بحث:دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بحث:دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۳
، ۲۸ دسامبر ۲۰۱۷بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==سید امین موسوی== | |||
در کتاب: گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی | |||
دلالت حدیث ثقلین بر علم غیب فعلی ائمه معصومین{{عم}} این است که آنها در این حدیث همتا و قرین قرآن قرار گرفتهاند که در آن «تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْءٍ.» ( نحل، آیه 89.) «وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي کِتَابٍ مُبِينٍ.»( انعام، آیه 59.) است و به مفاد جمله «لن یفترقا» در حدیث هر آن چه در قران کریم است نزد ائمه ثابت میباشد. چون اگر در هر موردی ولو در مورد جزئی عدم علم و آگاهی آنها ثابت شود، عدل قرآن معنی و مفهومی نخواهد داشت. توضیح مطلب: برای قرآن کریم مراتب متعددی است؛ از جمله مرتبه غیب و شهادت. مرحله شهادت «إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً.» است، اما مرتبه غیب «وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْکِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَکِيمٌ.»( زخرف، آیه4.) است. این اشاره است که برای قرآن ظاهری و باطنی است، برای او غیب و شهادتی است و بر او ملک و ملکوتی است و از آنجا که تقسیم قاطع برای شرکت است، برای هر یک از دو مقام اهلی و عارفی است. | |||
ص267 | |||
روایات متواترهای است که هیچ خبری از اخبار زمین و آسمان و بهشت و جهنم از پیامبر{{صل}} و ائمه هدی{{عم}} پوشیده نیست و آنها به آن چه در جهان شده و اکنون هست و میشود، تا روز قیامت همه را میدانند. همچنین این روایات دلالت دارند، بر این که پنهان کردن علم زمین و آسمان از امام مستلزم نسبت دادن امری به خداوند است که با کرم و جلالت او منافات دارد، بلکه اگر آن علم را از آنان مخفی دارد وجوب اطاعت از ایشان روا نخواهد بود، و چگونه باید از آنها فرمان برد در حالی که پاسخ سؤالات را نمیدانند؟! اینک نمونهای از این روایات: | |||
روايت اول: «سُئِلَ عَلِيٌّ{{ع}} عَنْ عِلْمِ اَلنَّبِيِّ{{صل}} فَقَالَ عَلِمَ اَلنَّبِيُّ عِلْمَ جَمِيعِ اَلنَّبِيِّينَ وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى قِيَامِ اَلسَّاعَةِ ثُمَّ قَالَ وَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ عِلْمَ اَلنَّبِيِّ{{صل}} وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَ قِيَامِ اَلسَّاعَةِ.» (بصائرالدرجات، ص127، ح1.) | |||
«ابوبصیر از حضرت باقر{{ع}} نقل کرد که از علی{{ع}} از علم پیامبر{{صل}} پرسیدند. فرمود: علم تمام انبیا است، و علم گذشته و علم آن چه تا روز قیامت بیاید سپس فرمود: قسم به آن کسی که جانم در دست اوست من دارای علم پیامبر و علم گذشته و علم آینده تا فاصله بین من و قیامت هستم!» | |||
روایت دوم: عبیدة بن بشیر گفت: حضرت صادق{{ع}} ابتدا به من فرمود: به خدا قسم من دارای علم آن چه در آسمانها و زمین و بهشت و جهنم و آن چه بوده و آن چه خواهد بود تا روز قیامت هستم. سپس فرمود: من این اطلاعات را از کتاب خدا به دست آوردم، به آن چنین نگاه میکنم - در آن موقع دستهای خود را گشود - سپس فرمود: خداوند میفرماید: «وَأَنزَلْنَا عَلَيْکَ الْکِتَابَ تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْءٍ.» ( همان، ح2. در قرآن و نزلنا علیک تبیانا لکل شیء است، شاید نقل به معنی شده است.) | |||
روایت سوم: جماعة بن سعد خثعمی گوید: مفضل خدمت امام صادق{{ع}} بود. آن حضرت عرض کرد، فدایت شوم، آیا خداوند فرمانبرداری شخص را بر بندگان خود واجب میکند، با این که او را از اخبار آسمانها بیاطلاع میگذارد؟ فرمود: خداوند کریمتر و مهربانتر و مهرورزتر است نسبت به بندگان خود که اطاعت شخصی را بر آنها واجب نماید و او را از اخبار آسمان در صبح و شب بیاطلاع گذارد. ( کافی، ج1، ص261، ح3.) | |||
روایت چهارم: امام صادق{{ع}} در مناجات خود به پروردگار عرضه داشت: اى خدايى که ما را وصی پیغمبر خود قرار دادی و علم گذشته و آینده را به ما عطا فرمودی و دلهای مردم را به سوی ما مایل نمودی.( بصائرالدرجات، ص129، ح2؛ کافی، ج4، ص582، ح11.) | |||
ص272 | |||
== محمد رضا بهدار == | == محمد رضا بهدار == | ||
در مقاله گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه | در مقاله گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه |