نفس زکیه کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $2 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
خط ۷۵: خط ۷۵:
::::::بنابراین [[نفس زکیه]] شخصی جز همین [[محمد بن عبد الله]] نیست، و به [[جان]] خودم سوگند که آن نشانه‌‏ای مهم و جالب نظر بود زیرا که نهضتش ادامه داشته به اندازه‏ای که [[منصور]] دوانیقی از او به وحشت افتاده است و این مسأله برای هر کس که به کتاب مقاتل الطالبیین مراجعه کند روشن و واضح می‌‏شود<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۶۳۰- ۶۳۵.</ref>.
::::::بنابراین [[نفس زکیه]] شخصی جز همین [[محمد بن عبد الله]] نیست، و به [[جان]] خودم سوگند که آن نشانه‌‏ای مهم و جالب نظر بود زیرا که نهضتش ادامه داشته به اندازه‏ای که [[منصور]] دوانیقی از او به وحشت افتاده است و این مسأله برای هر کس که به کتاب مقاتل الطالبیین مراجعه کند روشن و واضح می‌‏شود<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۶۳۰- ۶۳۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌؛
خط ۸۶: خط ۸۵:
::::::با توجه به مجموعه متون می‌توان گفت که [[نفس زکیه]]، یکی از [[علائم]] مشهور و حتمی [[ظهور]] است که درباره او و [[شهادت]] او، [[روایات]] معتبری وجود دارد. اگر چه همانند دیگر [[علائم]]، جزئیات مرتبط با او از ابهام برخوردار است»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۸، ۴۳۹.</ref>.
::::::با توجه به مجموعه متون می‌توان گفت که [[نفس زکیه]]، یکی از [[علائم]] مشهور و حتمی [[ظهور]] است که درباره او و [[شهادت]] او، [[روایات]] معتبری وجود دارد. اگر چه همانند دیگر [[علائم]]، جزئیات مرتبط با او از ابهام برخوردار است»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۸، ۴۳۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله طبسی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله طبسی؛
خط ۱۰۴: خط ۱۰۲:
::::::آیا مراد از [[نفس زکیه]] احتمال اول است یا احتمال دوم؟ اگر احتمال دوم مراد باشد، باید آن را بر یک معنای وسیع وکنائی حمل کنیم به این بیان که بگوئیم در دوران [[آخر الزمان]] انسانهای بیگناه زیادی کشته می‌شوند وجریان کشته شدن [[نفس زکیه]] حکایت از فتنه‌های آن زمان دارد. اما اگر احتمال اول را [[انتخاب]] کردیم، با [[روایت]] مذکورسازگاری و تناسب بیشتری دارد، چرا که قتل او در بین [[جامعه]] تأثیروانعکاس ایجاد می‌کند[<ref>[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabasi/mahdaviat/88/055/ [[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]،        [درس گفتارهای مهدویت]</ref>.
::::::آیا مراد از [[نفس زکیه]] احتمال اول است یا احتمال دوم؟ اگر احتمال دوم مراد باشد، باید آن را بر یک معنای وسیع وکنائی حمل کنیم به این بیان که بگوئیم در دوران [[آخر الزمان]] انسانهای بیگناه زیادی کشته می‌شوند وجریان کشته شدن [[نفس زکیه]] حکایت از فتنه‌های آن زمان دارد. اما اگر احتمال اول را [[انتخاب]] کردیم، با [[روایت]] مذکورسازگاری و تناسب بیشتری دارد، چرا که قتل او در بین [[جامعه]] تأثیروانعکاس ایجاد می‌کند[<ref>[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabasi/mahdaviat/88/055/ [[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]،        [درس گفتارهای مهدویت]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله قزوینی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله قزوینی؛
خط ۱۱۲: خط ۱۰۹:
::::::«[[قتل نفس زکیه|ذبح نفس زکیه]] بین رکن ومقام در [[مسجدالحرام]] از علایم حتمی و قطعی [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است؛ ولی درباره نسب ایشان، اختلاف وجود دارد، گفته شده، او حسنی است یا می‌گویند: حسینی است و این اختلاف در نسب بعد از اینکه ثابت گردید که از خاندان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌باشد، ضرری ندارد. در احادیث وارد درباره ایشان آمده: ممکن است در اوایل جوانی یا نوجوانی باشد که [[امام زمان]] {{ع}}، او را به سمت [[مکه]] می‌فرستد؛ ولی علیه او می‌شورند و او را بین رکن و مقام<ref>مقصود از رکن، گوشه‌ای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم {{ع}} نزدیک کعبه است.</ref> ذبح می‌نمایند و پس از آن، غضب الهی بر مردم فرا خواهد رسید. بین قیام [[امام زمان]] {{ع}} و [[قتل نفس زکیه]]، ۱۵ روز فاصله می‌باشد و به این سبب [[نفس زکیه]] خوانده شده، که بدون هیچ گناهی به قتل می‌رسد و همچنین به این دلیل به قتل می‌رسد که با شفافیت، پیام [[امام زمان]] {{ع}} را به اهل [[مکه]] ابلاغ می‌نماید و لا غیر. پیام، شامل چیزی از نوع دشنام و تهدید نیست؛ بلکه مشتمل بر یاری خواستن از اهل [[مکه]] است. خداوند تبارک و تعالی از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[حضرت خضر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً}}<ref> نفس زکیه‌ای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. زیرا از گناهان، پاک بود. احادیثی که در این باره روایت شده است را در این فرصت برای شما باز می‌گوییم: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]]{{ع}} به یاران خود فرمود: "ای مردم! اهل [[مکه]] من را نمی‌خواهند؛ ولی من فرستاده‌ای به جانب آنها می‌فرستم که حجت را بر آنها تمام  کنم". پس [[مهدی]]{{ع}}، مردی از اصحابش را فرا می‌خواند و به او می‌فرماید: "به طرف [[مکه]] برو و بگو:‌ای اهل [[مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] [[قائم]]{{ع}} هستم، او به شما می‌گوید، ما [[اهل بیت]] رحمت، معدن رسالت و خلافت، نوادگان [[محمد]]{{صل}} و نسل [[پیامبران]]{{عم}} هستیم به ما ظلم کردند و ما مظلوم واقع شدیم و مورد فشار قرار گرفتیم و تا به امروز، حق ما را به زور غصب کردند؛ پس از شما می‌خواهیم که ما را یاری نمایید". هنگامی که این جوان، چنین صحبت نمود، بر سر او می‌ریزند و او را بین رکن و مقام ذبح می‌نمایند و او نفس زکیه است..."<ref>{{متن حدیث|" يَقُولُ الْقَائِمُ {{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ‏ أَهْلَ‏ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي‏ وَ لَكِنِّي‏ مُرْسِلٌ‏ إِلَيْهِمْ‏ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. در بعضی احادیث، "[[نفس زکیه]]" به فردی گفته شده است که همراه ۷۰ نفر از صالحان در محدوده [[کوفه]] در هنگام ورود لشکر [[سفیانی]] به قتل می‌رسند. همچنین این لقب به [[سید هاشمی]] نیز گفته شده است؛ ولی شکی نیست که [[قتل نفس زکیه]] از [[نشانه‌های حتمی ظهور|علایم حتمی ظهور]] است. او کسی است که ۱۵ شب قبل از [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بین رکن و مقام ذبح می‌شود»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۳۸-۳۳۹.</ref>.
::::::«[[قتل نفس زکیه|ذبح نفس زکیه]] بین رکن ومقام در [[مسجدالحرام]] از علایم حتمی و قطعی [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است؛ ولی درباره نسب ایشان، اختلاف وجود دارد، گفته شده، او حسنی است یا می‌گویند: حسینی است و این اختلاف در نسب بعد از اینکه ثابت گردید که از خاندان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌باشد، ضرری ندارد. در احادیث وارد درباره ایشان آمده: ممکن است در اوایل جوانی یا نوجوانی باشد که [[امام زمان]] {{ع}}، او را به سمت [[مکه]] می‌فرستد؛ ولی علیه او می‌شورند و او را بین رکن و مقام<ref>مقصود از رکن، گوشه‌ای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم {{ع}} نزدیک کعبه است.</ref> ذبح می‌نمایند و پس از آن، غضب الهی بر مردم فرا خواهد رسید. بین قیام [[امام زمان]] {{ع}} و [[قتل نفس زکیه]]، ۱۵ روز فاصله می‌باشد و به این سبب [[نفس زکیه]] خوانده شده، که بدون هیچ گناهی به قتل می‌رسد و همچنین به این دلیل به قتل می‌رسد که با شفافیت، پیام [[امام زمان]] {{ع}} را به اهل [[مکه]] ابلاغ می‌نماید و لا غیر. پیام، شامل چیزی از نوع دشنام و تهدید نیست؛ بلکه مشتمل بر یاری خواستن از اهل [[مکه]] است. خداوند تبارک و تعالی از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[حضرت خضر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً}}<ref> نفس زکیه‌ای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. زیرا از گناهان، پاک بود. احادیثی که در این باره روایت شده است را در این فرصت برای شما باز می‌گوییم: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]]{{ع}} به یاران خود فرمود: "ای مردم! اهل [[مکه]] من را نمی‌خواهند؛ ولی من فرستاده‌ای به جانب آنها می‌فرستم که حجت را بر آنها تمام  کنم". پس [[مهدی]]{{ع}}، مردی از اصحابش را فرا می‌خواند و به او می‌فرماید: "به طرف [[مکه]] برو و بگو:‌ای اهل [[مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] [[قائم]]{{ع}} هستم، او به شما می‌گوید، ما [[اهل بیت]] رحمت، معدن رسالت و خلافت، نوادگان [[محمد]]{{صل}} و نسل [[پیامبران]]{{عم}} هستیم به ما ظلم کردند و ما مظلوم واقع شدیم و مورد فشار قرار گرفتیم و تا به امروز، حق ما را به زور غصب کردند؛ پس از شما می‌خواهیم که ما را یاری نمایید". هنگامی که این جوان، چنین صحبت نمود، بر سر او می‌ریزند و او را بین رکن و مقام ذبح می‌نمایند و او نفس زکیه است..."<ref>{{متن حدیث|" يَقُولُ الْقَائِمُ {{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ‏ أَهْلَ‏ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي‏ وَ لَكِنِّي‏ مُرْسِلٌ‏ إِلَيْهِمْ‏ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. در بعضی احادیث، "[[نفس زکیه]]" به فردی گفته شده است که همراه ۷۰ نفر از صالحان در محدوده [[کوفه]] در هنگام ورود لشکر [[سفیانی]] به قتل می‌رسند. همچنین این لقب به [[سید هاشمی]] نیز گفته شده است؛ ولی شکی نیست که [[قتل نفس زکیه]] از [[نشانه‌های حتمی ظهور|علایم حتمی ظهور]] است. او کسی است که ۱۵ شب قبل از [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بین رکن و مقام ذبح می‌شود»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۳۸-۳۳۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛
خط ۱۲۸: خط ۱۲۴:
::::::جریان [[شهادت]] سومین سیدی که به حسب برخی از [[روایات]]، در [[مدینه]] به وقوع می‌پیوندد، و او پسر عموی [[نفس زکیه]] می‌باشد، و شهادتش نیز از جمله [[علائم متصل]] به [[ظهور]] است، آن چنان که [[امام صادق]]{{ع}} فرموده چنین است: [[زراره]] گفت: شنیدیم که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمود: [[امام]] [[قائم]]{{ع}} را پیش از آنکه [[قیام]] کند، غیبتی است. عرض کردم: چرا؟ فرمود برای اینکه می‌ترسد و با دست خود به شکمش اشاره نمود- یعنی او را می‌کشند- سپس فرمود:‌ای [[زراره]] اوست کسی که [[مردم]] در انتظارش بسر می‌برند و اوست همان کس که در ولادتش تردید خواهند نمود و بعضی خواهند گفت پدرش مرد در حالی که [[جانشین]] و فرزندی نداشت، و بعضی خواهند گفت در شکم مادر بود، و برخی خواهند گفت دو سال یا چند سال پیش از [[وفات]] پدرش به [[دنیا]] آمده است و اوست که در انتظارش هستند ولی [[خداوند]] [[دوست]] دارد که دل‌های [[شیعه]] را [[آزمایش]] کند و در زمان [[غیبت]] اوست‌ای [[زراره]]، که باطل‌گرایان به تردید می‌افتند. [[زراره]] می‌گوید: عرض کردم: فدایت شوم اگر من به آن دوران رسیدم چکار کنم؟ فرمود:‌ای [[زراره]] هرگاه به آن دوران رسیدی این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ فَإِنَّکَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِیَّکَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانی من رسولت را نخواهم شناخت، خدایا پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیغمبرت را به من نشناسانی من حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا حجت خودت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی من از دینم دور، و گمراه میشوم.</ref> سپس فرمود:‌ای [[زراره]] بناچار باید جوانی در [[مدینه]] کشته شود، عرض کردم: فدایت شوم این که در [[مدینه]] کشته می‌شود همان نیست که سپاهیان [[سفیانی]] وی را می‌کشند؟ فرمود: نه. ولی او را [[سپاه]] بنی فلان (یعنی بنی العباس و در نسخه‌ای، [[سپاه]] آل بنی فلان) می‌کشند. یکی از آنها می‌آید تا به [[مدینه]] داخل می‌شود و [[مردم]] نمی‌دانند به چه علت و انگیزه و منظوری به [[مدینه]] آمده است. پس آن [[سید]] را می‌گیرند و می‌کشند همین که او را از روی [[ستم]] و تعدی به قتل رسانیدند دیگر [[خدا]] مهلتشان نمی‌دهد و در این هنگام است که امید [[فرج]] می‌رود و باید [[منتظر]] بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۷ و منتخب الاثر، ص ۵۰۱ و غیبت نعمانی ط صدوق، ص ۱۶۶، حدیث ۶.</ref>. به حسب ظاهر این سیدی که در [[مدینه]] کشته می‌شود، مطابق خبری که از [[سطیح کاهن]] در کتاب "بحار" ج ۵۱ ص ۱۶۳ [[نقل]] شده- اگر آن [[خبر]] اعتباری داشته باشد- وی پسر عموی [[نفس زکیه]] است، چه آنکه در آن [[خبر]] می‌گوید:{{متن حدیث|وَ ذَلِکَ إِذَا قُتِلَ الْمَظْلُومِ بِیَثْرِبَ وَ ابْنِ عَمِّهِ فِی الْحَرَمِ}}<ref> ظهور صاحب الامر {{ع}} زمانی صورت خواهد گرفت که آن سید مظلوم در مدینه کشته شود و پسر عمویش در مکه و حرم امن خدا به قتل برسد؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۷۰.</ref>. و البته لازم هم نیست که این [[سید]]، پسر عموی حقیقی "[[نفس زکیه]]" باشد، زیرا بطوری که می‌دانیم همه [[سادات]] چه [[حسنی]] و چه [[حسینی]] بنی عم‌اند، و از این‌رو ممکن است منظور سطیح از ابن عمه [[سید]] بودن این فرد باشد»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۸۰، ۸۱، ۲۶۹، ۲۷۰، ۲۷۱.</ref>.
::::::جریان [[شهادت]] سومین سیدی که به حسب برخی از [[روایات]]، در [[مدینه]] به وقوع می‌پیوندد، و او پسر عموی [[نفس زکیه]] می‌باشد، و شهادتش نیز از جمله [[علائم متصل]] به [[ظهور]] است، آن چنان که [[امام صادق]]{{ع}} فرموده چنین است: [[زراره]] گفت: شنیدیم که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمود: [[امام]] [[قائم]]{{ع}} را پیش از آنکه [[قیام]] کند، غیبتی است. عرض کردم: چرا؟ فرمود برای اینکه می‌ترسد و با دست خود به شکمش اشاره نمود- یعنی او را می‌کشند- سپس فرمود:‌ای [[زراره]] اوست کسی که [[مردم]] در انتظارش بسر می‌برند و اوست همان کس که در ولادتش تردید خواهند نمود و بعضی خواهند گفت پدرش مرد در حالی که [[جانشین]] و فرزندی نداشت، و بعضی خواهند گفت در شکم مادر بود، و برخی خواهند گفت دو سال یا چند سال پیش از [[وفات]] پدرش به [[دنیا]] آمده است و اوست که در انتظارش هستند ولی [[خداوند]] [[دوست]] دارد که دل‌های [[شیعه]] را [[آزمایش]] کند و در زمان [[غیبت]] اوست‌ای [[زراره]]، که باطل‌گرایان به تردید می‌افتند. [[زراره]] می‌گوید: عرض کردم: فدایت شوم اگر من به آن دوران رسیدم چکار کنم؟ فرمود:‌ای [[زراره]] هرگاه به آن دوران رسیدی این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ فَإِنَّکَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِیَّکَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانی من رسولت را نخواهم شناخت، خدایا پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیغمبرت را به من نشناسانی من حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا حجت خودت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی من از دینم دور، و گمراه میشوم.</ref> سپس فرمود:‌ای [[زراره]] بناچار باید جوانی در [[مدینه]] کشته شود، عرض کردم: فدایت شوم این که در [[مدینه]] کشته می‌شود همان نیست که سپاهیان [[سفیانی]] وی را می‌کشند؟ فرمود: نه. ولی او را [[سپاه]] بنی فلان (یعنی بنی العباس و در نسخه‌ای، [[سپاه]] آل بنی فلان) می‌کشند. یکی از آنها می‌آید تا به [[مدینه]] داخل می‌شود و [[مردم]] نمی‌دانند به چه علت و انگیزه و منظوری به [[مدینه]] آمده است. پس آن [[سید]] را می‌گیرند و می‌کشند همین که او را از روی [[ستم]] و تعدی به قتل رسانیدند دیگر [[خدا]] مهلتشان نمی‌دهد و در این هنگام است که امید [[فرج]] می‌رود و باید [[منتظر]] بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۷ و منتخب الاثر، ص ۵۰۱ و غیبت نعمانی ط صدوق، ص ۱۶۶، حدیث ۶.</ref>. به حسب ظاهر این سیدی که در [[مدینه]] کشته می‌شود، مطابق خبری که از [[سطیح کاهن]] در کتاب "بحار" ج ۵۱ ص ۱۶۳ [[نقل]] شده- اگر آن [[خبر]] اعتباری داشته باشد- وی پسر عموی [[نفس زکیه]] است، چه آنکه در آن [[خبر]] می‌گوید:{{متن حدیث|وَ ذَلِکَ إِذَا قُتِلَ الْمَظْلُومِ بِیَثْرِبَ وَ ابْنِ عَمِّهِ فِی الْحَرَمِ}}<ref> ظهور صاحب الامر {{ع}} زمانی صورت خواهد گرفت که آن سید مظلوم در مدینه کشته شود و پسر عمویش در مکه و حرم امن خدا به قتل برسد؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۷۰.</ref>. و البته لازم هم نیست که این [[سید]]، پسر عموی حقیقی "[[نفس زکیه]]" باشد، زیرا بطوری که می‌دانیم همه [[سادات]] چه [[حسنی]] و چه [[حسینی]] بنی عم‌اند، و از این‌رو ممکن است منظور سطیح از ابن عمه [[سید]] بودن این فرد باشد»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۸۰، ۸۱، ۲۶۹، ۲۷۰، ۲۷۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛
خط ۱۴۱: خط ۱۳۶:
:::::[[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]]، در زمان [[امام صادق]] {{ع}} و در سال ۱۴۵ ه.ق به قتل رسیده و از آن هنگام تا به‌حال، بیش از ده قرن می‌گذرد و نمی‌تواند علامت متصل به [[ظهور]] باشد. به نظر می‌رسد، اموری چون همنامی وی و پدرش با [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدر گرامی ایشان، شباهت ظاهری، بودن وی از خاندانی شریف و بزرگوار [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}}، وجود برخی نشانه‌ها، چون داشتن خالی سیاه بر روی کتف راست، [[قیام]] وی در شرایط سخت و در اوج [[خشونت]] [[بنی امیه]] و از همه مهم‌تر، شیطنت‌ها و تحریف‌های [[بنی عباس]]، سبب گشته بود که [[مردم]] به اشتباه بیفتند و گروهی او را [[مهدی]] تصور کنند. علاوه بر این، از برخی قرائن استفاده می‌شود که خود "[[نفس زکیه]]" و پدرش [[عبدالله]] محض، که [[شیخ]] [[بنی هاشم]] در آن عصر به شمار می‌رفت و نیز برادرش [[ابراهیم]]، به ایجاد و تقویت این [[شبهه]] در بین [[مردم]] دامن می‌زدند و چنین وامی‌نمودند که گویا [[مهدی]] ایشان، همان [[امام مهدی|مهدی موعود]] است. آنان می‌خواستند از این راه، در رسیدن به [[قدرت]] و [[پیروزی]] [[انقلاب]] خویش و درهم شکستن [[بنی امیه]] کمک بگیرند. [[امام صادق]] {{ع}} در همان هنگام، آنان را از این کار بازداشت‌<ref>بحار الأنوار، ج ۴۷، ۱۳۱، ۱۳۲. بعد از کشته شدن ولید بن یزید بن عبد الملک و رو به زوال و ضعف نهادن حکومت بنی امیه، عده‌ای از بنی هاشم و بنی عباس از جمله منصور و سفاح از بنی عباس و عبد الله محض و پسرانش محمد و ابراهیم از بنی عباس، در منطقه ابواء در نزدیکی مدینه جمع شدند و محمد بن عبد الله (نفس زکیه را به خلافت برگزیدند و با او بیعت کردند. [[امام صادق]] {{ع}} پس از آن‌که در جریان کارشان قرار گرفت به آنان فرمود: این کار را نکنید؛ چه آن‌که اگر بیعت شما با محمد (نفس زکیه) به تصور آن است که او همان مهدی موعود {{ع}} است، این گمان خطاست و او مهدی موعود نیست و این زمان نیز، زمان خروج وی نیست و اگر بیعت شما بدان جهت است که خروج کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید، باز هم- بیعت با محمد درست نیست؛ زیرا درحالی‌که عبد الله، شیخ بنی هاشم هست، چرا وی را بگذاریم و با پسرش بیعت کنیم....؛ ر.ک:مقاتل الطالبین، ۲۰۵- ۲۰۸ بحار الأنوار، ج ۴۶، ۵۳- ۱۸۷؛ ج ۴۷، ۱۸، ۲۷۶؛ ارشاد، ۲، ۱۹۲؛ منتهی الآمال، ۱، ۳۲۷.</ref>»<ref>[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۱-۲۸۳.</ref>.
:::::[[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]]، در زمان [[امام صادق]] {{ع}} و در سال ۱۴۵ ه.ق به قتل رسیده و از آن هنگام تا به‌حال، بیش از ده قرن می‌گذرد و نمی‌تواند علامت متصل به [[ظهور]] باشد. به نظر می‌رسد، اموری چون همنامی وی و پدرش با [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدر گرامی ایشان، شباهت ظاهری، بودن وی از خاندانی شریف و بزرگوار [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}}، وجود برخی نشانه‌ها، چون داشتن خالی سیاه بر روی کتف راست، [[قیام]] وی در شرایط سخت و در اوج [[خشونت]] [[بنی امیه]] و از همه مهم‌تر، شیطنت‌ها و تحریف‌های [[بنی عباس]]، سبب گشته بود که [[مردم]] به اشتباه بیفتند و گروهی او را [[مهدی]] تصور کنند. علاوه بر این، از برخی قرائن استفاده می‌شود که خود "[[نفس زکیه]]" و پدرش [[عبدالله]] محض، که [[شیخ]] [[بنی هاشم]] در آن عصر به شمار می‌رفت و نیز برادرش [[ابراهیم]]، به ایجاد و تقویت این [[شبهه]] در بین [[مردم]] دامن می‌زدند و چنین وامی‌نمودند که گویا [[مهدی]] ایشان، همان [[امام مهدی|مهدی موعود]] است. آنان می‌خواستند از این راه، در رسیدن به [[قدرت]] و [[پیروزی]] [[انقلاب]] خویش و درهم شکستن [[بنی امیه]] کمک بگیرند. [[امام صادق]] {{ع}} در همان هنگام، آنان را از این کار بازداشت‌<ref>بحار الأنوار، ج ۴۷، ۱۳۱، ۱۳۲. بعد از کشته شدن ولید بن یزید بن عبد الملک و رو به زوال و ضعف نهادن حکومت بنی امیه، عده‌ای از بنی هاشم و بنی عباس از جمله منصور و سفاح از بنی عباس و عبد الله محض و پسرانش محمد و ابراهیم از بنی عباس، در منطقه ابواء در نزدیکی مدینه جمع شدند و محمد بن عبد الله (نفس زکیه را به خلافت برگزیدند و با او بیعت کردند. [[امام صادق]] {{ع}} پس از آن‌که در جریان کارشان قرار گرفت به آنان فرمود: این کار را نکنید؛ چه آن‌که اگر بیعت شما با محمد (نفس زکیه) به تصور آن است که او همان مهدی موعود {{ع}} است، این گمان خطاست و او مهدی موعود نیست و این زمان نیز، زمان خروج وی نیست و اگر بیعت شما بدان جهت است که خروج کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید، باز هم- بیعت با محمد درست نیست؛ زیرا درحالی‌که عبد الله، شیخ بنی هاشم هست، چرا وی را بگذاریم و با پسرش بیعت کنیم....؛ ر.ک:مقاتل الطالبین، ۲۰۵- ۲۰۸ بحار الأنوار، ج ۴۶، ۵۳- ۱۸۷؛ ج ۴۷، ۱۸، ۲۷۶؛ ارشاد، ۲، ۱۹۲؛ منتهی الآمال، ۱، ۳۲۷.</ref>»<ref>[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۱-۲۸۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
خط ۱۵۲: خط ۱۴۶:
::::::البته اینکه این فرد چه کسی است و چرا کشته می‌شود [[روایات]] به درستی و وضوح چیزی بیان کرده‌اند. هر چند از برخی [[اخبار]] استفاده می‌شود که گویا وی یکی از همراهان و [[اصحاب]] [[امام مهدی]] {{ع}} است که حضرت او را چند شب قبل از [[ظهور]]، به [[مکه]] می‌فرستند تا [[مردم]] به نوید [[ظهور]] حضرت را بدهد. ولی [[مردم]] حاضر در [[مسجد الحرام]] او را بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] می‌رسانند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۶۸.</ref>.
::::::البته اینکه این فرد چه کسی است و چرا کشته می‌شود [[روایات]] به درستی و وضوح چیزی بیان کرده‌اند. هر چند از برخی [[اخبار]] استفاده می‌شود که گویا وی یکی از همراهان و [[اصحاب]] [[امام مهدی]] {{ع}} است که حضرت او را چند شب قبل از [[ظهور]]، به [[مکه]] می‌فرستند تا [[مردم]] به نوید [[ظهور]] حضرت را بدهد. ولی [[مردم]] حاضر در [[مسجد الحرام]] او را بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] می‌رسانند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۶۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
خط ۱۶۴: خط ۱۵۷:
::::::بنابراین وقتی معنای اوّل با مجموع [[روایات]] سازگارتر بوده و معنای دوّم چنین انطباق و تناسبی نداشت، بر ما لازم است که معنای اوّل را گرفته و برطبق آن [[عمل]] کنیم. محدّث قمی در این رابطه می‌‏‏فرماید: [[نفس زکیه]] آن پسری است از [[آل محمد]] {{صل}} که در مابین [[رکن و مقام]] کشته شود<ref> منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۳۷</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۸۷.</ref>.
::::::بنابراین وقتی معنای اوّل با مجموع [[روایات]] سازگارتر بوده و معنای دوّم چنین انطباق و تناسبی نداشت، بر ما لازم است که معنای اوّل را گرفته و برطبق آن [[عمل]] کنیم. محدّث قمی در این رابطه می‌‏‏فرماید: [[نفس زکیه]] آن پسری است از [[آل محمد]] {{صل}} که در مابین [[رکن و مقام]] کشته شود<ref> منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۳۷</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۸۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛
خط ۱۸۰: خط ۱۷۲:
::::::'''نظریه دوم''': او فرستاده [[حضرت مهدی]] {{ع}} است: بسیاری از شواهد موجود در [[روایات]] با مطرح شدن این عنوان مطابقت می‌کند زیرا او فردی است که [[بشارت]] [[ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} را می‌دهد، به خصوص اینکه روایت‌ها حاکی از فاصله نزدیک زمانی میان آنهاست. البته در این مورد نمی‌توان به‌طور دقیق سخن گفت. زیرا گذشت زمان و آینده، دیر یا زود پرده از چهره این شخصیت برخواهد داشت»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۰۳-۲۰۶.</ref>.
::::::'''نظریه دوم''': او فرستاده [[حضرت مهدی]] {{ع}} است: بسیاری از شواهد موجود در [[روایات]] با مطرح شدن این عنوان مطابقت می‌کند زیرا او فردی است که [[بشارت]] [[ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} را می‌دهد، به خصوص اینکه روایت‌ها حاکی از فاصله نزدیک زمانی میان آنهاست. البته در این مورد نمی‌توان به‌طور دقیق سخن گفت. زیرا گذشت زمان و آینده، دیر یا زود پرده از چهره این شخصیت برخواهد داشت»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۰۳-۲۰۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
خط ۱۹۱: خط ۱۸۲:
::::::و در بحارالانوار است که [[نفس زکیه]] نام او [[محمد بن حسن]] است که معروف به [[نفس زکیه]] است و در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته خواهد شد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۳، ۵۴.</ref>.
::::::و در بحارالانوار است که [[نفس زکیه]] نام او [[محمد بن حسن]] است که معروف به [[نفس زکیه]] است و در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته خواهد شد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۳، ۵۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
خط ۲۰۱: خط ۱۹۱:
::::::از آن‌چه گذشت، روشن شد که [[نفس زکیه]]‌ای که در [[روایات]] [[علائم ظهور|علائم‌الظهور]] مطرح شده، غیر از [[محمد بن عبدالله بن حسن]] محسوب می‌شود و ما باید در آینده [[منتظر]] تحقق این علامت باشیم که یکی از [[نشانه‌های ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۲۲۸، ۲۵۹.</ref>.
::::::از آن‌چه گذشت، روشن شد که [[نفس زکیه]]‌ای که در [[روایات]] [[علائم ظهور|علائم‌الظهور]] مطرح شده، غیر از [[محمد بن عبدالله بن حسن]] محسوب می‌شود و ما باید در آینده [[منتظر]] تحقق این علامت باشیم که یکی از [[نشانه‌های ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۲۲۸، ۲۵۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
خط ۲۱۴: خط ۲۰۳:
:::::#همان‏گونه که در [[روایات]] اشاره شده [[قتل نفس زکیه]] از نشانه‌‏های حتمی و متصل به [[ظهور]] است؛ حال آن‏که [[محمد بن عبد اللّه]]، سال‏ها پیش از تولد [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به قتل رسیده است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "بین [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و کشته شدن [[نفس زکیه]]، بیش از پانزده شبانه ‏روز فاصله نیست<ref> {{متن حدیث|" لَیْسَ‏ بَیْنَ‏ قِیَامِ‏ قَائِمِ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ بَیْنَ‏ قَتْلِ‏ النَّفْسِ‏ الزَّکِیَّةِ إِلَّا خَمْسَ‏ عَشْرَةَ لَیْلَةً‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۴۵ - ۳۴۶.</ref>.
:::::#همان‏گونه که در [[روایات]] اشاره شده [[قتل نفس زکیه]] از نشانه‌‏های حتمی و متصل به [[ظهور]] است؛ حال آن‏که [[محمد بن عبد اللّه]]، سال‏ها پیش از تولد [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به قتل رسیده است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "بین [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و کشته شدن [[نفس زکیه]]، بیش از پانزده شبانه ‏روز فاصله نیست<ref> {{متن حدیث|" لَیْسَ‏ بَیْنَ‏ قِیَامِ‏ قَائِمِ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ بَیْنَ‏ قَتْلِ‏ النَّفْسِ‏ الزَّکِیَّةِ إِلَّا خَمْسَ‏ عَشْرَةَ لَیْلَةً‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۴۵ - ۳۴۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین علی‌زاده؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین علی‌زاده؛
خط ۲۲۷: خط ۲۱۵:
:::::#[[نفس زکیه]]، سیدی والا تبار و [[حسینی‌نسب]] است و هموست که مظلومانه در ۲۵ ذی الحجه سر مبارکش در [[حرم]] امن الهی [[مکه|مکه مکرمه]] از تن جدا می‌شود و کمی پیش از ذبح شدن وی، سیدی [[هاشمی]] و [[حسنی‌تبار]] در [[کوفه]] به همراه هفتاد تن از علمای [[امت]] به دست سپاهیان [[سفیانی]] و در اثنای ورود [[سپاه]] مجاهد [[خراسانی]] از طریق شهرهای قصر شیرین و خانقین به [[شهادت]] می‌رسد. طبق این نظریه، [[رجل هاشمی]] و [[سید حسنی]] یک تن می‌باشند<ref>نظر [[کامل سلیمان]] ر.ک: یوم الخلاص، صص ۶۳۳ - ۶۳۸ و صص ۶۶۱ - ۶۶۸.</ref><ref>[[مهدی علی‌زاده|علی‌زاده، مهدی]]، [[نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)|نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)]]، ص۳۴، ۳۵.</ref>.
:::::#[[نفس زکیه]]، سیدی والا تبار و [[حسینی‌نسب]] است و هموست که مظلومانه در ۲۵ ذی الحجه سر مبارکش در [[حرم]] امن الهی [[مکه|مکه مکرمه]] از تن جدا می‌شود و کمی پیش از ذبح شدن وی، سیدی [[هاشمی]] و [[حسنی‌تبار]] در [[کوفه]] به همراه هفتاد تن از علمای [[امت]] به دست سپاهیان [[سفیانی]] و در اثنای ورود [[سپاه]] مجاهد [[خراسانی]] از طریق شهرهای قصر شیرین و خانقین به [[شهادت]] می‌رسد. طبق این نظریه، [[رجل هاشمی]] و [[سید حسنی]] یک تن می‌باشند<ref>نظر [[کامل سلیمان]] ر.ک: یوم الخلاص، صص ۶۳۳ - ۶۳۸ و صص ۶۶۱ - ۶۶۸.</ref><ref>[[مهدی علی‌زاده|علی‌زاده، مهدی]]، [[نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)|نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)]]، ص۳۴، ۳۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد؛
خط ۲۴۱: خط ۲۲۸:
:::::#خود [[نفس]] زکیه و [[پیروان]] وی تنها [[ادعای مهدی بودن]] او را داشته‌‏اند نه این‏که کشته شدن او را نشانه [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بدانند و همین ادعای کاذب، سبب می‌شود که آن فرد آرمانی که کشته شدنش در [[روایات]] از نشانه‏‌های [[ظهور]] معرفی شده، بر این ادعاکننده دروغ‏گو منطبق نشود. البته مؤلف کوشیده به این نوع اشکال‏‌ها پاسخ دهد<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ۵۰۷، ۵۱۱.</ref>. ولی به نظر می‌رسد پاسخ‏‌های ایشان کافی نبوده است. بنابراین، منطبق کردن [[نفس زکیه]] بر [[محمد پسر عبد اللّه بن الحسن]] نمی‌تواند نزدیک به واقعیت باشد<ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد، مهدی]]، [[بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت (کتاب)|بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت]]، ص۱۷۴.</ref>.
:::::#خود [[نفس]] زکیه و [[پیروان]] وی تنها [[ادعای مهدی بودن]] او را داشته‌‏اند نه این‏که کشته شدن او را نشانه [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بدانند و همین ادعای کاذب، سبب می‌شود که آن فرد آرمانی که کشته شدنش در [[روایات]] از نشانه‏‌های [[ظهور]] معرفی شده، بر این ادعاکننده دروغ‏گو منطبق نشود. البته مؤلف کوشیده به این نوع اشکال‏‌ها پاسخ دهد<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ۵۰۷، ۵۱۱.</ref>. ولی به نظر می‌رسد پاسخ‏‌های ایشان کافی نبوده است. بنابراین، منطبق کردن [[نفس زکیه]] بر [[محمد پسر عبد اللّه بن الحسن]] نمی‌تواند نزدیک به واقعیت باشد<ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد، مهدی]]، [[بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت (کتاب)|بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت]]، ص۱۷۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵.حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵.حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
خط ۲۴۹: خط ۲۳۵:
:::::*«[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: یکی از [[علائم ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} کشته شدن غلامی از [[آل محمد]] در بین رکن و مقام است که نامش [[محمد بن حسن نفس زکیه]] است. در خبری دیگر وارد شده که بین قتل او و آمدن حضرت تنها پانزده روز فاصله است و در خبر دیگر آمده که این [[نفس زکیه]] از یاران و اصحاب [[حضرت مهدی]] است که آن حضرت او را قبل از [[ظهور]] خود می‌فرستد که به مردم بشارت [[ظهور]] دهد، ولی اهل [[مکه]] او را در بین رکن و مقام می‌کشند»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری؛حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۲۷۸.</ref>.
:::::*«[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: یکی از [[علائم ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} کشته شدن غلامی از [[آل محمد]] در بین رکن و مقام است که نامش [[محمد بن حسن نفس زکیه]] است. در خبری دیگر وارد شده که بین قتل او و آمدن حضرت تنها پانزده روز فاصله است و در خبر دیگر آمده که این [[نفس زکیه]] از یاران و اصحاب [[حضرت مهدی]] است که آن حضرت او را قبل از [[ظهور]] خود می‌فرستد که به مردم بشارت [[ظهور]] دهد، ولی اهل [[مکه]] او را در بین رکن و مقام می‌کشند»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری؛حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۲۷۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. آقای  رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. آقای  رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
خط ۲۶۶: خط ۲۵۱:
:::::#در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌خوانیم که فرمود: «بعد از کشته شدن [[نفس زکیه]] [[صاحب]] [[امر]] [[ظهور]] خواهد کرد»<ref> کافی، ج ۸، ص ۲۲۵.</ref> که در بعدیّت نزدیک [[ظهور]] دارد»<ref>موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳.</ref>.
:::::#در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌خوانیم که فرمود: «بعد از کشته شدن [[نفس زکیه]] [[صاحب]] [[امر]] [[ظهور]] خواهد کرد»<ref> کافی، ج ۸، ص ۲۲۵.</ref> که در بعدیّت نزدیک [[ظهور]] دارد»<ref>موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
خط ۲۸۰: خط ۲۶۴:
::::::باز هم تأکید می‌کنیم که [[نفس]] زکیه‌ای که کشته شدنش از [[علایم حتمی]] [[ظهور]] است همان «[[محمد بن الحسن]]» است که پانزده روز پیش از [[ظهور]] حضرت ما بین [[رکن و مقام]] شربت [[شهادت]] را می‌نوشد و در [[روایات]] با اسامی و القاب مختلفی نظیر: [[نفس زکیه]]<ref>طی داستان حضرت موسی در قرآن کریم (آیه ۷۴ سوره کهف (۱۸)) هم آمده است: آیا نفس زکیه‌ای (یعنی مبرا از گناه) را کشتی؟</ref> (شخص بی‌گناه)، [[مستنصر]] (طلبکننده نصرت و [[یاری]])<ref>فراموش نکنیم که او کلامش را با طلب یاری برای حضرت (آل محمد {{صل}}) و پیروانش آغاز می‌کند.</ref> مرد [[هاشمی]] و جوانی از [[آل محمد]] {{صل}} [[حسنی]]<ref>جهت اثبات سیادت وی و این‌که از ناحیه [[امام حسن|امام مجتبی]]{{ع}}، هستند.</ref> یاد کرده‌اند<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۱۵۶-۱۶۰.</ref>.
::::::باز هم تأکید می‌کنیم که [[نفس]] زکیه‌ای که کشته شدنش از [[علایم حتمی]] [[ظهور]] است همان «[[محمد بن الحسن]]» است که پانزده روز پیش از [[ظهور]] حضرت ما بین [[رکن و مقام]] شربت [[شهادت]] را می‌نوشد و در [[روایات]] با اسامی و القاب مختلفی نظیر: [[نفس زکیه]]<ref>طی داستان حضرت موسی در قرآن کریم (آیه ۷۴ سوره کهف (۱۸)) هم آمده است: آیا نفس زکیه‌ای (یعنی مبرا از گناه) را کشتی؟</ref> (شخص بی‌گناه)، [[مستنصر]] (طلبکننده نصرت و [[یاری]])<ref>فراموش نکنیم که او کلامش را با طلب یاری برای حضرت (آل محمد {{صل}}) و پیروانش آغاز می‌کند.</ref> مرد [[هاشمی]] و جوانی از [[آل محمد]] {{صل}} [[حسنی]]<ref>جهت اثبات سیادت وی و این‌که از ناحیه [[امام حسن|امام مجتبی]]{{ع}}، هستند.</ref> یاد کرده‌اند<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۱۵۶-۱۶۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸.آقای کامل سلیمان؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸.آقای کامل سلیمان؛
خط ۲۹۰: خط ۲۷۳:
::::::'''امام باقر {{ع}} می‌فرماید:'''"جوانی از آل محمد {{صل}} در میان رکن و مقام کشته می‌شود که نامش محمد فرزند حسن نفس زکیه است"<ref>{{متن حدیث|" وَ قُتِلَ غُلَامُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ، اسمه‌ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ ، النَّفْسُ الزَّكِيَّةِ "}}؛ الامام المهدی، ص ۲۲۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸.</ref>. "این مردم تا خون حرامی از ما نریخته‌اند بر تخت قدرت تکیه می‌دهند، هنگامی که آن خون حرام را ریختند دیگر زیرزمین برای آنها بهتر از روی زمین است. آن روز در روی زمین یاوری ندارند و در آسمان عذری از آنها پذیرفته نیست. چون خون حرامی از ما بریزند خداوند بنده بی‌نام و نشان و نفوذناپذیری را بر آنها مسلط می‌کند که همه آنها به دست او ریشه‌کن می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|" لَا يَزَالُ الْقَوْمُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ مُلْكِهِمْ مَا لَمْ يُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ فَإِذَا أَصَابُوا ذَلِكَ الدَّمَ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَهُمْ مِنْ ظَهْرِهَا فَيَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ نَاصِرٌ وَ لَا فِي السَّمَاءِ عَاذِرٌ. وَ إِذَا أَصَابُوا مِنَّا الدَّمُ الْحَرَامِ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَبْداً مِنْ عَبِيدِهِ أَعْوَرَ وَ لَيْسَ بِأَعْوَرَ، يَكُونُ استئصالهم عَلِيِّ يَدِهِ وَ يَدِ أَصْحَابِهِ "}}؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۵.</ref>. در اینجا منظور از "قوم" بنی امیه است و منظور از خون حرام خون نفس زکیه است و منظور از مرد نفوذناپذیر یکی از انقلابیون آن روز است که به نظر ما شعیب بن صالح کوسه گندمگون است که نکوهش نکوهش‌کننده‌ای او را از انجام وظیفه باز نمی‌دارد»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج2، ص 780-782.</ref>.
::::::'''امام باقر {{ع}} می‌فرماید:'''"جوانی از آل محمد {{صل}} در میان رکن و مقام کشته می‌شود که نامش محمد فرزند حسن نفس زکیه است"<ref>{{متن حدیث|" وَ قُتِلَ غُلَامُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ، اسمه‌ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ ، النَّفْسُ الزَّكِيَّةِ "}}؛ الامام المهدی، ص ۲۲۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸.</ref>. "این مردم تا خون حرامی از ما نریخته‌اند بر تخت قدرت تکیه می‌دهند، هنگامی که آن خون حرام را ریختند دیگر زیرزمین برای آنها بهتر از روی زمین است. آن روز در روی زمین یاوری ندارند و در آسمان عذری از آنها پذیرفته نیست. چون خون حرامی از ما بریزند خداوند بنده بی‌نام و نشان و نفوذناپذیری را بر آنها مسلط می‌کند که همه آنها به دست او ریشه‌کن می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|" لَا يَزَالُ الْقَوْمُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ مُلْكِهِمْ مَا لَمْ يُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ فَإِذَا أَصَابُوا ذَلِكَ الدَّمَ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَهُمْ مِنْ ظَهْرِهَا فَيَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ نَاصِرٌ وَ لَا فِي السَّمَاءِ عَاذِرٌ. وَ إِذَا أَصَابُوا مِنَّا الدَّمُ الْحَرَامِ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَبْداً مِنْ عَبِيدِهِ أَعْوَرَ وَ لَيْسَ بِأَعْوَرَ، يَكُونُ استئصالهم عَلِيِّ يَدِهِ وَ يَدِ أَصْحَابِهِ "}}؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۵.</ref>. در اینجا منظور از "قوم" بنی امیه است و منظور از خون حرام خون نفس زکیه است و منظور از مرد نفوذناپذیر یکی از انقلابیون آن روز است که به نظر ما شعیب بن صالح کوسه گندمگون است که نکوهش نکوهش‌کننده‌ای او را از انجام وظیفه باز نمی‌دارد»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج2، ص 780-782.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش