پرش به محتوا

سوره طارق در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
این سوره [[مردم]] را نسبت به معاد [[انذار]] داده و به مطلق بودن [[قدرت خدا]] [[استدلال]] کرده و سخن خود را با تأکید قرین نموده و ضمناً به [[حقیقت]] آن روز اشاره می‌کند و سوره را با [[تهدید]] [[کفار]] ختم می‌نماید<ref>المیزان.</ref>.  
این سوره [[مردم]] را نسبت به معاد [[انذار]] داده و به مطلق بودن [[قدرت خدا]] [[استدلال]] کرده و سخن خود را با تأکید قرین نموده و ضمناً به [[حقیقت]] آن روز اشاره می‌کند و سوره را با [[تهدید]] [[کفار]] ختم می‌نماید<ref>المیزان.</ref>.  


[[میبدی]] در [[تأویل]] [[سوره طارق]] نوشته است: قوله: {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}. [[رب العالمین]] در قرآن فراوان قسم یاد می‌کند. بعضی به ذات قدیم خویش، چنانک: {{متن قرآن|قُلْ إِي وَرَبِّي}}<ref>«بگو آری سوگند به پروردگارم که بی‌گمان حقّ است» سوره یونس، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۳.</ref>، بعضی به صفات [[کریم]] خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ}}<ref>«قاف، سوگند به قرآن بلند جایگاه» سوره ق، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ}}<ref>«صاد، سوگند به قرآن بیانگر (که تو از پیامبرانی)» سوره ص، آیه ۱.</ref>. بعضی به مفعولات و مصنوعات خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْمُرْسَلَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای فرستاده پی در پی،» سوره مرسلات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالنَّازِعَاتِ}}<ref>«سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی،» سوره نازعات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْعَادِيَاتِ}}<ref>«سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)،» سوره عادیات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالذَّارِيَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای ابرگستر،» سوره ذاریات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شب‌شکن)،» سوره طارق، آیه ۱.</ref> و امثاله. [[مؤمن]] [[موحد]]، [[الله]] را جل جلاله بی‌سوگند [[باور]] دارد، به هر چه گوید [[تصدیق]] و تحقیق آرد، لکن به جلال عز خویش [[سوگند]] یاد می‌کند تأکید و [[تأیید]] را، تعریف و تشریف را تا [[دوست]] میشنود، به [[جان]] می‌نازد [[دشمن]] میشنود، بدل میگدازد. {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}، {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ}}<ref>«هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است،» سوره طارق، آیه ۴.</ref> جواب قسم است. سوگند یاد می‌کند که هیچ کس نیست که بر او گوشوانی نیست مگر که بر او گوشوانی و [[نگهبانی]] هست، همان است که جای دیگر گفت: {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بر شما نگهبانی گمارده‌اند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> بر شما گوشوانان‌اند فریشتگان دبیران و نویسندگان بر شما [[موکل]] کرده‌اند تا گفتار و [[کردار]] شما مینویسند و آن گه بر [[مصطفی]]{{صل}} عرضه می‌کنند چنان که در خبر است. {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: تُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَمَا كَانَتْ مِنْ حَسَنَةٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا وَ مَا كَانَتْ مِنْ سَيِّئَةٍ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ}}. مؤمن موحد [[معتقد]] چون می‌داند که از [[حق]] جل جلاله بر وی گوشوان است و [[نگهبان]]، باید که [[لباس]] [[مراقبت]] در پوشد و گوش به احوال و اقوال و [[اعمال]] خود دارد و ساحت سینه خود از لوث [[غفلت]] [[پاک]] دارد. {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref>«آیا ندانسته است که خداوند می‌بیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.</ref> بر دوام [[ورد]] خود سازد، {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بر شما نگهبانی گمارده‌اند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> در پیش دیده خود دارد، {{متن قرآن|وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref>. [[نقش نگین]] [[یقین]] خود گرداند... قوله: {{متن قرآن|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ}}<ref>«پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریده‌اند،» سوره طارق، آیه ۵.</ref>، تا در نگرد [[مردم]] که او را خود از چه چیز آفریده‌اند و از بهر چه آفریده‌اند؟ {{عربی|خلق الله وجها یصلح للسجدة و عینا تصلح للعبرة و بدنا یصلح للخدمة و قلبا یصلح للمعرفة و سرا یصلح للمحبة}} [[[خداوند]] صورتی آفرید که برای [[سجده]] کردن و چشمی که برای [[اشک]] ریختن و جسمی که برای [[خدمت]] و دلی که برای [[شناخت]] و درونی که برای [[دوست داشتن]] [[شایستگی]] دارد]: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ}}<ref>«و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. {{عربی|"حيث زین السنتكم بالشهادة وقلوبكم بالمعرفته والسعادة. وابدانكم بالخدمة والعبادة}}، که خداوند[[زبان]] شما را به [[شهادت]] و دل‌های‌تان را به [[معرفت]] و [[سعادت]] و بدن‌های‌تان را برای خدمت و [[عبادت]] [[زینت]] کرد و آنها را آراست.
[[میبدی]] در [[تأویل]] [[سوره طارق]] نوشته است: قوله: {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}. [[رب العالمین]] در قرآن فراوان قسم یاد می‌کند. بعضی به ذات قدیم خویش، چنانک: {{متن قرآن|قُلْ إِي وَرَبِّي}}<ref>«بگو آری سوگند به پروردگارم که بی‌گمان حقّ است» سوره یونس، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۳.</ref>، بعضی به صفات [[کریم]] خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ}}<ref>«قاف، سوگند به قرآن بلند جایگاه» سوره ق، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ}}<ref>«صاد، سوگند به قرآن بیانگر (که تو از پیامبرانی)» سوره ص، آیه ۱.</ref>. بعضی به مفعولات و مصنوعات خویش چنانک: {{متن قرآن|وَالْمُرْسَلَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای فرستاده پی در پی،» سوره مرسلات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالنَّازِعَاتِ}}<ref>«سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی،» سوره نازعات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالْعَادِيَاتِ}}<ref>«سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)،» سوره عادیات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالذَّارِيَاتِ}}<ref>«سوگند به بادهای ابرگستر،» سوره ذاریات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شب‌شکن)،» سوره طارق، آیه ۱.</ref> و امثاله. [[مؤمن]] [[موحد]]، [[الله]] را جل جلاله بی‌سوگند [[باور]] دارد، به هر چه گوید [[تصدیق]] و تحقیق آرد، لکن به جلال عز خویش [[سوگند]] یاد می‌کند تأکید و [[تأیید]] را، تعریف و تشریف را تا [[دوست]] می‌شنود، به [[جان]] می‌نازد [[دشمن]] می‌شنود، بدل می‌گدازد.
 
{{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}}، {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ}}<ref>«هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است،» سوره طارق، آیه ۴.</ref> جواب قسم است. سوگند یاد می‌کند که هیچ کس نیست که بر او گوشوانی نیست مگر که بر او گوشوانی و [[نگهبانی]] هست، همان است که جای دیگر گفت: {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بر شما نگهبانی گمارده‌اند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> بر شما گوشوانان‌اند فریشتگان دبیران و نویسندگان بر شما [[موکل]] کرده‌اند تا گفتار و [[کردار]] شما می‌نویسند و آن گه بر [[مصطفی]]{{صل}} عرضه می‌کنند چنان که در خبر است. {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: تُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَمَا كَانَتْ مِنْ حَسَنَةٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا وَ مَا كَانَتْ مِنْ سَيِّئَةٍ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ}}.
 
مؤمن موحد [[معتقد]] چون می‌داند که از [[حق]] جل جلاله بر وی گوشوان است و [[نگهبان]]، باید که [[لباس]] [[مراقبت]] در پوشد و گوش به احوال و اقوال و [[اعمال]] خود دارد و ساحت سینه خود از لوث [[غفلت]] [[پاک]] دارد. {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref>«آیا ندانسته است که خداوند می‌بیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.</ref> بر دوام [[ورد]] خود سازد، {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بر شما نگهبانی گمارده‌اند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref> در پیش دیده خود دارد، {{متن قرآن|وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref>. [[نقش نگین]] [[یقین]] خود گرداند.
 
قوله: {{متن قرآن|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ}}<ref>«پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریده‌اند،» سوره طارق، آیه ۵.</ref>، تا در نگرد [[مردم]] که او را خود از چه چیز آفریده‌اند و از بهر چه آفریده‌اند؟. [[[خداوند]] صورتی آفرید که برای [[سجده]] کردن و چشمی که برای [[اشک]] ریختن و جسمی که برای [[خدمت]] و دلی که برای [[شناخت]] و درونی که برای [[دوست داشتن]] [[شایستگی]] دارد]: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ}}<ref>«و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. که خداوند[[زبان]] شما را به [[شهادت]] و دل‌های‌تان را به [[معرفت]] و [[سعادت]] و بدن‌های‌تان را برای خدمت و [[عبادت]] [[زینت]] کرد و آنها را آراست.
 
{{متن قرآن|خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}<ref>«از آبی جهنده آفریده شده است که از میان (استخوان‌های) پشت و پیش بیرون می‌آید» سوره طارق، آیه ۶-۷.</ref>. این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون می‌آید و از استخوان سینه [[زن]]، اول نطفه بود و به [[قدرت]] خود علقه گردانید، پس به [[مشیت]] خود مضغه ساخت، پس به [[اراده]] خود عظام را پدید آورد. به [[جود]] خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر [[مادر]] و پدرت جلوه کند، در صدف [[رحم]]، تو را به صورت [[نیکو]] بیاراست چنان که نخاس کنیزک را بیاراید، به وقت عرض، همچنین پس از آنکه تو را در [[قبر]]، [[خاک]] گردانید برای عرضه بر [[پیامبران]] و [[خداوند]] می‌آراید. قال [[الله]] تعالی: {{متن قرآن|وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا}}<ref>«و آنان را بر پروردگارت به صف بگذرانند» سوره کهف، آیه ۴۸.</ref>. کوزه که در آب بود تو آن را نگون‌سار کنی، در وی هیچ نماند.
 
[[رب]] العزة، نطفه را در [[رحم]] نهاد و نگون‌سار نگه داشت، به [[قدرت]] خود. رب العزة بعضی از [[مخلوقات]] بر صورت ساجدان آفریدی چون مار و ماهی و حشرات، بعضی بر صورت راکعان، چون بهائم و سباع، بعضی بر صورت قائمان، چون اشجار و نبات، بعضی بر صورت قاعدان، چون جبال راسیات. این همه بر [[سجود]] و [[رکوع]] و [[قعود]] مجبوراند و ایشان را در آن مدحی نه. و [[آدمی]] را بر صورتی آفرید که درو قدرت سجود و رکوع و قعود و [[قیام]] است و او را در آن [[اختیار]] و [[استطاعت]] داده لاجرم مستوجب [[مدح]] و ثنا شده که: {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ...}}<ref>«آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>. {{عربی|"سبحان من خلق ابن آدم لاظهار القدرة ثم رزقه لاظهار الكرم، ثم يميته لاظهار الجبروت، ثم يحييه لاظهار الثواب و العقاب {{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref>}}<ref>کشف الاسرار.</ref>.
 
از جهت ساختاری [[سوره طارق]] به ۴ بخش قابل تقسیم است:
 
بخش اول: [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ }}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شب‌شکن)، و چه دانی که ستاره صبح (شب‌شکن) چیست؟ ستاره درخشان است، هیچ جانی نیست جز آنکه آن را نگهبانی است» سوره طارق، آیه ۱-۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[ستاره]] درخشنده آنکه [[انسان]] به حال خود رها نشده و بر او نگهبانانی گماشته شده است.
 
بخش دوم: آیه {{متن قرآن|فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلا نَاصِرٍ }}<ref>«۵ پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریده‌اند، از آبی جهنده آفریده شده است، که از میان (استخوان‌های) پشت و پیش بیرون می‌آید. بی‌گمان او بر بازگرداندن وی تواناست، روزی که رازهای نهان، آشکار گردد، دیگر او نه توانی و نه یاوری دارد» سوره طارق، آیه ۵-۱۰.</ref>. اگر انسان به [[خلقت]] خود که از نطفه ناچیزی بوده است نگاه کند، زنده شدن دوباره‌اش را در [[قیامت]] [[انکار]] نمی‌کند. روزی که ضمائر [[قلوب]] و [[عقاید]] فاش و [[محاسبه]] می‌شود.
 
بخش سوم: [[آیه]] {{متن قرآن| وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ وَالأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ}}<ref>« و سوگند به آسمان باران‌زا، و به زمین برشکافته (از گیاه)، که آن (قرآن) گفتاری جدّی و قاطع است، و هزل نیست» سوره طارق، آیه ۱۱-۱۴.</ref>. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[زمین]] که [[قرآن]] سخنی [[قاطع]] و به دور از [[بیهودگی]] و [[شوخی]] است.
 
بخش چهارم: آیه {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا}}<ref>«آنان نیرنگی می‌بازند، من نیز تدبیری می‌کنم. پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۷.</ref>. [[کفار]] برای خاموش کردن [[اسلام]] [[توطئه]] می‌کنند ولی [[خداوند]]، توطئه آنها به خودشان باز می‌گرداند.
 
[[ملاصدرا]] [[تفسیری]] تأویلی - حکمی، بر [[سوره طارق]] نوشته است و برخی [[دلایل]] تجرد و [[جاودانگی]] نفس و تقسیم سه گانه [[عوالم]] به [[عالم دنیا]] و [[برزخ]] و [[آخرت]] و امکان [[عقلی]] [[رستاخیز]] [[انسان]] در آخرت را تبیین کرده است. او پس از تمهید مقدمه‌ای در طی فصلی، دلالت آسمان را بر وجود [[خدا]] در وجوهی چند بیان داشته و سپس به تاویلی [[عرفانی]] در لمعه‌ای اشراقی پرداخته و در بحث [[هدایتی]] [[عقل]]، [[ثابت]] می‌کند که [[نگهبان]] [[انسان]] و خارج کننده‌اش از [[نقص]] به کمال، فرشته‌ای [[روحانی]] است که فعال معقولات است و سپس به [[اثبات]] عوالم سه گانه [[حس]] و مثال و عقل؛ و [[موت]] و فزع و صعق به [[معاد]] او می‌پردازد. و در پایان نیز [[مناجات]] [[زیبایی]] را سروده است: ای نفس: از شوخی و هرزه درایی بازایست و خو پذیر به [[اخلاق]] [[پروردگار]] یگانه و از [[خواب]] بی‌خبران بیدار شو و از خفتگاه [[نادانان]] که هدفی جز هواهای خویش ندارند و آنان را جز آرزوهایشان به [[جنبش]] درنیاورد. برخیز ای نفس، هوا را رها کن و راه پروردگارت را به [[هدایت]] بپیما <ref>ملاصدرا، تفسیر سوره طارق، ترجمه خواجوی، ص۳ و ۵۱.</ref>.


{{متن قرآن|خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ * يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}<ref>«از آبی جهنده آفریده شده است * که از میان (استخوان‌های) پشت و پیش بیرون می‌آید» سوره طارق، آیه ۶-۷.</ref>. این مردم را که آفریدند از آبی افکنده ریخته آفریدند. آبی که از پشت مرد بیرون می‌آید و از استخوان سینه [[زن]]، اول نطفه بود و به [[قدرت]] خود علقه گردانید، پس به [[مشیت]] خود مضغه ساخت، پس به [[اراده]] خود عظام را پدید آورد. به [[جود]] خود کسوه لحم در عظام پوشانید. چون خواست که بر [[مادر]] و پدرت جلوه کند، در صدف [[رحم]]، تو را به صورت [[نیکو]] بیاراست چنان که نخاس کنیزک را بیاراید، به وقت عرض، {{عربی|کذلک یزینک فی قبرک بعد ما صیرک ترابا لیوم العرض علی المرسلین و علی رب العالمین}}. [همچنین پس از آنکه تو را در [[قبر]]، [[خاک]] گردانید برای عرضه بر [[پیامبران]] و [[خداوند]] میآراید]. قال [[الله]] تعالی: {{متن قرآن|وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا}}<ref>«و آنان را بر پروردگارت به صف بگذرانند» سوره کهف، آیه ۴۸.</ref>. کوزه که در آب بود تو آن را نگون‌سار کنی، در وی هیچ نماند.
[[رب]] العزة، نطفه را در [[رحم]] نهاد و نگون‌سار نگه داشت، به [[قدرت]] خود. فسبحان من رکب [[جسد]] ابن [[آدم]] ترکیبا احتوی علی جمیع ما [[خلق]] فی العالم الاکبر. رب العزة بعضی از [[مخلوقات]] بر صورت ساجدان آفریدی چون مار و ماهی و حشرات، بعضی بر صورت راکعان، چون بهائم و سباع، بعضی بر صورت قائمان، چون اشجار و نبات، بعضی بر صورت قاعدان، چون جبال راسیات. این همه بر [[سجود]] و [[رکوع]] و [[قعود]] مجبوراند و ایشان را در آن مدحی نه. و [[آدمی]] را بر صورتی آفرید که درو قدرت سجود و رکوع و قعود و [[قیام]] است و او را در آن [[اختیار]] و [[استطاعت]] داده لاجرم مستوجب [[مدح]] و ثنا شده که: {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ...}}<ref>«آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>. {{عربی|سبحان من خلق ابن آدم لاظهار القدرة ثم رزقه لاظهار الکرم، ثم یمیته لاظهار الجبروت، ثم یحییه لاظهار الثواب و العقاب {{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref>}}<ref>کشف الاسرار.</ref>.
از جهت ساختاری [[سوره طارق]] به ۴ بخش قابل تقسیم است. بخش اول: [[آیه]] ۱ الی ۴. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[ستاره]] درخشنده آنکه [[انسان]] به حال خود رها نشده و بر او نگهبانانی گماشته شده است.
بخش دوم: آیه ۵ الی ۱۰. اگر انسان به [[خلقت]] خود که از نطفه ناچیزی بوده است نگاه کند، زنده شدن دوباره‌اش را در [[قیامت]] [[انکار]] نمی‌کند. روزی که ضمائر [[قلوب]] و [[عقاید]] فاش و [[محاسبه]] می‌شود.
بخش سوم: [[آیه]] ۱۱ الی ۱۴. [[سوگند]] به [[آسمان]] و [[زمین]] که [[قرآن]] سخنی [[قاطع]] و به دور از [[بیهودگی]] و [[شوخی]] است.
بخش چهارم: آیه ۱۵ الی ۱۷. [[کفار]] برای خاموش کردن [[اسلام]] [[توطئه]] می‌کنند ولی [[خداوند]]، توطئه آنها به خودشان باز میگرداند.
[[ملاصدرا]] [[تفسیری]] تأویلی - حکمی، بر [[سوره طارق]] نوشته است و برخی [[دلایل]] تجرد و [[جاودانگی]] نفس و تقسیم سه گانه [[عوالم]] به [[عالم دنیا]] و [[برزخ]] و [[آخرت]] و امکان [[عقلی]] [[رستاخیز]] [[انسان]] در آخرت را تبیین کرده است. او پس از تمهید مقدمه‌ای در طی فصلی، دلالت آسمان را بر وجود [[خدا]] در وجوهی چند بیان داشته و سپس به تاویلی [[عرفانی]] در لمعه‌ای اشراقی پرداخته و در بحث [[هدایتی]] [[عقل]]، [[ثابت]] می‌کند که [[نگهبان]] [[انسان]] و خارج کننده‌اش از [[نقص]] به کمال، فرشته‌ای [[روحانی]] است که فعال معقولات است و سپس به [[اثبات]] عوالم سه گانه [[حس]] و مثال و عقل؛ و [[موت]] و فزع و صعق به [[معاد]] او میپردازد. و در پایان نیز [[مناجات]] [[زیبایی]] را سروده است: ای نفس: از شوخی و هرزه درایی بازایست و خو پذیر به [[اخلاق]] [[پروردگار]] یگانه و از [[خواب]] بی‌خبران بیدار شو و از خفتگاه [[نادانان]] که هدفی جز هواهای خویش ندارند و آنان را جز آرزوهایشان به [[جنبش]] درنیاورد. برخیز ای نفس، هوا را رها کن و راه پروردگارت را به [[هدایت]] بپیما<ref>ملاصدرا، تفسیر سوره طارق، ترجمه خواجوی، ص۳ و ۵۱.</ref>.
محور مطالب این [[سوره]] دو چیز است: یکی هشدار نسبت به معاد و دیگری [[نعمت]] قرآن و جایگاه والای آنکه جدا کننده [[حق]] از [[باطل]] است.
محور مطالب این [[سوره]] دو چیز است: یکی هشدار نسبت به معاد و دیگری [[نعمت]] قرآن و جایگاه والای آنکه جدا کننده [[حق]] از [[باطل]] است.
قرینه سوگندها {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}} و آیه {{متن قرآن|إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ}}<ref>«بی‌گمان او بر بازگرداندن وی تواناست،» سوره طارق، آیه ۸.</ref> و [[آیات]] دیگری که [[رجوع]] همه موجودات را به سوی [[خداوند]] اعلام نموده و [[سیاق آیات]] قبل که راجع به [[معاد]] است و این که «الصدع» تعبیر دیگری از «انشقاق» عمیق و همه جانبه [[زمین]] می‌باشد، این [[آیات]] باید ناظر به وضع نهایی [[آسمان]] و زمین و پراکنده شدن و برگشت آنها به سوی عالم فوق ماده و [[طبیعت]] باشد. ذات، [نوعی] اشعار به طبیعت و خاصیت ذاتی دارد: [[آسمان]] به طبیعت خود برگشتنی و زمین به طبیعت خود شکافته و جدا شدنی می‌باشد<ref>پرتوی از قرآن.</ref>.
در این [[سوره]]، سه دلیل برای [[اثبات]] [[معاد جسمانی]] و بازگشت دوباره [[روح]] به [[بدن]] مادی بیان شده است. در دلیل نخست با یادآوری [[قدرت خداوند]] در [[آفرینش انسان]] از نطفه‌ای ناچیز، به [[قدرت]] مطلق خداوند برای بازگرداندن دوباره [[جسم]] [[انسان]] و پیوستنش به روح [[استدلال]] می‌کند. سپس با یادآوری [[قانون]] عمومی برگشت‌پذیری پدیده‌های مادی که در آسمان و زمین جاری است، دلیل دیگری برای اثبات امکان بازسازی دوباره جسم انسان بیان می‌کند. سوم آنکه انسان موجودی ممکن است و [[قدرت الهی]] بر او [[غلبه]] دارد.


قرینه سوگندها {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ}} و آیه {{متن قرآن|إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ}}<ref>«بی‌گمان او بر بازگرداندن وی تواناست،» سوره طارق، آیه ۸.</ref> و [[آیات]] دیگری که [[رجوع]] همه موجودات را به سوی [[خداوند]] اعلام نموده و [[سیاق آیات]] قبل که راجع به [[معاد]] است و این که «الصدع» تعبیر دیگری از «انشقاق» عمیق و همه جانبه [[زمین]] می‌باشد، این [[آیات]] باید ناظر به وضع نهایی [[آسمان]] و زمین و پراکنده شدن و برگشت آنها به سوی عالم فوق ماده و [[طبیعت]] باشد. ذات، نوعی اشعار به طبیعت و خاصیت ذاتی دارد: [[آسمان]] به طبیعت خود برگشتنی و زمین به طبیعت خود شکافته و جدا شدنی می‌باشد<ref>پرتوی از قرآن.</ref>.


.<ref>تفسیر ساختاری.</ref>.<ref>[[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره طارق (مقاله)|مقاله «سوره طارق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
در این [[سوره]]، سه دلیل برای [[اثبات]] [[معاد جسمانی]] و بازگشت دوباره [[روح]] به [[بدن]] مادی بیان شده است. در دلیل نخست با یادآوری [[قدرت خداوند]] در [[آفرینش انسان]] از نطفه‌ای ناچیز، به [[قدرت]] مطلق خداوند برای بازگرداندن دوباره [[جسم]] [[انسان]] و پیوستنش به روح [[استدلال]] می‌کند. سپس با یادآوری [[قانون]] عمومی برگشت‌پذیری پدیده‌های مادی که در آسمان و زمین جاری است، دلیل دیگری برای اثبات امکان بازسازی دوباره جسم انسان بیان می‌کند. سوم آنکه انسان موجودی ممکن است و [[قدرت الهی]] بر او [[غلبه]] دارد.<ref>تفسیر ساختاری.</ref>.<ref>[[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره طارق (مقاله)|مقاله «سوره طارق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش