پرش به محتوا

قوم یهود: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۱
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
اما [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ داد که جز به [[تسلیم]] بی‌قید و شرط آنها [[رضایت]] نمی‌دهد، آنها دوباره پیشنهاد کردند که فقط اجازه خروج [[یهودیان]] را بدهد بی‌آنکه چیزی با خود ببرند، اما پاسخ پیامبر{{صل}} همان بود: نه! فقط تسلیم بی‌قید و شرط. بنی‌قریظه که همه درها را به روی خود بسته می‌دیدند [[یقین]] کردند که پیامبر{{صل}} از آنها دست بر نمی‌دارد، [[کعب بن اسد]] رهبرشان به آنها گفت: با این [[بحران]] سه پیشنهاد دارم هر کدام را خواستید بپذیرید:
اما [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ داد که جز به [[تسلیم]] بی‌قید و شرط آنها [[رضایت]] نمی‌دهد، آنها دوباره پیشنهاد کردند که فقط اجازه خروج [[یهودیان]] را بدهد بی‌آنکه چیزی با خود ببرند، اما پاسخ پیامبر{{صل}} همان بود: نه! فقط تسلیم بی‌قید و شرط. بنی‌قریظه که همه درها را به روی خود بسته می‌دیدند [[یقین]] کردند که پیامبر{{صل}} از آنها دست بر نمی‌دارد، [[کعب بن اسد]] رهبرشان به آنها گفت: با این [[بحران]] سه پیشنهاد دارم هر کدام را خواستید بپذیرید:
#با این [[مردم]] [[بیعت]] کنیم و پیامبرشان را [[تصدیق]] نماییم، به [[خدا]] برای همه ثابت شده که او همان [[پیغمبری]] است که [[انتظار ظهور]] وی را داشتید. آنها گفتند ما از [[تورات]] دست بر نمی‌داریم و [[دین]] خود را [[تغییر]] نمی‌دهیم.
#با این [[مردم]] [[بیعت]] کنیم و پیامبرشان را [[تصدیق]] نماییم، به [[خدا]] برای همه ثابت شده که او همان [[پیغمبری]] است که [[انتظار ظهور]] وی را داشتید. آنها گفتند ما از [[تورات]] دست بر نمی‌داریم و [[دین]] خود را [[تغییر]] نمی‌دهیم.
#بیایید [[زنان]] و [[کودکان]] خویش را به [[قتل]] برسانیم و با شمشیرهای کشیده به [[سپاه]] محمد [[حمله]] بریم، بی‌آنکه نگران خانواده‌های خود باشیم، اگر کشته شدیم نگران [[اهل]] و عیال خود نیستیم و اگر [[پیروز]] شدیم، دوباره صاحب [[زن]] و فرزند می‌شویم. [[یهودیان]] گفتند اگر اینها را بکشیم دیگر [[زندگی]] برای ما چه ارزشی دارد؟
#بیایید [[زنان]] و [[کودکان]] خویش را به [[قتل]] برسانیم و با شمشیرهای کشیده به [[سپاه]] محمد [[حمله]] بریم، بی‌آنکه نگران خانواده‌های خود باشیم، اگر کشته شدیم نگران [[اهل]] و عیال خود نیستیم و اگر [[پیروز]] شدیم، دوباره صاحب [[زن]] و فرزند می‌شویم. [[یهودیان]] گفتند اگر اینها را بکشیم دیگر [[زندگی]] برای ما چه ارزشی دارد؟
# کعب گفت: امشب شب [[شنبه]] است و محمد از حمله ما آسوده خاطر است. بیایید همین امشب به آنان حمله بریم، یهودیان گفتند: می‌خواهی ما را [[مسخ]] کنی؟ [[اختلاف]] و چند دستگی میان [[بنی‌قریظه]] بالا گرفت و [[نزاع]] شدیدی میان [[احبار]] [[یهود]] در گرفت و آنها پس از بحث و [[جدل]] بسیار به این نتیجه رسیدند که از [[پیغمبر]] بخواهند [[ابولبابه]] را که [[دوست]] بنی‌قریظه بود نزد آنان بفرستد تا با وی [[مشورت]] کنند.
# کعب گفت: امشب شب [[شنبه]] است و محمد از حمله ما آسوده خاطر است. بیایید همین امشب به آنان حمله بریم، یهودیان گفتند: می‌خواهی ما را [[مسخ]] کنی؟ [[اختلاف]] و چند دستگی میان [[بنی‌قریظه]] بالا گرفت و [[نزاع]] شدیدی میان [[احبار]] [[یهود]] در گرفت و آنها پس از بحث و [[جدل]] بسیار به این نتیجه رسیدند که از [[پیغمبر]] بخواهند [[ابولبابه]] را که [[دوست]] بنی‌قریظه بود نزد آنان بفرستد تا با وی [[مشورت]] کنند.


۷۵٬۸۷۱

ویرایش