پرش به محتوا

حضرت ایوب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه')
خط ۱۱: خط ۱۱:


==نقش [[شیطان]] در ابتلای ایوب==
==نقش [[شیطان]] در ابتلای ایوب==
دیگر موضوع مورد چالش در قصه ایوب رابطه شیطان با مصیبتهای اوست. [[قرآن]] به [[صراحت]] [[شکوه]] ایوب به [[خدا]] از آسیب شیطان را گزارش می‌کند: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> بر اساس گزارش‌های [[تاریخی]] همه مصیبت‌های ایوب به وسیله شیطان بود. [[خداوند]] [[شیطان]] را بر [[مال]]، [[فرزندان]] و [[جسم]] ایوب مسلط ساخت تا [[صبر]] و [[پایداری]] وی را به شیطان نشان دهد.<ref>کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۸۴؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۶۵۶.</ref> گرچه برخی در [[تفسیر]] این آیه اعطای چنین [[سلطه]] و قدرتی را به شیطان از سوی خداوند دور از [[حقیقت]] ندانسته‌اند؛<ref>عصمه‌الانبیاء، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> اما نظری که بر پایه مبانی [[اعتقادی]] و [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}} بیشتر مورد توجه و تأکید [[مفسران]] و [[متکلمان شیعه]] قرار گرفته است مقصود از مسّ شیطان را [[وسوسه]] او می‌داند؛ یعنی شیطان، هنگام [[گرفتاری]] و بیماری ایوب، از یک سو او را به بی‌صبری و [[جزع]] و از سوی دیگر [[مردم]] و اطرافیان را به ترک او فرا می‌خواند. این دیدگاه برخلاف دیدگاه نخست با [[قرآن]] که [[شیطان]] را فاقد [[سلطه]] یاد شده بر [[انسان]] و تنها وسوسه‌گر می‌خواند سازگار است: {{متن قرآن|وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیش‌تر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک می‌پنداشتید انکار کردم، بی‌گمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>.<ref>التبیان، ج۷، ص۲۷۱؛ ج ۸، ص۵۶۷؛ تنزیه‌الانبیاء، ص ۹۴.</ref> درباره سبب ابتلای ایوب نیز گفته‌اند: [[حسد]] [[ابلیس]] به [[شکرگزاری]] وی بر نعمت‌های فراوانی بود که [[پروردگار]] به او [[عطا]] کرده بود. ابلیس به [[خداوند]] عرض کرد که اگر [[نعمت]] را از ایوب بگیری دیگر [[شکرگزار]] نخواهد بود و خداوند [[مال]] و [[فرزندان]] و [[سلامتی]] را از او ستاند و با وجود این از شکرگزاری ایوب کاسته نشد و وی در همه مراحل [[آزمون الهی]]، [[صبر]] کرد.<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۹۵؛ الخصال، ص ۳۹۹.</ref> در روایتی امام‌صادق{{ع}} سبب ابتلای وی را به گونه‌ای دیگر بیان کرده و آن اینکه خداوند ایوب را به بلایی بزرگ گرفتار کرد تا مردم از دیدن وضع او [[عبرت]] گیرند و هیچ گاه [[ضعیف]]، [[فقیر]] و مریض را [[تحقیر]] نکنند و بدانند که ممکن است خداوند ضعیف را [[قوی]]، تهیدست را توانگر و [[بیمار]] را بهبودی ببخشد و نیز هرکس را بخواهد بیمار می‌کند، گرچه [[پیامبر]] باشد.<ref> الخصال، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۰.</ref> در اینکه چگونه [[مقام]] [[صبر ایوب]]{{ع}} با شکوه‌ای که از حال خویش کرده سازگار است، [[مفسران]]<ref> کشف‌الاسرار، ج۶، ص۲۹۰؛ الکشاف، ج۴، ص۹۸؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۶۷.</ref> به تفصیل به توجیه آن پرداخته و گفته‌اند: ایوب [[شکوه]] نکرد، بلکه [[دعا]] کرد. [[خدا]] هم خواسته او را [[اجابت]] کرد: {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ}}<ref>«پس، او را پاسخ گفتیم و گزندی که با وی بود از او زدودیم و خانواده‌اش را و با آنها همگون آنان را بدو باز بخشیدیم که بخشایشی از نزد ما و یادکردی برای پرستندگان بود» سوره انبیاء، آیه ۸۴.</ref>، افزون بر آن، [[شکایت]] به خدا با صبر منافاتی ندارد، همان گونه که [[حضرت یعقوب]]{{ع}} در [[فراق]] [[یوسف]]{{ع}} گفت: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«پریشانی  و اندوهگینی خود را تنها به خداوند شکوه می‌برم و از خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره یوسف، آیه ۸۶.</ref> برخی نیز نه تنها آن را موجّه بلکه لازم دانسته و گفته‌اند: اگر کسی بر [[بلا]] [[صبر]] کند و رفع آن را از [[خداوند]] نخواهد نوعی [[مقاومت]] در برابر [[قهر]] [[الهی]] از خود نشان داده است.<ref> رحمة من الرحمن، ج ۳، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ ایوب (مقاله)|مقاله « ایوب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
دیگر موضوع مورد چالش در قصه ایوب رابطه شیطان با مصیبتهای اوست. [[قرآن]] به [[صراحت]] شکوه ایوب به [[خدا]] از آسیب شیطان را گزارش می‌کند: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> بر اساس گزارش‌های [[تاریخی]] همه مصیبت‌های ایوب به وسیله شیطان بود. [[خداوند]] [[شیطان]] را بر [[مال]]، [[فرزندان]] و [[جسم]] ایوب مسلط ساخت تا [[صبر]] و [[پایداری]] وی را به شیطان نشان دهد.<ref>کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۸۴؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۶۵۶.</ref> گرچه برخی در [[تفسیر]] این آیه اعطای چنین [[سلطه]] و قدرتی را به شیطان از سوی خداوند دور از [[حقیقت]] ندانسته‌اند؛<ref>عصمه‌الانبیاء، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> اما نظری که بر پایه مبانی [[اعتقادی]] و [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}} بیشتر مورد توجه و تأکید [[مفسران]] و [[متکلمان شیعه]] قرار گرفته است مقصود از مسّ شیطان را [[وسوسه]] او می‌داند؛ یعنی شیطان، هنگام [[گرفتاری]] و بیماری ایوب، از یک سو او را به بی‌صبری و [[جزع]] و از سوی دیگر [[مردم]] و اطرافیان را به ترک او فرا می‌خواند. این دیدگاه برخلاف دیدگاه نخست با [[قرآن]] که [[شیطان]] را فاقد [[سلطه]] یاد شده بر [[انسان]] و تنها وسوسه‌گر می‌خواند سازگار است: {{متن قرآن|وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیش‌تر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک می‌پنداشتید انکار کردم، بی‌گمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>.<ref>التبیان، ج۷، ص۲۷۱؛ ج ۸، ص۵۶۷؛ تنزیه‌الانبیاء، ص ۹۴.</ref> درباره سبب ابتلای ایوب نیز گفته‌اند: [[حسد]] [[ابلیس]] به [[شکرگزاری]] وی بر نعمت‌های فراوانی بود که [[پروردگار]] به او [[عطا]] کرده بود. ابلیس به [[خداوند]] عرض کرد که اگر [[نعمت]] را از ایوب بگیری دیگر [[شکرگزار]] نخواهد بود و خداوند [[مال]] و [[فرزندان]] و [[سلامتی]] را از او ستاند و با وجود این از شکرگزاری ایوب کاسته نشد و وی در همه مراحل [[آزمون الهی]]، [[صبر]] کرد.<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۹۵؛ الخصال، ص ۳۹۹.</ref> در روایتی امام‌صادق{{ع}} سبب ابتلای وی را به گونه‌ای دیگر بیان کرده و آن اینکه خداوند ایوب را به بلایی بزرگ گرفتار کرد تا مردم از دیدن وضع او [[عبرت]] گیرند و هیچ گاه [[ضعیف]]، [[فقیر]] و مریض را [[تحقیر]] نکنند و بدانند که ممکن است خداوند ضعیف را [[قوی]]، تهیدست را توانگر و [[بیمار]] را بهبودی ببخشد و نیز هرکس را بخواهد بیمار می‌کند، گرچه [[پیامبر]] باشد.<ref> الخصال، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۰.</ref> در اینکه چگونه [[مقام]] [[صبر ایوب]]{{ع}} با شکوه‌ای که از حال خویش کرده سازگار است، [[مفسران]]<ref> کشف‌الاسرار، ج۶، ص۲۹۰؛ الکشاف، ج۴، ص۹۸؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۶۷.</ref> به تفصیل به توجیه آن پرداخته و گفته‌اند: ایوب شکوه نکرد، بلکه [[دعا]] کرد. [[خدا]] هم خواسته او را [[اجابت]] کرد: {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ}}<ref>«پس، او را پاسخ گفتیم و گزندی که با وی بود از او زدودیم و خانواده‌اش را و با آنها همگون آنان را بدو باز بخشیدیم که بخشایشی از نزد ما و یادکردی برای پرستندگان بود» سوره انبیاء، آیه ۸۴.</ref>، افزون بر آن، [[شکایت]] به خدا با صبر منافاتی ندارد، همان گونه که [[حضرت یعقوب]]{{ع}} در [[فراق]] [[یوسف]]{{ع}} گفت: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«پریشانی  و اندوهگینی خود را تنها به خداوند شکوه می‌برم و از خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره یوسف، آیه ۸۶.</ref> برخی نیز نه تنها آن را موجّه بلکه لازم دانسته و گفته‌اند: اگر کسی بر [[بلا]] [[صبر]] کند و رفع آن را از [[خداوند]] نخواهد نوعی [[مقاومت]] در برابر [[قهر]] [[الهی]] از خود نشان داده است.<ref> رحمة من الرحمن، ج ۳، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ ایوب (مقاله)|مقاله « ایوب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==شفای ایوب==
==شفای ایوب==
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش