منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخدهنده = ]] ''' +| پاسخدهنده = | پاسخ = ''')) |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله تحریری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله تحریری؛ | ||
| تصویر = tahriri.jpg | | تصویر = tahriri.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد باقر تحریری| | | پاسخدهنده = محمد باقر تحریری | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[محمد باقر تحریری]]''' در کتاب ''«[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]»'' در این باره گفته است: | |||
::::::«از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: به راستی علومی در قلب بعضی از ما میافتد و بعضی از ما در خواب به او داده میشود و بعضی از ما صدایی را مانند صدای زنجیر در طشت میشنود و بعضی از ما صورتی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل نزدش میآید. و در روایت دیگر، آن حضرت فرموده است: علم ما غابر و مزبور و افتادن در قلب و کوبیدن در گوش است و نزد ما [[جفر قرمز]] و [[جفر سفید]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} و جامعه و تمامی آنچه مردم به آن نیاز دارند موجود است. از ایشان از تفسیر این سخن سؤال شد، حضرت فرمود: اما غابر، علم به آنچه که موجود میشود. و مزبور، علم به آنچه موجود شده است و نکته در دلها همان الهام است و کوبیدن در گوشها گفتار ملائکه است که کلام ایشان را میشنویم و شخص ایشان را نمیبینیم، و اما جفر قرمز، ظرفی است که در آن سلاح [[رسول خدا]]{{صل}} میباشد و هرگز بیرون نمیآید تا این که قائم ما [[اهل بیت]] قیام کند، و اما جفر سفید، ظرفی است که در آن تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و کتابهای اولیه خداوند است، و اما [[مصحف فاطمه]]{{س}} آنچه حادث میشود و اسماء کسانی که مالک میشوند تا روز قیامت در آن است، و اما جامعه کتابی است که طولش هفتاد زارع بوده، به املاء [[رسول خدا]]{{صل}} و خط [[علی ابن ابی طالب]]{{ع}} است، به خدا سوگند تمامی آنچه مردم تا روز قیامت به آن نیاز دارند، حتی دیه زخم وارد کردن و دیه تازیانه و نصف تازیانه زدن در آن موجود است<ref>بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۸، روایت ۱.</ref>. و در بعضی از روایات درباره [[مصحف حضرت زهرا]]{{س}} میفرماید: سه برابر قرآن شماست که حرفی از قرآن در آن نیست و خداوند آن را بر آن حضرت املاء و وحی فرموده است<ref>همان، ص۳۸، روایت ۷۰.</ref>. البته تعبیرات دیگر نیز وجود دارد، خلاصه آن که راههای علوم این خاندان متعدد است و حقیقت آن را نیز درک نمیکنیم، و آنها توجیهاتی نیز دارند، یا اینکه در بعضی از روایات میفرماید: که روحشان به عرش میرود و آگاهیهایی را به دست میآوردند<ref>همان، باب 3.</ref> و یا اینکه بین امام و خداوند عمودی از نور است که به واسطه آن عمل اهل هر شهری را میبیند و برای این عمود نیز تعبیرات گوناگونی در روایات آمده است<ref>همان، باب۸.</ref>. جمع بین این روایات با بحث گذشته این میشود که خداوند متعال میخواهد امر هدایتش بهواسطه اسبابی که خود میخواهد و معرفی مینماید جاری شود و از شرایط مهم مقام امام، علم او است و این علم هم ابعادی دارد، آنچه در امر هدایت لازم است علم به معارف حقه است که خداوند از راههای متعددی آن را به [[امام]]{{ع}} اعطاء میفرماید و علوم دیگر ایشان نسبت به حقایق عالم و خزائن غیب الهی و واقعیّات دیگر از علومی است که برای کمال امامت و احتجاج با دیگران و نشان دادن آثار بندگی خداوند است که دیگران نیز با تبعیت از ایشان میتوانند به اندازه ظرفیت وجودی خویش به آنها نایل شوند. باید توجه کرد که علم به ذات الهی به گونه علم حضوری احاطی از جانب مخلوق در هر درجه از کمال وجودی که باشد، محال است بلکه هر موجودی از طریق اسماء و صفات کمالیه به او علم دارد، جز برای کسانی که به مقام فنای مطلق در ذات احدیت رسیده باشند که در این صورت علم احاطی معنا ندارد و در این حال یا مقام، عالِم توجهی به خود ندارد تا علم احاطی صورت پذیرد و این علم برای [[ائمه]]{{ع}} در درجه اوّل است و سپس برای اوحدی از اولیاء الهی حاصل میشود»<ref>[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۴۳.</ref>. | ::::::«از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: به راستی علومی در قلب بعضی از ما میافتد و بعضی از ما در خواب به او داده میشود و بعضی از ما صدایی را مانند صدای زنجیر در طشت میشنود و بعضی از ما صورتی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل نزدش میآید. و در روایت دیگر، آن حضرت فرموده است: علم ما غابر و مزبور و افتادن در قلب و کوبیدن در گوش است و نزد ما [[جفر قرمز]] و [[جفر سفید]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} و جامعه و تمامی آنچه مردم به آن نیاز دارند موجود است. از ایشان از تفسیر این سخن سؤال شد، حضرت فرمود: اما غابر، علم به آنچه که موجود میشود. و مزبور، علم به آنچه موجود شده است و نکته در دلها همان الهام است و کوبیدن در گوشها گفتار ملائکه است که کلام ایشان را میشنویم و شخص ایشان را نمیبینیم، و اما جفر قرمز، ظرفی است که در آن سلاح [[رسول خدا]]{{صل}} میباشد و هرگز بیرون نمیآید تا این که قائم ما [[اهل بیت]] قیام کند، و اما جفر سفید، ظرفی است که در آن تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و کتابهای اولیه خداوند است، و اما [[مصحف فاطمه]]{{س}} آنچه حادث میشود و اسماء کسانی که مالک میشوند تا روز قیامت در آن است، و اما جامعه کتابی است که طولش هفتاد زارع بوده، به املاء [[رسول خدا]]{{صل}} و خط [[علی ابن ابی طالب]]{{ع}} است، به خدا سوگند تمامی آنچه مردم تا روز قیامت به آن نیاز دارند، حتی دیه زخم وارد کردن و دیه تازیانه و نصف تازیانه زدن در آن موجود است<ref>بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۸، روایت ۱.</ref>. و در بعضی از روایات درباره [[مصحف حضرت زهرا]]{{س}} میفرماید: سه برابر قرآن شماست که حرفی از قرآن در آن نیست و خداوند آن را بر آن حضرت املاء و وحی فرموده است<ref>همان، ص۳۸، روایت ۷۰.</ref>. البته تعبیرات دیگر نیز وجود دارد، خلاصه آن که راههای علوم این خاندان متعدد است و حقیقت آن را نیز درک نمیکنیم، و آنها توجیهاتی نیز دارند، یا اینکه در بعضی از روایات میفرماید: که روحشان به عرش میرود و آگاهیهایی را به دست میآوردند<ref>همان، باب 3.</ref> و یا اینکه بین امام و خداوند عمودی از نور است که به واسطه آن عمل اهل هر شهری را میبیند و برای این عمود نیز تعبیرات گوناگونی در روایات آمده است<ref>همان، باب۸.</ref>. جمع بین این روایات با بحث گذشته این میشود که خداوند متعال میخواهد امر هدایتش بهواسطه اسبابی که خود میخواهد و معرفی مینماید جاری شود و از شرایط مهم مقام امام، علم او است و این علم هم ابعادی دارد، آنچه در امر هدایت لازم است علم به معارف حقه است که خداوند از راههای متعددی آن را به [[امام]]{{ع}} اعطاء میفرماید و علوم دیگر ایشان نسبت به حقایق عالم و خزائن غیب الهی و واقعیّات دیگر از علومی است که برای کمال امامت و احتجاج با دیگران و نشان دادن آثار بندگی خداوند است که دیگران نیز با تبعیت از ایشان میتوانند به اندازه ظرفیت وجودی خویش به آنها نایل شوند. باید توجه کرد که علم به ذات الهی به گونه علم حضوری احاطی از جانب مخلوق در هر درجه از کمال وجودی که باشد، محال است بلکه هر موجودی از طریق اسماء و صفات کمالیه به او علم دارد، جز برای کسانی که به مقام فنای مطلق در ذات احدیت رسیده باشند که در این صورت علم احاطی معنا ندارد و در این حال یا مقام، عالِم توجهی به خود ندارد تا علم احاطی صورت پذیرد و این علم برای [[ائمه]]{{ع}} در درجه اوّل است و سپس برای اوحدی از اولیاء الهی حاصل میشود»<ref>[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۴۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ | ||
| تصویر = 11172.jpg | | تصویر = 11172.jpg | ||
| پاسخدهنده = عبدالحسین خسروپناه| | | پاسخدهنده = عبدالحسین خسروپناه | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتابهای ''«[[قلمرو دین (کتاب)|قلمرو دین]]»'' و ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | |||
::::::*«[[انبیا]] از راههای مختلفی علوم خود را کسب مینمایند. در قرآن به این راهها اشاره شده است: | ::::::*«[[انبیا]] از راههای مختلفی علوم خود را کسب مینمایند. در قرآن به این راهها اشاره شده است: | ||
::::::#'''[[وحی]]''': {{متن قرآن| وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ}} <ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی؛ به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۲ - ۱۹۵.</ref>. | ::::::#'''[[وحی]]''': {{متن قرآن| وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ}} <ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی؛ به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۲ - ۱۹۵.</ref>. | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ | ||
| تصویر = 11786.jpg | | تصویر = 11786.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید محمد فائز باقری| | | پاسخدهنده = سید محمد فائز باقری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد فائز باقری]]''' در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«منابع عمده علوم پیامبر{{صل}} و ائمه{{عم}} از دید روایات چنین است: | ::::::«منابع عمده علوم پیامبر{{صل}} و ائمه{{عم}} از دید روایات چنین است: | ||
::::::*'''[[رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن:]]''' نخستین منبع دانش [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به هیچ تردید کتاب خداست. بر پایه باور شیعه، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} دانش قرآن را به گونه کامل در اختیار دارند و با همه ابعاد و زوایای پنهان و آشکار آن آشنایند. قرآن کریم خود به این حقیقت اشاره کرده و علم تأویل قرآن و فهم آیات متشابه آن را در انحصار خداوند متعال و راسخان در علم برشمرده.{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا]]}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست». سوره آل عمران، آیه۷.</ref> مطابق با روایات فراوان، منظور از راسخان در علم پیشوایان معصوم الهی و [[اهل بیت|اهل بیت پیامبر]]{{صل}} هستند. در آیهای نیز گواه بر رسالت پیامبر اکرم{{صل}} خداوند یکتا و {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref>«و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست». سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> دانسته شده است. به گواهی روایات فراوان، قرآن کریم افزون بر معنای ظاهری، دارای معانی باطنی است و بر این اساس، جای شگفتی نیست اگر گفته شود خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن میتوان یافت. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که در پرتو عنایات الهی از نیروی ویژهای برای ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را میداند، توانایی خود را برای بهرهگیری از کتاب الهی چنین شرح میدهد: از آن (قرآن) بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید،اما من شما را از آن خبر میدهم. بدانید که در قرآن دانش آینده است و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: به خدا قسم من به آنچه در آسمانها و زمین است و آنچه در بهشت و دوزخ است آگاهم و به ماکان و مایکون علم دارم و همه این علوم را از کتاب خدا فرا گرفتم، خداوند درباره قرآن میفرماید: {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«که بیانگر هر چیزى است»؛ سوره نحل، آیه۸۹.</ref> شاید بهترین گواه بر این مطلب حدیث شریف و متواتر ثقلین باشد که پیوند آنان با قرآن را تا روز قیامت ناگسستنی برشمرده و بر ملازمت آن دو با هم تأکید کرده است. | ::::::*'''[[رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن:]]''' نخستین منبع دانش [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} به هیچ تردید کتاب خداست. بر پایه باور شیعه، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} دانش قرآن را به گونه کامل در اختیار دارند و با همه ابعاد و زوایای پنهان و آشکار آن آشنایند. قرآن کریم خود به این حقیقت اشاره کرده و علم تأویل قرآن و فهم آیات متشابه آن را در انحصار خداوند متعال و راسخان در علم برشمرده.{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا]]}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست». سوره آل عمران، آیه۷.</ref> مطابق با روایات فراوان، منظور از راسخان در علم پیشوایان معصوم الهی و [[اهل بیت|اهل بیت پیامبر]]{{صل}} هستند. در آیهای نیز گواه بر رسالت پیامبر اکرم{{صل}} خداوند یکتا و {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref>«و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست». سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> دانسته شده است. به گواهی روایات فراوان، قرآن کریم افزون بر معنای ظاهری، دارای معانی باطنی است و بر این اساس، جای شگفتی نیست اگر گفته شود خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن میتوان یافت. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که در پرتو عنایات الهی از نیروی ویژهای برای ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را میداند، توانایی خود را برای بهرهگیری از کتاب الهی چنین شرح میدهد: از آن (قرآن) بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید،اما من شما را از آن خبر میدهم. بدانید که در قرآن دانش آینده است و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: به خدا قسم من به آنچه در آسمانها و زمین است و آنچه در بهشت و دوزخ است آگاهم و به ماکان و مایکون علم دارم و همه این علوم را از کتاب خدا فرا گرفتم، خداوند درباره قرآن میفرماید: {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«که بیانگر هر چیزى است»؛ سوره نحل، آیه۸۹.</ref> شاید بهترین گواه بر این مطلب حدیث شریف و متواتر ثقلین باشد که پیوند آنان با قرآن را تا روز قیامت ناگسستنی برشمرده و بر ملازمت آن دو با هم تأکید کرده است. | ||
خط ۳۰۷: | خط ۳۰۷: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۰. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۰. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ | ||
| تصویر = 11817.jpg | | تصویر = 11817.jpg | ||
| پاسخدهنده = زهرةالسادات میرترابی حسینی| | | پاسخدهنده = زهرةالسادات میرترابی حسینی | ||
| پاسخ = خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«راههای شناخت به تَبَع ابزارهای آن، مختلف است ولی در واقع همۀ آنها، مکمّل و مؤید یکدیگرند. در اینجا به هر یک از راههای شناخت اشارهای داریم: | ::::::«راههای شناخت به تَبَع ابزارهای آن، مختلف است ولی در واقع همۀ آنها، مکمّل و مؤید یکدیگرند. در اینجا به هر یک از راههای شناخت اشارهای داریم: | ||
::::::۱ . '''راه حس:''' از حس به عنوان "راه عمومی حصول علم" یاد میشود. این که جهان حس و تجربۀ حسی، یکی از طرق و منابع شناخت است، مورد اتفاق همگان میباشد هر چند در تعیین محدودۀ آن، افراط و تفریطهایی وجود دارد<ref>مرتضی مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم پیشین، مقالۀ چهارم تحت عنوان، ارزش معلومات.</ref>، مثلاً مادیّون، شناخت را به شناخت حسّی منحصر دانسته و آنچه قابل حس نباشد را، موهوم و خرافی میپندارند! انحصار راهها و ابزار علم به حواس، انحصار معلومات به محسوسات را در پی داشته و دائرۀ شناخت انسان را بی ضیق و حدود میگرداند. قرآن کریم این محدودیت را به طرز زیبایی به تصویر کشیده است: {{متن قرآن| فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى}} <ref> پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان. این، نهایت دانش آنهاست؛ بیگمان پروردگار تو بهتر میداند چه کسی از راه وی گمراه شده و چه کسی رهیافته است؛ سوره نجم، آیه: ۲۹ - ۳۰.</ref>. علیرغم آنچه راجع به خطاپذیری و عدم استقلال و... شناخت حسی گفته شد، نباید از نقش مهمّ حواس در شناخت غافل ماند. جملۀ {{عربی|"مَن فَقَد حسّاً فَقَد عِلماً"}} حاکی از میزان اهمیّت و نقش بسزای حواس در حصول علم برای انسان است. | ::::::۱ . '''راه حس:''' از حس به عنوان "راه عمومی حصول علم" یاد میشود. این که جهان حس و تجربۀ حسی، یکی از طرق و منابع شناخت است، مورد اتفاق همگان میباشد هر چند در تعیین محدودۀ آن، افراط و تفریطهایی وجود دارد<ref>مرتضی مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم پیشین، مقالۀ چهارم تحت عنوان، ارزش معلومات.</ref>، مثلاً مادیّون، شناخت را به شناخت حسّی منحصر دانسته و آنچه قابل حس نباشد را، موهوم و خرافی میپندارند! انحصار راهها و ابزار علم به حواس، انحصار معلومات به محسوسات را در پی داشته و دائرۀ شناخت انسان را بی ضیق و حدود میگرداند. قرآن کریم این محدودیت را به طرز زیبایی به تصویر کشیده است: {{متن قرآن| فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى}} <ref> پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان. این، نهایت دانش آنهاست؛ بیگمان پروردگار تو بهتر میداند چه کسی از راه وی گمراه شده و چه کسی رهیافته است؛ سوره نجم، آیه: ۲۹ - ۳۰.</ref>. علیرغم آنچه راجع به خطاپذیری و عدم استقلال و... شناخت حسی گفته شد، نباید از نقش مهمّ حواس در شناخت غافل ماند. جملۀ {{عربی|"مَن فَقَد حسّاً فَقَد عِلماً"}} حاکی از میزان اهمیّت و نقش بسزای حواس در حصول علم برای انسان است. |