اقسام و انواع غیب کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله مغنیه؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله مغنیه؛ | ||
| تصویر = 1368241.jpg| | | تصویر = 1368241.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد جواد مغنیه|مغنیه]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[محمد جواد مغنیه]]'''در کتاب ''«[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[محمد جواد مغنیه]]'''در کتاب ''«[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب خدا بی نهایت است و اندازه معینی ندارد و این غیب بر چند نوع است: | ::::::«غیب خدا بی نهایت است و اندازه معینی ندارد و این غیب بر چند نوع است: | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله مطهری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله مطهری؛ | ||
| تصویر = 600.jpg| | | تصویر = 600.jpg | ||
| پاسخدهنده = مرتضی مطهری]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[مرتضی مطهری]]''' در دو کتاب ''«[[جهان بینی توحیدی (کتاب)|جهان بینی توحیدی]]»'' و ''«[[آشنایی با قرآن ج۶ (کتاب)|آشنایی با قرآن]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[مرتضی مطهری]]''' در دو کتاب ''«[[جهان بینی توحیدی (کتاب)|جهان بینی توحیدی]]»'' و ''«[[آشنایی با قرآن ج۶ (کتاب)|آشنایی با قرآن]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::*«[[غیب]] یعنی نهان. [[غیب]] یا نهان دو گونه است: نسبی و مطلق [[غیب]]. نسبی یعنی چیزی که از حواس یک نفر به علت دور بودن او از آن یا علتی نظیر این نهان است، مثلاً برای کسی که در تهران است، تهران شهادت است و اصفهان [[غیب]] است، اما برای کسی که در اصفهان است، اصفهان [[شهادت]] است و تهران [[غیب]] است . در قرآن کریم در مواردی کلمه [[غیب]] به همین مفهوم نسبی آمده است ، مثل آنجا که میفرماید : {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref> این از خبرهای [[غیب]] است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹</ref>. اینها از جمله خبرهای [[غیب]] است که بر تو وحی میکنیم. بدیهی است که قصص گذشتگان برای مردم این زمان [[غیب]] است ، اما برای خود آنها [[شهادت]] است. ولی در مواردی دیگر قرآن کریم کلمه [[غیب]] را به حقایقی اطلاق میکند که "نادیدنی" است . فرق است میان واقعیتی که قابل حس و لمس باشد ولی به علت دوری یا مانع دیده نشودو میان واقعیتهایی که به علت نامحدودی و غیر مادی بودن، قابل احساس به حواس ظاهره نیست و به این اعتبار نهان است. بدیهی است آنجا که قرآن مؤمنان را توصیف میکند که به [[غیب]] ایمان دارند ، مقصود [[غیب]] نسبی نیست، به [[غیب]] نسبی همه مردم - اعم از کافر و مؤمن - ایمان و اعتراف دارند. همچنین آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> که اطلاع بر [[غیب]] را منحصر به ذات حق میکند ، مقصود [[غیب]] مطلق است و با [[غیب]] نسبی سازگار نیست. آنجا که [[غیب]] و [[شهادت]] با یکدیگر ذکر میشوند ، مثلاً میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> یعنی دانای محسوس و نامحسوس است ، باز ناظر به غیب نادیدنی است نه غیب نسبی»<ref>[http://lib.eshia.ir/50069/1/87 جهان بینی توحیدی، ص ۸۷.]</ref>. | ::::::*«[[غیب]] یعنی نهان. [[غیب]] یا نهان دو گونه است: نسبی و مطلق [[غیب]]. نسبی یعنی چیزی که از حواس یک نفر به علت دور بودن او از آن یا علتی نظیر این نهان است، مثلاً برای کسی که در تهران است، تهران شهادت است و اصفهان [[غیب]] است، اما برای کسی که در اصفهان است، اصفهان [[شهادت]] است و تهران [[غیب]] است . در قرآن کریم در مواردی کلمه [[غیب]] به همین مفهوم نسبی آمده است ، مثل آنجا که میفرماید : {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref> این از خبرهای [[غیب]] است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹</ref>. اینها از جمله خبرهای [[غیب]] است که بر تو وحی میکنیم. بدیهی است که قصص گذشتگان برای مردم این زمان [[غیب]] است ، اما برای خود آنها [[شهادت]] است. ولی در مواردی دیگر قرآن کریم کلمه [[غیب]] را به حقایقی اطلاق میکند که "نادیدنی" است . فرق است میان واقعیتی که قابل حس و لمس باشد ولی به علت دوری یا مانع دیده نشودو میان واقعیتهایی که به علت نامحدودی و غیر مادی بودن، قابل احساس به حواس ظاهره نیست و به این اعتبار نهان است. بدیهی است آنجا که قرآن مؤمنان را توصیف میکند که به [[غیب]] ایمان دارند ، مقصود [[غیب]] نسبی نیست، به [[غیب]] نسبی همه مردم - اعم از کافر و مؤمن - ایمان و اعتراف دارند. همچنین آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> که اطلاع بر [[غیب]] را منحصر به ذات حق میکند ، مقصود [[غیب]] مطلق است و با [[غیب]] نسبی سازگار نیست. آنجا که [[غیب]] و [[شهادت]] با یکدیگر ذکر میشوند ، مثلاً میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> یعنی دانای محسوس و نامحسوس است ، باز ناظر به غیب نادیدنی است نه غیب نسبی»<ref>[http://lib.eshia.ir/50069/1/87 جهان بینی توحیدی، ص ۸۷.]</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله فاضل لنکرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله فاضل لنکرانی؛ | ||
| تصویر = 111.jpg| | | تصویر = 111.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«در آموزههای دینی دو قسم است؛ غیبِ مطلق و غیب نسبی. غیب مطلق، آن واقعیت ناشناختهای است که هیچگاه و در هیچ شرائطی برای آدمیان آشکار نخواهد شد و آدمی در هر درجهای از تعالی که باشد، به کنه آن پینمی برد. مانند غیب ذات احدیت حق، که نه در دسترسِ عقل حکیم است و نه مشهود دل عارف؛ هر حکیمی و هر عارفی. [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} فرمود: {{عربی|« أَنْتَ الَّذِي قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِيَّتِكَ، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَيْفِيَّتِكَ، وَ لَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَيْنِيَّتِك»}}. و امّا غیب نسبی، آن قسم واقعیتهایی است که به اعتباری نهان و به اعتباری عیان است. مانند رخدادهای آینده که برای اکنون ما غیب است و نمیدانیم فردا و پس از آن، چه رخدادهایی پدید میآید. ولی با گذشت زمان، برای ما مشهود میگردد. البتّه، موضوع آگاهی پیامبران و امامان از غیب و غایب، در مورد آدمیان است و گرنه برای خداوند همه چیز آشکار است و هیچ چیز از قلمروِ علم خداوند پنهان و پوشیده نیست: {{متن قرآن|عَالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} </ref> سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّهای در آسمانها و زمین از (دید) او دور نمیماند و خردتر و کلانتر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است؛ سوره سبأ، آیه: ۳.</ref>، {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}} </ref> دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است؛ سوره انعام، آیه: ۷۳.</ref>»»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۶۸.]</ref>. | ::::::«در آموزههای دینی دو قسم است؛ غیبِ مطلق و غیب نسبی. غیب مطلق، آن واقعیت ناشناختهای است که هیچگاه و در هیچ شرائطی برای آدمیان آشکار نخواهد شد و آدمی در هر درجهای از تعالی که باشد، به کنه آن پینمی برد. مانند غیب ذات احدیت حق، که نه در دسترسِ عقل حکیم است و نه مشهود دل عارف؛ هر حکیمی و هر عارفی. [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} فرمود: {{عربی|« أَنْتَ الَّذِي قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِيَّتِكَ، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَيْفِيَّتِكَ، وَ لَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَيْنِيَّتِك»}}. و امّا غیب نسبی، آن قسم واقعیتهایی است که به اعتباری نهان و به اعتباری عیان است. مانند رخدادهای آینده که برای اکنون ما غیب است و نمیدانیم فردا و پس از آن، چه رخدادهایی پدید میآید. ولی با گذشت زمان، برای ما مشهود میگردد. البتّه، موضوع آگاهی پیامبران و امامان از غیب و غایب، در مورد آدمیان است و گرنه برای خداوند همه چیز آشکار است و هیچ چیز از قلمروِ علم خداوند پنهان و پوشیده نیست: {{متن قرآن|عَالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} </ref> سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّهای در آسمانها و زمین از (دید) او دور نمیماند و خردتر و کلانتر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است؛ سوره سبأ، آیه: ۳.</ref>، {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}} </ref> دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است؛ سوره انعام، آیه: ۷۳.</ref>»»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۶۸.]</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۶: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مکارم شیرازی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مکارم شیرازی؛ | ||
| تصویر = مکارم شیرازی.jpg| | | تصویر = مکارم شیرازی.jpg | ||
| پاسخدهنده = ناصر مکارم شیرازی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در ''«[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=43&catid=45929&pageindex=6&mid=324218 وبگاه رسمی خود]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در ''«[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=43&catid=45929&pageindex=6&mid=324218 وبگاه رسمی خود]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[شیعه امامیه]] معتقد است: [[امامت]] [[منصب]] [[جانشینی]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در امر [[هدایت]] بشر است، لذا [[امام]]{{ع}} نیز باید تمام خصوصیات [[پیامبر]]{{صل}} مانند [[عصمت]]، [[علم لدنی]]، کمالات و فضایل و دوری از صفات ناپسند را داشته باشد. شیعه امامیه میگوید: از آنجا که امام مبیّن و تطبیق دهنده و حافظ شریعت است، لذا باید از [[گناه]] و [[سهو]] و [[نسیان]] و [[اشتباه]] [[معصوم]] باشد. علاوه بر این باید عالم به حقیقت شریعت و نیز هر چه را که امت در جهت کمال به آن محتاج است باشد، همان طوری که باید کاملترین شخص در زمینه صفات کمال باشد، تا مردم تسلیم محض او شوند که از جمله آنها علم به غیب است. در توضیح این مطلب میگوییم: غیب در مقابل شهود، بر چیزی اطلاق میشود که با حواس ظاهری قابل درک نیست. قیامت، برزخ، ملائکه، جنّ و ... عوالمی هستند که با حواسّ ظاهری انسان قابل درک نیستند، از این رو داخل در عالَم غیب شمرده شدهاند. غیب را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: غیب مطلق و غیب نسبی. غیب مطلق غیبی است که به هیچ نحو و در هیچ زمان و مکان قابل ادراک نیست، مثل ذات الهی که غیب الغیوب است، به خلاف غیب نسبی که با شرایطی خاص برای افرادی ویژه قابل ادراک به غیر حواس ظاهری است. و تنها کسی که به عالَم غیب و شهادت به طور کامل احاطه دارد، خداوند است. در قرآن کریم آمده: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}}<ref>«بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند»سوره نمل آیه۶۵</ref> که دلالت میکند بر اینکه علم غیب مخصوص خدا است»<ref>[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=43&catid=45929&pageindex=6&mid=324218 پایگاه اظلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم]</ref>. | ::::::«[[شیعه امامیه]] معتقد است: [[امامت]] [[منصب]] [[جانشینی]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در امر [[هدایت]] بشر است، لذا [[امام]]{{ع}} نیز باید تمام خصوصیات [[پیامبر]]{{صل}} مانند [[عصمت]]، [[علم لدنی]]، کمالات و فضایل و دوری از صفات ناپسند را داشته باشد. شیعه امامیه میگوید: از آنجا که امام مبیّن و تطبیق دهنده و حافظ شریعت است، لذا باید از [[گناه]] و [[سهو]] و [[نسیان]] و [[اشتباه]] [[معصوم]] باشد. علاوه بر این باید عالم به حقیقت شریعت و نیز هر چه را که امت در جهت کمال به آن محتاج است باشد، همان طوری که باید کاملترین شخص در زمینه صفات کمال باشد، تا مردم تسلیم محض او شوند که از جمله آنها علم به غیب است. در توضیح این مطلب میگوییم: غیب در مقابل شهود، بر چیزی اطلاق میشود که با حواس ظاهری قابل درک نیست. قیامت، برزخ، ملائکه، جنّ و ... عوالمی هستند که با حواسّ ظاهری انسان قابل درک نیستند، از این رو داخل در عالَم غیب شمرده شدهاند. غیب را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: غیب مطلق و غیب نسبی. غیب مطلق غیبی است که به هیچ نحو و در هیچ زمان و مکان قابل ادراک نیست، مثل ذات الهی که غیب الغیوب است، به خلاف غیب نسبی که با شرایطی خاص برای افرادی ویژه قابل ادراک به غیر حواس ظاهری است. و تنها کسی که به عالَم غیب و شهادت به طور کامل احاطه دارد، خداوند است. در قرآن کریم آمده: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}}<ref>«بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند»سوره نمل آیه۶۵</ref> که دلالت میکند بر اینکه علم غیب مخصوص خدا است»<ref>[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=43&catid=45929&pageindex=6&mid=324218 پایگاه اظلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم]</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله مصطفوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله مصطفوی؛ | ||
| تصویر = 11135.jpg| | | تصویر = 11135.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید حسن مصطفوی]]]] | |||
آیتالله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در اینباره گفتهاند: | آیتالله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«غیب و امور غیبی دو قسماند: [[غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب نسبی]]. غیب مطلق آن است که در هیچ شرایطی قابل ادراک نیست؛ همانند ذات الهی که غیب الغیوب است و در این مرتبه از ذات تنها ذات، علم به ذات دارد و چرایی عدم اطلاع بر غیب الغیوب نیاز به استدلال ندارد، چه اینکه مقوم اساسی آگاهی و احاطه عالم بر معلوم است، و در نظام آفرینش هیچ موجودی برتر از ذات واجب تعالی نیست که بتواند آگاهی بر مرتبه غیب الغیوب پیدا کند. آگاهی بر غیب نسبی نیز، غیبی که با شرایط خاص زمانی و مکانی برای افراد قابل درک است که خود دارای مراتب است، و اینگونه نیست که هر کس به این وادی قدم گذاشت، بر تمامی امور آگاهی یابد»<ref>دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵</ref>. | ::::::«غیب و امور غیبی دو قسماند: [[غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب نسبی]]. غیب مطلق آن است که در هیچ شرایطی قابل ادراک نیست؛ همانند ذات الهی که غیب الغیوب است و در این مرتبه از ذات تنها ذات، علم به ذات دارد و چرایی عدم اطلاع بر غیب الغیوب نیاز به استدلال ندارد، چه اینکه مقوم اساسی آگاهی و احاطه عالم بر معلوم است، و در نظام آفرینش هیچ موجودی برتر از ذات واجب تعالی نیست که بتواند آگاهی بر مرتبه غیب الغیوب پیدا کند. آگاهی بر غیب نسبی نیز، غیبی که با شرایط خاص زمانی و مکانی برای افراد قابل درک است که خود دارای مراتب است، و اینگونه نیست که هر کس به این وادی قدم گذاشت، بر تمامی امور آگاهی یابد»<ref>دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۷۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. آیتالله جوادی آملی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. آیتالله جوادی آملی؛ | ||
| تصویر = 769540432.jpg| | | تصویر = 769540432.jpg | ||
| پاسخدهنده = عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]''' در دو کتاب ''«[[تسنیم (کتاب)|تسنیم]]»'' و ''«[[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]''' در دو کتاب ''«[[تسنیم (کتاب)|تسنیم]]»'' و ''«[[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این باره گفته است: | ||
:::::*«[[غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)|غیب به معنای چیزی است]] که حس به آن دسترسی ندارد و با حواس مادّی ادراک نمیشود (در مقابلِ آنچه در نشئه شهادت است که با حواس ادراک میشود، هر چند ما از آن محجوب باشیم؛ مثل آنچه پشت دیوار است) و آن دو قسم است: | :::::*«[[غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)|غیب به معنای چیزی است]] که حس به آن دسترسی ندارد و با حواس مادّی ادراک نمیشود (در مقابلِ آنچه در نشئه شهادت است که با حواس ادراک میشود، هر چند ما از آن محجوب باشیم؛ مثل آنچه پشت دیوار است) و آن دو قسم است: | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۱۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٨. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٨. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ | ||
| تصویر = نقوی.jpg| | | تصویر = نقوی.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید محمد تقی نقوی|نقوی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد تقی نقوی]]''' در کتاب ''«[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد تقی نقوی]]''' در کتاب ''«[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[غیب]] بر دو قسم است، قسم اول غیبی که آگاهی بر آن برای مخلوق ممکن نیست مانند ذات حق که از حواس و ادراکات غایب است به این معنی که ادراک آن محال است چون ذات حق غیرمتناهی است و بشر متناهی و موجود متناهی نمیتواند احاطه به غیر متناهی پیدا کند و تا احاطه علمی و ادراکی تحقق نیابد علم محقق نمیگردد چون علم عبارت است از احاطه مدرک بر مدرک از نظر ادراک و بدیهی است که مخلو قادر بر آن نیست، و قسم دوم آن است که شیای از حواس غایب است ولی ادراک آن برای مخلوق محال نیست مثل اینکه مثلا ما نمیدانیم پشت دیوار کیست چون دیوار مانع است که ببینیم پس ممکن است مانع یعنی دیوار برداشته شو و برای ما علم به وجود آید، و به عبارت دیگر علم به بعضی از اشیاء ذاتا محال است و علم به بعضی ذات محال نیست بلکه بالعرض محال است و هر دو قسم داخل در غیباند چون پنهان از حواساند وقتی معنای لغوی غیب و اقسام آن از نظر اصطلاع علمی معلوم گشت پس برمیگردیم به اصل مطلب و میگوییم آیاتی که به ظاهر دلالت دارند بر اینکه [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب مختص به خدا است]] و دیگری بر آن واقف نیست و خداوند آن را به کسی نداده است مانند آیه {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال ذلک ناظر به قسم اول است و این مسئله قابل انکار نیست و اما قول خداوند که میفرماید: {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال آن ناظر به قسم دوم است یعنی خداوند علم به مغیباتی را که ذاتا برای مخلوق محال نیست در اختیار کسی که بخواهد قرار میدهد یعنی موانع ادراک را از سر راه او بر میدارد و این چه اشکالی دارد مثل اینکه خداوند بنده خود را از آنچه دیگران نمیدانند آگاه سازد مثلا [[آیا علم به عجایب یا راههای آسمان و زمین یا خشکی و دریا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|بداند در آسمانها چیست و کیست]] و فردا چه خواهد شد و [[آیا علم به خطورات قلبی یا ضمائر و نهان آدمیان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|در قلب دیگری چه معنایی خطور میکند]] و امثان آن از اموری که آگاهی بر آنها عقلا و شرعا محال نیست فقط بستگی به خوا خدا و اراده او دارد و علوم انبیاء و اوصیاء بر مغیبات از این قبیل است، ولی اینجا تذکر یک نکته قابل اهمیت است و آن این است که مخلوق آنچه میداند به اذن خدا میداند و از خود نمیداند و خدا بر هر چیزی قادر و تواناست پس نمیتوان [[علم غیب]] را به طور کلی درباره مخلوق منتفی دانست»<ref>[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]؛ ص۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> | ::::::«[[غیب]] بر دو قسم است، قسم اول غیبی که آگاهی بر آن برای مخلوق ممکن نیست مانند ذات حق که از حواس و ادراکات غایب است به این معنی که ادراک آن محال است چون ذات حق غیرمتناهی است و بشر متناهی و موجود متناهی نمیتواند احاطه به غیر متناهی پیدا کند و تا احاطه علمی و ادراکی تحقق نیابد علم محقق نمیگردد چون علم عبارت است از احاطه مدرک بر مدرک از نظر ادراک و بدیهی است که مخلو قادر بر آن نیست، و قسم دوم آن است که شیای از حواس غایب است ولی ادراک آن برای مخلوق محال نیست مثل اینکه مثلا ما نمیدانیم پشت دیوار کیست چون دیوار مانع است که ببینیم پس ممکن است مانع یعنی دیوار برداشته شو و برای ما علم به وجود آید، و به عبارت دیگر علم به بعضی از اشیاء ذاتا محال است و علم به بعضی ذات محال نیست بلکه بالعرض محال است و هر دو قسم داخل در غیباند چون پنهان از حواساند وقتی معنای لغوی غیب و اقسام آن از نظر اصطلاع علمی معلوم گشت پس برمیگردیم به اصل مطلب و میگوییم آیاتی که به ظاهر دلالت دارند بر اینکه [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب مختص به خدا است]] و دیگری بر آن واقف نیست و خداوند آن را به کسی نداده است مانند آیه {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال ذلک ناظر به قسم اول است و این مسئله قابل انکار نیست و اما قول خداوند که میفرماید: {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> و امثال آن ناظر به قسم دوم است یعنی خداوند علم به مغیباتی را که ذاتا برای مخلوق محال نیست در اختیار کسی که بخواهد قرار میدهد یعنی موانع ادراک را از سر راه او بر میدارد و این چه اشکالی دارد مثل اینکه خداوند بنده خود را از آنچه دیگران نمیدانند آگاه سازد مثلا [[آیا علم به عجایب یا راههای آسمان و زمین یا خشکی و دریا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|بداند در آسمانها چیست و کیست]] و فردا چه خواهد شد و [[آیا علم به خطورات قلبی یا ضمائر و نهان آدمیان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|در قلب دیگری چه معنایی خطور میکند]] و امثان آن از اموری که آگاهی بر آنها عقلا و شرعا محال نیست فقط بستگی به خوا خدا و اراده او دارد و علوم انبیاء و اوصیاء بر مغیبات از این قبیل است، ولی اینجا تذکر یک نکته قابل اهمیت است و آن این است که مخلوق آنچه میداند به اذن خدا میداند و از خود نمیداند و خدا بر هر چیزی قادر و تواناست پس نمیتوان [[علم غیب]] را به طور کلی درباره مخلوق منتفی دانست»<ref>[[شرح زیارت جامعه کبیره ۵ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]؛ ص۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٩. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٩. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ | ||
| تصویر = 11212121.jpg| | | تصویر = 11212121.jpg | ||
| پاسخدهنده = محسن غرویان]]]] | |||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد: | ::::::«دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد: | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٠. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٠. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛ | ||
| تصویر = 873589.jpg| | | تصویر = 873589.jpg | ||
| پاسخدهنده = رضا برنجکار]]]] | |||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[رضا برنجکار]]''' و '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[رضا برنجکار]]''' و '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«میتوان [[غیب]] را دو قسم دانست: یکی مختص افرادی که مورد عنایت ویژه خدا هستند و دیگری، مشترک میان همه انسانهاست. <ref>[[محمد حسین مظفر]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|علم امام]]، ص ۲۸ ـ ۲۷؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج۵، ص ۸۲ ـ ۸۱؛ فخرالدین محمد بن عمر رازی، مفاتیح الغیب ج۲، ص ۲۷۰؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ۳۵۷.</ref> <ref>[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه مطالعات تفسیری]]، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۷-۶۶.</ref>. | ::::::«میتوان [[غیب]] را دو قسم دانست: یکی مختص افرادی که مورد عنایت ویژه خدا هستند و دیگری، مشترک میان همه انسانهاست. <ref>[[محمد حسین مظفر]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|علم امام]]، ص ۲۸ ـ ۲۷؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج۵، ص ۸۲ ـ ۸۱؛ فخرالدین محمد بن عمر رازی، مفاتیح الغیب ج۲، ص ۲۷۰؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ۳۵۷.</ref> <ref>[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه مطالعات تفسیری]]، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۷-۶۶.</ref>. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۴۷: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٢. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٢. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛ | ||
| تصویر = 765454.jpg| | | تصویر = 765454.jpg | ||
| پاسخدهنده = مصطفی سلطانی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«معنای [[غیب]] را باید با توجه به حدود و ادراکات و حواس بشری مقایسه کرد. راغب میگوید: "هرچیزی که نهان از دیدگان باشد، [[غیب]] و غایب است". از این رو در معنای سخن خدا که فرمود: {{متن قرآن|وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ}} <ref>سوره نمل، آیه: ۲۰.</ref> میگوید: "مراد غایبین از حواس و علم انسان است". <ref>مفردات راغب، ص۳۶۶-۳۶۷</ref>. [[علامه طباطبایی]] نیز قید "غیبت از حس" را در تعریف ارائه میدهد، به بیان وی: "اشیای ناپیدا -یعنی اشیایی که با حواس درک نمیشوند- [[غیب]] به حساب میآیند."<ref>المیزان، ج۷، ص۱۲۸</ref> | ::::::«معنای [[غیب]] را باید با توجه به حدود و ادراکات و حواس بشری مقایسه کرد. راغب میگوید: "هرچیزی که نهان از دیدگان باشد، [[غیب]] و غایب است". از این رو در معنای سخن خدا که فرمود: {{متن قرآن|وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ}} <ref>سوره نمل، آیه: ۲۰.</ref> میگوید: "مراد غایبین از حواس و علم انسان است". <ref>مفردات راغب، ص۳۶۶-۳۶۷</ref>. [[علامه طباطبایی]] نیز قید "غیبت از حس" را در تعریف ارائه میدهد، به بیان وی: "اشیای ناپیدا -یعنی اشیایی که با حواس درک نمیشوند- [[غیب]] به حساب میآیند."<ref>المیزان، ج۷، ص۱۲۸</ref> | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۶۰: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٣. حجت الاسلام و المسلمین مهدیفر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٣. حجت الاسلام و المسلمین مهدیفر؛ | ||
| تصویر = 11902.jpg| | | تصویر = 11902.jpg | ||
| پاسخدهنده = حسن مهدیفر|مهدیفر]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدیفر]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدیفر]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«امور غایب به سه دسته تقسیم میشوند: | ::::::«امور غایب به سه دسته تقسیم میشوند: | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۸۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٥. حجت الاسلام و المسلمین ایزدپور؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٥. حجت الاسلام و المسلمین ایزدپور؛ | ||
| تصویر = 11159.jpg| | | تصویر = 11159.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد رضا ایزدپور]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا ایزدپور]]''' در مقاله ''«[[چشمهسار علوم اهل بیت (مقاله)|چشمهسار علوم اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا ایزدپور]]''' در مقاله ''«[[چشمهسار علوم اهل بیت (مقاله)|چشمهسار علوم اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«میتوان در یک تقسیم بندی، [[غیب]] را به: "[[غیب مطلق]]" و "[[غیب نسبی]]" تقسیم کرد. "غیب مطلق" یعنی: آگاهی بر مسائلی که هیچ کس جز خداوند از آن اطلاعی ندارد، اما غیب نسبی، آگاهی بر مسائلی است که برخی انسانها که به درجاتی از عرفان و عبودیّت رسیدهاند، به آن دست یافتهاند و چنین انسانهایی فقط به اذن خداوند متعال میتوانند بر بخشی از امور پنهان هستی، آگاه گردند؛ چنانکه [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "گاهی دریچه علم برای ما گشوده میشود و ما از آن آگاه میگردیم و گاهی نیز بسته میشود و ما نیز آگاه نمیشویم"»<ref>[[چشمهسار علوم اهل بیت (مقاله)|چشمهسار علوم اهل بیت]].</ref>. | ::::::«میتوان در یک تقسیم بندی، [[غیب]] را به: "[[غیب مطلق]]" و "[[غیب نسبی]]" تقسیم کرد. "غیب مطلق" یعنی: آگاهی بر مسائلی که هیچ کس جز خداوند از آن اطلاعی ندارد، اما غیب نسبی، آگاهی بر مسائلی است که برخی انسانها که به درجاتی از عرفان و عبودیّت رسیدهاند، به آن دست یافتهاند و چنین انسانهایی فقط به اذن خداوند متعال میتوانند بر بخشی از امور پنهان هستی، آگاه گردند؛ چنانکه [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "گاهی دریچه علم برای ما گشوده میشود و ما از آن آگاه میگردیم و گاهی نیز بسته میشود و ما نیز آگاه نمیشویم"»<ref>[[چشمهسار علوم اهل بیت (مقاله)|چشمهسار علوم اهل بیت]].</ref>. | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۹۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٦. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٦. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ | ||
| تصویر = 1368238.jpg| | | تصویر = 1368238.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد حسین نصیری]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری]]''' در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری]]''' در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب میتواند مطلق یا نسبی باشد. غیب مطلق بسان ذات حضرت حق است که هیچگاه فراچنگ آدمی نمیآید. اما غیب نسبی آن است که ممکن است در مقایسه با شخص یا مکان یا زمان خاص غیب تلقی گردد، اما در برابر شخص یا مکان و زمان دیگر شهود باشد یا به شهود مبدل گردد. مثلاً وقتی انسان برگزیده بسان امام به شخصی خبر میدهد که همسر او در وطن دارای فرزند شده است، این رخداد برای این شخص امر غیبی است، اما برای همسرش امر شهودی خواهد بود. یا آن هنگام که پیامبری{{صل}} از وجود غذایی در خانه شخص خبر میدهد برای خود [[پیامبر]]{{صل}} امر غیبی است؛ زیرا در خانه آن شخص حضور ندارد و از راهی دیگر نیز از اشیاء موجود در آن خانه اطلاع نیافته است. اما برای خود آن شخصی که در آن مکان زندگی میکند و از محتویات آن آگاه است، امری شهودی خواهد بود. چنانکه قیامت به عنوان یک رخدادی که در آینده اتفاق خواهد افتاد، امروزه برای ما غیب قلمداد میگردد، اما پس از وقوع قیامت به شهود تبدیل خواهد شد. | ::::::«غیب میتواند مطلق یا نسبی باشد. غیب مطلق بسان ذات حضرت حق است که هیچگاه فراچنگ آدمی نمیآید. اما غیب نسبی آن است که ممکن است در مقایسه با شخص یا مکان یا زمان خاص غیب تلقی گردد، اما در برابر شخص یا مکان و زمان دیگر شهود باشد یا به شهود مبدل گردد. مثلاً وقتی انسان برگزیده بسان امام به شخصی خبر میدهد که همسر او در وطن دارای فرزند شده است، این رخداد برای این شخص امر غیبی است، اما برای همسرش امر شهودی خواهد بود. یا آن هنگام که پیامبری{{صل}} از وجود غذایی در خانه شخص خبر میدهد برای خود [[پیامبر]]{{صل}} امر غیبی است؛ زیرا در خانه آن شخص حضور ندارد و از راهی دیگر نیز از اشیاء موجود در آن خانه اطلاع نیافته است. اما برای خود آن شخصی که در آن مکان زندگی میکند و از محتویات آن آگاه است، امری شهودی خواهد بود. چنانکه قیامت به عنوان یک رخدادی که در آینده اتفاق خواهد افتاد، امروزه برای ما غیب قلمداد میگردد، اما پس از وقوع قیامت به شهود تبدیل خواهد شد. | ||
خط ۱۸۸: | خط ۲۰۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٧. حجت الاسلام و المسلمین مشکی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٧. حجت الاسلام و المسلمین مشکی؛ | ||
| تصویر = Pic1765.jpg| | | تصویر = Pic1765.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد مشکی|مشکی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد مشکی]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد مشکی]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«علم غیب اقسامی دارد که عبارتاند از: ۱ .محدود؛ ۲ .نامحدو د؛ ۳ .ذاتی؛ ۴ .اکتسابی.<ref>ابنمنظور، ۱۴۱۰، ج۱</ref> | ::::::«علم غیب اقسامی دارد که عبارتاند از: ۱ .محدود؛ ۲ .نامحدو د؛ ۳ .ذاتی؛ ۴ .اکتسابی.<ref>ابنمنظور، ۱۴۱۰، ج۱</ref> | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۱۶: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٨. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٨. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛ | ||
| تصویر = 11606.jpg| | | تصویر = 11606.jpg | ||
| پاسخدهنده = حسین ردایی|ردایی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین ردایی|ردایی]]''' در مقاله ''«[[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین ردایی|ردایی]]''' در مقاله ''«[[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::از اخبار مستفیضه از اهل بیت: آن است که علم غیب بر دوگونه است: | ::::::از اخبار مستفیضه از اهل بیت: آن است که علم غیب بر دوگونه است: | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۲۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ١٩. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ١٩. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ | ||
| تصویر = 11700.jpg| | | تصویر = 11700.jpg | ||
| پاسخدهنده = عسکری امامخان|امامخان]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«از یک نظر گاه نسبت به انسان [[غیب]] بر دو قسم است. چنانکه همین مطلب از کلام راغب و دیگر لغتشناسان همانطور که در معنای غیب گفته شد استفاده میشود. زیرا اولاً: همه آن چیز که از ما نهان است و پوشیده، برای خداوند آشکار و عیان است. چون وسعت و گستردگی علم او به همه چیز احاطه کامل دارد. و او {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ }} <ref> دانای نهان و آشکار است؛ سوره انعام، آیه: ۷۳.</ref> است و معنی ندارد چیزی از او پنهان باشد. ثانیاً: اگر کسی از رویدادی پرده بردارد، بیگمان غیبگوئی کرده است، در حالی که همین رویداد برای کسانی که آن را دیدهاند یا خواهند دید، غیبی نیست. پس با توجه به مطالبی که گفته شده میتوان گفت که غیب نسبت به انسان بر دو قسم است. (۱) غیب مطلق و (۲) غیب نسبی. | ::::::«از یک نظر گاه نسبت به انسان [[غیب]] بر دو قسم است. چنانکه همین مطلب از کلام راغب و دیگر لغتشناسان همانطور که در معنای غیب گفته شد استفاده میشود. زیرا اولاً: همه آن چیز که از ما نهان است و پوشیده، برای خداوند آشکار و عیان است. چون وسعت و گستردگی علم او به همه چیز احاطه کامل دارد. و او {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ }} <ref> دانای نهان و آشکار است؛ سوره انعام، آیه: ۷۳.</ref> است و معنی ندارد چیزی از او پنهان باشد. ثانیاً: اگر کسی از رویدادی پرده بردارد، بیگمان غیبگوئی کرده است، در حالی که همین رویداد برای کسانی که آن را دیدهاند یا خواهند دید، غیبی نیست. پس با توجه به مطالبی که گفته شده میتوان گفت که غیب نسبت به انسان بر دو قسم است. (۱) غیب مطلق و (۲) غیب نسبی. | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۴۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲١. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲١. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛ | ||
| تصویر = 11118.jpg| | | تصویر = 11118.jpg | ||
| پاسخدهنده = مجید معارف]]]] | |||
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«[[غیب]] به دو نوع کلی تقسیم میشود: مطلق و نسبی. [[غیب مطلق]] از مرحله شهود انسان خارج بوده و نوعی ثبوت مبهم و غیر مقدر دارد و مادامی که از عالم غیر شهود به عالم محدود نازل نشده، علم ما از درک آن عاجز است. [[غیب نسبی]] پا به عرصه شهود نهاده؛ لکن متعلق علم ما قرار نگرفته است و وصفی است که با اختلاف نسبتها متفاوت میشود. مثلاً موجودی که در خانه و محسوس ما است، نسبت به بیرون از خانه، [[غیب]] است. نور و رنگ برای حس بینایی، شهود و برای حس شنوایی [[غیب]] است. محسوسات این دو حس برای انسان سالم، شهود و برای فرد کر و کور، [[غیب]] است<ref>طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۱۲۵؛ حسینی همدانی، انوار درخشان؛ ج۵، ص ۳۳۹ - ۳۴۲.</ref>، از این رو [[غیب]] دارای مراتبی است: | ::::::«[[غیب]] به دو نوع کلی تقسیم میشود: مطلق و نسبی. [[غیب مطلق]] از مرحله شهود انسان خارج بوده و نوعی ثبوت مبهم و غیر مقدر دارد و مادامی که از عالم غیر شهود به عالم محدود نازل نشده، علم ما از درک آن عاجز است. [[غیب نسبی]] پا به عرصه شهود نهاده؛ لکن متعلق علم ما قرار نگرفته است و وصفی است که با اختلاف نسبتها متفاوت میشود. مثلاً موجودی که در خانه و محسوس ما است، نسبت به بیرون از خانه، [[غیب]] است. نور و رنگ برای حس بینایی، شهود و برای حس شنوایی [[غیب]] است. محسوسات این دو حس برای انسان سالم، شهود و برای فرد کر و کور، [[غیب]] است<ref>طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۱۲۵؛ حسینی همدانی، انوار درخشان؛ ج۵، ص ۳۳۹ - ۳۴۲.</ref>، از این رو [[غیب]] دارای مراتبی است: | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۷۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲٤. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲٤. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
| تصویر = 11792.jpg| | | تصویر = 11792.jpg | ||
| پاسخدهنده = منصف علی مطهری]]]] | |||
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«از یک نظرگاه، نسبت انسان به غیب بر دو قسم است: | ::::::«از یک نظرگاه، نسبت انسان به غیب بر دو قسم است: | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۸۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲٥. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲٥. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ | ||
| تصویر = 11012314343.jpg| | | تصویر = 11012314343.jpg | ||
| پاسخدهنده = حسن رهبری]]]] | |||
::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در کتاب ''«[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در کتاب ''«[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«از برخی از روایات چنین برمیآید که علم غیب دو گونه است: علم غیبی که مخصوص خداوند متعال بوده و هیچکس را از آن آگاه نمیکند؛ و دیگری علم غیبی است که در اختیار [[پیامبران]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} قرار داده و یا در وقت مقتضی قرار میدهد. به نمونههایی از این روایات توجّه فرمایید: | ::::::«از برخی از روایات چنین برمیآید که علم غیب دو گونه است: علم غیبی که مخصوص خداوند متعال بوده و هیچکس را از آن آگاه نمیکند؛ و دیگری علم غیبی است که در اختیار [[پیامبران]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} قرار داده و یا در وقت مقتضی قرار میدهد. به نمونههایی از این روایات توجّه فرمایید: | ||
خط ۲۸۳: | خط ۳۰۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲٦. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲٦. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
| تصویر = 11273.jpg| | | تصویر = 11273.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]]] | |||
::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب از یک دیدگاه نسبت به انسان بر دو قسم است: | ::::::«غیب از یک دیدگاه نسبت به انسان بر دو قسم است: | ||
خط ۲۹۳: | خط ۳۱۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٢٧. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٢٧. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ | ||
| تصویر = 11012314343.jpg| | | تصویر = 11012314343.jpg | ||
| پاسخدهنده = حسن رهبری]]]] | |||
::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در مقاله ''«[[علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن (مقاله)|علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در مقاله ''«[[علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن (مقاله)|علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«میتوان غیب را در سه گروه به ترتیب زیر طبقهبندی کرد: | ::::::«میتوان غیب را در سه گروه به ترتیب زیر طبقهبندی کرد: | ||
خط ۳۱۳: | خط ۳۳۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٢٩. آقای کرمزاده؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٢٩. آقای کرمزاده؛ | ||
| تصویر = 11947.jpg| | | تصویر = 11947.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی کرمزاده|کرمزاده]]]] | |||
::::::آقای '''[[علی کرمزاده]]''' در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان ''«[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایاننامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی کرمزاده]]''' در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان ''«[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایاننامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[راغب اصفهانی|راغب]] در مفردات مینویسد: واژه غیب، مصدر است و آن گاه که گفته میشود خورشید غائب شد؛ یعنی از چشم پنهان شد، فلان شیء از من غایب است، خداوند فرمود: "آیا از غائبین شده و این کلمه در هر چیزی که از حواس انسان و یا علم انسان پنهان باشد کاربرد دارد.<ref>«الغيب مصدر، غابت الشمس و غيرها اذا استترت عن العين، يقال: غاب عني کذا، قال تعالی: "ام کان من الغائبين" و استعمل في کل غائب عن الحاسه و عما يغيب عن علم الانسان بمعنی الغائب قال "ما من غائبة في السماء والارض الا في کتاب مبين"»؛راغب اصفهانی، همان، ص ۳۶۶.</ref> | ::::::«[[راغب اصفهانی|راغب]] در مفردات مینویسد: واژه غیب، مصدر است و آن گاه که گفته میشود خورشید غائب شد؛ یعنی از چشم پنهان شد، فلان شیء از من غایب است، خداوند فرمود: "آیا از غائبین شده و این کلمه در هر چیزی که از حواس انسان و یا علم انسان پنهان باشد کاربرد دارد.<ref>«الغيب مصدر، غابت الشمس و غيرها اذا استترت عن العين، يقال: غاب عني کذا، قال تعالی: "ام کان من الغائبين" و استعمل في کل غائب عن الحاسه و عما يغيب عن علم الانسان بمعنی الغائب قال "ما من غائبة في السماء والارض الا في کتاب مبين"»؛راغب اصفهانی، همان، ص ۳۶۶.</ref> | ||
خط ۳۲۲: | خط ۳۴۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٣٠. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٣٠. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ | ||
| تصویر = 11980.jpg| | | تصویر = 11980.jpg | ||
| پاسخدهنده = عین الله زرین جویی|زرین جویی]]]] | |||
::::::آقای '''[[عینالله زرینجویی]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[عینالله زرینجویی]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[غیب]] یعنی اموری که از دسترس حواس انسان خارج هستند و در مقابل شهود و شهادت قرار دارد. در قرآن به هردو اشاره شده است: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ }}<ref>سوره حشر، آیه: ۲۲.</ref>. این غیب بر دو قسم است: | ::::::«[[غیب]] یعنی اموری که از دسترس حواس انسان خارج هستند و در مقابل شهود و شهادت قرار دارد. در قرآن به هردو اشاره شده است: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ }}<ref>سوره حشر، آیه: ۲۲.</ref>. این غیب بر دو قسم است: |