پرش به محتوا

چرا امامان علم غیب خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛
| تصویر = 873589.jpg
| تصویر = 873589.jpg
| پاسخ‌دهنده = رضا برنجکار]]]]
| پاسخ‌دهنده = رضا برنجکار
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''دکتر [[رضا برنجکار]]''' و '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = حجج الاسلام و المسلمین '''دکتر [[رضا برنجکار]]''' و '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«متبادر از [[علم‌ غیب]] در عصر رسالت و بعد از آن، ‌علم ذاتی بوده، نه علم عرضی؛ ازاین‌رو [[ائمه]] {{عم}} با آنکه اخبار غیبی فروانی را بیان می‌نمودند، از اینکه متصف به [[علم‌ غیب]] شوند، پرهیز داشتند؛ ‌چراکه چنین ادعایی را مترادف با ربوبیت می‌دانستند؛ ‌لذا آن را نفی می‌نمودند و علوم خود را به خداوند متعال نسبت می‌دادند. از شواهد این ادعا علاوه‌بر روایات، می‌توان به کلام [[شیخ مفید]]، ‌[[ابن‌ شهر آشوب]] و مرحوم [[طبرسی]] استناد کرد. مرحوم [[شیخ مفید]] در این‌ زمینه در اوائل المقالات آورده: اطلاق و نسبت دادن [[علم‌ غیب]] به [[ائمه]]{{عم}} مورد انکار است و عقیده فاسدی است؛ زیرا این توصیف برای کسی که علم به اشیا بنفسه دارد، استحقاق دارد، ‌نه آن‌که علم مستفاد دارد، و این‌گونه علم بنفسه تنها برای خداوند عزوجل می‌باشد.
::::::«متبادر از [[علم‌ غیب]] در عصر رسالت و بعد از آن، ‌علم ذاتی بوده، نه علم عرضی؛ ازاین‌رو [[ائمه]] {{عم}} با آنکه اخبار غیبی فروانی را بیان می‌نمودند، از اینکه متصف به [[علم‌ غیب]] شوند، پرهیز داشتند؛ ‌چراکه چنین ادعایی را مترادف با ربوبیت می‌دانستند؛ ‌لذا آن را نفی می‌نمودند و علوم خود را به خداوند متعال نسبت می‌دادند. از شواهد این ادعا علاوه‌بر روایات، می‌توان به کلام [[شیخ مفید]]، ‌[[ابن‌ شهر آشوب]] و مرحوم [[طبرسی]] استناد کرد. مرحوم [[شیخ مفید]] در این‌ زمینه در اوائل المقالات آورده: اطلاق و نسبت دادن [[علم‌ غیب]] به [[ائمه]]{{عم}} مورد انکار است و عقیده فاسدی است؛ زیرا این توصیف برای کسی که علم به اشیا بنفسه دارد، استحقاق دارد، ‌نه آن‌که علم مستفاد دارد، و این‌گونه علم بنفسه تنها برای خداوند عزوجل می‌باشد.
::::::[[ابن‌ شهر آشوب]] نیز در بیان تفاوت علم خدا و برگزیدگان از خلقش می‌نویسد: [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} لازم است که آگاه به علوم دینی و شرعی باشند؛ ولی لازم نیست غیب بدانند و آنچه در گذشته شده و آنچه در آینده می‌شود را آگاه باشند؛ زیرا این امر منجر به شریک شدن این‌ دو با قدیم متعال می‌گردد در همه معلومات بی‌پایانش و همانا لازم می‌آید عالم بنفسه باشند؛ ولی ثابت است که ایشان عالِم به علم محدثند و علم علی‌التفصیل تنها به یک معلوم تعلق دارد.
::::::[[ابن‌ شهر آشوب]] نیز در بیان تفاوت علم خدا و برگزیدگان از خلقش می‌نویسد: [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} لازم است که آگاه به علوم دینی و شرعی باشند؛ ولی لازم نیست غیب بدانند و آنچه در گذشته شده و آنچه در آینده می‌شود را آگاه باشند؛ زیرا این امر منجر به شریک شدن این‌ دو با قدیم متعال می‌گردد در همه معلومات بی‌پایانش و همانا لازم می‌آید عالم بنفسه باشند؛ ولی ثابت است که ایشان عالِم به علم محدثند و علم علی‌التفصیل تنها به یک معلوم تعلق دارد.
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة).
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة).
| تصویر = 11792.jpg
| تصویر = 11792.jpg
| پاسخ‌دهنده = منصف علی مطهری]]]]
| پاسخ‌دهنده = منصف علی مطهری
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«صاحب کتاب [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]] انگیزه نفی علم غیب پیغمبر را اینگونه بیان می‌کند: پیغمبر اکرم در محیط جهل و خرافه بی‌دانشی تجلی فرموده است و انوار قدسیه مبارکش پرتو بر وجود مردم می‌افکند و ممکن است بسا کسانی شوند که در خورشید می‌نگرند و بینائی خود را از دست می‌دهند و آن همه قدرت علمی و توجه به معانی آسمانی و راههای نورانی و درخششی که نبی اکرم دارد ممکن است مردمان مؤمن کم‌کم غالی در حق رسول خدا بشوند و از حدود یک انسان عالی و راهنمای بزرگ وجود اقدس او را بیشتر ببینند و کم‌کم گرفتاری‌ای که دامن مسیحیت را گرفت دامن پاک اسلام را آلوده کند و پیامبر را خدای زمینی بدانند. (...) از این جهت باید گفت آیاتی که علم غیب را از او سلب می‌کند دلالت بر نفی علم غیب ذاتی دارد و می‌گویند پیامبر اکرم با آنهمه نورانیت کسی این گمان را نکند که او بالذات عالم السر است و او خدای زمینی است (...)  
::::::«صاحب کتاب [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]] انگیزه نفی علم غیب پیغمبر را اینگونه بیان می‌کند: پیغمبر اکرم در محیط جهل و خرافه بی‌دانشی تجلی فرموده است و انوار قدسیه مبارکش پرتو بر وجود مردم می‌افکند و ممکن است بسا کسانی شوند که در خورشید می‌نگرند و بینائی خود را از دست می‌دهند و آن همه قدرت علمی و توجه به معانی آسمانی و راههای نورانی و درخششی که نبی اکرم دارد ممکن است مردمان مؤمن کم‌کم غالی در حق رسول خدا بشوند و از حدود یک انسان عالی و راهنمای بزرگ وجود اقدس او را بیشتر ببینند و کم‌کم گرفتاری‌ای که دامن مسیحیت را گرفت دامن پاک اسلام را آلوده کند و پیامبر را خدای زمینی بدانند. (...) از این جهت باید گفت آیاتی که علم غیب را از او سلب می‌کند دلالت بر نفی علم غیب ذاتی دارد و می‌گویند پیامبر اکرم با آنهمه نورانیت کسی این گمان را نکند که او بالذات عالم السر است و او خدای زمینی است (...)  
::::::[[ائمه اطهار]]{{عم}} هم در مظان همین مطالب قرار گرفته بودند و شواهد زنده‌ای که [[علم غیب]] را نشان می‌دادند آنها را در تنگنای غلو مبتلا می‌نمودند از این جهت بود که گاهی [[علم غیب]] را از خود نفی می‌نمودند و گاهی به خاطر تقیه هم از خود نفی [[علم غیب]] می‌کردند.<ref>[[محمد فاضل لنکرانی]]، [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص۳۴۴ الی ۳۴۷.</ref>»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۱۸.</ref>.
::::::[[ائمه اطهار]]{{عم}} هم در مظان همین مطالب قرار گرفته بودند و شواهد زنده‌ای که [[علم غیب]] را نشان می‌دادند آنها را در تنگنای غلو مبتلا می‌نمودند از این جهت بود که گاهی [[علم غیب]] را از خود نفی می‌نمودند و گاهی به خاطر تقیه هم از خود نفی [[علم غیب]] می‌کردند.<ref>[[محمد فاضل لنکرانی]]، [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص۳۴۴ الی ۳۴۷.</ref>»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۱۸.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش