پرش به محتوا

تضرع در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴٬۶۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ اکتبر ۲۰۲۱
خط ۳۴: خط ۳۴:
به‌طوری که راغب<ref>راغب، مفردات، ص ۳۰۴.</ref> گفته "تضرع" به معنای اظهار ضراعت و [[درماندگی]] است به همین جهت در مقابل آن، "خفیة" را به کار برده که معنای پوشیدگی است. بنا بر این، [[ تضرع]] در [[دعا]] عبارت است از اظهار و علنی ساختن آن، و خفیه در آن عبارت است از اخفا و [[نهان]] داشتن آن. ودو واژه "تضرع" و "خفیه" مطلب را از جهتی دیگر نیز تعمیم می‌دهد و آن همان کوچکی و بزرگی [[مصیبت]] است. روی این حساب معنای [[آیه]] این است که: [[خدای تعالی]] [[نجات دهنده]] از هر [[مصیبت]] و گرفتاری است، چه زمینی و چه دریایی، چه کوچک و چه بزرگ.)<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۹۷.</ref>.
به‌طوری که راغب<ref>راغب، مفردات، ص ۳۰۴.</ref> گفته "تضرع" به معنای اظهار ضراعت و [[درماندگی]] است به همین جهت در مقابل آن، "خفیة" را به کار برده که معنای پوشیدگی است. بنا بر این، [[ تضرع]] در [[دعا]] عبارت است از اظهار و علنی ساختن آن، و خفیه در آن عبارت است از اخفا و [[نهان]] داشتن آن. ودو واژه "تضرع" و "خفیه" مطلب را از جهتی دیگر نیز تعمیم می‌دهد و آن همان کوچکی و بزرگی [[مصیبت]] است. روی این حساب معنای [[آیه]] این است که: [[خدای تعالی]] [[نجات دهنده]] از هر [[مصیبت]] و گرفتاری است، چه زمینی و چه دریایی، چه کوچک و چه بزرگ.)<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۹۷.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
==تضرع در دانشنامه معاصر قرآن کریم==
[[تضرع]] مصدر باب تفعل به معنی «ناله و زاری توأم با خضوع و [[ذلت]]» است. مشتقات آن در [[قرآن]] به صورت: {{متن قرآن|تَضَرَّعُوا}} (ماضی)، {{متن قرآن|يَتَضَرَّعُونَ}}، {{متن قرآن|يَضَّرَّعُونَ}} (مضارع) آمده است.
 
راغب گوید: {{متن قرآن|تَضَرَّعَ}}: تذلل و زاری نمود. تضرع در اصطلاح به معنای اظهار خضوع و [[زبونی]] نفس در برابر [[خدای یکتا]] در هنگام درخواست [[حاجت]] همراه با ناله و زاری است. آیاتی که بیانگر چنین حالتی هستند از جهاتی قابل توجه و [[شایسته]] تدبرند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ}}<ref>«و ما در هیچ دیاری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند» سوره اعراف، آیه ۹۴.</ref>.
 
در این [[آیه]] [[تلخی‌ها]] و [[ناملایمات]] به عنوان یک [[سنت الهی]] برای همه [[اقوام]] وجود دارد و از طرفی [[سختی‌ها]] و [[مشکلات]]، عامل [[سازندگی]]، [[غفلت‌زدایی]] و توجه به [[خداوند]] قلمداد شده است و ضمناً این نکته را یادآور می‌شود که [[ناگواری‌ها]] همیشه [[قهر الهی]] نیستند، بلکه چه بسا [[لطف الهی]] باشند که به شکل [[بلا]] جلوه‌گر شده‌اند. گویی همان‌گونه که گداختن آهن در کوره [[آتش]]، سبب نرم شدن و شکل‌پذیری آن می‌شود، حوادث و [[شداید]] نیز [[انسان‌ها]] را نرم و از راه [[تضرع]] و زاری به درگاه [[قادر]] [[متعال]] او را مستعد [[رشد]] و [[تکامل معنوی]] می‌سازند و از این طریق خامی و نپختگی از وجود [[آدمی]] رخت می‌بندد و به کمال و تعالی و سعه وجودی خویش دست می‌یابد<ref>تفسیر نور، ج۳، ص۱۲۱.</ref>.
 
{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ}}<ref>«و به یقین برای امّت‌هایی که پیش از تو بودند (پیامبرانی) فرستادیم و آنان را به سختی  و رنج  دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند» سوره انعام، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«پس چرا آنگاه که خشم ما به سراغشان آمد لابه نکردند؟ لیکن (در حقیقت) دل‌هایشان سخت شد و شیطان، کاری را که انجام می‌دادند برای آنان آراست» سوره انعام، آیه ۴۳.</ref>. از این [[آیات]] به دست می‌آید که [[مشکلات]]، راهی برای [[بیداری]] [[فطرت]] و توجه به [[خداوند]] است و به طور ضمنی می‌فهماند که این طور نیست که هرگونه [[رفاه]] و آسایشی، [[لطف]] و هر گونه [[رنج]] و محنتی، [[قهر]] و [[غضب الهی]] باشد! بلکه در مسیر [[تربیت]] و [[ارشاد]]، گاهی [[سختی]] و فشار هم لازم و [[عامل رشد]] بیشتر می‌شود.
 
از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده که «اگر [[مردم]] به هنگام [[ناگواری‌ها]] و [[تلخی‌ها]] به صورت خالصانه و صادقانه به درگاه [[خدای سبحان]] ناله و [[زاری]] کنند مورد [[لطف خدا]] قرار می‌گیرند<ref>نورالثقلین، ذیل آیه مذکور.</ref>.
 
بر اساس این [[آیه]]، [[تضرع]] به درگاه [[خدا]]، سبب [[رشد]] و [[قرب]] [[انسان]] به درگاه او و دوری از سنگدلی و [[فریفتگی]] می‌شود و نشان می‌دهد که ریشه [[غرور]] و ترک [[تضرع]]، [[مفتون]] شدن به تزیینات [[شیطانی]] است و چون انسان فطرتاً [[زیبایی]] را [[دوست]] می‌دارد، [[شیطان]] از همین راه می‌خواهد او را [[اغفال]] کند: {{متن قرآن|ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.</ref>.
 
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در سفری، برخی [[اصحاب]] را دیدند که با فریاد [[دعا]] می‌کنند، فرمود: آرام دعا کنید<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳ ذیل آیه.</ref>. در [[سوره مریم]] آیه سوم یادآور دعای [[حضرت زکریا]] شده که {{متن قرآن|إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد» سوره مریم، آیه ۳.</ref>. در [[سوره حجرات]] آیه دوم، [[مؤمنان]] [[فرمان]] یافته‌اند که در حضور پیامبر اکرم{{صل}} صدایشان را بلند نکنند که امری دور از [[ادب]] و [[احترام]] است: {{متن قرآن|لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید» سوره حجرات، آیه ۲.</ref>.
 
در نگاه [[قرآن]]، [[تضرّع]] و ناله در [[دعا]]، نشانه توجه [[انسان]] به کمبودها و نیازهای خود و عامل شکستن [[غرور]] و [[خودخواهی]] است؛ زیرا آنکه خود را [[قوی]] و [[غنی]] بداند در برابر هیچ کس ناله و درخواستی ندارد. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که [[تضرع]] در دعا، دستان را به طرف [[آسمان]] بلند کردن و دعا نمودن است<ref>الکافی، ج۲، ص۴۸۱.</ref>. و از [[رسول خدا]]{{صل}} نیز نقل شده که «[[خداوند]] [[حیا]] می‌کند دستی را که به دعا بلند شود [[محرم]] برگرداند»<ref>تفسیر قرطبی، ذیل آیه مذکور.</ref>. {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref>. بر اساس این [[آیه]]، [[قرآن کریم]]، علاوه بر [[ذکر زبانی]]، [[ذکر قلبی]] و دورنی را هم می‌ستاید {{متن قرآن| فِي نَفْسِكَ }} و [[یاد خدا]] وقتی [[غفلت‌زدایی]] می‌کند که بدون [[تظاهر]] و [[ریا]] و بدون سر و صدا، آن هم با تضرّع و [[زاری]] و [[بیم]] و [[ترس از خدا]] باشد: {{متن قرآن| تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ}}. در آیه ۵۵ [[اعراف]] {{متن قرآن| تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً}} بود و در این آیه {{متن قرآن| تَضَرُّعًا وَخِيفَةً}}. معلوم می‌شود که «خُفیَه= پنهانی» و «خِیفَة= [[ترس]] و بیم» همراه با «تضرع» از ویژگی‌های دعا و [[مناجات]] صمیمانه با [[خدا]] است. حالت خیفه و پنهانی در دعا بیشتر برای تمرکز [[دعاکننده]] و توجه کامل او به [[خدای یکتا]] و محفوظ ماندن از تظاهر و ریا و [[خودنمایی]] در مقابل چشمان دیگران است ولی حالت خیفه و بیم برای قرار گرفتن دعاکننده در حیطه «[[خوف و رجا]]» و [[مصونیت]] از دچار شدن به [[کیفر]] [[کردار]] خویشتن است و حالت [[تضرع]] و [[زاری]] برای تلطیف [[روح]] و رقّت [[قلب]] [[دعاکننده]] در بستر [[دعا]] و [[مناجات]] و ایجاد زمینه [[تقرب]] به سوی [[قاضی]] الحاجات است.
 
اصل ریشه تضرع از «ضَرع» به معنی میل کردن به سوی چیزی و نزدیک شدن به آن است. «مضارعه» به معنای مشابهت و نزدیک بودن دو چیز در اوصاف است<ref>لسان العرب، ج۸، ص۲۲۳.</ref>. و فعل مضارع را از آن رو مضارع گفته‌اند که بر وقوع فعل در [[آینده]] نزدیک دلالت می‌کند. نامگذاری پستان به «ضرع» نیز به جهت مایل شدن شیر از میان سرگین و [[خون]] به سوی آن است: {{متن قرآن|وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ}}<ref>«و به یقین در چارپایان برای شما پندی (نهفته) است؛ از آنچه در شکم دارند از میان سرگین و خون، شیری ناب به شما می‌نوشانیم که گوارای نوشندگان است» سوره نحل، آیه ۶۶.</ref>.
 
در واقع تضرع کردن به معنای مایل شدن به سوی [[خدا]] و بر طرف کردن حجاب‌ها و نزدیک شدن به سوی اوست و چون این امر با [[زبونی]] و [[ذلت]] در برابر خدا حاصل می‌گردد، آن را به حالت [[کرنش]] و [[خشوع]] نفس در مقابل خدا به هنگام دعا [[تفسیر]] کرده‌اند: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ * قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود * بگو: خداوند شما را از آن (ورطه) و از هر بلا رهایی می‌بخشد باز هم شما شرک می‌ورزید» سوره انعام، آیه ۶۳-۶۴.</ref>
 
بر پایه [[روایات تفسیری]] از آیاتی چون {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ}}<ref>«و به راستی آنان را با عذاب فرو گرفتیم؛ باز در برابر پروردگار خویش فروتنی نورزیدند و زاری (هم) نمی‌کنند» سوره مؤمنون، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ}}<ref>«تا چون دری از عذابی سخت بر آنان بگشاییم ناگهان در آن به نومیدی می‌افتند» سوره مؤمنون، آیه ۷۷.</ref>، فرجام ترک [[تضرع]] چه بسا به صورت بلاهایی از قبیل [[قحطی]]، [[گرسنگی]]، گرانی و [[کشتار]] یا [[نزول]] عذابی [[اخروی]] دامن‌گیر [[انسان‌ها]] شود. برخی از [[عارفان]]، [[رهایی]] [[یونس]] از شکم ماهی و قبولی دعای دیگر [[انبیاء الهی]] و حتی برطرف شدن ابتلای ایوب [[نبی]] را، نتیجه تضرع آنان به درگاه [[خدا]] دانسته‌اند<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷، ص۵۹۱.</ref>. بنابراین تضرع [[بنده]] به درگاه خدا حاکی از نیاز و عجز وجودی او در مقابل ذات [[غنی]] بالذات و لایزال [[ازلی]] و [[ابدی]] است که مرحله‌ای از مراحل [[عبودیت]] و [[بندگی]] را، در کمال تذلل به نمایش می‌گذارد.
 
از واژه‌های همسوی با [[تضرّع]]، می‌توان از «تبتّل»، «[[تفویض]]»، «[[تسلیم]]»، «[[رجاء]]»، «[[اشفاق]]»، «[[خوف]]»، «[[انابه]]» و «[[اعتصام]]» نام برد. واژه «تضرّع» از اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] است که حوزه معنایی آن مبتنی بر [[معرفت توحید]] است.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تضرع - کوشا (مقاله)|مقاله «تضرع»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۰

ویرایش