آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۵
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
::::::همچنین در [[روایات]]، درباره [[مردم]] [[طالقان]] آمده است: "این گنجها [[دلاور]] مردانی هستند اهل [[جنگ]] و [[جهاد]] که [[شهادت]] در [[راه خدا]] را [[دوست]] میدارند و پیوسته ادعا میکنند که [[خدا]] [[شهادت]] را روزی آنان قرار دهد، شعار خود را {{متن حدیث|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ"}} میدانند، [[خداوند]] به وسیله آنها [[امام حق]] را پیروز میگرداند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷.</ref>. و از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد: منظور از [[آیه]] {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}<ref>سوره [[اسراء]]، [[آیه]] ۵.</ref> چه کسانی هستند؟ آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ، هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ، هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ"}}<ref>بحار الانوار، ج ۶۰،ص ۲۱۶.</ref>. | ::::::همچنین در [[روایات]]، درباره [[مردم]] [[طالقان]] آمده است: "این گنجها [[دلاور]] مردانی هستند اهل [[جنگ]] و [[جهاد]] که [[شهادت]] در [[راه خدا]] را [[دوست]] میدارند و پیوسته ادعا میکنند که [[خدا]] [[شهادت]] را روزی آنان قرار دهد، شعار خود را {{متن حدیث|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ"}} میدانند، [[خداوند]] به وسیله آنها [[امام حق]] را پیروز میگرداند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷.</ref>. و از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد: منظور از [[آیه]] {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}<ref>سوره [[اسراء]]، [[آیه]] ۵.</ref> چه کسانی هستند؟ آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ، هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ، هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ"}}<ref>بحار الانوار، ج ۶۰،ص ۲۱۶.</ref>. | ||
::::::۴. '''آموزگاران [[قرآن]] در [[دولت کریمه]]:''' اصبغ بن نباته گوید: [[حضرت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود: "گویا چادرهای [[عجم]] را میبینم که در [[مسجد کوفه]] برپا شده و در ایام [[حکومت]] [[امام مهدی]] {{ع}} [[قرآن]] را همان گونه که نازل شده است، به [[مردم]] یاد میدهند"<ref>سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۶۵.</ref>. آیا افتخاری بالاتر از این هست که [[ایرانیان]] در [[دولت کریمه]] [[مهدی]] {{ع}} جزو معلمان [[قرآن]] به حساب آیند؟!»<ref>[[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۷۸-۸۲.</ref>. | ::::::۴. '''آموزگاران [[قرآن]] در [[دولت کریمه]]:''' اصبغ بن نباته گوید: [[حضرت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود: "گویا چادرهای [[عجم]] را میبینم که در [[مسجد کوفه]] برپا شده و در ایام [[حکومت]] [[امام مهدی]] {{ع}} [[قرآن]] را همان گونه که نازل شده است، به [[مردم]] یاد میدهند"<ref>سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۶۵.</ref>. آیا افتخاری بالاتر از این هست که [[ایرانیان]] در [[دولت کریمه]] [[مهدی]] {{ع}} جزو معلمان [[قرآن]] به حساب آیند؟!»<ref>[[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۷۸-۸۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
::::::اما با این همه، آنچه که در مسئله [[خراسانی]] و شعیب بهتر بنظر میرسد، روایاتی است که میگوید [[خروج خراسانی]] و شعیب همزمان [[خروج سفیانی]] و یمنی است، چون این [[روایات]]، منتسب به [[امامان]] {{عم}} میباشد و سندش محکمتر است، بلکه در این [[روایات]] [[احادیث]] صحیح<ref>روایت صحیح آن است که تمام راویان آن ثقه و مورد اعتماد باشند.</ref> السندی نیز مانند [[روایت]] [[ابو بصیر]] از [[امام باقر]] {{ع}} وجود دارد. | ::::::اما با این همه، آنچه که در مسئله [[خراسانی]] و شعیب بهتر بنظر میرسد، روایاتی است که میگوید [[خروج خراسانی]] و شعیب همزمان [[خروج سفیانی]] و یمنی است، چون این [[روایات]]، منتسب به [[امامان]] {{عم}} میباشد و سندش محکمتر است، بلکه در این [[روایات]] [[احادیث]] صحیح<ref>روایت صحیح آن است که تمام راویان آن ثقه و مورد اعتماد باشند.</ref> السندی نیز مانند [[روایت]] [[ابو بصیر]] از [[امام باقر]] {{ع}} وجود دارد. | ||
::::::در هر صورت، این مرحله از [[حکومت]] زمینهسازان [[دولت]] [[حضرت]]، چنانچه ما هم ترجیح دادیم، سال [[قبل از ظهور]] وی و یا احتمال اینکه شش سال باشد و در هرحال آخرین مرحله [[حکومت]] آنهاست، اما آنچه مشکل بنظر میرسد، [[شناخت]] مراحل دیگر [[دولت]] آنها قبل از آخرین مرحله آن است و اینکه فاصله بین آغاز [[حکومت]] آنان بواسطه [[مردی از قم]] و بین خروج [[سید خراسانی]] و شعیب چقدر است؟ ... این در [[حقیقت]] بخشی مفقود از سلسله [[روایات]] مربوط به [[ایرانیان]] است که من در [[روایات]] ندیدم چه اندازه بوده است .. آری در برخی از [[روایات]]، اشارههایی در این زمینه وجود دارد که بعد از بیان مهمترین [[روایات]] مربوط به [[حکومت]] آنان، خواهد آمد»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۲۱۵.</ref>. | ::::::در هر صورت، این مرحله از [[حکومت]] زمینهسازان [[دولت]] [[حضرت]]، چنانچه ما هم ترجیح دادیم، سال [[قبل از ظهور]] وی و یا احتمال اینکه شش سال باشد و در هرحال آخرین مرحله [[حکومت]] آنهاست، اما آنچه مشکل بنظر میرسد، [[شناخت]] مراحل دیگر [[دولت]] آنها قبل از آخرین مرحله آن است و اینکه فاصله بین آغاز [[حکومت]] آنان بواسطه [[مردی از قم]] و بین خروج [[سید خراسانی]] و شعیب چقدر است؟ ... این در [[حقیقت]] بخشی مفقود از سلسله [[روایات]] مربوط به [[ایرانیان]] است که من در [[روایات]] ندیدم چه اندازه بوده است .. آری در برخی از [[روایات]]، اشارههایی در این زمینه وجود دارد که بعد از بیان مهمترین [[روایات]] مربوط به [[حکومت]] آنان، خواهد آمد»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۲۱۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
::::::این [[روایت]] با همه اختصارش از هیچ چیز فروگذار ننموده و تمامی آنچه را که در [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} پیرامون خروج [[پرچمهای سیاه]]، و مطالبه [[حق]] و [[قیام]] کردن و جنگیدن و [[زمینهسازی]] [[حکومت جهانی مهدی]]{{ع}} آمده است همگی، در خود جمع نموده و جای هیچگونه [[شک]] و شبههای برای کسی که طالب [[حق]] و جویای [[یقین]] باشد باقی نگذاشته است و تمام درهای [[شک]] و [[تردید]] را بسته است و [[امام]]{{ع}} [[حقانیت]] [[قیام]] این گروه و زمینهساز بودن [[حکومت]] آنان را برای برپایی [[حکومت عدل]] ([[الله]]) در کمال صراحت بیان فرموده، و بهطور ضمنی به [[راوی]] خبر نیز فهمانده است که [[انقلاب]] کنندگان و [[زمینهسازان]] [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} [[شیعه]] هستند و چون قیامشان برای [[حق]] و [[یاری دین]] و زنده ساختن [[احکام شریعت]] [[سید]] المرسلین است، لذا کشته شدگان آنها نیز شهیدند. | ::::::این [[روایت]] با همه اختصارش از هیچ چیز فروگذار ننموده و تمامی آنچه را که در [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} پیرامون خروج [[پرچمهای سیاه]]، و مطالبه [[حق]] و [[قیام]] کردن و جنگیدن و [[زمینهسازی]] [[حکومت جهانی مهدی]]{{ع}} آمده است همگی، در خود جمع نموده و جای هیچگونه [[شک]] و شبههای برای کسی که طالب [[حق]] و جویای [[یقین]] باشد باقی نگذاشته است و تمام درهای [[شک]] و [[تردید]] را بسته است و [[امام]]{{ع}} [[حقانیت]] [[قیام]] این گروه و زمینهساز بودن [[حکومت]] آنان را برای برپایی [[حکومت عدل]] ([[الله]]) در کمال صراحت بیان فرموده، و بهطور ضمنی به [[راوی]] خبر نیز فهمانده است که [[انقلاب]] کنندگان و [[زمینهسازان]] [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} [[شیعه]] هستند و چون قیامشان برای [[حق]] و [[یاری دین]] و زنده ساختن [[احکام شریعت]] [[سید]] المرسلین است، لذا کشته شدگان آنها نیز شهیدند. | ||
::::::ناظم الاسلام کرمانی، در کتاب "[[علائم الظهور]]" صفحه ۹۷ پس از آنکه [[حدیث]] مزبور را از ابی خالد کابلی [[نقل]] کرده و با کمال صراحت لفظ ([[مشرق]]) را به ([[ایران]]) ترجمه نموده است به دنبال آن چنین میگوید: (در این خبر لفظ [[مشرق]] را به "[[ایران]]" ترجمه نمودم بعلت آنکه [[امام]]{{ع}} میفرماید آنچه از این گروه کشته میشوند، [[شهید]] شدهاند و این جمله قرینه، و بلکه صریح است به آنکه مراد از "[[مشرق]]" آن مشرقی است که شیعیانش در آنجا میباشند و همچنین اطلاق لفظ "[[مشرق]]" در [[اخبار]] بر [[مشرق]] [[فرات]] بسیار شده است"»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۳۰۳، ۳۰۴.</ref>. | ::::::ناظم الاسلام کرمانی، در کتاب "[[علائم الظهور]]" صفحه ۹۷ پس از آنکه [[حدیث]] مزبور را از ابی خالد کابلی [[نقل]] کرده و با کمال صراحت لفظ ([[مشرق]]) را به ([[ایران]]) ترجمه نموده است به دنبال آن چنین میگوید: (در این خبر لفظ [[مشرق]] را به "[[ایران]]" ترجمه نمودم بعلت آنکه [[امام]]{{ع}} میفرماید آنچه از این گروه کشته میشوند، [[شهید]] شدهاند و این جمله قرینه، و بلکه صریح است به آنکه مراد از "[[مشرق]]" آن مشرقی است که شیعیانش در آنجا میباشند و همچنین اطلاق لفظ "[[مشرق]]" در [[اخبار]] بر [[مشرق]] [[فرات]] بسیار شده است"»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۳۰۳، ۳۰۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
::::::«در برخی از [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به حضور فعّال [[عجم]] در [[سپاه]] و [[ارتش]] مخصوص [[امام مهدی]] {{ع}} اشاره شده است. البته مقصود از [[عجم]]، ملّتهای [[غیر عرب]] است. ولی به احتمال زیاد، بیشترین مصداق آن در [[عصر ظهور]]، [[ایرانیان]] خواهند بود، بهویژه که مرکز ثقل [[تشیع]] نیز در [[ایران]] است، از شهرهایی که نام برده شدهاند: [[خراسان]]، [[ری]]، [[طالقان]]، [[قم]]، [[فارس]] و ... است. | ::::::«در برخی از [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به حضور فعّال [[عجم]] در [[سپاه]] و [[ارتش]] مخصوص [[امام مهدی]] {{ع}} اشاره شده است. البته مقصود از [[عجم]]، ملّتهای [[غیر عرب]] است. ولی به احتمال زیاد، بیشترین مصداق آن در [[عصر ظهور]]، [[ایرانیان]] خواهند بود، بهویژه که مرکز ثقل [[تشیع]] نیز در [[ایران]] است، از شهرهایی که نام برده شدهاند: [[خراسان]]، [[ری]]، [[طالقان]]، [[قم]]، [[فارس]] و ... است. | ||
::::::اصبغ بن نباته میگوید: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} در ضمن خطبهای، پیرامون [[مهدی]] {{ع}} و یارانش چنین فرمود: از [[اهواز]] یک نفر، شوشتر یک نفر، [[شیراز]] سه نفر به نام حفص، [[یعقوب]] و [[علی]]، از [[اصفهان]] چهار نفر به نام [[موسی]]، [[علی]]، [[عبد]] اللّه و غلفان، از بروجرد یک نفر به نام قدیم، از [[نهاوند]] یک نفر به نام [[عبد الرزّاق]]، از [[همدان]] سه نفر به نام [[جعفر]]، [[اسحاق]] و [[موسی]]، از [[قم]] ده نفر، که همنام [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] هستند (و در حدیثی، هجده نفر ذکر شده است)، از شیروان یک نفر، از [[خراسان]] یک نفر به نام درید، و نیز پنج نفر که همنام [[اصحاب کهف]] هستند، از آمل یک نفر، از گرگان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از [[طالقان]] بیست و چهار نفر، از [[قزوین]] دو نفر، از [[فارس]] یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر و از کازرون یک نفر. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران مهدی]] {{ع}} به تعداد [[یاران]] پدر را برای من برشمرد و فرمود: [[خداوند]] آنان را، در کمتر از یک چشم برهم زدن از [[مشرق]] و [[مغرب]] [[زمین]]، در کنار [[کعبه]] گرد آورد<ref> ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶، به نقل از چشماندازی از حکومت مهدی( ع)، ص ۱۰۷.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: [[خاک]] [[قم]] [[مقدّس]] است ... مگر نه اینکه آنان [[یاران قائم]] ما هستند و دعوتکننده به [[حق]] ما میباشند<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۶۰، ص ۲۱۸</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۰۶.</ref>. | ::::::اصبغ بن نباته میگوید: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} در ضمن خطبهای، پیرامون [[مهدی]] {{ع}} و یارانش چنین فرمود: از [[اهواز]] یک نفر، شوشتر یک نفر، [[شیراز]] سه نفر به نام حفص، [[یعقوب]] و [[علی]]، از [[اصفهان]] چهار نفر به نام [[موسی]]، [[علی]]، [[عبد]] اللّه و غلفان، از بروجرد یک نفر به نام قدیم، از [[نهاوند]] یک نفر به نام [[عبد الرزّاق]]، از [[همدان]] سه نفر به نام [[جعفر]]، [[اسحاق]] و [[موسی]]، از [[قم]] ده نفر، که همنام [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] هستند (و در حدیثی، هجده نفر ذکر شده است)، از شیروان یک نفر، از [[خراسان]] یک نفر به نام درید، و نیز پنج نفر که همنام [[اصحاب کهف]] هستند، از آمل یک نفر، از گرگان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از [[طالقان]] بیست و چهار نفر، از [[قزوین]] دو نفر، از [[فارس]] یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر و از کازرون یک نفر. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران مهدی]] {{ع}} به تعداد [[یاران]] پدر را برای من برشمرد و فرمود: [[خداوند]] آنان را، در کمتر از یک چشم برهم زدن از [[مشرق]] و [[مغرب]] [[زمین]]، در کنار [[کعبه]] گرد آورد<ref> ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶، به نقل از چشماندازی از حکومت مهدی( ع)، ص ۱۰۷.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: [[خاک]] [[قم]] [[مقدّس]] است ... مگر نه اینکه آنان [[یاران قائم]] ما هستند و دعوتکننده به [[حق]] ما میباشند<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۶۰، ص ۲۱۸</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۰۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید حسن زمانی]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانههای قیام حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید حسن زمانی]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانههای قیام حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بنابر آنچه از برخی [[روایات]] استفاده میشود، شهر [[قم]] یکی از شهرهایی است که نقش محوری در [[زمینهسازی]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} دارد. این شهر از ابتدای [[حکومت]] [[عباسیان]]، خاستگاه و منطقه امنی برای [[شیعیان]] و مورد [[عنایت]] و توجّه [[اهل بیت]]{{ع}} بوده است<ref>رجال کشی، ص۳۳۳، ح۶۰۸ و ۶۰۹.</ref>. اهل [[قم]] در [[معراج]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ولایت]] مداری ستوده شدهاند<ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۷۲، باب۳۷۳، ح۱.</ref>. شهر [[قم]] با آغاز [[غیبت صغری]] به عنوان [[مرجع]] علمی [[شیعیان]] مطرح شد. [[حسین بن روح نوبختی]] ([[نایب سوم]]) در آن زمان برای تأیید کتابی، آن را برای [[عالمان]] [[قم]] فرستاد<ref>غیبت، طوسی، ص۳۹۰، ح۳۵۷.</ref>. این مطلب نشان از [[جایگاه]] علمی و حدیثی این شهر در آن دوره دارد. در روایتی [[امام صادق|امام جعفر صادق]]{{ع}} به خالی شدن [[کوفه]] از [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} و آشکار شدن آن در شهر [[قم]] در [[نزدیکی ظهور]] اشاره میکند و میفرماید: "[[کوفه]] از [[مؤمنان]]، خالی خواهد شد و [[دانش]] از آن مکان جمع میشود؛ مانند جمع شدن مار در لانه اش. سپس [[دانش]] در شهری که به آن [[قم]] گویند، آشکار شود و آن مکان، معدن [[دانش]] و [[فضیلت]] میشود؛ به صورتی که در [[زمین]]، [[مستضعف]] دینی حتی در بانوان پشت پرده باقی نمیماند. و این اتفاق نزدیک [[ظهور قائم]] ما رخ خواهد داد. [[خداوند]]، [[قم]] و اهلش را در آن زمان، [[جانشینان]] [[حجّت]] قرار میدهد"<ref>{{متن حدیث|"سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر يَأْرِزُ عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا قُمُ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَيَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِينَ مَقَامَ الْحُجَّةِ "}}؛ بحار الانوار، ج۵۷، ص۳۲۱، ح۳۲.</ref>. بنابر این [[حدیث]] و روایتهای مشابه<ref>بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۲، ح۲۲ و ص۲۱۴، ح۳۰.</ref>، [[قم]] به وسیله گسترش [[معارف]] [[اهل بیت]]{{ع}} همگان را با [[حضرت مهدی]]{{ع}} آشنا میکند و به پذیرش عمومیو پرورش نیرو جهت [[یاری]] [[امام مهدی|امام عصر]] میپردازد. در حدیثی که از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} [[نقل]] شده، به [[تشکیل حکومت]] توسط فردی از اهل [[قم]] برای بر پایی [[حق]] اشاره شده است. در این [[روایت]] میخوانیم: {{متن حدیث|"رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ"}}<ref> مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق فرا می خواند. گروهی مانند پاره های آهن، همراه او جمع میشوند که بادهای تند، آنان را منحرف نمیکند. از نبرد، خسته نمیشوند و نمیترسند و بر خداوند توکل میکنند و عاقبت برای اهل تقوا است؛ بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶، ح۳۷.</ref>. البته در این [[حدیث]]، اشارهای به نزدیکی [[قیام]] [[مردی از قم]]، به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} نشده است»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانههای قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانههای قیام حضرت مهدی]]، ص ۵۹ - ۶۶.</ref>. | ::::::«بنابر آنچه از برخی [[روایات]] استفاده میشود، شهر [[قم]] یکی از شهرهایی است که نقش محوری در [[زمینهسازی]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} دارد. این شهر از ابتدای [[حکومت]] [[عباسیان]]، خاستگاه و منطقه امنی برای [[شیعیان]] و مورد [[عنایت]] و توجّه [[اهل بیت]]{{ع}} بوده است<ref>رجال کشی، ص۳۳۳، ح۶۰۸ و ۶۰۹.</ref>. اهل [[قم]] در [[معراج]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ولایت]] مداری ستوده شدهاند<ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۷۲، باب۳۷۳، ح۱.</ref>. شهر [[قم]] با آغاز [[غیبت صغری]] به عنوان [[مرجع]] علمی [[شیعیان]] مطرح شد. [[حسین بن روح نوبختی]] ([[نایب سوم]]) در آن زمان برای تأیید کتابی، آن را برای [[عالمان]] [[قم]] فرستاد<ref>غیبت، طوسی، ص۳۹۰، ح۳۵۷.</ref>. این مطلب نشان از [[جایگاه]] علمی و حدیثی این شهر در آن دوره دارد. در روایتی [[امام صادق|امام جعفر صادق]]{{ع}} به خالی شدن [[کوفه]] از [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} و آشکار شدن آن در شهر [[قم]] در [[نزدیکی ظهور]] اشاره میکند و میفرماید: "[[کوفه]] از [[مؤمنان]]، خالی خواهد شد و [[دانش]] از آن مکان جمع میشود؛ مانند جمع شدن مار در لانه اش. سپس [[دانش]] در شهری که به آن [[قم]] گویند، آشکار شود و آن مکان، معدن [[دانش]] و [[فضیلت]] میشود؛ به صورتی که در [[زمین]]، [[مستضعف]] دینی حتی در بانوان پشت پرده باقی نمیماند. و این اتفاق نزدیک [[ظهور قائم]] ما رخ خواهد داد. [[خداوند]]، [[قم]] و اهلش را در آن زمان، [[جانشینان]] [[حجّت]] قرار میدهد"<ref>{{متن حدیث|"سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر يَأْرِزُ عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا قُمُ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَيَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِينَ مَقَامَ الْحُجَّةِ "}}؛ بحار الانوار، ج۵۷، ص۳۲۱، ح۳۲.</ref>. بنابر این [[حدیث]] و روایتهای مشابه<ref>بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۲، ح۲۲ و ص۲۱۴، ح۳۰.</ref>، [[قم]] به وسیله گسترش [[معارف]] [[اهل بیت]]{{ع}} همگان را با [[حضرت مهدی]]{{ع}} آشنا میکند و به پذیرش عمومیو پرورش نیرو جهت [[یاری]] [[امام مهدی|امام عصر]] میپردازد. در حدیثی که از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} [[نقل]] شده، به [[تشکیل حکومت]] توسط فردی از اهل [[قم]] برای بر پایی [[حق]] اشاره شده است. در این [[روایت]] میخوانیم: {{متن حدیث|"رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ"}}<ref> مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق فرا می خواند. گروهی مانند پاره های آهن، همراه او جمع میشوند که بادهای تند، آنان را منحرف نمیکند. از نبرد، خسته نمیشوند و نمیترسند و بر خداوند توکل میکنند و عاقبت برای اهل تقوا است؛ بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶، ح۳۷.</ref>. البته در این [[حدیث]]، اشارهای به نزدیکی [[قیام]] [[مردی از قم]]، به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} نشده است»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانههای قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانههای قیام حضرت مهدی]]، ص ۵۹ - ۶۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
::::::مقصود نهایی در [[نقل]] این [[روایت]] و تبیین آن، بیان نقش سرنوشتساز [[مشرقیان]]<ref>شایان ذکر است؛ گرچه واژه "مشرق" براساس نقشهای تاریخی منطبق بر ایران بزرگ؛ یعنی ایران فعلی و قسمتی از سرزمینهای مجاور نظیر: افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و... بوده و روایات نیز به این نقشه بزرگ اشاره دارند، ولی با قرائن و شواهدی که در برخی روایات آمده و واژه "مشرق " در کنار واژه "فرس" آمده، بیشتر اشاره به نژاد خاص دارد (هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی{{ع}}، ص۱۵۳).</ref> که در نگاه کلی شامل [[ایرانیان]] میشود در [[بسترسازی]] [[ظهور]] است؛ یعنی مضمون و محتوای [[روایت]]، اشاره به حرکت و تلاش [[ایرانیان]] در [[زمینه سازی ظهور]] و تحقق [[جامعه آرمانی]] [[مهدوی]] دارد. | ::::::مقصود نهایی در [[نقل]] این [[روایت]] و تبیین آن، بیان نقش سرنوشتساز [[مشرقیان]]<ref>شایان ذکر است؛ گرچه واژه "مشرق" براساس نقشهای تاریخی منطبق بر ایران بزرگ؛ یعنی ایران فعلی و قسمتی از سرزمینهای مجاور نظیر: افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و... بوده و روایات نیز به این نقشه بزرگ اشاره دارند، ولی با قرائن و شواهدی که در برخی روایات آمده و واژه "مشرق " در کنار واژه "فرس" آمده، بیشتر اشاره به نژاد خاص دارد (هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی{{ع}}، ص۱۵۳).</ref> که در نگاه کلی شامل [[ایرانیان]] میشود در [[بسترسازی]] [[ظهور]] است؛ یعنی مضمون و محتوای [[روایت]]، اشاره به حرکت و تلاش [[ایرانیان]] در [[زمینه سازی ظهور]] و تحقق [[جامعه آرمانی]] [[مهدوی]] دارد. | ||
::::::پیرامون نقش خطیر [[ایرانیان]] در [[سپاه امام زمان]]{{ع}}، [[شیخ طوسی]] نیز روایتی از [[عمار یاسر]] [[نقل]] میکند: {{متن حدیث|يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ عَلَى لِوَائِهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ}}<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۴۶۲.</ref>. همچنین در این باره [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} میفرماید: "خوشا به حال [[طالقان]]! [[خدا]] را در آنجا گنجهایی است که از طلا و نقره نمیباشد، بلکه آن گنجها، مردان مؤمنی هستند که [[خدا]] را به خوبی شناختهاند؛ آنها در [[آخرالزمان]] از [[یاران مهدی]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}}؛ اربلی، علی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸، الباب الخامس.</ref>»<ref>[[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام (مقاله)|بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام]]، ص ۸۰-۸۲.</ref>. | ::::::پیرامون نقش خطیر [[ایرانیان]] در [[سپاه امام زمان]]{{ع}}، [[شیخ طوسی]] نیز روایتی از [[عمار یاسر]] [[نقل]] میکند: {{متن حدیث|يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ عَلَى لِوَائِهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ}}<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۴۶۲.</ref>. همچنین در این باره [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} میفرماید: "خوشا به حال [[طالقان]]! [[خدا]] را در آنجا گنجهایی است که از طلا و نقره نمیباشد، بلکه آن گنجها، مردان مؤمنی هستند که [[خدا]] را به خوبی شناختهاند؛ آنها در [[آخرالزمان]] از [[یاران مهدی]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}}؛ اربلی، علی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸، الباب الخامس.</ref>»<ref>[[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام (مقاله)|بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام]]، ص ۸۰-۸۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
::::::«از روایات فهمیده میشود که تعداد قابلتوجهی از سپاهیان مخصوص و ارتش [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران [[سلمان فارسی]]، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنجهای طالقان، یاران درفشهای سیاه، قمیها، سرخرویان، اهل فارس و... یاد شده است. [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "نیروهایی با پرچمهای سیاه -که از خراسان قیام کردهاند- در کوفه فرود میآیند و هنگامی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر مکه ظهور میکند، با آن حضرت [[بیعت]] میکنند"<ref>فتن ابن حمّاد، ص ۸۵؛ عقد الدّرر، ص ۱۲۹ (به نقل از چشماندازی به حکومت مهدی {{ع}}، طبسی).</ref>. و نیز فرمود: "یاران حضرت قائم {{ع}} سی صد و سیزده نفرند و از فرزندان عجم (غیرعرب) میباشند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹.</ref>. هرچند عجم به غیرعرب گفته میشود، ولی بهطور قطع، ایرانیان را نیز دربر میگیرد. براساس روایاتی دیگر، در زمینهسازی عملیاتی که پیش از ظهور و به هنگام قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} صورت میگیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگآوران را تشکیل میدهند. در خطبهای که حضرت علی {{ع}} درباره یاران مهدی {{ع}} و ملیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. [[اصبغ بن نباته]] میگوید: [[امیر مؤمنان]] {{ع}} خطبهای ایراد کرد و در ضمن آن، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش را -که همراه حضرت قیام میکنند- برشمرد و فرمود: "از اهواز یک نفر، از شوشتر یک نفر، از شیراز سه نفر به نامهای حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نامهای موسی، علی، عبد الله و غلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبد الرزاق؛ از همدان<ref>احتمال دارد که منظور قبیله همدان از قبایل عرب باشد.</ref> سه نفر به نامهای جعفر، اسحاق و موسی؛از قم ده نفر که همنام [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند (و در حدیثی دیگر هجده نفر ذکر شده است)؛از شیروان یک نفر؛از خراسان یک نفر به نام درید و نیز پنج نفر که همنام اصحاب کهف هستند؛از آمل یک نفر، از جرجان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از طالقان بیست و چهار نفر، از قزوین دو نفر، از فارس یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر، از کازرون یک نفر". سپس فرمود: "[[پیامبر اکرم]] {{صل}} سیصد و سیزده نفر از یاران مهدی {{ع}} به تعداد یاران بدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کمتر از یک چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد میآورد"<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۷.</ref>. | ::::::«از روایات فهمیده میشود که تعداد قابلتوجهی از سپاهیان مخصوص و ارتش [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران [[سلمان فارسی]]، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنجهای طالقان، یاران درفشهای سیاه، قمیها، سرخرویان، اهل فارس و... یاد شده است. [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "نیروهایی با پرچمهای سیاه -که از خراسان قیام کردهاند- در کوفه فرود میآیند و هنگامی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر مکه ظهور میکند، با آن حضرت [[بیعت]] میکنند"<ref>فتن ابن حمّاد، ص ۸۵؛ عقد الدّرر، ص ۱۲۹ (به نقل از چشماندازی به حکومت مهدی {{ع}}، طبسی).</ref>. و نیز فرمود: "یاران حضرت قائم {{ع}} سی صد و سیزده نفرند و از فرزندان عجم (غیرعرب) میباشند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹.</ref>. هرچند عجم به غیرعرب گفته میشود، ولی بهطور قطع، ایرانیان را نیز دربر میگیرد. براساس روایاتی دیگر، در زمینهسازی عملیاتی که پیش از ظهور و به هنگام قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} صورت میگیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگآوران را تشکیل میدهند. در خطبهای که حضرت علی {{ع}} درباره یاران مهدی {{ع}} و ملیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. [[اصبغ بن نباته]] میگوید: [[امیر مؤمنان]] {{ع}} خطبهای ایراد کرد و در ضمن آن، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش را -که همراه حضرت قیام میکنند- برشمرد و فرمود: "از اهواز یک نفر، از شوشتر یک نفر، از شیراز سه نفر به نامهای حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نامهای موسی، علی، عبد الله و غلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبد الرزاق؛ از همدان<ref>احتمال دارد که منظور قبیله همدان از قبایل عرب باشد.</ref> سه نفر به نامهای جعفر، اسحاق و موسی؛از قم ده نفر که همنام [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند (و در حدیثی دیگر هجده نفر ذکر شده است)؛از شیروان یک نفر؛از خراسان یک نفر به نام درید و نیز پنج نفر که همنام اصحاب کهف هستند؛از آمل یک نفر، از جرجان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از طالقان بیست و چهار نفر، از قزوین دو نفر، از فارس یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر، از کازرون یک نفر". سپس فرمود: "[[پیامبر اکرم]] {{صل}} سیصد و سیزده نفر از یاران مهدی {{ع}} به تعداد یاران بدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کمتر از یک چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد میآورد"<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۷.</ref>. | ||
::::::«از زمره [[روایات]] [[ظهور]]، بهپا خاستن [[مردی از قم]] و [[یاران]] وی است. از [[امام کاظم]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: [[مردی از قم]]، [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] میکند، افرادی گرد او جمع میشوند که قلبهایشان همچون [[پارههای آهن]] ستبر است که بادهای تند حوادث، آنان را نمیلغزاند؛ از [[جنگ]] خسته نشده و نمیترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن [[پرهیزکاران]] است. نکته قابل توجه این است که، [[امام]] {{ع}} در [[روایت]]، تعبیر به "[[مردی از قم]]" نموده و نفرموده است از اهل [[قم]]، میتوان این جمله را بر [[امام خمینی]] تطبیق داد. چه ایشان اهل خمین و ساکن [[قم]] میباشند و او "[[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] میکند" نه فقط اهل [[قم]] یا اهل [[مشرق]] [[زمین]] را. [[روایت]]، زمان وجود این مرد را که به آن [[بشارت]] داده شده مشخص نکرده است، اما در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] چنین شخصیت و یارانی دارای این صفات برجسته قبل از [[امام خمینی]] و طرفدارانش بیسابقه بوده است... البته احتمال اینکه این [[روایت]] ناقص باشد وجود دارد و یا اینکه [[امام]] آن را به مناسبتی فرمودهاند. همین [[روایت]] را [[صاحب]] [[بحار الانوار]]، از کتاب [[تاریخ]] [[قم]] نوشته "[[حسن بن محمد بن الحسن قمی]]" که هزار سال پیش آن را تألیف نموده است، [[نقل]] کرده که متأسفانه نسخه آن کتاب یافت نمیشود. گاه گفته میشود: درست است که در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] ظاهر شدن چنین مرد وعده داده شدهای را با یارانی دارای این صفات برجسته، کسی سراغ نداشته است... اما دلیلی هم نداریم که این [[روایت]]، منطبق بر [[امام خمینی]] و طرفداران وی باشد. شاید منظور مرد دیگری باشد که در عصر و زمان ما ظاهر خواهند شد و یا اینکه بعد از مدتی طولانی و یا کوتاه خواهند آمد... پاسخ: آری، درست است که [[روایت]]، آنگونه که بیان کردیم زمان این پیشامد روشن نشده است، اما مجموعه صفاتی که در [[روایت]] آمده، به علاوه آنچه که در [[روایات]] متعدد دیگر، پیرامون [[قم]] و [[ایران]] وارد شده است، موجب [[اطمینان]] این معنا است که مراد از صفات یادشده، [[امام خمینی]] و [[یاران]] ویاند... بنابراین اگر [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} به حادثه و پیشامدی خبر دادند که منطبق بر وضع موجود باشد، معقول نیست که از آن چشمپوشی نموده و آن را بر قضیه و حادثهای مشابه آن و یا واضحتر، که وعده [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] او بر آن منطبق شود، حمل نماییم. از روایاتی که درباره [[قم]] و [[برتری]] و آینده آن از [[اهل بیت]] {{عم}} [[نقل]] شده است، به خوبی روشن است که این شهر نزد آن بزرگواران از [[ارزش]] و اهمیت ویژهای برخوردار است، بلکه میتوان گفت مؤسس و بنیانگذار این شهر و طرح و ایجاد آن در [[قلب]] [[ایران]] در سال ۷۳ ق. به دست باکفایت [[امام باقر]] {{ع}} بوده است که بعد از آن نسبت به این شهر [[عنایت]] خاصی داشتهاند<ref>نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۴۸.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۵.</ref>. | ::::::«از زمره [[روایات]] [[ظهور]]، بهپا خاستن [[مردی از قم]] و [[یاران]] وی است. از [[امام کاظم]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: [[مردی از قم]]، [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] میکند، افرادی گرد او جمع میشوند که قلبهایشان همچون [[پارههای آهن]] ستبر است که بادهای تند حوادث، آنان را نمیلغزاند؛ از [[جنگ]] خسته نشده و نمیترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن [[پرهیزکاران]] است. نکته قابل توجه این است که، [[امام]] {{ع}} در [[روایت]]، تعبیر به "[[مردی از قم]]" نموده و نفرموده است از اهل [[قم]]، میتوان این جمله را بر [[امام خمینی]] تطبیق داد. چه ایشان اهل خمین و ساکن [[قم]] میباشند و او "[[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] میکند" نه فقط اهل [[قم]] یا اهل [[مشرق]] [[زمین]] را. [[روایت]]، زمان وجود این مرد را که به آن [[بشارت]] داده شده مشخص نکرده است، اما در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] چنین شخصیت و یارانی دارای این صفات برجسته قبل از [[امام خمینی]] و طرفدارانش بیسابقه بوده است... البته احتمال اینکه این [[روایت]] ناقص باشد وجود دارد و یا اینکه [[امام]] آن را به مناسبتی فرمودهاند. همین [[روایت]] را [[صاحب]] [[بحار الانوار]]، از کتاب [[تاریخ]] [[قم]] نوشته "[[حسن بن محمد بن الحسن قمی]]" که هزار سال پیش آن را تألیف نموده است، [[نقل]] کرده که متأسفانه نسخه آن کتاب یافت نمیشود. گاه گفته میشود: درست است که در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] ظاهر شدن چنین مرد وعده داده شدهای را با یارانی دارای این صفات برجسته، کسی سراغ نداشته است... اما دلیلی هم نداریم که این [[روایت]]، منطبق بر [[امام خمینی]] و طرفداران وی باشد. شاید منظور مرد دیگری باشد که در عصر و زمان ما ظاهر خواهند شد و یا اینکه بعد از مدتی طولانی و یا کوتاه خواهند آمد... پاسخ: آری، درست است که [[روایت]]، آنگونه که بیان کردیم زمان این پیشامد روشن نشده است، اما مجموعه صفاتی که در [[روایت]] آمده، به علاوه آنچه که در [[روایات]] متعدد دیگر، پیرامون [[قم]] و [[ایران]] وارد شده است، موجب [[اطمینان]] این معنا است که مراد از صفات یادشده، [[امام خمینی]] و [[یاران]] ویاند... بنابراین اگر [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} به حادثه و پیشامدی خبر دادند که منطبق بر وضع موجود باشد، معقول نیست که از آن چشمپوشی نموده و آن را بر قضیه و حادثهای مشابه آن و یا واضحتر، که وعده [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] او بر آن منطبق شود، حمل نماییم. از روایاتی که درباره [[قم]] و [[برتری]] و آینده آن از [[اهل بیت]] {{عم}} [[نقل]] شده است، به خوبی روشن است که این شهر نزد آن بزرگواران از [[ارزش]] و اهمیت ویژهای برخوردار است، بلکه میتوان گفت مؤسس و بنیانگذار این شهر و طرح و ایجاد آن در [[قلب]] [[ایران]] در سال ۷۳ ق. به دست باکفایت [[امام باقر]] {{ع}} بوده است که بعد از آن نسبت به این شهر [[عنایت]] خاصی داشتهاند<ref>نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۴۸.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پرسمان کلیات عصر ظهور}} | {{پرسمان کلیات عصر ظهور}} |