ع}} بار دیگر به او فرمود: ای [[جاثلیق]]! هر چه میخواهی سؤال کن، او از هر گونه سؤالی خودداری کرد و گفت: اکنون شخص دیگری غیر از من سؤال کند، قسم به [[حق]] که [[گمان]] نمیکردم در میان [[مسلمانان]] کسی مثل تو باشد<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۰۳.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۷۳۱.</ref> | ||
==[[مناظره امام رضا]]{{ع}} با [[عمران صابی]]== | |||
عمران صابی، پیشوای صائبین و آشنا به مباحث [[فلسفی]] - [[کلامی]] در عصر خود بود که در مناظرهای با [[امام رضا]]{{ع}} مسائلی پیرامون [[اثبات]] [[توحید]] میپرسد. از آنجا که عمران [[مسلمان]] نبوده، [[حضرت رضا]]{{ع}} در [[مقام]] بحث صراحتاً نمیتوانستهاند به [[آیات]] [[کتاب الهی]] استناد کنند، لیکن از طرز بیان مباحث و برخی کلمات [[قرآنی]] در [[کلام]] ایشان میتوان فهمید که سخنان ایشان ناظر به [[تفسیر]] چه آیاتی است. در این [[مناظره]]، مباحثی چون ابداعی بودن [[خلقت]]، بیغرض و [[غایت]] بودن فعل [[الهی]]، [[نور]] بودن [[خدا]] و چگونگی [[معیت]] حق با [[خلق]] را مورد بررسی قرار میدهند. | |||
امام رضا{{ع}} در پاسخ عمران صابی که از ایشان میپرسد: خدا در خلق است و یا خلق در خدا؟ چنین میفرمایند: [[خداوند]] منزه از چنین سخنانی است. اینک به [[لطف الهی]] برایت مثلی میزنم که مطلب را [[درک]] کنی. بگو بدانم، وقتی به آینه مینگری و خود را در آن میبینی، تو در آینهای یا آینه در توست؟ | |||
عمران گفت: هیچ کدام. | |||
اگر هیچ کدام از شما در هم قرار ندارید، پس به چه چیزی خود را در آن میبینی؟ | |||
عمران گفت: به وسیله نوری که میان من و آینه قرار دارد. | |||
امام{{ع}} فرمودند: آن نوری که در آینه است، بیشتر از نوری است که در چشم خود مییابی؟ | |||
گفت: آری. | |||
امام{{ع}} فرمودند: به ما نشانش بده؛ و عمران عاجز ماند. | |||
سپس [[حضرت]] فرمودند: پس در واقع نور واسطه شده که خود و آینه را ببینی بدون این که در یکی جز شما داخل شود. | |||
عمران صابی پرسید: خدا که [[یکتا]] بود و چیزی جز او نبود، با [[آفرینش]] [[مخلوقات]] تغییری در وی به وجود آمد؟ | |||
[[حضرت]] در پاسخ وی از عدم [[تغییر]] در [[خدا]] و وقوع تغییر در مخلوقات سخن گفت و [[عمران]] [[صابی]] برای این که تغییری را در خدا [[اثبات]] کند، از حضرت پرسید: مگر خدا قبل از [[خلقت]] ساکت نبوده است؟ [[امام]]{{ع}} در [[مقام]] پاسخ به وی متذکر میشوند که [[سکوت]] در جایی معنا دارد که قبل از آن سخن گفتنی باشد. | |||
[[گفتگو]] بین [[امام رضا]]{{ع}} و عمران صابی به درازا کشید تا این که امام{{ع}} فرمودند که وقت [[نماز]] است و ادامه بحث به بعد از [[اقامه نماز]] محول گردد. حضرت بعد از به جا آوردن نماز، به نزد عمران آمدند و باری دیگر [[مناظره]] آنها شکل گرفت. | |||
عمران صابی پرسید: خدا چیست؟ | |||
امام{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|هُوَ نُورٌ بِمَعْنَى أَنَّهُ هَادٍ لِخَلْقِهِ مِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ}} (او [[نور]] است. به این معنا که [[هادی]] و راهنمای مخلوقاتش از [[اهل آسمان]] و [[زمین]] است.) | |||
امام رضا{{ع}} در مواضع مختلفی از این مناظره به فعل ابداعی [[حق]] اشاره میکنند و حتی اولین مخلوق [[خداوند]] را [[ابداع]] میدانند، و هنگامی که عمران از ایشان درخواست میکند که از موجود نخستین و مخلوق او سخن بگوید، حضرت چنین میفرمایند: [[خدای یکتا]] پیوسته [[یکتا]] بود، بیآنکه چیزی با او باشد و بدون حد و حدودی با عرض و کیفیت و کمیتی. پیوسته چنین بود، آنگاه خلقتی گوناگون بیهیچ سابقه و نقشه پیشین پدید آورد. خدا در [[آفریدن]] موجودات احتیاج به حرکت و به کار بردن آلت و ابزار یا [[فکر]] ندارد. اولین [[خلق]] خدا ابداع بود که نه وزن داشت و نه حرکت و نه [[سمع]] و نه رنگ و نه [[حس]]<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۱۱-۳۱۳.</ref>. | |||
عمران در این مناظره از [[صفات خداوند]] سؤال کرد و امام رضا{{ع}} جواب دادند. آن گاه که امام{{ع}} دریافتند که عمران قانع شده است فرمودند: آیا فهمیدی؟ | |||
عمران گفت: بلی ای آقای من! [[شهادت]] میدهم که [[خدا]] همان است که تو او را [[وصف]] کردی و [[وحدانیت]] او را ثابت نمودی. و [[شهادت]] میدهم که [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] اوست که [[مبعوث]] است به [[هدایت]] [[خلق]] و [[دین حق]]. سپس به [[سجده]] افتاد. | |||
[[دانشمندان]] دیگر دیدند که [[عمران]] [[صابی]] به عنوان [[برترین]] [[متکلم]]، این چنین به زانو درآمده و [[مسلمان]] گردید. احدی در آن مجلس لب به سخن نگشود<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، باب ۱۲.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۷۳۴.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |