جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )) |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ | ||
| تصویر = 152046.jpg | | تصویر = 152046.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید محمد بنیهاشمی | | پاسخدهنده = سید محمد بنیهاشمی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۱ (کتاب)|برکات انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::#«'''[[کسب رضای امام]] {{ع}}:''' در درجه اول میتوان گفت که: در این یک روز، بیش از هر چیز و هر کس، [[یاد امام زمان]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشان، دلهای ما را پر میکند و آن [[قدر]] که به [[فکر]] ایشان خواهیم بود، [[فکر]] دیگری ما را مشغول نخواهد کرد. علاوه بر این، قطعاً در این یک [[روزه]] کاری که [[خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} را ناخشنود میسازد، انجام نمیدهیم و اگر خطایی و گناهی از ما سر زده است، در این فاصله، همه [[همت]] خود را برای [[توبه]] و جبران آن به [[کار]] میبندیم. اگر حقی از دیگران بر عهده ما باقی مانده یا ظلمی در [[حق]] کسی مرتکب شدهایم، به سرعت در جهت طلب حلیت [[اقدام]] میکنیم. اگر [[عهد]] و پیمانی با [[امام]] خود بسته بودیم اما در عمل به آن پایبند نبودهایم، در این یک روز، کمال سعی خود را انجام میدهیم تا به آن عمل کنیم. عبادتهای ما نیز در این فاصله، [[معنویت]] و [[اخلاص]] بیشتری پیدا میکند، نمازهای ما در این یک روز با گذشته تفاوت خواهد کرد و با [[حضور]] [[قلب]] بیشتری خواهد بود. در این مدت کم، محال است که بیش از [[حد ]] [[ضرورت]] و [[اضطرار]]، [[عمر]] خود را صرف [[امور دنیوی]] کنیم. نه تنها [[فکر]] انجام دادن [[گناه]] به دهنمان خطور نمیکند، بلکه حتی دریغمان میآید که در این یک روز به امور [[مباح]] بپردازیم. همه تلاشمان این است که از این مدت کم، بیشترین استفاده را در جهت کسب رضای [[خداوند]] و جلب خاطر [[مبارک]] [[امام]] {{ع}} ببریم. بالاترین نگرانی ما این است که نکند وقتی حضرتش تشریف میآورند، توجهی به ما نکنند یا خدای ناکرده از ما روی بگردانند. برای این که چنین حالتی پیش نیاید، سعی میکنیم خود را طوری مهیا بسازیم که [[شایسته]] استقبال از آن بزرگوار باشیم. بالاترین آرزوی ما این است که در مواجهه با [[حضرت]]، [[شاهد]] لبخند رضای ایشان به روی خود باشیم و این که خطاب به ما بفرمایند: احسنتم! بارک [[الله]]! در غیاب من به [[وظایف]] خود خوب عمل کردید. من از شما سپاسگزارم. علاوه بر همه اینها در آرزوی [[یاری]] ایشان برای انجام اهداف مقدسشان لحظه شماری میکنیم، با خود میگوییم آن چه را [[عمری]] در آرزویش بودیم و با [[امید]] وصالش [[زندگی]] را گذراندیم، یک روز دیگر، با چشمان خویش [[شاهد]] خواهیم بود و چه شیرین است آن لحظات! آن چه را برای [[یاری]] کردن ایشان از قبل آماده کردهایم، نزد خود حاضر میکنیم و تمام شرایط و زمینهها را برای آن که به حضرتش بپیوندیم و جزء [[بهترین]] [[یاوران]] ایشان باشیم، در خود فراهم میآوریم. خدای را [[شکر]] میکنیم که زندهایم و سالم هستیم و انشاء [[الله]] تا یک روز دیگر همه امکانات [[مالی]]، آبرویی، [[زندگی]] هستی خود را فدای قدوم [[محبوب]] عزیزتر از [[جان]] خود خواهیم کرد. | :::::#«'''[[کسب رضای امام]] {{ع}}:''' در درجه اول میتوان گفت که: در این یک روز، بیش از هر چیز و هر کس، [[یاد امام زمان]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشان، دلهای ما را پر میکند و آن [[قدر]] که به [[فکر]] ایشان خواهیم بود، [[فکر]] دیگری ما را مشغول نخواهد کرد. علاوه بر این، قطعاً در این یک [[روزه]] کاری که [[خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} را ناخشنود میسازد، انجام نمیدهیم و اگر خطایی و گناهی از ما سر زده است، در این فاصله، همه [[همت]] خود را برای [[توبه]] و جبران آن به [[کار]] میبندیم. اگر حقی از دیگران بر عهده ما باقی مانده یا ظلمی در [[حق]] کسی مرتکب شدهایم، به سرعت در جهت طلب حلیت [[اقدام]] میکنیم. اگر [[عهد]] و پیمانی با [[امام]] خود بسته بودیم اما در عمل به آن پایبند نبودهایم، در این یک روز، کمال سعی خود را انجام میدهیم تا به آن عمل کنیم. عبادتهای ما نیز در این فاصله، [[معنویت]] و [[اخلاص]] بیشتری پیدا میکند، نمازهای ما در این یک روز با گذشته تفاوت خواهد کرد و با [[حضور]] [[قلب]] بیشتری خواهد بود. در این مدت کم، محال است که بیش از [[حد ]] [[ضرورت]] و [[اضطرار]]، [[عمر]] خود را صرف [[امور دنیوی]] کنیم. نه تنها [[فکر]] انجام دادن [[گناه]] به دهنمان خطور نمیکند، بلکه حتی دریغمان میآید که در این یک روز به امور [[مباح]] بپردازیم. همه تلاشمان این است که از این مدت کم، بیشترین استفاده را در جهت کسب رضای [[خداوند]] و جلب خاطر [[مبارک]] [[امام]] {{ع}} ببریم. بالاترین نگرانی ما این است که نکند وقتی حضرتش تشریف میآورند، توجهی به ما نکنند یا خدای ناکرده از ما روی بگردانند. برای این که چنین حالتی پیش نیاید، سعی میکنیم خود را طوری مهیا بسازیم که [[شایسته]] استقبال از آن بزرگوار باشیم. بالاترین آرزوی ما این است که در مواجهه با [[حضرت]]، [[شاهد]] لبخند رضای ایشان به روی خود باشیم و این که خطاب به ما بفرمایند: احسنتم! بارک [[الله]]! در غیاب من به [[وظایف]] خود خوب عمل کردید. من از شما سپاسگزارم. علاوه بر همه اینها در آرزوی [[یاری]] ایشان برای انجام اهداف مقدسشان لحظه شماری میکنیم، با خود میگوییم آن چه را [[عمری]] در آرزویش بودیم و با [[امید]] وصالش [[زندگی]] را گذراندیم، یک روز دیگر، با چشمان خویش [[شاهد]] خواهیم بود و چه شیرین است آن لحظات! آن چه را برای [[یاری]] کردن ایشان از قبل آماده کردهایم، نزد خود حاضر میکنیم و تمام شرایط و زمینهها را برای آن که به حضرتش بپیوندیم و جزء [[بهترین]] [[یاوران]] ایشان باشیم، در خود فراهم میآوریم. خدای را [[شکر]] میکنیم که زندهایم و سالم هستیم و انشاء [[الله]] تا یک روز دیگر همه امکانات [[مالی]]، آبرویی، [[زندگی]] هستی خود را فدای قدوم [[محبوب]] عزیزتر از [[جان]] خود خواهیم کرد. | ||
:::::# '''همراه کردن دیگران:''' آن گاه از خود میگذریم و سراغ سایر [[مؤمنان]] میرویم و آنها را هم مانند خود آماده استقبال و [[همراهی]] با امامشان میکنیم. اگر ببینیم که بعضی از آنها اشتیاقی و علاقهای به این موضوع از خود نشان نمیدهند، با [[دلسوزی]] و از سر شفقت و [[مهربانی]] سعی میکنیم تا آنها را با خود هم [[عقیده]] سازیم و دریغمان میآید که چنین [[فرصت]] طلایی و استثنایی را از دست بدهند، دلمان نمیآید که فردا وقتی [[خورشید]] [[امام]] {{ع}} طلوع میکند، کسانی از [[مؤمنان]]، خود را در بیغولههای تنگ و تاریک پنهان کنن و دانسته یا ندانسته از گرما و [[روشنایی]] این [[خورشید]] بیبهره بمانند. | :::::# '''همراه کردن دیگران:''' آن گاه از خود میگذریم و سراغ سایر [[مؤمنان]] میرویم و آنها را هم مانند خود آماده استقبال و [[همراهی]] با امامشان میکنیم. اگر ببینیم که بعضی از آنها اشتیاقی و علاقهای به این موضوع از خود نشان نمیدهند، با [[دلسوزی]] و از سر شفقت و [[مهربانی]] سعی میکنیم تا آنها را با خود هم [[عقیده]] سازیم و دریغمان میآید که چنین [[فرصت]] طلایی و استثنایی را از دست بدهند، دلمان نمیآید که فردا وقتی [[خورشید]] [[امام]] {{ع}} طلوع میکند، کسانی از [[مؤمنان]]، خود را در بیغولههای تنگ و تاریک پنهان کنن و دانسته یا ندانسته از گرما و [[روشنایی]] این [[خورشید]] بیبهره بمانند. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | ||
| تصویر = 136863.JPG | | تصویر = 136863.JPG | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین (مقاله)|مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[نزدیک دانستن ظهور]] باعث میشود تا توجه به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بیش از پیش افزایش پیدا کند. مشکلات دیگر تحت الشعاع قرار گیرد و تمام رفتارها برای [[رضایت]] آن [[حضرت]] انجام شود. | ::::::«[[نزدیک دانستن ظهور]] باعث میشود تا توجه به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بیش از پیش افزایش پیدا کند. مشکلات دیگر تحت الشعاع قرار گیرد و تمام رفتارها برای [[رضایت]] آن [[حضرت]] انجام شود. | ||
::::::به [[راستی]] کسی که [[ظهور]] آن [[حضرت]] را در کمترین فاصله زمانی با خود فرض میکند با کسی که آن رخداد را فاصلهای دورتر میبیند، بسیار متفاوت خواهد بود. در نوع نخست فرد تمام کوشش خود را صرف آماده شدن برای [[درک]] [[ظهور]] میکند، درحالیکه در نوع دوم این ایجاد [[آمادگی]] کمتر خواهد بود. این نزدیک دانستن [[زمان ظهور]] دارای آثار [[تربیتی]] فراوانی است، و [[برکات]] بیشماری برای [[منتظر]] به دنبال خواهد داشت. این [[انتظار]] باعث میشود که [[انسان]] در همه حالات زندگیاش در حال [[آمادهباش]]، باشد. و رفتارهای خود را بهگونهای تنظیم کند که اگر [[منتظر]] به صورت ناگهانی آمد، غافلگیر نشود. [[پیشوایان]] [[نور]]{{عم}} در سخنان خود تأکید فراوانی بر ناگهانی بودن [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} داشتهاند. | ::::::به [[راستی]] کسی که [[ظهور]] آن [[حضرت]] را در کمترین فاصله زمانی با خود فرض میکند با کسی که آن رخداد را فاصلهای دورتر میبیند، بسیار متفاوت خواهد بود. در نوع نخست فرد تمام کوشش خود را صرف آماده شدن برای [[درک]] [[ظهور]] میکند، درحالیکه در نوع دوم این ایجاد [[آمادگی]] کمتر خواهد بود. این نزدیک دانستن [[زمان ظهور]] دارای آثار [[تربیتی]] فراوانی است، و [[برکات]] بیشماری برای [[منتظر]] به دنبال خواهد داشت. این [[انتظار]] باعث میشود که [[انسان]] در همه حالات زندگیاش در حال [[آمادهباش]]، باشد. و رفتارهای خود را بهگونهای تنظیم کند که اگر [[منتظر]] به صورت ناگهانی آمد، غافلگیر نشود. [[پیشوایان]] [[نور]]{{عم}} در سخنان خود تأکید فراوانی بر ناگهانی بودن [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} داشتهاند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ | ||
| تصویر = 11434.jpg | | تصویر = 11434.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد صابر جعفری | | پاسخدهنده = محمد صابر جعفری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[آمادگی]] نتیجه نزدیک بودن یک حادثه یا یک شخص است اگر یک حادثه زمانش نامشخص یا دور باشد یا آمدن شخصی نزدیک نباشد طبیعی است [[آمادگی]] معنا نمییابد. شاید به همین [[دلیل]] است که منتظرانی که [[ظهور]] را نزدیک میبینند آمادهاند و [[نجات]] یافته. نجی المقربون<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۱۳۱.</ref>. | ::::::«[[آمادگی]] نتیجه نزدیک بودن یک حادثه یا یک شخص است اگر یک حادثه زمانش نامشخص یا دور باشد یا آمدن شخصی نزدیک نباشد طبیعی است [[آمادگی]] معنا نمییابد. شاید به همین [[دلیل]] است که منتظرانی که [[ظهور]] را نزدیک میبینند آمادهاند و [[نجات]] یافته. نجی المقربون<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۱۳۱.</ref>. | ||
::::::جناب [[فیض کاشانی]] میفرماید: بدان کسی که دو [[برادر]] غایب دارد که ورود یکی را در فردا و ورود دیگری را پس از یک ماه یا یک سال [[انتظار]] دارد برای [[دیدار]] [[برادری]] که پس از یک ماه یا یک سال دیگر وارد میشود خود را آماده نمیکند بلکه آماده [[دیدار]] [[برادری]] میشود که فردا وارد خواهد شد. پس [[آمادگی]] نتیجه [[قرب]] [[انتظار]] است. کسی که [[منتظر]] رسیدن [[مرگ]] پس از [[گذشت]] یک سال دیگر است دلش به آن چه در این مدت است مشغول میشود و آن چه را پس از آن است فراموش میکند. سپس در هر روز که بامداد میشود [[منتظر]] یک سال تمام است و روزی را که گذشته از این مهلت کم نمیکند و همین امر مانع او میشود که به عمل بشتابد، چه وی همواره مجال وسیعی در این یک سال برای خود تصور میکند و در نتیجه عمل را به تأخیر میاندازد<ref>فیض کاشانی، محسن، راه روشن (ترجمه المحجة البیضاء)، ترجمه سید محمدصادق عارف، ج۸، ص۳۰۰.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۲۲</ref>. | ::::::جناب [[فیض کاشانی]] میفرماید: بدان کسی که دو [[برادر]] غایب دارد که ورود یکی را در فردا و ورود دیگری را پس از یک ماه یا یک سال [[انتظار]] دارد برای [[دیدار]] [[برادری]] که پس از یک ماه یا یک سال دیگر وارد میشود خود را آماده نمیکند بلکه آماده [[دیدار]] [[برادری]] میشود که فردا وارد خواهد شد. پس [[آمادگی]] نتیجه [[قرب]] [[انتظار]] است. کسی که [[منتظر]] رسیدن [[مرگ]] پس از [[گذشت]] یک سال دیگر است دلش به آن چه در این مدت است مشغول میشود و آن چه را پس از آن است فراموش میکند. سپس در هر روز که بامداد میشود [[منتظر]] یک سال تمام است و روزی را که گذشته از این مهلت کم نمیکند و همین امر مانع او میشود که به عمل بشتابد، چه وی همواره مجال وسیعی در این یک سال برای خود تصور میکند و در نتیجه عمل را به تأخیر میاندازد<ref>فیض کاشانی، محسن، راه روشن (ترجمه المحجة البیضاء)، ترجمه سید محمدصادق عارف، ج۸، ص۳۰۰.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۲۲</ref>. |