پرش به محتوا

بحث:رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
پاسخ ها:
پاسخ ها:
== سید علی هاشمی==
[[علم لدنی]] از واژه‌هایی است که به مرور در سخنان علمای شیعه برای اشاره به علم موهوبی رواج یافت. گویا این اصطلاح، از این آیه قرآن گرفته شده است: «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»؛  بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که او را از نزد خود رحمت دادیم و از نزد خود به او دانشی آموختیم. این آیه درباره حضرت خضر{{ع}} و علم او است. تعابیر «عَلَّمْناهُ» و «مِنْ لَدُنَّاً» ظهور در آن دارد که این علم، موهوبی است و خداوند فقط به برگزیدگانش از این دانش عطا می‌کند.  به مرور همین معنا از علم لدنی به عنوان تعریف این اصطلاح پذیرفته شده است. به طوری که حتی در منابع غیر شیعی علم لدنی این گونه تعریف شده که علمی است که خداوند آن را به طور غیر عادی، از طریق مشاهده قلبی و بدون واسطه بودن فرشته یا پیامبر به برگزیده خود عطا می‌کند.  (منبع: محمد على تهانوى، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج‏2، ص 1231؛ محمد بن محمد الغزالی، مجموعة رسائل الإمام الغزالی، ص 232)
کتاب «ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه»
==در بحث بماند==
==در بحث بماند==
* در بسیاری از روایات و داستانها می‌شنویم که ائمه از برخی حوادث آینده خبر می‌دادند. یا برخی علوم را که در آن روزگار کسی نمی‌دانست می دانستند، و یا به مقتضای هر سوالی بدون مطالعه و تحقیق فی‌المجلس جواب را می‌دانستند به طوری که عالم‌ترین عالمان بودند. پس آیا این علم به واسطه ی عالم بودن آنها به علم غیب بوده است؟ بخشی از این سوال همان است که در بالا پاسخ دادیم که گه گاه طومار علم غیب در مقابل ائمه باز می‌شده است و آنها به برخی از مسائل آینده آگاه می‌شده‌اند. با این حال در قطعی بودن این حوادث که در آن زمان به ائمه نشان می‌دادند هنوز می‌توان تردید کرد. زیرا ممکن بود این حوادث تغییر کند به همین دلیل نیز ائمه سعی می‌کردند با ادعیه یا سفارشات یا حرکت‌های خود و آگاه کردن دوستان خود این حوادث را تغییر دهند. اما چرا اگر ایشان صاحب علم غیب نبودند، بر بسیاری از علومی که دیگران در آن زمان خبر نداشتند بدون مطالعه و تحقیق مشرف بودند.
* در بسیاری از روایات و داستانها می‌شنویم که ائمه از برخی حوادث آینده خبر می‌دادند. یا برخی علوم را که در آن روزگار کسی نمی‌دانست می دانستند، و یا به مقتضای هر سوالی بدون مطالعه و تحقیق فی‌المجلس جواب را می‌دانستند به طوری که عالم‌ترین عالمان بودند. پس آیا این علم به واسطه ی عالم بودن آنها به علم غیب بوده است؟ بخشی از این سوال همان است که در بالا پاسخ دادیم که گه گاه طومار علم غیب در مقابل ائمه باز می‌شده است و آنها به برخی از مسائل آینده آگاه می‌شده‌اند. با این حال در قطعی بودن این حوادث که در آن زمان به ائمه نشان می‌دادند هنوز می‌توان تردید کرد. زیرا ممکن بود این حوادث تغییر کند به همین دلیل نیز ائمه سعی می‌کردند با ادعیه یا سفارشات یا حرکت‌های خود و آگاه کردن دوستان خود این حوادث را تغییر دهند. اما چرا اگر ایشان صاحب علم غیب نبودند، بر بسیاری از علومی که دیگران در آن زمان خبر نداشتند بدون مطالعه و تحقیق مشرف بودند.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش