آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۴
، ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پرسشهای وابسته== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} +== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پرسشهای وابسته== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} +== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}})) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
:::::#دانستن مسائل طبیعی نقش هدایتی درباره خود [[پیامبر]] دارد؛ زیرا اگرچه او از طریق عقل و [[وحی]] در باب خداشناسی معرفت کافی دارد، ولی از آنجا که جهان خلقت تجلیگاه علم، قدرت و حکمت الهی است، هرچه معرفت انسان به حوادث و قوانین عالم خلقت بیشتر باشد، خداشناسی او نیز به همان مقدار کاملتر خواهد بود. چنین انسانی هم معرفت اجمالی دارد و هم معرفت تفصیلی؛ هم معرفت عقلی دارد و هم معرفت حسی. از آنجا که چنین کمالی برای پیامبران ممکن است، یعنی قابلیت آن را دارند، مقتضای حکمت الهی این است که آنان را از آن برخوردار سازد. بر این اساس، همانگونه که پیامبران در معرفت عقلی و کلی "فلسفی" نسبت به خداوند، سرآمد دیگران بودند، در معرفت علمی و حسی درباره عالم که خود مقدمه معرفت عقلی در باب خداشناسی است نیز سرآمد دیگران بوده و از حقایق و قوانین عالم طبیعت آگاه بودهاند. در حدیثی که از [[امام رضا]]{{ع}} روایت شده، آمده است: "هرکس از علم هیئت و تشریح بیاطلاع باشد، در خداشناسی کامل نیست"<ref>حسین نوری همدانی، انسان و جهان، ص۵.</ref>. حاصل این استدلال آن است که عبادت و معرفت خداوند غایت و غرض آفرینش انسان است و پیامبران الهی که برترین انسانها بودهاند، قابلیت دریافت معرفت کامل به خداوند را دارا بودند. بر این اساس، مقتضای حکمت الهی این بود که آنان را از حقایق و اسرار عالم آگاه سازد. بنابراین، آنان از آگاهی بسیار بالایی درباره قوانین عالم طبیعت برخوردار بودند و هرگز نمیتوان علم آنان را در اینباره با علم مردمان عصر آنان مقایسه کرد»<ref>[[وحی نبوی (کتاب)|وحی نبوی]]؛ ص۲۰۲-۲۰۴.</ref> | :::::#دانستن مسائل طبیعی نقش هدایتی درباره خود [[پیامبر]] دارد؛ زیرا اگرچه او از طریق عقل و [[وحی]] در باب خداشناسی معرفت کافی دارد، ولی از آنجا که جهان خلقت تجلیگاه علم، قدرت و حکمت الهی است، هرچه معرفت انسان به حوادث و قوانین عالم خلقت بیشتر باشد، خداشناسی او نیز به همان مقدار کاملتر خواهد بود. چنین انسانی هم معرفت اجمالی دارد و هم معرفت تفصیلی؛ هم معرفت عقلی دارد و هم معرفت حسی. از آنجا که چنین کمالی برای پیامبران ممکن است، یعنی قابلیت آن را دارند، مقتضای حکمت الهی این است که آنان را از آن برخوردار سازد. بر این اساس، همانگونه که پیامبران در معرفت عقلی و کلی "فلسفی" نسبت به خداوند، سرآمد دیگران بودند، در معرفت علمی و حسی درباره عالم که خود مقدمه معرفت عقلی در باب خداشناسی است نیز سرآمد دیگران بوده و از حقایق و قوانین عالم طبیعت آگاه بودهاند. در حدیثی که از [[امام رضا]]{{ع}} روایت شده، آمده است: "هرکس از علم هیئت و تشریح بیاطلاع باشد، در خداشناسی کامل نیست"<ref>حسین نوری همدانی، انسان و جهان، ص۵.</ref>. حاصل این استدلال آن است که عبادت و معرفت خداوند غایت و غرض آفرینش انسان است و پیامبران الهی که برترین انسانها بودهاند، قابلیت دریافت معرفت کامل به خداوند را دارا بودند. بر این اساس، مقتضای حکمت الهی این بود که آنان را از حقایق و اسرار عالم آگاه سازد. بنابراین، آنان از آگاهی بسیار بالایی درباره قوانین عالم طبیعت برخوردار بودند و هرگز نمیتوان علم آنان را در اینباره با علم مردمان عصر آنان مقایسه کرد»<ref>[[وحی نبوی (کتاب)|وحی نبوی]]؛ ص۲۰۲-۲۰۴.</ref> | ||
==پرسشهای وابسته== | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
# [[قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)]] | # [[قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)]] | ||
# [[آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)]] | # [[آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)]] |