پرش به محتوا

تقلید در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - 'اشراف' به 'اشراف')
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۷۶: خط ۷۶:


===[[تقلید در فروع]]===
===[[تقلید در فروع]]===
افزون بر [[اصول عقاید]]، انسان‌ها مکلف‌اند به فروع و [[احکام عملی]] [[اسلام]] نیز [[اعتقاد]] داشته و به آنها عمل کنند و [[امتثال]] این [[احکام]] از سه راه [[اجتهاد]]، [[احتیاط]] یا تقلید از دیگران امکانپذیر است؛<ref>مستمسک العروه، ج ۱، ص ۶؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۵ - ۶؛ الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۴.</ref> لیکن چون [[آموختن]] [[اجتهادی]] [[احکام شرعی]] به [[ادله]] متعدد مانند [[اختلال نظام]] [[معیشت]] [[جامعه]]، برای همگان میسر نیست <ref>الرسالة السعدیه، ص ۱۰؛ الموسوعة الفقهیه، ج ۱۳، ص ۱۶۱.</ref> و احتیاط کردن نیز برای همه امکان ندارد،<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۴.</ref> تنها راه دستیابی عموم [[مردم]] به [[وظایف شرعی]] خود، [[تقلید]] از [[عالمان دینی]] است.<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۴.</ref> فقهای [[مذاهب اسلامی]] درباره [[مشروعیت]] تقلید، آرای گوناگونی دارند؛ بیشتر [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] تقلید را در فروع و احکام عملی جایز دانسته <ref>العروة الوثقی، ج ۱، ص ۵۷؛ الموسوعة الفقهیه، ج ۱۳، ص ۱۶۱؛ المحصول، ج ۶، ص ۷۳.</ref> و در این مورد به [[ادله]] گوناگون از جمله [[آیات قرآن]] استناد کرده‌اند؛ مانند:
افزون بر [[اصول عقاید]]، انسان‌ها مکلف‌اند به فروع و [[احکام عملی]] [[اسلام]] نیز [[اعتقاد]] داشته و به آنها عمل کنند و [[امتثال]] این [[احکام]] از سه راه [[اجتهاد]]، [[احتیاط]] یا تقلید از دیگران امکانپذیر است؛<ref>مستمسک العروه، ج ۱، ص ۶؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۵ - ۶؛ الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۴.</ref> لکن چون [[آموختن]] [[اجتهادی]] [[احکام شرعی]] به [[ادله]] متعدد مانند [[اختلال نظام]] [[معیشت]] [[جامعه]]، برای همگان میسر نیست <ref>الرسالة السعدیه، ص ۱۰؛ الموسوعة الفقهیه، ج ۱۳، ص ۱۶۱.</ref> و احتیاط کردن نیز برای همه امکان ندارد،<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۴.</ref> تنها راه دستیابی عموم [[مردم]] به [[وظایف شرعی]] خود، [[تقلید]] از [[عالمان دینی]] است.<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۴.</ref> فقهای [[مذاهب اسلامی]] درباره [[مشروعیت]] تقلید، آرای گوناگونی دارند؛ بیشتر [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] تقلید را در فروع و احکام عملی جایز دانسته <ref>العروة الوثقی، ج ۱، ص ۵۷؛ الموسوعة الفقهیه، ج ۱۳، ص ۱۶۱؛ المحصول، ج ۶، ص ۷۳.</ref> و در این مورد به [[ادله]] گوناگون از جمله [[آیات قرآن]] استناد کرده‌اند؛ مانند:
#[[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> که به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داده که عده‌ای از آنان برای [[تفقه در دین]] به مراکز [[دینی]] [[هجرت]] کنند تا پس از بازگشت، دیگران را [[انذار]] کنند. این آیه بر [[وجوب]] هجرت برای تفقه در دین و انذار دلالت دارد و از آنجا که غرض از [[تفقه]] [[آموزش احکام]] [[الهی]] است، [[رجوع]] آنان به [[فقیهان]] و پذیرش فتوای آنان بر دیگران [[واجب]] است. در غیر این صورت امر به تفقه و انذار دیگران [[لغو]] خواهد بود.<ref>کفایة الاصول، ص ۲۹۸؛ الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۵؛ مصباح المنهاج، ص ۱۰.</ref> برخی [[فقها]] وجوب مراجعه [[جاهل]] به عالم و انذار پذیری از وی را به موردی [[مقید]] کرده‌اند که از سخن انذار کننده [[علم]] حاصل شود؛<ref> نهایة الافکار، ج ۴، ص ۲۴۳.</ref> ولی شماری دیگر این دیدگاه را با توجه به اطلاق آیه و شمول آن نسبت به مواردی که برای فرد علم حاصل نشود، نپذیرفته‌اند.<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۵؛ فرائد الاصول، ج ۱، ص ۲۷۷؛ فوائد الاصول، ج ۳، ص ۱۸۵.</ref>
#[[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> که به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داده که عده‌ای از آنان برای [[تفقه در دین]] به مراکز [[دینی]] [[هجرت]] کنند تا پس از بازگشت، دیگران را [[انذار]] کنند. این آیه بر [[وجوب]] هجرت برای تفقه در دین و انذار دلالت دارد و از آنجا که غرض از [[تفقه]] [[آموزش احکام]] [[الهی]] است، [[رجوع]] آنان به [[فقیهان]] و پذیرش فتوای آنان بر دیگران [[واجب]] است. در غیر این صورت امر به تفقه و انذار دیگران [[لغو]] خواهد بود.<ref>کفایة الاصول، ص ۲۹۸؛ الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۵؛ مصباح المنهاج، ص ۱۰.</ref> برخی [[فقها]] وجوب مراجعه [[جاهل]] به عالم و انذار پذیری از وی را به موردی [[مقید]] کرده‌اند که از سخن انذار کننده [[علم]] حاصل شود؛<ref> نهایة الافکار، ج ۴، ص ۲۴۳.</ref> ولی شماری دیگر این دیدگاه را با توجه به اطلاق آیه و شمول آن نسبت به مواردی که برای فرد علم حاصل نشود، نپذیرفته‌اند.<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۵؛ فرائد الاصول، ج ۱، ص ۲۷۷؛ فوائد الاصول، ج ۳، ص ۱۸۵.</ref>
#[[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی)  بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب  بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> که [[خداوند]] در آن همگان را به [[پرسش]] از [[اهل ذکر]] در مجهولات فرمان داده است. به نظر [[استدلال]] کنندگان به آیه، غرض از مراجعه به [[عالمان]] تنها [[آگاهی]] یافتن از [[احکام دین]] نیست، زیرا سؤال در این صورت لغو خواهد بود، بلکه غرض [[فهم]] [[احکام الهی]] و سپس عمل کردن بر اساس آن است.<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۸.</ref> برخی استناد به این [[آیه]] را برای جواز [[تقلید]] نپذیرفته‌اند، با این [[استدلال]] که مراد آیه [[اهل بیت]]{{ع}} یا [[عالمان]] اهل کتاب‌اند<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۲۳۰.</ref> یا آیه مربوط به [[اصول دین]] است نه [[فروع]] آن <ref>نهایة الافکار، ج ۴، ص ۲۴۳؛ الاجتهاد والتقلید، خویی، ص ۸۹.</ref> یا به مواردی اختصاص دارد که فرد از [[نص]] کتاب یا [[سنت]] بپرسد نه از فتوای [[فقیه]].<ref>فتح القدیر، ج ۳، ص ۳۹۹.</ref> در برابر، استدلال کنندگان به آیه، [[اهل ذکر]] را عام و شامل هرگونه [[رجوع]] [[جاهل]] به عالم و تقلید جاهل از عالم دانسته‌اند.<ref>الاجتهاد والتقلید، خویی، ص ۸۹ - ۹۰؛ مصباح الاصول، ج ۳، ص ۴۴۹؛ الفصول فی الاصول، ج ۴، ص ۲۷۹.</ref>
#[[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی)  بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب  بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> که [[خداوند]] در آن همگان را به [[پرسش]] از [[اهل ذکر]] در مجهولات فرمان داده است. به نظر [[استدلال]] کنندگان به آیه، غرض از مراجعه به [[عالمان]] تنها [[آگاهی]] یافتن از [[احکام دین]] نیست، زیرا سؤال در این صورت لغو خواهد بود، بلکه غرض [[فهم]] [[احکام الهی]] و سپس عمل کردن بر اساس آن است.<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۸۸.</ref> برخی استناد به این [[آیه]] را برای جواز [[تقلید]] نپذیرفته‌اند، با این [[استدلال]] که مراد آیه [[اهل بیت]]{{ع}} یا [[عالمان]] اهل کتاب‌اند<ref>الاجتهاد و التقلید، خویی، ص ۲۳۰.</ref> یا آیه مربوط به [[اصول دین]] است نه [[فروع]] آن <ref>نهایة الافکار، ج ۴، ص ۲۴۳؛ الاجتهاد والتقلید، خویی، ص ۸۹.</ref> یا به مواردی اختصاص دارد که فرد از [[نص]] کتاب یا [[سنت]] بپرسد نه از فتوای [[فقیه]].<ref>فتح القدیر، ج ۳، ص ۳۹۹.</ref> در برابر، استدلال کنندگان به آیه، [[اهل ذکر]] را عام و شامل هرگونه [[رجوع]] [[جاهل]] به عالم و تقلید جاهل از عالم دانسته‌اند.<ref>الاجتهاد والتقلید، خویی، ص ۸۹ - ۹۰؛ مصباح الاصول، ج ۳، ص ۴۴۹؛ الفصول فی الاصول، ج ۴، ص ۲۷۹.</ref>
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش