←ورود پیامبر{{صل}} به مدینه
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
بر پایه یک [[روایت]]، پیامبر{{صل}} پیش از برآمدن [[خورشید]] به یثرب رسید. او و همراهش هر دو [[لباس]] سفید شبیه هم بر تن داشتند. همین مسأله [[مردم]] را به [[اشتباه]] میانداخت و آنان به [[گمان]] این که [[ابو بکر]]، پیامبر{{صل}} است، به او [[سلام]] میکردند؛ تا این که خورشید بالا آمد و بر چهره پیامبر{{صل}} تابید. ابو بکر بر او سایه انداخت. این موقع مردم، پیامبر{{صل}} را شناختند<ref>تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۳۷؛ دلائل النبوه (بیهقی)، ج۲، ص۴۹۸- ۴۹۹، سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۳۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۶؛ سیره حلبی، ج۲، ص۵۲.</ref>. | بر پایه یک [[روایت]]، پیامبر{{صل}} پیش از برآمدن [[خورشید]] به یثرب رسید. او و همراهش هر دو [[لباس]] سفید شبیه هم بر تن داشتند. همین مسأله [[مردم]] را به [[اشتباه]] میانداخت و آنان به [[گمان]] این که [[ابو بکر]]، پیامبر{{صل}} است، به او [[سلام]] میکردند؛ تا این که خورشید بالا آمد و بر چهره پیامبر{{صل}} تابید. ابو بکر بر او سایه انداخت. این موقع مردم، پیامبر{{صل}} را شناختند<ref>تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۳۷؛ دلائل النبوه (بیهقی)، ج۲، ص۴۹۸- ۴۹۹، سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۳۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۶؛ سیره حلبی، ج۲، ص۵۲.</ref>. | ||
قطعا این روایت نادرست است. چنان که مورّخان تأکید کردهاند، رسول خدا{{صل}} در گرمای میانه روز (در شدّت [[گرما]]) وارد مدینه شد<ref>تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۳۷؛ دلائل النبوه (بیهقی)، ج۲، ص۴۹۸- ۴۹۹، سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۳۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۶؛ سیره حلبی، ج۲، ص۵۲.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص | قطعا این روایت نادرست است. چنان که مورّخان تأکید کردهاند، رسول خدا{{صل}} در گرمای میانه روز (در شدّت [[گرما]]) وارد مدینه شد<ref>تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۳۷؛ دلائل النبوه (بیهقی)، ج۲، ص۴۹۸- ۴۹۹، سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۳۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۶؛ سیره حلبی، ج۲، ص۵۲.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۴۷۳.</ref>. | ||
==[[منزل]] پیامبر{{صل}} در مدینه== | ==[[منزل]] پیامبر{{صل}} در مدینه== |