پرش به محتوا

آیا برای رجعت نمونه‌ای در تاریخ یافت می‌شود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۹: خط ۱۹:
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|90px|right|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|90px|right|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[قرآن کریم]] در موارد متعددی، از [[رجعت]] افراد یا اقوامی به [[دنیا]] یاد کرده است. این موارد، افزون بر آن که امکان [[رجعت]] را اثبات می‌کند، وقوع آن را در [[تاریخ]] نیز بیان می‌دارد.
 
«[[قرآن کریم]] در موارد متعددی، از [[رجعت]] افراد یا اقوامی به [[دنیا]] یاد کرده است. این موارد، افزون بر آن که امکان [[رجعت]] را اثبات می‌کند، وقوع آن را در [[تاریخ]] نیز بیان می‌دارد.
:::::#{{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>یا چون آن کس که به شهری که بام‌هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد و با خود می‌‌گفت: چگونه خداوند، اهل‌ این ویرانکده‌ را پس از مرگشان زنده می‌کند؟ پس خداوند، او را صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت و به او فرمود: چه قدر درنگ کردی؟. گفت: یک روز یا پاره‌ای از روز را درنگ کردم. گفت: نه‌ بلکه صد سال درنگ کردی. به خوراک و نوشیدنی خود بنگر که طعم و رنگ آن‌ تغییر نکرده است، و به درازگوش خود، نگاه کن که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای پاسخگویی به تو بود و هم این که‌ تو را در مورد معاد نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم. و به این‌ استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند می‌دهیم، سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم. پس هنگامی که چگونگی زنده ساختن مرده‌ برای او آشکار شد، گفت: اکنون‌ می‌دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست؛ سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>. این شخص، عزیر [[پیامبر]] باشد یا [[پیامبری]] دیگر، تفاوت نمی‌کند. مهم، صراحت [[قرآن]] درباره [[زندگی]] پس از [[مرگ]] در همین دنیاست. [[مفسران]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[اتفاق نظر]] دارند که این [[آیه]] در برابر منکران [[قدرت خدا]] در زنده کردن مردگان، آمده است و نمونه‌ای از آن را در همین [[دنیا]]، بیان می‌کند<ref>از جمله مفسران اهل سنت، عبارتند از: طبری در تفسیر الطبری: (ج ۲ جزء ۲، ص ۵۸۶)، ابن کثیر در تفسیر ابن کثیر (ج ۱، ص ۴۶۴)، زمخشری در الکشاف (ج ۱، ص ۱۵۷)، ابن قتیبه در غریب القرآن (ج ۱، ص ۸۶)، و بسیاری دیگر.</ref>.
:::::#{{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>یا چون آن کس که به شهری که بام‌هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد و با خود می‌‌گفت: چگونه خداوند، اهل‌ این ویرانکده‌ را پس از مرگشان زنده می‌کند؟ پس خداوند، او را صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت و به او فرمود: چه قدر درنگ کردی؟. گفت: یک روز یا پاره‌ای از روز را درنگ کردم. گفت: نه‌ بلکه صد سال درنگ کردی. به خوراک و نوشیدنی خود بنگر که طعم و رنگ آن‌ تغییر نکرده است، و به درازگوش خود، نگاه کن که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای پاسخگویی به تو بود و هم این که‌ تو را در مورد معاد نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم. و به این‌ استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند می‌دهیم، سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم. پس هنگامی که چگونگی زنده ساختن مرده‌ برای او آشکار شد، گفت: اکنون‌ می‌دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست؛ سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>. این شخص، عزیر [[پیامبر]] باشد یا [[پیامبری]] دیگر، تفاوت نمی‌کند. مهم، صراحت [[قرآن]] درباره [[زندگی]] پس از [[مرگ]] در همین دنیاست. [[مفسران]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[اتفاق نظر]] دارند که این [[آیه]] در برابر منکران [[قدرت خدا]] در زنده کردن مردگان، آمده است و نمونه‌ای از آن را در همین [[دنیا]]، بیان می‌کند<ref>از جمله مفسران اهل سنت، عبارتند از: طبری در تفسیر الطبری: (ج ۲ جزء ۲، ص ۵۸۶)، ابن کثیر در تفسیر ابن کثیر (ج ۱، ص ۴۶۴)، زمخشری در الکشاف (ج ۱، ص ۱۵۷)، ابن قتیبه در غریب القرآن (ج ۱، ص ۸۶)، و بسیاری دیگر.</ref>.
:::::#{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}<ref>آیا از حال‌ کسانی که از بیم مرگ، از خانه‌های خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت: تن به مرگ بسپارید. آن گاه آنان را زنده ساخت. آری، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است؛ ولی بیشتر مردم، سپاس‌گزاری نمی‌کنند؛ سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>. این [[آیه]] به صراحت، از بازگشت جمعی از [[مردم]] به [[زندگی]] [[دنیا]] سخن می‌گوید<ref>بسیاری از مفسران اهل سنت به مرگ و زنده شدن مجدد این گروه اعتراف دارند، از جمله: زمخشری در الکشاف (ج ۱، ص ۱۴۷)، فخر رازی در مفاتیح الغیب (ج ۶، ص ۴۹۶) (وی در توضیح این آیه، سه روایت از سدی و ابن عباس و کسی دیگر که نام نمی‌برد، نقل می‌کند که در همه آنها آن مرد، حِزقیل نامیده شده و فرار آن مردم از ترس وبا بوده). قرطبی در الجامع لأحکام القرآن (ج ۳، ص ۲۳۱). وی از ابن عربی نقل می‌کند که این مرگ، عقوبت آنها بوده و به همین دلیل، امکان احیای مجدد داشتند؛ اما اگر مرگ اجَل باشد، امکان احیا ندارد. شاید وی این را گفته تا ناچار به پذیرش امکان [[رجعت]] نباشد.</ref>. بدیهی است که این [[رجعت]]، غیر از احیای مردگان در [[قیامت]] است که به گروهی خاص، محدود نمی‌شود و شامل همه موجودات است.
:::::#{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}<ref>آیا از حال‌ کسانی که از بیم مرگ، از خانه‌های خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت: تن به مرگ بسپارید. آن گاه آنان را زنده ساخت. آری، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است؛ ولی بیشتر مردم، سپاس‌گزاری نمی‌کنند؛ سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>. این [[آیه]] به صراحت، از بازگشت جمعی از [[مردم]] به [[زندگی]] [[دنیا]] سخن می‌گوید<ref>بسیاری از مفسران اهل سنت به مرگ و زنده شدن مجدد این گروه اعتراف دارند، از جمله: زمخشری در الکشاف (ج ۱، ص ۱۴۷)، فخر رازی در مفاتیح الغیب (ج ۶، ص ۴۹۶) (وی در توضیح این آیه، سه روایت از سدی و ابن عباس و کسی دیگر که نام نمی‌برد، نقل می‌کند که در همه آنها آن مرد، حِزقیل نامیده شده و فرار آن مردم از ترس وبا بوده). قرطبی در الجامع لأحکام القرآن (ج ۳، ص ۲۳۱). وی از ابن عربی نقل می‌کند که این مرگ، عقوبت آنها بوده و به همین دلیل، امکان احیای مجدد داشتند؛ اما اگر مرگ اجَل باشد، امکان احیا ندارد. شاید وی این را گفته تا ناچار به پذیرش امکان [[رجعت]] نباشد.</ref>. بدیهی است که این [[رجعت]]، غیر از احیای مردگان در [[قیامت]] است که به گروهی خاص، محدود نمی‌شود و شامل همه موجودات است.
خط ۳۶: خط ۳۷:
| پاسخ‌دهنده = عباس رحیمی
| پاسخ‌دهنده = عباس رحیمی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[قرآن]] موارد بسیاری را از [[رجعت]] گذشتگان بیان کرده است؛ از جمله: زنده شدن مردگان توسط [[حضرت عیسی]] {{ع}}، زنده شدن [[حضرت]] عزیز: {{متن قرآن|فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>، زنده شدن [[اصحاب کهف]]، زنده شدن قومی که [[خداوند]] درباره آن فرمود: {{متن قرآن|فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>. پس ممکن است پیش از [[قیامت]]، مرده یا مردگانی زنده شوند و در این [[دنیا]] مدتی [[زندگی]] کنند»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۵۵.</ref>.
 
«[[قرآن]] موارد بسیاری را از [[رجعت]] گذشتگان بیان کرده است؛ از جمله: زنده شدن مردگان توسط [[حضرت عیسی]] {{ع}}، زنده شدن [[حضرت]] عزیز: {{متن قرآن|فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>، زنده شدن [[اصحاب کهف]]، زنده شدن قومی که [[خداوند]] درباره آن فرمود: {{متن قرآن|فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>. پس ممکن است پیش از [[قیامت]]، مرده یا مردگانی زنده شوند و در این [[دنیا]] مدتی [[زندگی]] کنند»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۵۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۳: خط ۴۵:
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در ده‌ها [[حدیث]] از [[رسول اکرم]] {{صل}} از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] شده که آن‌چه در امّت‌های پیشین واقع شده در این [[امّت]] نیز واقع خواهد شد. ما در این‌جا برخی [[آیات]] مربوط‍‌ به وقوع [[رجعت]] در میان پیشینیان را می‌آوریم:
 
:::::: {{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>سوره بقره، ۵۶.</ref>؛ "آن‌گاه شما را پس از مرگتان برانگیختیم تا شاید سپاسگزار باشید". این [[آیه]] در مورد هفتاد نفر از برگزیدگان [[قوم]] [[حضرت موسی]] {{ع}} است که [[حضرت موسی]]{{ع}} آنها را از میان [[قوم]] خود برگزید و با خود به‌طور سینا برد تا بر جریان مکالمه‌اش با [[خدا]] و گرفتن [[الواح]] از جانب [[خدا]] [[شاهد]] باشند، و در نتیجه [[بنی اسرائیل]] صدور [[الواح]] را از جانب [[خدا]] [[تکذیب]] نکنند. چون به "طور" رسیدند و مکالمه [[حضرت موسی]] را با [[خدا]] مشاهده کردند، گفتند: "ای [[موسی]]! ما به تو [[ایمان]] نمی‌آوریم مگر این‌که [[خداوند]] را آشکارا به ما بنمایانی"، هرچه [[حضرت موسی]] آنها را از این خواسته جاهلانه منع کرد، ان‌ها بر خواهش خود اصرار ورزیدند تا سرانجام [[صاعقه]] آمد و همه آنها را نابود کرد. [[حضرت موسی]]{{ع}} عرضه داشت بار پروردگارا! اگر این هفتاد نفر زنده نشوند، من چگونه به سوی [[قوم]] بروم‌؟ آنها مرا به [[قتل]] متّهم خواهند کرد. [[خداوند]] بر او منّت نهاد و آنها را زنده کرد و همراه [[حضرت موسی]] به سوی خانه و کاشانه خود بازگشتند. در مورد سرگذشت این هفتاد نفر هیچ اختلافی نیست و صریح [[قرآن]] است که آنها در اثر [[صاعقه]] [[جان]] سپردند و به درخواست [[حضرت موسی]]{{ع}} از نو زنده شدند که معنای "[[رجعت]]" چیزی جز زنده شدن پس از [[مرگ]] نیست. در این [[آیه]]، [[قرآن کریم]] تعبیر "[[مرگ]]" را به کار برده تا تصوّر نشود که آنها مثلا به [[خواب]] رفته بودند و یا غشّ‌ کرده بودند، بلکه صریحا می‌فرماید: "شما را پس از مرگتان برانگیختیم".  
«در ده‌ها [[حدیث]] از [[رسول اکرم]] {{صل}} از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] شده که آن‌چه در امّت‌های پیشین واقع شده در این [[امّت]] نیز واقع خواهد شد. ما در این‌جا برخی [[آیات]] مربوط‍‌ به وقوع [[رجعت]] در میان پیشینیان را می‌آوریم:
 
{{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>سوره بقره، ۵۶.</ref>؛ "آن‌گاه شما را پس از مرگتان برانگیختیم تا شاید سپاسگزار باشید". این [[آیه]] در مورد هفتاد نفر از برگزیدگان [[قوم]] [[حضرت موسی]] {{ع}} است که [[حضرت موسی]]{{ع}} آنها را از میان [[قوم]] خود برگزید و با خود به‌طور سینا برد تا بر جریان مکالمه‌اش با [[خدا]] و گرفتن [[الواح]] از جانب [[خدا]] [[شاهد]] باشند، و در نتیجه [[بنی اسرائیل]] صدور [[الواح]] را از جانب [[خدا]] [[تکذیب]] نکنند. چون به "طور" رسیدند و مکالمه [[حضرت موسی]] را با [[خدا]] مشاهده کردند، گفتند: "ای [[موسی]]! ما به تو [[ایمان]] نمی‌آوریم مگر این‌که [[خداوند]] را آشکارا به ما بنمایانی"، هرچه [[حضرت موسی]] آنها را از این خواسته جاهلانه منع کرد، ان‌ها بر خواهش خود اصرار ورزیدند تا سرانجام [[صاعقه]] آمد و همه آنها را نابود کرد. [[حضرت موسی]]{{ع}} عرضه داشت بار پروردگارا! اگر این هفتاد نفر زنده نشوند، من چگونه به سوی [[قوم]] بروم‌؟ آنها مرا به [[قتل]] متّهم خواهند کرد. [[خداوند]] بر او منّت نهاد و آنها را زنده کرد و همراه [[حضرت موسی]] به سوی خانه و کاشانه خود بازگشتند. در مورد سرگذشت این هفتاد نفر هیچ اختلافی نیست و صریح [[قرآن]] است که آنها در اثر [[صاعقه]] [[جان]] سپردند و به درخواست [[حضرت موسی]]{{ع}} از نو زنده شدند که معنای "[[رجعت]]" چیزی جز زنده شدن پس از [[مرگ]] نیست. در این [[آیه]]، [[قرآن کریم]] تعبیر "[[مرگ]]" را به کار برده تا تصوّر نشود که آنها مثلا به [[خواب]] رفته بودند و یا غشّ‌ کرده بودند، بلکه صریحا می‌فرماید: "شما را پس از مرگتان برانگیختیم".  
::::::[[عبدالله بن ابی بکر یشکری]] به [[خدمت]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} عرض کرد: گروهی از [[اصحاب]] شما [[خیال]] می‌کنند که پس از [[مرگ]] یک بار دیگر زنده شده به این [[جهان]] بازمی‌گردند. [[امیر مؤمنان]] به استناد آیاتی از [[قرآن کریم]]، در مورد [[رجعت]] [[استدلال]] نمودند و در پایان فرمودند: این هفتاد نفر برگزیدگان [[حضرت موسی]] پس از [[مرگ]] زنده شدند و به خانه‌های خود بازگشتند، ان‌گاه مدّتی [[زندگی]] کردند، غذا خوردند، [[ازدواج]] کردند، [[صاحب]] [[اولاد]] شدند و پس از فرا رسیدن اجلشان از [[دنیا]] رفتند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۳ و ۱۲۹؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۰۱ و تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۷.</ref>.
::::::[[عبدالله بن ابی بکر یشکری]] به [[خدمت]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} عرض کرد: گروهی از [[اصحاب]] شما [[خیال]] می‌کنند که پس از [[مرگ]] یک بار دیگر زنده شده به این [[جهان]] بازمی‌گردند. [[امیر مؤمنان]] به استناد آیاتی از [[قرآن کریم]]، در مورد [[رجعت]] [[استدلال]] نمودند و در پایان فرمودند: این هفتاد نفر برگزیدگان [[حضرت موسی]] پس از [[مرگ]] زنده شدند و به خانه‌های خود بازگشتند، ان‌گاه مدّتی [[زندگی]] کردند، غذا خوردند، [[ازدواج]] کردند، [[صاحب]] [[اولاد]] شدند و پس از فرا رسیدن اجلشان از [[دنیا]] رفتند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۳ و ۱۲۹؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۰۱ و تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۷.</ref>.


خط ۸۱: خط ۸۵:
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری
| پاسخ = آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[قرآن کریم]] در موارد متعددی، از [[رجعت]] افراد یا اقوامی به [[دنیا]] یاد کرده است. در [[آیات]] زیر، افزون بر آن که امکان [[رجعت]] اثبات می‌شود، وقوع آن در [[تاریخ]] نیز بیان گردیده است:
 
«[[قرآن کریم]] در موارد متعددی، از [[رجعت]] افراد یا اقوامی به [[دنیا]] یاد کرده است. در [[آیات]] زیر، افزون بر آن که امکان [[رجعت]] اثبات می‌شود، وقوع آن در [[تاریخ]] نیز بیان گردیده است:
:::::#این [[آیه]] برای بیان [[قدرت خدا]] در زنده کردن مردگان و حکایتگر نمونه‌ای از آن در همین دنیاست: {{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا چون آن کس که به شهری که بام‌هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود می]گفت: چگونه خداوند، [اهلِ] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده می‌کند؟ پس خداوند، او را صد سال میراند. آن‌گاه او را برانگیخت [و به او] فرمود: "چه قدر درنگ کردی؟". گفت: یک روز یا پاره‌ای از روز را درنگ کردم. گفت: "[نه] بلکه صد سال درنگ کردی. به خوراک و نوشیدنیِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن] تغییر نکرده است و به درازگوش خود، نگاه کن [که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای پاسخگویی به تو بود و هم این که] تو را از نشانه‌ای برای مردم [در مورد معاد] قرار دهیم. و به [این] استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند می‌دهیم، سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم". پس هنگامی که [چگونگیِ زنده ساختن مرده] برای او آشکار شد، گفت: [اکنون] می‌دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست»؛ بقره، آیه ۲۵۹.</ref>؛
:::::#این [[آیه]] برای بیان [[قدرت خدا]] در زنده کردن مردگان و حکایتگر نمونه‌ای از آن در همین دنیاست: {{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا چون آن کس که به شهری که بام‌هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود می]گفت: چگونه خداوند، [اهلِ] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده می‌کند؟ پس خداوند، او را صد سال میراند. آن‌گاه او را برانگیخت [و به او] فرمود: "چه قدر درنگ کردی؟". گفت: یک روز یا پاره‌ای از روز را درنگ کردم. گفت: "[نه] بلکه صد سال درنگ کردی. به خوراک و نوشیدنیِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن] تغییر نکرده است و به درازگوش خود، نگاه کن [که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای پاسخگویی به تو بود و هم این که] تو را از نشانه‌ای برای مردم [در مورد معاد] قرار دهیم. و به [این] استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند می‌دهیم، سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم". پس هنگامی که [چگونگیِ زنده ساختن مرده] برای او آشکار شد، گفت: [اکنون] می‌دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست»؛ بقره، آیه ۲۵۹.</ref>؛
:::::#این [[آیه]] به صراحت، از بازگشت جمعی از [[مردم]] به [[زندگی]] [[دنیا]] سخن می‌گوید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا از [حال] کسانی که از بیم مرگ، از خانه‌های خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت: "تن به مرگ بسپارید". آن گاه آنان را زنده ساخت. خداوند با مردم، صاحب بخشش است؛ ولی بیشتر مردم، سپاس‌گزاری نمی‌کنند»؛ بقره، آیه ۲۴۳.</ref>؛
:::::#این [[آیه]] به صراحت، از بازگشت جمعی از [[مردم]] به [[زندگی]] [[دنیا]] سخن می‌گوید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا از [حال] کسانی که از بیم مرگ، از خانه‌های خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت: "تن به مرگ بسپارید". آن گاه آنان را زنده ساخت. خداوند با مردم، صاحب بخشش است؛ ولی بیشتر مردم، سپاس‌گزاری نمی‌کنند»؛ بقره، آیه ۲۴۳.</ref>؛
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش