پرش به محتوا

امام مهدی قیام خود را از کجا آغاز می‌کند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:1368171.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
[[پرونده:1368171.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«نقطه آغازین حرکت [[امام]] {{ع}} برای [[فتح]] [[جهان]]، شهر [[کوفه]] است؛ شهری که مرکز [[دولت جهانی]] آن حضرت خواهد شد. وقتی در [[روایات]] سخن از [[کوفه]] می‌رود، [[نجف]] را هم شامل می‌شود؛ زیرا این دو بسیار به هم نزدیک‌اند. از این رو آن شهر در [[روایات]] گاهی به [[کوفه]] و گاهی به [[نجف]] نامبردار است. قندوزی از کتاب [[فضل]] الکوفة [[محمد بن علی]] [[علوی]]، به [[سند]] خود از [[ابو سعید خدری]]، [[روایت]] کرده است که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود:{{عربی|"يَمْلِكُ اَلْمَهْدِيُّ سَبْعاً أَوْ عَشْراً أَسْعَدُ اَلنَّاسِ بِهِ أَهْلُ اَلْكُوفَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>القندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة؛ ص ۵۳۱.</ref>. [[مهدی]] {{ع}}، هفت یا ده سال زمام [[حکومت]] بر [[مردم]] را به دست می‌گیرد؛ خوشبختترین آنها [[مردم کوفه]] هستند. ابن صباغ از حضرت [[امام محمد باقر]] {{ع}} - در حدیثی طولانی - [[نقل]] کرده است:{{عربی|"  إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ سَارَ إِلَى اَلْكُوفَةِ يَهْدِمُ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَها"}}ref>ابن صباغ، [[علی بن محمد]]، همان؛ ص ۳۲۱.</ref>. زمانی که [[قائم]] {{ع}}، [[ظهور]] نماید، به [[کوفه]] رود و مساجد آنجا را توسعه دهد. [[شیخ مفید]] از [[ابو بکر]] حضرمی، [[نقل]] کرده است که آن حضرت فرمود:{{عربی|"كَأَنِّي بِالْقَائِمِ عَلَى نَجَفِ اَلْكُوفَةِ قَدْ سَارَ إِلَيْهَا مِنْ مَكَّةَ- فِي خَمْسَةِ آلاَفٍ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ اَلْمُؤْمِنُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُوَ يُفَرِّقُ اَلْجُنُودَ فِي اَلْبِلاَدِ"}} <ref>المفید، محمد بن محمد، همان؛ ص ۳۴۱.</ref>. گویی [[قائم]] {{ع}} را در [[نجف]] [[کوفه]] می‌بینم که از [[مکه]] با [[حمایت]] پنج هزار [[فرشته]]، در حالی که [[جبرئیل]] از سمت راست، [[میکائیل]] از سمت چپ و [[مؤمنان]] در پیشاپیش او در حرکتند، به آنجا آمده است. او سربازانش را به سرزمین‌های مختلفی گسیل می‌دارد. همو از [[عمر]] بن شمر [[روایت]] کرده است که آن حضرت از [[امام مهدی]] {{ع}} یاد فرمود و گفت:{{عربی|"يَدْخُلُ حَتَّى يَأْتِيَ اَلْمِنْبَرَ فَيَخْطُبُ فَلاَ يَدْرِي اَلنَّاسُ مَا يَقُولُ مِنَ اَلْبُكَاءِ فَإِذَا كَانَتِ اَلْجُمُعَةُ اَلثَّانِيَةُ سَأَلَهُ -اَلنَّاسُ أَنْ يُصَلِّيَ بِهِمْ اَلْجُمُعَةَ فَيَأْمُرُ أَنْ يُخَطَّ لَهُ مَسْجِدٌ عَلَى اَلْغَرِيِّ وَ يُصَلِّي بِهِمْ هُنَاكَ"}}<ref>المفید، محمد بن محمد، همان؛ ص ۳۴۱.</ref>. [[مهدی]] {{ع}} در حالی وارد [[کوفه]] می‌شود که سه [[پرچم]] [و جریان اجتماعی] در آن شهر بر افراشته شده و هر سه با یکدیگر دچار اختلافاند. آنگاه راه برایش هموار می‌شود. او وارد [[کوفه]] شده، بر فراز [[منبر]] قرار می‌گیرد و سخن آغاز می‌کند [در آن حال [[مردم]] آن چنان می‌گریند که] از شدت گریه نمی‌فهمند که او چه می‌گوید. در دومین [[جمعه]] [[مردم]] از او خواهند خواست که [[نماز]] [[جمعه]] را اقامه فرماید. [[امام]] هم [[فرمان]] می‌دهد محدوده مسجدی را در [[غری]] ([[نجف]]) مشخص نمایند و با آنان در آنجا [[نماز]] می‌گزارد.
 
«نقطه آغازین حرکت [[امام]] {{ع}} برای [[فتح]] [[جهان]]، شهر [[کوفه]] است؛ شهری که مرکز [[دولت جهانی]] آن حضرت خواهد شد. وقتی در [[روایات]] سخن از [[کوفه]] می‌رود، [[نجف]] را هم شامل می‌شود؛ زیرا این دو بسیار به هم نزدیک‌اند. از این رو آن شهر در [[روایات]] گاهی به [[کوفه]] و گاهی به [[نجف]] نامبردار است. قندوزی از کتاب [[فضل]] الکوفة [[محمد بن علی]] [[علوی]]، به [[سند]] خود از [[ابو سعید خدری]]، [[روایت]] کرده است که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود:{{عربی|"يَمْلِكُ اَلْمَهْدِيُّ سَبْعاً أَوْ عَشْراً أَسْعَدُ اَلنَّاسِ بِهِ أَهْلُ اَلْكُوفَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>القندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة؛ ص ۵۳۱.</ref>. [[مهدی]] {{ع}}، هفت یا ده سال زمام [[حکومت]] بر [[مردم]] را به دست می‌گیرد؛ خوشبختترین آنها [[مردم کوفه]] هستند. ابن صباغ از حضرت [[امام محمد باقر]] {{ع}} - در حدیثی طولانی - [[نقل]] کرده است:{{عربی|"  إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ سَارَ إِلَى اَلْكُوفَةِ يَهْدِمُ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَها"}}ref>ابن صباغ، [[علی بن محمد]]، همان؛ ص ۳۲۱.</ref>. زمانی که [[قائم]] {{ع}}، [[ظهور]] نماید، به [[کوفه]] رود و مساجد آنجا را توسعه دهد. [[شیخ مفید]] از [[ابو بکر]] حضرمی، [[نقل]] کرده است که آن حضرت فرمود:{{عربی|"كَأَنِّي بِالْقَائِمِ عَلَى نَجَفِ اَلْكُوفَةِ قَدْ سَارَ إِلَيْهَا مِنْ مَكَّةَ- فِي خَمْسَةِ آلاَفٍ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ اَلْمُؤْمِنُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُوَ يُفَرِّقُ اَلْجُنُودَ فِي اَلْبِلاَدِ"}} <ref>المفید، محمد بن محمد، همان؛ ص ۳۴۱.</ref>. گویی [[قائم]] {{ع}} را در [[نجف]] [[کوفه]] می‌بینم که از [[مکه]] با [[حمایت]] پنج هزار [[فرشته]]، در حالی که [[جبرئیل]] از سمت راست، [[میکائیل]] از سمت چپ و [[مؤمنان]] در پیشاپیش او در حرکتند، به آنجا آمده است. او سربازانش را به سرزمین‌های مختلفی گسیل می‌دارد. همو از [[عمر]] بن شمر [[روایت]] کرده است که آن حضرت از [[امام مهدی]] {{ع}} یاد فرمود و گفت:{{عربی|"يَدْخُلُ حَتَّى يَأْتِيَ اَلْمِنْبَرَ فَيَخْطُبُ فَلاَ يَدْرِي اَلنَّاسُ مَا يَقُولُ مِنَ اَلْبُكَاءِ فَإِذَا كَانَتِ اَلْجُمُعَةُ اَلثَّانِيَةُ سَأَلَهُ -اَلنَّاسُ أَنْ يُصَلِّيَ بِهِمْ اَلْجُمُعَةَ فَيَأْمُرُ أَنْ يُخَطَّ لَهُ مَسْجِدٌ عَلَى اَلْغَرِيِّ وَ يُصَلِّي بِهِمْ هُنَاكَ"}}<ref>المفید، محمد بن محمد، همان؛ ص ۳۴۱.</ref>. [[مهدی]] {{ع}} در حالی وارد [[کوفه]] می‌شود که سه [[پرچم]] [و جریان اجتماعی] در آن شهر بر افراشته شده و هر سه با یکدیگر دچار اختلافاند. آنگاه راه برایش هموار می‌شود. او وارد [[کوفه]] شده، بر فراز [[منبر]] قرار می‌گیرد و سخن آغاز می‌کند [در آن حال [[مردم]] آن چنان می‌گریند که] از شدت گریه نمی‌فهمند که او چه می‌گوید. در دومین [[جمعه]] [[مردم]] از او خواهند خواست که [[نماز]] [[جمعه]] را اقامه فرماید. [[امام]] هم [[فرمان]] می‌دهد محدوده مسجدی را در [[غری]] ([[نجف]]) مشخص نمایند و با آنان در آنجا [[نماز]] می‌گزارد.


[[طبرسی]]، همین [[حدیث]] را در [[اعلام الوری]] آورده است<ref>الطبرسی، فضل بن الحسن، همان؛ ص ۴۳۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] از [[عمر]] بن ثابت و او نیز از پدرش [[نقل]] کرده است که حضرت [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"اَ يَدْرِي اَلنَّاسُ مَا يَقُولُ مِنَ اَلْبُكَاءِ...فَإِذَا كَانَتِ اَلْجُمُعَةُ اَلثَّانِيَةُ قَالَ اَلنَّاسُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ اَلصَّلاَةُ خَلْفَكَ تُضَاهِي اَلصَّلاَةَ خَلْفَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلْمَسْجِدُ لاَ يَسَعُنَا فَيَقُولُ أَنَا مُرْتَادٌ لَكُمْ فَيَخْرُجُ إِلَى اَلْغَرِيِّ فَيَخُطُّ مَسْجِداً لَهُ أَلْفُ بَابٍ يَسَعُ اَلنَّاسَ... "}}<ref>الطوسی، محمد بن الحسن، الغیبة؛ ص ۲۸۱.</ref>. از همهمه صدای گریه، [[مردم]] نمی‌فهمند که او ([[مهدی]] {{ع}}) چه می‌گوید ... در دومین [[جمعه]]، [[مردم]] می‌گویند: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[نماز]] پشت سر شما همانند [[نماز]] پشت سر [[پیامبر]] {{صل}} است ولی این [[مسجد]]، گنجایش ما را ندارد. [[امام]] می‌فرماید: من در پی انجام خواسته شمایم. آنگاه به سوی [[غری]] ([[نجف]]) می‌رود و [[حدود]] مسجدی را مشخص می‌سازد که با داشتن هزار در، گنجایش [[مردم]] را داشته باشد.
[[طبرسی]]، همین [[حدیث]] را در [[اعلام الوری]] آورده است<ref>الطبرسی، فضل بن الحسن، همان؛ ص ۴۳۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] از [[عمر]] بن ثابت و او نیز از پدرش [[نقل]] کرده است که حضرت [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"اَ يَدْرِي اَلنَّاسُ مَا يَقُولُ مِنَ اَلْبُكَاءِ...فَإِذَا كَانَتِ اَلْجُمُعَةُ اَلثَّانِيَةُ قَالَ اَلنَّاسُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ اَلصَّلاَةُ خَلْفَكَ تُضَاهِي اَلصَّلاَةَ خَلْفَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلْمَسْجِدُ لاَ يَسَعُنَا فَيَقُولُ أَنَا مُرْتَادٌ لَكُمْ فَيَخْرُجُ إِلَى اَلْغَرِيِّ فَيَخُطُّ مَسْجِداً لَهُ أَلْفُ بَابٍ يَسَعُ اَلنَّاسَ... "}}<ref>الطوسی، محمد بن الحسن، الغیبة؛ ص ۲۸۱.</ref>. از همهمه صدای گریه، [[مردم]] نمی‌فهمند که او ([[مهدی]] {{ع}}) چه می‌گوید ... در دومین [[جمعه]]، [[مردم]] می‌گویند: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[نماز]] پشت سر شما همانند [[نماز]] پشت سر [[پیامبر]] {{صل}} است ولی این [[مسجد]]، گنجایش ما را ندارد. [[امام]] می‌فرماید: من در پی انجام خواسته شمایم. آنگاه به سوی [[غری]] ([[نجف]]) می‌رود و [[حدود]] مسجدی را مشخص می‌سازد که با داشتن هزار در، گنجایش [[مردم]] را داشته باشد.
خط ۳۲: خط ۳۳:
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[احادیث]] فراوانی، [[مکه]] را [[جایگاه]] آغاز [[قیام]] [[مهدوی]] می‌دانند. بیشتر این [[احادیث]]، در کتاب‌های مشهور و معتبری مانند [[الکافی (کتاب)|الکافی]] و [[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]] [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] [[نقل]] شده و افزون بر این، برخی از آنها دارای اسناد صحیح و معتبرند. این [[احادیث]]، مراحل آغازین [[قیام]] را به روشنی بر می‌شمرند و بیان می‌دارند که [[امام مهدی]]{{ع}} در حالی که میراثی از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} شامل: [[پرچم]]، [[شمشیر]]، زره، کلاهخود، زین، عصا، [[عمامه]]، پیراهن و ردای [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} را به همراه دارد، همانند ایشان، [[قیام]] [[خجسته]] خود را از [[مکه]] و کنار [[خانه خدا]] آغاز می‌کند<ref>ر.ک: ح ۱۵۰۸ و ۱۵۰۹، الملاحم و الفتن، ابن طاووس، ص ۱۳۷، ح ۱۵۷. نیز، ر.ک: منابع آورده شده در پانوشت چهار که مربوط به جایگاه بیعت گرفتن [[امام مهدی]]{{ع}} است.</ref>. [[امام]]{{ع}} در کنار پرده [[کعبه]]، سر از پرده [[غیبت]] بیرون می‌آورد<ref>ر.ک: ص ۲۸۳، ح ۱۵۹۱، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج ۳، ص ۲۱۰، ح ۳۰۷.</ref> و میان رکن حجر الأسود و [[مقام]] ابراهیم- که از شریف‌ترین و مقدس‌ترین مکان‌های روی [[زمین]] به شمار می‌آید-، از [[یاران]] و [[پیروان]] خویش [[بیعت]] می‌گیرد<ref>بسیاری از منابع کهن بر بیعت گرفتن قائم {{ع}} در مسجد الحرام و میان رکن و مقام، اتفاق نظر دارند. ر.ک: ح ۱۵۰۸- ۱۵۱۰، ج ۷، ص ۸۲، ح ۱۱۴۸ و ۱۱۴۹ و، ص ۹۰، ح ۱۲۴۸ و، ص ۱۹۳، ح ۱۲۵۴ و، ص ۳۷۰، ح ۱۳۶۸ و، ص ۳۳۱، ح ۱۳۸۲ و، ص ۳۶۷، ح ۱۳۹۱ و، ص ۳۷۵، ح ۱۳۹۲ و، ص ۳۹۷، ح ۱۴۰۱ و ج ۸، ص ۲۵۷، ح ۱۵۶۷- ۱۵۷۲ و، ص ۳۸۱، ح ۱۶۲۰ و الکافی، ج ۱، ص ۲۳۱، ح ۳ و الإرشاد، ج ۲، ص ۳۸۳ و کمال الدین، ص ۲۸۴، ح ۳۷ و، ص ۳۳۱، ح ۱۶ و، ص ۳۷۱، ح ۵ و، ص ۶۷۰، ح ۱۷ و الغیبة، طوسی، ص ۳۰۲، ۴۵۳، ۴۷۰ و ۴۷۷ و الغیبة، نعمانی، ص ۲۳۸، ح ۲۹ و مختصر بصائر الدرجات، ص ۱۸۲ و ۱۸۸، ح ۵۴ و إعتقادات الإمامیة، صدوق، ص ۱۲۲ و الاصول الستة عشر، ص ۲۴۸، ح ۳۱۶ و شرح الأخبار، ج ۳، ص ۴۰۱ و مجموعة نفیسة (تاج الموالید)، ص ۱۵ و إعلام الوری، ج ۲، ص ۲۴۱، ۲۸۵ و ۲۸۸ و الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۴۹ و کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۵۲ و سرور أهل الإیمان، ص ۹۴ و کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۵۴ و روضة الواعظین، ص ۲۹۱ و الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۲۵ و کفایة الأثر، ص ۲۷۱ و الفتن، ج ۱، ص ۳۱۴، ح ۹۰۹.</ref>. ایشان با حضور در [[مکه]] و ایستادن در کنار [[کعبه]] و فراز آوردن [[پرچم]] و [[شمشیر]] [[پیامبر]]{{صل}}، نشان می‌دهد که [[نهضت]] [[مهدوی]]، قیامی توحیدی و دنباله [[بعثت]] محمدی و برای احیای آن است. روایت‌های متعددی در دست است که [[امام مهدی]]{{ع}} خود این نکته را در نخستین [[خطبه]] خویش در [[مکه]] فراز آورده و بر الهی بودن [[نهضت]] خود و [[پیوستگی]] آن به [[قیام]] فرستادگان [[راستین]] الهی تأکید ورزیده است. از جمله، [[شیخ صدوق]] چنین آورده است: "و چون خروج کند، پشتش را به [[کعبه]] تکیه دهد و [[سیصد و سیزده]] مرد به گرد او جمع شوند و نخستین سخنش این [[آیه]] است: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>باقی نهاده خداوند برایتان بهتر است، اگر مؤمن باشید؛ هود، آیه ۸۶.</ref> سپس می‌فرماید: "من باقی نهاده [[خداوند]] در زمینش و [[جانشین]] او و حجتش بر شما هستم"<ref>{{عربی|" فَإِذَا خَرَجَ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَةِ وَ اجْتَمَعَ إِلَيْهِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا وَ أَوَّلُ مَا يَنْطِقُ بِهِ هَذِهِ الْآيَةُ  {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}  ثُمَّ يَقُولُ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَيْكُم‏"}}؛ ر.ک: ج ۷، ص ۳۸۸، ح ۱۳۹۵.</ref>. همچنین [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] می‌نویسد: "و [[قائم]]، آن روز در [[مکه]] است، پشتش را به [[کعبه]] تکیه داده و به آن پناه آورده است و ندا می‌دهد: ای [[مردم]]! ما از [[خدا]] [[یاری]] می‌جوییم. هر کس ما را پاسخ گوید بداند که ما [[اهل بیت]]{{عم}} پیامبرتان، [[محمد]] و سزاوارترین [[مردم]] به [[خداوند]] و به [[محمد]] {{صل}} هستیم ... و با او میان رکن حجرالأسود و [[مقام]] ابراهیم‌ [[بیعت]] می‌کنند<ref>{{عربی|"وَ الْقَائِمُ يَوْمَئِذٍ بِمَكَّةَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْبَيْتِ الْحَرَامِ مُسْتَجِيراً بِهِ فَيُنَادِي يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ فَمَنْ أَجَابَنَا مِنَ النَّاسِ فَإِنَّا أَهْلُ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ مُحَمَّدٍ... فَيُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ ر.ک: ج ۷، ص ۳۶۶، ح ۱۳۹۰.</ref>.
 
«[[احادیث]] فراوانی، [[مکه]] را [[جایگاه]] آغاز [[قیام]] [[مهدوی]] می‌دانند. بیشتر این [[احادیث]]، در کتاب‌های مشهور و معتبری مانند [[الکافی (کتاب)|الکافی]] و [[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]] [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] [[نقل]] شده و افزون بر این، برخی از آنها دارای اسناد صحیح و معتبرند. این [[احادیث]]، مراحل آغازین [[قیام]] را به روشنی بر می‌شمرند و بیان می‌دارند که [[امام مهدی]]{{ع}} در حالی که میراثی از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} شامل: [[پرچم]]، [[شمشیر]]، زره، کلاهخود، زین، عصا، [[عمامه]]، پیراهن و ردای [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} را به همراه دارد، همانند ایشان، [[قیام]] [[خجسته]] خود را از [[مکه]] و کنار [[خانه خدا]] آغاز می‌کند<ref>ر.ک: ح ۱۵۰۸ و ۱۵۰۹، الملاحم و الفتن، ابن طاووس، ص ۱۳۷، ح ۱۵۷. نیز، ر.ک: منابع آورده شده در پانوشت چهار که مربوط به جایگاه بیعت گرفتن [[امام مهدی]]{{ع}} است.</ref>. [[امام]]{{ع}} در کنار پرده [[کعبه]]، سر از پرده [[غیبت]] بیرون می‌آورد<ref>ر.ک: ص ۲۸۳، ح ۱۵۹۱، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج ۳، ص ۲۱۰، ح ۳۰۷.</ref> و میان رکن حجر الأسود و [[مقام]] ابراهیم- که از شریف‌ترین و مقدس‌ترین مکان‌های روی [[زمین]] به شمار می‌آید-، از [[یاران]] و [[پیروان]] خویش [[بیعت]] می‌گیرد<ref>بسیاری از منابع کهن بر بیعت گرفتن قائم {{ع}} در مسجد الحرام و میان رکن و مقام، اتفاق نظر دارند. ر.ک: ح ۱۵۰۸- ۱۵۱۰، ج ۷، ص ۸۲، ح ۱۱۴۸ و ۱۱۴۹ و، ص ۹۰، ح ۱۲۴۸ و، ص ۱۹۳، ح ۱۲۵۴ و، ص ۳۷۰، ح ۱۳۶۸ و، ص ۳۳۱، ح ۱۳۸۲ و، ص ۳۶۷، ح ۱۳۹۱ و، ص ۳۷۵، ح ۱۳۹۲ و، ص ۳۹۷، ح ۱۴۰۱ و ج ۸، ص ۲۵۷، ح ۱۵۶۷- ۱۵۷۲ و، ص ۳۸۱، ح ۱۶۲۰ و الکافی، ج ۱، ص ۲۳۱، ح ۳ و الإرشاد، ج ۲، ص ۳۸۳ و کمال الدین، ص ۲۸۴، ح ۳۷ و، ص ۳۳۱، ح ۱۶ و، ص ۳۷۱، ح ۵ و، ص ۶۷۰، ح ۱۷ و الغیبة، طوسی، ص ۳۰۲، ۴۵۳، ۴۷۰ و ۴۷۷ و الغیبة، نعمانی، ص ۲۳۸، ح ۲۹ و مختصر بصائر الدرجات، ص ۱۸۲ و ۱۸۸، ح ۵۴ و إعتقادات الإمامیة، صدوق، ص ۱۲۲ و الاصول الستة عشر، ص ۲۴۸، ح ۳۱۶ و شرح الأخبار، ج ۳، ص ۴۰۱ و مجموعة نفیسة (تاج الموالید)، ص ۱۵ و إعلام الوری، ج ۲، ص ۲۴۱، ۲۸۵ و ۲۸۸ و الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۴۹ و کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۵۲ و سرور أهل الإیمان، ص ۹۴ و کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۵۴ و روضة الواعظین، ص ۲۹۱ و الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۲۵ و کفایة الأثر، ص ۲۷۱ و الفتن، ج ۱، ص ۳۱۴، ح ۹۰۹.</ref>. ایشان با حضور در [[مکه]] و ایستادن در کنار [[کعبه]] و فراز آوردن [[پرچم]] و [[شمشیر]] [[پیامبر]]{{صل}}، نشان می‌دهد که [[نهضت]] [[مهدوی]]، قیامی توحیدی و دنباله [[بعثت]] محمدی و برای احیای آن است. روایت‌های متعددی در دست است که [[امام مهدی]]{{ع}} خود این نکته را در نخستین [[خطبه]] خویش در [[مکه]] فراز آورده و بر الهی بودن [[نهضت]] خود و [[پیوستگی]] آن به [[قیام]] فرستادگان [[راستین]] الهی تأکید ورزیده است. از جمله، [[شیخ صدوق]] چنین آورده است: "و چون خروج کند، پشتش را به [[کعبه]] تکیه دهد و [[سیصد و سیزده]] مرد به گرد او جمع شوند و نخستین سخنش این [[آیه]] است: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>باقی نهاده خداوند برایتان بهتر است، اگر مؤمن باشید؛ هود، آیه ۸۶.</ref> سپس می‌فرماید: "من باقی نهاده [[خداوند]] در زمینش و [[جانشین]] او و حجتش بر شما هستم"<ref>{{عربی|" فَإِذَا خَرَجَ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَةِ وَ اجْتَمَعَ إِلَيْهِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا وَ أَوَّلُ مَا يَنْطِقُ بِهِ هَذِهِ الْآيَةُ  {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}  ثُمَّ يَقُولُ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَيْكُم‏"}}؛ ر.ک: ج ۷، ص ۳۸۸، ح ۱۳۹۵.</ref>. همچنین [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] می‌نویسد: "و [[قائم]]، آن روز در [[مکه]] است، پشتش را به [[کعبه]] تکیه داده و به آن پناه آورده است و ندا می‌دهد: ای [[مردم]]! ما از [[خدا]] [[یاری]] می‌جوییم. هر کس ما را پاسخ گوید بداند که ما [[اهل بیت]]{{عم}} پیامبرتان، [[محمد]] و سزاوارترین [[مردم]] به [[خداوند]] و به [[محمد]] {{صل}} هستیم ... و با او میان رکن حجرالأسود و [[مقام]] ابراهیم‌ [[بیعت]] می‌کنند<ref>{{عربی|"وَ الْقَائِمُ يَوْمَئِذٍ بِمَكَّةَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْبَيْتِ الْحَرَامِ مُسْتَجِيراً بِهِ فَيُنَادِي يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ فَمَنْ أَجَابَنَا مِنَ النَّاسِ فَإِنَّا أَهْلُ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ مُحَمَّدٍ... فَيُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ ر.ک: ج ۷، ص ۳۶۶، ح ۱۳۹۰.</ref>.


یک [[روایت]] دیگر در این باره، ضمن تأکید بر آغاز [[قیام]] [[مهدوی]] از [[مسجد الحرام]] و توصیف دقیق آن، مضمونی مشابه از بیانیه نخستین [[امام]]{{ع}} را گزارش کرده است<ref>ر.ک: ج ۷، ص ۱۲۴، ح ۱۱۸۵.</ref>. دیگر گزارش‌های مشابه، ضمن اعلام [[مکه]] به عنوان نقطه آغازین [[قیام]]، بخش‌ها و مطالب دیگری از بیانیه [[قیام]] [[امام عصر]] را بازگو کرده‌اند. در این [[احادیث]]، [[امام]]{{ع}} [[مردم]] را به یاد کردن [[خدای متعال]] و ایستادن در پیشگاه الهی فرا می‌خواند و [[بعثت]] [[انبیای الهی]] و [[نزول]] [[کتاب‌های آسمانی]] را یاد می‌آورد. [[امام]] همچنین [[مردم]] را به [[اطاعت از خدا]] و رسولش و نیز احیای [[قرآن]]، دوری کردن از [[شرک]] و [[یاری]] رساندن به [[هدایت]] و [[تقوا]] [[دعوت]] می‌کند و ندا بر می‌آورد: "بی‌تردید، من شما را به [[خدا]] و رسولش و نیز عمل به کتاب او و میراندن [[باطل]] و احیای [[سنت پیامبر]] فرا می‌خوانم"<ref>ر.ک: ص ۲۷۴، ح ۱۵۸۴.</ref>. [[امام]] همچنین [[مظلومیت]] [[اهل بیت]]{{عم}} و [[حق]] [[مودت]] [[ذوی القربی]] را فراز می‌آورد و خواستار [[یاری]] رساندن [[مردم]] برای جبران [[ستم]] رفته بر [[اهل بیت]] [[پیامبر]] و قبول [[ولایت]] ایشان می‌شود<ref>ر.ک: ج ۷، ص ۳۶۶، ح ۱۳۹۰- ۱۳۹۱.</ref>. گفتنی است که چند مکان دیگر به عنوان نقطه شروع [[نهضت]] [[مهدوی]] گفته شده است. یک [[حدیث]]، محل خروج و [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} را از زبان [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} "تهامه" دانسته‌<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۶۵. نیز، ر.ک: ج ۸، ص ۲۴۴، ح ۱۵۵۵.</ref> که مؤید [[احادیث]] پیشین است؛ زیرا تهامه، مانند [[حجاز]] مشتمل بر [[مکه]] است<ref>ر.ک: معجم البلدان، ج ۲، ص ۶۳.</ref>.
یک [[روایت]] دیگر در این باره، ضمن تأکید بر آغاز [[قیام]] [[مهدوی]] از [[مسجد الحرام]] و توصیف دقیق آن، مضمونی مشابه از بیانیه نخستین [[امام]]{{ع}} را گزارش کرده است<ref>ر.ک: ج ۷، ص ۱۲۴، ح ۱۱۸۵.</ref>. دیگر گزارش‌های مشابه، ضمن اعلام [[مکه]] به عنوان نقطه آغازین [[قیام]]، بخش‌ها و مطالب دیگری از بیانیه [[قیام]] [[امام عصر]] را بازگو کرده‌اند. در این [[احادیث]]، [[امام]]{{ع}} [[مردم]] را به یاد کردن [[خدای متعال]] و ایستادن در پیشگاه الهی فرا می‌خواند و [[بعثت]] [[انبیای الهی]] و [[نزول]] [[کتاب‌های آسمانی]] را یاد می‌آورد. [[امام]] همچنین [[مردم]] را به [[اطاعت از خدا]] و رسولش و نیز احیای [[قرآن]]، دوری کردن از [[شرک]] و [[یاری]] رساندن به [[هدایت]] و [[تقوا]] [[دعوت]] می‌کند و ندا بر می‌آورد: "بی‌تردید، من شما را به [[خدا]] و رسولش و نیز عمل به کتاب او و میراندن [[باطل]] و احیای [[سنت پیامبر]] فرا می‌خوانم"<ref>ر.ک: ص ۲۷۴، ح ۱۵۸۴.</ref>. [[امام]] همچنین [[مظلومیت]] [[اهل بیت]]{{عم}} و [[حق]] [[مودت]] [[ذوی القربی]] را فراز می‌آورد و خواستار [[یاری]] رساندن [[مردم]] برای جبران [[ستم]] رفته بر [[اهل بیت]] [[پیامبر]] و قبول [[ولایت]] ایشان می‌شود<ref>ر.ک: ج ۷، ص ۳۶۶، ح ۱۳۹۰- ۱۳۹۱.</ref>. گفتنی است که چند مکان دیگر به عنوان نقطه شروع [[نهضت]] [[مهدوی]] گفته شده است. یک [[حدیث]]، محل خروج و [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} را از زبان [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} "تهامه" دانسته‌<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۶۵. نیز، ر.ک: ج ۸، ص ۲۴۴، ح ۱۵۵۵.</ref> که مؤید [[احادیث]] پیشین است؛ زیرا تهامه، مانند [[حجاز]] مشتمل بر [[مکه]] است<ref>ر.ک: معجم البلدان، ج ۲، ص ۶۳.</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۷:
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«بنابر آنچه از [[روایات]] متعدد به دست می‌آید، محل شروع [[نهضت]] و [[قیام]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[مکه]] و [[مسجد الحرام]] است. در حدیثی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "به درستی که [[قائم]] میان گروهی به عدد اهل [[بدر]] <ref>"سربازان اسلام در جنگ بدر"</ref> ۳۱۳ نفر، از گردنه [[ذی طوی]] <ref>"کوهی کنار [[مکه]]"</ref> پایین می‌آید، تا آن که پشت خود را به حجرالاسود تکیه می‌دهد و [[پرچم]] [[پیروزی]] را که پرچمی‌ مخصوص است به اهتزاز در می‌آورد.<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۳۷۰.</ref>. در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: "هنگامی‌ که خروج کرد به [[مسجد الحرام]] آمده و به خانه [[کعبه]] تکیه می‌زند، و ۳۱۳ نفر مرد نزد او حاضر می‌شوند. اول سخنی که بر زبانش جاری می‌شود، این [[آیه]] است: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ}}<ref> برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref> سپس می‌گوید: "منم [[بقیه الله]] در [[زمین]] و [[خلیفه]] او و [[حجت]] او بر شما"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ب۳۲، ح۱۶.</ref> در این که [[مکه]] و [[مسجد الحرام]]، محل [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است، همه [[مسلمانان]] _ چه [[شیعه]] و چه [[اهل سنت]] _ [[اتفاق نظر]] دارند؛ زیرا [[روایات]] در این زمینه، بسیار است. البته این [[روایات]]، در قالب‌های گوناگون صادر شده است؛ در برخی، سخن از [[بیعت]] با حضرت در کنار [[کعبه]] شده: "[[بیعت]] می‌شود با او بین رکن (حجرالاسود) و [[مقام]] ([[ابراهیم]])"<ref>{{عربی|" إِنَّهُ‏ يُبَايَعُ‏ بَيْنَ‏ الرُّكْنِ‏ وَ الْمَقَام‏‏‏"}}؛ کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص۴۵۴و۴۶۳.</ref> و در برخی، [[خطبه]] آن عزیز کنار [[کعبه]] بیان شده<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل۶، ب۱، ح۲.</ref> و در برخی، از تجمع [[یاران]] در [[مکه]]<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۹.</ref> یاد شده است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۳۱-۲۳۲.</ref>.
 
«بنابر آنچه از [[روایات]] متعدد به دست می‌آید، محل شروع [[نهضت]] و [[قیام]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[مکه]] و [[مسجد الحرام]] است. در حدیثی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "به درستی که [[قائم]] میان گروهی به عدد اهل [[بدر]] <ref>"سربازان اسلام در جنگ بدر"</ref> ۳۱۳ نفر، از گردنه [[ذی طوی]] <ref>"کوهی کنار [[مکه]]"</ref> پایین می‌آید، تا آن که پشت خود را به حجرالاسود تکیه می‌دهد و [[پرچم]] [[پیروزی]] را که پرچمی‌ مخصوص است به اهتزاز در می‌آورد.<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۳۷۰.</ref>. در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: "هنگامی‌ که خروج کرد به [[مسجد الحرام]] آمده و به خانه [[کعبه]] تکیه می‌زند، و ۳۱۳ نفر مرد نزد او حاضر می‌شوند. اول سخنی که بر زبانش جاری می‌شود، این [[آیه]] است: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ}}<ref> برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref> سپس می‌گوید: "منم [[بقیه الله]] در [[زمین]] و [[خلیفه]] او و [[حجت]] او بر شما"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ب۳۲، ح۱۶.</ref> در این که [[مکه]] و [[مسجد الحرام]]، محل [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است، همه [[مسلمانان]] _ چه [[شیعه]] و چه [[اهل سنت]] _ [[اتفاق نظر]] دارند؛ زیرا [[روایات]] در این زمینه، بسیار است. البته این [[روایات]]، در قالب‌های گوناگون صادر شده است؛ در برخی، سخن از [[بیعت]] با حضرت در کنار [[کعبه]] شده: "[[بیعت]] می‌شود با او بین رکن (حجرالاسود) و [[مقام]] ([[ابراهیم]])"<ref>{{عربی|" إِنَّهُ‏ يُبَايَعُ‏ بَيْنَ‏ الرُّكْنِ‏ وَ الْمَقَام‏‏‏"}}؛ کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص۴۵۴و۴۶۳.</ref> و در برخی، [[خطبه]] آن عزیز کنار [[کعبه]] بیان شده<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل۶، ب۱، ح۲.</ref> و در برخی، از تجمع [[یاران]] در [[مکه]]<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۹.</ref> یاد شده است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۳۱-۲۳۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۲: خط ۵۵:
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::«وقتی [[ظلم]] و [[تباهی]]، چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن‌گاه که [[ستمگران]]، گستره [[زمین]] را جولانگاه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و [[مظلومان]] [[جهان]]، دست [[یاری]] خواهی را به [[آسمان]] گشوده‌اند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه [[خدا]] [[رمضان]]، [[ظهور]] [[موعود]] بزرگ را [[بشارت]] می‌دهد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۱۷، ص ۳۶۵.</ref> قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از [[طلوع صبح]] [[ایمان]]، در پی راه چاره‌ای هستند و [[منتظران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از هر کسی سراغ کوی یار می‌گیرند و برای [[دیدار]] او و حضور در زمره [[یاوران]] او سر از پا نمی‌شناسند. در آن زمان، [[سفیانی]] که بر منطقه وسیعی مانند [[سوریه]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] [[سلطه]] دارد، سپاهی را تجهیز می‌کند، تا با [[امام]] مقابله کند. [[لشکر]] [[سفیانی]] که در مسیر مکّه به تعققب [[امام]] پرداخته است، در محلی به نام [[بیدا]] به کام [[زمین]] می‌رود و نابود می‌شود.<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ح ۱، ص ۱۰.</ref> پس از [[شهادت]] [[نفس زکیه]] به فاصله کوتاهی، [[امام مهدی]]{{ع}} در سیمای مردی [[جوان]] در [[مسجد الحرام]] [[ظهور]] می‌کند؛ در حالی که پیراهن مبارک [[پیامبر]]{{صل}} را بر تن دارد و [[پرچم]] آن حضرت را به دست گرفته است. او به [[دیوار کعبه]] تکیه می‌زند و در بین [[رکن و مقام]]،<ref>مراد مقام [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نزدیک خانه کعبه و مقصود از "رکن"، رکن حجر الاسود است.</ref> سرود [[ظهور]] را زمزمه می‌کند و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[درود]] و [[سلام]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او می‌فرماید: ای [[مردم]]! ما از خدای توانا [[یاری]] می‌طلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری می‌خوانیم. آن‌گاه خود و خاندانش را معرفی می‌کند و ندا می‌دهد: {{عربی|" فَاللَّهَ‏ اللَّهَ‏ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ‏ اللَّهُ‏ تَعَالَى‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را [در میدان عدالت‌گستری و ستم ستیزی] تنها نگذارید و یاری‌مان کنید تا خدا شما را یاری کند.</ref> پس از پایان گرفتن سخنان [[امام]]، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با [[امام]] [[بیعت]] می‌کنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها [[فرشته وحی]]، [[جبرئیل]]{{ع}} است. آن گاه ۳۱۳ [[انسان]] وارسته که از نقاط مختلف عالم به سرزمین [[وحی]] آمده‌اند همچون ستارگانی بر گرد [[خورشید]] تابناک [[امامت]] حلقه زده، [[پیمان]] [[وفاداری]] می‌بندند. این جریان سبز، جاری است تا آنکه ده هزار سرباز [[جان]] بر کف در اردوگاه [[امام]]{{ع}} حضور می‌یابند و با آن [[فرزند]] [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] می‌کنند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷، ص ۳۹۴.</ref> [[امام]]{{ع}} با خیل [[یاوران]]، [[پرچم قیام]] را برافراشته و به سرعت بر [[مکه]] و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین [[پیامبر]] را از وجود نااهلان، [[پاک]] می‌کنند. آن گاه راهی [[مدینه]] می‌شود تا سایه [[عدالت]] و [[مهر]] را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم [[عراق]] گشته و شهر [[کوفه]] را به عنوان مرکز [[حکومت جهانی]] برمی‌گزیند و از آنجا به [[مدیریت]] [[قیام]] می‌پردازد. آن حضرت برای [[دعوت]] جهانیان به [[اسلام]] و زندگی در پرتو [[قوانین]] [[قرآن]] و در هم کوبیدن بساط [[ظلم و ستم]]، [[یاران]] و [[سپاهیان]] [[نور]] را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد. [[امام]]{{ع}} یک به یک سنگرهای کلیدی [[جهان]] را [[فتح]] می‌کند؛ زیرا علاوه بر یارانِ [[وفادار]] و [[مؤمن]]، از امداد [[فرشتگان الهی]] نیز برخوردار است و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} از [[لشکر]] [[رعب]] و [[وحشت]] مدد می‌گیرد؛ یعنی [[خداوند]] توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های [[دشمنان]] می‌افکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] از ما به وسیله رُعب [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] [[یاری]] می‌شود".<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳.</ref> گفتنی است یکی از نقاط [[جهان]] که به وسیله [[سپاه]] [[امام]] [[فتح]] می‌شود، [[بیت المقدس]] است.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۶۱، ص ۱۷۵.</ref> و پس از آن، واقعه بسیار مبارکی اتفاق می‌افتد که در جریان [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} [[سرنوشت]] ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌کند و آن، فرد آمدن [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] است. [[حضرت مسیح]]{{ع}} که به فرموده [[قرآن]] زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به [[زمین]] می‌آید و پشت سر [[امام مهدی]]{{ع}} به [[نماز]] می‌ایستد. بدین وسیله [[فضیلت]] و [[برتری]] پیشوای دوازدهم [[شیعیان]] را بر خود و [[پیروی]] خود را از [[امام مهدی]]{{ع}} به همگان اعلام می‌کند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} فرمود: "[[سوگند]] به آن کس که مرا به [[حق]] برانگیخت در حالی که [[بشارت دهنده]] مردمان باشم! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] نمانده باشد مگر یک روز، [[خداوند]] آن روز را چنان طولانی می‌کند تا فرزندم [[مهدی]]{{ع}} در آن [[قیام]] کند. پس از آن، [[عیسی بن مریم]] فرود می‌آید و پشت سر [[مهدی]] [[نماز]] می‌خواند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۱.</ref> به دنبال این [[اقدام]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} بسیاری از [[مسیحیان]] که جمعیت فراوانی از [[جهان]] را تشکیل می‌دهند به [[پیشوایان]] [[شیعیان]]، [[ایمان]] می‌آورند. گویی [[خدا]] [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} را برای چنان روزی حفظ کرده است، تا چراغ هدایتی برای [[حق]] طلبان باشد. البتّه [[ظهور]] [[معجزات]] به دستِ [[هدایت‌گر]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و طرح مباحث فکری برای [[راهنمایی]] [[بشریت]] از برنامه‌های [[انقلاب]] بزرگ [[مهدوی]] است که راه را برای [[هدایت مردم]] باز می‌کند. در همین راستا [[امام]]{{ع}} [[الواح]] [[تورات]] [[تحریف]] نشده –کتاب [[مقدس]] یهود- را که در نقاط خاصی از [[دنیا]] [[دفن]] شده است، خارج می‌کند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۳، ح ۲۶، ص ۳۳۵.</ref> [[یهودیان]] که نشانه‌های [[امامت]] او را در [[الواح]] می‌بینند، به آن حضرت [[ایمان]] می‌آورند و [[پیروان ادیان]] دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن [[پیام]] [[حق]] [[امام]] و دیدن [[معجزات]] از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند. این گونه است که وعده حتمی [[پروردگار]] محقّق می‌شود و [[اسلام]] عزیز همه عالم را می‌گیرد همان گونه که [[قرآن کریم]] [[بشارت]] داده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref> او خدایی است که پیامبرش را با [دلائل] هدایت و دین حق فرستاد تا [سرانجام] آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند؛ اگر چه مشرکان را خوش نیاید؛ سوره توبه: ۳۳.</ref> با توجه به تصویری که ترسیم شد، تنها قلدران و [[ظالمان]] می‌مانند که حاضر به [[تسلیم]] شدن در برابر [[حق]] و [[حقیقت]] نیستند. این عدّه در مقابل جریان غالب و [[اکثریت]] [[مؤمنان]] تاب [[مقاومت]] ندارند و با [[شمشیر]] [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به [[کیفر]] اعمال ننگین خود خواهند رسید و [[زمین]] و اهل آن برای همیشه از شرّ و [[فساد]] آنها ایمن خواهد شد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۸۲ - ۱۸۵.</ref>.
 
«وقتی [[ظلم]] و [[تباهی]]، چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن‌گاه که [[ستمگران]]، گستره [[زمین]] را جولانگاه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و [[مظلومان]] [[جهان]]، دست [[یاری]] خواهی را به [[آسمان]] گشوده‌اند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه [[خدا]] [[رمضان]]، [[ظهور]] [[موعود]] بزرگ را [[بشارت]] می‌دهد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۱۷، ص ۳۶۵.</ref> قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از [[طلوع صبح]] [[ایمان]]، در پی راه چاره‌ای هستند و [[منتظران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از هر کسی سراغ کوی یار می‌گیرند و برای [[دیدار]] او و حضور در زمره [[یاوران]] او سر از پا نمی‌شناسند. در آن زمان، [[سفیانی]] که بر منطقه وسیعی مانند [[سوریه]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] [[سلطه]] دارد، سپاهی را تجهیز می‌کند، تا با [[امام]] مقابله کند. [[لشکر]] [[سفیانی]] که در مسیر مکّه به تعققب [[امام]] پرداخته است، در محلی به نام [[بیدا]] به کام [[زمین]] می‌رود و نابود می‌شود.<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ح ۱، ص ۱۰.</ref> پس از [[شهادت]] [[نفس زکیه]] به فاصله کوتاهی، [[امام مهدی]]{{ع}} در سیمای مردی [[جوان]] در [[مسجد الحرام]] [[ظهور]] می‌کند؛ در حالی که پیراهن مبارک [[پیامبر]]{{صل}} را بر تن دارد و [[پرچم]] آن حضرت را به دست گرفته است. او به [[دیوار کعبه]] تکیه می‌زند و در بین [[رکن و مقام]]،<ref>مراد مقام [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نزدیک خانه کعبه و مقصود از "رکن"، رکن حجر الاسود است.</ref> سرود [[ظهور]] را زمزمه می‌کند و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[درود]] و [[سلام]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او می‌فرماید: ای [[مردم]]! ما از خدای توانا [[یاری]] می‌طلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری می‌خوانیم. آن‌گاه خود و خاندانش را معرفی می‌کند و ندا می‌دهد: {{عربی|" فَاللَّهَ‏ اللَّهَ‏ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ‏ اللَّهُ‏ تَعَالَى‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را [در میدان عدالت‌گستری و ستم ستیزی] تنها نگذارید و یاری‌مان کنید تا خدا شما را یاری کند.</ref> پس از پایان گرفتن سخنان [[امام]]، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با [[امام]] [[بیعت]] می‌کنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها [[فرشته وحی]]، [[جبرئیل]]{{ع}} است. آن گاه ۳۱۳ [[انسان]] وارسته که از نقاط مختلف عالم به سرزمین [[وحی]] آمده‌اند همچون ستارگانی بر گرد [[خورشید]] تابناک [[امامت]] حلقه زده، [[پیمان]] [[وفاداری]] می‌بندند. این جریان سبز، جاری است تا آنکه ده هزار سرباز [[جان]] بر کف در اردوگاه [[امام]]{{ع}} حضور می‌یابند و با آن [[فرزند]] [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] می‌کنند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷، ص ۳۹۴.</ref> [[امام]]{{ع}} با خیل [[یاوران]]، [[پرچم قیام]] را برافراشته و به سرعت بر [[مکه]] و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین [[پیامبر]] را از وجود نااهلان، [[پاک]] می‌کنند. آن گاه راهی [[مدینه]] می‌شود تا سایه [[عدالت]] و [[مهر]] را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم [[عراق]] گشته و شهر [[کوفه]] را به عنوان مرکز [[حکومت جهانی]] برمی‌گزیند و از آنجا به [[مدیریت]] [[قیام]] می‌پردازد. آن حضرت برای [[دعوت]] جهانیان به [[اسلام]] و زندگی در پرتو [[قوانین]] [[قرآن]] و در هم کوبیدن بساط [[ظلم و ستم]]، [[یاران]] و [[سپاهیان]] [[نور]] را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد. [[امام]]{{ع}} یک به یک سنگرهای کلیدی [[جهان]] را [[فتح]] می‌کند؛ زیرا علاوه بر یارانِ [[وفادار]] و [[مؤمن]]، از امداد [[فرشتگان الهی]] نیز برخوردار است و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} از [[لشکر]] [[رعب]] و [[وحشت]] مدد می‌گیرد؛ یعنی [[خداوند]] توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های [[دشمنان]] می‌افکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] از ما به وسیله رُعب [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] [[یاری]] می‌شود".<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳.</ref> گفتنی است یکی از نقاط [[جهان]] که به وسیله [[سپاه]] [[امام]] [[فتح]] می‌شود، [[بیت المقدس]] است.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۶۱، ص ۱۷۵.</ref> و پس از آن، واقعه بسیار مبارکی اتفاق می‌افتد که در جریان [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} [[سرنوشت]] ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌کند و آن، فرد آمدن [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] است. [[حضرت مسیح]]{{ع}} که به فرموده [[قرآن]] زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به [[زمین]] می‌آید و پشت سر [[امام مهدی]]{{ع}} به [[نماز]] می‌ایستد. بدین وسیله [[فضیلت]] و [[برتری]] پیشوای دوازدهم [[شیعیان]] را بر خود و [[پیروی]] خود را از [[امام مهدی]]{{ع}} به همگان اعلام می‌کند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} فرمود: "[[سوگند]] به آن کس که مرا به [[حق]] برانگیخت در حالی که [[بشارت دهنده]] مردمان باشم! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] نمانده باشد مگر یک روز، [[خداوند]] آن روز را چنان طولانی می‌کند تا فرزندم [[مهدی]]{{ع}} در آن [[قیام]] کند. پس از آن، [[عیسی بن مریم]] فرود می‌آید و پشت سر [[مهدی]] [[نماز]] می‌خواند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۱.</ref> به دنبال این [[اقدام]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} بسیاری از [[مسیحیان]] که جمعیت فراوانی از [[جهان]] را تشکیل می‌دهند به [[پیشوایان]] [[شیعیان]]، [[ایمان]] می‌آورند. گویی [[خدا]] [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} را برای چنان روزی حفظ کرده است، تا چراغ هدایتی برای [[حق]] طلبان باشد. البتّه [[ظهور]] [[معجزات]] به دستِ [[هدایت‌گر]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و طرح مباحث فکری برای [[راهنمایی]] [[بشریت]] از برنامه‌های [[انقلاب]] بزرگ [[مهدوی]] است که راه را برای [[هدایت مردم]] باز می‌کند. در همین راستا [[امام]]{{ع}} [[الواح]] [[تورات]] [[تحریف]] نشده –کتاب [[مقدس]] یهود- را که در نقاط خاصی از [[دنیا]] [[دفن]] شده است، خارج می‌کند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۳، ح ۲۶، ص ۳۳۵.</ref> [[یهودیان]] که نشانه‌های [[امامت]] او را در [[الواح]] می‌بینند، به آن حضرت [[ایمان]] می‌آورند و [[پیروان ادیان]] دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن [[پیام]] [[حق]] [[امام]] و دیدن [[معجزات]] از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند. این گونه است که وعده حتمی [[پروردگار]] محقّق می‌شود و [[اسلام]] عزیز همه عالم را می‌گیرد همان گونه که [[قرآن کریم]] [[بشارت]] داده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref> او خدایی است که پیامبرش را با [دلائل] هدایت و دین حق فرستاد تا [سرانجام] آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند؛ اگر چه مشرکان را خوش نیاید؛ سوره توبه: ۳۳.</ref> با توجه به تصویری که ترسیم شد، تنها قلدران و [[ظالمان]] می‌مانند که حاضر به [[تسلیم]] شدن در برابر [[حق]] و [[حقیقت]] نیستند. این عدّه در مقابل جریان غالب و [[اکثریت]] [[مؤمنان]] تاب [[مقاومت]] ندارند و با [[شمشیر]] [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به [[کیفر]] اعمال ننگین خود خواهند رسید و [[زمین]] و اهل آن برای همیشه از شرّ و [[فساد]] آنها ایمن خواهد شد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۸۲ - ۱۸۵.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش