معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
خط ۶۰: خط ۶۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛
| تصویر = 304464.jpg
| تصویر = 304464.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید محمد تقی موسوی اصفهانی
::::::آیت الله '''[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت الله '''[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] حالتی است نفسانی که [[آمادگی]] برای آنچه انتظارش را می‌کشیم، از آن بر می‌آید و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، پس هر [[قدر]] که [[انتظار]] شدیدتر باشد، [[آمادگی]] و مهیا شدن قوی‌تر خواهد بود، نمی‌بینی اگر مسافری داشته باشی که در [[انتظار]] مقدمش به سر می‌بری، هرچه هنگام آمدنش نزدیک‌تر شود، مهیا شدنت فزونی می‌یابد، بلکه احیاناً خوابت به [[بیداری]] مبدل می‌گردد، چون انتظارت شدید است. و همان طور که مراتب [[انتظار]] از این جهت متفاوت است از جهت [[محبت]] نسبت به کسی که در انتظارش هستی، نیز مراتب متفاوتی دارد، پس هر چه [[محبت]] شدیدتر و [[دوستی]] بیشتر باشد، مهیا شدن برای [[محبوب]] زیادتر می‌شود و فراقش دردناک‌تر می‌گردد، به گونه‌ای که [[منتظِر]]، از تمام اموری که مربوط به حفظ خودش هست، غافل می‌ماند و دردهای بزرگ و محنت‌های شدید را احساس نمی‌کند.
::::::«[[انتظار]] حالتی است نفسانی که [[آمادگی]] برای آنچه انتظارش را می‌کشیم، از آن بر می‌آید و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، پس هر [[قدر]] که [[انتظار]] شدیدتر باشد، [[آمادگی]] و مهیا شدن قوی‌تر خواهد بود، نمی‌بینی اگر مسافری داشته باشی که در [[انتظار]] مقدمش به سر می‌بری، هرچه هنگام آمدنش نزدیک‌تر شود، مهیا شدنت فزونی می‌یابد، بلکه احیاناً خوابت به [[بیداری]] مبدل می‌گردد، چون انتظارت شدید است. و همان طور که مراتب [[انتظار]] از این جهت متفاوت است از جهت [[محبت]] نسبت به کسی که در انتظارش هستی، نیز مراتب متفاوتی دارد، پس هر چه [[محبت]] شدیدتر و [[دوستی]] بیشتر باشد، مهیا شدن برای [[محبوب]] زیادتر می‌شود و فراقش دردناک‌تر می‌گردد، به گونه‌ای که [[منتظِر]]، از تمام اموری که مربوط به حفظ خودش هست، غافل می‌ماند و دردهای بزرگ و محنت‌های شدید را احساس نمی‌کند.
::::::بنابراین مؤمنی که [[منتظر]] آمدن مولایش می‌باشد، هر [[قدر]] که انتظارش شدیدتر است، تلاشش در [[آمادگی]] برای آن به وسیله [[پرهیز از گناه]] و کوشش در راه [[تهذیب نفس]] و [[پاکیزه]] کردن درون از [[صفات نکوهیده]] و به دست آوردن [[خوی‌های پسندیده]] بیشتر می‌گردد، تا به [[فیض]] [[دیدار]] مولای خویش و مشاهده [[جمال]] انورش در زمان غیبتش [[رستگار]] شود، همچنان که برای عده بسیاری از [[نیکان]] اتفاق افتاده است. لذا [[امامان معصوم]]{{عم}} - در روایاتی که خواندی و غیر آنها - به پاکیزگی صفات و [[مقید]] بودن به انجام [[طاعات]] امر فرموده‌اند. بلکه [[روایت]] پیشین [[ابوبصیر]] اشارت یا دلالت دارد بر این که [[رستگاری]] به [[مقام]] [[انتظار]] و نایل شدن به [[پاداش]] [[منتظران]]، به پرهیز و [[پروا]] از [[گناه]] و [[آراستگی]] به [[خوی‌های پسندیده]] بستگی دارد، چنان که [[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: هر آن کس که خواسته باشد از [[یاران قائم]]{{ع}} شود، باید که [[منتظر]] باشد و باید در حال [[انتظار]] به [[پرهیزکاری]] و [[خوی‌های پسندیده]] عمل نماید، که هرگاه بمیرد و [[قائم]] پس از مردنش بپاخیزد، [[پاداش]] او همچون کسی خواهد بود که دوران [[حکومت]] آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده باشد»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>.
::::::بنابراین مؤمنی که [[منتظر]] آمدن مولایش می‌باشد، هر [[قدر]] که انتظارش شدیدتر است، تلاشش در [[آمادگی]] برای آن به وسیله [[پرهیز از گناه]] و کوشش در راه [[تهذیب نفس]] و [[پاکیزه]] کردن درون از [[صفات نکوهیده]] و به دست آوردن [[خوی‌های پسندیده]] بیشتر می‌گردد، تا به [[فیض]] [[دیدار]] مولای خویش و مشاهده [[جمال]] انورش در زمان غیبتش [[رستگار]] شود، همچنان که برای عده بسیاری از [[نیکان]] اتفاق افتاده است. لذا [[امامان معصوم]]{{عم}} - در روایاتی که خواندی و غیر آنها - به پاکیزگی صفات و [[مقید]] بودن به انجام [[طاعات]] امر فرموده‌اند. بلکه [[روایت]] پیشین [[ابوبصیر]] اشارت یا دلالت دارد بر این که [[رستگاری]] به [[مقام]] [[انتظار]] و نایل شدن به [[پاداش]] [[منتظران]]، به پرهیز و [[پروا]] از [[گناه]] و [[آراستگی]] به [[خوی‌های پسندیده]] بستگی دارد، چنان که [[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: هر آن کس که خواسته باشد از [[یاران قائم]]{{ع}} شود، باید که [[منتظر]] باشد و باید در حال [[انتظار]] به [[پرهیزکاری]] و [[خوی‌های پسندیده]] عمل نماید، که هرگاه بمیرد و [[قائم]] پس از مردنش بپاخیزد، [[پاداش]] او همچون کسی خواهد بود که دوران [[حکومت]] آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده باشد»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>.
خط ۶۹: خط ۶۹:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله خامنه‌ای؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله خامنه‌ای؛
| تصویر = 11760.jpg
| تصویر = 11760.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای
::::::[[آیت‌الله]]  '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در دو کتاب  ''«[[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]»'' و ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]]  '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در دو کتاب  ''«[[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]»'' و ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[انتظار ظهور امام زمان]] {{ع}} به معنای [[انتظار]] برای پر شدن [[جهان]] از [[عدل و داد]] و [[عدالت]] برای همه [[انسان‌ها]] [و] [[انتظار]] [[رفع ظلم]] از صحنه زندگی [[بشر]] و [[انتظار]] فرا رسیدن دنیایی [[برتر]] از لحاظ معنوی و مادی است<ref>سخنرانی مقام معظم رهبری، ۸/۱۰/۱۳۷۵.</ref>.
:::::*«[[انتظار ظهور امام زمان]] {{ع}} به معنای [[انتظار]] برای پر شدن [[جهان]] از [[عدل و داد]] و [[عدالت]] برای همه [[انسان‌ها]] [و] [[انتظار]] [[رفع ظلم]] از صحنه زندگی [[بشر]] و [[انتظار]] فرا رسیدن دنیایی [[برتر]] از لحاظ معنوی و مادی است<ref>سخنرانی مقام معظم رهبری، ۸/۱۰/۱۳۷۵.</ref>.
::::::[[انتظار فرج]]... یعنی، [[انتظار]] [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]]. شما به آنچه فعلاً [[جهان]] در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتی به همین پیشرفتی هم که با [[انقلاب اسلامی]] به دست آوردید، قانع نیستید. می‌خواهید باز هم به [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]]، نزدیک‌تر بشوید. این [[انتظار فرج]] است<ref>در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.</ref>. [[انتظار فرج]]، یعنی، [[انتظار]] [[گشایش]] از کار [[انسانیت]]. امروز کار [[انسانیت]]، در گره‌های سخت، پیچیده و گره خورده است...، امروز [[فرهنگ مادی]]، به [[زور]] به [[انسان‌ها]] تحمیل شده است؛ این یک گره است. امروز در سطح [[دنیا]]، [[تبعیض]] [[انسان‌ها]] را می‌آزارد؛ این گره بزرگی است. امروز کارِ ذهنیتِ غلط، [[مردم]] [[دنیا]] را به آنجا رسانده است که فریاد عدالت‌خواه یک [[ملت]] انقلابی، در میان عربده‌های مستانه قدرت‌گرایان و قدرتمندان گم می‌شود؛ این یک گره است. امروز [[مستضعفان]] آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون‌ها [[انسان]] گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیون‌ها [[انسان]] رنگین‌پوستی که از [[ستم]] [[تبعیض]] نژادی [[رنج]] می‌برند؛ چشم امیدشان به یک فریادرس و [[نجات]] بخش است و قدرت‌های بزرگ نمی‌گذارند، ندای این [[نجات]] بخش به گوش آنها برسد؛ این یک گره است. [[فرج]]؛ یعنی، باز شدن این گره‌ها. دید را وسیع کنیم؛ به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم<ref>در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.</ref>.
::::::[[انتظار فرج]]... یعنی، [[انتظار]] [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]]. شما به آنچه فعلاً [[جهان]] در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتی به همین پیشرفتی هم که با [[انقلاب اسلامی]] به دست آوردید، قانع نیستید. می‌خواهید باز هم به [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]]، نزدیک‌تر بشوید. این [[انتظار فرج]] است<ref>در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.</ref>. [[انتظار فرج]]، یعنی، [[انتظار]] [[گشایش]] از کار [[انسانیت]]. امروز کار [[انسانیت]]، در گره‌های سخت، پیچیده و گره خورده است...، امروز [[فرهنگ مادی]]، به [[زور]] به [[انسان‌ها]] تحمیل شده است؛ این یک گره است. امروز در سطح [[دنیا]]، [[تبعیض]] [[انسان‌ها]] را می‌آزارد؛ این گره بزرگی است. امروز کارِ ذهنیتِ غلط، [[مردم]] [[دنیا]] را به آنجا رسانده است که فریاد عدالت‌خواه یک [[ملت]] انقلابی، در میان عربده‌های مستانه قدرت‌گرایان و قدرتمندان گم می‌شود؛ این یک گره است. امروز [[مستضعفان]] آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون‌ها [[انسان]] گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیون‌ها [[انسان]] رنگین‌پوستی که از [[ستم]] [[تبعیض]] نژادی [[رنج]] می‌برند؛ چشم امیدشان به یک فریادرس و [[نجات]] بخش است و قدرت‌های بزرگ نمی‌گذارند، ندای این [[نجات]] بخش به گوش آنها برسد؛ این یک گره است. [[فرج]]؛ یعنی، باز شدن این گره‌ها. دید را وسیع کنیم؛ به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم<ref>در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.</ref>.
خط ۸۱: خط ۸۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله شهید صدر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله شهید صدر؛
| تصویر = 1368171.jpg
| تصویر = 1368171.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد صدر]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید محمد صدر
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = [[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«مفهوم اسلامی گسترده و درست [[انتظار]]، عبارت است از اینکه [[انسان]] پیوسته چشم به راه روزی باشد که [[هدف]] و مقصود نهایی خدایی برآورده شود، و روزی فرا رسد که [[انسانیت]] از یک زندگانی عادلانه کامل، تحت [[رهبری]] و [[زعامت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برخوردار باشد.
::::::«مفهوم اسلامی گسترده و درست [[انتظار]]، عبارت است از اینکه [[انسان]] پیوسته چشم به راه روزی باشد که [[هدف]] و مقصود نهایی خدایی برآورده شود، و روزی فرا رسد که [[انسانیت]] از یک زندگانی عادلانه کامل، تحت [[رهبری]] و [[زعامت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برخوردار باشد.
::::::در این مفهوم گسترده تمامی [[مذاهب اسلامی]] شریک‌اند؛ زیرا بعد از آنکه دانستیم که غرض و [[هدف]] [[خداوند]] از [[آفرینش انسان]] چیست و [[روایات]] [[متواتر]] یقین‏آور را از [[رسول خدا]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} دانستیم و دیگر برای [[انکار]] وجود [[مقدس]] آن [[حضرت]] عذری و بهانه‌‏ای در پیشگاه [[خداوند متعال]] نداشتیم؛ و بعد از آنکه دانستیم که برآورده شدن این [[هدف]] فقط وابسته به [[اراده]] و خواست [[خداوند]] است و جز [[خداوند]] دیگران [[رأی]] و خواسته‌‏ای نمی‏‌توانند داشته باشند؛ بنابراین هر روز احتمال [[قیام]] شکوهمند [[حضرت مهدی]] {{ع}} و برپایی و تحقق بخشیدن به [[هدف]] بزرگ خدایی، مطرح می‌‏باشد، زیرا در هر لحظه احتمال آن می‌‏رود که [[خداوند]] [[اراده]] فرماید و [[دستور]] [[ظهور]] و [[قیام]] به آن [[حضرت]] بدهد.
::::::در این مفهوم گسترده تمامی [[مذاهب اسلامی]] شریک‌اند؛ زیرا بعد از آنکه دانستیم که غرض و [[هدف]] [[خداوند]] از [[آفرینش انسان]] چیست و [[روایات]] [[متواتر]] یقین‏آور را از [[رسول خدا]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} دانستیم و دیگر برای [[انکار]] وجود [[مقدس]] آن [[حضرت]] عذری و بهانه‌‏ای در پیشگاه [[خداوند متعال]] نداشتیم؛ و بعد از آنکه دانستیم که برآورده شدن این [[هدف]] فقط وابسته به [[اراده]] و خواست [[خداوند]] است و جز [[خداوند]] دیگران [[رأی]] و خواسته‌‏ای نمی‏‌توانند داشته باشند؛ بنابراین هر روز احتمال [[قیام]] شکوهمند [[حضرت مهدی]] {{ع}} و برپایی و تحقق بخشیدن به [[هدف]] بزرگ خدایی، مطرح می‌‏باشد، زیرا در هر لحظه احتمال آن می‌‏رود که [[خداوند]] [[اراده]] فرماید و [[دستور]] [[ظهور]] و [[قیام]] به آن [[حضرت]] بدهد.
خط ۹۲: خط ۹۲:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله مطهری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله مطهری؛
| تصویر = 600.jpg
| تصویر = 600.jpg
| پاسخ‌دهنده = مرتضی مطهری]]]]
| پاسخ‌دهنده = مرتضی مطهری
::::::[[آیت‌الله]] [[مرتضی مطهری]] در کتاب ''«[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]] [[مرتضی مطهری]] در کتاب ''«[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«[[امید]] و آرزوی تحقق این نوید کلی جهانی انسانی، در زبان [[روایات اسلامی]] "[[انتظار فرج]]" خوانده شده و [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]] شمرده شده است. اصل "[[انتظار فرج]]" از یک اصل کلی [[اسلامی]] و [[قرآنی]] دیگر [[استنتاج]] می‌شود و آن اصل "[[حرمت]] [[یأس]] از رَوح اللَّه" است.
::::::«[[امید]] و آرزوی تحقق این نوید کلی جهانی انسانی، در زبان [[روایات اسلامی]] "[[انتظار فرج]]" خوانده شده و [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]] شمرده شده است. اصل "[[انتظار فرج]]" از یک اصل کلی [[اسلامی]] و [[قرآنی]] دیگر [[استنتاج]] می‌شود و آن اصل "[[حرمت]] [[یأس]] از رَوح اللَّه" است.
::::::[[مردم]] [[مؤمن]] به [[عنایات]] [[الهی]]، هرگز و در هیچ شرایطی [[امید]] خویش را از دست نمی‌دهند و [[تسلیم]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] و بیهوده‌گرایی نمی‌گردند. چیزی که هست این "[[انتظار فرج]]" و این "عدم [[یأس]] از [[روح]] اللَّه" در مورد یک [[عنایت]] عمومی و بشری است نه شخصی یا گروهی، و بعلاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخص که به آن قطعیت داده است»<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۱۴.</ref>.
::::::[[مردم]] [[مؤمن]] به [[عنایات]] [[الهی]]، هرگز و در هیچ شرایطی [[امید]] خویش را از دست نمی‌دهند و [[تسلیم]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] و بیهوده‌گرایی نمی‌گردند. چیزی که هست این "[[انتظار فرج]]" و این "عدم [[یأس]] از [[روح]] اللَّه" در مورد یک [[عنایت]] عمومی و بشری است نه شخصی یا گروهی، و بعلاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخص که به آن قطعیت داده است»<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۱۴.</ref>.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
| تصویر = مکارم شیرازی.jpg
| تصویر = مکارم شیرازی.jpg
| پاسخ‌دهنده = ناصر مکارم شیرازی]]]]
| پاسخ‌دهنده = ناصر مکارم شیرازی
::::::[[آیت‌الله]] [[ناصر مکارم شیرازی]] در کتاب ''«[[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]] [[ناصر مکارم شیرازی]] در کتاب ''«[[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«"[[انتظار]]" یا "آینده نگری" به حالت کسی گفته می‌شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‌کند. فی المثل، بیماری که [[انتظار]] بهبودی می‌کشد، یا پدری که در [[انتظار]] بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق [[فرزند]] ناراحتند و برای وضع بهتری می‌کوشند. همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در [[انتظار]] فرونشستن بحران [[اقتصادی]] می‌باشد این دو حالت را دارد: "بیگانگی با وضع موجود" و "[[تلاش]] برای وضع بهتر".
::::::«"[[انتظار]]" یا "آینده نگری" به حالت کسی گفته می‌شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‌کند. فی المثل، بیماری که [[انتظار]] بهبودی می‌کشد، یا پدری که در [[انتظار]] بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق [[فرزند]] ناراحتند و برای وضع بهتری می‌کوشند. همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در [[انتظار]] فرونشستن بحران [[اقتصادی]] می‌باشد این دو حالت را دارد: "بیگانگی با وضع موجود" و "[[تلاش]] برای وضع بهتر".
:::::*بنابراین، مسأله [[انتظار]] [[حکومت]] [[حق]] و [[عدالت]] "[[امام مهدی|مهدی]]" و [[قیام]] [[مصلح جهانی]] در واقع مرکّب از دو عنصر است؛ عنصر "نفی" و عنصر "اثبات". عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود؛ و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۸۵.</ref>.
:::::*بنابراین، مسأله [[انتظار]] [[حکومت]] [[حق]] و [[عدالت]] "[[امام مهدی|مهدی]]" و [[قیام]] [[مصلح جهانی]] در واقع مرکّب از دو عنصر است؛ عنصر "نفی" و عنصر "اثبات". عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود؛ و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۸۵.</ref>.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. آیت‌الله جوادی آملی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. آیت‌الله جوادی آملی؛
| تصویر = 769540432.jpg
| تصویر = 769540432.jpg
| پاسخ‌دهنده = عبدالله جوادی آملی]]]]
| پاسخ‌دهنده = عبدالله جوادی آملی
::::::آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[منتظر]]: "نظر" نگاه عمیق در امر مادی یا [[معنوی]]، با چشم یا از روی [[بصیرت]] و تأمل است<ref>ر. ک: مفردات، ص ۸۱۲؛ التحقیق، ج ۱۲، ص ۱۶۶،"ن ظ ر".</ref>. "[[انتظار]]" درنگ و [[چشم‌داشت]] و توقع چیزی است<ref>ر. ک: لسان العرب،ج ۵، ص ۲۱۹؛ النهایه، ابن اثیر، ج ۵، ص ۷۸، "ن ظ ر".</ref>. به گفته برخی، واژه "[[انتظار]]" دارای گستره مفهومی فراتر از واژگان همگون آن، مانند "ترجی" ([[امید]] [[نیکی]]) و "تربص" (درنگ طولانی) و "امهال" (مکث نامشخص) است و بر [[امیدواری]] به امر شدنی دلالت دارد؛ خیر باشد یا [[شر]]؛ یقینی باشد یا نه<ref>ر. ک: الفروق فی اللغه، ص ۶۷ – ۶۸.</ref>.
::::::«[[منتظر]]: "نظر" نگاه عمیق در امر مادی یا [[معنوی]]، با چشم یا از روی [[بصیرت]] و تأمل است<ref>ر. ک: مفردات، ص ۸۱۲؛ التحقیق، ج ۱۲، ص ۱۶۶،"ن ظ ر".</ref>. "[[انتظار]]" درنگ و [[چشم‌داشت]] و توقع چیزی است<ref>ر. ک: لسان العرب،ج ۵، ص ۲۱۹؛ النهایه، ابن اثیر، ج ۵، ص ۷۸، "ن ظ ر".</ref>. به گفته برخی، واژه "[[انتظار]]" دارای گستره مفهومی فراتر از واژگان همگون آن، مانند "ترجی" ([[امید]] [[نیکی]]) و "تربص" (درنگ طولانی) و "امهال" (مکث نامشخص) است و بر [[امیدواری]] به امر شدنی دلالت دارد؛ خیر باشد یا [[شر]]؛ یقینی باشد یا نه<ref>ر. ک: الفروق فی اللغه، ص ۶۷ – ۶۸.</ref>.
::::::عنوان [[انتظار]] و ترقب، هرچند به صیغه اسم فاعل ذکر شده، مطلوب آن، محتوای صفت مشبهه است که معنای [[ثبات]] و دوام را به همراه دارد؛ یعنی من با تمام وجود و بی‌صبرانه [[دستور]] و ‌شأن شما را رصد می‌کنم، تا برابر آن، عمل و [[قیام]] کنم. [[انتظار]] و ترقب به این حد والا که از [[ثبات]] و دوام برخوردار است، هرگونه ذهول را می‌زداید و هرگونه [[غفلت]] را طرد و هرگونه اهمال و امهال را حرد می‌کند، زیرا چنین [[آمادگی]] برای [[استفاضه]] از چنان [[فیض]] و چنین ترقب برای استفاده از چنان فوز، [[مانع]] هرگونه اشتغال به مزاحم و [[ابتلاء]] به منافی خواهد بود.  
::::::عنوان [[انتظار]] و ترقب، هرچند به صیغه اسم فاعل ذکر شده، مطلوب آن، محتوای صفت مشبهه است که معنای [[ثبات]] و دوام را به همراه دارد؛ یعنی من با تمام وجود و بی‌صبرانه [[دستور]] و ‌شأن شما را رصد می‌کنم، تا برابر آن، عمل و [[قیام]] کنم. [[انتظار]] و ترقب به این حد والا که از [[ثبات]] و دوام برخوردار است، هرگونه ذهول را می‌زداید و هرگونه [[غفلت]] را طرد و هرگونه اهمال و امهال را حرد می‌کند، زیرا چنین [[آمادگی]] برای [[استفاضه]] از چنان [[فیض]] و چنین ترقب برای استفاده از چنان فوز، [[مانع]] هرگونه اشتغال به مزاحم و [[ابتلاء]] به منافی خواهد بود.  
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛
| تصویر = 11046759983.jpg
| تصویر = 11046759983.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو و یا "[[انتظار فرج]]"، یکی از مفاهیم پُرتکرار در [[احادیث]] است. این مفهوم، به گونه‌های متفاوت زیر، در [[آیات]] و [[احادیث]] آمده است:
::::::«[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو و یا "[[انتظار فرج]]"، یکی از مفاهیم پُرتکرار در [[احادیث]] است. این مفهوم، به گونه‌های متفاوت زیر، در [[آیات]] و [[احادیث]] آمده است:
::::::۱. "[[انتظار فرج]]" گاه به گونه مطلق و برای دمیدن [[روح]] [[امید]] در [[مردم]] و القای روحیه [[پایداری]] و [[صبر]] در برابر مشکلات در همه زمینه‌ها به کار رفته است. [[آیه]] شریف: {{متن قرآن|فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>«به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵.</ref>؛ به درستی که با دشواری، آسانی است" و احادیثی همچون: {{عربی|"انتِظارُ الفَرَجِ بِالصبرِ عِبادَةٌ"}}<ref>ر.ک: ح ۹۰۶.</ref>؛ [[انتظار]] فَرَج با [[شکیبایی]]، [[عبادت]] است" و یا {{عربی|"أفضَلُ العِبادَةِ انتِظارُ الفَرَجِ"}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۰، ح ۹۱۰.</ref>؛ [[برترین]] [[عبادت]]، [[انتظار فرج]] است"، به این مفهوم اشاره دارند. زاویه دید این [[احادیث]]، به [[انتظار]] فَرَج [[امام عصر]] {{ع}} منحصر نیست؛ بلکه تمام رفتارهای [[انسان]] در حوزه‌های گوناگون را شامل می‌شود. زندگی، همراه با مشکلات و سختی‌هاست و به [[صبر]] و [[پایداری]] همراه با [[امید]] به آینده‌ای روشن نیاز دارد تا [[شادابی]] و نشاطِ [[روح]] و روان را سبب شود. [[قاضی]] تنوخی (م ۳۸۴ ق) با استفاده از [[آیات]]، [[احادیث]]، حکایات و اشعار زیبا، کتابی با عنوان الفرج بعد الشدة نگاشته که دستمایه نویسندگان و [[شاعران]] پس از خود قرار گرفته است.
::::::۱. "[[انتظار فرج]]" گاه به گونه مطلق و برای دمیدن [[روح]] [[امید]] در [[مردم]] و القای روحیه [[پایداری]] و [[صبر]] در برابر مشکلات در همه زمینه‌ها به کار رفته است. [[آیه]] شریف: {{متن قرآن|فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>«به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵.</ref>؛ به درستی که با دشواری، آسانی است" و احادیثی همچون: {{عربی|"انتِظارُ الفَرَجِ بِالصبرِ عِبادَةٌ"}}<ref>ر.ک: ح ۹۰۶.</ref>؛ [[انتظار]] فَرَج با [[شکیبایی]]، [[عبادت]] است" و یا {{عربی|"أفضَلُ العِبادَةِ انتِظارُ الفَرَجِ"}}<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۰، ح ۹۱۰.</ref>؛ [[برترین]] [[عبادت]]، [[انتظار فرج]] است"، به این مفهوم اشاره دارند. زاویه دید این [[احادیث]]، به [[انتظار]] فَرَج [[امام عصر]] {{ع}} منحصر نیست؛ بلکه تمام رفتارهای [[انسان]] در حوزه‌های گوناگون را شامل می‌شود. زندگی، همراه با مشکلات و سختی‌هاست و به [[صبر]] و [[پایداری]] همراه با [[امید]] به آینده‌ای روشن نیاز دارد تا [[شادابی]] و نشاطِ [[روح]] و روان را سبب شود. [[قاضی]] تنوخی (م ۳۸۴ ق) با استفاده از [[آیات]]، [[احادیث]]، حکایات و اشعار زیبا، کتابی با عنوان الفرج بعد الشدة نگاشته که دستمایه نویسندگان و [[شاعران]] پس از خود قرار گرفته است.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. آیت‌الله حکیم؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. آیت‌الله حکیم؛
| تصویر = 11518.jpg
| تصویر = 11518.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید منذر حکیم]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید منذر حکیم
::::::[[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] عبارت از: "حالتی روحی است که پیامدش، آماده شدن برای چیزی است که انتظارش را می‌کشیم و ضدش [[ناامیدی]] است. پس هرچه [[انتظار]] شدیدتر باشد، [[آمادگی]] برای رسیدن به مطلوب بیشتر خواهد بود. دیده‌اید که چون هنگام بازگشت مسافری فرا می‌رسد هرچه به زمان آمدنش نزدیکتر می‌شوید، [[آمادگی]] شما برای آمدنش بیشتر می‌شود؛ بلکه ممکن است شدت [[انتظار]] [[خواب]] را از چشمانتان برباید؟
::::::«[[انتظار]] عبارت از: "حالتی روحی است که پیامدش، آماده شدن برای چیزی است که انتظارش را می‌کشیم و ضدش [[ناامیدی]] است. پس هرچه [[انتظار]] شدیدتر باشد، [[آمادگی]] برای رسیدن به مطلوب بیشتر خواهد بود. دیده‌اید که چون هنگام بازگشت مسافری فرا می‌رسد هرچه به زمان آمدنش نزدیکتر می‌شوید، [[آمادگی]] شما برای آمدنش بیشتر می‌شود؛ بلکه ممکن است شدت [[انتظار]] [[خواب]] را از چشمانتان برباید؟
::::::همان گونه که [[انتظار]] از این نظر دارای شدت و ضعف است، از حیث [[میزان]] [[محبت]] به شخص مورد [[انتظار]] نیز متفاوت است و هرچه [[محبت]] [[منتظِر]] به [[منتظَر]] بیشتر باشد، [[آمادگی]] او برای [[دیدار]] [[محبوب]] بیشتر، و فراقش دردناکتر خواهد بود، بدان سان که ممکن است [[منتظِر]] را از اموری که با حفظ جانش ارتباط دارد غافل کرده، ابداً توجهی به دردهای جانکاه و مصیبت‌های شدیدی که در این راه بدو می‌رسد نکند. پس هر چه [[اشتیاق]] مؤمنی که [[منتظر]] مولای خویش است به مولا بیشتر می‌شود، کوشش‌های او هم در راه آماده ساختن خود برای آمدن مولا بیشتر می‌شود؛ [[آمادگی]] به وسیله [[ورع]] و [[پرهیزگاری]]، [[تلاش]] در راه [[تهذیب نفس]]، دوری گزیدن از [[اخلاق]] ناپسند و آراستگی به [[اخلاق]] [[پسندیده]]، تا بدین وسیله حتی در [[زمان غیبت]] نیز به [[سعادت]] [[دیدار]] و مشاهده [[جمال]] مولایش نایل آید.
::::::همان گونه که [[انتظار]] از این نظر دارای شدت و ضعف است، از حیث [[میزان]] [[محبت]] به شخص مورد [[انتظار]] نیز متفاوت است و هرچه [[محبت]] [[منتظِر]] به [[منتظَر]] بیشتر باشد، [[آمادگی]] او برای [[دیدار]] [[محبوب]] بیشتر، و فراقش دردناکتر خواهد بود، بدان سان که ممکن است [[منتظِر]] را از اموری که با حفظ جانش ارتباط دارد غافل کرده، ابداً توجهی به دردهای جانکاه و مصیبت‌های شدیدی که در این راه بدو می‌رسد نکند. پس هر چه [[اشتیاق]] مؤمنی که [[منتظر]] مولای خویش است به مولا بیشتر می‌شود، کوشش‌های او هم در راه آماده ساختن خود برای آمدن مولا بیشتر می‌شود؛ [[آمادگی]] به وسیله [[ورع]] و [[پرهیزگاری]]، [[تلاش]] در راه [[تهذیب نفس]]، دوری گزیدن از [[اخلاق]] ناپسند و آراستگی به [[اخلاق]] [[پسندیده]]، تا بدین وسیله حتی در [[زمان غیبت]] نیز به [[سعادت]] [[دیدار]] و مشاهده [[جمال]] مولایش نایل آید.
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. آیت‌الله آصفی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. آیت‌الله آصفی؛
| تصویر = 151910.jpg
| تصویر = 151910.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد مهدی آصفی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد مهدی آصفی
::::::آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[انتظار]]، مفهومی [[اسلامی]] و ارزشی [[فرهنگی]] است که از آن، [[رفتار]] [[فرهنگی]] معینی سرچشمه می‌گیرد. [[مردم]] گاهی از [[انتظار]]، برداشت منفی می‌کنند که در این صورت، [[انتظار]] به مفهومی برای تخدیر و مانعی برای حرکت تبدیل می‌شود و گاهی نیز از آن برداشت مثبت دارند که در این صورت، عاملی برای حرکت، [[قیام]] و انگیزش در [[زندگی]] [[مردم]] خواهد بود. "[[انتظار]]"، [[فرهنگ]] است و مفهومی [[فرهنگی]] که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]]، دخالت مؤثر و فعالی دارد و در ترسیم خط [[سیاسی]] ما برای حال و [[آینده]]، تأثیرگذار است<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۱.</ref>.
:::::*«[[انتظار]]، مفهومی [[اسلامی]] و ارزشی [[فرهنگی]] است که از آن، [[رفتار]] [[فرهنگی]] معینی سرچشمه می‌گیرد. [[مردم]] گاهی از [[انتظار]]، برداشت منفی می‌کنند که در این صورت، [[انتظار]] به مفهومی برای تخدیر و مانعی برای حرکت تبدیل می‌شود و گاهی نیز از آن برداشت مثبت دارند که در این صورت، عاملی برای حرکت، [[قیام]] و انگیزش در [[زندگی]] [[مردم]] خواهد بود. "[[انتظار]]"، [[فرهنگ]] است و مفهومی [[فرهنگی]] که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]]، دخالت مؤثر و فعالی دارد و در ترسیم خط [[سیاسی]] ما برای حال و [[آینده]]، تأثیرگذار است<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۱.</ref>.
:::::*[[خطا]] است که از واژه [[انتظار]]، مترصد بودن منفی را بفهمیم؛ بی‌آنکه خود نقش منفی یا مثبتی در آنها داشته باشیم؛ همان‌گونه که چشم [[انتظار]] [[خسوف]] ماه یا [[کسوف]] [[خورشید]] می‌مانیم. بنابراین [[تفسیر]] صحیح آن است که [[انتظار]]، "حرکت"، "کار"، "تلاش" و "عمل" است»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۵.</ref>.
:::::*[[خطا]] است که از واژه [[انتظار]]، مترصد بودن منفی را بفهمیم؛ بی‌آنکه خود نقش منفی یا مثبتی در آنها داشته باشیم؛ همان‌گونه که چشم [[انتظار]] [[خسوف]] ماه یا [[کسوف]] [[خورشید]] می‌مانیم. بنابراین [[تفسیر]] صحیح آن است که [[انتظار]]، "حرکت"، "کار"، "تلاش" و "عمل" است»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۵.</ref>.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. آیت الله فضلی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. آیت الله فضلی؛
| تصویر = 151907.jpg
| تصویر = 151907.jpg
| پاسخ‌دهنده = عبدالهادی فضلی]]]]
| پاسخ‌دهنده = عبدالهادی فضلی
::::::آیت الله دکتر '''[[عبدالهادی فضلی]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت الله دکتر '''[[عبدالهادی فضلی]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«آن‌چه که در این رابطه از [[روایات]] به دست می‌آید این است که مراد و مقصود از [[انتظار]]، [[وجوب]] [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] [[امام]] [[منتظر]]{{ع}} است.  
::::::«آن‌چه که در این رابطه از [[روایات]] به دست می‌آید این است که مراد و مقصود از [[انتظار]]، [[وجوب]] [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] [[امام]] [[منتظر]]{{ع}} است.  
:::::#از [[پیامبر]] [[روایت]] شده است که: "مردی [[قیام]] می‌کند که به [[آل محمد]]{{صل}} (یا اینکه فرمود [[قدرت]] می‌دهد) همان‌گونه که [[قریش]] برای [[رسول خدا]]{{صل}} [[قدرت]] دادند، بر هر مؤمنی [[واجب]] است که او را [[یاری]] کند (یا فرمود: دعوتش را بپذیرد)<ref>{{متن حدیث|"مَا رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ{{صل}}: يَخْرُجُ رَجُلٌ يُوطِي، (او قال: يُمَكِّنُ) لآلِ مُحَمَّدٍ كما مكنت قُرَيْشٌ لِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَجَبَ عَلَی كُلِّ مَوْمِنٍ نَصَرَهُ او قال: اجابته..."}}.</ref>  
:::::#از [[پیامبر]] [[روایت]] شده است که: "مردی [[قیام]] می‌کند که به [[آل محمد]]{{صل}} (یا اینکه فرمود [[قدرت]] می‌دهد) همان‌گونه که [[قریش]] برای [[رسول خدا]]{{صل}} [[قدرت]] دادند، بر هر مؤمنی [[واجب]] است که او را [[یاری]] کند (یا فرمود: دعوتش را بپذیرد)<ref>{{متن حدیث|"مَا رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ{{صل}}: يَخْرُجُ رَجُلٌ يُوطِي، (او قال: يُمَكِّنُ) لآلِ مُحَمَّدٍ كما مكنت قُرَيْشٌ لِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَجَبَ عَلَی كُلِّ مَوْمِنٍ نَصَرَهُ او قال: اجابته..."}}.</ref>  
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. آیت‌الله سید محسن خرازی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. آیت‌الله سید محسن خرازی؛
| تصویر = 136882.jpg
| تصویر = 136882.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محسن خرازی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید محسن خرازی
::::::آیت‌الله '''[[سید محسن خرازی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی (مقاله)|انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید محسن خرازی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی (مقاله)|انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در [[روایات]] بسیاری مورد ترتیب قرار گرفته و بسیار بر آن تأکید شده است و با دقت، معلوم می‌‌شود که تأکیدهای به خصوص و شدیدی است؛ مثلا از علمای [[عامه]] [[نقل]] شده که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}. آیا ترغیب از این بالاتر امکان دارد؟! این چه حقیقتی است که چنین ارزشی دارد؟ باز در [[روایت]] منقول از علمای [[شیعه]] آمده است:
::::::«[[انتظار]] در [[روایات]] بسیاری مورد ترتیب قرار گرفته و بسیار بر آن تأکید شده است و با دقت، معلوم می‌‌شود که تأکیدهای به خصوص و شدیدی است؛ مثلا از علمای [[عامه]] [[نقل]] شده که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}. آیا ترغیب از این بالاتر امکان دارد؟! این چه حقیقتی است که چنین ارزشی دارد؟ باز در [[روایت]] منقول از علمای [[شیعه]] آمده است:
::::::{{متن حدیث| أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ [[برترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار]] فرجی است که از [[ناحیه]] [[خداوند]] خواهد رسید. از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] شده:{{متن حدیث| انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛  
::::::{{متن حدیث| أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ [[برترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار]] فرجی است که از [[ناحیه]] [[خداوند]] خواهد رسید. از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] شده:{{متن حدیث| انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛  
خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
| تصویر = 11736.jpg
| تصویر = 11736.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد فاضل لنکرانی
::::::[[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]]، یکی از [[برترین]] [[عبادات]] است؛ چه این‌که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این زمینه با استفاده از تعابیر مختلفی، فرموده‌اند: {{عربی|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ {{عربی|"أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌ عِبَادَةٌ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ جِهَادِ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>. به عبارت دیگر، گویا [[پیامبر خدا]] {{صل}} با استفاده از این تعابیر در مورد [[انتظار]]، به حرکت آفرینی [[انتظار]] نظر دارند، گویا ایشان بر آن هستند که [[انتظار]] را به عنوان عامل [[پویایی]] و رشد و پشتوانه حرکت به سوی [[خدا]] معرفی نمایند.
::::::«[[انتظار فرج]]، یکی از [[برترین]] [[عبادات]] است؛ چه این‌که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این زمینه با استفاده از تعابیر مختلفی، فرموده‌اند: {{عربی|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ {{عربی|"أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌ عِبَادَةٌ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ جِهَادِ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>. به عبارت دیگر، گویا [[پیامبر خدا]] {{صل}} با استفاده از این تعابیر در مورد [[انتظار]]، به حرکت آفرینی [[انتظار]] نظر دارند، گویا ایشان بر آن هستند که [[انتظار]] را به عنوان عامل [[پویایی]] و رشد و پشتوانه حرکت به سوی [[خدا]] معرفی نمایند.
::::::پس [[انتظار فرج]] در این [[مکتب]]:
::::::پس [[انتظار فرج]] در این [[مکتب]]:
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
| تصویر = 639225282.jpg
| تصویر = 639225282.jpg
| پاسخ‌دهنده = محسن قرائتی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محسن قرائتی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] دو معنا دارد: مثبت و منفی.
::::::«[[انتظار]] دو معنا دارد: مثبت و منفی.
:::::*معنای مثبت [[انتظار]] آن است که نظام‌های بشری را نپذیریم. چون نظام‌ها، سران و [[قوانین]] آن‌ها برخاسته از [[هوس]]، با تکیه بر [[ظلم]]، [[قوانین]] سست و ناقص می‌باشد.
:::::*معنای مثبت [[انتظار]] آن است که نظام‌های بشری را نپذیریم. چون نظام‌ها، سران و [[قوانین]] آن‌ها برخاسته از [[هوس]]، با تکیه بر [[ظلم]]، [[قوانین]] سست و ناقص می‌باشد.
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
| تصویر = 13681056.jpg
| تصویر = 13681056.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر موسوی‌نسب
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«۱. '''[[انتظار]] در لغت:''' به معنای چشم‌براه بودن، دیده‌‏بانی، درنگ در امور و نوعی [[امید]] بستن به آینده است، و [[منتظر]] به کسی گفته می‌شود که از وضع حاضر و موجود [[راضی]] نیست و برای وضع بهتری در [[تلاش]] است<ref>التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
::::::«۱. '''[[انتظار]] در لغت:''' به معنای چشم‌براه بودن، دیده‌‏بانی، درنگ در امور و نوعی [[امید]] بستن به آینده است، و [[منتظر]] به کسی گفته می‌شود که از وضع حاضر و موجود [[راضی]] نیست و برای وضع بهتری در [[تلاش]] است<ref>التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
::::::۲. '''[[انتظار]] در اصطلاح:''' عبارت است از چشم‌براهی برای آینده‌ای که در آن [[ظلم]] و [[ستم]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] نباشد و [[جهان]] از همه زشتی‌ها رهایی یابد و [[عدالت]] در سراسر [[جهان]] [[حاکم]] باشد.
::::::۲. '''[[انتظار]] در اصطلاح:''' عبارت است از چشم‌براهی برای آینده‌ای که در آن [[ظلم]] و [[ستم]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] نباشد و [[جهان]] از همه زشتی‌ها رهایی یابد و [[عدالت]] در سراسر [[جهان]] [[حاکم]] باشد.
خط ۲۳۲: خط ۲۳۲:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
| تصویر = Pic259.jpg
| تصویر = Pic259.jpg
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت]]]]
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] یعنی چشم‌داشتن و چشم به راه بودن<ref>ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه «انتظار».</ref>. [[انتظار]]، چشم به راه بودن است و این چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن [[ارزش]] می‌یابد و آثار و پیامدهایی دارد. [[انتظار]] تنها یک حالت روحی و درونی نیست؛ بلکه از درون به بیرون سرایت می‌کند و حرکت و [[اقدام]] را می‌آفریند. به همین [[دلیل]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]]، یک عمل و بلکه [[بهترین]] اعمال، معرفی شده است. [[انتظار]] به "[[منتظر]]" شکل می‌دهد و به کارها و تلاش‌های او جهت خاصی می‌بخشد.
::::::«[[انتظار]] یعنی چشم‌داشتن و چشم به راه بودن<ref>ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه «انتظار».</ref>. [[انتظار]]، چشم به راه بودن است و این چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن [[ارزش]] می‌یابد و آثار و پیامدهایی دارد. [[انتظار]] تنها یک حالت روحی و درونی نیست؛ بلکه از درون به بیرون سرایت می‌کند و حرکت و [[اقدام]] را می‌آفریند. به همین [[دلیل]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]]، یک عمل و بلکه [[بهترین]] اعمال، معرفی شده است. [[انتظار]] به "[[منتظر]]" شکل می‌دهد و به کارها و تلاش‌های او جهت خاصی می‌بخشد.
::::::[[انتظار]]، مفهومی اسلامی و ارزشی [[فرهنگی]] است که از آن، [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی سرچشمه می‌گیرد. [[مردم]] گاهی از [[انتظار]]، برداشت منفی می‌کنند که در این صورت، [[انتظار]] به مفهومی برای تخدیر و مانعی برای حرکت تبدیل می‌شود و گاهی نیز از آن برداشت مثبت دارند که در این صورت، عاملی برای حرکت، [[قیام]] و انگیزش در زندگی [[مردم]] خواهد بود.
::::::[[انتظار]]، مفهومی اسلامی و ارزشی [[فرهنگی]] است که از آن، [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی سرچشمه می‌گیرد. [[مردم]] گاهی از [[انتظار]]، برداشت منفی می‌کنند که در این صورت، [[انتظار]] به مفهومی برای تخدیر و مانعی برای حرکت تبدیل می‌شود و گاهی نیز از آن برداشت مثبت دارند که در این صورت، عاملی برای حرکت، [[قیام]] و انگیزش در زندگی [[مردم]] خواهد بود.
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
| تصویر = 1368299.jpg
| تصویر = 1368299.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی رضا رجالی تهرانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = علی رضا رجالی تهرانی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«یکی از مهمترین و پرارزشترین [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] [[موعود]] [[جهان]] مسأله [[انتظار]] است. [[انتظار]] در لغت به‏‌معنای [[انتظار]] کشیدن و مراقب بودن است، و معمولا به حالت کسی گفته می‏‌‏شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‏‌‏کند. مثلا بیماری که [[انتظار]] بهبودی می‏‌شد، یا پدری که در [[انتظار]] بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق [[فرزند]] ناراحتند و برای وضع بهتری می‏‌‏کوشند. بنابراین مسئله [[انتظار]] [[حکومت]] [[حق]] و [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} و [[قیام]] [[مصلح جهانی]]، در واقع مرکب از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات؛ عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود، و عنصر اثبات خواهان وضع بهتر بودن است.
::::::«یکی از مهمترین و پرارزشترین [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] [[موعود]] [[جهان]] مسأله [[انتظار]] است. [[انتظار]] در لغت به‏‌معنای [[انتظار]] کشیدن و مراقب بودن است، و معمولا به حالت کسی گفته می‏‌‏شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‏‌‏کند. مثلا بیماری که [[انتظار]] بهبودی می‏‌شد، یا پدری که در [[انتظار]] بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق [[فرزند]] ناراحتند و برای وضع بهتری می‏‌‏کوشند. بنابراین مسئله [[انتظار]] [[حکومت]] [[حق]] و [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} و [[قیام]] [[مصلح جهانی]]، در واقع مرکب از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات؛ عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود، و عنصر اثبات خواهان وضع بهتر بودن است.
:::::*باتوجه به‏ معنای لغوی [[انتظار]]، گاهی چنین تصوّر می‏‌‏شود که [[وظیفه]] ما، در [[دوران غیبت]]، تنها آن است که به [[انتظار]] روزی بنشینیم که [[امام]] [[منتظر]] {{ع}} بیاید، [[کفر]] را از بین ببرد و [[اسلام]] و [[مسلمین]] بتوانند در سایه [[قیام]] او در امن و [[امان]] زندگی کنند. و ما، در دوران زندگانی خود، به منظور برقرار کردن [[حکومت اسلامی]]، در تمام زمینه‏‌ها به ‏ویژه در [[امور سیاسی]]، هیچ‏گونه [[مسئولیت]] دینی برای [[قیام]] نداریم، چراکه برقرار ساختن [[حکومت]] همه جانبه اسلامی، [[وظیفه]] [[امام مهدی|امام منتظر]] {{ع}} است، پس ما اکنون مکلّف به [[قیام]] نیستیم. بعضی خیال کرده‏‌اند که این [[عقیده]] [[شیعه]] است و با این‏گونه توهّم‏‌های بی‏جا، [[اعتقاد]] [[شیعه]] به [[امام زمان]] {{ع}} را که [[فکری]] سازنده و انقلابی است به اندیشه‌‏ای تخدیرکننده تبدیل کرده‏‌اند تا به بهانه‌‏های واهی خود را از زیر بار [[مسئولیت]] [[قیام]]، بر ضدّ [[باطل]] بیرون کشند. امّا وقتی که درست تحقیق کنیم، متوجّه می‏‌‏شویم که علّت این توهّم‌‏های نابجا، این است که [[مخالفان]] [[شیعه]]، یا نمی‏‌‏خواهند [[حقّ]] را [[درک]] کنند، و یا این‏که درست نمی‏‌فهمند، چراکه وقتی ما کلمه [[انتظار]] را در معنای واقعی‏اش یکی از لوازم [[اعتقاد]] به [[امام]] بدانیم با این‏گونه توهّمات بسیار منافات خواهد داشت، و با [[حقیقت]] [[اعتقاد]] اسلامی که [[عقیده]] به [[امامت]] را جزء مهمّی از اجزای خود می‏‌‏داند، در تضاد خواهد بود.
:::::*باتوجه به‏ معنای لغوی [[انتظار]]، گاهی چنین تصوّر می‏‌‏شود که [[وظیفه]] ما، در [[دوران غیبت]]، تنها آن است که به [[انتظار]] روزی بنشینیم که [[امام]] [[منتظر]] {{ع}} بیاید، [[کفر]] را از بین ببرد و [[اسلام]] و [[مسلمین]] بتوانند در سایه [[قیام]] او در امن و [[امان]] زندگی کنند. و ما، در دوران زندگانی خود، به منظور برقرار کردن [[حکومت اسلامی]]، در تمام زمینه‏‌ها به ‏ویژه در [[امور سیاسی]]، هیچ‏گونه [[مسئولیت]] دینی برای [[قیام]] نداریم، چراکه برقرار ساختن [[حکومت]] همه جانبه اسلامی، [[وظیفه]] [[امام مهدی|امام منتظر]] {{ع}} است، پس ما اکنون مکلّف به [[قیام]] نیستیم. بعضی خیال کرده‏‌اند که این [[عقیده]] [[شیعه]] است و با این‏گونه توهّم‏‌های بی‏جا، [[اعتقاد]] [[شیعه]] به [[امام زمان]] {{ع}} را که [[فکری]] سازنده و انقلابی است به اندیشه‌‏ای تخدیرکننده تبدیل کرده‏‌اند تا به بهانه‌‏های واهی خود را از زیر بار [[مسئولیت]] [[قیام]]، بر ضدّ [[باطل]] بیرون کشند. امّا وقتی که درست تحقیق کنیم، متوجّه می‏‌‏شویم که علّت این توهّم‌‏های نابجا، این است که [[مخالفان]] [[شیعه]]، یا نمی‏‌‏خواهند [[حقّ]] را [[درک]] کنند، و یا این‏که درست نمی‏‌فهمند، چراکه وقتی ما کلمه [[انتظار]] را در معنای واقعی‏اش یکی از لوازم [[اعتقاد]] به [[امام]] بدانیم با این‏گونه توهّمات بسیار منافات خواهد داشت، و با [[حقیقت]] [[اعتقاد]] اسلامی که [[عقیده]] به [[امامت]] را جزء مهمّی از اجزای خود می‏‌‏داند، در تضاد خواهد بود.
خط ۲۵۴: خط ۲۵۴:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
| تصویر = 136863.JPG
| تصویر = 136863.JPG
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان]]]]
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::*«"[[انتظار]]"، در لغت به معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] است<ref> ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار.</ref> و در اصطلاح [[مهدویت]] به معنای چشم‌به‌راه آمدن واپسین [[ذخیره الهی]] و برپایی [[حکومت]] [[عدل و قسط]] در سراسر [[گیتی]] آمده است. به بیان دیگر: "[[انتظار]] کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] "[[انسان‌ها]]" برای آنچه [[انتظار]] دارند، می‌شود و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هرچه [[انتظار]] بیشتر و شعله آن فروزان‌تر و پرفروغ‌تر باشد، تحرک و [[پویایی]] [[انسان]] و در نتیجه آمادگی‌اش نیز بیشتر خواهد بود. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم‌به‌راه آمدن او باشی، هرچه زمان رسیدن نزدیک‌تر شود، [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می‌یابد ..."<ref> ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref>. البته در خاستگاه این حالت، دیدگاه‌های متفاوتی مطرح شده است. یکی از نویسندگان معاصر با بیان اینکه برخی [[دوست]] دارند حالت [[انتظار]] را یک مسأله روانی ناشی از حرمان در اقشار محروم [[جامعه]] و [[تاریخ]] [[تفسیر]] کنند و حالت فرار- از واقعیت گران‌بار با مشقّت‌ها- به سوی تصوّر آینده‌ای که محرومان در آن بتوانند تمام [[حقوق]] از دست رفته و سیادتشان را بازپس گیرند. نوشته است: این گمانه، نوعی خیال بافی یا گریز از دامن واقعیت به آغوش تخیل است. ایشان پس از این در دیدگاه یاد شده مناقشه نموده، می‌نویسد: بی‌گمان، هنگامی که در پیشینه تاریخی مسأله، نظر کنیم و گستره وسیع نفوذ آن را در [[عقاید]] دینی معروف [[تاریخ]] [[انسان]] بنگریم، چنین توجیهی برای مسأله [[انتظار]] کاملا غیر علمی و بی‌پایه خواهد بود. مسأله [[انتظار]] از محدوده [[دین]] فراتر رفته و [[مذاهب]] و رویکردهای غیر دینی نظیر مارکسیسم را نیز شامل شده است. چنان که "[[برتراند راسل]]" می‌گوید: "[[انتظار]]، تنها به [[ادیان]] تعلّق ندارد، بلکه مکاتب و [[مذاهب]] نیز [[ظهور]] نجات‌بخشی که [[عدل]] را بگستراند و [[عدالت]] را تحقق بخشد، [[انتظار]] می‌کشند"<ref> فصلنامه انتظار، ج ۶، محمّد مهدی آصفی، مقاله انتظار پویا.</ref>. امّا "[[فرج]]" به معنای [[گشایش]] است؛ گشایشی که [[امید]] امیدواران است و به [[یقین]] تحقق‌پذیر است و [[ناامیدی]] در آن راه ندارد، و ممکن است طول بکشد. ولی طول کشیدن تحقّق مطلوب، از لوازم امیدهای بزرگ است. امیدهای کوچک به زودی تحقق‌پذیرند و [[امید]]، هرچه بزرگتر باشد، تحقق دیرتر و دراز مدت‌تری دارد، به خصوص اگر بزرگترین امیدها باشد که مقصود همان [[فرج]] است. و آن [[گشایش]] برای همه خلق و سیادت [[عدل]] و داد برای همیشه، در [[جهان]] است<ref> ر. ک: سید رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۸۶.</ref>. امّا [[احادیث]] [[انتظار]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نزد [[شیعه]] [[امامیه]]، فراوان است که دست‌های از آنها از طرق صحیح به ما رسیده است. در روایاتی که سخن از [[انتظار]] گفته‌اند، به دو دسته [[روایت]] برمی‌خوریم:
::::::*«"[[انتظار]]"، در لغت به معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] است<ref> ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار.</ref> و در اصطلاح [[مهدویت]] به معنای چشم‌به‌راه آمدن واپسین [[ذخیره الهی]] و برپایی [[حکومت]] [[عدل و قسط]] در سراسر [[گیتی]] آمده است. به بیان دیگر: "[[انتظار]] کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] "[[انسان‌ها]]" برای آنچه [[انتظار]] دارند، می‌شود و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هرچه [[انتظار]] بیشتر و شعله آن فروزان‌تر و پرفروغ‌تر باشد، تحرک و [[پویایی]] [[انسان]] و در نتیجه آمادگی‌اش نیز بیشتر خواهد بود. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم‌به‌راه آمدن او باشی، هرچه زمان رسیدن نزدیک‌تر شود، [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می‌یابد ..."<ref> ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref>. البته در خاستگاه این حالت، دیدگاه‌های متفاوتی مطرح شده است. یکی از نویسندگان معاصر با بیان اینکه برخی [[دوست]] دارند حالت [[انتظار]] را یک مسأله روانی ناشی از حرمان در اقشار محروم [[جامعه]] و [[تاریخ]] [[تفسیر]] کنند و حالت فرار- از واقعیت گران‌بار با مشقّت‌ها- به سوی تصوّر آینده‌ای که محرومان در آن بتوانند تمام [[حقوق]] از دست رفته و سیادتشان را بازپس گیرند. نوشته است: این گمانه، نوعی خیال بافی یا گریز از دامن واقعیت به آغوش تخیل است. ایشان پس از این در دیدگاه یاد شده مناقشه نموده، می‌نویسد: بی‌گمان، هنگامی که در پیشینه تاریخی مسأله، نظر کنیم و گستره وسیع نفوذ آن را در [[عقاید]] دینی معروف [[تاریخ]] [[انسان]] بنگریم، چنین توجیهی برای مسأله [[انتظار]] کاملا غیر علمی و بی‌پایه خواهد بود. مسأله [[انتظار]] از محدوده [[دین]] فراتر رفته و [[مذاهب]] و رویکردهای غیر دینی نظیر مارکسیسم را نیز شامل شده است. چنان که "[[برتراند راسل]]" می‌گوید: "[[انتظار]]، تنها به [[ادیان]] تعلّق ندارد، بلکه مکاتب و [[مذاهب]] نیز [[ظهور]] نجات‌بخشی که [[عدل]] را بگستراند و [[عدالت]] را تحقق بخشد، [[انتظار]] می‌کشند"<ref> فصلنامه انتظار، ج ۶، محمّد مهدی آصفی، مقاله انتظار پویا.</ref>. امّا "[[فرج]]" به معنای [[گشایش]] است؛ گشایشی که [[امید]] امیدواران است و به [[یقین]] تحقق‌پذیر است و [[ناامیدی]] در آن راه ندارد، و ممکن است طول بکشد. ولی طول کشیدن تحقّق مطلوب، از لوازم امیدهای بزرگ است. امیدهای کوچک به زودی تحقق‌پذیرند و [[امید]]، هرچه بزرگتر باشد، تحقق دیرتر و دراز مدت‌تری دارد، به خصوص اگر بزرگترین امیدها باشد که مقصود همان [[فرج]] است. و آن [[گشایش]] برای همه خلق و سیادت [[عدل]] و داد برای همیشه، در [[جهان]] است<ref> ر. ک: سید رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۸۶.</ref>. امّا [[احادیث]] [[انتظار]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نزد [[شیعه]] [[امامیه]]، فراوان است که دست‌های از آنها از طرق صحیح به ما رسیده است. در روایاتی که سخن از [[انتظار]] گفته‌اند، به دو دسته [[روایت]] برمی‌خوریم:
::::#روایت‌هایی که سخن از [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] به معنای عام و کلی به میان آورده است؛ در این معنا، [[آموزه‌های دینی]] بر آن است تا افزون بر بیان [[فضیلت]] "[[گشایش]] عمومی" و [[امید]] به آینده، [[یأس]] و [[نومیدی]] را نیز مورد [[نکوهش]] قرار داده، از ورود آن به [[جوامع بشری]] جلوگیری نماید. اهتمام [[آموزه‌های اسلامی]] در بیان معنای عام [[انتظار]] و [[امید]] تا بدان حد بوده که گاهی از آن به عنوان [[عبادت]] یاد نموده. [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ عِبَادَةٌ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.</ref>. همان [[حضرت]] فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۷. همچنین ر. ک: سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۶۵.</ref> گاهی پا از همه آنچه گفته شد، فراتر نهاده شده و از آن به عنوان [[برترین]] کارهای [[امت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}} یاد می‌شود<ref>{{عربی|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۳۶؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۴.</ref> گاهی هم به آثار وضعی [[انتظار]] اشاره شده، خود [[انتظار فرج]] نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] معرفی گشته است<ref> در این باره امام سجّاد{{ع}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ الْفَرَجِ‏‏‏"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۹.</ref> و سرانجام از آن به عنوان [[برترین]] [[جهاد]] [[امت اسلام]] یاد شده است<ref> رسول گرامی اسلام{{صل}} فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ جِهَادِ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏‏‏‏"}}؛ حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۷.</ref>. و از سوی دیگر [[یأس]] و [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[پروردگار]] به شدّت مورد مذمت قرار گرفته و در شمار [[گناهان]] بزرگ به حساب آمده است<ref> ر. ک: سوره یوسف، آیه:۸۷.</ref>.
::::#روایت‌هایی که سخن از [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] به معنای عام و کلی به میان آورده است؛ در این معنا، [[آموزه‌های دینی]] بر آن است تا افزون بر بیان [[فضیلت]] "[[گشایش]] عمومی" و [[امید]] به آینده، [[یأس]] و [[نومیدی]] را نیز مورد [[نکوهش]] قرار داده، از ورود آن به [[جوامع بشری]] جلوگیری نماید. اهتمام [[آموزه‌های اسلامی]] در بیان معنای عام [[انتظار]] و [[امید]] تا بدان حد بوده که گاهی از آن به عنوان [[عبادت]] یاد نموده. [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ عِبَادَةٌ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.</ref>. همان [[حضرت]] فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۷. همچنین ر. ک: سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۶۵.</ref> گاهی پا از همه آنچه گفته شد، فراتر نهاده شده و از آن به عنوان [[برترین]] کارهای [[امت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}} یاد می‌شود<ref>{{عربی|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۳۶؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۴.</ref> گاهی هم به آثار وضعی [[انتظار]] اشاره شده، خود [[انتظار فرج]] نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] معرفی گشته است<ref> در این باره امام سجّاد{{ع}} فرمود:{{عربی|" انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ الْفَرَجِ‏‏‏"}}؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۹.</ref> و سرانجام از آن به عنوان [[برترین]] [[جهاد]] [[امت اسلام]] یاد شده است<ref> رسول گرامی اسلام{{صل}} فرمود:{{عربی|" أَفْضَلُ‏ جِهَادِ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏‏‏‏"}}؛ حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۷.</ref>. و از سوی دیگر [[یأس]] و [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[پروردگار]] به شدّت مورد مذمت قرار گرفته و در شمار [[گناهان]] بزرگ به حساب آمده است<ref> ر. ک: سوره یوسف، آیه:۸۷.</ref>.
خط ۲۷۴: خط ۲۷۴:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛
| تصویر = 13681170.jpg
| تصویر = 13681170.jpg
| پاسخ‌دهنده = بهروز محمدی منفرد]]]]
| پاسخ‌دهنده = بهروز محمدی منفرد
::::::حجت الاسلام والمسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' (ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام والمسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' (ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در این‌باره گفته‌ است:
::::::«اصل [[انتظار فرج]]، از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی، یعنی "[[حرمت]] [[یأس از روح الله]]" استنتاج می‌شود. بدین‌سان که [[مؤمن]] به [[عنایات]] الهی هرگز و در هیچ شرایطی [[امید]] خویش را از دست نداده و [[تسلیم]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] و بیهوده‌گرایی نمی‌شود<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۱۴.</ref>.
::::::«اصل [[انتظار فرج]]، از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی، یعنی "[[حرمت]] [[یأس از روح الله]]" استنتاج می‌شود. بدین‌سان که [[مؤمن]] به [[عنایات]] الهی هرگز و در هیچ شرایطی [[امید]] خویش را از دست نداده و [[تسلیم]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] و بیهوده‌گرایی نمی‌شود<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۱۴.</ref>.
:::::*اما در اصطلاح، [[انتظار]] حالت کسی است که از وضع موجود ناراحت و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‌کند. [[منتظر]] بر این باور است که روزگاری شدت‌ها برای اهل [[حق]] و اهل [[صبر]] پایان می‌یابد و نباید مقهور دستگاه‌های فاسد شد؛ بنابراین در [[انتظار]] دو عنصر وجود دارد: [[امید]] و [[آرزو]]؛ [[امید]] به این معنا که پیروز [[دشمنان دین]] [[انسانیت]] را موقتی بشماریم و [[تسلیم]] آنها نشویم و [[آرزو]] به این معنا که [[ظهور]] در عین اینکه جنبه‌های [[خارق‌العاده]] دارد، با کمک یک عده [[یاران]] [[شایسته]] و همفکر انجام می‌شود»<ref>یادداشت‌های استاد مطهری، ج۹، ص۳۹۴.</ref><ref>[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت ج۱۰]]، ص۳۶، ۳۷.</ref>.
:::::*اما در اصطلاح، [[انتظار]] حالت کسی است که از وضع موجود ناراحت و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‌کند. [[منتظر]] بر این باور است که روزگاری شدت‌ها برای اهل [[حق]] و اهل [[صبر]] پایان می‌یابد و نباید مقهور دستگاه‌های فاسد شد؛ بنابراین در [[انتظار]] دو عنصر وجود دارد: [[امید]] و [[آرزو]]؛ [[امید]] به این معنا که پیروز [[دشمنان دین]] [[انسانیت]] را موقتی بشماریم و [[تسلیم]] آنها نشویم و [[آرزو]] به این معنا که [[ظهور]] در عین اینکه جنبه‌های [[خارق‌العاده]] دارد، با کمک یک عده [[یاران]] [[شایسته]] و همفکر انجام می‌شود»<ref>یادداشت‌های استاد مطهری، ج۹، ص۳۹۴.</ref><ref>[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت ج۱۰]]، ص۳۶، ۳۷.</ref>.
خط ۲۸۳: خط ۲۸۳:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
| تصویر = 783993038.jpg
| تصویر = 783993038.jpg
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی]]]]
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«کلمه "[[انتظار]]" مصدر ثلاثی مزید از ماده "نظر" است. این واژه و مشتقات آن در منابع لغت به معنای چشم دوختن، با تأمل نگاه کردن<ref>{{عربی|"النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین"}}؛ (الصحاح، ج۲، ص۸۳۰).</ref>، نظاره‌گر بودن، توقع امری را داشتن و مراقب بودن آمده است<ref>{{عربی|" نَظَرتُهُ و انْتَظَرْتُه إِذا ارْتَقَبْتَ حضورَه‏"}}؛ (تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹).</ref>.
:::::*«کلمه "[[انتظار]]" مصدر ثلاثی مزید از ماده "نظر" است. این واژه و مشتقات آن در منابع لغت به معنای چشم دوختن، با تأمل نگاه کردن<ref>{{عربی|"النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین"}}؛ (الصحاح، ج۲، ص۸۳۰).</ref>، نظاره‌گر بودن، توقع امری را داشتن و مراقب بودن آمده است<ref>{{عربی|" نَظَرتُهُ و انْتَظَرْتُه إِذا ارْتَقَبْتَ حضورَه‏"}}؛ (تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹).</ref>.
:::::[[انتظار]] به معنای لغوی، یعنی متوقع بودن و چشم به راهی، فی نفسه [[ارزش]] ندارد بلکه چشم به راهی و [[انتظار]]، با توجه به موضوع و متعلق آن، قابل [[ارزش]] یابی است و به تناسب متعلق آن، دارای [[ارزش]] مثبت یا منفی خواهد بود.
:::::[[انتظار]] به معنای لغوی، یعنی متوقع بودن و چشم به راهی، فی نفسه [[ارزش]] ندارد بلکه چشم به راهی و [[انتظار]]، با توجه به موضوع و متعلق آن، قابل [[ارزش]] یابی است و به تناسب متعلق آن، دارای [[ارزش]] مثبت یا منفی خواهد بود.
خط ۳۰۱: خط ۳۰۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛
| تصویر = 11773.jpg
| تصویر = 11773.jpg
| پاسخ‌دهنده = رسول رضوی]]]]
| پاسخ‌دهنده = رسول رضوی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، در لغت، به معنای "چشم‌داشت پیدا کردن"<ref>المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.</ref> و در اصطلاح، به معنای "چشم‌داشتن به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت]] [[عدل الهی]] توسط آن [[حضرت]]" است. [[انتظار]]، به معنای [[آینده‌نگری]] و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و [[راضی]] شدن به آینده بهتر است؛ [[انتظار فرج]]، یعنی آماده بودن برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[دولت]] اسلامی و [[حکومت]] [[آخرین سفیر]] الهی؛ [[انتظار فرج]]، یعنی مهیا ساختن [[روح]] و جسم خود برای روزی که تمام بدبختی‌ها، ناکامی‌ها، بیدادگری‌ها، [[ظلم‌ها]] از میان رفته و [[فقر]] و [[تنگدستی]]، ... یکباره و برای همیشه، رخت برمیبندد و به وسیله آن [[حضرت]] {{ع}} [[حکومت]] [[عدل]] در سراسر [[گیتی]] برقرار می‌گردد. برای چنین روزی، باید [[انتظار]] کشید و امیدوار بود. [[امید]] و آرزوی [[عدل]] فراگیر، در [[روایات]] اسلامی، [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]]، و نشانه [[شیعه]] در دوران [[غیبت]] شمرده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "همانا، اهل زمان [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} و معتقدان به [[امامت]] آن [[حضرت]] و کسانی که [[منتظر]] [[ظهور]] ایشان هستند، از اهل هر زمانی [[افضل]] هستند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]]، آن‌چنان به آنان داده که به سبب آن، [[غائب]] بودن [[امام]]، همانند حاضر بودن [[امام]] است و [[خداوند]]، آنان را در آن زمان، به منزله کسانی قرار داده که در کنار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} با [[شمشیر]] [[جهاد]] می‌کردند. آنان، [[مخلصان]] واقعی و [[شیعیان راستین]] ما و [[دعوت]] کنندگان به [[دین خدا]]، در آشکار و [[نهان]]، هستند." و نیز فرمود: "[[انتظار فرج]]، خودش، بزرگ‌ترین فرج‌هاست."<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.
::::::«[[انتظار]]، در لغت، به معنای "چشم‌داشت پیدا کردن"<ref>المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.</ref> و در اصطلاح، به معنای "چشم‌داشتن به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت]] [[عدل الهی]] توسط آن [[حضرت]]" است. [[انتظار]]، به معنای [[آینده‌نگری]] و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و [[راضی]] شدن به آینده بهتر است؛ [[انتظار فرج]]، یعنی آماده بودن برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[دولت]] اسلامی و [[حکومت]] [[آخرین سفیر]] الهی؛ [[انتظار فرج]]، یعنی مهیا ساختن [[روح]] و جسم خود برای روزی که تمام بدبختی‌ها، ناکامی‌ها، بیدادگری‌ها، [[ظلم‌ها]] از میان رفته و [[فقر]] و [[تنگدستی]]، ... یکباره و برای همیشه، رخت برمیبندد و به وسیله آن [[حضرت]] {{ع}} [[حکومت]] [[عدل]] در سراسر [[گیتی]] برقرار می‌گردد. برای چنین روزی، باید [[انتظار]] کشید و امیدوار بود. [[امید]] و آرزوی [[عدل]] فراگیر، در [[روایات]] اسلامی، [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]]، و نشانه [[شیعه]] در دوران [[غیبت]] شمرده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "همانا، اهل زمان [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} و معتقدان به [[امامت]] آن [[حضرت]] و کسانی که [[منتظر]] [[ظهور]] ایشان هستند، از اهل هر زمانی [[افضل]] هستند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]]، آن‌چنان به آنان داده که به سبب آن، [[غائب]] بودن [[امام]]، همانند حاضر بودن [[امام]] است و [[خداوند]]، آنان را در آن زمان، به منزله کسانی قرار داده که در کنار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} با [[شمشیر]] [[جهاد]] می‌کردند. آنان، [[مخلصان]] واقعی و [[شیعیان راستین]] ما و [[دعوت]] کنندگان به [[دین خدا]]، در آشکار و [[نهان]]، هستند." و نیز فرمود: "[[انتظار فرج]]، خودش، بزرگ‌ترین فرج‌هاست."<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.
::::::بنابراین، [[انتظار فرج]]، چشم‌داشت به [[گشایش]] امور از سوی [[خداوند]] است. این چشم‌داشت، هرچند [[فرج]] است، لکن طبق [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[فرج]] اصلی در زمان [[ظهور امام زمان]]{{ع}} خواهد بود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۰۰-۱۰۱.</ref>.
::::::بنابراین، [[انتظار فرج]]، چشم‌داشت به [[گشایش]] امور از سوی [[خداوند]] است. این چشم‌داشت، هرچند [[فرج]] است، لکن طبق [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[فرج]] اصلی در زمان [[ظهور امام زمان]]{{ع}} خواهد بود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۰۰-۱۰۱.</ref>.
خط ۳۱۰: خط ۳۱۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
| تصویر = 151864.jpg
| تصویر = 151864.jpg
| پاسخ‌دهنده = عباس رحیمی]]]]
| پاسخ‌دهنده = عباس رحیمی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{عربی|"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۷.</ref>؛ [[بهترین]] اعمال [[امت]] من [[انتظار فرج]] است. [[انتظار]]، [[فرهنگ]] سازنده و [[تفکر]] [[پویایی]] است که همیشه [[جامعه]] را زنده، امیدوار و در مسیر تکاپو و [[پیشرفت]] قرار می‌دهد. [[انتظار]]، دل‌های [[دوستان]] را پر از [[امید]] و دل‌های [[دشمنان]] را با اضطراب و نگرانی همراه می‌سازد.
::::::«[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{عربی|"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۷.</ref>؛ [[بهترین]] اعمال [[امت]] من [[انتظار فرج]] است. [[انتظار]]، [[فرهنگ]] سازنده و [[تفکر]] [[پویایی]] است که همیشه [[جامعه]] را زنده، امیدوار و در مسیر تکاپو و [[پیشرفت]] قرار می‌دهد. [[انتظار]]، دل‌های [[دوستان]] را پر از [[امید]] و دل‌های [[دشمنان]] را با اضطراب و نگرانی همراه می‌سازد.
::::::[[انتظار]] یعنی [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی]] برای ورود [[فرمانده]] و شروع عملیات. [[انتظار]] یعنی [[سازش]] نکردن با [[دشمن]]، [[بیداری]]، سربازگیری، نیروسازی، حفظ نیروهای خودی و بالا بردن توان [[مبارزه]]. [[انتظار]] یعنی به همه [[ظلم‌ها]] نه گفتن و [[راضی]] نبودن به وضع موجود و در [[انتظار]] [[عدالت]] بودن. بنابر این [[انتظار]]، عمل و [[تلاش]] است نه یک ایده تنها. متاسفانه بیشتر از آنکه [[منتظر]] آقایمان باشیم همه از او انتظارهای فراوان داریم و این انتظارهای ما با [[وظیفه]] [[انتظار]] فاصله بسیار دارد»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۰.</ref>.
::::::[[انتظار]] یعنی [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی]] برای ورود [[فرمانده]] و شروع عملیات. [[انتظار]] یعنی [[سازش]] نکردن با [[دشمن]]، [[بیداری]]، سربازگیری، نیروسازی، حفظ نیروهای خودی و بالا بردن توان [[مبارزه]]. [[انتظار]] یعنی به همه [[ظلم‌ها]] نه گفتن و [[راضی]] نبودن به وضع موجود و در [[انتظار]] [[عدالت]] بودن. بنابر این [[انتظار]]، عمل و [[تلاش]] است نه یک ایده تنها. متاسفانه بیشتر از آنکه [[منتظر]] آقایمان باشیم همه از او انتظارهای فراوان داریم و این انتظارهای ما با [[وظیفه]] [[انتظار]] فاصله بسیار دارد»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۰.</ref>.
خط ۳۱۹: خط ۳۱۹:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۲. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۲. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛
| تصویر = 11130.jpg
| تصویر = 11130.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد مروجی طبسی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد مروجی طبسی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«به استناد [[روایات]]، یکی از [[وظایف]] مسلّم [[مردم]] در دوران [[غیبت کبری]]، [[انتظار فرج]] است؛ [[انتظار]] برای تحقق [[حکومت]] [[موعود]] الهی.
::::::«به استناد [[روایات]]، یکی از [[وظایف]] مسلّم [[مردم]] در دوران [[غیبت کبری]]، [[انتظار فرج]] است؛ [[انتظار]] برای تحقق [[حکومت]] [[موعود]] الهی.
::::::[[علامه]] [[محمد باقر مجلسی]] بخشی از کتاب بحار الأنوار را به همین [[وظیفه]] اختصاص داده و هفتاد [[روایت]] از [[معصومین]] {{عم}} را در این باره ذکر کرده است. در [[روایات]] آمده است: "[[انتظار فرج]] [[برترین]] اعمال و [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] است. [[منتظران]] [[بهترین]] [[مردم]] زمان هستند. [[منتظران]] مانند کسانی هستند که در راه [[خدا]] [[شمشیر]] زده و در [[خون]] خود غلطیده‌اند. [[منتظران]] مانند کسانی هستند که در کنار [[امام زمان]] {{ع}} به [[شهادت]] رسیده‌اند و به آنان اجر هزار [[شهید]] مانند شهدای [[بدر]] داده می‌شود. [[منتظران]] از برخی شهدای [[بدر]] و اُحُد بهترند و [[خداوند]] راه روزی را بر ایشان باز می‌نماید و آنان را در زمره [[اولیای الهی]] قرار خواهد داد که هیچ [[ترس]] و وحشتی در آنها نیست"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>.
::::::[[علامه]] [[محمد باقر مجلسی]] بخشی از کتاب بحار الأنوار را به همین [[وظیفه]] اختصاص داده و هفتاد [[روایت]] از [[معصومین]] {{عم}} را در این باره ذکر کرده است. در [[روایات]] آمده است: "[[انتظار فرج]] [[برترین]] اعمال و [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] است. [[منتظران]] [[بهترین]] [[مردم]] زمان هستند. [[منتظران]] مانند کسانی هستند که در راه [[خدا]] [[شمشیر]] زده و در [[خون]] خود غلطیده‌اند. [[منتظران]] مانند کسانی هستند که در کنار [[امام زمان]] {{ع}} به [[شهادت]] رسیده‌اند و به آنان اجر هزار [[شهید]] مانند شهدای [[بدر]] داده می‌شود. [[منتظران]] از برخی شهدای [[بدر]] و اُحُد بهترند و [[خداوند]] راه روزی را بر ایشان باز می‌نماید و آنان را در زمره [[اولیای الهی]] قرار خواهد داد که هیچ [[ترس]] و وحشتی در آنها نیست"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>.
خط ۳۳۶: خط ۳۳۶:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۳. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۳. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛
| تصویر = 152035.jpg
| تصویر = 152035.jpg
| پاسخ‌دهنده = میرتقی حسینی گرگانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = میرتقی حسینی گرگانی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرتقی حسینی گرگانی]]'''، در کتاب ''«[[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرتقی حسینی گرگانی]]'''، در کتاب ''«[[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>"بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان می‌آورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.</ref>؛ یعنی رهایی از [[ظلمت]] و تیرگی، و چشم به افق روشن دوختن و برای [[دیدار]] [[خورشید]]، شب را به صبح آوردن؛ یعنی [[برترین]] [[عبادت]]؛ یعنی [[شناخت]] [[منتظر]]؛ زیرا، لازمه هر عبادتی [[معرفت]] است؛ پس، [[انتظار]] بدون [[شناخت]] [[موعود]] [[منتظر]] معنا و مفهوم نخواهد داشت و تهی از محتوا و [[حقیقت]] است. پس، تنها چیزی که بدان معنا، محتوا و واقعیت می‌بخشد، [[شناخت]] است؛ و [[شناخت]]، چون [[هدف]] آن است. [[انتظار]]، یعنی [[آمادگی]] برای رهایی از [[ستم]]، خود را ساختن، چشم به ما بین [[رکن و مقام]] دوختن به [[امید]] [[فتح]] و گشوده شدن دروازه‌های [[قسطنطنیه]]، جبال و [[دیلم]]؛ به [[انتظار]] هبوط [[عیسی]] و نظاره‌گر [[قتل دجال]] به دست او بودن، در تکاپوی زوال [[فرزندان]] صهیون بودن و به صلای [[شمشیر]] گوش دادن، مشاهده شکسته شدن پرچم‌های [[سفیانی]] و [[دجال]]؛ و خلاصه، ترنم {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏ " }} بر پهنه [[گیتی]] گوش را نواختن. [[انتظار]]، یعنی باوری شورآفرین، امیدی روح‌بخش، [[مقاومت]] و [[صلابت]] چون {{متن قرآن| هُمُ‏ الْغالِبُون‏}}، حماسه‌ای شب‌شکن، شفقی فجرآفرین، [[فتح]] المبین، [[فتح]] الفتوح، مرصادی برای [[منافقان]]، "نه" گفتن به [[باطل]] و [[شیطان]] بزرگ، درفش [[عصیان]] و [[پایداری]]، جریان [[خون]] در رگ زندگی، در آرزوی روزهای سبز بهاری نشستن، در هاله‌ای از نورِ [[جمال]] [[مهدی]] قرار گرفتن و سپر بلایش شدن، گرمای دستش را لمس نمودن، [[جان]] را به تابش [[خورشید]] [[ولایت]]، تابناک ساختن، [[روح]] را در سایه [[حکومت]] [[موعود]] [[صیقل]] دادن، و از شادمانی طلوع طلیعه جهانی، آکنده از داد و [[دادگری]] سرشار بودن. [[انتظار]]، یعنی [[اشتیاق]] به [[آرامش]] بعد از [[طوفان]]، [[امید]] استقرار [[صلح]] و [[عدل]] جاویدان پس از شیوع [[ظلم]] و فسادِ همه‌گیر و بی‌پایان به‌وسیله [[منجی]] بزرگ، [[موعود]] [[بشریت]] و [[مهدی]] [[قائم]] [[منتظر]] {{ع}}؛ و به گفته [[حافظ]] شیرازی: ایمنی قافله‌های [[دل]] و [[دانش]]. [[انتظار]]، یعنی همواره [[منتظر]] طلوع [[خورشید]] خونین رهایی از [[مغرب]] بودن<ref>در حدیث‌های فراوانی گفته شده است که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}} -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی {{ع}} خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع می‌کند. برخی گفته‌اند: از جمله نشانه‌های ظهور امام زمان {{ع}} طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر می‌گویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیت‌المقدس باز می‌گردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حق‌پوش هبوط می‌کند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالت‌گستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آن‌را به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله،‌ در برخی از روایت‌ها چنین ذکر شده است: {{عربی|"أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ"}} -‌إعلام‌الوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: {{عربی|"لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ"}}. این حدیث‌ها، طلوع شمس را از نشانه‌های قیامت می‌دانند. ملاحظه می‌کنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آن‌چه که ما پیش‌تر نقل نمودیم، این بود که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود {{ع}} است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانه‌های نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایت‌ها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده،‌ و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آن‌چه که پیش و پس از ظهور اتفاق می‌افتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستاره‌شناسان روسی پیش‌بینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعه‌ای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..."}} -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیده‌ای که از نشانه‌های ظهور است، اگر معنای ظاهری‌اش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که [[امام زمان]]{{ع}} بر روی همین زمین بدون هیچ‌گونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل می‌دهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانه‌ای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت می‌گیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همین‌خاطر، نظریه‌ای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت می‌گردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی می‌گوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از [[ظهور امام مهدی|ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ همان‌گونه که از برخی اخبار نیز استفاده می‌شود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جمله‌ای است که نشان‌گر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی {{ع}} پشت سر وی نماز می‌گزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی {{ع}} است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروب‌گاهش طلوع می‌کند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵‌-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروب‌گاهش" برداشت می‌شود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن {{ع}} به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.</ref>، در برابر تندبادهای زودگذر زبرالحدید بودن، در برابر مشکلات، کوه مقاوم بودن و برای رهایی از آن‌ها همراه [[سپاه مهدی]] بودن؛ یعنی دیدن طلعت رشیده و سپیده ستوده و در نتیجه، چشم را روشن ساختن و سینه را به [[نور]] [[ایمان]] منور نمودن؛ لحظه‌شماری برای نام‌نویسی در حزب [[مهدی]] {{ع}}، و در نهایت، سرسپرده وی شدن؛ چون سروده‌اند: {{عربی|" وَ أَنَ‏ حِزْبَكَ‏ هُمُ‏ الْغَالِبُونَ‏ وَ أَوْلِيَاءَكَ هُمُ الْفَائِزُونَ، وَ أَعْدَاءَكَ هُمُ الْخَاسِرُون‏ " }}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.</ref>؛ {{عربی|" أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي حَقّاً بِهِمْ‏ أَدْفَعُ‏ كُلَ‏ فِتْنَةٍ عَمْيَاءَ حِنْدِسٍ‏ وَ بِهِمْ أَكْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ-  {{متن قرآن| أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏ ‏}}  " }}<ref>اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب این‌ها هر [[فتنه]] کور و تاریک را دفع می‌کنم؛ و به سبب آن‌ها شدائد و سختی‌ها را برطرف می‌کنم و از آن‌ها غُل و زنجیر را بر می‌دارم؛ و برهمینان [[صلوات]] و [[درود]] [[خداوند]] باد؛ زیرا، [[هدایت]] یافته‌اند و [[انتظار]] را به کردار و رفتارشان [[تفسیر]] کرده، و می‌گویند: [[انتظار]]، یعنی عبرتِ عبرت‌انگیز و [[صبر]] بی‌صبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 35-38.</ref>.
::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>"بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان می‌آورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.</ref>؛ یعنی رهایی از [[ظلمت]] و تیرگی، و چشم به افق روشن دوختن و برای [[دیدار]] [[خورشید]]، شب را به صبح آوردن؛ یعنی [[برترین]] [[عبادت]]؛ یعنی [[شناخت]] [[منتظر]]؛ زیرا، لازمه هر عبادتی [[معرفت]] است؛ پس، [[انتظار]] بدون [[شناخت]] [[موعود]] [[منتظر]] معنا و مفهوم نخواهد داشت و تهی از محتوا و [[حقیقت]] است. پس، تنها چیزی که بدان معنا، محتوا و واقعیت می‌بخشد، [[شناخت]] است؛ و [[شناخت]]، چون [[هدف]] آن است. [[انتظار]]، یعنی [[آمادگی]] برای رهایی از [[ستم]]، خود را ساختن، چشم به ما بین [[رکن و مقام]] دوختن به [[امید]] [[فتح]] و گشوده شدن دروازه‌های [[قسطنطنیه]]، جبال و [[دیلم]]؛ به [[انتظار]] هبوط [[عیسی]] و نظاره‌گر [[قتل دجال]] به دست او بودن، در تکاپوی زوال [[فرزندان]] صهیون بودن و به صلای [[شمشیر]] گوش دادن، مشاهده شکسته شدن پرچم‌های [[سفیانی]] و [[دجال]]؛ و خلاصه، ترنم {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏ " }} بر پهنه [[گیتی]] گوش را نواختن. [[انتظار]]، یعنی باوری شورآفرین، امیدی روح‌بخش، [[مقاومت]] و [[صلابت]] چون {{متن قرآن| هُمُ‏ الْغالِبُون‏}}، حماسه‌ای شب‌شکن، شفقی فجرآفرین، [[فتح]] المبین، [[فتح]] الفتوح، مرصادی برای [[منافقان]]، "نه" گفتن به [[باطل]] و [[شیطان]] بزرگ، درفش [[عصیان]] و [[پایداری]]، جریان [[خون]] در رگ زندگی، در آرزوی روزهای سبز بهاری نشستن، در هاله‌ای از نورِ [[جمال]] [[مهدی]] قرار گرفتن و سپر بلایش شدن، گرمای دستش را لمس نمودن، [[جان]] را به تابش [[خورشید]] [[ولایت]]، تابناک ساختن، [[روح]] را در سایه [[حکومت]] [[موعود]] [[صیقل]] دادن، و از شادمانی طلوع طلیعه جهانی، آکنده از داد و [[دادگری]] سرشار بودن. [[انتظار]]، یعنی [[اشتیاق]] به [[آرامش]] بعد از [[طوفان]]، [[امید]] استقرار [[صلح]] و [[عدل]] جاویدان پس از شیوع [[ظلم]] و فسادِ همه‌گیر و بی‌پایان به‌وسیله [[منجی]] بزرگ، [[موعود]] [[بشریت]] و [[مهدی]] [[قائم]] [[منتظر]] {{ع}}؛ و به گفته [[حافظ]] شیرازی: ایمنی قافله‌های [[دل]] و [[دانش]]. [[انتظار]]، یعنی همواره [[منتظر]] طلوع [[خورشید]] خونین رهایی از [[مغرب]] بودن<ref>در حدیث‌های فراوانی گفته شده است که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}} -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی {{ع}} خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع می‌کند. برخی گفته‌اند: از جمله نشانه‌های ظهور امام زمان {{ع}} طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر می‌گویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیت‌المقدس باز می‌گردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حق‌پوش هبوط می‌کند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالت‌گستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آن‌را به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله،‌ در برخی از روایت‌ها چنین ذکر شده است: {{عربی|"أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ"}} -‌إعلام‌الوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: {{عربی|"لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ"}}. این حدیث‌ها، طلوع شمس را از نشانه‌های قیامت می‌دانند. ملاحظه می‌کنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آن‌چه که ما پیش‌تر نقل نمودیم، این بود که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود {{ع}} است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانه‌های نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایت‌ها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده،‌ و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آن‌چه که پیش و پس از ظهور اتفاق می‌افتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستاره‌شناسان روسی پیش‌بینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعه‌ای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..."}} -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیده‌ای که از نشانه‌های ظهور است، اگر معنای ظاهری‌اش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که [[امام زمان]]{{ع}} بر روی همین زمین بدون هیچ‌گونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل می‌دهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانه‌ای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت می‌گیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همین‌خاطر، نظریه‌ای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت می‌گردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی می‌گوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از [[ظهور امام مهدی|ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ همان‌گونه که از برخی اخبار نیز استفاده می‌شود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جمله‌ای است که نشان‌گر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی {{ع}} پشت سر وی نماز می‌گزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی {{ع}} است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروب‌گاهش طلوع می‌کند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵‌-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروب‌گاهش" برداشت می‌شود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن {{ع}} به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.</ref>، در برابر تندبادهای زودگذر زبرالحدید بودن، در برابر مشکلات، کوه مقاوم بودن و برای رهایی از آن‌ها همراه [[سپاه مهدی]] بودن؛ یعنی دیدن طلعت رشیده و سپیده ستوده و در نتیجه، چشم را روشن ساختن و سینه را به [[نور]] [[ایمان]] منور نمودن؛ لحظه‌شماری برای نام‌نویسی در حزب [[مهدی]] {{ع}}، و در نهایت، سرسپرده وی شدن؛ چون سروده‌اند: {{عربی|" وَ أَنَ‏ حِزْبَكَ‏ هُمُ‏ الْغَالِبُونَ‏ وَ أَوْلِيَاءَكَ هُمُ الْفَائِزُونَ، وَ أَعْدَاءَكَ هُمُ الْخَاسِرُون‏ " }}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.</ref>؛ {{عربی|" أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي حَقّاً بِهِمْ‏ أَدْفَعُ‏ كُلَ‏ فِتْنَةٍ عَمْيَاءَ حِنْدِسٍ‏ وَ بِهِمْ أَكْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ-  {{متن قرآن| أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏ ‏}}  " }}<ref>اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب این‌ها هر [[فتنه]] کور و تاریک را دفع می‌کنم؛ و به سبب آن‌ها شدائد و سختی‌ها را برطرف می‌کنم و از آن‌ها غُل و زنجیر را بر می‌دارم؛ و برهمینان [[صلوات]] و [[درود]] [[خداوند]] باد؛ زیرا، [[هدایت]] یافته‌اند و [[انتظار]] را به کردار و رفتارشان [[تفسیر]] کرده، و می‌گویند: [[انتظار]]، یعنی عبرتِ عبرت‌انگیز و [[صبر]] بی‌صبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 35-38.</ref>.
}}
}}
خط ۳۴۴: خط ۳۴۴:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۴. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۴. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
| تصویر = 152046.jpg
| تصویر = 152046.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد بنی‌هاشمی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید محمد بنی‌هاشمی
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«درمعنای [[انتظار]]، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که [[انتظار]] یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از [[عربی]] به فارسی است و نمی‌تواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از [[انتظار]] ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمه‌ای از لفظ آن را ارائه کرده‌ایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا می‌توانیم مفهوم [[انتظار]] را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا [[انتظار]]، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر می‌باشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "[[انتظار]]" یک [[امر]] کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را [[وجدان]] نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، [[حقیقت]] آن را نمی‌فهمد. [[انتظار]] یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم ساده‌تر نمی‌باشد. تنها راه [[درک]] آن، [[وجدان]] [[حقیقت]] آن می‌باشد.  
::::::«درمعنای [[انتظار]]، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که [[انتظار]] یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از [[عربی]] به فارسی است و نمی‌تواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از [[انتظار]] ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمه‌ای از لفظ آن را ارائه کرده‌ایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا می‌توانیم مفهوم [[انتظار]] را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا [[انتظار]]، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر می‌باشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "[[انتظار]]" یک [[امر]] کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را [[وجدان]] نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، [[حقیقت]] آن را نمی‌فهمد. [[انتظار]] یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم ساده‌تر نمی‌باشد. تنها راه [[درک]] آن، [[وجدان]] [[حقیقت]] آن می‌باشد.  
::::::این ویژگی در مورد همه شناخت‌های پایه‌ای [[انسان]] وجود دارد. به عنوان مثال معرفت‌های وجدانی از قبیل [[گرسنگی]] و [[تشنگی]]، شادی و [[خشم]]، حب و [[تشنگی]]، گرسنه و تشنه شدن است. تنها راه فهمیدن شادی و [[خشم]]، عصبانی شدن می‌باشد و تنها راه [[درک]] [[محبت]]، محب شدن. اگر کسی [[محبت]] را [[وجدان]] نکرده باشد، با هیچ تعریف و توصیفی نمی‌توان [[محبت]] را به او شناساند و از هیچ معنای دیگر نمی‌توان برای [[درک]] [[محبت]] کمک گرفت. تمام شناخت‌های پایه و بسیط، دارای این ویژگی هستند.  
::::::این ویژگی در مورد همه شناخت‌های پایه‌ای [[انسان]] وجود دارد. به عنوان مثال معرفت‌های وجدانی از قبیل [[گرسنگی]] و [[تشنگی]]، شادی و [[خشم]]، حب و [[تشنگی]]، گرسنه و تشنه شدن است. تنها راه فهمیدن شادی و [[خشم]]، عصبانی شدن می‌باشد و تنها راه [[درک]] [[محبت]]، محب شدن. اگر کسی [[محبت]] را [[وجدان]] نکرده باشد، با هیچ تعریف و توصیفی نمی‌توان [[محبت]] را به او شناساند و از هیچ معنای دیگر نمی‌توان برای [[درک]] [[محبت]] کمک گرفت. تمام شناخت‌های پایه و بسیط، دارای این ویژگی هستند.  
خط ۳۵۷: خط ۳۵۷:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۵. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۵. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛
| تصویر = Pic1397.jpg
| تصویر = Pic1397.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجید حیدری‌نیک]]]]
| پاسخ‌دهنده = مجید حیدری‌نیک
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>  با مطالعه فرهنگ‌های لغت در می‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد.
::::::«[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>  با مطالعه فرهنگ‌های لغت در می‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد.
:::::#این حالت روانی و چشم به راهی، [[انسان]] را به اعتزال و [[انزوا]] بکشاند و [[منتظر]]، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] [[آینده]] مطلوب، بدون هیچ گونه تلاشی فقط [[انتظار]] بکشد.
:::::#این حالت روانی و چشم به راهی، [[انسان]] را به اعتزال و [[انزوا]] بکشاند و [[منتظر]]، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] [[آینده]] مطلوب، بدون هیچ گونه تلاشی فقط [[انتظار]] بکشد.
خط ۳۶۹: خط ۳۶۹:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۶. حجت الاسلام و المسلمین شفائی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۶. حجت الاسلام و المسلمین شفائی؛
| تصویر = 13681166.jpg
| تصویر = 13681166.jpg
| پاسخ‌دهنده = محبوب شفائی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محبوب شفائی
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است"<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کمال القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>. با مطالعه فرهنگ‌های لغت درمی‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد: یکی این حالت روانی [[چشم به راهی]]، [[انسان]] را به اعتزال و [[انزوا]] بکشاند و [[منتظر]]، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] آینده‌ای مطلوب، بدون هیچ‌گونه تلاشی فقط [[انتظار]] بکشد. دیگر اینکه [[چشم به راهی]] و [[انتظار]] سبب حرکت، [[پویایی]] و عمل و [[آمادگی]] وسیع‌تر گردد. با توجه به این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] با مراجعه به متون [[روایی]]، مشاهده می‌شود که [[معصومان]]{{عم}} خیلی روشن و صریح با ارائه تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیده‌اند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، "[[انتظار]] را عمل نامیده‌اند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref> "یا آن را [[عبادت]] خوانده‌اند، آن هم محبوب‌ترین [[اعمال]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۶۵، ح ۵۱.</ref>. اساساً این یک قاعده [[عقلی]] و منطقی است؛ آن کسی که وضعیت موجود را نمی‌پذیرد و [[تحمل]] می‌کند، در [[انتظار]] [[گشایش]] است و برایش آماده می‌شود»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۴۵.</ref>.
::::::«"[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است"<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کمال القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>. با مطالعه فرهنگ‌های لغت درمی‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد: یکی این حالت روانی [[چشم به راهی]]، [[انسان]] را به اعتزال و [[انزوا]] بکشاند و [[منتظر]]، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] آینده‌ای مطلوب، بدون هیچ‌گونه تلاشی فقط [[انتظار]] بکشد. دیگر اینکه [[چشم به راهی]] و [[انتظار]] سبب حرکت، [[پویایی]] و عمل و [[آمادگی]] وسیع‌تر گردد. با توجه به این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] با مراجعه به متون [[روایی]]، مشاهده می‌شود که [[معصومان]]{{عم}} خیلی روشن و صریح با ارائه تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیده‌اند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، "[[انتظار]] را عمل نامیده‌اند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref> "یا آن را [[عبادت]] خوانده‌اند، آن هم محبوب‌ترین [[اعمال]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۶۵، ح ۵۱.</ref>. اساساً این یک قاعده [[عقلی]] و منطقی است؛ آن کسی که وضعیت موجود را نمی‌پذیرد و [[تحمل]] می‌کند، در [[انتظار]] [[گشایش]] است و برایش آماده می‌شود»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۴۵.</ref>.
::::::«از نظر [[شیعه]] مسأله [[انتظار]] [[مهدویت]] و نوید [[ظهور]] [[مهدی موعود]]{{ع}} یکی از مسائل بسیار حیاتی به شمار می‌رود و به اندازه‌ای اهمیت دارد که [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} در ردیف وقوع [[قیامت]] و [[تکذیب]] و تصدیقش در ردیف [[تکذیب]] و [[تصدیق]] [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌باشد. مسأله [[انتظار]] [[مهدویت]] و نوید [[ظهور]] آن [[مصلح]] [[الهی]] یک مسأله کهن و ریشه‌دار است و سابقه آن به نخستین روزهای [[طلوع فجر]] [[اسلام]] و دوران شخصی [[نبی اکرم]]{{صل}} بر می‌گردد. به [[اعتقاد]] [[شیعه]] علاوه بر [[آیات]] متعددی که در [[قرآن کریم]] وارد شده و [[پیشوایان دینی]] آنها را به وجود [[مقدس]] [[مهدی موعود]]{{ع}} و [[انتظار]] [[تفسیر]] و تاویل کرده‌اند صدها [[حدیث]] معتبر و [[متواتر]] از [[حضرت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[جانشینان]] آن [[حضرت]]{{عم}} صادر شده که در آنها کلیه صفات و خصوصیات و جزئیات [[زندگی]] آن [[منتظر موعود]]{{ع}} که پس از [[تولد]] دوبار [[غیبت]] خواهد داشت و پس از [[غیبت طولانی]] [[ظهور]] خواهد کرد و با تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود. بیان شده است. [[شیعیان]] بر اساس [[روایات]] [[عقیده]] دارند که [[مهدی موعود]]{{ع}} سری از [[اسرار]] [[حق]] و [[رازی]] از رازهای نهفته [[خداوند]] و آخرین [[برگزیده الهی]] است که پس از [[تولد]] از نظرها [[غایب]] شده است و بعد از مدت زمان طولانی [[ظهور]] خواهد کرد. و او حجه [[الله]]، [[خلیفه]] [[الله]] و [[بقیة الله]] است. [[مهدی موعود]]{{ع}} از [[نسل]] [[پاک]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} بوده و از [[علی]]{{ع}} و زهرا{{س}} و نهمین نفر از [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} و [[فرزند]] [[بلافصل]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} است<ref>همان، ص ۶۴.</ref>.  
::::::«از نظر [[شیعه]] مسأله [[انتظار]] [[مهدویت]] و نوید [[ظهور]] [[مهدی موعود]]{{ع}} یکی از مسائل بسیار حیاتی به شمار می‌رود و به اندازه‌ای اهمیت دارد که [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} در ردیف وقوع [[قیامت]] و [[تکذیب]] و تصدیقش در ردیف [[تکذیب]] و [[تصدیق]] [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌باشد. مسأله [[انتظار]] [[مهدویت]] و نوید [[ظهور]] آن [[مصلح]] [[الهی]] یک مسأله کهن و ریشه‌دار است و سابقه آن به نخستین روزهای [[طلوع فجر]] [[اسلام]] و دوران شخصی [[نبی اکرم]]{{صل}} بر می‌گردد. به [[اعتقاد]] [[شیعه]] علاوه بر [[آیات]] متعددی که در [[قرآن کریم]] وارد شده و [[پیشوایان دینی]] آنها را به وجود [[مقدس]] [[مهدی موعود]]{{ع}} و [[انتظار]] [[تفسیر]] و تاویل کرده‌اند صدها [[حدیث]] معتبر و [[متواتر]] از [[حضرت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[جانشینان]] آن [[حضرت]]{{عم}} صادر شده که در آنها کلیه صفات و خصوصیات و جزئیات [[زندگی]] آن [[منتظر موعود]]{{ع}} که پس از [[تولد]] دوبار [[غیبت]] خواهد داشت و پس از [[غیبت طولانی]] [[ظهور]] خواهد کرد و با تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود. بیان شده است. [[شیعیان]] بر اساس [[روایات]] [[عقیده]] دارند که [[مهدی موعود]]{{ع}} سری از [[اسرار]] [[حق]] و [[رازی]] از رازهای نهفته [[خداوند]] و آخرین [[برگزیده الهی]] است که پس از [[تولد]] از نظرها [[غایب]] شده است و بعد از مدت زمان طولانی [[ظهور]] خواهد کرد. و او حجه [[الله]]، [[خلیفه]] [[الله]] و [[بقیة الله]] است. [[مهدی موعود]]{{ع}} از [[نسل]] [[پاک]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} بوده و از [[علی]]{{ع}} و زهرا{{س}} و نهمین نفر از [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} و [[فرزند]] [[بلافصل]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} است<ref>همان، ص ۶۴.</ref>.  
خط ۳۸۰: خط ۳۸۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۷. حجت الاسلام و المسلمین الهی‌نژاد؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۷. حجت الاسلام و المسلمین الهی‌نژاد؛
| تصویر = 1368264.jpg
| تصویر = 1368264.jpg
| پاسخ‌دهنده = حسین الهی‌نژاد]]]]
| پاسخ‌دهنده = حسین الهی‌نژاد
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«واژه "[[انتظار]]" از ریشه "نظر" است که در باب افتعال به کار رفته و از مترادف‌های معنایی آن تأنی و ترقب است و در لغت به معنای تأمل کردن چشم داشتن، چشم به راه بودن، [[امید]] داشتن و [[امیدوار]] بودن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>. آنچه باعث تمایز این واژه از مترادف‌های آن می‌شود، وجود خاصیت "مطاوعه" در معنای آن است که به طور کلی از خصوصیات باب افتعال به شمار می‌رود. مطاوعه به معنای تأثیرپذیری است و بدین سبب معنای واژه [[انتظار]] برابر با "چشم به راه شدن" خواهد بود. از مطلب مذکور به این نتیجه می‌رسیم که [[انتظار]] حالت و وصفی است که بر شخص متأثر، سلسله اموری مترتب می‌شود و بین وی و آنچه [[منتظر]] آن است، رابطه تأثیر و تأثر برقرار است»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۲۲.</ref>.
::::::«واژه "[[انتظار]]" از ریشه "نظر" است که در باب افتعال به کار رفته و از مترادف‌های معنایی آن تأنی و ترقب است و در لغت به معنای تأمل کردن چشم داشتن، چشم به راه بودن، [[امید]] داشتن و [[امیدوار]] بودن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>. آنچه باعث تمایز این واژه از مترادف‌های آن می‌شود، وجود خاصیت "مطاوعه" در معنای آن است که به طور کلی از خصوصیات باب افتعال به شمار می‌رود. مطاوعه به معنای تأثیرپذیری است و بدین سبب معنای واژه [[انتظار]] برابر با "چشم به راه شدن" خواهد بود. از مطلب مذکور به این نتیجه می‌رسیم که [[انتظار]] حالت و وصفی است که بر شخص متأثر، سلسله اموری مترتب می‌شود و بین وی و آنچه [[منتظر]] آن است، رابطه تأثیر و تأثر برقرار است»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۲۲.</ref>.
}}
}}
خط ۳۸۸: خط ۳۸۸:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۸. حجت الاسلام و المسلمین صالح‌نیا؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۸. حجت الاسلام و المسلمین صالح‌نیا؛
| تصویر = 858395.jpg
| تصویر = 858395.jpg
| پاسخ‌دهنده = یحیی صالح‌نیا]]]]
| پاسخ‌دهنده = یحیی صالح‌نیا
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[یحیی صالح‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[یحیی صالح‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، برگرفته از ریشه "نظر" و در لغت به معنای تأمل در یک چیز و [[چشم‌داشت]] به آن و چشم به راه آن بودن است<ref>جوهری، صحاح، ذیل ریشه «نظر».</ref>. اما در مباحث [[مهدویت]]، مراد از "[[انتظار]]" چشم به راه [[ظهور]] [[آخرین حجت الهی]] بودن است. البته با در نظر گرفتن مجموع [[روایات]]، نمی‌توان [[انتظار]] را فقط چشم به راه [[ظهور]] بودن معنا کرد؛ بلکه بر اساس [[روایات انتظار فرج]]، [[انتظار]]؛ یعنی [[امید]] به فردایی بهتر و تلاش در جهت ایجاد فردایی روشن‌تر و [[اعتقاد]] به اینکه فردای روشن جز با حضور [[انسان کامل]] و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} محقق نخواهد شد.
::::::«[[انتظار]]، برگرفته از ریشه "نظر" و در لغت به معنای تأمل در یک چیز و [[چشم‌داشت]] به آن و چشم به راه آن بودن است<ref>جوهری، صحاح، ذیل ریشه «نظر».</ref>. اما در مباحث [[مهدویت]]، مراد از "[[انتظار]]" چشم به راه [[ظهور]] [[آخرین حجت الهی]] بودن است. البته با در نظر گرفتن مجموع [[روایات]]، نمی‌توان [[انتظار]] را فقط چشم به راه [[ظهور]] بودن معنا کرد؛ بلکه بر اساس [[روایات انتظار فرج]]، [[انتظار]]؛ یعنی [[امید]] به فردایی بهتر و تلاش در جهت ایجاد فردایی روشن‌تر و [[اعتقاد]] به اینکه فردای روشن جز با حضور [[انسان کامل]] و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} محقق نخواهد شد.
::::::بر این اساس می‌توان ماهیت [[انتظار]] را در سه عنصر [[امید]]، عمل و [[اعتقاد]] خلاصه کرد، چرا که اساساً هر انتظاری بر پایه [[امید]] به رخداد خاصی شکل می‌گیرد و به طور ویژه، [[انتظار فرج]] افزون بر [[امید]]، تلاش برای برداشتن موانع تحقق آن [[امید]] را نیز به همراه دارد و بر همین اساس از آن به "[[افضل]] الأعمال" یاد شده است<ref>قال رسول الله{{صل}}: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ برترین اعمال امت من انتظار فرج است. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>. [[بهترین]] روز بشری با [[ظهور]] [[انسان کامل]] رقم خواهد خورد که [[فضایل]] همه [[پیامبران الهی]] و خوبی‌های [[بندگان]] [[شایسته]] [[الهی]] را با خود دارد. بی‌حضور و [[ظهور]] او هر خوبی، آمیخته با نقصان و هر [[روشنایی]]، همراه [[تاریکی]] خواهد بود و این عقیده‌ای ثابت در [[مکتب]] انسان‌ساز [[اسلام]] است»<ref>[[یحیی صالح‌نیا|صالح‌نیا، یحیی]]؛ [[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]، ص 83.</ref>.
::::::بر این اساس می‌توان ماهیت [[انتظار]] را در سه عنصر [[امید]]، عمل و [[اعتقاد]] خلاصه کرد، چرا که اساساً هر انتظاری بر پایه [[امید]] به رخداد خاصی شکل می‌گیرد و به طور ویژه، [[انتظار فرج]] افزون بر [[امید]]، تلاش برای برداشتن موانع تحقق آن [[امید]] را نیز به همراه دارد و بر همین اساس از آن به "[[افضل]] الأعمال" یاد شده است<ref>قال رسول الله{{صل}}: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ برترین اعمال امت من انتظار فرج است. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>. [[بهترین]] روز بشری با [[ظهور]] [[انسان کامل]] رقم خواهد خورد که [[فضایل]] همه [[پیامبران الهی]] و خوبی‌های [[بندگان]] [[شایسته]] [[الهی]] را با خود دارد. بی‌حضور و [[ظهور]] او هر خوبی، آمیخته با نقصان و هر [[روشنایی]]، همراه [[تاریکی]] خواهد بود و این عقیده‌ای ثابت در [[مکتب]] انسان‌ساز [[اسلام]] است»<ref>[[یحیی صالح‌نیا|صالح‌نیا، یحیی]]؛ [[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]، ص 83.</ref>.
خط ۳۹۷: خط ۳۹۷:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۹. حجت الاسلام و المسلمین فروهی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۹. حجت الاسلام و المسلمین فروهی؛
| تصویر = Pic3063.jpg
| تصویر = Pic3063.jpg
| پاسخ‌دهنده = ناصر فروهی]]]]
| پاسخ‌دهنده = ناصر فروهی
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای [[مراقبت]]، [[چشم به راه]] بودن و نگرانی است<ref>تاج العروس، ج۷، ص ۵۳۹ و فرهنگ فارسی معین، ج۱، ص ۳۶۴.</ref>. و در مفهوم، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[نا امیدی]] است. پس هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] نیز بیشتر است<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص ۲۱۸.</ref>.
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای [[مراقبت]]، [[چشم به راه]] بودن و نگرانی است<ref>تاج العروس، ج۷، ص ۵۳۹ و فرهنگ فارسی معین، ج۱، ص ۳۶۴.</ref>. و در مفهوم، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[نا امیدی]] است. پس هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] نیز بیشتر است<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص ۲۱۸.</ref>.
::::::بنابراین مسئله [[انتظار]] مرکّب از دو عنصر است، عنصر نفی و عنصر اثبات، عنصر نفی همان [[یگانگی]] با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهتر بودن است<ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص ۳۸۲؛ منتخب الأثر، ص ۴۱۹.</ref>.
::::::بنابراین مسئله [[انتظار]] مرکّب از دو عنصر است، عنصر نفی و عنصر اثبات، عنصر نفی همان [[یگانگی]] با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهتر بودن است<ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص ۳۸۲؛ منتخب الأثر، ص ۴۱۹.</ref>.
خط ۴۱۰: خط ۴۱۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 30. حجت الاسلام و المسلمین علی نصیری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 30. حجت الاسلام و المسلمین علی نصیری؛
| تصویر = 11364.jpg
| تصویر = 11364.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی نصیری]]]]
| پاسخ‌دهنده = علی نصیری
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در کتاب ''«[[انتظار موعود (کتاب)|انتظار موعود]]»'' و مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در کتاب ''«[[انتظار موعود (کتاب)|انتظار موعود]]»'' و مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در مفهوم غیرشیعی، تنها به معنای نظرداشت [[ظهور منجی]] به‌کار می‌‌رود، در حالی که طبق دیدگاه [[شیعه]] افزون بر چنین انتظاری، [[انتظار]] [[ملاقات]] و [[دیدار]] با [[منجی]] نیز قابل تصور است. بنابراین [[انتظار]] در دکترین [[شیعه]] به دو گونه قابل تقسیم بوده و برای هر یک از آن‌ها می‌توان آثار و نتایج ویژه‌ای برشمرد.این دو گونه عبارت‌اند از:  
::::::«[[انتظار]] در مفهوم غیرشیعی، تنها به معنای نظرداشت [[ظهور منجی]] به‌کار می‌‌رود، در حالی که طبق دیدگاه [[شیعه]] افزون بر چنین انتظاری، [[انتظار]] [[ملاقات]] و [[دیدار]] با [[منجی]] نیز قابل تصور است. بنابراین [[انتظار]] در دکترین [[شیعه]] به دو گونه قابل تقسیم بوده و برای هر یک از آن‌ها می‌توان آثار و نتایج ویژه‌ای برشمرد.این دو گونه عبارت‌اند از:  
:::::# [[انتظار ظهور]] [[منجی]] و [[تشکیل حکومت]] [[عدالت‌گستر]] جهانی؛
:::::# [[انتظار ظهور]] [[منجی]] و [[تشکیل حکومت]] [[عدالت‌گستر]] جهانی؛
خط ۴۲۳: خط ۴۲۳:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 31. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 31. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛
| تصویر = 151937.jpg
| تصویر = 151937.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از دیدگاه [[مکتب]] تشیّع، [[انتظار]]، لفظ نیست، گفتار نیست، توقّع تنها نیست، [[امید]] و آرزوی خالی نیست؛ بلکه [[پندار]] و [[کردار]] است، عمل و حرکت است، [[نهضت]] و [[مبارزه]] است، تلاش و کوشش است، [[صبر]] و [[مقاومت]] است، [[جهاد]] و [[فداکاری]] است. و ازاین‌رو، ریشه تمام حرکت‌ها و نهضت‌های [[اسلامی]] و جنبش‌ها و قیام‌های [[شیعی]] پس از [[رحلت]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} تاکنون، همین [[روح]] حرکت‌بخشی [[انتظار]] است.  
::::::«از دیدگاه [[مکتب]] تشیّع، [[انتظار]]، لفظ نیست، گفتار نیست، توقّع تنها نیست، [[امید]] و آرزوی خالی نیست؛ بلکه [[پندار]] و [[کردار]] است، عمل و حرکت است، [[نهضت]] و [[مبارزه]] است، تلاش و کوشش است، [[صبر]] و [[مقاومت]] است، [[جهاد]] و [[فداکاری]] است. و ازاین‌رو، ریشه تمام حرکت‌ها و نهضت‌های [[اسلامی]] و جنبش‌ها و قیام‌های [[شیعی]] پس از [[رحلت]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} تاکنون، همین [[روح]] حرکت‌بخشی [[انتظار]] است.  
::::::بنابراین، باتوجّه به کلّیه مطالبی که تا اینجا گفته شد روشن می‌گردد که: "[[انتظار]] نه‌تنها [[آرامش]] موقّت نیست، بلکه اعتراضی دایمی علیه بی‌عدالتی‌هاست. و نه‌تنها تسلّی دادن نیست؛ بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق [[حق]] و ابطال [[باطل]] است. [[انتظار]]، پذیرش نوعی [[انقلاب]]، تحوّل و [[تکامل]]، [[هدفداری]] و معنی‌داری است. موجبی برای [[دفاع]] جاودانه از [[هدف]] و مسلک است. سرمایه‌ای روحی برای [[تکامل]] و تعالی و حفظ جنبه‌های انسانی و ایدئولوژیکی است. [[انتظار]]، عامل تحرک است. اسلحه‌ای [[قوی]] و برّان علیه [[روح]] مردگی است.
::::::بنابراین، باتوجّه به کلّیه مطالبی که تا اینجا گفته شد روشن می‌گردد که: "[[انتظار]] نه‌تنها [[آرامش]] موقّت نیست، بلکه اعتراضی دایمی علیه بی‌عدالتی‌هاست. و نه‌تنها تسلّی دادن نیست؛ بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق [[حق]] و ابطال [[باطل]] است. [[انتظار]]، پذیرش نوعی [[انقلاب]]، تحوّل و [[تکامل]]، [[هدفداری]] و معنی‌داری است. موجبی برای [[دفاع]] جاودانه از [[هدف]] و مسلک است. سرمایه‌ای روحی برای [[تکامل]] و تعالی و حفظ جنبه‌های انسانی و ایدئولوژیکی است. [[انتظار]]، عامل تحرک است. اسلحه‌ای [[قوی]] و برّان علیه [[روح]] مردگی است.
خط ۴۳۳: خط ۴۳۳:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 32. حجت الاسلام و المسلمین صادقی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 32. حجت الاسلام و المسلمین صادقی؛
| تصویر = Pic2496.jpg
| تصویر = Pic2496.jpg
| پاسخ‌دهنده = مصطفی صادقی]]]]
| پاسخ‌دهنده = مصطفی صادقی
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مصطفی صادقی]]'''، در کتاب ''«[[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مصطفی صادقی]]'''، در کتاب ''«[[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«همان‌گونه که درباره [[مهدی]] و [[غیبت]] او [[عقاید]] انحرافی در میان [[مسلمانان]] وجود دارد اصل [[اندیشه]] [[انتظار]] نیز به [[انحراف]] کشیده شده است؛ بدین معنا که گروه‌هایی از [[مسلمانان]] در طول [[تاریخ]] در [[انتظار]] [[ظهور]] شخصی غیر از [[مهدی]] بوده‌اند و شاید [[هدف]] آنان مقابله با [[امام مهدی|مهدی]] [[شیعیان]] بوده است. البته در این بحث به جای فرقه‌ها، با قبایلی روبه‌رو هستیم که هرکدام [[انتظار]] آمدن شخصی از [[قبیله]] یا [[طایفه]] خود را داشته‌اند. از گزارش‌های تاریخی استفاده می‌شود [[اختلاف]] قبیله‌ای و [[تعصب]] نژادی که در [[جاهلیت]] رواج داشت و پس از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بار دیگر به میان [[مسلمانان]] بازگشت، منشأ حوادث سرنوشت‌ساز و گاه خونباری شد. [[اعراب]] شمالی ([[مکه]]) با جنوبی‌ها (یمنی‌های ساکن [[مدینه]]) [[اختلاف]] داشتند و این [[اختلاف]] پس از [[اسلام]] در قالب گروه [[مهاجر]] و [[انصار]] ادامه یافت. گاهی هم از این دو گروه به عدنانی و [[قحطانی]] تعبیر می‌شود. این دسته‌بندی‌ها پس از روی کار آمدن [[بنی امیه]] شدت یافت و خلفای [[مروانی]] به آن دامن زدند و همین نزاع‌ها در [[خراسان]] اسباب [[پیروزی]] [[ابومسلم]] و داعیان [[بنی عباس]] را فراهم کرد و بساط [[بنی امیه]] را برچید، زیرا در این منطقه عرب‌های [[قحطانی]] و عدنانی به [[رهبری]] جدیع بن [[علی]] و نصر بن سیار به [[نزاع]] پرداختند و [[ابومسلم]] با استفاده از [[اختلاف]] آنان، اهداف خود را پیش برد. به این‌گونه نزاع‌ها در بسیاری از رویدادهای [[تاریخ]] [[اسلام]] برخورد می‌کنیم. شکل جزئی‌تر این اختلاف‌ها در قالب طوایف [[ربیعه]] و مضر که دو برادر از [[فرزندان]] نزار بودند و [[قیس]] و تمیم از یک‌سو و کلب و [[ازد]] و کنده و قضاعه از سوی دیگر مطرح است. جالب این‌که از همه این قبایل و افراد منسوب به آنها در کتاب‌های [[ملاحم و فتن]] یاد می‌شود و نام آنها در [[روایات]] [[علائم ظهور]] نیز به چشم می‌خورد<ref>برای نمونه: درباره قحطانی ر.ک: ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۷۷؛ درباره پرچم‌‌های کنده و-- قیس ر.ک: شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۹؛ درباره کلبی‌‌ها ر.ک: یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص ۴۶ و ۶۹. نام یمانی و شعیب بن صالح تمیمی نیز در کتب علائم و ملاحم فراوان است.</ref>. در [[تاریخ]] [[اسلام]] نیز گزارش‌هایی مبنی بر [[انتظار]] برخی از این قبایل‌<ref>صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانه‌‌های ظهور، ۱جلد، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.</ref>»<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]، ص ۷۹- ۸۱.</ref>.
::::::«همان‌گونه که درباره [[مهدی]] و [[غیبت]] او [[عقاید]] انحرافی در میان [[مسلمانان]] وجود دارد اصل [[اندیشه]] [[انتظار]] نیز به [[انحراف]] کشیده شده است؛ بدین معنا که گروه‌هایی از [[مسلمانان]] در طول [[تاریخ]] در [[انتظار]] [[ظهور]] شخصی غیر از [[مهدی]] بوده‌اند و شاید [[هدف]] آنان مقابله با [[امام مهدی|مهدی]] [[شیعیان]] بوده است. البته در این بحث به جای فرقه‌ها، با قبایلی روبه‌رو هستیم که هرکدام [[انتظار]] آمدن شخصی از [[قبیله]] یا [[طایفه]] خود را داشته‌اند. از گزارش‌های تاریخی استفاده می‌شود [[اختلاف]] قبیله‌ای و [[تعصب]] نژادی که در [[جاهلیت]] رواج داشت و پس از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بار دیگر به میان [[مسلمانان]] بازگشت، منشأ حوادث سرنوشت‌ساز و گاه خونباری شد. [[اعراب]] شمالی ([[مکه]]) با جنوبی‌ها (یمنی‌های ساکن [[مدینه]]) [[اختلاف]] داشتند و این [[اختلاف]] پس از [[اسلام]] در قالب گروه [[مهاجر]] و [[انصار]] ادامه یافت. گاهی هم از این دو گروه به عدنانی و [[قحطانی]] تعبیر می‌شود. این دسته‌بندی‌ها پس از روی کار آمدن [[بنی امیه]] شدت یافت و خلفای [[مروانی]] به آن دامن زدند و همین نزاع‌ها در [[خراسان]] اسباب [[پیروزی]] [[ابومسلم]] و داعیان [[بنی عباس]] را فراهم کرد و بساط [[بنی امیه]] را برچید، زیرا در این منطقه عرب‌های [[قحطانی]] و عدنانی به [[رهبری]] جدیع بن [[علی]] و نصر بن سیار به [[نزاع]] پرداختند و [[ابومسلم]] با استفاده از [[اختلاف]] آنان، اهداف خود را پیش برد. به این‌گونه نزاع‌ها در بسیاری از رویدادهای [[تاریخ]] [[اسلام]] برخورد می‌کنیم. شکل جزئی‌تر این اختلاف‌ها در قالب طوایف [[ربیعه]] و مضر که دو برادر از [[فرزندان]] نزار بودند و [[قیس]] و تمیم از یک‌سو و کلب و [[ازد]] و کنده و قضاعه از سوی دیگر مطرح است. جالب این‌که از همه این قبایل و افراد منسوب به آنها در کتاب‌های [[ملاحم و فتن]] یاد می‌شود و نام آنها در [[روایات]] [[علائم ظهور]] نیز به چشم می‌خورد<ref>برای نمونه: درباره قحطانی ر.ک: ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۷۷؛ درباره پرچم‌‌های کنده و-- قیس ر.ک: شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۹؛ درباره کلبی‌‌ها ر.ک: یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص ۴۶ و ۶۹. نام یمانی و شعیب بن صالح تمیمی نیز در کتب علائم و ملاحم فراوان است.</ref>. در [[تاریخ]] [[اسلام]] نیز گزارش‌هایی مبنی بر [[انتظار]] برخی از این قبایل‌<ref>صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانه‌‌های ظهور، ۱جلد، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.</ref>»<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]، ص ۷۹- ۸۱.</ref>.
}}
}}
خط ۴۶۱: خط ۴۶۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 35. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 35. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| تصویر = 15207.jpg
| تصویر = 15207.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند، و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] بیشتر است. اگر [[انسان]]، مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن او است، هر چه زمان رسیدن او نزدیک تر گردد [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می یابد. حالت [[انتظار]]، گاهی به پایه‌ای می رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد، چنان که درجات [[انتظار]] از این نظر تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه را [[انتظار]] دارد تفاوت دارد. هر چه [[عشق]] به [[منتظر]] افزون باشد [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و دیر آمدن و فراق [[محبوب]] دردناک می‌گردد، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بی‌خود می‌شود و دردها و سختی‌های دردآور و مشکلات سخت خود را در راه [[محبوب]] [[حس]] نمی‌کند.
::::::«[[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند، و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] بیشتر است. اگر [[انسان]]، مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن او است، هر چه زمان رسیدن او نزدیک تر گردد [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می یابد. حالت [[انتظار]]، گاهی به پایه‌ای می رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد، چنان که درجات [[انتظار]] از این نظر تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه را [[انتظار]] دارد تفاوت دارد. هر چه [[عشق]] به [[منتظر]] افزون باشد [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و دیر آمدن و فراق [[محبوب]] دردناک می‌گردد، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بی‌خود می‌شود و دردها و سختی‌های دردآور و مشکلات سخت خود را در راه [[محبوب]] [[حس]] نمی‌کند.
::::::[[اندیشه]] [[پیروزی]] نهایی نیروی [[حق]] و [[صلح]] و [[عدالت]]، بر نیروی [[باطل]] و ستیز و [[ظلم]]، استقرار کامل و همه جانبه ارزش‌های انسانی، تشکیل [[مدینه]] فاضله و [[جامعه]] ایده‌آل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصی [[مقدس]] و عالیقدر که در [[روایات]] اسلامی از او به عنوان "[[مهدی]]" نام برده شده است، اندیشه‌ای است که کم و بیش همه فِرق و [[مذاهب اسلامی]] - با اختلافاتی - بدان [[مؤمن]] و معتقدند. این [[اندیشه]] بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی [[نظام]] طبیعت و سیر [[تکامل]] [[تاریخ]] و [[اطمینان]] به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار [[بشر]] است (که طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه های غیر اسلامی، پایان [[نظام]] طبیعت، تاریک و ابتر است).[[امید]] و آرزوی تحقق این نوید کلی جهانی انسانی، در زبان [[روایات]] اسلامی "[[انتظار فرج]]" خوانده شده است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۳.</ref>.
::::::[[اندیشه]] [[پیروزی]] نهایی نیروی [[حق]] و [[صلح]] و [[عدالت]]، بر نیروی [[باطل]] و ستیز و [[ظلم]]، استقرار کامل و همه جانبه ارزش‌های انسانی، تشکیل [[مدینه]] فاضله و [[جامعه]] ایده‌آل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصی [[مقدس]] و عالیقدر که در [[روایات]] اسلامی از او به عنوان "[[مهدی]]" نام برده شده است، اندیشه‌ای است که کم و بیش همه فِرق و [[مذاهب اسلامی]] - با اختلافاتی - بدان [[مؤمن]] و معتقدند. این [[اندیشه]] بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی [[نظام]] طبیعت و سیر [[تکامل]] [[تاریخ]] و [[اطمینان]] به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار [[بشر]] است (که طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه های غیر اسلامی، پایان [[نظام]] طبیعت، تاریک و ابتر است).[[امید]] و آرزوی تحقق این نوید کلی جهانی انسانی، در زبان [[روایات]] اسلامی "[[انتظار فرج]]" خوانده شده است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۳.</ref>.
خط ۴۷۰: خط ۴۷۰:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 36. آقای باقری‌زاده اشعری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 36. آقای باقری‌زاده اشعری؛
| تصویر = 87666522.jpg
| تصویر = 87666522.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]]، در [[آیات]] و [[احادیث]]، گاه به معنای "[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو" و گاه در کتاب‌های جامع حدیثی [[شیعی]]، به "[[انتظار]] [[انقلاب مهدوی]]" اشاره دارد.
::::::«[[انتظار فرج]]، در [[آیات]] و [[احادیث]]، گاه به معنای "[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو" و گاه در کتاب‌های جامع حدیثی [[شیعی]]، به "[[انتظار]] [[انقلاب مهدوی]]" اشاره دارد.
::::::حالت [[امید]] به آینده و چشم به راه آینده‌ای بهتر بودن، از آموزه‌های اصیل [[قرآن]]ی و حدیثی است. برای نمونه، [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>انشراح، آیه ۶.</ref>؛ "همانا همراه با دشواری، آسانی است" به [[صبر]] و [[پایداری]] برای رسیدن به آینده‌ای بهتر، توصیه می‌کند.
::::::حالت [[امید]] به آینده و چشم به راه آینده‌ای بهتر بودن، از آموزه‌های اصیل [[قرآن]]ی و حدیثی است. برای نمونه، [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>انشراح، آیه ۶.</ref>؛ "همانا همراه با دشواری، آسانی است" به [[صبر]] و [[پایداری]] برای رسیدن به آینده‌ای بهتر، توصیه می‌کند.
خط ۴۸۱: خط ۴۸۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 37. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 37. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| تصویر = 13681078.jpg
| تصویر = 13681078.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای]]]]
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"[[انتظار]]" در لغت به‌معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] و نوعی [[امید]] به آینده داشتن است. نتیجه‌ای که از معنای لغوی "[[انتظار]]" به دست می‌آید این است که کسی که عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، [[منتظر]] [[کیفر]] آن است، و کسی که بذری را در [[زمین]] پاشیده [[منتظر]] است که محصولش از [[زمین]] سر برآورد و سرسبز شود و کسی که کار خیر و شایسته‌ای انجام داده، [[منتظر]] است تا روزی فرارسد و او [[پاداش]] کار خیرش را دریافت کند. و اما [[انتظار]] در [[اسلام]] -به‌ویژه [[مذهب]] [[تشیع]]- عبارت از [[ایمان]] استوار بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی‌ عصر]] {{ع}} و [[امید]] به [[ظهور]] مبارک آن واپسین [[حجّت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]] است. [[انتظار فرج]] در [[اسلام]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] است؛ [[آمادگی]] برای [[پاک]] شدن، [[پاک]] زیستن. [[آمادگی]] برای حرکتی مستمرّ و دائم، توأم با [[خودسازی]] و دگرسازی و [[زمینه‌سازی]]. و سرانجام [[آمادگی]] برای تهیه قوا برای شرکت در [[نهضت]] عظیم [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که آغاز آن، [[ظهور]] [[حضرت]] و پایان آن، [[شکست]] تاریکی‌ها و [[ظلم‌ها]] و نتیجه آن، برپایی [[حکومت]] [[عدل الهی]] و [[نهضت]] سبز [[مهدوی]] است.
::::::«"[[انتظار]]" در لغت به‌معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] و نوعی [[امید]] به آینده داشتن است. نتیجه‌ای که از معنای لغوی "[[انتظار]]" به دست می‌آید این است که کسی که عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، [[منتظر]] [[کیفر]] آن است، و کسی که بذری را در [[زمین]] پاشیده [[منتظر]] است که محصولش از [[زمین]] سر برآورد و سرسبز شود و کسی که کار خیر و شایسته‌ای انجام داده، [[منتظر]] است تا روزی فرارسد و او [[پاداش]] کار خیرش را دریافت کند. و اما [[انتظار]] در [[اسلام]] -به‌ویژه [[مذهب]] [[تشیع]]- عبارت از [[ایمان]] استوار بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی‌ عصر]] {{ع}} و [[امید]] به [[ظهور]] مبارک آن واپسین [[حجّت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]] است. [[انتظار فرج]] در [[اسلام]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] است؛ [[آمادگی]] برای [[پاک]] شدن، [[پاک]] زیستن. [[آمادگی]] برای حرکتی مستمرّ و دائم، توأم با [[خودسازی]] و دگرسازی و [[زمینه‌سازی]]. و سرانجام [[آمادگی]] برای تهیه قوا برای شرکت در [[نهضت]] عظیم [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که آغاز آن، [[ظهور]] [[حضرت]] و پایان آن، [[شکست]] تاریکی‌ها و [[ظلم‌ها]] و نتیجه آن، برپایی [[حکومت]] [[عدل الهی]] و [[نهضت]] سبز [[مهدوی]] است.
::::::[[مسلمانان]] براساس وعده‌های صریحی که [[قرآن کریم]] بدان‌ها داده است، [[عقیده]] دارند که طبق قانون [[خلقت]] و [[سنت]] [[آفرینش]]، [[تاریخ]] بر مبنای [[سنّت‌های الهی]] و وعده‌های خدایی به پیش می‌رود، و اگر چند روزی [[دنیا]] به نفع [[ستمگران]] تمام شده، ولی سرانجام [[حکومت]] مطلق [[جهان]] به دست [[صالحان]] و حق‌پرستان خواهد افتاد و [[عدالت]] و [[امنیت]] براساس قانون [[خدا]] در سرتاسر [[جهان]] برقرار خواهد شد. از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] ([[توبه]]،٣٢ و ٣٣-نور،٥٥-غافر،٥١-انبیاء،١٠٥ و ١٠٦-قصص،٤-سجده،٢٨ و ٢٩-صافّات،١٧١ و ١٧٣-حج،٤١) به خوبی استفاده می‌شود که [[جهان]] روزی را در پیش دارد که [[حکومت]] مطلق [[دنیا]] به دست پاکان و [[صالحان]] خواهد افتاد و روزی را که [[مسلمانان]] [[انتظار]] می‌کشند، همان‌روز [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است.
::::::[[مسلمانان]] براساس وعده‌های صریحی که [[قرآن کریم]] بدان‌ها داده است، [[عقیده]] دارند که طبق قانون [[خلقت]] و [[سنت]] [[آفرینش]]، [[تاریخ]] بر مبنای [[سنّت‌های الهی]] و وعده‌های خدایی به پیش می‌رود، و اگر چند روزی [[دنیا]] به نفع [[ستمگران]] تمام شده، ولی سرانجام [[حکومت]] مطلق [[جهان]] به دست [[صالحان]] و حق‌پرستان خواهد افتاد و [[عدالت]] و [[امنیت]] براساس قانون [[خدا]] در سرتاسر [[جهان]] برقرار خواهد شد. از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] ([[توبه]]،٣٢ و ٣٣-نور،٥٥-غافر،٥١-انبیاء،١٠٥ و ١٠٦-قصص،٤-سجده،٢٨ و ٢٩-صافّات،١٧١ و ١٧٣-حج،٤١) به خوبی استفاده می‌شود که [[جهان]] روزی را در پیش دارد که [[حکومت]] مطلق [[دنیا]] به دست پاکان و [[صالحان]] خواهد افتاد و روزی را که [[مسلمانان]] [[انتظار]] می‌کشند، همان‌روز [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است.
خط ۴۹۵: خط ۴۹۵:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 38. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 38. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| تصویر = 13681061.jpg
| تصویر = 13681061.jpg
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"[[انتظار]]"؛ یعنی "چشم داشتن" و "چشم به راه بودن"<ref>ر.ک: دهخدا، علی اکیر، لغت نامه، ۱۵ ج، چاپ اول از دوره جدید؛ تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳. کلمه "انتظاره"؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه "انتظار".</ref>. [[انتظار]] در لغت به معنای چشم‌داشتن یک تحول، یک رویداد خوب و یک [[گشایش]] یا چشم به راه بودن آینده‌ای مطلوب، عزیزی سفر کرده، آمدن انسانی دست‌گیر و... به کار می‌رود. به این معنا، [[انتظار]] مفهومی است که با نهاد همه [[انسان‌ها]] عجین شده است و می‌توان گفت همه [[انسان‌ها]] به نوعی منتظرند. به بیان دیگر، [[انتظار]] با [[امید]] به [[آینده]]، هم‌زاد [[انسان]] است و اگر [[امید]] به [[آینده]] را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، [[مرگ]] و [[تباهی]] نخواهد داشت. از همین رو، در [[کلام]] [[نورانی]] [[پیامبر گرامی اسلام]] آمده است: [[امید]] برای [[امت]] من مایه [[رحمت]] است و اگر [[امید]] نبود، هیچ مادری، فرزندش را شیر نمی‌داد و هیج باغبانی درختی نمی‌کاشت<ref>بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸.</ref>.  
::::::«"[[انتظار]]"؛ یعنی "چشم داشتن" و "چشم به راه بودن"<ref>ر.ک: دهخدا، علی اکیر، لغت نامه، ۱۵ ج، چاپ اول از دوره جدید؛ تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳. کلمه "انتظاره"؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه "انتظار".</ref>. [[انتظار]] در لغت به معنای چشم‌داشتن یک تحول، یک رویداد خوب و یک [[گشایش]] یا چشم به راه بودن آینده‌ای مطلوب، عزیزی سفر کرده، آمدن انسانی دست‌گیر و... به کار می‌رود. به این معنا، [[انتظار]] مفهومی است که با نهاد همه [[انسان‌ها]] عجین شده است و می‌توان گفت همه [[انسان‌ها]] به نوعی منتظرند. به بیان دیگر، [[انتظار]] با [[امید]] به [[آینده]]، هم‌زاد [[انسان]] است و اگر [[امید]] به [[آینده]] را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، [[مرگ]] و [[تباهی]] نخواهد داشت. از همین رو، در [[کلام]] [[نورانی]] [[پیامبر گرامی اسلام]] آمده است: [[امید]] برای [[امت]] من مایه [[رحمت]] است و اگر [[امید]] نبود، هیچ مادری، فرزندش را شیر نمی‌داد و هیج باغبانی درختی نمی‌کاشت<ref>بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸.</ref>.  
::::::همچنین حکایت شده است که روزی [[عیسی]] {{ع}} نشسته بود و پیرمردی با بیل، زمینی را شیار می‌کرد. [[عیسی]] فرمود: "بار خدایا! [[امید]] ([[آرزو]]) را از او برگیر." آن پیر در دم، بیل را به کناری انداخت و دراز کشید. ساعتی گذشت و [[عیسی]] گفت: "بار خدایا! [[امید]] را به او بازگردان". بی درنگ آن پیر برخاست و شروع به کار کرد<ref>ورام بن أبی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، بیروت، دار صعب و دار التعارف، بی‌تا، ج ۱، ص ۲۷۲؛ محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ۱۵ ج، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۱۸۴، ح ۶۷۵.</ref>.(...)
::::::همچنین حکایت شده است که روزی [[عیسی]] {{ع}} نشسته بود و پیرمردی با بیل، زمینی را شیار می‌کرد. [[عیسی]] فرمود: "بار خدایا! [[امید]] ([[آرزو]]) را از او برگیر." آن پیر در دم، بیل را به کناری انداخت و دراز کشید. ساعتی گذشت و [[عیسی]] گفت: "بار خدایا! [[امید]] را به او بازگردان". بی درنگ آن پیر برخاست و شروع به کار کرد<ref>ورام بن أبی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، بیروت، دار صعب و دار التعارف، بی‌تا، ج ۱، ص ۲۷۲؛ محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ۱۵ ج، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۱۸۴، ح ۶۷۵.</ref>.(...)
خط ۵۰۶: خط ۵۰۶:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 39. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 39. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛
| تصویر = 1130809.jpg
| تصویر = 1130809.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی قائمی]]]]
| پاسخ‌دهنده = علی قائمی
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از نظر لغت و [[مذهب]] معنی و مفهومی خاص برای [[انتظار]] است.
::::::«از نظر لغت و [[مذهب]] معنی و مفهومی خاص برای [[انتظار]] است.
::::::'''از نظر لغت:''' [[انتظار]] به معنی چشم به راه بودن، [[چشم‌داشت]] و به عبارت دیگر نوعی [[امید]] به [[آینده]] داشتن است. خواه [[امید]] به آینده‌ای زیبا و یا [[زشت]] و منفور.
::::::'''از نظر لغت:''' [[انتظار]] به معنی چشم به راه بودن، [[چشم‌داشت]] و به عبارت دیگر نوعی [[امید]] به [[آینده]] داشتن است. خواه [[امید]] به آینده‌ای زیبا و یا [[زشت]] و منفور.
خط ۵۲۳: خط ۵۲۳:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 40. آقای ربانی‌ خوراسگانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 40. آقای ربانی‌ خوراسگانی؛
| تصویر = Pic363.jpg
| تصویر = Pic363.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی
::::::آقای '''[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای چشم به راه بودن و چشم داشتگی است<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۳۶۴.</ref>؛ اما مفهوم [[انتظار فرج]] در [[اسلام]] و به ویژه [[مذهب تشیع]]، عبارت است از: "[[ایمان]] [[استوار]] بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[امید به ظهور]] [[مبارک]] آن واپسین [[حجت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]]"<ref>مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>. نکته در خور توجه این است که [[انتظار فرج]] در [[آموزه‌های دینی]] به دو معنا به کار رفته است: یکی به معنای عام و دیگری به معنای خاص»<ref>[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی|ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق]]، [[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر]]، ص ۱۹.</ref>.
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای چشم به راه بودن و چشم داشتگی است<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۳۶۴.</ref>؛ اما مفهوم [[انتظار فرج]] در [[اسلام]] و به ویژه [[مذهب تشیع]]، عبارت است از: "[[ایمان]] [[استوار]] بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[امید به ظهور]] [[مبارک]] آن واپسین [[حجت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]]"<ref>مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>. نکته در خور توجه این است که [[انتظار فرج]] در [[آموزه‌های دینی]] به دو معنا به کار رفته است: یکی به معنای عام و دیگری به معنای خاص»<ref>[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی|ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق]]، [[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر]]، ص ۱۹.</ref>.
}}
}}
خط ۵۳۱: خط ۵۳۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 41. آقای قنبری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 41. آقای قنبری؛
| تصویر = 9030760879.jpg
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = معصوم علی قنبری]]]]
| پاسخ‌دهنده = معصوم علی قنبری
::::::آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مرحوم حاج [[میرزا]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] در کتاب پر [[ارزش]] [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]، در معنای [[انتظار]] می‌فرمایند: [[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب بوجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] هم بیشتر است. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم به راه آمدن او باشی هر چه زمان رسیدن او نزدیک‌تر گردد، [[آمادگی]] برای آمدنش بیشتر می‌شود، حالت [[انتظار]] گاهی به حدی می‌رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد چنان‌که [[درجات انتظار]] از این تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه [[انتظار]] می‌کنند تفاوت دارد و هر چه [[عشق]] به نظر بیشتر باشد، [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و [[فراق]] [[محبوب]] دردناک می‌شود، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بیخود می‌شد و دردها و مشکلات وحشت‌انگیز خود را در راه [[محبوب]] خود [[حس]] نمی‌کند. بلی این [[انتظار مهدی]] [[موعود]] {{ع}} است که [[انسان‌ها]] را در دنیای تاریک و پر از خطر، به راه راست و [[صراط مستقیم]] می‌کشاند پس [[مردم]] را باید [[دعوت]] به [[انتظار]] کرد و [[عصر غیبت]] را باید [[عصر انتظار]] نامید»<ref>[[معصوم علی قنبری|قنبری، معصوم علی]]، [[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]، ص 84-85.</ref>.
::::::«مرحوم حاج [[میرزا]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] در کتاب پر [[ارزش]] [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]، در معنای [[انتظار]] می‌فرمایند: [[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب بوجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] هم بیشتر است. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم به راه آمدن او باشی هر چه زمان رسیدن او نزدیک‌تر گردد، [[آمادگی]] برای آمدنش بیشتر می‌شود، حالت [[انتظار]] گاهی به حدی می‌رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد چنان‌که [[درجات انتظار]] از این تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه [[انتظار]] می‌کنند تفاوت دارد و هر چه [[عشق]] به نظر بیشتر باشد، [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و [[فراق]] [[محبوب]] دردناک می‌شود، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بیخود می‌شد و دردها و مشکلات وحشت‌انگیز خود را در راه [[محبوب]] خود [[حس]] نمی‌کند. بلی این [[انتظار مهدی]] [[موعود]] {{ع}} است که [[انسان‌ها]] را در دنیای تاریک و پر از خطر، به راه راست و [[صراط مستقیم]] می‌کشاند پس [[مردم]] را باید [[دعوت]] به [[انتظار]] کرد و [[عصر غیبت]] را باید [[عصر انتظار]] نامید»<ref>[[معصوم علی قنبری|قنبری، معصوم علی]]، [[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]، ص 84-85.</ref>.
}}
}}
خط ۵۸۴: خط ۵۸۴:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 44. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 44. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
| تصویر = 1368303.jpg
| تصویر = 1368303.jpg
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::*«[[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به آینده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، ص ۱۶۶</ref> در اصطلاح و در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[تشیع]]، [[انتظار]] اصیل و حقیقی، انتظاری است که سبب حرکت، [[پویایی]]، عمل و [[آمادگی]] وسیع می‌گردد. ازاین‌رو، در سخنان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[انتظار]] را عمل و از [[برترین]] عمل‌ها<ref>{{عربی|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و انتظار الفرج من اعظم العمل}}؛ [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ج ۲، باب ۵۵</ref> یا [[عبادت]] و از محبوب‌ترین عبادت‌ها معنا کرده‌اند<ref>انتظار الفرج عبادة. و... همان؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۱۲۲</ref> [[انتظار]]، اعتراض به وضعیت موجود و نپذیرفتن آن و به دنبال [[گشایش]] بودن است؛ یعنی داشتن [[امید]]، حرکت، [[تلاش]]، [[مقاومت]]، [[سازندگی]] و [[آماده‌سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}.
:::::*«[[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به آینده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، ص ۱۶۶</ref> در اصطلاح و در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[تشیع]]، [[انتظار]] اصیل و حقیقی، انتظاری است که سبب حرکت، [[پویایی]]، عمل و [[آمادگی]] وسیع می‌گردد. ازاین‌رو، در سخنان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[انتظار]] را عمل و از [[برترین]] عمل‌ها<ref>{{عربی|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و انتظار الفرج من اعظم العمل}}؛ [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ج ۲، باب ۵۵</ref> یا [[عبادت]] و از محبوب‌ترین عبادت‌ها معنا کرده‌اند<ref>انتظار الفرج عبادة. و... همان؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۱۲۲</ref> [[انتظار]]، اعتراض به وضعیت موجود و نپذیرفتن آن و به دنبال [[گشایش]] بودن است؛ یعنی داشتن [[امید]]، حرکت، [[تلاش]]، [[مقاومت]]، [[سازندگی]] و [[آماده‌سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}.
::::::[[انتظار فرج]] یعنی [[انتظار]] [[گشایش]] و [[نصرت]] و [[پیروزی]] [[مؤمنان]]. [[انتظار فرج]] یعنی امیدوار بودن به [[جهانی شدن]] [[اسلام]]. این مسئله در [[روایات]] ما به عنوان [[بهترین]] اعمال معرفی شده است؛ شاید به این [[دلیل]] که آثار و [[برکات]] فراوانی دارد، از جمله این که [[مؤمنان]] در پرتو [[روح]] [[انتظار]]، [[قدرت]] و نیروی مقابله با [[کفر]] و [[ظلم]] را پیدا می‌کنند و در برابر [[دشمنان دین]] [[استقامت]] می‌ورزند و هرگز به خاطر کمبود نفرات و تجهیزات، دچار [[یأس]] و [[نومیدی]] نمی‌شوند و خلاصه [[اسلام]] و [[مسلمین]] و به ویژه [[جهان]] [[تشیع]] در پرتو [[اعتقاد]] به [[ظهور]] [[مهدی]] و [[انتظار فرج]] از سوی [[خدا]] همیشه به [[باورهای دینی]] خود و فادار مانده و در جهت توسعه آن در [[جهان]] [[کفر]] و [[بیداد]] [[اقدام]] می‌کنند.
::::::[[انتظار فرج]] یعنی [[انتظار]] [[گشایش]] و [[نصرت]] و [[پیروزی]] [[مؤمنان]]. [[انتظار فرج]] یعنی امیدوار بودن به [[جهانی شدن]] [[اسلام]]. این مسئله در [[روایات]] ما به عنوان [[بهترین]] اعمال معرفی شده است؛ شاید به این [[دلیل]] که آثار و [[برکات]] فراوانی دارد، از جمله این که [[مؤمنان]] در پرتو [[روح]] [[انتظار]]، [[قدرت]] و نیروی مقابله با [[کفر]] و [[ظلم]] را پیدا می‌کنند و در برابر [[دشمنان دین]] [[استقامت]] می‌ورزند و هرگز به خاطر کمبود نفرات و تجهیزات، دچار [[یأس]] و [[نومیدی]] نمی‌شوند و خلاصه [[اسلام]] و [[مسلمین]] و به ویژه [[جهان]] [[تشیع]] در پرتو [[اعتقاد]] به [[ظهور]] [[مهدی]] و [[انتظار فرج]] از سوی [[خدا]] همیشه به [[باورهای دینی]] خود و فادار مانده و در جهت توسعه آن در [[جهان]] [[کفر]] و [[بیداد]] [[اقدام]] می‌کنند.
خط ۶۱۱: خط ۶۱۱:
| عنوان پاسخ‌دهنده = 46. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 46. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛
| تصویر = 4764567.jpg
| تصویر = 4764567.jpg
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]]]
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مسجد مقدس جمکران
::::::'''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[ انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[ آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[ انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[ آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در این‌باره گفته‌اند:
:::::*«تعریف لغوی: [[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
:::::*«تعریف لغوی: [[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
::::::تعریف اصطلاحی: عالم بزرگوار [[آیت الله]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] مؤلف "[[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]" می‌فرماید: "[[انتظار]] حالتی است روحی و نفسانی که موجب [[آمادگی]] برای آنچه انتظارش را می‌کشند، می‌شود. و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. پس هرقدر [[انتظار]] شدیدتر باشد [[آمادگی]] نیز بیشتر خواهد بود"<ref>{{عربی|وَ هوَ كَيفيَّةٌ نَفسانِيَّةٌ يَنبَعِثُ مِنها التَّهيوءُ لِمَا تَنْتَظِرُهُ و ضِدَّهُ الياس فَكُلَّمَا كَانَ الاِنْتِظَارُ أَشَدَّ كانَ التَّهيُوءُ آكَد...}}؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref>»<ref>[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص 15-16.</ref>.
::::::تعریف اصطلاحی: عالم بزرگوار [[آیت الله]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] مؤلف "[[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]" می‌فرماید: "[[انتظار]] حالتی است روحی و نفسانی که موجب [[آمادگی]] برای آنچه انتظارش را می‌کشند، می‌شود. و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. پس هرقدر [[انتظار]] شدیدتر باشد [[آمادگی]] نیز بیشتر خواهد بود"<ref>{{عربی|وَ هوَ كَيفيَّةٌ نَفسانِيَّةٌ يَنبَعِثُ مِنها التَّهيوءُ لِمَا تَنْتَظِرُهُ و ضِدَّهُ الياس فَكُلَّمَا كَانَ الاِنْتِظَارُ أَشَدَّ كانَ التَّهيُوءُ آكَد...}}؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref>»<ref>[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص 15-16.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش