پرش به محتوا

دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
خط ۶۸: خط ۶۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله امینی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله امینی؛
| تصویر = 173589.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی|امینی]]]]
| تصویر = 173589.jpg
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم امینی|امینی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::آیت‌الله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«احادیث این باب به چند دسته تقسیم می‌‏شود:
::::::«احادیث این باب به چند دسته تقسیم می‌‏شود:
خط ۹۷: خط ۹۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٥. آیت‌الله شریعتمدار جزایری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٥. آیت‌الله شریعتمدار جزایری؛
| تصویر = 76355353737.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری]]]]
| تصویر = 76355353737.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری]]]]
آیت‌الله '''[[سید نورالدین شریعتمدار جزایری]]''' در مقاله ''«[[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]»'' در این باره گفته است:
آیت‌الله '''[[سید نورالدین شریعتمدار جزایری]]''' در مقاله ''«[[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]»'' در این باره گفته است:
::::::«روایاتی‌ که‌ دلالت‌ بر علم‌ وسیع‌ حضوری‌ امام‌ دارد در یک‌ بخش‌ و یا یک کتاب‌ نمی‌گنجد در این‌ جا ما به‌ برخی‌ از عنوان‌ها و ابوابی‌ که‌ در علم‌ امامان‌ آمده‌، اشاره می‌کنیم‌:
::::::«روایاتی‌ که‌ دلالت‌ بر علم‌ وسیع‌ حضوری‌ امام‌ دارد در یک‌ بخش‌ و یا یک کتاب‌ نمی‌گنجد در این‌ جا ما به‌ برخی‌ از عنوان‌ها و ابوابی‌ که‌ در علم‌ امامان‌ آمده‌، اشاره می‌کنیم‌:
خط ۱۱۶: خط ۱۱۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٦. حجت الاسلام و المسلمین مختاری مازندرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٦. حجت الاسلام و المسلمین مختاری مازندرانی؛
| تصویر = 11115.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسین مختاری مازندرانی|مختاری مازندرانی]]]]
| تصویر = 11115.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد حسین مختاری مازندرانی|مختاری مازندرانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[محمد حسین مختاری مازندرانی|مختاری مازندرانی]] در کتاب ''«[[امامت و رهبری ۲ (کتاب)|امامت و رهبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[محمد حسین مختاری مازندرانی|مختاری مازندرانی]] در کتاب ''«[[امامت و رهبری ۲ (کتاب)|امامت و رهبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«طبق نص صریح [[روایات]]، [[امامان]]{{عم}} آنچه را در آسمان و زمین و در بهشت و جهنم است می‌دانند و گذشته و آنیده به خوبی برای ایشان روشن است و از اخبار آسمانی از طریق [[الهام]] و [[تحدیث]] آگاهی دارند، چنان که مفضل به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کرد: فدایت شوم، ممکن است خدا [[اطاعت]] شخصی را بر بندگانش واجب سازد و خبر آسمان را از او پوشیده دارد؟ فرمود: نه، خدا برزگوارتر و مهربان‌تر و مشفقق‌تر از آن است که اطاعت و پیروی شخصی را بر بندگانش واجب کند و سپس خبر آسمان را در هر صبح و شام از وی پوشیده دارد»<ref>[[امامت و رهبری ۲ (کتاب)|امامت و رهبری]]، ص۷۸.</ref>.
::::::«طبق نص صریح [[روایات]]، [[امامان]]{{عم}} آنچه را در آسمان و زمین و در بهشت و جهنم است می‌دانند و گذشته و آنیده به خوبی برای ایشان روشن است و از اخبار آسمانی از طریق [[الهام]] و [[تحدیث]] آگاهی دارند، چنان که مفضل به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کرد: فدایت شوم، ممکن است خدا [[اطاعت]] شخصی را بر بندگانش واجب سازد و خبر آسمان را از او پوشیده دارد؟ فرمود: نه، خدا برزگوارتر و مهربان‌تر و مشفقق‌تر از آن است که اطاعت و پیروی شخصی را بر بندگانش واجب کند و سپس خبر آسمان را در هر صبح و شام از وی پوشیده دارد»<ref>[[امامت و رهبری ۲ (کتاب)|امامت و رهبری]]، ص۷۸.</ref>.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۶:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٧. حجت الاسلام و المسلمین کرد فیروزجایی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٧. حجت الاسلام و المسلمین کرد فیروزجایی؛
| تصویر = 11788.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]]]
| تصویر = 11788.jpg
| پاسخ‌دهنده = اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسدالله کرد فیروزجایی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسدالله کرد فیروزجایی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«در بررسی روایات دیده می‌شود که اخبار فراوانی از اهل سنت و تشیع وجود دارند که همه گواه بر وجود علم غیب هستند؛ مرحوم ملاصدرا در تفسیر خود، حدیثی از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} نقل می‌کند که پیامبر فرمود: برای خداوند بندگانی هستند که آنها پیامبر نیستند اما مقام پیامبری و نبوت به آنها غبطه می‌خورد.
::::::«در بررسی روایات دیده می‌شود که اخبار فراوانی از اهل سنت و تشیع وجود دارند که همه گواه بر وجود علم غیب هستند؛ مرحوم ملاصدرا در تفسیر خود، حدیثی از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} نقل می‌کند که پیامبر فرمود: برای خداوند بندگانی هستند که آنها پیامبر نیستند اما مقام پیامبری و نبوت به آنها غبطه می‌خورد.
خط ۱۷۰: خط ۱۷۴:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱٢. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱٢. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| تصویر = 120129.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
| تصویر = 120129.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید امین موسوی|موسوی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«دلالت حدیث ثقلین بر [[علم غیب]] فعلی [[ائمه|ائمه معصومین]]{{عم}} این است که آن‌ها در این حدیث همتا و قرین قرآن قرار گرفته‌اند که در آن {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}} <ref> بیانگر هر چیز هست؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} <ref> هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> است و به مفاد جمله {{عربی|« لَنْ‏ يَفْتَرِقَا‏‏‏»}} در حدیث هر آن چه در قران کریم است نزد [[ائمه]]{{عم}} ثابت می‌باشد. چون اگر در هر موردی ولو در مورد جزئی عدم علم و آگاهی آن‌ها ثابت شود، عدل قرآن معنی و مفهومی نخواهد داشت. برای قرآن کریم مراتب متعددی است؛ از جمله مرتبه غیب و شهادت. مرحله شهادت {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا}} <ref> به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم؛ سوره زخرف، آیه: ۳.</ref> است، اما مرتبه غیب {{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}} <ref> و بی‌گمان آن نزد ما در اصل  کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۴.</ref> است. این اشاره است که برای قرآن ظاهری و باطنی است، برای او غیب و شهادتی است و بر او ملک و ملکوتی است و از آنجا که تقسیم قاطع برای شرکت است، برای هر یک از دو مقام اهلی و عارفی است.
::::::«دلالت حدیث ثقلین بر [[علم غیب]] فعلی [[ائمه|ائمه معصومین]]{{عم}} این است که آن‌ها در این حدیث همتا و قرین قرآن قرار گرفته‌اند که در آن {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}} <ref> بیانگر هر چیز هست؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} <ref> هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> است و به مفاد جمله {{عربی|« لَنْ‏ يَفْتَرِقَا‏‏‏»}} در حدیث هر آن چه در قران کریم است نزد [[ائمه]]{{عم}} ثابت می‌باشد. چون اگر در هر موردی ولو در مورد جزئی عدم علم و آگاهی آن‌ها ثابت شود، عدل قرآن معنی و مفهومی نخواهد داشت. برای قرآن کریم مراتب متعددی است؛ از جمله مرتبه غیب و شهادت. مرحله شهادت {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا}} <ref> به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم؛ سوره زخرف، آیه: ۳.</ref> است، اما مرتبه غیب {{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}} <ref> و بی‌گمان آن نزد ما در اصل  کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۴.</ref> است. این اشاره است که برای قرآن ظاهری و باطنی است، برای او غیب و شهادتی است و بر او ملک و ملکوتی است و از آنجا که تقسیم قاطع برای شرکت است، برای هر یک از دو مقام اهلی و عارفی است.
خط ۲۶۵: خط ۲۷۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ١٩. آقای دکتر رستمی و خانم آل‌بویه.
| عنوان پاسخ‌دهنده = ١٩. آقای دکتر رستمی و خانم آل‌بویه.
| تصویر = 11522.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد زمان رستمی|رستمی]]]]
| تصویر = 11522.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد زمان رستمی|رستمی]]]]
آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]'''  (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آل‌بویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]'''  (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آل‌بویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::«از جمله روایات اثبات‌کننده علم عام امام، روایاتی است که در بحار، زیارات جوامع، در کتب اربعه، بصائرالدرجات، علل الشرایع، عیون اخبار الرضا، خصال و مانند آنها از کتب معتبر به صورت مشهور و مستفیض و بلکه متواتر و صحیح آمده و تصریح دارند که امام [[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|عالم به کل ماکان و مایکون]] و به [[آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|منطق پرندگان و بهائم]] و [[آیا علم به بلایا و منایا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم آجال و منایا]] است، [[آیا معصوم عالم به همه زبان‌ها است؟ (پرسش)|به تمام زبان‌ها سخن می‌گوید]]، از تمام غیب‌ها خبر می‌دهد، دچار سهو نمی‌گردد، در هنگامی که چشمان وی به خواب می‌رود، قلب او نمی‌خوابد، پشت سر خویش را آن‌گونه می‌بیند که جلوی روی خود را، و امامان اولین مخلوقات خداوندند و از نور ایشان، خلقت آسمان‌ها، زمین، دریاها، بهشت و حورالعین شکل گرفته است. برای مثال در حدیثی آمده است که امام میان مغرب و مشرق را می‌بیند و چیزی از عالم ملک بر وی پوشیده نیست و برای او ستونی از نور از زمین به آسمان نصب گردیده است و آسمان‌ها و زمین در نزد او مانند کف دست اوست که ظاهر و باطن آن و خشک و تر آن را می‌شناسد و اینکه امام امر خداوند و روح قدسی و مقام علّی و نور آشکار و سرّ پنهان است که ذاتش فرشته‌گونه و صفاتش الهی است و به غیوب آگاه است و از عیوب مبرّا می‌باشد و قدرت‌های ظاهری او را نمی‌توان تحت اختیار در آورد و باطن او قابل درک نیست. از جمله مؤیدات برای عمومیت و فعلیت علم امام، روایات دال بر حضور امامان در هنگام موت تمام انسان‌ها در تمام نقاط زمین در آن واحد است، به گونه‌ای که میت ایشان را می‌بیند و این امر با جهل و سهو قابل جمع نیست، بلکه از خوارق عادات است. از جمله تأییدات، ادله‌ای هستند که در باب صلوات و توسل و استغاثه به ایشان بعد از [[حیات]] ایشان با الفاظ حضور و خطاب وارد شده‌اند؛ مانند: السلام علیک ایها النبی و یا السلام علیکم، و این‌گونه خطاب با جهل و سهو سازگار نیست. از جمله ادله، افزون بر کتب اربعه، اجماع علمای امامیه است»<ref>[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]؛ ص۱۳۵.</ref>.
::::::«از جمله روایات اثبات‌کننده علم عام امام، روایاتی است که در بحار، زیارات جوامع، در کتب اربعه، بصائرالدرجات، علل الشرایع، عیون اخبار الرضا، خصال و مانند آنها از کتب معتبر به صورت مشهور و مستفیض و بلکه متواتر و صحیح آمده و تصریح دارند که امام [[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|عالم به کل ماکان و مایکون]] و به [[آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|منطق پرندگان و بهائم]] و [[آیا علم به بلایا و منایا علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم آجال و منایا]] است، [[آیا معصوم عالم به همه زبان‌ها است؟ (پرسش)|به تمام زبان‌ها سخن می‌گوید]]، از تمام غیب‌ها خبر می‌دهد، دچار سهو نمی‌گردد، در هنگامی که چشمان وی به خواب می‌رود، قلب او نمی‌خوابد، پشت سر خویش را آن‌گونه می‌بیند که جلوی روی خود را، و امامان اولین مخلوقات خداوندند و از نور ایشان، خلقت آسمان‌ها، زمین، دریاها، بهشت و حورالعین شکل گرفته است. برای مثال در حدیثی آمده است که امام میان مغرب و مشرق را می‌بیند و چیزی از عالم ملک بر وی پوشیده نیست و برای او ستونی از نور از زمین به آسمان نصب گردیده است و آسمان‌ها و زمین در نزد او مانند کف دست اوست که ظاهر و باطن آن و خشک و تر آن را می‌شناسد و اینکه امام امر خداوند و روح قدسی و مقام علّی و نور آشکار و سرّ پنهان است که ذاتش فرشته‌گونه و صفاتش الهی است و به غیوب آگاه است و از عیوب مبرّا می‌باشد و قدرت‌های ظاهری او را نمی‌توان تحت اختیار در آورد و باطن او قابل درک نیست. از جمله مؤیدات برای عمومیت و فعلیت علم امام، روایات دال بر حضور امامان در هنگام موت تمام انسان‌ها در تمام نقاط زمین در آن واحد است، به گونه‌ای که میت ایشان را می‌بیند و این امر با جهل و سهو قابل جمع نیست، بلکه از خوارق عادات است. از جمله تأییدات، ادله‌ای هستند که در باب صلوات و توسل و استغاثه به ایشان بعد از [[حیات]] ایشان با الفاظ حضور و خطاب وارد شده‌اند؛ مانند: السلام علیک ایها النبی و یا السلام علیکم، و این‌گونه خطاب با جهل و سهو سازگار نیست. از جمله ادله، افزون بر کتب اربعه، اجماع علمای امامیه است»<ref>[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]؛ ص۱۳۵.</ref>.
خط ۲۹۱: خط ۲۹۷:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٢٢. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٢٢. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| تصویر = 11818.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
| تصویر = 11818.jpg
| پاسخ‌دهنده = قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
::::::«باید گفت عمده‌ترین دلیل [[علم غیب]] معصومین روایات است که به‌صورت زیر تقسیم می‌نمائیم.
::::::«باید گفت عمده‌ترین دلیل [[علم غیب]] معصومین روایات است که به‌صورت زیر تقسیم می‌نمائیم.
خط ۳۱۶: خط ۳۲۳:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٢٣. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٢٣. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| تصویر = 15207.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]]]
| تصویر = 15207.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی|رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«'''الف) از طریق [[اهل بیت]]''' {{عم}}:
::::::«'''الف) از طریق [[اهل بیت]]''' {{عم}}:
خط ۳۶۲: خط ۳۷۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲٦. خانم اصلانی منفرد (پژوهشگر دانشگاه آزاد اسلامی)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲٦. خانم اصلانی منفرد (پژوهشگر دانشگاه آزاد اسلامی)؛
| تصویر = 11935.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[فاطمه اصلانی منفرد|اصلانی منفرد]]]]
| تصویر = 11935.jpg
| پاسخ‌دهنده = فاطمه اصلانی منفرد|اصلانی منفرد]]]]
خانم [[فاطمه اصلانی منفرد]] در مقاله ''«[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خانم [[فاطمه اصلانی منفرد]] در مقاله ''«[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«در روایت است که [[ائمه]]{{عم}} گاهی از غیب خبر می‌دادند و گاهی منکر می‌شدند. همچنین روایات مختلف در [[علم غیب]] وجود دارد که مخاطبین در این روایات مختلف بودند. آنها که استعداد و آمادگی پذیرش مسئله مهم غیب را درباره [[امامان]]{{عم}} داشتند حق مطلب به آنها گفته می‌شد ولی در برابر افراد مخالف تأویل و تعبیر خواب و آگاهی از حقیقت آن یک نوع آگاهی از غیب است و خداوند گروه مخصوصی را مشمول این لطف خود قرارداده است یا ضعیف و کم استعداد سخن به اندازه فهم شنونده مطرح می‌گشت. مثلاً در حدیثی آمده است که ابوبصیر و چند تن از یاران بزرگ [[امام صادق]]{{ع}} در مجلسی بودند. [[امام]]{{ع}} غضبناک وارد مجلس شد. هنگامی که نشست در حضور جمع فرمود: عجیب است که عده‌ای گمان می‌کنند که ما [[علم غیب]] داریم. هیچکس جز خداوند متعال از غیب آگاه نیست. من الآن می‌خواستم کنیزم را تأدیب کنم از دست من گریخت ندانستم در کدامیک از اتاق‌های خانه است. راوی حدیث می‌گوید هنگامی که امام از مجلس برخاست من و بعضی دیگر از یاران حضرت وارد اندرون منزل شدیم و گفتیم فدایت شویم آنچه درباره کنیزتان فرمودی شنیدیم در حالی که ما می‌دانیم شما علوم زیادی دارید نامی از [[علم غیب]] نمی‌بریم. امام سپس شرحی در این زمینه داد که مفهومش آگاهی او بر اسرار غیب بود. حقیقت روایت دلالت بر این است که امام به خاطر تقیه این کار را انجام داد، چرا که روایت نشان می‌دهد که در آن مجلس افرادی بوده‌اند که آمادگی و استعداد لازم برای درک این معانی و معرفت مقام امام را نداشتند»<ref>[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]] [[فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی]] شماره۷۹</ref>.
::::::«در روایت است که [[ائمه]]{{عم}} گاهی از غیب خبر می‌دادند و گاهی منکر می‌شدند. همچنین روایات مختلف در [[علم غیب]] وجود دارد که مخاطبین در این روایات مختلف بودند. آنها که استعداد و آمادگی پذیرش مسئله مهم غیب را درباره [[امامان]]{{عم}} داشتند حق مطلب به آنها گفته می‌شد ولی در برابر افراد مخالف تأویل و تعبیر خواب و آگاهی از حقیقت آن یک نوع آگاهی از غیب است و خداوند گروه مخصوصی را مشمول این لطف خود قرارداده است یا ضعیف و کم استعداد سخن به اندازه فهم شنونده مطرح می‌گشت. مثلاً در حدیثی آمده است که ابوبصیر و چند تن از یاران بزرگ [[امام صادق]]{{ع}} در مجلسی بودند. [[امام]]{{ع}} غضبناک وارد مجلس شد. هنگامی که نشست در حضور جمع فرمود: عجیب است که عده‌ای گمان می‌کنند که ما [[علم غیب]] داریم. هیچکس جز خداوند متعال از غیب آگاه نیست. من الآن می‌خواستم کنیزم را تأدیب کنم از دست من گریخت ندانستم در کدامیک از اتاق‌های خانه است. راوی حدیث می‌گوید هنگامی که امام از مجلس برخاست من و بعضی دیگر از یاران حضرت وارد اندرون منزل شدیم و گفتیم فدایت شویم آنچه درباره کنیزتان فرمودی شنیدیم در حالی که ما می‌دانیم شما علوم زیادی دارید نامی از [[علم غیب]] نمی‌بریم. امام سپس شرحی در این زمینه داد که مفهومش آگاهی او بر اسرار غیب بود. حقیقت روایت دلالت بر این است که امام به خاطر تقیه این کار را انجام داد، چرا که روایت نشان می‌دهد که در آن مجلس افرادی بوده‌اند که آمادگی و استعداد لازم برای درک این معانی و معرفت مقام امام را نداشتند»<ref>[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]] [[فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی]] شماره۷۹</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش