پرش به محتوا

دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==))
خط ۴۸: خط ۴۸:
[[اقامه حجت]] در جایی لازم است که شخص بخواهد دیگران را متقاعد بکند تا راهی را که او برای [[تکامل]] آنها درست تشخیص می‌‌دهد بپیمایند. اقامه حجت راهها و اشکال مختلف دارد از ارائه [[استدلال]] گرفته تا [[راهنمایی]] و نشان دادن راه صحیح در [[عقاید]] و [[اعمال]] و [[رفتار]] و بلکه در تمام [[شئون زندگی]]. و ارائه [[حجت]] هم به این جهت است که اولا شخص به راه صحیح و [[صراط مستقیم]] راهنمایی شود وثانیا هرکس به راه صحیح ارائه شده رهنمون شدف با دلیل و بیّنه بوده باشد و هرکس از آن اجتناب شده و [[گمراه]] شود هم بادلیل بوده باشد. حجت بودن یک امر یا یک استدلال یا یک شخص وقتی محقق می‌‌شود که [[احتجاج]] کننده، حجت خود را مطابق [[واقعیت]] و حقایق ارائه کرده باشد. ارائه حجت مطابق با واقعیت و حقیقت مستلزم علم به حقایق و وقعیات است. علم به تمام [[شئون]] حقیقت، ظاهر و باطن، [[غیب و شهادت]]. پس صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] چون [[حجت الهی]] است باید دارای علم سرشار و جوشیده از چشمه [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد، [[حجت]] بر آنان تمام نخواهد بود، چراکه [[جاهلان]] بدون اطلاع از واقعیات، نمی‌توانند [[حجت الهی]] را اقامه بکنند، پس اگر [[ائمه دوازده‌گانه]]{{ع}}، که [[حجج الهی]] بر یندگانش هستند، باید [[علمی]] فراتر از [[علوم عادی]] و طبیعی داشته باشند و تا جایی که به [[وظایف رهبری]] و [[هدایت]] همه جانبه آنها اقتضا کند از [[امور غیبی]] [[آگاهی]] داشته باشند. از جهت دیگر [[اعتماد]] به کسی که ارائه حجت کرده و اقامه [[احتجاج]] می‌‌نماید وقتی حاصل می‌‌شود که گفتار و [[رفتار]] و [[اعمال]] و [[دلایل]] ارائه شده توسط احتجاج کننده مبتنی و برگرفته از [[حقیقت]] و [[علم واقعی]] باشد وگرنه احتجاجش مورد پذیرش واقع نخواهد شد. از جهت عقلائی هم اگر شخصی علم کافی و کامل به حقایق نداشته باشد و مثلاً از او سؤالی بشود که پاسخ آن را نداند و یا حادثه‌ای مرتبط با [[وظایف]] او رخ دهد که از آن بی‌اطلاع باشد؛ دعوتش و احتجاجش مورد پذیرش و اعتماد واقع نخواهدشد. پس لازمه حجت بودن [[امام]] و [[رهبر]] و [[اتمام حجت]] و پذیرش احتجاج او، آگاهی و اتصال او از ظاهر واقعیات عالَم و [[باطن]] آنها یعنی امور غیبی است.<ref>ر.ک: پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴-۴۶.</ref>.
[[اقامه حجت]] در جایی لازم است که شخص بخواهد دیگران را متقاعد بکند تا راهی را که او برای [[تکامل]] آنها درست تشخیص می‌‌دهد بپیمایند. اقامه حجت راهها و اشکال مختلف دارد از ارائه [[استدلال]] گرفته تا [[راهنمایی]] و نشان دادن راه صحیح در [[عقاید]] و [[اعمال]] و [[رفتار]] و بلکه در تمام [[شئون زندگی]]. و ارائه [[حجت]] هم به این جهت است که اولا شخص به راه صحیح و [[صراط مستقیم]] راهنمایی شود وثانیا هرکس به راه صحیح ارائه شده رهنمون شدف با دلیل و بیّنه بوده باشد و هرکس از آن اجتناب شده و [[گمراه]] شود هم بادلیل بوده باشد. حجت بودن یک امر یا یک استدلال یا یک شخص وقتی محقق می‌‌شود که [[احتجاج]] کننده، حجت خود را مطابق [[واقعیت]] و حقایق ارائه کرده باشد. ارائه حجت مطابق با واقعیت و حقیقت مستلزم علم به حقایق و وقعیات است. علم به تمام [[شئون]] حقیقت، ظاهر و باطن، [[غیب و شهادت]]. پس صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] چون [[حجت الهی]] است باید دارای علم سرشار و جوشیده از چشمه [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد، [[حجت]] بر آنان تمام نخواهد بود، چراکه [[جاهلان]] بدون اطلاع از واقعیات، نمی‌توانند [[حجت الهی]] را اقامه بکنند، پس اگر [[ائمه دوازده‌گانه]]{{ع}}، که [[حجج الهی]] بر یندگانش هستند، باید [[علمی]] فراتر از [[علوم عادی]] و طبیعی داشته باشند و تا جایی که به [[وظایف رهبری]] و [[هدایت]] همه جانبه آنها اقتضا کند از [[امور غیبی]] [[آگاهی]] داشته باشند. از جهت دیگر [[اعتماد]] به کسی که ارائه حجت کرده و اقامه [[احتجاج]] می‌‌نماید وقتی حاصل می‌‌شود که گفتار و [[رفتار]] و [[اعمال]] و [[دلایل]] ارائه شده توسط احتجاج کننده مبتنی و برگرفته از [[حقیقت]] و [[علم واقعی]] باشد وگرنه احتجاجش مورد پذیرش واقع نخواهد شد. از جهت عقلائی هم اگر شخصی علم کافی و کامل به حقایق نداشته باشد و مثلاً از او سؤالی بشود که پاسخ آن را نداند و یا حادثه‌ای مرتبط با [[وظایف]] او رخ دهد که از آن بی‌اطلاع باشد؛ دعوتش و احتجاجش مورد پذیرش و اعتماد واقع نخواهدشد. پس لازمه حجت بودن [[امام]] و [[رهبر]] و [[اتمام حجت]] و پذیرش احتجاج او، آگاهی و اتصال او از ظاهر واقعیات عالَم و [[باطن]] آنها یعنی امور غیبی است.<ref>ر.ک: پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴-۴۶.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{یادآوری پاسخ}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله نجفی لاری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله نجفی لاری؛
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش