اسماعیلیه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←فرقههای اسماعیلیه
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==فرقههای [[اسماعیلیه]]== | ==فرقههای [[اسماعیلیه]]== | ||
برخی از مهمترین فرقههای [[اسماعیلیه]] عبارتند از: | |||
# [[اسماعیلیه]] [[خالص]]: اینها کسانی بودند که با ادعای زنده بودن [[اسماعیل]]، او را [[امام]] و [[مهدی]] [[امت]] خوانده، [[معتقد]] بودند او زنده و غایب است و روزی [[ظهور]] خواهد کرد. [[عمل]] [[امام صادق]]{{ع}} نوعی مشتبه کردن [[قضا]] بر [[خلیفه عباسی]] بود تا [[اسماعیل]] در [[امان]] باشد. اینها را "[[اسماعیلیه خالصه]]" یا "[[اسماعیلیه]] واقفه" نیز میگویند. این [[تفکر]] نتوانست جز عدۀ قلیلی را [[راضی]] و قانع سازد؛ به همین علت بسیار زود در همان زمان مضمحل شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. | # [[اسماعیلیه]] [[خالص]]: اینها کسانی بودند که با ادعای زنده بودن [[اسماعیل]]، او را [[امام]] و [[مهدی]] [[امت]] خوانده، [[معتقد]] بودند او زنده و غایب است و روزی [[ظهور]] خواهد کرد. [[عمل]] [[امام صادق]]{{ع}} نوعی مشتبه کردن [[قضا]] بر [[خلیفه عباسی]] بود تا [[اسماعیل]] در [[امان]] باشد. اینها را "[[اسماعیلیه خالصه]]" یا "[[اسماعیلیه]] واقفه" نیز میگویند. این [[تفکر]] نتوانست جز عدۀ قلیلی را [[راضی]] و قانع سازد؛ به همین علت بسیار زود در همان زمان مضمحل شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. | ||
# [[مبارکیه]]: آنها کسانیاند که معتقدند [[امامت]] پس از [[اسماعیل]] به فرزندش [[محمد]] منتقل شده است؛ زیرا [[امامت]] به جز در مورد [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} فقط به [[فرزندان]] به [[ارث]] میرسد، نه به [[برادر]]. از اینرو [[امامت]]، پس از [[امام]] [[اسماعیل]] به برادرش [[امام موسی کاظم]]{{ع}} منتقل نمیشود، بلکه به [[فرزند]] [[اسماعیل]]، یعنی [[محمد]] منتقل میگردد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. علت نامگذاری آنها به این [[لقب]] آن است که [[محمد]] به همراه مربی خود، [[مبارک]] که [[غلام]] [[اسماعیل بن جعفر]] بوده [[امامت]] خود را [[برنامهریزی]] کرده است، هرچند برخی گفتهاند که [[مبارک]] [[لقب]] شخص [[اسماعیل]] بوده است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. | # [[مبارکیه]]: آنها کسانیاند که معتقدند [[امامت]] پس از [[اسماعیل]] به فرزندش [[محمد]] منتقل شده است؛ زیرا [[امامت]] به جز در مورد [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} فقط به [[فرزندان]] به [[ارث]] میرسد، نه به [[برادر]]. از اینرو [[امامت]]، پس از [[امام]] [[اسماعیل]] به برادرش [[امام موسی کاظم]]{{ع}} منتقل نمیشود، بلکه به [[فرزند]] [[اسماعیل]]، یعنی [[محمد]] منتقل میگردد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. علت نامگذاری آنها به این [[لقب]] آن است که [[محمد]] به همراه مربی خود، [[مبارک]] که [[غلام]] [[اسماعیل بن جعفر]] بوده [[امامت]] خود را [[برنامهریزی]] کرده است، هرچند برخی گفتهاند که [[مبارک]] [[لقب]] شخص [[اسماعیل]] بوده است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. | ||
# [[قرامطه]]: [[مبارکیه]] به دو [[فرقه]] منشعب شدند: برخی به [[مرگ]] [[محمد]] [[معتقد]] شدند و سلسلۀ [[امامان]] را در اعقاب [[محمد]] میدانستند؛ برخی دیگر منکر [[مرگ]] او شده، او را [[قائم]] و [[امام غائب]] پنداشتند که آنها را [[قرامطه]] مینامند. از آنجا که [[رهبر]] اینها حمدان بن [[اشعث]] قرمط بوده است، به این نام مشهور شدند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. آنان در طول [[تاریخ]]، بدنامیهای بسیاری را برای [[شیعه]] به ارمغان آوردهاند و هنوز هم رسوبات آن، در [[ذهن]] بسیاری از [[مخالفان]] [[شیعه]] مانده است؛ به گونهای که [[عقاید]] [[قرمطیان]] را به [[شیعه]] نسبت میدهند. آنان، در [[بحرین]] [[قدرت]] یافته و [[دولت]] تشکیل دادند و به شدت با [[عباسیان]] [[مخالفت]] کردند. [[قرامطه]]، [[قائم]] را کسی میدانند که با [[رسالت]] و [[شریعت]] جدیدی [[مبعوث]] میشود و [[شریعت]] [[محمّد]]{{صل}} را [[منسوخ]] میکند. البته این [[فرقه]]، [[سیاسی]] بودند، نه مذهبی و به دنبال اهداف خاص و [[منافع]] خود بودند<ref>سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲؛ درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۳.</ref>. طرفداران [[ابو الخطاب]] به خدایی [[امام صادق]]{{ع}} [[باور]] داشتند و [[ابوالخطاب]] را فرستادۀ او میدانستند. برخی از آنان، [[ابوالخطاب]] را [[قائم]] دانسته، گفتند: "وی نمرده است". گروهی از [[پیروان]] وی، پس از [[مرگ]] [[اسماعیل]]، فرزندش [[محمّد]] را [[امام]] دانستند و در هواداری او و فرزندانش، [[استوار]] ماندند. [[امام صادق]]{{ع}} همه این گروهها را [[نکوهش]] کرده، ترک و [[انکار]] نمود<ref>سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲؛ درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۳.</ref>. | # [[قرامطه]]: [[مبارکیه]] به دو [[فرقه]] منشعب شدند: برخی به [[مرگ]] [[محمد]] [[معتقد]] شدند و سلسلۀ [[امامان]] را در اعقاب [[محمد]] میدانستند؛ برخی دیگر منکر [[مرگ]] او شده، او را [[قائم]] و [[امام غائب]] پنداشتند که آنها را [[قرامطه]] مینامند. از آنجا که [[رهبر]] اینها حمدان بن [[اشعث]] قرمط بوده است، به این نام مشهور شدند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. آنان در طول [[تاریخ]]، بدنامیهای بسیاری را برای [[شیعه]] به ارمغان آوردهاند و هنوز هم رسوبات آن، در [[ذهن]] بسیاری از [[مخالفان]] [[شیعه]] مانده است؛ به گونهای که [[عقاید]] [[قرمطیان]] را به [[شیعه]] نسبت میدهند. آنان، در [[بحرین]] [[قدرت]] یافته و [[دولت]] تشکیل دادند و به شدت با [[عباسیان]] [[مخالفت]] کردند. [[قرامطه]]، [[قائم]] را کسی میدانند که با [[رسالت]] و [[شریعت]] جدیدی [[مبعوث]] میشود و [[شریعت]] [[محمّد]]{{صل}} را [[منسوخ]] میکند. البته این [[فرقه]]، [[سیاسی]] بودند، نه مذهبی و به دنبال اهداف خاص و [[منافع]] خود بودند<ref>سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲؛ درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۳.</ref>. طرفداران [[ابو الخطاب]] به خدایی [[امام صادق]]{{ع}} [[باور]] داشتند و [[ابوالخطاب]] را فرستادۀ او میدانستند. برخی از آنان، [[ابوالخطاب]] را [[قائم]] دانسته، گفتند: "وی نمرده است". گروهی از [[پیروان]] وی، پس از [[مرگ]] [[اسماعیل]]، فرزندش [[محمّد]] را [[امام]] دانستند و در هواداری او و فرزندانش، [[استوار]] ماندند. [[امام صادق]]{{ع}} همه این گروهها را [[نکوهش]] کرده، ترک و [[انکار]] نمود<ref>سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲؛ درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۳.</ref>. | ||
# [[فاطمیان]]: گروهی هستند که [[امامت]] را در [[فرزندان]] [[محمد]] بن [[اسماعیل]] جاری میدانند. آنها [[امامان]] را به دو [[قسم ]]"ظاهر" و "مستور" تقسیم میکنند و معتقدند: پس از هفت [[امام اول]] که با [[امام علی]]{{ع}} شروع و با [[محمد]] بن [[اسماعیل]] پایان میپذیرد، دورۀ [[امامان]] مستور آغاز میشود. [[فاطمیان]] [[مردم]] را به صورت مخفیانه به [[آیین]] [[اسماعیلی]] [[دعوت]] میکردند. [[تشکیل حکومت]] [[فاطمیان]] در شمال [[آفریقا]] از سال ۲۹۷ تا ۵۶۷ (حدود دو قرن و نیم) و بنیانگذاری [[شهر]] قاهره و [[دانشگاه الازهر]] از جمله کارهای [[تاریخی]] و ماندگار آنهاست. بعد از [[مرگ]] خلیفۀ هشتم فاطمی و [[اختلاف]] دو [[برادر]] به نامهای "نزار" و "مستعلی" دو [[فرقه]] جدید به نامهای "[[نزاریه]]" و "مستعلیه" پیدا شدند. [[اسماعیلیان]] [[مصر]] پیرو مستعلی هستند و [[اسماعیلیان]] [[ایران]] [[امامت]] نزار را پذیرفتند. از برجستهترین [[رهبران]] [[نزاریه]] [[حسن صباح]] است که [[حکومت]] [[نزاریه]] را در [[ایران]]، در قلعۀ الموت مستقر کرد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. | # [[فاطمیان]]: گروهی هستند که [[امامت]] را در [[فرزندان]] [[محمد]] بن [[اسماعیل]] جاری میدانند. آنها [[امامان]] را به دو [[قسم ]]"ظاهر" و "مستور" تقسیم میکنند و معتقدند: پس از هفت [[امام اول]] که با [[امام علی]]{{ع}} شروع و با [[محمد]] بن [[اسماعیل]] پایان میپذیرد، دورۀ [[امامان]] مستور آغاز میشود. [[فاطمیان]] [[مردم]] را به صورت مخفیانه به [[آیین]] [[اسماعیلی]] [[دعوت]] میکردند. [[تشکیل حکومت]] [[فاطمیان]] در شمال [[آفریقا]] از سال ۲۹۷ تا ۵۶۷ (حدود دو قرن و نیم) و بنیانگذاری [[شهر]] قاهره و [[دانشگاه الازهر]] از جمله کارهای [[تاریخی]] و ماندگار آنهاست. بعد از [[مرگ]] خلیفۀ هشتم فاطمی و [[اختلاف]] دو [[برادر]] به نامهای "نزار" و "مستعلی" دو [[فرقه]] جدید به نامهای "[[نزاریه]]" و "مستعلیه" پیدا شدند. [[اسماعیلیان]] [[مصر]] پیرو مستعلی هستند و [[اسماعیلیان]] [[ایران]] [[امامت]] نزار را پذیرفتند. از برجستهترین [[رهبران]] [[نزاریه]] [[حسن صباح]] است که [[حکومت]] [[نزاریه]] را در [[ایران]]، در قلعۀ الموت مستقر کرد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.</ref>. | ||
==[[عقاید]] [[اسماعیلیه]]== | ==[[عقاید]] [[اسماعیلیه]]== | ||
*برخی از [[عقاید]] [[اسماعیلیه]] را اینگونه میتوان برشمرد: | *برخی از [[عقاید]] [[اسماعیلیه]] را اینگونه میتوان برشمرد: |