پرش به محتوا

دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $2 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
خط ۶۷: خط ۶۷:
:::::#دلیل دیگر، قاعده وجود مقتضی و عدم مانع است، به این صورت که: گستردگی و فعلیت [[علم امام]]{{ع}}، شعبه‌ای و شاخه‌ای از فیض بی‌کران مبدء فیاض است "مقتضی موجود" و قابل "ظرفیت وجودی" [[امامت]] [[امام]] است که بالاترین مرتبه قابلیت را دارا است و از سوی دیگر، مانعی نیز وجود ندارد "مانع مفقود" "پس [[امام]] دارای علمی‌ گسترده و فعلی می‌باشد". به عبارت دیگر، خداوند قادر است  علمی‌ گسترده به [[امام]] عطا نماید و عالم <ref>احتمال دارد لفظ «عالم»  در متن  به معنای جهان هستی باشد در این صورت معنا این می‌شود که :عالم هستی محتاج چنین دانشمندی است که دارای علم گسترده باشد.</ref>. [[امام]]{{ع}} نیز به آن علم نیازمند است و این کار مفسده‌ای نیز ندارد پس واجب است بر حکیم متعال که این کار را بکند»<ref>[[آگاهی‌های آسمانی (کتاب)|آگاهی‌های آسمانی]]، ص ۱۳۷.</ref>.
:::::#دلیل دیگر، قاعده وجود مقتضی و عدم مانع است، به این صورت که: گستردگی و فعلیت [[علم امام]]{{ع}}، شعبه‌ای و شاخه‌ای از فیض بی‌کران مبدء فیاض است "مقتضی موجود" و قابل "ظرفیت وجودی" [[امامت]] [[امام]] است که بالاترین مرتبه قابلیت را دارا است و از سوی دیگر، مانعی نیز وجود ندارد "مانع مفقود" "پس [[امام]] دارای علمی‌ گسترده و فعلی می‌باشد". به عبارت دیگر، خداوند قادر است  علمی‌ گسترده به [[امام]] عطا نماید و عالم <ref>احتمال دارد لفظ «عالم»  در متن  به معنای جهان هستی باشد در این صورت معنا این می‌شود که :عالم هستی محتاج چنین دانشمندی است که دارای علم گسترده باشد.</ref>. [[امام]]{{ع}} نیز به آن علم نیازمند است و این کار مفسده‌ای نیز ندارد پس واجب است بر حکیم متعال که این کار را بکند»<ref>[[آگاهی‌های آسمانی (کتاب)|آگاهی‌های آسمانی]]، ص ۱۳۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. علامه طباطبایی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. علامه طباطبایی؛
خط ۷۵: خط ۷۴:
::::::«چون [[امام]]{{عم}} حامل دین و پیشوای جهانیان است لازم است به همه مسائلی که در دنیا و آخرت مورد نیاز مردم است و سعادت انسان وابسته به آن است، علم داشته باشد زیرا عقلا پیشوایی جاهل جائز نیست و از نظر هدایت عمومی الهی معنا ندارد»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%20%D8%AF%DB%8C%D9%86&option=com_mtree&task=readonline&link_id=6401&page=146&chkhashk=9D48072281&Itemid=&lang=fa آموزش دین، ص۱۴۶.]</ref>.
::::::«چون [[امام]]{{عم}} حامل دین و پیشوای جهانیان است لازم است به همه مسائلی که در دنیا و آخرت مورد نیاز مردم است و سعادت انسان وابسته به آن است، علم داشته باشد زیرا عقلا پیشوایی جاهل جائز نیست و از نظر هدایت عمومی الهی معنا ندارد»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%20%D8%AF%DB%8C%D9%86&option=com_mtree&task=readonline&link_id=6401&page=146&chkhashk=9D48072281&Itemid=&lang=fa آموزش دین، ص۱۴۶.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله مظفر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله مظفر؛
خط ۸۳: خط ۸۱:
::::::«عقل چنین می‌یابد که بر خداوند سبحان لازم است حجتی بین خود و بندگانش قرار دهد که مبلّغ احکام او و بیانگر نظام الهی باشد و آن حجت باید دارای تمام اوصاف کمال و مبرّا از همۀ خصلتهای موجب نقصان باشد و نباید به گونه‌ای باشد که در معرض توهین و انتقاد و خرده‌گیری قرار گیرد، بلکه باید صورت و سیرتش از همۀ نقصها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی را یارای احتجاج بر او و برتری در فضل و علم نسبت به او نباشد»<ref>[[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص ۱۱۴.</ref>
::::::«عقل چنین می‌یابد که بر خداوند سبحان لازم است حجتی بین خود و بندگانش قرار دهد که مبلّغ احکام او و بیانگر نظام الهی باشد و آن حجت باید دارای تمام اوصاف کمال و مبرّا از همۀ خصلتهای موجب نقصان باشد و نباید به گونه‌ای باشد که در معرض توهین و انتقاد و خرده‌گیری قرار گیرد، بلکه باید صورت و سیرتش از همۀ نقصها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی را یارای احتجاج بر او و برتری در فضل و علم نسبت به او نباشد»<ref>[[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص ۱۱۴.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
خط ۹۲: خط ۸۹:
:::::*«در اينجا دو راه ديگر براى اثبات اين واقعيت كه [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}} اجمالاً از اسرار غيب آگاه بودند وجود دارد: '''نخست اينكه:''' مى‌‏دانيم دايره ماموريت آنها محدود به مكان و زمان خاصى نبوده، بلكه رسالت [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامت]] [[امامان]]{{عم}} جهانى و جاودانى است، چگونه ممكن است كسى چنين ماموريت گسترده‌‏اى داشته باشد؟ در حالى كه هيچگونه آگاهى جز بر زمان و محيط محدود خود نداشته باشد؟ آيا كسى را كه مثلا مامور امارت و استاندارى بخش عظيمى از كشورى مى‌‏كنند مى‌‏تواند از آن منطقه آگاهى نداشته باشد و در عين حال ماموريت خود را به خوبى انجام دهد؟! به تعبير ديگر: [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در مدت حيات خود بايد آن چنان احكام الهى را بيان و اجرا كند كه جوابگوى نيازمندی‌هاى همه انسانها در هر زمان و مكان باشد، و اين ممكن نيست مگر اينكه لااقل بخشى از اسرار غيب را بداند. '''ديگر اينكه:''' سه آيه در قرآن مجيد است كه اگر آنها را در كنار هم بچينيم مساله [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} از آن روشن مى‏‌شود، نخست اينكه قرآن در مورد كسى كه تخت ملكه "سبا" را در يك چشم بر هم زدن نزد "سليمان" آورد يعنى [[آصف بن برخيا]] مى‌‏گويد: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«كسى كه دانشى از كتاب داشت گفت من آن را پيش از آنكه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد، و هنگامى كه (سليمان) آن را نزد خود مستقر ديد گفت: اين از فضل پروردگار من است.» نمل، آیه۴۰.</ref>. در آيه ديگر مى‌‏خوانيم: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ]]}}<ref>«بگو كافى است براى گواه ميان من و شما، خداوند، و كسى كه علم كتاب نزد او است.»رعد ۴۳</ref>. از سوى ديگر در احاديث متعددى كه در كتب اهل سنت و شيعه نقل شده چنين مى‏‌خوانيم كه ابو سعيد خدرى مى‌‏گويد «از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} معنى {{متن قرآن|الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ}} را سؤال كردم، فرمود: او وصى برادرم سليمان بن داود بود، گفتم: {{متن قرآن|وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ}}" كيست؟ فرمود: {{عربی|«ذَاكَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب‏!»}} او برادرم على بن ابى طالب است»<ref>به جلد ۳ "احقاق الحق" صفحه ٢٨٠- ٢٨١ و "نور الثقلين" جلد ٢ صفحه ۵۲۳ مراجعه شود.</ref>. با توجه به اينكه {{متن قرآن|عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ }} كه در مورد "آصف" آمده علم جزئى را مى‏گويد، و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتابِ}} كه در باره [[امام علی]]{{ع}} آمده علم كلى را مى‏‌گويد، تفاوت ميان مقام علمى "آصف" و [[امام علی|على]]{{ع}} روشن مى‌‏گردد. از سوى سوم در آيه ٨٩ سوره نحل مى‌‏خوانيم: {{متن قرآن|وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ}} «ما قرآن را بر تو نازل كرديم كه بيانگر هر چيزى است». روشن است كسى كه عالم به اسرار چنين كتابى باشد، بايد اسرار غيب را بداند، و اين دليلى است آشكار بر اينكه ممكن است انسانى از اولياء اللَّه، از اسرار غيب به فرمان خدا آگاه گردد»<ref>[http://lib.eshia.ir/27575/25/152 تفسير نمونه، ج‏۲۵، ص۱۵۲.]</ref>.
:::::*«در اينجا دو راه ديگر براى اثبات اين واقعيت كه [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}} اجمالاً از اسرار غيب آگاه بودند وجود دارد: '''نخست اينكه:''' مى‌‏دانيم دايره ماموريت آنها محدود به مكان و زمان خاصى نبوده، بلكه رسالت [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامت]] [[امامان]]{{عم}} جهانى و جاودانى است، چگونه ممكن است كسى چنين ماموريت گسترده‌‏اى داشته باشد؟ در حالى كه هيچگونه آگاهى جز بر زمان و محيط محدود خود نداشته باشد؟ آيا كسى را كه مثلا مامور امارت و استاندارى بخش عظيمى از كشورى مى‌‏كنند مى‌‏تواند از آن منطقه آگاهى نداشته باشد و در عين حال ماموريت خود را به خوبى انجام دهد؟! به تعبير ديگر: [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در مدت حيات خود بايد آن چنان احكام الهى را بيان و اجرا كند كه جوابگوى نيازمندی‌هاى همه انسانها در هر زمان و مكان باشد، و اين ممكن نيست مگر اينكه لااقل بخشى از اسرار غيب را بداند. '''ديگر اينكه:''' سه آيه در قرآن مجيد است كه اگر آنها را در كنار هم بچينيم مساله [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} از آن روشن مى‏‌شود، نخست اينكه قرآن در مورد كسى كه تخت ملكه "سبا" را در يك چشم بر هم زدن نزد "سليمان" آورد يعنى [[آصف بن برخيا]] مى‌‏گويد: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«كسى كه دانشى از كتاب داشت گفت من آن را پيش از آنكه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد، و هنگامى كه (سليمان) آن را نزد خود مستقر ديد گفت: اين از فضل پروردگار من است.» نمل، آیه۴۰.</ref>. در آيه ديگر مى‌‏خوانيم: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ]]}}<ref>«بگو كافى است براى گواه ميان من و شما، خداوند، و كسى كه علم كتاب نزد او است.»رعد ۴۳</ref>. از سوى ديگر در احاديث متعددى كه در كتب اهل سنت و شيعه نقل شده چنين مى‏‌خوانيم كه ابو سعيد خدرى مى‌‏گويد «از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} معنى {{متن قرآن|الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ}} را سؤال كردم، فرمود: او وصى برادرم سليمان بن داود بود، گفتم: {{متن قرآن|وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ}}" كيست؟ فرمود: {{عربی|«ذَاكَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب‏!»}} او برادرم على بن ابى طالب است»<ref>به جلد ۳ "احقاق الحق" صفحه ٢٨٠- ٢٨١ و "نور الثقلين" جلد ٢ صفحه ۵۲۳ مراجعه شود.</ref>. با توجه به اينكه {{متن قرآن|عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ }} كه در مورد "آصف" آمده علم جزئى را مى‏گويد، و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتابِ}} كه در باره [[امام علی]]{{ع}} آمده علم كلى را مى‏‌گويد، تفاوت ميان مقام علمى "آصف" و [[امام علی|على]]{{ع}} روشن مى‌‏گردد. از سوى سوم در آيه ٨٩ سوره نحل مى‌‏خوانيم: {{متن قرآن|وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ}} «ما قرآن را بر تو نازل كرديم كه بيانگر هر چيزى است». روشن است كسى كه عالم به اسرار چنين كتابى باشد، بايد اسرار غيب را بداند، و اين دليلى است آشكار بر اينكه ممكن است انسانى از اولياء اللَّه، از اسرار غيب به فرمان خدا آگاه گردد»<ref>[http://lib.eshia.ir/27575/25/152 تفسير نمونه، ج‏۲۵، ص۱۵۲.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله مصطفوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله مصطفوی؛
خط ۱۰۲: خط ۹۸:
::::::ب. شیعیان بر این باورند که همه موقعیت‌ها به طور کامل برای [[پیامبر]]{{صل}} فراهم نشد تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین کند، و عمر [[پیامبر]]{{صل}} نیز همانند دیگر افراد بشر محدود است، بنابراین، باید بعد از [[پیامبر]]{{صل}} خلیفه و جانشینی باشد تا راه او را ادامه دهد و وظایف و مسئولیت‌های او را در امر هدایت بشر دنبال کند. بر این اساس، استدلالی که [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} را اثبات می‌کند، [[علم غیب]] جانشینان بلافصل وی را نیز اثبات می‌کند.»<ref>[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، فصلنامه قبسات، ص۱۶ و ۱۷ .</ref>.
::::::ب. شیعیان بر این باورند که همه موقعیت‌ها به طور کامل برای [[پیامبر]]{{صل}} فراهم نشد تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین کند، و عمر [[پیامبر]]{{صل}} نیز همانند دیگر افراد بشر محدود است، بنابراین، باید بعد از [[پیامبر]]{{صل}} خلیفه و جانشینی باشد تا راه او را ادامه دهد و وظایف و مسئولیت‌های او را در امر هدایت بشر دنبال کند. بر این اساس، استدلالی که [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} را اثبات می‌کند، [[علم غیب]] جانشینان بلافصل وی را نیز اثبات می‌کند.»<ref>[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، فصلنامه قبسات، ص۱۶ و ۱۷ .</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آیت‌الله مصباح یزدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آیت‌الله مصباح یزدی؛
خط ۱۱۰: خط ۱۰۵:
::::::«دین اسلام که آخرین دین خدا است همگانی و جاویدان و نسخ ناشدنی است. بعد از پیامبر اسلام پیامبر دیگری نخواهد بود. ختم [[نبوت]] در صورتی با حکمت [[بعثت]] [[انبیا]] موافق است که آخرین شریعت آسمانی جوابگوی تمام نیازهای بشری باشد و بقاء آن را تا پایان جهان ضمانت نماید. دین اسلام وقتی می‌تواند کامل باشد که بتواند نیاز بشر را تا آخر جهان پاسخگو باشد و در متن دین راهی جهت مصالح ضروری پیش بینی شده باشد مصالحی که با رحلت پیامبر اکرم در معرض تهدید و تفویت قرار می‌گرفت و این چیزی جز نصب جانشین شایسته برای پیامبر نخواهد بود و این جانشین باید علم خدادادی داشته باشد تا بتواند حقایق دین را با تمام ابعادش بیان نماید»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 آموزش عقاید، ج۲، ص۲۴۳-۳۳۹.]</ref>.
::::::«دین اسلام که آخرین دین خدا است همگانی و جاویدان و نسخ ناشدنی است. بعد از پیامبر اسلام پیامبر دیگری نخواهد بود. ختم [[نبوت]] در صورتی با حکمت [[بعثت]] [[انبیا]] موافق است که آخرین شریعت آسمانی جوابگوی تمام نیازهای بشری باشد و بقاء آن را تا پایان جهان ضمانت نماید. دین اسلام وقتی می‌تواند کامل باشد که بتواند نیاز بشر را تا آخر جهان پاسخگو باشد و در متن دین راهی جهت مصالح ضروری پیش بینی شده باشد مصالحی که با رحلت پیامبر اکرم در معرض تهدید و تفویت قرار می‌گرفت و این چیزی جز نصب جانشین شایسته برای پیامبر نخواهد بود و این جانشین باید علم خدادادی داشته باشد تا بتواند حقایق دین را با تمام ابعادش بیان نماید»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 آموزش عقاید، ج۲، ص۲۴۳-۳۳۹.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. آیت‌الله شریعتمدار جزایری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. آیت‌الله شریعتمدار جزایری؛
خط ۱۲۳: خط ۱۱۷:
:::::*'''دلیل پنجم: ضرورت علم یک سفیر و شهید از احوال مردم''': در بسیاری‌ از آیات‌ قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌ [[پیامبر]]{{صل}} شاهد و گواه‌ بر امت‌ است‌ و چون ‌شاهد بودن‌ و گواهی‌ دادن، دانش‌ و آگاهی‌ را در هر حالی‌ لازم‌ دارد، پس‌ [[پیامبر]]{{صل}} باید به ‌تمام‌ احوال‌ امت‌ از ظاهر و باطن‌ و افعال‌ آنان‌ آگاه‌ باشد تا بتواند در روز قیامت‌ شاهد و گواهیشان‌ باشد، زیرا اگر چنین‌ دانشی‌ را نداشت ‌، نمی‌تواند شهادت‌ و گواهی‌ را درباره آنان‌ ادا کند. نمونه‌ای‌ از آیات‌ قرآن‌ که‌ شاهد و گواه‌ بودن‌ [[پیامبر]]{{صل}} را بر امت‌ بیان‌ کرده، چنین‌است‌: {{متن قرآن|وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا}}؛<ref>و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا}}<ref>و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه:۱۵۹.</ref>؛{{متن قرآن|وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ}}<ref>و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم؛ سوره مائده،  آیه: ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} <ref>تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. چنان‌ که‌ عقل‌ نه‌ فقط‌ مانعی‌ در امکان‌ این‌ علم‌ ندارد بلکه‌ وجود آن‌ را در پیامبر و امام‌ لازم‌ می‌داند؛ سوره حج، آیه:۷۸.</ref> بزرگی‌ و عظمت‌ این ‌دانش‌ سبب‌ نپذیرفتن‌ آن‌ نمی‌شود و چنین‌ باوری‌ غلو و زیاده‌ روی‌ نیست ‌، زیرا اگر [[امام]]{{ع}} ‌دارای‌ این‌ ویژگی‌ نباشد و گستره‌ دانش‌ او همانند دیگر افراد عادی‌ باشد، سزاوار [[امامت‌]] و رهبری‌ نخواهد بود و گزینش‌ وی‌ برای‌ امامت‌ و بی‌ بهره‌ کردن‌ دیگران ‌از آن ‌، ستم ‌در حق‌ دیگران ‌خواهد بود. اگر [[امامت‌]] را منصب‌ خدایی‌ بدانیم‌ و آن‌ را خلافت‌ و جانشینی‌ از طرف‌ خدا بپنداریم‌ و [[امام‌]]{{ع}} را بیان‌ کننده‌ و مظهر صفات‌ الهی‌ بدانیم‌، باور دانش‌ وسیع‌ او را زیاده‌ روی‌ و غلوّ نمی‌پنداریم‌ و آن‌ را از لوازم‌ مقام‌ [[امامت‌]] می‌شمریم‌»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/2300 مقاله امام حسین و علم شهادت]</ref>.
:::::*'''دلیل پنجم: ضرورت علم یک سفیر و شهید از احوال مردم''': در بسیاری‌ از آیات‌ قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌ [[پیامبر]]{{صل}} شاهد و گواه‌ بر امت‌ است‌ و چون ‌شاهد بودن‌ و گواهی‌ دادن، دانش‌ و آگاهی‌ را در هر حالی‌ لازم‌ دارد، پس‌ [[پیامبر]]{{صل}} باید به ‌تمام‌ احوال‌ امت‌ از ظاهر و باطن‌ و افعال‌ آنان‌ آگاه‌ باشد تا بتواند در روز قیامت‌ شاهد و گواهیشان‌ باشد، زیرا اگر چنین‌ دانشی‌ را نداشت ‌، نمی‌تواند شهادت‌ و گواهی‌ را درباره آنان‌ ادا کند. نمونه‌ای‌ از آیات‌ قرآن‌ که‌ شاهد و گواه‌ بودن‌ [[پیامبر]]{{صل}} را بر امت‌ بیان‌ کرده، چنین‌است‌: {{متن قرآن|وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا}}؛<ref>و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا}}<ref>و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه:۱۵۹.</ref>؛{{متن قرآن|وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ}}<ref>و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم؛ سوره مائده،  آیه: ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} <ref>تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. چنان‌ که‌ عقل‌ نه‌ فقط‌ مانعی‌ در امکان‌ این‌ علم‌ ندارد بلکه‌ وجود آن‌ را در پیامبر و امام‌ لازم‌ می‌داند؛ سوره حج، آیه:۷۸.</ref> بزرگی‌ و عظمت‌ این ‌دانش‌ سبب‌ نپذیرفتن‌ آن‌ نمی‌شود و چنین‌ باوری‌ غلو و زیاده‌ روی‌ نیست ‌، زیرا اگر [[امام]]{{ع}} ‌دارای‌ این‌ ویژگی‌ نباشد و گستره‌ دانش‌ او همانند دیگر افراد عادی‌ باشد، سزاوار [[امامت‌]] و رهبری‌ نخواهد بود و گزینش‌ وی‌ برای‌ امامت‌ و بی‌ بهره‌ کردن‌ دیگران ‌از آن ‌، ستم ‌در حق‌ دیگران ‌خواهد بود. اگر [[امامت‌]] را منصب‌ خدایی‌ بدانیم‌ و آن‌ را خلافت‌ و جانشینی‌ از طرف‌ خدا بپنداریم‌ و [[امام‌]]{{ع}} را بیان‌ کننده‌ و مظهر صفات‌ الهی‌ بدانیم‌، باور دانش‌ وسیع‌ او را زیاده‌ روی‌ و غلوّ نمی‌پنداریم‌ و آن‌ را از لوازم‌ مقام‌ [[امامت‌]] می‌شمریم‌»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/2300 مقاله امام حسین و علم شهادت]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛
خط ۱۳۷: خط ۱۳۰:
:::::*پس وقتی قرآن کریم، احکام ومقررات اسلامی را به طور کلی بیان کرده و پیامبر اسلام هم به جهت عمر کوتاه و شرایط ویژه نتوانسته، همه جزئیات را برای مردم بیان نمایند و وقتی همه مردم در کشف احکام و معارف دین مثل یکدیگرند و ترجیحی نسبت به هم ندارند و در کشف ناسخ و منسوخ، تأویل و تشبیه، عام و خاص، مجمل و مبین دین ناتوانند؛ پس حکمت الهی اقتضا می‌کند وجود و تعیین امامان عالم و اعلمی را که جلوگیری مردم از گمراهی و تأمین هدایت آنها را تضمین کنند. اگر امام اعلم از دیگران نباشد لازمه‌اش این است که برای فهمیدن پاره‌ای از مسائل به امام دیگر رجوع کند و اگر امام دیگر، اعلم نباشد؛ وجود امام اعلمی دیگر ضرورت پیدا می‌کند و مشکل دور و تسلسل یا تقدم مفضول بر فاضل لازم می‌آید. عقل بشر نیز در کشف قطعی دین ناتوان است؛ پس اگر امام اعلمی جهت کشف و بیان احکام و معارف قطعی دین نباشد؛ باید از طریق راه‌های ظنی که نزد شارع معتبر نیستند؛ به احکام و معارف اسلام دست یافت. این دسته از معارف و احکام نه تنها دینی نیستند؛ بلکه حجیت دینی نیز ندارند»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص ۳۷۴-۳۷۷.</ref>.
:::::*پس وقتی قرآن کریم، احکام ومقررات اسلامی را به طور کلی بیان کرده و پیامبر اسلام هم به جهت عمر کوتاه و شرایط ویژه نتوانسته، همه جزئیات را برای مردم بیان نمایند و وقتی همه مردم در کشف احکام و معارف دین مثل یکدیگرند و ترجیحی نسبت به هم ندارند و در کشف ناسخ و منسوخ، تأویل و تشبیه، عام و خاص، مجمل و مبین دین ناتوانند؛ پس حکمت الهی اقتضا می‌کند وجود و تعیین امامان عالم و اعلمی را که جلوگیری مردم از گمراهی و تأمین هدایت آنها را تضمین کنند. اگر امام اعلم از دیگران نباشد لازمه‌اش این است که برای فهمیدن پاره‌ای از مسائل به امام دیگر رجوع کند و اگر امام دیگر، اعلم نباشد؛ وجود امام اعلمی دیگر ضرورت پیدا می‌کند و مشکل دور و تسلسل یا تقدم مفضول بر فاضل لازم می‌آید. عقل بشر نیز در کشف قطعی دین ناتوان است؛ پس اگر امام اعلمی جهت کشف و بیان احکام و معارف قطعی دین نباشد؛ باید از طریق راه‌های ظنی که نزد شارع معتبر نیستند؛ به احکام و معارف اسلام دست یافت. این دسته از معارف و احکام نه تنها دینی نیستند؛ بلکه حجیت دینی نیز ندارند»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص ۳۷۴-۳۷۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛
خط ۱۴۷: خط ۱۳۹:
::::::۲. همان‌طور که در قبل گفته شد، وظیفه جانشین [[پیامبر]]{{صل}} رساندن هدف و پیام [[رسول خدا]]{{صل}} به مردم است. ازاین‌رو اگر امام{{ع}} اعلم از همه مردم نباشد، تضمینی وجود ندارد که احکام و حدود الهی را صحیح و کامل به مردم برساند و آنها را دگرگون ننماید؛ همان‌طور که [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه فرمود: {{عربی|"وَ أَمَّا وُجُوبُ کَونِهِ أَعلَمَ النَّاسِ فَإِنَّهُ لَو لَم یَکُن عَالِماً لَم یُؤمَن أَن یَقلِبَ الأَحکَامَ وَ الحُدُود".}}<ref>"علل الشرایع"، ص۲۰۴؛ "بحار الانوار" ج۲۵، ص۱۶۵.</ref> اما وجوب اعلم بودن امام{{ع}} برای آن است که اگر او اعلم نباشد، مردم از تغییر یافتن احکام و حدود الهی ایمن نخواهند بود.»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱.]</ref>.
::::::۲. همان‌طور که در قبل گفته شد، وظیفه جانشین [[پیامبر]]{{صل}} رساندن هدف و پیام [[رسول خدا]]{{صل}} به مردم است. ازاین‌رو اگر امام{{ع}} اعلم از همه مردم نباشد، تضمینی وجود ندارد که احکام و حدود الهی را صحیح و کامل به مردم برساند و آنها را دگرگون ننماید؛ همان‌طور که [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه فرمود: {{عربی|"وَ أَمَّا وُجُوبُ کَونِهِ أَعلَمَ النَّاسِ فَإِنَّهُ لَو لَم یَکُن عَالِماً لَم یُؤمَن أَن یَقلِبَ الأَحکَامَ وَ الحُدُود".}}<ref>"علل الشرایع"، ص۲۰۴؛ "بحار الانوار" ج۲۵، ص۱۶۵.</ref> اما وجوب اعلم بودن امام{{ع}} برای آن است که اگر او اعلم نباشد، مردم از تغییر یافتن احکام و حدود الهی ایمن نخواهند بود.»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛
خط ۱۶۹: خط ۱۶۰:
::::::'''دلیل دهم''': لازمه شهید بر خلق و امین خدا و سفیر او بودن، علم حضوری است: [[پیامبر]]{{صل}} و خلفای وی که امامانند، سفیران الهی در میان مردم و امناء وی بر خلق و شاهدان او بر آنانند، چگونه ممکن است کسی که هیچ حالی از احوال مردمان را نمی‌داند و از اعمال و نیّاتشان بی‌خبر است شهید و امین بر آنان و سفیر در میان‌شان باشد؟ اما اگر علمش حضوری باشد، شایستگی آن را دارد که شهید بر امت و امین بر عالَمیان و سفیر در میان‌شان و واسطه بین آنان و خدای متعال و رساننده احکام و تعالیم الهی به آنان و طاعت و معصیت آنان به خداوند سبحان باشد»<ref>[[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت]]، ص ۸۵.</ref>.
::::::'''دلیل دهم''': لازمه شهید بر خلق و امین خدا و سفیر او بودن، علم حضوری است: [[پیامبر]]{{صل}} و خلفای وی که امامانند، سفیران الهی در میان مردم و امناء وی بر خلق و شاهدان او بر آنانند، چگونه ممکن است کسی که هیچ حالی از احوال مردمان را نمی‌داند و از اعمال و نیّاتشان بی‌خبر است شهید و امین بر آنان و سفیر در میان‌شان باشد؟ اما اگر علمش حضوری باشد، شایستگی آن را دارد که شهید بر امت و امین بر عالَمیان و سفیر در میان‌شان و واسطه بین آنان و خدای متعال و رساننده احکام و تعالیم الهی به آنان و طاعت و معصیت آنان به خداوند سبحان باشد»<ref>[[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت]]، ص ۸۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
خط ۱۸۰: خط ۱۷۰:
::::::ج. '''قاعده افضلیت''': عقل چنین می‌یابد که بر خداوند سبحان لازم است حجّتی بین خود و بندگانش قرار دهد که مبلّغ احکام او و بیانگر نظام الهی باشد. آن حجت هم باید دارای تمام اوصاف کمال و مبرّا از همه خصلت‌های موجب نقصان باشد و نباید به گونه‌ای باشد که معرض توهین و انتقاد و خرده‌گیری قرار گیرد، بلکه باید صورت و سیرتش از همه نقص‌ها به دور باشد، تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی را یارای احتجاج بر او و برتری در فضل و علم نسبت به او نباشد. حال اگر [[پیامبر]]{{صل}} و امام{{ع}}، به چیزی از موضوعات و احکام جاهل باشد و افراد دیگری عالم به آن باشند، لازم می‌آید، که آنها افضل و اعلم از [[پیامبر]]{{صل}} و امام{{ع}} باشند و تقدیم مفضول جاهل بر فاضل عالم عقلاً باطل است. بنابراین اصلاً شایسته نیست که جاهل غافل ولو در بعضی از موضوعات و احکام از جانب خداوند منصوب بر ارشاد مردم باشد. <ref>الفیه علی هامش علم الائمة، ص۱۶۱.</ref>»<ref>[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]] ص: ۲۷۸.</ref>.
::::::ج. '''قاعده افضلیت''': عقل چنین می‌یابد که بر خداوند سبحان لازم است حجّتی بین خود و بندگانش قرار دهد که مبلّغ احکام او و بیانگر نظام الهی باشد. آن حجت هم باید دارای تمام اوصاف کمال و مبرّا از همه خصلت‌های موجب نقصان باشد و نباید به گونه‌ای باشد که معرض توهین و انتقاد و خرده‌گیری قرار گیرد، بلکه باید صورت و سیرتش از همه نقص‌ها به دور باشد، تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی را یارای احتجاج بر او و برتری در فضل و علم نسبت به او نباشد. حال اگر [[پیامبر]]{{صل}} و امام{{ع}}، به چیزی از موضوعات و احکام جاهل باشد و افراد دیگری عالم به آن باشند، لازم می‌آید، که آنها افضل و اعلم از [[پیامبر]]{{صل}} و امام{{ع}} باشند و تقدیم مفضول جاهل بر فاضل عالم عقلاً باطل است. بنابراین اصلاً شایسته نیست که جاهل غافل ولو در بعضی از موضوعات و احکام از جانب خداوند منصوب بر ارشاد مردم باشد. <ref>الفیه علی هامش علم الائمة، ص۱۶۱.</ref>»<ref>[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]] ص: ۲۷۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛
خط ۱۹۷: خط ۱۸۶:
::::::'''دلیل ششم''': محفوظ تر بودن امامان{{عم}} از فریب خوردن: اگر درون مردم برای امام{{ع}} آشکار نباشد و پنهانی‌ها را نداند ممکن است مؤمن را از منافق و سالم را از بیمار تمیز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود شوق و رغبت به انجام کارهای بزرگی نشان می‌دهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن می‌شود که امام{{ع}} فریب آن حسن ظاهری را نخورد و به خاطر اعتماد بر آن زیبایی فریبنده خود را در خطر و دیگران را در مهلکه نیندازد.»<ref>[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۶۳.</ref>.
::::::'''دلیل ششم''': محفوظ تر بودن امامان{{عم}} از فریب خوردن: اگر درون مردم برای امام{{ع}} آشکار نباشد و پنهانی‌ها را نداند ممکن است مؤمن را از منافق و سالم را از بیمار تمیز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود شوق و رغبت به انجام کارهای بزرگی نشان می‌دهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن می‌شود که امام{{ع}} فریب آن حسن ظاهری را نخورد و به خاطر اعتماد بر آن زیبایی فریبنده خود را در خطر و دیگران را در مهلکه نیندازد.»<ref>[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۶۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجج الاسلام و المسلمین اعرابی و بخارایی‌زاده؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجج الاسلام و المسلمین اعرابی و بخارایی‌زاده؛
خط ۲۲۷: خط ۲۱۵:
::::::بنابراین، عقل حکم می‌کند که خداوند حکیم، که خود نصب‌کننده [[امامان]]{{ع}}، یعنی جانشینان [[پیامبر]]{{صل}}، است، کسی را به چنین مقامی نصب کند که اگر امتش هنگام اراده، عالم به [[غیب]] می‌شوند و نه قبل از آن، او همیشه، بالفعل عالم به [[غیب]] باشد؛ و اگر امتش بر بعضی از ضمایر و احوال درونی افراد اشراف دارند، او بر تمامی ضمایر و احوال باطنی مشرف باشد؛ و اگر امتش به برخی از حوادث گذشته و آینده علم دارند، او بر جمیع ما کان و ما یکون احاطه داشته باشد؛ و به راستی اگر این گونه نباشد، تقدیم امامی جاهل به [[غیب]] بر افرادی از امتش که عالم به غیوب‌اند، همانند تقدیم خلفای ثلاثه بر [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} نخواهد بود؟»<ref>[[علم غیب امامان در آینه عقل (مقاله)|علم غیب امامان در آینه عقل]]، [[پژوهش‌های فلسفی و کلامی (نشریه)|فصلنامه پژوهش‌های فلسفی و کلامی]]، ص ۱۵۰.</ref>.
::::::بنابراین، عقل حکم می‌کند که خداوند حکیم، که خود نصب‌کننده [[امامان]]{{ع}}، یعنی جانشینان [[پیامبر]]{{صل}}، است، کسی را به چنین مقامی نصب کند که اگر امتش هنگام اراده، عالم به [[غیب]] می‌شوند و نه قبل از آن، او همیشه، بالفعل عالم به [[غیب]] باشد؛ و اگر امتش بر بعضی از ضمایر و احوال درونی افراد اشراف دارند، او بر تمامی ضمایر و احوال باطنی مشرف باشد؛ و اگر امتش به برخی از حوادث گذشته و آینده علم دارند، او بر جمیع ما کان و ما یکون احاطه داشته باشد؛ و به راستی اگر این گونه نباشد، تقدیم امامی جاهل به [[غیب]] بر افرادی از امتش که عالم به غیوب‌اند، همانند تقدیم خلفای ثلاثه بر [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} نخواهد بود؟»<ref>[[علم غیب امامان در آینه عقل (مقاله)|علم غیب امامان در آینه عقل]]، [[پژوهش‌های فلسفی و کلامی (نشریه)|فصلنامه پژوهش‌های فلسفی و کلامی]]، ص ۱۵۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛
خط ۲۳۶: خط ۲۲۳:
::::::اگر [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} به موضوعات خارجی و امور غیبی و حوادث، [[علم غیب]] نداشته باشند، امکان سهو و نسیان، بلکه وقوع آن حتمی می‌شود و در نتیجه در مواردی مرتکب حق‌کشی‌ها و خطاها می‌شوند و این کاستی بزرگی است که با منصب آنان منافات دارد، بلکه فلسفه وجودیشان زیر سؤال می‌رود. افزون بر این اگر علم [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} محدود می‌بود و مرتکب خطاها یا فراموشی‌هایی می‌شدند این موارد با توجه به تعداد ائمه{{عم}} حتماً برای ما نقل می‌شد»<ref>[[علم غیب معصوم ۳(مقاله)|علم غیب معصوم]]، [[معارف (نشریه)|ماهنامه معارف]]، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶.</ref>.
::::::اگر [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} به موضوعات خارجی و امور غیبی و حوادث، [[علم غیب]] نداشته باشند، امکان سهو و نسیان، بلکه وقوع آن حتمی می‌شود و در نتیجه در مواردی مرتکب حق‌کشی‌ها و خطاها می‌شوند و این کاستی بزرگی است که با منصب آنان منافات دارد، بلکه فلسفه وجودیشان زیر سؤال می‌رود. افزون بر این اگر علم [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} محدود می‌بود و مرتکب خطاها یا فراموشی‌هایی می‌شدند این موارد با توجه به تعداد ائمه{{عم}} حتماً برای ما نقل می‌شد»<ref>[[علم غیب معصوم ۳(مقاله)|علم غیب معصوم]]، [[معارف (نشریه)|ماهنامه معارف]]، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین  بهدار؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین  بهدار؛
خط ۲۴۴: خط ۲۳۰:
::::::«'''ادله عقلی''': چنانکه پیش از این در کلمات متفکران و صاحبان این دیدگاه بیان شد، از آنجا که امام{{ع}} خود برگزیده الهی است، به واسطه تربیت نفس خویش و طی کردن مراحل تکامل نفس و مستعد شدن قوه عقل نظری و عملی به درجه‌های از کمال می‌رسد که خود، کلام الهی را استماع و فرشتگان را مشاهده می‌کند و از آن سو، با قوه عملی، قدرت فاعلیت پیدا می‌کند و عالم ماده را تسخیر می‌کند؛ از این رو، با فرض اتصال نفس نبی یا امام معصوم{{ع}} به عالم عقول، دیگر حجابی برای نفس باقی نمی‌ماند و ملکوت همه امور بر او عیان می‌شود. [[ملاصدرا]] در باب دامنه وسیع "علم نبی" تعلیلی دارند که از همان برای گستره علم امام{{ع}} نیز می‌توان استفاده کرد: علم حقیقی همان یقین است که تنها از راه ایجاد زمینه اتصال نفس قدسی با ملائکه به دست می‌آید. اگر نفس، احتجاب به بدن و قوای آن و تعلق به دنیا و اخلاد در زمین نداشته باشد، به مبادی عالی و ملائکه مقربین، به خصوص به روحالقدس که معلم انبیاست، متصل می‌گردد و در این هنگام، نقوش علمی و صفات کمالی در آن تلألو می‌کند، زیرا میان مجردات حجابی نیست و هیچ منع و تقصیر و بخلی در افاضه وجود ندارد، زیرا این امور از ویژگی‌های عالم ماده است .<ref>۲۷۵ـ۲۸۵ :۶ ،۱۳۶۶ ،ملاصدرا: نک.</ref> آن دسته از بزرگانی که قائل به علم مطلق و فعلیِ امام‌أند، یکی از دلایل‌شان این است که کامل‌تر بودن رسالت و [[امامت]] منوط به آن است که صفات [[پیامبر|رسول]]{{صل}} و امام{{ع}}، اتم صفات باشد و در صورتی چنین خواهد بود که علمش حضوری و بالفعل به همه امور و وقایع باشد، نه مشروط و مقید بر اراده و خواست، زیرا علم مشروط به اراده گرچه کمال و فضیلت است، اما بالاترین کمال و فضیلت نیست. <ref> مظفر، ۱۳۸۵ : ۵۰ .</ref>»<ref>[[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره ۳، ص۵۴.</ref>.
::::::«'''ادله عقلی''': چنانکه پیش از این در کلمات متفکران و صاحبان این دیدگاه بیان شد، از آنجا که امام{{ع}} خود برگزیده الهی است، به واسطه تربیت نفس خویش و طی کردن مراحل تکامل نفس و مستعد شدن قوه عقل نظری و عملی به درجه‌های از کمال می‌رسد که خود، کلام الهی را استماع و فرشتگان را مشاهده می‌کند و از آن سو، با قوه عملی، قدرت فاعلیت پیدا می‌کند و عالم ماده را تسخیر می‌کند؛ از این رو، با فرض اتصال نفس نبی یا امام معصوم{{ع}} به عالم عقول، دیگر حجابی برای نفس باقی نمی‌ماند و ملکوت همه امور بر او عیان می‌شود. [[ملاصدرا]] در باب دامنه وسیع "علم نبی" تعلیلی دارند که از همان برای گستره علم امام{{ع}} نیز می‌توان استفاده کرد: علم حقیقی همان یقین است که تنها از راه ایجاد زمینه اتصال نفس قدسی با ملائکه به دست می‌آید. اگر نفس، احتجاب به بدن و قوای آن و تعلق به دنیا و اخلاد در زمین نداشته باشد، به مبادی عالی و ملائکه مقربین، به خصوص به روحالقدس که معلم انبیاست، متصل می‌گردد و در این هنگام، نقوش علمی و صفات کمالی در آن تلألو می‌کند، زیرا میان مجردات حجابی نیست و هیچ منع و تقصیر و بخلی در افاضه وجود ندارد، زیرا این امور از ویژگی‌های عالم ماده است .<ref>۲۷۵ـ۲۸۵ :۶ ،۱۳۶۶ ،ملاصدرا: نک.</ref> آن دسته از بزرگانی که قائل به علم مطلق و فعلیِ امام‌أند، یکی از دلایل‌شان این است که کامل‌تر بودن رسالت و [[امامت]] منوط به آن است که صفات [[پیامبر|رسول]]{{صل}} و امام{{ع}}، اتم صفات باشد و در صورتی چنین خواهد بود که علمش حضوری و بالفعل به همه امور و وقایع باشد، نه مشروط و مقید بر اراده و خواست، زیرا علم مشروط به اراده گرچه کمال و فضیلت است، اما بالاترین کمال و فضیلت نیست. <ref> مظفر، ۱۳۸۵ : ۵۰ .</ref>»<ref>[[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره ۳، ص۵۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین واعظی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین واعظی؛
خط ۲۵۴: خط ۲۳۹:
:::::#[[امام]]{{ع}} باید افضلِ اهل زمانش باشد؛ در صورتی که اگر عالم به همه امور نباشد، لازم می‌آید که مساوی یا پایین‌تر از برخی افرادی باشد که چیزی را می‌داند؛ ولی [[امام]]{{ع}} از آن بی‌خبر است و این، خلاف فرض و نقض غرض است<ref>[[میرزا محمد تقی قزوینی]]، کیفیة علم الإمام، به نقل از [[محمد حسن نادم]]، [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]؛ ص۱۲۶-۱۲۹.</ref>».<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۲۰۲.</ref>.
:::::#[[امام]]{{ع}} باید افضلِ اهل زمانش باشد؛ در صورتی که اگر عالم به همه امور نباشد، لازم می‌آید که مساوی یا پایین‌تر از برخی افرادی باشد که چیزی را می‌داند؛ ولی [[امام]]{{ع}} از آن بی‌خبر است و این، خلاف فرض و نقض غرض است<ref>[[میرزا محمد تقی قزوینی]]، کیفیة علم الإمام، به نقل از [[محمد حسن نادم]]، [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]؛ ص۱۲۶-۱۲۹.</ref>».<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۲۰۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛
خط ۲۶۲: خط ۲۴۶:
:::::«[[شیخ مفید]] معتقد است که شمول دامنه [[علم امام]] نسبت به امور غیبی از راه عقل قابل اثبات نیست و تنها از راه نقل می‏‌توان آن را اثبات کرد. شیخ می‌‏پذیرد که دلیل سمعی در این باره وجود دارد»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>.
:::::«[[شیخ مفید]] معتقد است که شمول دامنه [[علم امام]] نسبت به امور غیبی از راه عقل قابل اثبات نیست و تنها از راه نقل می‏‌توان آن را اثبات کرد. شیخ می‌‏پذیرد که دلیل سمعی در این باره وجود دارد»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
خط ۲۷۴: خط ۲۵۷:
::::::[[دلیل امامت]] عین [[دلیل نبوت]] است. بنابراین، [[امام]] باید به عنوان [[قائم مقام پیامبر]]{{صل}} در جمیع شئون - به جز [[وحی]] - دارای [[صفات کمال]] مانند: [[شجاعت]] و [[کرم]] و [[عفو]] و [[صدق]] و [[تدبیر]] و [[عقل]] و [[حکمت]] باشد. و همچنین باید [[اکمل]] و [[افضل]] از غیرخودش باشد؛ تا بتواند آنها را [[هدایت]] نموده و مردم نیز در یادگیری و اشکال مطیع او باشد و گرنه [[نیابت]] محقق نشده و نقض غرض می‌گردد»<ref> علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۱۸ - ۲۱.</ref>.
::::::[[دلیل امامت]] عین [[دلیل نبوت]] است. بنابراین، [[امام]] باید به عنوان [[قائم مقام پیامبر]]{{صل}} در جمیع شئون - به جز [[وحی]] - دارای [[صفات کمال]] مانند: [[شجاعت]] و [[کرم]] و [[عفو]] و [[صدق]] و [[تدبیر]] و [[عقل]] و [[حکمت]] باشد. و همچنین باید [[اکمل]] و [[افضل]] از غیرخودش باشد؛ تا بتواند آنها را [[هدایت]] نموده و مردم نیز در یادگیری و اشکال مطیع او باشد و گرنه [[نیابت]] محقق نشده و نقض غرض می‌گردد»<ref> علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۱۸ - ۲۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
خط ۲۸۷: خط ۲۶۹:
:::::*«'''دلیل پنجم: دلیل اعجاز''': اگر اثبات [[رسالت]] پیامبر نیازمند این باشد که وی از باب اعجاز علم غیب بداند و از غیب خبر دهد باید مسلح به آن بوده و توانایی آن را داشته باشد. از طرفی چون امامت، [[خلافت]] از رسول است، بنابراین اگر لازمه اثبات امامت آنان نیز داشتن علم غیب باشد، قطعاً واجد آن خواهند بود. البته این در رسول به عنوان معجزه و در غیر او به عنوان [[کرامت]] خواهد بود. آنچه در تاریخ و سیره [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و اهل بیت {{عم}} ثابت و مسلم است وجود اخبارات غیبی آنان است که به عنوان معجزه و کرامت قابل تبیین است»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن  (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۸۲-۸۷.</ref>.
:::::*«'''دلیل پنجم: دلیل اعجاز''': اگر اثبات [[رسالت]] پیامبر نیازمند این باشد که وی از باب اعجاز علم غیب بداند و از غیب خبر دهد باید مسلح به آن بوده و توانایی آن را داشته باشد. از طرفی چون امامت، [[خلافت]] از رسول است، بنابراین اگر لازمه اثبات امامت آنان نیز داشتن علم غیب باشد، قطعاً واجد آن خواهند بود. البته این در رسول به عنوان معجزه و در غیر او به عنوان [[کرامت]] خواهد بود. آنچه در تاریخ و سیره [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و اهل بیت {{عم}} ثابت و مسلم است وجود اخبارات غیبی آنان است که به عنوان معجزه و کرامت قابل تبیین است»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن  (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۸۲-۸۷.</ref>.
  }}
  }}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛
خط ۲۹۵: خط ۲۷۶:
::::::«براساس حکم عقل و منطق، فردی که برای مأموریتی از جانب خداوند منصبی را پذیرفته است، باید ملزومات آن منصب را در اختیار داشته باشد. در تعریف "[[امامت]]" که بنا به فرمایش [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} نگهداری دین و حفظ نظام مسلمانان است <ref>کلینی، ۱۳۶۳: ۱ / ۲۰۰ .</ref>، وظیفه امام{{ع}} نه تنها تبیین دین و تفسیر قرآن، بلکه تدبیر امور امت و رفع مشکلات ایشان به مقتضای زمان و ارائه الگوی حیات طیبه است. با این اوصاف همانگونه که [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} در امر رسالت به امداد و عنایات خاص الهی نیازمند است، جانشین او و امام{{ع}} امت به مراتب نیازمندتر است. تدابیر حق تعالی از طریق امر به رسول برای تعلیم امام{{ع}} و ارتباط ملائکه با امام{{ع}}، پاسخگوی این نیاز بوده است.» <ref> [[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]] ص ۴۱. </ref>.
::::::«براساس حکم عقل و منطق، فردی که برای مأموریتی از جانب خداوند منصبی را پذیرفته است، باید ملزومات آن منصب را در اختیار داشته باشد. در تعریف "[[امامت]]" که بنا به فرمایش [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} نگهداری دین و حفظ نظام مسلمانان است <ref>کلینی، ۱۳۶۳: ۱ / ۲۰۰ .</ref>، وظیفه امام{{ع}} نه تنها تبیین دین و تفسیر قرآن، بلکه تدبیر امور امت و رفع مشکلات ایشان به مقتضای زمان و ارائه الگوی حیات طیبه است. با این اوصاف همانگونه که [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} در امر رسالت به امداد و عنایات خاص الهی نیازمند است، جانشین او و امام{{ع}} امت به مراتب نیازمندتر است. تدابیر حق تعالی از طریق امر به رسول برای تعلیم امام{{ع}} و ارتباط ملائکه با امام{{ع}}، پاسخگوی این نیاز بوده است.» <ref> [[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]] ص ۴۱. </ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
خط ۳۰۳: خط ۲۸۳:
::::::«[[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} مبعوث بر تمام افراد عالم است. چنین شریعتی طبعاً باید کامل باشد، در هر عصر و زمانی و برای هر قوم و دسته‌‏ای قابل اجرا باشد. و نیز صاحب آن شریعت به خصوصیات افراد و نفوس آنان، تا روز [[قیامت]]، آگاه باشد، در غیر این صورت رسالت او ناقص و اصلاح و عدالت‌گستری او فراگیر نخواهد بود. در نتیجه، باید [[پیامبر]]{{صل}} احاطه غیبی نه تنها به احکام و موضوعات آنها داشته باشد، بلکه از موضوعات خارجی نیز مطلع باشد. می‌‏دانیم که همه موقعیت‏‌ها به طور کلی برای [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فراهم نگشت تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین نماید. عمر [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} محدود بود و لذا باید برای بعد از خود خلیفه و [[ائمه|امامان]]{{عم}} و جانشینانی قرار می‏‌داد تا ادامه‌دهنده راه او باشند. و به همان دلیل که [[پیامبر]]{{صل}} احتیاج به [[علم غیب]] دارد، امام و جانشین او نیز باید از این علم بهره‌‏مند گردد.»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1084 شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۵]</ref>.
::::::«[[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} مبعوث بر تمام افراد عالم است. چنین شریعتی طبعاً باید کامل باشد، در هر عصر و زمانی و برای هر قوم و دسته‌‏ای قابل اجرا باشد. و نیز صاحب آن شریعت به خصوصیات افراد و نفوس آنان، تا روز [[قیامت]]، آگاه باشد، در غیر این صورت رسالت او ناقص و اصلاح و عدالت‌گستری او فراگیر نخواهد بود. در نتیجه، باید [[پیامبر]]{{صل}} احاطه غیبی نه تنها به احکام و موضوعات آنها داشته باشد، بلکه از موضوعات خارجی نیز مطلع باشد. می‌‏دانیم که همه موقعیت‏‌ها به طور کلی برای [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فراهم نگشت تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین نماید. عمر [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} محدود بود و لذا باید برای بعد از خود خلیفه و [[ائمه|امامان]]{{عم}} و جانشینانی قرار می‏‌داد تا ادامه‌دهنده راه او باشند. و به همان دلیل که [[پیامبر]]{{صل}} احتیاج به [[علم غیب]] دارد، امام و جانشین او نیز باید از این علم بهره‌‏مند گردد.»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1084 شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۵]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خط ۳۱۳: خط ۲۹۲:
::::::چون امام حامل دین و پیشوای جهانیان است، لازم است به همه مسائلی که در دنیا و آخرت، مورد نیاز مردم و سعادت انسان وابسته به آن است، علم داشته باشد، زیرا عقلا پیشوائی جاهل جائز نیست و از نظر هدایت عمومی الهی، معنا ندارد.<ref>طباطبائی، پیشین، آموزش دین، ص ۱۴۵ ناشر دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.</ref>»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۴۰.</ref>.
::::::چون امام حامل دین و پیشوای جهانیان است، لازم است به همه مسائلی که در دنیا و آخرت، مورد نیاز مردم و سعادت انسان وابسته به آن است، علم داشته باشد، زیرا عقلا پیشوائی جاهل جائز نیست و از نظر هدایت عمومی الهی، معنا ندارد.<ref>طباطبائی، پیشین، آموزش دین، ص ۱۴۵ ناشر دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.</ref>»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۴۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۲. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۲. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛
خط ۳۲۱: خط ۲۹۹:
::::::«این نکته لازم ذکر است که در هر جا که [[علم امام]]{{ع}} فضیلت نداشته باشد، [[امامت]] وی قابل اثبات نمی‌باشد؛ چون، لازم می‌آید که شخص [[امام]]{{ع}} در آن لحظه نسبت به آن مورد خاص علم کافی نداشته باشد؛ پس [[امام]]{{ع}} در آن مورد خاص، هیچ برتری بر دیگران ندارد تا بتواند [[امام]]{{ع}} و راهنمای آنها باشد؛ بنابراین لازمه قول به اینکه "هیچ زمانی خداوند هیچ امّتی را بدون [[امام]]{{ع}} نگذاشته است؛ و همیشه و در همه زمان‌ها، لحظه به لحظه و کمتر از آن متوجه آنهاست، و ایشان را به سوی راه راست هدایت می‌کند"؛ این است که بگوئیم: [[امام]]{{ع}} باید همیشه نسبت به همه چیز علم داشته باشد تا بتواند [[امام]]{{ع}} مردم باشد، و این چیزی جز فعلیت علم ایشان نمی‌باشد. اینجا فرض دیگری نیز قابل تصوّر است: علم به موضوعاتی که دارای احکامی متعلق به آن موضوعات باشد؛ زیرا، چنان چه علم فعلی به موضوعات آن وجود نداشته باشد، علم به احکام آن نیز فعلیت نخواهد داشت»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام].</ref>.
::::::«این نکته لازم ذکر است که در هر جا که [[علم امام]]{{ع}} فضیلت نداشته باشد، [[امامت]] وی قابل اثبات نمی‌باشد؛ چون، لازم می‌آید که شخص [[امام]]{{ع}} در آن لحظه نسبت به آن مورد خاص علم کافی نداشته باشد؛ پس [[امام]]{{ع}} در آن مورد خاص، هیچ برتری بر دیگران ندارد تا بتواند [[امام]]{{ع}} و راهنمای آنها باشد؛ بنابراین لازمه قول به اینکه "هیچ زمانی خداوند هیچ امّتی را بدون [[امام]]{{ع}} نگذاشته است؛ و همیشه و در همه زمان‌ها، لحظه به لحظه و کمتر از آن متوجه آنهاست، و ایشان را به سوی راه راست هدایت می‌کند"؛ این است که بگوئیم: [[امام]]{{ع}} باید همیشه نسبت به همه چیز علم داشته باشد تا بتواند [[امام]]{{ع}} مردم باشد، و این چیزی جز فعلیت علم ایشان نمی‌باشد. اینجا فرض دیگری نیز قابل تصوّر است: علم به موضوعاتی که دارای احکامی متعلق به آن موضوعات باشد؛ زیرا، چنان چه علم فعلی به موضوعات آن وجود نداشته باشد، علم به احکام آن نیز فعلیت نخواهد داشت»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۳. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۳. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خط ۳۳۵: خط ۳۱۲:
::::::'''جواب''': افضلیت مراتب دارد و اگر کسی درفقه مثلاً افضل باشد ممکن است در علوم دیگر افضل نباشد ولی ما برای [[ائمه]]{{عم}} مرتبه‌ای از فضیلت را قائل هستیم که بدون ارتباط غیبی ممکن نیست به تعبیر مرحوم مازندرانی حتی اگر در میان امت کسی باشد که چیزی را بداند ولی امام{{ع}} همان چیز را نداند امام{{ع}} نخواهد بود. در بعضی کتب عبارت {{عربی|"کل واحد من اهل زمانه"}} و {{عربی|"کل فن من الفنون"}} در توضیح برهان افضلیت به کار رفته که مقصود اینست که [[ائمه]]{{عم}} باید از تک تک افراد جامعه افضل و از هر فنی از فنون آگاه باشد و این خود شامل [[علم غیب]] شده و علم ائمه{{عم}} به موضوعات را هم در بر می‌گیرد از عبارات کشف المراد نیز به‌وضوح استفاده می‌شود که [[علم غیب]] از مصادیق افضلیت است و یکی از فضائل [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[علم غیب]] دانسته. لذا می‌توان از دلیل افضلیت برای اثبات [[علم غیب]] به شکل زیر بهره گرفت: [[علم غیب]] فضیلت است و از هر فضیلتی امام{{ع}} نباید بی بهره باشد پس [[امام]]{{ع}} نباید از [[علم غیب]] بی بهره باشد.»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۳۶ - ۴۰.</ref>.
::::::'''جواب''': افضلیت مراتب دارد و اگر کسی درفقه مثلاً افضل باشد ممکن است در علوم دیگر افضل نباشد ولی ما برای [[ائمه]]{{عم}} مرتبه‌ای از فضیلت را قائل هستیم که بدون ارتباط غیبی ممکن نیست به تعبیر مرحوم مازندرانی حتی اگر در میان امت کسی باشد که چیزی را بداند ولی امام{{ع}} همان چیز را نداند امام{{ع}} نخواهد بود. در بعضی کتب عبارت {{عربی|"کل واحد من اهل زمانه"}} و {{عربی|"کل فن من الفنون"}} در توضیح برهان افضلیت به کار رفته که مقصود اینست که [[ائمه]]{{عم}} باید از تک تک افراد جامعه افضل و از هر فنی از فنون آگاه باشد و این خود شامل [[علم غیب]] شده و علم ائمه{{عم}} به موضوعات را هم در بر می‌گیرد از عبارات کشف المراد نیز به‌وضوح استفاده می‌شود که [[علم غیب]] از مصادیق افضلیت است و یکی از فضائل [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[علم غیب]] دانسته. لذا می‌توان از دلیل افضلیت برای اثبات [[علم غیب]] به شکل زیر بهره گرفت: [[علم غیب]] فضیلت است و از هر فضیلتی امام{{ع}} نباید بی بهره باشد پس [[امام]]{{ع}} نباید از [[علم غیب]] بی بهره باشد.»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۳۶ - ۴۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۴. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۴. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛
خط ۳۴۷: خط ۳۲۳:
::::::'''هـ.''' ضرورت حضوری بودن علم سفیر و شهید: [[پیامبر]]{{صل}} و بقیه معصومی سفیران خداوند و امانتداران او در میان مردم و شهداء و گواهان بر اعمال ایشان و واسطه فیض و برکات معنوی و مادی میان خدا و مردمند و اگر علمشان حضوری باشد می‌توانند گواه بر امت و شاهد بر اعمالشان باشند و نیز به حق امین بر همه عالم و خیرخواه و سفیر در میان آنها و واسطه بین خداوند و آنها خواهد بود که احکام الهی را برای مردم برساند و طاعت و عصیان آنها را به محضر الهی عرضه بدارد.<ref>مظفر، محمدحسین، علم امام، ترجمه: علی شیروانی هرندی، بی چا، انتشارات الزهرا، بی جا، بی تا، ص ۳۹ الی ۴۷.</ref> »<ref>[[گل‌افشان پارسانسب]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص۴۴ - ۴۶.</ref>.
::::::'''هـ.''' ضرورت حضوری بودن علم سفیر و شهید: [[پیامبر]]{{صل}} و بقیه معصومی سفیران خداوند و امانتداران او در میان مردم و شهداء و گواهان بر اعمال ایشان و واسطه فیض و برکات معنوی و مادی میان خدا و مردمند و اگر علمشان حضوری باشد می‌توانند گواه بر امت و شاهد بر اعمالشان باشند و نیز به حق امین بر همه عالم و خیرخواه و سفیر در میان آنها و واسطه بین خداوند و آنها خواهد بود که احکام الهی را برای مردم برساند و طاعت و عصیان آنها را به محضر الهی عرضه بدارد.<ref>مظفر، محمدحسین، علم امام، ترجمه: علی شیروانی هرندی، بی چا، انتشارات الزهرا، بی جا، بی تا، ص ۳۹ الی ۴۷.</ref> »<ref>[[گل‌افشان پارسانسب]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص۴۴ - ۴۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۵. آقای نقوی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۵. آقای نقوی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خط ۳۵۸: خط ۳۳۳:
::::::'''دلیل سوم ضرورت علم یکی سفیر و شهید از احوال مردم''': [[پیامبر]]{{ع}} و امامان{{ع}} سفیران خداوند و امانت‌داران او در میان مردم و شهدای بر ایشان‌اند حال می‌پرسیم چگونه کسی چیزی از اموال مردم نمی‌داند و نسبت به اعمال آنها و آنچه در درون‌شان می‌گذرد معرفتی ندارد گواه مردم و سفیر در میان و امین بر ایشان باشد»<ref>[[ علم غیب ائمه معصومین (پایان‌نامه)|علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}؛ ص۳۱.</ref>.
::::::'''دلیل سوم ضرورت علم یکی سفیر و شهید از احوال مردم''': [[پیامبر]]{{ع}} و امامان{{ع}} سفیران خداوند و امانت‌داران او در میان مردم و شهدای بر ایشان‌اند حال می‌پرسیم چگونه کسی چیزی از اموال مردم نمی‌داند و نسبت به اعمال آنها و آنچه در درون‌شان می‌گذرد معرفتی ندارد گواه مردم و سفیر در میان و امین بر ایشان باشد»<ref>[[ علم غیب ائمه معصومین (پایان‌نامه)|علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}؛ ص۳۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۶. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۶. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش