معجزات امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخدهنده = ]] :::::: +| پاسخدهنده = | پاسخ = )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
::::#'''عصای [[حضرت موسی|موسی]] در دست:''' [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[عصای موسی]] متعلّق به [[آدم]] بوده است که به شعیب ([[پیامبر]]) رسیده وپس از او به [[موسی بن عمران]] داده شده است. آن عصا نزد ماست وبه تازگی که من آن را دیدم، هنوز سبز بود؛ مانند روزی که از درخت جدایش کردند. چون از آن عصا سؤال شود، سخن میگوید وآن برای [[قائم]] ما آماده است وآن چه [[موسی]] با آن کرد، [[حضرت قائم]] نیز با آن انجام میدهد وهر چه بدان عصا [[دستور]] داده شود، انجام میدهد وهرجا افکنده شود، جادوها را میبلعد"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۵۱؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۲</ref>. | ::::#'''عصای [[حضرت موسی|موسی]] در دست:''' [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[عصای موسی]] متعلّق به [[آدم]] بوده است که به شعیب ([[پیامبر]]) رسیده وپس از او به [[موسی بن عمران]] داده شده است. آن عصا نزد ماست وبه تازگی که من آن را دیدم، هنوز سبز بود؛ مانند روزی که از درخت جدایش کردند. چون از آن عصا سؤال شود، سخن میگوید وآن برای [[قائم]] ما آماده است وآن چه [[موسی]] با آن کرد، [[حضرت قائم]] نیز با آن انجام میدهد وهر چه بدان عصا [[دستور]] داده شود، انجام میدهد وهرجا افکنده شود، جادوها را میبلعد"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۵۱؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۲</ref>. | ||
::::#'''ندای ابر:''' [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] میکند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است وهرجا برود، آن ابر نیز میرود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند وبا صدایی رسا وآشکار، ندا میدهد، این [[مهدی]] است"<ref>تاریخ موالید الائمه، ص ۲۰۰؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵؛ نوری، کشف الاستار، ص ۶۹</ref>. سرانجام طبق فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "هیچ معجزهای از [[معجزات]] [[پیامبران]] واوصیا نمیماند، مگر آن که [[خداوند]] عزّوجلّ آن را به دست [[قائم]] ما انجام میدهد تا [[حجّت]] بر [[دشمنان]] تمام گردد"<ref>خاتون آبادی، اربعین، ص ۶۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰</ref>»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی؛ نجمالدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۶۱ - ۶۵.</ref>. | ::::#'''ندای ابر:''' [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] میکند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است وهرجا برود، آن ابر نیز میرود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند وبا صدایی رسا وآشکار، ندا میدهد، این [[مهدی]] است"<ref>تاریخ موالید الائمه، ص ۲۰۰؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵؛ نوری، کشف الاستار، ص ۶۹</ref>. سرانجام طبق فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "هیچ معجزهای از [[معجزات]] [[پیامبران]] واوصیا نمیماند، مگر آن که [[خداوند]] عزّوجلّ آن را به دست [[قائم]] ما انجام میدهد تا [[حجّت]] بر [[دشمنان]] تمام گردد"<ref>خاتون آبادی، اربعین، ص ۶۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰</ref>»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی؛ نجمالدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۶۱ - ۶۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
:::::#'''عبور از [[آب]]''': [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "پدرم فرمود: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] میفرستد. آنگاه که به خلیج برسند، جملهای بر روی پاهای خود مینویسند و از روی [[آب]] میگذرند. [[رومیان]] وقتی این [[معجزه]] را میبینند به یکدیگر میگویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام]] اینچنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود. از اینرو، درها را به روی آنان میگشایند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۵۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳.</ref>. | :::::#'''عبور از [[آب]]''': [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "پدرم فرمود: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] میفرستد. آنگاه که به خلیج برسند، جملهای بر روی پاهای خود مینویسند و از روی [[آب]] میگذرند. [[رومیان]] وقتی این [[معجزه]] را میبینند به یکدیگر میگویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام]] اینچنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود. از اینرو، درها را به روی آنان میگشایند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۵۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳.</ref>. | ||
:::::#'''ندای ابر''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] میکند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است و هرجا برود، آن ابر نیز میرود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند و با صدای رسا و آشکار، ندا میدهد، این [[مهدی]] است<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۷۱.</ref>. | :::::#'''ندای ابر''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] میکند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است و هرجا برود، آن ابر نیز میرود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند و با صدای رسا و آشکار، ندا میدهد، این [[مهدی]] است<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۷۱.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
:::::#ندای ابر.<ref>[[علی بن عیسی اربلی|اربلی]]، [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کشف الغمة]]، ج ۳، ص ۲۶۵؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref> | :::::#ندای ابر.<ref>[[علی بن عیسی اربلی|اربلی]]، [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کشف الغمة]]، ج ۳، ص ۲۶۵؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref> | ||
::::::برای [[مطالعه]] بیشتر به فصل ششم از کتاب [[نجم الثاقب (کتاب)|نجم الثاقب]] [[محدث نوری]] مراجعه کنید!»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۶۲ و ۶۳.</ref> | ::::::برای [[مطالعه]] بیشتر به فصل ششم از کتاب [[نجم الثاقب (کتاب)|نجم الثاقب]] [[محدث نوری]] مراجعه کنید!»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۶۲ و ۶۳.</ref> | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
::::::«یکی از فرازهای خواندنی زندگی [[امام مهدی]]{{ع}} در سالهای نخستین تولد و پیش از دوران [[غیبت]]، [[معجزهها]] و کراماتهایی است که به وسیله آن [[حضرت]]، انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی، مورد [[غفلت]] واقع شده است. ما تنها یک نمونه از آنها را میآوریم: [[ابراهیم بن احمد نیشابوری]] گوید: زمانی که [[عمرو بن عوف]]<ref>که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت</ref> قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و [[وحشت]] همه وجود را فرا گرفت. پس با [[خاندان]] و [[دوستان]] خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه [[امام عسکری]]{{ع}} کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه [[امام]]{{ع}} وارد شدم، در کنار [[امام عسکری]]{{ع}} پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم میدرخشید، به گونهای که [[نور]] سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی [[ترس]] از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت: ای [[ابراهیم]]! نیازی به گریختن نیست. به زودی [[خدای متعال]]، شرّ او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به [[امام عسکری]]{{ع}} گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از دورن من خبر میدهد؟ [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: او [[فرزند من]] و [[جانشین]] پس از من است... [[ابراهیم]] گوید: بیرون [[آدم]]؛ در حالی که به [[لطف خداوند]] امیدوار بودم و به آنچه از [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن [[عمرو بن عوف]]، [[بشارت]] داد".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، فصل ۷، ص ۷۰۰.</ref> نیز در روایتی که جناب [[حکیمه]] عمه بزرگوار [[امام عسکری]]{{ع}} درباره ولادت [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: چون روز هفتم فرا رسید، آمدم و [[سلام]] کردم و نشستم. [[امام]] فرمود: فرزندم را نزد من آور. من سرورم را آوردم... [[امام]] فرمود: فرزندم! سخن بگوی. نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به [[یگانگی]] [[خداوند]] و [[درود]] بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدران بزرگوارش، این [[آیات]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref> و ما اراده کردیم و بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آنها [= بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم؛ سوره قصص، آیه: ۵- ۶ .</ref><ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۲.</ref>. | ::::::«یکی از فرازهای خواندنی زندگی [[امام مهدی]]{{ع}} در سالهای نخستین تولد و پیش از دوران [[غیبت]]، [[معجزهها]] و کراماتهایی است که به وسیله آن [[حضرت]]، انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی، مورد [[غفلت]] واقع شده است. ما تنها یک نمونه از آنها را میآوریم: [[ابراهیم بن احمد نیشابوری]] گوید: زمانی که [[عمرو بن عوف]]<ref>که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت</ref> قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و [[وحشت]] همه وجود را فرا گرفت. پس با [[خاندان]] و [[دوستان]] خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه [[امام عسکری]]{{ع}} کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه [[امام]]{{ع}} وارد شدم، در کنار [[امام عسکری]]{{ع}} پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم میدرخشید، به گونهای که [[نور]] سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی [[ترس]] از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت: ای [[ابراهیم]]! نیازی به گریختن نیست. به زودی [[خدای متعال]]، شرّ او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به [[امام عسکری]]{{ع}} گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از دورن من خبر میدهد؟ [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: او [[فرزند من]] و [[جانشین]] پس از من است... [[ابراهیم]] گوید: بیرون [[آدم]]؛ در حالی که به [[لطف خداوند]] امیدوار بودم و به آنچه از [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن [[عمرو بن عوف]]، [[بشارت]] داد".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، فصل ۷، ص ۷۰۰.</ref> نیز در روایتی که جناب [[حکیمه]] عمه بزرگوار [[امام عسکری]]{{ع}} درباره ولادت [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: چون روز هفتم فرا رسید، آمدم و [[سلام]] کردم و نشستم. [[امام]] فرمود: فرزندم را نزد من آور. من سرورم را آوردم... [[امام]] فرمود: فرزندم! سخن بگوی. نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به [[یگانگی]] [[خداوند]] و [[درود]] بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدران بزرگوارش، این [[آیات]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref> و ما اراده کردیم و بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آنها [= بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم؛ سوره قصص، آیه: ۵- ۶ .</ref><ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}} | {{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}} |