پرش به محتوا

رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۸: خط ۲۸:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در پایان‌نامه ''«[[بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایان‌نامه)|بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]»'' در این‌باره گفته است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در پایان‌نامه ''«[[بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایان‌نامه)|بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::«یکی از موارد دیگری که در روایات محدثین مکتب قم، برای منبع و مأخذ [[علم امام]] به آن اشاره شده است، عروج روح [[امام]] به آسمان در هر شب جمعه و افزایش [[علم امام]] بعد از این اتفاق است، این منبع [[علم امام]] به قدری مهم است که [[امامان]] در جواب اصحابشان فرموده‌اند که اگر علم ما افزایش نیابد، تمام می‌شود.
::::::«یکی از موارد دیگری که در روایات محدثین مکتب قم، برای منبع و مأخذ [[علم امام]] به آن اشاره شده است، عروج روح [[امام]] به آسمان در هر شب جمعه و افزایش [[علم امام]] بعد از این اتفاق است، این منبع [[علم امام]] به قدری مهم است که [[امامان]] در جواب اصحابشان فرموده‌اند که اگر علم ما افزایش نیابد، تمام می‌شود.
::::::[[صفار]] روایاتی را نقل می‌کند مبنی بر اینکه در هر شب جمعه، فرشتگان و پیامبران و اوصیاءِ از دنیا رفته و ارواح اوصیاء و امامی که در میان مردم است "یعنی [[امام]] هر زمان"، به آسمان عروج کرده و هفت بار دور عرش الهی طواف کرده و خداوند را تسبیح و تقدیس می‌کنند و بعد در کنار هر رکنی از ارکان عرش، دو رکعت نماز می‌خوانند و بر می‌گردند، آنگاه پیامبران و اوصیاء و روح وصی زنده، در درون خودشان احساس شادی زیادی می‌کنند و به [[امام]] زنده و امامان دیگر، الهامی از علم می‌شود، که علمشان افزایش پیدا می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}}، در تعلیل این نکته می‌فرماید، اگر چنین نباشد، علم ما تمام می‌شود.  
 
[[صفار]] روایاتی را نقل می‌کند مبنی بر اینکه در هر شب جمعه، فرشتگان و پیامبران و اوصیاءِ از دنیا رفته و ارواح اوصیاء و امامی که در میان مردم است "یعنی [[امام]] هر زمان"، به آسمان عروج کرده و هفت بار دور عرش الهی طواف کرده و خداوند را تسبیح و تقدیس می‌کنند و بعد در کنار هر رکنی از ارکان عرش، دو رکعت نماز می‌خوانند و بر می‌گردند، آنگاه پیامبران و اوصیاء و روح وصی زنده، در درون خودشان احساس شادی زیادی می‌کنند و به [[امام]] زنده و امامان دیگر، الهامی از علم می‌شود، که علمشان افزایش پیدا می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}}، در تعلیل این نکته می‌فرماید، اگر چنین نباشد، علم ما تمام می‌شود.  
::::::بنا به روایات نقل شده در کافی، در هر شب جمعه، روح امامی که در میان شماست "[[امام]] زمان شما"، به همراه ارواح پیامبران و امامان درگذشته، به آسمان عروج کرده و هفت دور عرش الهی را طواف کرده و در کنار هر رکنی از ارکان عرش، دو رکعت نماز خوانده و سپس به بدن مادی خود بر می‌گردد و وقتی صبح می‌شود، علم امامی که در میان شماست "[[امام]] زمان شما" به مقداری زیادی افزوده شده است.
::::::بنا به روایات نقل شده در کافی، در هر شب جمعه، روح امامی که در میان شماست "[[امام]] زمان شما"، به همراه ارواح پیامبران و امامان درگذشته، به آسمان عروج کرده و هفت دور عرش الهی را طواف کرده و در کنار هر رکنی از ارکان عرش، دو رکعت نماز خوانده و سپس به بدن مادی خود بر می‌گردد و وقتی صبح می‌شود، علم امامی که در میان شماست "[[امام]] زمان شما" به مقداری زیادی افزوده شده است.
::::::[[امام باقر]]{{ع}} به این نکته اشاره می‌کند، که [[علم امام]] همیشه باید در حال افزایش باشد و اگر این علم افزایش پیدا نکند، ایشان بدون علم می‌شوند، و افزایش [[علم امام]] هم به این صورت است که ابتدا این علم جدید به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عرضه شده و سپس از طریق ایشان، به امامان بعد از خودش تا به من برسد. طبق این مبنا، این افزایش علوم شامل [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و امامان قبلی هم می‌شود و اینگونه نیست که [[علم امام]] فعلی، از علم امامان قبل از خودش و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیشتر باشد.
 
::::::عرضه اعمال انسان‌ها به [[امام]]: خداوند با عرضه اعمال انسان‌ها به [[امام]]، [[علم امام]] را در مورد اعمال و رفتار انسان‌ها افزایش می‌دهد و همین امر به [[امامت]] [[امام]] کمک کرده و او بهتر می‌تواند به وظایف خودش در جامعه بپردازد.
[[امام باقر]]{{ع}} به این نکته اشاره می‌کند، که [[علم امام]] همیشه باید در حال افزایش باشد و اگر این علم افزایش پیدا نکند، ایشان بدون علم می‌شوند، و افزایش [[علم امام]] هم به این صورت است که ابتدا این علم جدید به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عرضه شده و سپس از طریق ایشان، به امامان بعد از خودش تا به من برسد. طبق این مبنا، این افزایش علوم شامل [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و امامان قبلی هم می‌شود و اینگونه نیست که [[علم امام]] فعلی، از علم امامان قبل از خودش و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیشتر باشد.
::::::در همان روایتی که قبلاً در مورد وجود ستونی از نور برای [[امام]]، از [[شیخ صدوق]] نقل کردیم، به این نکته تصریح می‌کرد که یکی از مسائلی را که [[امام]] در آن ستون نور می‌بیند، اعمال انسانهاست<ref>{{عربی|اندازه=130%|« وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍيَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»}}؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج۱، ص ۲۱۴.</ref> خداوند به این وسیله، [[امام]] را از اعمال انسانها مطلع می‌کند.
 
::::::[[کلینی]] در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} نقل می‌کند که ایشان با استناد به آیه شریفه {{متن قرآن| وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} <ref> و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref> می‌فرماید: اعمال شما، هر روز و شب بر من عرضه می‌شود. [[امام رضا]]{{ع}} در این حدیث شریف، [[علی]]{{ع}} را مصداق آن "مؤمن" ذکر شده در قرآن می‌داند و این گونه به شیعیانش اعلام می‌کند که همیشه از وضع آنها با خبر و مطلع است<ref>{{عربی|اندازه=130%|« عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّيَّاتِ وَ كَانَ مَكِيناً عِنْدَ الرِّضَا {{ع}} قَالَ‏ قُلْتُ لِلرِّضَا{{ع}}ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَقَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ قَالَ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}»}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> »<ref>[[بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایان‌نامه)|بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص ۷۲، ۷۳</ref>.
عرضه اعمال انسان‌ها به [[امام]]: خداوند با عرضه اعمال انسان‌ها به [[امام]]، [[علم امام]] را در مورد اعمال و رفتار انسان‌ها افزایش می‌دهد و همین امر به [[امامت]] [[امام]] کمک کرده و او بهتر می‌تواند به وظایف خودش در جامعه بپردازد.
 
در همان روایتی که قبلاً در مورد وجود ستونی از نور برای [[امام]]، از [[شیخ صدوق]] نقل کردیم، به این نکته تصریح می‌کرد که یکی از مسائلی را که [[امام]] در آن ستون نور می‌بیند، اعمال انسانهاست<ref>{{عربی|اندازه=130%|« وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍيَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»}}؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج۱، ص ۲۱۴.</ref> خداوند به این وسیله، [[امام]] را از اعمال انسانها مطلع می‌کند.
 
[[کلینی]] در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} نقل می‌کند که ایشان با استناد به آیه شریفه {{متن قرآن| وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} <ref> و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref> می‌فرماید: اعمال شما، هر روز و شب بر من عرضه می‌شود. [[امام رضا]]{{ع}} در این حدیث شریف، [[علی]]{{ع}} را مصداق آن "مؤمن" ذکر شده در قرآن می‌داند و این گونه به شیعیانش اعلام می‌کند که همیشه از وضع آنها با خبر و مطلع است<ref>{{عربی|اندازه=130%|« عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّيَّاتِ وَ كَانَ مَكِيناً عِنْدَ الرِّضَا {{ع}} قَالَ‏ قُلْتُ لِلرِّضَا{{ع}}ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَقَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ قَالَ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}»}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> »<ref>[[بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایان‌نامه)|بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص ۷۲، ۷۳</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۶: خط ۶۱:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]'''  (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آل‌بویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' و مقاله ''«[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]'''  (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آل‌بویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' و مقاله ''«[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::*«[[امام صادق]]{{ع}} به [[ابی یحیی صنعانی]] فرمود: ای ابایحیی برای ما در شب‌های جمعه شأنی است از شئون؛ در این شب‌ها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستون‌های عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آن‌ها را به بدن‌های خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود.
::::::*«[[امام صادق]]{{ع}} به [[ابی یحیی صنعانی]] فرمود: ای ابایحیی برای ما در شب‌های جمعه شأنی است از شئون؛ در این شب‌ها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستون‌های عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آن‌ها را به بدن‌های خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود.
::::::[[امام صادق]]{{ع}} به مفضل فرمود: ای اباعبدالله «کنیه مفضل» به راستی برای ما در هر شب جمعه سروری است. عرض کرد آن سرور چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: چون شب جمعه شود [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} به عرش برآید و ائمه هم با او برآیند و ما هم با آن‌ها برآییم و سپس روح ما به بدن ما برنگردد مگر با علمی که استفاده کردیم و اگر این استفاده علمی نبود علم ما تمام می‌شد.
 
::::::[[محمد بن سلیمان دیلم]] از پدرش نقل می‌کند که به [[امام صادق]]{{ع}} گفت قربانت من از شما شنیدم که چند بار فرمودید اگر نباشد که ما به علم خود بیفزاییم آن چه داریم به آخر رسانیم.
[[امام صادق]]{{ع}} به مفضل فرمود: ای اباعبدالله «کنیه مفضل» به راستی برای ما در هر شب جمعه سروری است. عرض کرد آن سرور چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: چون شب جمعه شود [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} به عرش برآید و ائمه هم با او برآیند و ما هم با آن‌ها برآییم و سپس روح ما به بدن ما برنگردد مگر با علمی که استفاده کردیم و اگر این استفاده علمی نبود علم ما تمام می‌شد.
::::::[[امام]]{{ع}} فرمود: اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود. [[محمد بن سلیمان]] عرض کرد: پس این زیادی چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام. محمد بن سلیمان عرض کرد: چیزی به علم خود افزوده کنید که بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} نهان بود. [[امام]]{{ع}} فرمود: نه، دستور علم تازه از خدا به فرشته رسد و فرشته آن را نزد رسول خدا برد و گوید یا محمد پروردگارت تو را چنین و چنان فرموده است. پیامبر به فرشته می‌‌فرماید آن را نزد علی ببر، پس او نزد علی آید و او فرماید آن را نزد حسن ببر و او هم فرماید آن را نزد حسین بر و همچنین به هر یک از ائمه عرضه شود تا به ما رسد.<ref>[[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.</ref>
 
[[محمد بن سلیمان دیلم]] از پدرش نقل می‌کند که به [[امام صادق]]{{ع}} گفت قربانت من از شما شنیدم که چند بار فرمودید اگر نباشد که ما به علم خود بیفزاییم آن چه داریم به آخر رسانیم.
 
[[امام]]{{ع}} فرمود: اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود. [[محمد بن سلیمان]] عرض کرد: پس این زیادی چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام. محمد بن سلیمان عرض کرد: چیزی به علم خود افزوده کنید که بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} نهان بود. [[امام]]{{ع}} فرمود: نه، دستور علم تازه از خدا به فرشته رسد و فرشته آن را نزد رسول خدا برد و گوید یا محمد پروردگارت تو را چنین و چنان فرموده است. پیامبر به فرشته می‌‌فرماید آن را نزد علی ببر، پس او نزد علی آید و او فرماید آن را نزد حسن ببر و او هم فرماید آن را نزد حسین بر و همچنین به هر یک از ائمه عرضه شود تا به ما رسد.<ref>[[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.</ref>
::::::در برخی از احادیث معتبر منقول است که در هر شب جمعه، روح مقدس [[پیامبر|رسول]]{{صل}} و ارواح مطهر امامان گذشته و روح [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را رخصت می‌دهند که به آسمان‌ها عروج نمایند تا به عرش اعظم الهی رسند و سپس با سرور فراوان و علوم بی پایان به سوی بدن‌های خود برگردند و نیز اعمال هر یک از امت را از نیکان و بدان در هر صبح و شام و هر هفته و ماه به ایشان عرضه می‌کنند و درها و دیوارها و دره‌ها و کوه‌ها مانع علم ایشان نمی‌شود و آنچه در مشرق و مغرب عالم واقع شود بر آن مطلع می‌گرداند.<ref>[[علامه مجلسی]]، حق الیقین، ص۴۵.</ref>
::::::در برخی از احادیث معتبر منقول است که در هر شب جمعه، روح مقدس [[پیامبر|رسول]]{{صل}} و ارواح مطهر امامان گذشته و روح [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را رخصت می‌دهند که به آسمان‌ها عروج نمایند تا به عرش اعظم الهی رسند و سپس با سرور فراوان و علوم بی پایان به سوی بدن‌های خود برگردند و نیز اعمال هر یک از امت را از نیکان و بدان در هر صبح و شام و هر هفته و ماه به ایشان عرضه می‌کنند و درها و دیوارها و دره‌ها و کوه‌ها مانع علم ایشان نمی‌شود و آنچه در مشرق و مغرب عالم واقع شود بر آن مطلع می‌گرداند.<ref>[[علامه مجلسی]]، حق الیقین، ص۴۵.</ref>
::::::از [[امامان]]{{عم}} روایت شده که علم ایشان هر روز و هر لحظه افزایش می‌یابد. [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} پرسید: آیا برای شما چیزی از علوم هست که رسول خدا آن را نمی‌دانست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: هرگاه علمی به ما دهند اول آن را بر رسول خدا عرضه کنند، سپس بر همه امامان تا به ما برسد»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1081308/%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-(%D8%B9)-(2)/ علم امام.]</ref>.
::::::از [[امامان]]{{عم}} روایت شده که علم ایشان هر روز و هر لحظه افزایش می‌یابد. [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} پرسید: آیا برای شما چیزی از علوم هست که رسول خدا آن را نمی‌دانست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: هرگاه علمی به ما دهند اول آن را بر رسول خدا عرضه کنند، سپس بر همه امامان تا به ما برسد»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1081308/%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-(%D8%B9)-(2)/ علم امام.]</ref>.
::::::*«پس از لوح، عرش قرار دارد. عرش، مظهرِ عقل کلی و روح اعظم و جایگاهی است که اسم رحمان بر آن استوا یافته است. هر مرتبه وجودی که محیط به مادونش باشد، عرش آن است؛ چنان‌که عرش روحانی به جمیع حقایق روحانی و جسمانی و عرش جسمانی به جمیع اجسام، محیط است. همه عرش‌ها، مظهر عرش اعظم، اسم رحمان است که بزرگ‌ترین اسم خداست. [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمودند: هیچ مخلوقی نیست، مگر اینکه صورت آن در زیر عرش است»<ref>[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، [[اندیشه نوین دینی (نشریه)|فصلنامه اندیشه نوین دینی]]، شماره ۴، ص۱۶.</ref>.
 
*«پس از لوح، عرش قرار دارد. عرش، مظهرِ عقل کلی و روح اعظم و جایگاهی است که اسم رحمان بر آن استوا یافته است. هر مرتبه وجودی که محیط به مادونش باشد، عرش آن است؛ چنان‌که عرش روحانی به جمیع حقایق روحانی و جسمانی و عرش جسمانی به جمیع اجسام، محیط است. همه عرش‌ها، مظهر عرش اعظم، اسم رحمان است که بزرگ‌ترین اسم خداست. [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمودند: هیچ مخلوقی نیست، مگر اینکه صورت آن در زیر عرش است»<ref>[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، [[اندیشه نوین دینی (نشریه)|فصلنامه اندیشه نوین دینی]]، شماره ۴، ص۱۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۹: خط ۷۸:
| پاسخ = آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[عرش]] در لغت چیزی است كه سرش پوشیده و سقف دارد، جایگاه زمامدار هم به اعتبار اینكه‏ بر بلندی قرار دارد عرش نامیده شده‏ است. برخی دیگر گفته‌اند که عرش عظیم جایگاهی است که اسم رحمان بر آن استواء یافته و مراد از عرش، عقل کلی و روح اعظم است. هر مرتبه وجودی که محیط به مادونش باشد، عرش آنها است، چنان که عرش روحانی که عقل اول است، به جمیع حقایق روحانیه، جسمانیه، و عرش جسمانی به جمیع اجسام محیط است. همه عرش‌ها مظهر عرش اعظم است که بزرگ‌ترین عرش‌ها است، زیرا اسم رحمان بزرگ‌ترین اسم الله است و بر عرش استوا یافت {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه؛ آیه ۵.</ref>. [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمود: هیچ مخلوقی نیست مگر این که صورت آن در زیر عرش است. پس عرش همه چیز را در بر می‌گیرد.
::::::«[[عرش]] در لغت چیزی است كه سرش پوشیده و سقف دارد، جایگاه زمامدار هم به اعتبار اینكه‏ بر بلندی قرار دارد عرش نامیده شده‏ است. برخی دیگر گفته‌اند که عرش عظیم جایگاهی است که اسم رحمان بر آن استواء یافته و مراد از عرش، عقل کلی و روح اعظم است. هر مرتبه وجودی که محیط به مادونش باشد، عرش آنها است، چنان که عرش روحانی که عقل اول است، به جمیع حقایق روحانیه، جسمانیه، و عرش جسمانی به جمیع اجسام محیط است. همه عرش‌ها مظهر عرش اعظم است که بزرگ‌ترین عرش‌ها است، زیرا اسم رحمان بزرگ‌ترین اسم الله است و بر عرش استوا یافت {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه؛ آیه ۵.</ref>. [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمود: هیچ مخلوقی نیست مگر این که صورت آن در زیر عرش است. پس عرش همه چیز را در بر می‌گیرد.
::::::[[شیخ صدوق]] می‌نویسد: عرش به معنای تمام خلقت و یا علم است ایشان در ادامه بیان می‌کنند که از [[امام صادق]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}} سؤال شد، [[امام]]{{ع}} فرمودند: عرش جمیع خلقت است که هشت فرشته آن را حمل می‌کنند که هر یک بر هشت طبقه عالم اشراف دارند.  
 
[[شیخ صدوق]] می‌نویسد: عرش به معنای تمام خلقت و یا علم است ایشان در ادامه بیان می‌کنند که از [[امام صادق]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}} سؤال شد، [[امام]]{{ع}} فرمودند: عرش جمیع خلقت است که هشت فرشته آن را حمل می‌کنند که هر یک بر هشت طبقه عالم اشراف دارند.  
::::::در روایت دیگری آمده است که عرش را که علم است چهار نفر از اولین یعنی [[حضرت نوح]]{{ع}}، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، [[حضرت موسی]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} و چهار نفر از آخرین یعنی [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]] {{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} و [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} حمل می‌نمایند. ایشان به این دلیل حاملان عرش هستند که انبیای قبل از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر چهار شریعت [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] بوده‌اند و بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز علم از ایشان و [[علی]]{{ع}} و [[حسن]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} به دیگران انتقال می‌یابد»<ref>[[بررسی علم غیب معصومان (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۱۹۱.</ref>.
::::::در روایت دیگری آمده است که عرش را که علم است چهار نفر از اولین یعنی [[حضرت نوح]]{{ع}}، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، [[حضرت موسی]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} و چهار نفر از آخرین یعنی [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]] {{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} و [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} حمل می‌نمایند. ایشان به این دلیل حاملان عرش هستند که انبیای قبل از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر چهار شریعت [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] بوده‌اند و بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز علم از ایشان و [[علی]]{{ع}} و [[حسن]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} به دیگران انتقال می‌یابد»<ref>[[بررسی علم غیب معصومان (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۱۹۱.</ref>.
}}
}}
خط ۱۰۳: خط ۱۱۳:
| پاسخ = خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«بدون تردید بشر از درک حقیقت عرش خدا، عاجز است و تنها اسمی از آن می‌داند. لغویون، به "جای سقف‌دار" عرش اطلاق کرده‌اند و تخت حکومت را به اعتبار بلندی جایگاه، عزّت و شوکت حاکم، عرش نامیده‌اند امّا از دید قرآن عرش، مقام تدبیر عمومی عالم، و محل صدور اوامر تکوینی خداوند است: {{متن قرآن|ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ}}<ref>دارنده ارجمند اورنگ فرمانفرمایی جهان انجام دهنده آنچه بخواهد؛ سوره بروج، آیه: ۱۵ - ۱۶.</ref>.
::::::«بدون تردید بشر از درک حقیقت عرش خدا، عاجز است و تنها اسمی از آن می‌داند. لغویون، به "جای سقف‌دار" عرش اطلاق کرده‌اند و تخت حکومت را به اعتبار بلندی جایگاه، عزّت و شوکت حاکم، عرش نامیده‌اند امّا از دید قرآن عرش، مقام تدبیر عمومی عالم، و محل صدور اوامر تکوینی خداوند است: {{متن قرآن|ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ}}<ref>دارنده ارجمند اورنگ فرمانفرمایی جهان انجام دهنده آنچه بخواهد؛ سوره بروج، آیه: ۱۵ - ۱۶.</ref>.
::::::چنانچه آیۀ {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا }} <ref> آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند؛ سوره حدید، آیه: ۴.</ref>. تأیید می‌نماید، صورت جمیع حوادث و وقایع، به نحو اجمال، نزد خدا حاضر، و بر او معلوم است. پس عرش، همانگونه که مقام تدبیر عام عالَم است و جمیع موجودات را در جوف خود جای داده، مقام علم نیز هست. و به همین جهت، به دنبالِ "استوا بر عرش"، مسأله علم به جزئیات احوال موجودات آسمانی و زمینی، ذکر شده است. زیرا علم، از لوازم تدبیر است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، پیشین، ج ۱۹، ص ۱۴۶، ذیل آیۀ ۴ سوره حدید و ج ۸، ص ۱۵۳ الی ۱۵۹.</ref>. در روایات نیز عرش، نامِ علم و قدرت خداوند، حاملان آن، حاملان علم خداوند خوانده شده است. در گفتگویی که بین [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و جاثلیق صورت گرفت، منقول است که آن حضرت فرمود:همانا خدای تعالی عرش را از چهار نور آفرید: .... و آن دانشی است که خداوند به حاملین عطا فرموده است و آن نوری است از عظمت او، پس خدا به سبب عظمت و نورش، دلهای مؤمنان را بینا کرده... پس کسانی که عرش را حمل می‌کنند، دانشمندانی هستند که خدا، علم خود را به آنها عطا فرموده<ref>{{عربی|" إِنَّ الْعَرْشَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَارٍ أَرْبَعَةٍ: وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي حَمَّلَهُ اللَّهُ الْحَمَلَةَ وَ ذَلِكَ نُورٌ مِنْ عَظَمَتِهِ فَبِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ أَبْصَرَ قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ ... فَالَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ هُمُ الْعُلَمَاءُ الَّذِينَ حَمَّلَهُمُ اللَّهُ عِلْمَهُ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ کلینی، الکافی، (ترجمۀ مصطفوی)، ج ۱، کتاب التوحید، «باب العرش و الکرسی»، ص ۱۷۵ و ۱۷۶، ح ۱.</ref>. حدیث جالبی نیز از [[امام صادق]]{{ع}} وارد شده که گویا به مقام "عرش" اشاره دارد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: خداوند بین خود و [[امام]]، ستونی از نور، قرار داده با آن به [[امام]] می‌نگرد و [[امام]] با آن به خداوند نظر می‌کند، پس اگر بخواهد چیزی بداند، به آن نور نگاه می‌کند، پس آن چیز را می‌شناسد<ref>{{عربی|"عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْإِمَامِ وَ يَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَيْ‏ءٍ نَظَرَ فِي ذَلِكَ النُّورِ فَعَرَفَهُ‏‏‏‏‏‏"}}؛ حبیب الله الهاشمی الخوئی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج ۵، با تصحیح سید ابراهیم میانجی، ص ۲۰۰.</ref>. مرحوم [[علامه مجلسی]] مراد از {{عربی|"يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ"}} را در حدیث فوق، {{عربی|"افاضاته علیه و نظره إلیه"}} معنی کرده که کنایه از غایت عرفان [[امام]] است»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۷۵.</ref>.
 
چنانچه آیۀ {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا }} <ref> آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند؛ سوره حدید، آیه: ۴.</ref>. تأیید می‌نماید، صورت جمیع حوادث و وقایع، به نحو اجمال، نزد خدا حاضر، و بر او معلوم است. پس عرش، همانگونه که مقام تدبیر عام عالَم است و جمیع موجودات را در جوف خود جای داده، مقام علم نیز هست. و به همین جهت، به دنبالِ "استوا بر عرش"، مسأله علم به جزئیات احوال موجودات آسمانی و زمینی، ذکر شده است. زیرا علم، از لوازم تدبیر است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، پیشین، ج ۱۹، ص ۱۴۶، ذیل آیۀ ۴ سوره حدید و ج ۸، ص ۱۵۳ الی ۱۵۹.</ref>. در روایات نیز عرش، نامِ علم و قدرت خداوند، حاملان آن، حاملان علم خداوند خوانده شده است. در گفتگویی که بین [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و جاثلیق صورت گرفت، منقول است که آن حضرت فرمود:همانا خدای تعالی عرش را از چهار نور آفرید: .... و آن دانشی است که خداوند به حاملین عطا فرموده است و آن نوری است از عظمت او، پس خدا به سبب عظمت و نورش، دلهای مؤمنان را بینا کرده... پس کسانی که عرش را حمل می‌کنند، دانشمندانی هستند که خدا، علم خود را به آنها عطا فرموده<ref>{{عربی|" إِنَّ الْعَرْشَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَارٍ أَرْبَعَةٍ: وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي حَمَّلَهُ اللَّهُ الْحَمَلَةَ وَ ذَلِكَ نُورٌ مِنْ عَظَمَتِهِ فَبِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ أَبْصَرَ قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ ... فَالَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ هُمُ الْعُلَمَاءُ الَّذِينَ حَمَّلَهُمُ اللَّهُ عِلْمَهُ ‏‏‏‏‏‏"}}؛ کلینی، الکافی، (ترجمۀ مصطفوی)، ج ۱، کتاب التوحید، «باب العرش و الکرسی»، ص ۱۷۵ و ۱۷۶، ح ۱.</ref>. حدیث جالبی نیز از [[امام صادق]]{{ع}} وارد شده که گویا به مقام "عرش" اشاره دارد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: خداوند بین خود و [[امام]]، ستونی از نور، قرار داده با آن به [[امام]] می‌نگرد و [[امام]] با آن به خداوند نظر می‌کند، پس اگر بخواهد چیزی بداند، به آن نور نگاه می‌کند، پس آن چیز را می‌شناسد<ref>{{عربی|"عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْإِمَامِ وَ يَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَيْ‏ءٍ نَظَرَ فِي ذَلِكَ النُّورِ فَعَرَفَهُ‏‏‏‏‏‏"}}؛ حبیب الله الهاشمی الخوئی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج ۵، با تصحیح سید ابراهیم میانجی، ص ۲۰۰.</ref>. مرحوم [[علامه مجلسی]] مراد از {{عربی|"يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ"}} را در حدیث فوق، {{عربی|"افاضاته علیه و نظره إلیه"}} معنی کرده که کنایه از غایت عرفان [[امام]] است»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۷۵.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش