پرش به محتوا

اشعث بن قیس کندی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'چهل' به 'چهل'
جز (جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده')
جز (جایگزینی متن - 'چهل' به 'چهل')
خط ۳۹: خط ۳۹:
پدرش، [[قیس]] نیز به أشجع معروف بود، زیرا در یکی از [[جنگ‌ها]] سرش زخم برداشته بود<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶.</ref> و [[مادر]] او کبشه، [[بنت]] [[یزید بن شرحبیل]] است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب،‌کمال الدین عمر بن احمد بن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۹، ص۱۱۹.</ref>.
پدرش، [[قیس]] نیز به أشجع معروف بود، زیرا در یکی از [[جنگ‌ها]] سرش زخم برداشته بود<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶.</ref> و [[مادر]] او کبشه، [[بنت]] [[یزید بن شرحبیل]] است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب،‌کمال الدین عمر بن احمد بن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۹، ص۱۱۹.</ref>.


از [[تاریخ]] دقیق ولادت وی اطلاع چندانی در دست نیست ولی چون عمر او را شصت و سه سال و [[وفات]] وی را در سال [[چهل]] یا [[چهل]] و دوم [[هجری]] ذکر کرده‌اند، می‌توان [[حدس]] زد که حدود بیست سال [[قبل از هجرت]] و در حضرموت<ref>حضرموت، ناحیه وسیعی است در شرق عدن. نزدیک دریاست و اطراف آن شن‌زار می‌باشد. به سرزمین احقاف مشهور بوده و قبر حضرت هود{{ع}} در این سرزمین واقع شده است (الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۳۹؛ معجم البلدان، بلاذری، ج۲، ص۲۷۰).</ref> منطقه‌ای در [[کشور]] [[یمن]] به [[دنیا]] آمده است<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۴۸.</ref>.
از [[تاریخ]] دقیق ولادت وی اطلاع چندانی در دست نیست ولی چون عمر او را شصت و سه سال و [[وفات]] وی را در سال چهل یا چهل و دوم [[هجری]] ذکر کرده‌اند، می‌توان [[حدس]] زد که حدود بیست سال [[قبل از هجرت]] و در حضرموت<ref>حضرموت، ناحیه وسیعی است در شرق عدن. نزدیک دریاست و اطراف آن شن‌زار می‌باشد. به سرزمین احقاف مشهور بوده و قبر حضرت هود{{ع}} در این سرزمین واقع شده است (الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۳۹؛ معجم البلدان، بلاذری، ج۲، ص۲۷۰).</ref> منطقه‌ای در [[کشور]] [[یمن]] به [[دنیا]] آمده است<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۹، ص۴۸.</ref>.


در [[دوران جاهلیت]]، [[قبیله]] مراد، [[پدر]] اشعث را کشته بودند. اشعث با سه [[پرچم]] از [[طایفه]] کنده به [[خون‌خواهی]] [[پدر]] برخواست؛ [[پرچم]] اول با [[کبس بن هانی]]، [[پرچم]] دوم با [[قشعم ابوجبر بن یزید ارقم]] و [[پرچم]] سوم با خود اشعث بود ولی آنها به [[اشتباه]] بر [[قبیله]] [[بنی حارث]] بن کعب تاختند؛ در این تهاجم، دو [[پرچمدار]] نخست به [[قتل]] رسیده و اشعث به [[اسارت]] درآمد و برای خلاصی وی سه هزار شتر فدیه داده شد؛ چیزی که نه پیش از او و نه بعد از وی برای هیچ عربی اتفاق نیفتاد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶.</ref>. و این همان اسارتی است که [[امام علی]]{{ع}} به آن اشاره کرده است: وقتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، بعد از [[صفین]] درباره [[حکمیت]] [[سخن]] می‌گفت اشعث به ایشان [[اعتراض]] کرد و گفت: "این سخن که می‌گویی علیه تو و نه به نفع توست". [[حضرت]] به او فرمود: "تو چه می‌دانی چه به نفع یا ضرر من است؟ ای [[لعنت خدا]] و لعنت‌کنندگان بر تو باد! ای بافنده پسر بافنده! [[منافق]] پسر [[کافر]]! به [[خدا]] قسم، تو آنی هستی که دو بار ـ هم در حالت [[کفر]] و هم پس از قبول [[اسلام]] ـ [[اسیر]] شدی و در هیچ یک از دو [[اسارت]] با [[مال]] خودت فدیه داده نشدی"<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۲۷؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۸۶؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۲۹؛ [[ابوالقاسم زرگر |زرگر، ابوالقاسم]]، [[اشعث بن قیس - زرگر (مقاله)|مقاله «اشعث بن قیس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.
در [[دوران جاهلیت]]، [[قبیله]] مراد، [[پدر]] اشعث را کشته بودند. اشعث با سه [[پرچم]] از [[طایفه]] کنده به [[خون‌خواهی]] [[پدر]] برخواست؛ [[پرچم]] اول با [[کبس بن هانی]]، [[پرچم]] دوم با [[قشعم ابوجبر بن یزید ارقم]] و [[پرچم]] سوم با خود اشعث بود ولی آنها به [[اشتباه]] بر [[قبیله]] [[بنی حارث]] بن کعب تاختند؛ در این تهاجم، دو [[پرچمدار]] نخست به [[قتل]] رسیده و اشعث به [[اسارت]] درآمد و برای خلاصی وی سه هزار شتر فدیه داده شد؛ چیزی که نه پیش از او و نه بعد از وی برای هیچ عربی اتفاق نیفتاد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶.</ref>. و این همان اسارتی است که [[امام علی]]{{ع}} به آن اشاره کرده است: وقتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، بعد از [[صفین]] درباره [[حکمیت]] [[سخن]] می‌گفت اشعث به ایشان [[اعتراض]] کرد و گفت: "این سخن که می‌گویی علیه تو و نه به نفع توست". [[حضرت]] به او فرمود: "تو چه می‌دانی چه به نفع یا ضرر من است؟ ای [[لعنت خدا]] و لعنت‌کنندگان بر تو باد! ای بافنده پسر بافنده! [[منافق]] پسر [[کافر]]! به [[خدا]] قسم، تو آنی هستی که دو بار ـ هم در حالت [[کفر]] و هم پس از قبول [[اسلام]] ـ [[اسیر]] شدی و در هیچ یک از دو [[اسارت]] با [[مال]] خودت فدیه داده نشدی"<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۲۷؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۸۶؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۲۹؛ [[ابوالقاسم زرگر |زرگر، ابوالقاسم]]، [[اشعث بن قیس - زرگر (مقاله)|مقاله «اشعث بن قیس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.
خط ۹۰: خط ۹۰:
اشعث به دور از حالت [[نفاق]] و دو چهره‌گی، مردی [[شجاع]] و [[جنگ]] جو بود لذا [[امیرمؤمنان]]{{ع}} او را در [[جنگ صفین]] به [[فرماندهی]] قسمتی از [[سپاه]] خود [[منصوب]] کرد.
اشعث به دور از حالت [[نفاق]] و دو چهره‌گی، مردی [[شجاع]] و [[جنگ]] جو بود لذا [[امیرمؤمنان]]{{ع}} او را در [[جنگ صفین]] به [[فرماندهی]] قسمتی از [[سپاه]] خود [[منصوب]] کرد.


[[جنگ صفین]] در سال ۳۷ [[هجری]] روی داد و [[چهل]] روز ادامه داشت. در این [[جنگ]]، از بدریان، هفتاد مرد و از کسانی که زیر درخت با [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] کرده بودند، هفتاد مرد و از دیگر [[مهاجر]] و [[انصار]]، چهار صد مرد به همراه [[علی]]{{ع}} بودند و از [[انصار]] غیر از [[نعمان بن بشیر]] و [[مسلمة بن مخلد]] کسی همراه [[معاویه]] نبود<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی (ترجمه: آیتی)، ج۲، ص۸۹.</ref>. در این [[جنگ]]، [[معاویه]] و لشکریانش زودتر از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[صفین]] رسیدند و [[شریعه]] [[فرات]] را [[تصرف]] کردند و آب را بر [[لشکریان]] [[عراق]] بستند. [[علی]]{{ع}} از [[تشنگی]] یارانش [[اندوهگین]] بود و بعضی از [[یاران]] خود را می‌دید که از [[تشنگی]] می‌نالند و از اینکه [[مردم]] [[شام]] بر آب مسلط شده‌اند [[شکایت]] دارند<ref>الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری (ترجمه: طباطبایی)، ص۱۳۶.</ref>.
[[جنگ صفین]] در سال ۳۷ [[هجری]] روی داد و چهل روز ادامه داشت. در این [[جنگ]]، از بدریان، هفتاد مرد و از کسانی که زیر درخت با [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] کرده بودند، هفتاد مرد و از دیگر [[مهاجر]] و [[انصار]]، چهار صد مرد به همراه [[علی]]{{ع}} بودند و از [[انصار]] غیر از [[نعمان بن بشیر]] و [[مسلمة بن مخلد]] کسی همراه [[معاویه]] نبود<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی (ترجمه: آیتی)، ج۲، ص۸۹.</ref>. در این [[جنگ]]، [[معاویه]] و لشکریانش زودتر از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[صفین]] رسیدند و [[شریعه]] [[فرات]] را [[تصرف]] کردند و آب را بر [[لشکریان]] [[عراق]] بستند. [[علی]]{{ع}} از [[تشنگی]] یارانش [[اندوهگین]] بود و بعضی از [[یاران]] خود را می‌دید که از [[تشنگی]] می‌نالند و از اینکه [[مردم]] [[شام]] بر آب مسلط شده‌اند [[شکایت]] دارند<ref>الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری (ترجمه: طباطبایی)، ص۱۳۶.</ref>.


[[نقل]] شده فقط برخی از [[غلامان]] توانستند دو فرسنگ [[راه]] را پیموده و خود را به آن سوی بیشه برسانند و آب بیاشامند. [[علی]]{{ع}} از [[گرفتاری]] [[مردم]]، سخت [[اندوهگین]] و از [[تشنگی]] ایشان افسرده بود و طاقتش تمام شده بود<ref>الاخبار الطوال، دینوری (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۰۹.</ref>. لذا [[امام]]{{ع}} در یک [[سخنرانی]] آتشین همه نیروها را برای [[فتح]] [[شریعه]] و دور کردن [[لشکریان]] [[معاویه]] از اطراف آن آماده نمود<ref>ر.ک: وقعه صفین، ص۱۶۰-۱۶۷.</ref>. در این هنگام اشعث فریاد زد: "هر که طالب آب یا [[مرگ]] است در فلان محل [[اجتماع]] کند، من در آنجا ایستاده‌ام". دوازده هزار مرد از قبیله‌های کنده و [[قحطان]] در حالی که شمشیرها را روی شانه داشتند [[اجتماع]] کردند، در این موقع، اشعث و [[مالک اشتر]] از اسب پیاده شدند و به [[پیروی]] از ایشان، دوازده هزار نفر پیاده شدند و چنان حمله‌ای کردند که [[لشکر]] [[شام]] را از [[فرات]] رانده و آن را [[تصرف]] نمودند<ref>پیکار صفین، نصر بن مزاحم (ترجمه: اتابکی)، ص۲۲۷-۲۲۹ (با اندکی تصرف).</ref>. پس از این [[فتح]]، [[امام]]{{ع}} خطاب به اشعث فرمود: "این روزی بود که [[حمیت]] و [[عصبیت]] در آن به [[یاری]] ما آمد"<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمر بن احمد بن ابی جواده، ج۱، ص۳۱۷.</ref>. اشعث خود به این [[حقیقت]] در [[دیدار]] با [[برادر]] [[معاویه]]، [[عتبة بن ابی سفیان]] اعتراف کرده است که [[جنگ]] او در [[دفاع]] از [[شریعه]] برای [[موالات]] و [[اخلاص]] نسبت به [[علی]]{{ع}} نبود بلکه [[پشتیبانی]] او از [[اهل عراق]] به آن سبب بود که هر کس در جایی [[منزل]] می‌گزیند، از آن [[سرزمین]] [[دفاع]] می‌کند<ref>پیکار صفین، نصر بن مزاحم (ترجمه: اتابکی)، ص۵۵۹؛ الاخبار الطوال، دینوری (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۳۲.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۳۸؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>.
[[نقل]] شده فقط برخی از [[غلامان]] توانستند دو فرسنگ [[راه]] را پیموده و خود را به آن سوی بیشه برسانند و آب بیاشامند. [[علی]]{{ع}} از [[گرفتاری]] [[مردم]]، سخت [[اندوهگین]] و از [[تشنگی]] ایشان افسرده بود و طاقتش تمام شده بود<ref>الاخبار الطوال، دینوری (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۰۹.</ref>. لذا [[امام]]{{ع}} در یک [[سخنرانی]] آتشین همه نیروها را برای [[فتح]] [[شریعه]] و دور کردن [[لشکریان]] [[معاویه]] از اطراف آن آماده نمود<ref>ر.ک: وقعه صفین، ص۱۶۰-۱۶۷.</ref>. در این هنگام اشعث فریاد زد: "هر که طالب آب یا [[مرگ]] است در فلان محل [[اجتماع]] کند، من در آنجا ایستاده‌ام". دوازده هزار مرد از قبیله‌های کنده و [[قحطان]] در حالی که شمشیرها را روی شانه داشتند [[اجتماع]] کردند، در این موقع، اشعث و [[مالک اشتر]] از اسب پیاده شدند و به [[پیروی]] از ایشان، دوازده هزار نفر پیاده شدند و چنان حمله‌ای کردند که [[لشکر]] [[شام]] را از [[فرات]] رانده و آن را [[تصرف]] نمودند<ref>پیکار صفین، نصر بن مزاحم (ترجمه: اتابکی)، ص۲۲۷-۲۲۹ (با اندکی تصرف).</ref>. پس از این [[فتح]]، [[امام]]{{ع}} خطاب به اشعث فرمود: "این روزی بود که [[حمیت]] و [[عصبیت]] در آن به [[یاری]] ما آمد"<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمر بن احمد بن ابی جواده، ج۱، ص۳۱۷.</ref>. اشعث خود به این [[حقیقت]] در [[دیدار]] با [[برادر]] [[معاویه]]، [[عتبة بن ابی سفیان]] اعتراف کرده است که [[جنگ]] او در [[دفاع]] از [[شریعه]] برای [[موالات]] و [[اخلاص]] نسبت به [[علی]]{{ع}} نبود بلکه [[پشتیبانی]] او از [[اهل عراق]] به آن سبب بود که هر کس در جایی [[منزل]] می‌گزیند، از آن [[سرزمین]] [[دفاع]] می‌کند<ref>پیکار صفین، نصر بن مزاحم (ترجمه: اتابکی)، ص۵۵۹؛ الاخبار الطوال، دینوری (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۲۳۲.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۳۸؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


==[[همکاری]] اشعث با [[معاویه]] پس از [[شهادت امام]]{{ع}}==
==[[همکاری]] اشعث با [[معاویه]] پس از [[شهادت امام]]{{ع}}==
بدطینتی و [[خبث]] [[باطنی]] اشعث همواره او را وا می‌داشت که در هر فرصتی به [[حکومت]] و [[خلافت]] [[خاندان پیامبر]]{{صل}} ضربه‌ای وارد سازد. لذا او در عصر کوتاه [[خلافت]] [[امام حسن]]{{ع}} [[دست]] از [[توطئه]] برنداشت و نامه‌ای به [[معاویه]] نوشت و با او ارتباطی سری و محرمانه برقرار کرد، اما دیگر [[اجل]] به او مهلت نداد و در سن ۶۳ سالگی، در سال چهلم قمری، [[چهل]] روز پس از [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و یا در سال ۴۲ قمری از [[دنیا]] رفت و [[جهان اسلام]] را از [[کردار]] خرابکارانه و منافقانه‌اش آسوده ساخت<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۹۸ و الاصابه، ج۱، ص۸۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۹۹.</ref>
بدطینتی و [[خبث]] [[باطنی]] اشعث همواره او را وا می‌داشت که در هر فرصتی به [[حکومت]] و [[خلافت]] [[خاندان پیامبر]]{{صل}} ضربه‌ای وارد سازد. لذا او در عصر کوتاه [[خلافت]] [[امام حسن]]{{ع}} [[دست]] از [[توطئه]] برنداشت و نامه‌ای به [[معاویه]] نوشت و با او ارتباطی سری و محرمانه برقرار کرد، اما دیگر [[اجل]] به او مهلت نداد و در سن ۶۳ سالگی، در سال چهلم قمری، چهل روز پس از [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و یا در سال ۴۲ قمری از [[دنیا]] رفت و [[جهان اسلام]] را از [[کردار]] خرابکارانه و منافقانه‌اش آسوده ساخت<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۹۸ و الاصابه، ج۱، ص۸۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۹۹.</ref>


==اشعث از نگاه خود و دیگران==
==اشعث از نگاه خود و دیگران==
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:


==سرانجام [[اشعث بن قیس]]==
==سرانجام [[اشعث بن قیس]]==
[[اشعث بن قیس]] در سن شصت و سه سالگی<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۴۰؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲.</ref> و در سال ۴۲ یا [[چهل]] [[هجری]]<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۴۰؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۱۱۹؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمر بن احمد بن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۵.</ref>، [[چهل]] روز بعد از [[شهادت امام علی]]{{ع}} در [[کوفه]] درگذشت<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ابن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۵؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲.</ref> و در [[خانه]] خویش مدفون شد<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ابن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۴؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲.</ref>. گفته شده، [[امام حسن]]{{ع}} بر او [[نماز]] گزارد<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۴۰.</ref> ولی [[امام حسن]]{{ع}} در سال ۴۲ [[هجری]] در [[کوفه]] نبوده و در [[مدینه]] به سر می‌برد<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۱۹.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>.
[[اشعث بن قیس]] در سن شصت و سه سالگی<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۴۰؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲.</ref> و در سال ۴۲ یا چهل [[هجری]]<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۴۰؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۱۱۹؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمر بن احمد بن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۵.</ref>، چهل روز بعد از [[شهادت امام علی]]{{ع}} در [[کوفه]] درگذشت<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ابن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۵؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲.</ref> و در [[خانه]] خویش مدفون شد<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ابن ابی جواده، ج۴، ص۱۸۹۴؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲.</ref>. گفته شده، [[امام حسن]]{{ع}} بر او [[نماز]] گزارد<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۴۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۲۴۰.</ref> ولی [[امام حسن]]{{ع}} در سال ۴۲ [[هجری]] در [[کوفه]] نبوده و در [[مدینه]] به سر می‌برد<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۱۱۹.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش