آیه نبأ در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - 'نفر' به 'نفر') |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
همچنین [[شایسته]] است خبری که به آن نبأ گفته میشود از [[دروغ]]، خالی باشد، مانند [[خبر متواتر]] یا خیر [[خدای تعالی]] و خیر [[پیامبر]]{{صل}}. واژه {{متن قرآن|النَّبِيّ}} نیز، از همین ریشه گرفته شده است، زیرا پیامبر، از جانب [[خدای تعالی]] خبر میآورد. همچنین [[نبأ]] به معنی اعلام و [[آگاهی]] دادن است<ref>مفردات، ص۷۸۹-۷۹۰: الفروق اللغویه، بند ۲۱۳۴.</ref>. | همچنین [[شایسته]] است خبری که به آن نبأ گفته میشود از [[دروغ]]، خالی باشد، مانند [[خبر متواتر]] یا خیر [[خدای تعالی]] و خیر [[پیامبر]]{{صل}}. واژه {{متن قرآن|النَّبِيّ}} نیز، از همین ریشه گرفته شده است، زیرا پیامبر، از جانب [[خدای تعالی]] خبر میآورد. همچنین [[نبأ]] به معنی اعلام و [[آگاهی]] دادن است<ref>مفردات، ص۷۸۹-۷۹۰: الفروق اللغویه، بند ۲۱۳۴.</ref>. | ||
از قول [[ابنعباس]] گزارش کردهاند که این [[آیه]] درباره [[ولید بن عقبة بن أبی معیط]] نازل شده که [[رسول خدا]]{{صل}} او را برای جمعآوری [[صدقات]] [[قبیله]] [[بنیالمصطلق]] به سوی [[حارث بن ضرار]] که قبلاً [[مسلمان]] شده بود فرستاد. حارث به رسول خدا{{صل}} [[وعده]] داده بود که هرکس از مردمش مسلمان شد وی [[زکات]] ایشان را جمعآوری کرده و تحویل [[نماینده]] آن [[حضرت]] نماید. هنگامی که [[مردم]] قبیله با [[شادی]] به استقبال [[ولید]] آمدند به لحاظ آنکه در [[جاهلیت]] میان ایشان [[دشمنی]] وجود داشت، او [[گمان]] کرد که مردم برای کشتن وی [[هجوم]] آوردهاند؛ از اینرو به نزد رسول خدا{{صل}} بازگشت و گزارش کرد که حارث و قبیلهاش از دادن زکات خودداری نمودند! در حالی که موضوع بر خلاف آن بود. در نتیجه، رسول خدا{{صل}} [[خشمگین]] شد و [[تصمیم]] گرفت با آنان وارد [[جنگ]] شود. | از قول [[ابنعباس]] گزارش کردهاند که این [[آیه]] درباره [[ولید بن عقبة بن أبی معیط]] نازل شده که [[رسول خدا]]{{صل}} او را برای جمعآوری [[صدقات]] [[قبیله]] [[بنیالمصطلق]] به سوی [[حارث بن ضرار]] که قبلاً [[مسلمان]] شده بود فرستاد. حارث به رسول خدا{{صل}} [[وعده]] داده بود که هرکس از مردمش مسلمان شد وی [[زکات]] ایشان را جمعآوری کرده و تحویل [[نماینده]] آن [[حضرت]] نماید. هنگامی که [[مردم]] قبیله با [[شادی]] به استقبال [[ولید]] آمدند به لحاظ آنکه در [[جاهلیت]] میان ایشان [[دشمنی]] وجود داشت، او [[گمان]] کرد که مردم برای کشتن وی [[هجوم]] آوردهاند؛ از اینرو به نزد رسول خدا{{صل}} بازگشت و گزارش کرد که حارث و قبیلهاش از دادن زکات خودداری نمودند! در حالی که موضوع بر خلاف آن بود. در نتیجه، رسول خدا{{صل}} [[خشمگین]] شد و [[تصمیم]] گرفت با آنان وارد [[جنگ]] شود. لکن حارث پس از اطلاع از موضوع به حضور رسول خدا{{صل}} رسید، چون رسول خدا{{صل}} ماجرا را از او پرسید، او قسم یاد کرد که اصلاً فرستاده وی را ندیده بلکه او از نیمه [[راه]] بازگشته است. پس از آن، [[خداوند]] ایشان را معذور داشت و این آیه را فرو فرستاد<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۰۹؛ مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref>. | ||
اصولیون این آیه را در کتب [[اصول فقه]] به عنوان یکی از دلیلهای [[حجیت خبر واحد]] گرفته و به مفهوم [[وصف]] و مفهوم شرط در آیه استناد کرده و میگویند: بررسی و تحقیق در مورد خبر شخص [[فاسق]] [[واجب]] است و نه در مورد خبری که شخصی [[عادل]] آورده و به همین [[جهت]]، بررسی [[صحت]] خبر عادل لازم نیست و خبرش [[حجت]] است<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۶۸.</ref>. [[طبرسی]] به دلیل عبارت پایانی آیه: {{متن قرآن|فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} که پذیرش خبر آن یک نفر ممکن است موجب [[پشیمانی]] شود و جبرانش ناممکن باشد، [[معتقد]] است این مطلب دلالت بر آن دارد که [[خبر واحد]] موجب [[علم]] نمیشود و نمیتوان بر اساس آن عمل کرد. همچنین به نظر وی، [[سخن]] کسانی که این [[آیه]] را دلیل بر [[حجیت خبر واحد]] گرفتهاند، صحیح نیست، زیرا به نظر خود او و بیشتر محققان، نمیتوان خبر واحد (بدون بررسی دقیق آن) تکیه و [[اعتماد]] کرد<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref>. | اصولیون این آیه را در کتب [[اصول فقه]] به عنوان یکی از دلیلهای [[حجیت خبر واحد]] گرفته و به مفهوم [[وصف]] و مفهوم شرط در آیه استناد کرده و میگویند: بررسی و تحقیق در مورد خبر شخص [[فاسق]] [[واجب]] است و نه در مورد خبری که شخصی [[عادل]] آورده و به همین [[جهت]]، بررسی [[صحت]] خبر عادل لازم نیست و خبرش [[حجت]] است<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۶۸.</ref>. [[طبرسی]] به دلیل عبارت پایانی آیه: {{متن قرآن|فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} که پذیرش خبر آن یک نفر ممکن است موجب [[پشیمانی]] شود و جبرانش ناممکن باشد، [[معتقد]] است این مطلب دلالت بر آن دارد که [[خبر واحد]] موجب [[علم]] نمیشود و نمیتوان بر اساس آن عمل کرد. همچنین به نظر وی، [[سخن]] کسانی که این [[آیه]] را دلیل بر [[حجیت خبر واحد]] گرفتهاند، صحیح نیست، زیرا به نظر خود او و بیشتر محققان، نمیتوان خبر واحد (بدون بررسی دقیق آن) تکیه و [[اعتماد]] کرد<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref>. |