کارکرد علم غیب معصوم در افتراض طاعت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
کارکرد علم غیب معصوم در افتراض طاعت چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۲۰
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )) |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران). | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران). | ||
| تصویر = 11819.jpg | | تصویر = 11819.jpg | ||
| پاسخدهنده = اصغر غلامی| | | پاسخدهنده = اصغر غلامی | ||
آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بر اساس روایات، حجت خدا باید دارای علم الهی باشد تا به ورطه لغزش و سقوط، در نیفتد و از پاسخ به سؤالات و مشکلات ایجاد شده برای بندگان خدا در نماند. خداوند به وسیله چنین شخصی، میتواند حجت را بر بندگان تمام کند <ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۰۲.</ref>. از روایتی دیگر، چنین استفاده میشود که مردم بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} نیاز به حجت دارند و حجت خدا کسی است که اطاعتش بر مردم واجب و لازم است و چنین کسی ناگزیر باید به قرآن عالم باشد<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. پس حجیت وقتی معنا پیدا میکند که قول و فعل حجت، روشنی بخش و رافع مشکلات و اختلافات باشد و این همان معنای علم است. به نور علم، مسائل بر [[امام]] عیان میشود و او میتواند در هر زمینهای، حرف آخر را بگوید و حجت را بر مردم تمام کند. | ::::::«بر اساس روایات، حجت خدا باید دارای علم الهی باشد تا به ورطه لغزش و سقوط، در نیفتد و از پاسخ به سؤالات و مشکلات ایجاد شده برای بندگان خدا در نماند. خداوند به وسیله چنین شخصی، میتواند حجت را بر بندگان تمام کند <ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۰۲.</ref>. از روایتی دیگر، چنین استفاده میشود که مردم بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} نیاز به حجت دارند و حجت خدا کسی است که اطاعتش بر مردم واجب و لازم است و چنین کسی ناگزیر باید به قرآن عالم باشد<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. پس حجیت وقتی معنا پیدا میکند که قول و فعل حجت، روشنی بخش و رافع مشکلات و اختلافات باشد و این همان معنای علم است. به نور علم، مسائل بر [[امام]] عیان میشود و او میتواند در هر زمینهای، حرف آخر را بگوید و حجت را بر مردم تمام کند. | ||
::::::'''رابطه وجوب طاعت و علم:''' بر اساس کلمات [[اهل بیت]] چون اطاعت [[امام]] بر خلق واجب شده، پس لازم است که ریشه و اساس علم - که قوام دین بر آن است به نزد [[امام]] باشد. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: آیا میپذیرید که خدای تعالی طاعت اولیاء خود را بر بندگانش واجب کند و در عین حال، اخبار آسمانها و زمین را از ایشان مخفی دارد و ریشه و اساس علم را در آنچه از ایشان سؤال میشود - قطع کند؛ در صورتی که قوام دین آنها همین است؟!<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۱.</ref>. پس اگر [[امام]] به دین عالم نباشد، یا باید کسی غیر از او عالم به دین باشد که در این صورت، [[امام]] باید به او رجوع کند، مسائل دینی را از او بگیرد و بدان عمل کند که در نتیجه، [[امام]] تابع دیگری میشود و این تناقضی آشکار است؛ یا کسی جز [[امام]] نیز دارای علم دین نباشد که در این صورت نیز فساد در دین لازم خواهد آمد. چرا که دین با علم، پایدار میماند و عالم با رفع شبهات و پاسخ به منکران، حوزه دین را از هر گونه انحراف نگاه میدارد. در نتیجه، کسی که اطاعتش بر مردم واجب است، باید دارای علم الهی باشد تا مردم را به راه صحیح بخواند و دین مردمان را از انحراف و کژی نگاه دارد»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، ص۱۱۱ - ۱۱۳.</ref>. | ::::::'''رابطه وجوب طاعت و علم:''' بر اساس کلمات [[اهل بیت]] چون اطاعت [[امام]] بر خلق واجب شده، پس لازم است که ریشه و اساس علم - که قوام دین بر آن است به نزد [[امام]] باشد. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: آیا میپذیرید که خدای تعالی طاعت اولیاء خود را بر بندگانش واجب کند و در عین حال، اخبار آسمانها و زمین را از ایشان مخفی دارد و ریشه و اساس علم را در آنچه از ایشان سؤال میشود - قطع کند؛ در صورتی که قوام دین آنها همین است؟!<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۶۱.</ref>. پس اگر [[امام]] به دین عالم نباشد، یا باید کسی غیر از او عالم به دین باشد که در این صورت، [[امام]] باید به او رجوع کند، مسائل دینی را از او بگیرد و بدان عمل کند که در نتیجه، [[امام]] تابع دیگری میشود و این تناقضی آشکار است؛ یا کسی جز [[امام]] نیز دارای علم دین نباشد که در این صورت نیز فساد در دین لازم خواهد آمد. چرا که دین با علم، پایدار میماند و عالم با رفع شبهات و پاسخ به منکران، حوزه دین را از هر گونه انحراف نگاه میدارد. در نتیجه، کسی که اطاعتش بر مردم واجب است، باید دارای علم الهی باشد تا مردم را به راه صحیح بخواند و دین مردمان را از انحراف و کژی نگاه دارد»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، ص۱۱۱ - ۱۱۳.</ref>. |