پرش به محتوا

علت تأخیر ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۶۷: خط ۶۷:
::::::اما از نظر پیشرفت‌هاى مادى می‌‌توانیم بگوییم در [[آینده]] شرایط براى رساندن [[پیام]] به جهانیان بهتر از گذشته است؛ زیرا بخش‏‌هاى مختلف [[دنیا]] به هم نزدیک می‌شوند، [[مردم]] می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند و وسایلى که یک سازمان مرکزى براى آگاه‏‌سازى [[ملت‌ها]] از [[رسالت]] جدید بدان [[نیاز]] دارد، در دسترس می‌باشد. اما آنچه در سؤال به آن اشاره شده که هرچه بیشتر در [[ظهور]] آن [[حضرت]] تأخیر بیفتد، ابزار و آلات جنگى پیشرفته‌‏تر خواهد شد، درست است ولى این ابزار و آلات مادى براى کسانى که [[روحیه]] خود را باخته‏‌اند و از درون پوسیده‏‌اند به چه کار می‌آید؟ چه‌‏بسا در طول [[تاریخ]] که کاخ یک [[تمدن]] بزرگ با اولین تلنگر فرو ریخته است، چرا؟ براى اینکه چنین بنایى در واقع از قبل فرو ریخته بوده است و هیچ‌گونه پشتوانه و تکیه‌‏گاهى نداشته است<ref>ما در ابتداى دهه نود مصداق این گفته شهید صدر را به‌خوبى دیدیم و گفته ایشان مستند به درک عمیق ایشان از جامعه بشرى بود؛ دیدیم که اتحاد جماهیر شوروى که یکى از دو قطب حاکم بر جهان بود چگونه به‌سرعت از هم پاشید به‌‏گونه‌‏اى که چیزى از آن باقى نماند.</ref>»<ref>[[رهبری بر فراز قرون (کتاب)|رهبری بر فراز قرون]]، ص۱۰۵-۱۰۹.</ref>.
::::::اما از نظر پیشرفت‌هاى مادى می‌‌توانیم بگوییم در [[آینده]] شرایط براى رساندن [[پیام]] به جهانیان بهتر از گذشته است؛ زیرا بخش‏‌هاى مختلف [[دنیا]] به هم نزدیک می‌شوند، [[مردم]] می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند و وسایلى که یک سازمان مرکزى براى آگاه‏‌سازى [[ملت‌ها]] از [[رسالت]] جدید بدان [[نیاز]] دارد، در دسترس می‌باشد. اما آنچه در سؤال به آن اشاره شده که هرچه بیشتر در [[ظهور]] آن [[حضرت]] تأخیر بیفتد، ابزار و آلات جنگى پیشرفته‌‏تر خواهد شد، درست است ولى این ابزار و آلات مادى براى کسانى که [[روحیه]] خود را باخته‏‌اند و از درون پوسیده‏‌اند به چه کار می‌آید؟ چه‌‏بسا در طول [[تاریخ]] که کاخ یک [[تمدن]] بزرگ با اولین تلنگر فرو ریخته است، چرا؟ براى اینکه چنین بنایى در واقع از قبل فرو ریخته بوده است و هیچ‌گونه پشتوانه و تکیه‌‏گاهى نداشته است<ref>ما در ابتداى دهه نود مصداق این گفته شهید صدر را به‌خوبى دیدیم و گفته ایشان مستند به درک عمیق ایشان از جامعه بشرى بود؛ دیدیم که اتحاد جماهیر شوروى که یکى از دو قطب حاکم بر جهان بود چگونه به‌سرعت از هم پاشید به‌‏گونه‌‏اى که چیزى از آن باقى نماند.</ref>»<ref>[[رهبری بر فراز قرون (کتاب)|رهبری بر فراز قرون]]، ص۱۰۵-۱۰۹.</ref>.
::::::«[[انقلاب جهانی امام زمان]]{{ع}} از جهت اجرا‌، نظیر‌ دیگر‌ [[انقلاب‌ها]] به زمینه‌های عینی و خارجی آن [[انقلاب]] بستگی دارد. برای تحقق چنین [[انقلاب]] بزرگی، وجود‌ رهبر‌ [[صالح]] و [[الهی]] کافی نیست وگرنه در عصر خود [[پیامبر]]{{صل}} این شرط محقق‌ بود‌. تأخیر‌ [[بعثت پیامبر]] اکرم{{صل}}، بعد از پنج قرن [[گذشت]] [[دوران جاهلیت]] نیز به [[دلیل]] فراهم نبودن‌ زمینه‌ها‌ و شرایط‌ آن بوده است. [[خداوند]] [[قادر]] است که همه [[مشکلات]] و گردنه‌های پیش روی [[حضرت]] را برای رساندن [[پیام آسمانی]] [[حضرت]] به [[مردم]] [[جهان]]، یک‌باره‌ مرتفع‌ سازد و به صورت قهری آن [[حضرت]] را مسلط نماید، اما این شیوه‌ را‌ [[اعمال]] نکرده است؛ زیرا چنین روشی با‌ سنت‌ امتحان‌ و [[آزمایش]] که موجب [[رشد]] و [[تکامل]] [[جامعه]] انسانی‌ است‌، منافات دارد و این [[سنت الهی]] در صورتی تحقق می‌یابد که روند تحولات و تغییرات‌ مطابق‌ با شرایط خارجی و به صورت‌ طبیعی‌ انجام پذیرد‌؛ زیرا‌ رسالتی‌ که آن [[حضرت]] برای آن ذخیره‌ شده‌، تغییری بنیادی و جهانی است که همه [[بشر]] را از [[تاریکی]] [[جور]] به‌ نور‌ [[هدایت]] و [[عدل]] می‌رساند، نه یک تغییر‌ و دگرگونی منطقه‌ای و مقطعی»<ref>نک: [[سید محمدباقر صدر|صدر سید محمدباقر]]، [[بحوث حول المهدی (کتاب)|بحوث حول المهدی]]، المبحث السابع.</ref>.
::::::«[[انقلاب جهانی امام زمان]]{{ع}} از جهت اجرا‌، نظیر‌ دیگر‌ [[انقلاب‌ها]] به زمینه‌های عینی و خارجی آن [[انقلاب]] بستگی دارد. برای تحقق چنین [[انقلاب]] بزرگی، وجود‌ رهبر‌ [[صالح]] و [[الهی]] کافی نیست وگرنه در عصر خود [[پیامبر]]{{صل}} این شرط محقق‌ بود‌. تأخیر‌ [[بعثت پیامبر]] اکرم{{صل}}، بعد از پنج قرن [[گذشت]] [[دوران جاهلیت]] نیز به [[دلیل]] فراهم نبودن‌ زمینه‌ها‌ و شرایط‌ آن بوده است. [[خداوند]] [[قادر]] است که همه [[مشکلات]] و گردنه‌های پیش روی [[حضرت]] را برای رساندن [[پیام آسمانی]] [[حضرت]] به [[مردم]] [[جهان]]، یک‌باره‌ مرتفع‌ سازد و به صورت قهری آن [[حضرت]] را مسلط نماید، اما این شیوه‌ را‌ [[اعمال]] نکرده است؛ زیرا چنین روشی با‌ سنت‌ امتحان‌ و [[آزمایش]] که موجب [[رشد]] و [[تکامل]] [[جامعه]] انسانی‌ است‌، منافات دارد و این [[سنت الهی]] در صورتی تحقق می‌یابد که روند تحولات و تغییرات‌ مطابق‌ با شرایط خارجی و به صورت‌ طبیعی‌ انجام پذیرد‌؛ زیرا‌ رسالتی‌ که آن [[حضرت]] برای آن ذخیره‌ شده‌، تغییری بنیادی و جهانی است که همه [[بشر]] را از [[تاریکی]] [[جور]] به‌ نور‌ [[هدایت]] و [[عدل]] می‌رساند، نه یک تغییر‌ و دگرگونی منطقه‌ای و مقطعی»<ref>نک: [[سید محمدباقر صدر|صدر سید محمدباقر]]، [[بحوث حول المهدی (کتاب)|بحوث حول المهدی]]، المبحث السابع.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۳: خط ۸۳:
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را آشکار سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را آشکار سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
::::::'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] فراگیری در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
::::::'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] فراگیری در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۳: خط ۹۳:
::::::برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] آشکار سازد.
::::::برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] آشکار سازد.
::::::از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
::::::از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
:::::#پیشرفت بشر از ناحیه صنعت و تکنیک.
:::::#پیشرفت بشر از ناحیه صنعت و تکنیک.
::::::و در مجموع فراهم نشدن مجموع شرایط لازم برای ظهور، علت تأخیر ظهور حضرت است. [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در توقیعی که به [[شیخ مفید]] می‌فرستد می‌فرماید: اگر شیعیان ما -که خداوند توفیق طاعتشان دهد- در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. علت مخفی شدن ما از آنها چیزی نیست جز آنچه که از کردار آنها به ما می‌رسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنها نداریم<ref>{{متن حدیث| لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۱۵</ref>»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۱۶.</ref>.
::::::و در مجموع فراهم نشدن مجموع شرایط لازم برای ظهور، علت تأخیر ظهور حضرت است. [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در توقیعی که به [[شیخ مفید]] می‌فرستد می‌فرماید: اگر شیعیان ما -که خداوند توفیق طاعتشان دهد- در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. علت مخفی شدن ما از آنها چیزی نیست جز آنچه که از کردار آنها به ما می‌رسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنها نداریم<ref>{{متن حدیث| لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۱۵</ref>»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۱۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
::::::با در نظر گرفتن این که سیره [[امامان]] پیشین برای تحقق حکومت [[اهل بیت]] {{عم}}، بهره‌گیری از اعجاز یا کشتار فراوان بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی یا سیاسی جامعه اسلامی نبوده، تحقق اهداف قیام [[امام مهدی]] {{ع}}، منوط به آگاهی پیشین مردمان از راهبردهای فرهنگی و سیاسی آن است و این، جز با آمادگی فکری و وجود زمینه‌های معرفتی در مخاطبان درباره این قیام، ممکن نخواهد بود.
::::::با در نظر گرفتن این که سیره [[امامان]] پیشین برای تحقق حکومت [[اهل بیت]] {{عم}}، بهره‌گیری از اعجاز یا کشتار فراوان بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی یا سیاسی جامعه اسلامی نبوده، تحقق اهداف قیام [[امام مهدی]] {{ع}}، منوط به آگاهی پیشین مردمان از راهبردهای فرهنگی و سیاسی آن است و این، جز با آمادگی فکری و وجود زمینه‌های معرفتی در مخاطبان درباره این قیام، ممکن نخواهد بود.
::::::از سوی دیگر، اصل قرآنی "اراده تغییرپذیری از سوی انسان" به عنوان یکی از سنت‌های الهی،<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا این که آنان حال خود را تغییر دهند. (رعد، آیه ۱۱).</ref> در قیام [[امام مهدی]] {{ع}} –که از مصادیق تام تغییر فردی و اجتماعی است- نیز جاری است. طبعاً با آماده شدن توده‌های مردم جهت پذیرش حکومت مهدوی، تنها سران استکبار و معاندان حق‌اند که طعم مجازات و شمشیر [[امام مهدی|امام]] {{ع}} را خواهند چشید<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۹ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۹، ص ۹۳–۹۵.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۲۹، ۱۳۰.</ref>.
::::::از سوی دیگر، اصل قرآنی "اراده تغییرپذیری از سوی انسان" به عنوان یکی از سنت‌های الهی،<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا این که آنان حال خود را تغییر دهند. (رعد، آیه ۱۱).</ref> در قیام [[امام مهدی]] {{ع}} –که از مصادیق تام تغییر فردی و اجتماعی است- نیز جاری است. طبعاً با آماده شدن توده‌های مردم جهت پذیرش حکومت مهدوی، تنها سران استکبار و معاندان حق‌اند که طعم مجازات و شمشیر [[امام مهدی|امام]] {{ع}} را خواهند چشید<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۹ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۹، ص ۹۳–۹۵.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۲۹، ۱۳۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
::::::[[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ}}<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲ باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعه فی زمان الغیبه، ص ۱۲۲</ref> مردمی که در [[زمان غیبت]] مهدی {{ع}} به سر می‌برند و معتقد به [[امامت]] وی هستند و خود را آماده [[ظهور]] او کرده‌اند، بهتر و شایسته‌تر از مردم هر زمان دیگرند.
::::::[[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ}}<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲ باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعه فی زمان الغیبه، ص ۱۲۲</ref> مردمی که در [[زمان غیبت]] مهدی {{ع}} به سر می‌برند و معتقد به [[امامت]] وی هستند و خود را آماده [[ظهور]] او کرده‌اند، بهتر و شایسته‌تر از مردم هر زمان دیگرند.
::::::این برتری و فضیلت با توجه به شرایط خاص زمانی عصر [[غیبت]] است که وظایف ویژه‌ای را بر عهده [[شیعیان]] می‌گذارد، زیرا در چنین موقعیتی، ثبات قدم در راه آن حضرت و دفاع از مکتب تشیع کاری دشوار است. [[رسالت]] مهم [[شیعه]] در این دوران اولاً: معرفت صحیح به آن حضرت و ترویج آن و ثانیاً: عمل به وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی و دوری از گناه و آلودگی به فساد است، زیرا هم‌چنانکه عمل به احکام دینی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و زمینه‌سازی برای [[ظهور]] حضرت مؤثر است، گناه و آلودگی به فسادهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی نیز [[ظهور]] حضرت را به تأخیر انداخته، محرومیت جامعه از ایشان را بیشتر می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۷۶.</ref>.
::::::این برتری و فضیلت با توجه به شرایط خاص زمانی عصر [[غیبت]] است که وظایف ویژه‌ای را بر عهده [[شیعیان]] می‌گذارد، زیرا در چنین موقعیتی، ثبات قدم در راه آن حضرت و دفاع از مکتب تشیع کاری دشوار است. [[رسالت]] مهم [[شیعه]] در این دوران اولاً: معرفت صحیح به آن حضرت و ترویج آن و ثانیاً: عمل به وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی و دوری از گناه و آلودگی به فساد است، زیرا هم‌چنانکه عمل به احکام دینی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و زمینه‌سازی برای [[ظهور]] حضرت مؤثر است، گناه و آلودگی به فسادهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی نیز [[ظهور]] حضرت را به تأخیر انداخته، محرومیت جامعه از ایشان را بیشتر می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۷۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
:::::: «شاید بتوان گفت یکی از شرایط عمده برای [[ظهور]]، وجود یاورانی است که همراه [[امام]]، بار [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر، از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[سدیر صیرفی]] در گفت وگویی با [[امام صادق]]{{ع}} درباره عدم [[قیام]] می‌گوید: "[[حضرت]]، مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[امام صادق]]{{ع}} به [[جوانی]] که در آن نزدیکی بز می‌چراند، نگاهی کرد و فرمود: ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر [[پیروان]] من، به تعداد این بزها بودند، بر جای نمی‌نشستم و [[قیام]] می‌کردم. [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمی‌کند.<ref>کافی، ج ۲، ص۲۴۲، ح ۴.</ref>. تحقّق این شرط، لازم است؛ ولی کافی نیست؛ بلکه باید زمینه‌های دیگر نیز فراهم شود. از جمله آن شرایط، قابلیت [[مردم]] برای پذیرش [[دولت]] [[حق]] است، به این معنا که عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] نه گروهی خاص و در منطقه‌ای خاص؛ باید به درجه‌ای از [[معرفت]] برسند که دریابند [[حکومت‌ها]] و مکاتب ساخته [[بشر]]، جوابگوی [[نیاز]] [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمی‌شود.
:::::: «شاید بتوان گفت یکی از شرایط عمده برای [[ظهور]]، وجود یاورانی است که همراه [[امام]]، بار [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر، از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[سدیر صیرفی]] در گفت وگویی با [[امام صادق]]{{ع}} درباره عدم [[قیام]] می‌گوید: "[[حضرت]]، مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[امام صادق]]{{ع}} به [[جوانی]] که در آن نزدیکی بز می‌چراند، نگاهی کرد و فرمود: ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر [[پیروان]] من، به تعداد این بزها بودند، بر جای نمی‌نشستم و [[قیام]] می‌کردم. [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمی‌کند.<ref>کافی، ج ۲، ص۲۴۲، ح ۴.</ref>. تحقّق این شرط، لازم است؛ ولی کافی نیست؛ بلکه باید زمینه‌های دیگر نیز فراهم شود. از جمله آن شرایط، قابلیت [[مردم]] برای پذیرش [[دولت]] [[حق]] است، به این معنا که عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] نه گروهی خاص و در منطقه‌ای خاص؛ باید به درجه‌ای از [[معرفت]] برسند که دریابند [[حکومت‌ها]] و مکاتب ساخته [[بشر]]، جوابگوی [[نیاز]] [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمی‌شود.
:::::*خلاصه آن که [[مردم]]، خود باید [[ظهور]] [[عدالت]] را بخواهند و جهانیان را با زیبایی‌های [[دوران ظهور]] آشنا کنند و [[روحیه]] [[عدالت]]‌طلبی و [[ظلم]] ستیزی را همه جا گسترش دهند. مرحوم [[خواجه طوسی]]، در کتاب تجرید الاعتقاد، [[علت]] [[غیبت امام]] را کوتاهی [[مردم]] می‌داند؛ چرا که [[اعمال]] و [[کردار]] [[مردم]]، باعث شد [[امام]] از میان [[مردم]] برود؛ بنابراین، [[مردم]] باید از راه غلطی که رفته‌اند، برگردند و [[امام]] را بخواهند، تا [[ظهور]] صورت گیرد.<ref>از همین رو، [[شیخ صدوق]] در مقدمه کتاب کمال الدین می‌گوید: "ظهور حجت‌های الهی در مقام پیشوایی خود، بر سبیل امکان و تدبیر، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال مردم طوری باشد که [[امام]] بتواند تدبیر و رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد _ یعنی مردم حاضر باشند حرف او را بپذیرند، و او بتواند اراده خدا را پیاده کند _ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌ای باشد که [[امام]] نتواند تدبیر در رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد و حکمت الهی، موجب پنهانی او گردد و تدبیر نیز آن را اقتضا کند، خداوند او را در پشت پرده [[غیبت]]، نهان می‌سازد، تا زمانی که وقت مناسب فرا رسد.</ref>»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۰۰-۲۰۱.</ref>.
:::::*خلاصه آن که [[مردم]]، خود باید [[ظهور]] [[عدالت]] را بخواهند و جهانیان را با زیبایی‌های [[دوران ظهور]] آشنا کنند و [[روحیه]] [[عدالت]]‌طلبی و [[ظلم]] ستیزی را همه جا گسترش دهند. مرحوم [[خواجه طوسی]]، در کتاب تجرید الاعتقاد، [[علت]] [[غیبت امام]] را کوتاهی [[مردم]] می‌داند؛ چرا که [[اعمال]] و [[کردار]] [[مردم]]، باعث شد [[امام]] از میان [[مردم]] برود؛ بنابراین، [[مردم]] باید از راه غلطی که رفته‌اند، برگردند و [[امام]] را بخواهند، تا [[ظهور]] صورت گیرد.<ref>از همین رو، [[شیخ صدوق]] در مقدمه کتاب کمال الدین می‌گوید: "ظهور حجت‌های الهی در مقام پیشوایی خود، بر سبیل امکان و تدبیر، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال مردم طوری باشد که [[امام]] بتواند تدبیر و رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد _ یعنی مردم حاضر باشند حرف او را بپذیرند، و او بتواند اراده خدا را پیاده کند _ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌ای باشد که [[امام]] نتواند تدبیر در رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد و حکمت الهی، موجب پنهانی او گردد و تدبیر نیز آن را اقتضا کند، خداوند او را در پشت پرده [[غیبت]]، نهان می‌سازد، تا زمانی که وقت مناسب فرا رسد.</ref>»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۰۰-۲۰۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش