حضرت خدیجه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←ازدواج با پیامبر{{صل}}
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
برخی از دلایلی که [[خدیجه]]{{س}} نسبت به [[پیامبر]]{{صل}} علاقه مند شدند عبارت است از:[[سفر]] پرسود تجاری؛ گزارش [[غلام]] [[خدیجه]]{{س}} و وجود [[اعجاز الهی]] در وجود [[پیامبر]]{{صل}}؛ مشاهدۀ دو فرشتهای که هنگام ورود [[پیامبر]]{{صل}} به خانۀ [[خدیجه]]{{س}} بر سر ایشان سایه افکنده بودند؛ پیشگویی شخصی در خصوص [[ازدواج خدیجه]]{{س}} با مردی از [[قریش]] که به [[رسالت]] [[مبعوث]] خواهد شد<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۱۲.</ref>. | برخی از دلایلی که [[خدیجه]]{{س}} نسبت به [[پیامبر]]{{صل}} علاقه مند شدند عبارت است از:[[سفر]] پرسود تجاری؛ گزارش [[غلام]] [[خدیجه]]{{س}} و وجود [[اعجاز الهی]] در وجود [[پیامبر]]{{صل}}؛ مشاهدۀ دو فرشتهای که هنگام ورود [[پیامبر]]{{صل}} به خانۀ [[خدیجه]]{{س}} بر سر ایشان سایه افکنده بودند؛ پیشگویی شخصی در خصوص [[ازدواج خدیجه]]{{س}} با مردی از [[قریش]] که به [[رسالت]] [[مبعوث]] خواهد شد<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۱۲.</ref>. | ||
پس از [[ازدواج خدیجه]]{{س}} با [[پیامبر]]{{صل}}، [[خدیجه]]{{س}} برای درهم شکستن نقشۀ [[پلید]] [[قریشیان]] که [[یتیمی]] و [[فقر]] [[رسول خدا]]{{صل}} را دستاویز قرار داده بودند و او را [[تحقیر]] کرده و انواع اتهامات به ایشان میزدند به پسر عمویش، [[ورقة بن نوفل]] [[وکالت]] داد تا تمامی داراییهایش را به [[محمد]]{{صل}} هدیه دهد و به همگان اعلام کند تمامی [[اموال]] از این پس، [[ملک]] [[محمد]]{{صل}} است و او میتواند هر گونه بخواهد در آن [[تصرف]] کند. سپس یادآور شد از قول من به [[محمد]]{{صل}} بگو: خودم و همه [[ثروت]] و سرمایهام و تمام عمال و کارگزارانی که امر [[تجارت]] مرا سامان میدادند، همه و همه را به او بخشیدم. ورقه هم در میان جمعیت حاضر در کنار [[کعبه]] با صدایی بلند، این مطلب را به اطلاع عموم رسانید و آنان را بر این امر [[شاهد]] گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار{{ع}}، ج۱۶، ص۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی | پس از [[ازدواج خدیجه]]{{س}} با [[پیامبر]]{{صل}}، [[خدیجه]]{{س}} برای درهم شکستن نقشۀ [[پلید]] [[قریشیان]] که [[یتیمی]] و [[فقر]] [[رسول خدا]]{{صل}} را دستاویز قرار داده بودند و او را [[تحقیر]] کرده و انواع اتهامات به ایشان میزدند به پسر عمویش، [[ورقة بن نوفل]] [[وکالت]] داد تا تمامی داراییهایش را به [[محمد]]{{صل}} هدیه دهد و به همگان اعلام کند تمامی [[اموال]] از این پس، [[ملک]] [[محمد]]{{صل}} است و او میتواند هر گونه بخواهد در آن [[تصرف]] کند. سپس یادآور شد از قول من به [[محمد]]{{صل}} بگو: خودم و همه [[ثروت]] و سرمایهام و تمام عمال و کارگزارانی که امر [[تجارت]] مرا سامان میدادند، همه و همه را به او بخشیدم. ورقه هم در میان جمعیت حاضر در کنار [[کعبه]] با صدایی بلند، این مطلب را به اطلاع عموم رسانید و آنان را بر این امر [[شاهد]] گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار{{ع}}، ج۱۶، ص۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)|حضرت خدیجه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۰۵ـ۳۰۶.</ref> | ||
طبق برخی نقلهای ضعیف [[خدیجه]]{{س}} قبل از [[ازدواج با پیامبر]]{{صل}}، ابتدا به همسری "ابیهاله [[هند]] بن نباش" درآمد و برای او [[هند]] و [[هاله]] را به [[دنیا]] آورد و پس از [[مرگ]] ابیهاله با [[عتیق]] بن [[عابد]] [[ازدواج]] کرد، اما پس از مدتی از او [[طلاق]] گرفت<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی | طبق برخی نقلهای ضعیف [[خدیجه]]{{س}} قبل از [[ازدواج با پیامبر]]{{صل}}، ابتدا به همسری "ابیهاله [[هند]] بن نباش" درآمد و برای او [[هند]] و [[هاله]] را به [[دنیا]] آورد و پس از [[مرگ]] ابیهاله با [[عتیق]] بن [[عابد]] [[ازدواج]] کرد، اما پس از مدتی از او [[طلاق]] گرفت<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)|حضرت خدیجه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۰۴.</ref> | ||
در پاسخ به این ادعا باید گفت: اولاً: برخی از [[علما]] مثل [[احمد]] [[بلاذری]]، [[ابوالقاسم کوفی]]، [[سید مرتضی]] و [[ابوجعفر]] [[شیخ طوسی]] گفته اند: [[پیامبر]]{{صل}} با [[خدیجه]]{{س}}[[ازدواج]] کرد در حالی که ایشان دختری باکره بود. ثانیاً: چگونه ممکن است [[خدیجه]]{{س}} به [[ازدواج]] با یک [[اعرابی]] بینام و نشان از تمیم و مخزوم تن داده باشد و آنان را بر اشراف [[قریش]] [[برتری]] دهد؟<ref>کوفی، ابی القاسم علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۱۵.</ref> در حالی که به تمام اشراف و بزرگان [[قریش]] که به خواستگاریاش رفته بودند جواب رد داده بود<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۱۲ـ۱۱۳.</ref>. | در پاسخ به این ادعا باید گفت: اولاً: برخی از [[علما]] مثل [[احمد]] [[بلاذری]]، [[ابوالقاسم کوفی]]، [[سید مرتضی]] و [[ابوجعفر]] [[شیخ طوسی]] گفته اند: [[پیامبر]]{{صل}} با [[خدیجه]]{{س}}[[ازدواج]] کرد در حالی که ایشان دختری باکره بود. ثانیاً: چگونه ممکن است [[خدیجه]]{{س}} به [[ازدواج]] با یک [[اعرابی]] بینام و نشان از تمیم و مخزوم تن داده باشد و آنان را بر اشراف [[قریش]] [[برتری]] دهد؟<ref>کوفی، ابی القاسم علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۱۵.</ref> در حالی که به تمام اشراف و بزرگان [[قریش]] که به خواستگاریاش رفته بودند جواب رد داده بود<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۱۲ـ۱۱۳.</ref>. |