پرش به محتوا

زمینه‌سازان ظهور امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۷۶: خط ۷۶:
::::::'''۲. زمینه‌سازان عام:''' در این دسته بدون اینکه به افراد خاصی اشاره شود تنها ویژگی‌هایی مطرح شده که [[در آستانه ظهور]] برخی که [[توفیق]] [[زمینه‌سازی]] را می‌یابند این ویژگی‌ها را دارند»<ref>''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص ۵۲-۶۳.</ref>.
::::::'''۲. زمینه‌سازان عام:''' در این دسته بدون اینکه به افراد خاصی اشاره شود تنها ویژگی‌هایی مطرح شده که [[در آستانه ظهور]] برخی که [[توفیق]] [[زمینه‌سازی]] را می‌یابند این ویژگی‌ها را دارند»<ref>''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص ۵۲-۶۳.</ref>.
:::::*«'''[[پرچم‌های سیاه]]''': ناگفته نگذرم، در زمینه [[روایات]] مربوط به قیام‌های زمینه‌ساز، از [[پرچم‌های سیاه]] نام برده شده که [[روایات]] فراوانی - به‌ویژه در برخی منابع [[اهل سنت]] - [[نقل]] شده است که البته [[گمان]] ساختگی‌بودن بسیاری از آنها بسیار [[قوی]] می‌نماید<ref>برخی این روایات از این قرارند: ‌{{متن حدیث|إِذَا هَزَمَتِ الرَّايَاتُ السُّودُ خَيْلَ السُّفْيَانِيِّ...}}، نعیم بن حماد، الفتن، ص ۲۶۹، شماره۱۰۰۴؛ ‌{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَت خَيْلُ السُّفْيَانِيِّ إِلَى الْكُوفَةِ فِي طَلَبِ أَهْلِ خُرَاسَانَ وَ يَخْرُجُ أَهْلُ خُرَاسَانَ فِي طَلَبِ الْمَهْدِيِّ فَيَلْتَقِي هُوَ وَ الْهَاشِمِيُّ بِراياتٍ سُودٍ...}}، همان، ص۲۴۹، شماره ۹۲۱؛ ‌{{متن حدیث|وَ تَقبلُ خَيْلُ السُّفْيَانِيِّ فِي طَلَبِ اَهْلِ خُرَاسَانَ...}}، همان، ص۲۴۰، شماره ۸۸۷؛ ‌{{متن حدیث|تَخْرُجُ رَايَاتٌ سُودٌ تُقَاتِلُ السُّفْيَانَيّ...}}، همان، ص۲۴۸، شماره ۹۱۶؛ ‌{{متن حدیث|إِذا اخْتَلَفَتِ الرَّايَاتُ السُّودُ خُسِفَ بِقَرْيةٍ مِنْ قُری إِرَمِ...}}، همان، ص۲۲۹، شماره ۸۴۷؛ و ده‌ها حدیث دیگر.</ref>. اما مهم آن است که زمینه این‌گونه جعل‌ها با [[روایات]] دردست بین [[مسلمانان]] کم و بیش هم‌خوانی دارد.
:::::*«'''[[پرچم‌های سیاه]]''': ناگفته نگذرم، در زمینه [[روایات]] مربوط به قیام‌های زمینه‌ساز، از [[پرچم‌های سیاه]] نام برده شده که [[روایات]] فراوانی - به‌ویژه در برخی منابع [[اهل سنت]] - [[نقل]] شده است که البته [[گمان]] ساختگی‌بودن بسیاری از آنها بسیار [[قوی]] می‌نماید<ref>برخی این روایات از این قرارند: ‌{{متن حدیث|إِذَا هَزَمَتِ الرَّايَاتُ السُّودُ خَيْلَ السُّفْيَانِيِّ...}}، نعیم بن حماد، الفتن، ص ۲۶۹، شماره۱۰۰۴؛ ‌{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَت خَيْلُ السُّفْيَانِيِّ إِلَى الْكُوفَةِ فِي طَلَبِ أَهْلِ خُرَاسَانَ وَ يَخْرُجُ أَهْلُ خُرَاسَانَ فِي طَلَبِ الْمَهْدِيِّ فَيَلْتَقِي هُوَ وَ الْهَاشِمِيُّ بِراياتٍ سُودٍ...}}، همان، ص۲۴۹، شماره ۹۲۱؛ ‌{{متن حدیث|وَ تَقبلُ خَيْلُ السُّفْيَانِيِّ فِي طَلَبِ اَهْلِ خُرَاسَانَ...}}، همان، ص۲۴۰، شماره ۸۸۷؛ ‌{{متن حدیث|تَخْرُجُ رَايَاتٌ سُودٌ تُقَاتِلُ السُّفْيَانَيّ...}}، همان، ص۲۴۸، شماره ۹۱۶؛ ‌{{متن حدیث|إِذا اخْتَلَفَتِ الرَّايَاتُ السُّودُ خُسِفَ بِقَرْيةٍ مِنْ قُری إِرَمِ...}}، همان، ص۲۲۹، شماره ۸۴۷؛ و ده‌ها حدیث دیگر.</ref>. اما مهم آن است که زمینه این‌گونه جعل‌ها با [[روایات]] دردست بین [[مسلمانان]] کم و بیش هم‌خوانی دارد.
::::::از این [[روایات]] می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: [[شیخ طوسی]] با یادآوری [[سند]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده که:‌ {{متن حدیث|تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ}}<ref>الفضل بن شاذان عن محمد بن علی عن عثمان بن أحمد السماک عن إبراهیم بن عبد الله الهاشمی عن إبراهیم بن هانئ عن نعیم بن حماد عن سعید أبی عثمان عن جابر عن أبی جعفر{{ع}} قال: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۲؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۲، ص ۲۱۷.</ref>؛ [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] آمده در [[کوفه]] فرود می‌آیند، آنگاه که [[مهدی]] آشکار شد آنها را خواسته با وی [[بیعت]] می‌کنند.
 
::::::[[علامه مجلسی]] از کتاب [[کشف]] الغمة فی معرفة الائمه از بخش [[چهل]] [[حدیث]] [[ابو نعیم اصفهانی]] [[نقل]] کرده که در آنها به [[پرچم‌های سیاه]] اشاره شده است. در [[روایت]] نخست از [[پیامبر اکرم]]{{صل}}‌ [[نقل]] کرده که: {{متن حدیث|إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّايَاتِ السُّودَ قَدْ أَقْبَلَتْ مِنْ خُرَاسَانَ فَائْتُوهَا وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّ فِيهَا خَلِيفَةَ اللَّهِ الْمَهْدِيَّ}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۲.</ref>؛ هنگامی که دیدید [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] به سوی شما آمد آن را [[همراهی]] کنید؛ اگر چه با عبور از روی برف‌ها باشد که همانا در آن [[خلیفه]] [[الهی]] [[مهدی]] است. و سه [[روایت]] پس از آن نیز با همین مضمون [[نقل]] شده است<ref>همان، ص ۸۴ و ۸۷ و ۹۷.</ref>.  
از این [[روایات]] می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: [[شیخ طوسی]] با یادآوری [[سند]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده که:‌ {{متن حدیث|تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ}}<ref>الفضل بن شاذان عن محمد بن علی عن عثمان بن أحمد السماک عن إبراهیم بن عبد الله الهاشمی عن إبراهیم بن هانئ عن نعیم بن حماد عن سعید أبی عثمان عن جابر عن أبی جعفر{{ع}} قال: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۲؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۲، ص ۲۱۷.</ref>؛ [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] آمده در [[کوفه]] فرود می‌آیند، آنگاه که [[مهدی]] آشکار شد آنها را خواسته با وی [[بیعت]] می‌کنند.
 
[[علامه مجلسی]] از کتاب [[کشف]] الغمة فی معرفة الائمه از بخش [[چهل]] [[حدیث]] [[ابو نعیم اصفهانی]] [[نقل]] کرده که در آنها به [[پرچم‌های سیاه]] اشاره شده است. در [[روایت]] نخست از [[پیامبر اکرم]]{{صل}}‌ [[نقل]] کرده که: {{متن حدیث|إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّايَاتِ السُّودَ قَدْ أَقْبَلَتْ مِنْ خُرَاسَانَ فَائْتُوهَا وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّ فِيهَا خَلِيفَةَ اللَّهِ الْمَهْدِيَّ}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۲.</ref>؛ هنگامی که دیدید [[پرچم‌های سیاه از خراسان]] به سوی شما آمد آن را [[همراهی]] کنید؛ اگر چه با عبور از روی برف‌ها باشد که همانا در آن [[خلیفه]] [[الهی]] [[مهدی]] است. و سه [[روایت]] پس از آن نیز با همین مضمون [[نقل]] شده است<ref>همان، ص ۸۴ و ۸۷ و ۹۷.</ref>.  
::::::این [[روایت]] که از شهرت فراوانی برخوردار است هم از نظر [[سند]] و هم از نظر متن، گوناگون [[نقل]] شده است. [[احمد بن حنبل]] آن را از ابوقلابه از ثوبان از [[رسول خدا]]{{صل}}‌ [[نقل]] کرده<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص ۲۷۷.</ref> اما [[ابن حماد]] بدون استناد به [[رسول خدا]]{{صل}}‌ آن را از ابوقلابه از ثوبان [[غلام]] [[رسول خدا]] آورده است<ref>نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۴۶، ح۹۰۳، یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص۱۲۵.</ref>.  
::::::این [[روایت]] که از شهرت فراوانی برخوردار است هم از نظر [[سند]] و هم از نظر متن، گوناگون [[نقل]] شده است. [[احمد بن حنبل]] آن را از ابوقلابه از ثوبان از [[رسول خدا]]{{صل}}‌ [[نقل]] کرده<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص ۲۷۷.</ref> اما [[ابن حماد]] بدون استناد به [[رسول خدا]]{{صل}}‌ آن را از ابوقلابه از ثوبان [[غلام]] [[رسول خدا]] آورده است<ref>نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۴۶، ح۹۰۳، یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص۱۲۵.</ref>.  
::::::در هر دو صورت ابوقلابه در [[سند روایت]] است و گفته شده او مدلس<ref>مدلس به کسی گویند که حقایقی را در سند روایت پنهان کرده است.</ref> بوده است<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۲۶، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۶۹.</ref>. بنابراین [[روایت]] ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] است. افزون بر آن در [[روایات]] دیگر همین مضمون [[نقل]] شده در حالی که [[لقب مهدی]] نیامده است.
::::::در هر دو صورت ابوقلابه در [[سند روایت]] است و گفته شده او مدلس<ref>مدلس به کسی گویند که حقایقی را در سند روایت پنهان کرده است.</ref> بوده است<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۲۶، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۶۹.</ref>. بنابراین [[روایت]] ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] است. افزون بر آن در [[روایات]] دیگر همین مضمون [[نقل]] شده در حالی که [[لقب مهدی]] نیامده است.
:::::*'''موَطئون از [[مشرق]]''': یکی از روایاتی که در بحث [[زمینه‌سازان]] ویژه، فراوان به آن اشاره می‌شود روایتی است از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که فرمود:{{متن حدیث|يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ}}؛ مردمانی از [[مشرق]] [[خروج]] می‌کنند، پس برای [[مهدی]] فراهم می‌کنند. یعنی [[سلطنت]] او را. این [[روایت]] نخسین بار به قلم [[محمد]] بن [[یزید]] قزوینی (د/۲۷۳ق) در [[سنن]] وی این‌گونه [[نقل]] شده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى الْمِصْرِيُّ و إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيدٍ الْجَوْهَرِيُّ قَالاَ ثَنّا أَبُو صَالِحٍ عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ داوُدَ الْحَرَّانِيُّ ثَنَا اِبْنُ لَهِيعَةَ عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جابِرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَرْثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلمَهديِّ يعْنِي سُلْطَانه}}<ref>محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۸، ش ۴۰۸۸.</ref>. روشن است که دو کلمه پایانی یعنی (یعنی سلطانه) از [[راوی]] است.
:::::*'''موَطئون از [[مشرق]]''': یکی از روایاتی که در بحث [[زمینه‌سازان]] ویژه، فراوان به آن اشاره می‌شود روایتی است از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که فرمود:{{متن حدیث|يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ}}؛ مردمانی از [[مشرق]] [[خروج]] می‌کنند، پس برای [[مهدی]] فراهم می‌کنند. یعنی [[سلطنت]] او را. این [[روایت]] نخسین بار به قلم [[محمد]] بن [[یزید]] قزوینی (د/۲۷۳ق) در [[سنن]] وی این‌گونه [[نقل]] شده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى الْمِصْرِيُّ و إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيدٍ الْجَوْهَرِيُّ قَالاَ ثَنّا أَبُو صَالِحٍ عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ داوُدَ الْحَرَّانِيُّ ثَنَا اِبْنُ لَهِيعَةَ عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جابِرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَرْثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلمَهديِّ يعْنِي سُلْطَانه}}<ref>محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۸، ش ۴۰۸۸.</ref>. روشن است که دو کلمه پایانی یعنی (یعنی سلطانه) از [[راوی]] است.
::::::در منابع در دست، پس از ابن ماجه دومین کسی که [[روایت]] را [[نقل]] کرده، طبرانی (د/ ۳۶۰ ق) است. وی [[روایت]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ رِشْدَيْن قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابنُ لَهِيعَةٍ عَنْ أَبِي زَرعَة عَمْرو بْنِ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَيُوطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}<ref>طبرانی، معجم الاوسط، ج۱، ص ۹۴.</ref>؛  آنگاه در ادامه نوشته : ‌{{عربی|لَا يَرْوِي هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ إِلَّا بِهَذَا الإِسنَادِ تَفَرَّدَ بِهِ بنِ لهيعة}}.
 
::::::[[یوسف]] بن یحیی [[مقدسی ]](د/ قرن ۷) از دیگر کسانی است که به [[نقل]] این [[روایت]] پرداخته است<ref>یوسف بن یحیی مقدسی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص ۱۲۵.</ref>. پس از وی هیتمی (د/۸۰۷ ق) در مجمع الزواید، در کنار [[نقل]] [[روایت]]، [[سند]] آن را فاقد اعتبار دانسته، نوشته است: ‌{{عربی| رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ فِي الْأَوْسَطِ وَ فِيهِ عَمْرُو بْنِ جَابِرٍ وَ هُوَ كَذَّابٌ}}<ref>هیتمی، مجمع الزوائد، ج۷، ۳۱۸.</ref>. و این یکی از اظهار نظرها درباره اعتبار [[روایت]] است. هم‌زمان با وی [[ابن خلدون]] (د/ ۸۰۸ ق) نیز [[روایت]] را در [[تاریخ]] خود [[نقل]] و همان موضع هیتمی را گرفته، [[روایت]] را بی‌اعتبار دانسته است<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۱، ص۳۲۱.</ref>.  
در منابع در دست، پس از ابن ماجه دومین کسی که [[روایت]] را [[نقل]] کرده، طبرانی (د/ ۳۶۰ ق) است. وی [[روایت]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است:‌ {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ رِشْدَيْن قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابنُ لَهِيعَةٍ عَنْ أَبِي زَرعَة عَمْرو بْنِ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَيُوطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}<ref>طبرانی، معجم الاوسط، ج۱، ص ۹۴.</ref>؛  آنگاه در ادامه نوشته : ‌{{عربی|لَا يَرْوِي هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ إِلَّا بِهَذَا الإِسنَادِ تَفَرَّدَ بِهِ بنِ لهيعة}}.
 
[[یوسف]] بن یحیی [[مقدسی ]](د/ قرن ۷) از دیگر کسانی است که به [[نقل]] این [[روایت]] پرداخته است<ref>یوسف بن یحیی مقدسی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص ۱۲۵.</ref>. پس از وی هیتمی (د/۸۰۷ ق) در مجمع الزواید، در کنار [[نقل]] [[روایت]]، [[سند]] آن را فاقد اعتبار دانسته، نوشته است: ‌{{عربی| رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ فِي الْأَوْسَطِ وَ فِيهِ عَمْرُو بْنِ جَابِرٍ وَ هُوَ كَذَّابٌ}}<ref>هیتمی، مجمع الزوائد، ج۷، ۳۱۸.</ref>. و این یکی از اظهار نظرها درباره اعتبار [[روایت]] است. هم‌زمان با وی [[ابن خلدون]] (د/ ۸۰۸ ق) نیز [[روایت]] را در [[تاریخ]] خود [[نقل]] و همان موضع هیتمی را گرفته، [[روایت]] را بی‌اعتبار دانسته است<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۱، ص۳۲۱.</ref>.  
::::::یکی از نویسندگان معاصر [[اهل سنت]] پس از [[نقل]] [[روایت]] و اشاره به همه منابعی که آن را [[نقل]] کرده‌اند پس از بررسی [[رجال]] [[حدیث]] به صراحت آن را ضعیف دانسته می‌نویسد: ‌{{عربی|النَّتيجَةُ: إِسْنَادُهُ ضَعِيفٌ جِدّاً. الْحَضْرَمِيُّ مَتْرُوكٌ}}<ref>عبد العلیم عبد العظیم البستوی، موسوعه فی أحادیث الإمام المهدی الضعیفه والموضوعه، ص ۱۱۰.</ref>.  
::::::یکی از نویسندگان معاصر [[اهل سنت]] پس از [[نقل]] [[روایت]] و اشاره به همه منابعی که آن را [[نقل]] کرده‌اند پس از بررسی [[رجال]] [[حدیث]] به صراحت آن را ضعیف دانسته می‌نویسد: ‌{{عربی|النَّتيجَةُ: إِسْنَادُهُ ضَعِيفٌ جِدّاً. الْحَضْرَمِيُّ مَتْرُوكٌ}}<ref>عبد العلیم عبد العظیم البستوی، موسوعه فی أحادیث الإمام المهدی الضعیفه والموضوعه، ص ۱۱۰.</ref>.  
::::::'''نکته‌ها''': صرف نظر از اینکه [[روایت]] یادشده از نظر [[اهل سنت]] معتبر باشد یا خیر، نکاتی قابل تأمل است:
::::::'''نکته‌ها''': صرف نظر از اینکه [[روایت]] یادشده از نظر [[اهل سنت]] معتبر باشد یا خیر، نکاتی قابل تأمل است:
:::::#این [[روایت]] و حتی مضمون آن به صورت یادشده در سخن هیچ‌یک از [[معصومان]]{{عم}} اشاره نشده است؛ نه فقط ترکیب ‌{{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ‏}} که واژگان ‌{{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ}} در هیچ یک از [[روایات]] برای [[زمینه‌سازان]] نیامده است.
:::::#این [[روایت]] و حتی مضمون آن به صورت یادشده در سخن هیچ‌یک از [[معصومان]]{{عم}} اشاره نشده است؛ نه فقط ترکیب ‌{{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ‏}} که واژگان ‌{{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ}} در هیچ یک از [[روایات]] برای [[زمینه‌سازان]] نیامده است.
:::::#این [[روایت]] برای نخستین بار از طریق کتاب [[کشف]] الغمه<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۲، ص ۴۷۷.</ref> مرحوم [[اربلی]] از کتاب کفایه الطالب فی [[مناقب]] [[علی بن ابی طالب]]، اثر [[محمد]] بن [[یوسف]] بن [[محمد]] کنجی [[شافعی]](د/۶۵۸)<ref>وی پس از نقل روایت برای نخستین با روایت را معتبر دانسته می‌نویسد: ‌{{عربی|هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ رَوَتهُ الثِّقَاتُ وَ الأَثباتُ}}.</ref>، به [[منابع روایی شیعه]] راه یافته و [[مرحوم علامه]] [[مجلسی]]<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ۸۷.</ref> نیز از این کتاب [[روایت]] را [[نقل]] کرده است. و پس از وی به طور عموم از این دو منبع [[نقل]] شده است.
:::::#این [[روایت]] برای نخستین بار از طریق کتاب [[کشف]] الغمه<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۲، ص ۴۷۷.</ref> مرحوم [[اربلی]] از کتاب کفایه الطالب فی [[مناقب]] [[علی بن ابی طالب]]، اثر [[محمد]] بن [[یوسف]] بن [[محمد]] کنجی [[شافعی]](د/۶۵۸)<ref>وی پس از نقل روایت برای نخستین با روایت را معتبر دانسته می‌نویسد: ‌{{عربی|هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ رَوَتهُ الثِّقَاتُ وَ الأَثباتُ}}.</ref>، به [[منابع روایی شیعه]] راه یافته و [[مرحوم علامه]] [[مجلسی]]<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ۸۷.</ref> نیز از این کتاب [[روایت]] را [[نقل]] کرده است. و پس از وی به طور عموم از این دو منبع [[نقل]] شده است.
::::::با توجه به دو نکته یاد شده لزومی بر [[اصرار]] استفاده از این [[روایت]] در بحث‌های [[شیعی]] به نظر نمی‌رسد. بنابراین برای بررسی محتوای مورد نظر اگر چنانچه [[روایت]] معتبر در منابع [[شیعه]] باشد، [[نیاز]] به بهره‌مندی از این گونه [[روایات]] - که نزد بسیاری از [[اهل سنت]] دارای اعتبار نیست - وجهی ندارد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۹.</ref>.
 
با توجه به دو نکته یاد شده لزومی بر [[اصرار]] استفاده از این [[روایت]] در بحث‌های [[شیعی]] به نظر نمی‌رسد. بنابراین برای بررسی محتوای مورد نظر اگر چنانچه [[روایت]] معتبر در منابع [[شیعه]] باشد، [[نیاز]] به بهره‌مندی از این گونه [[روایات]] - که نزد بسیاری از [[اهل سنت]] دارای اعتبار نیست - وجهی ندارد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۶: خط ۱۱۱:
::::::در روایتی دیگر، همزمانی [[قیام خراسانی]] با [[سفیانی]] این‌گونه از [[حضرت]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|حَتَّى يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ الْخُرَاسَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِبِ يَسْتَبِقَانِ إِلَى الْكُوفَةِ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ}}<ref> بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۵.</ref>. براساس این [[روایات]] [[قیام یمانی]] و [[خراسانی]]، در رقابت و تقابل با [[جنبش سفیانی]] [[پرچمدار]] [[کفر]]، و [[در آستانه ظهور]] و متصل با [[ظهور]] [[حضرت]]، خواهند بود.
::::::در روایتی دیگر، همزمانی [[قیام خراسانی]] با [[سفیانی]] این‌گونه از [[حضرت]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|حَتَّى يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ الْخُرَاسَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِبِ يَسْتَبِقَانِ إِلَى الْكُوفَةِ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ}}<ref> بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۵.</ref>. براساس این [[روایات]] [[قیام یمانی]] و [[خراسانی]]، در رقابت و تقابل با [[جنبش سفیانی]] [[پرچمدار]] [[کفر]]، و [[در آستانه ظهور]] و متصل با [[ظهور]] [[حضرت]]، خواهند بود.
:::::*'''نوع دوم:''' روایاتی است که از [[قیام]] و انقلابی در [[آخر الزمان]] خبر می‌‌دهد که منجر به استقرار [[حکومت عدل جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} خواهند شد. نظیر آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این مورد [[نقل]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ}}<ref>در برخی نقل‌ها به جای «ناس»، کلمه «قوم»، ذکرشده است. ر.ک: مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۸؛ معجم الوسیط، ج۱، ص۹۴؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۵۷.</ref>. {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۳؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۵۴؛ عصر ظهور، ص۲۱۹.</ref>. مردمی از [[مشرق]] [[زمین]]، در [[آینده]] به [[قیام]] و انقلابی برخواهند خواست و مقدمات [[حکومت]] و [[ظهور مهدی]]{{ع}} را فراهم خواهند نمود.
:::::*'''نوع دوم:''' روایاتی است که از [[قیام]] و انقلابی در [[آخر الزمان]] خبر می‌‌دهد که منجر به استقرار [[حکومت عدل جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} خواهند شد. نظیر آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این مورد [[نقل]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ}}<ref>در برخی نقل‌ها به جای «ناس»، کلمه «قوم»، ذکرشده است. ر.ک: مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۸؛ معجم الوسیط، ج۱، ص۹۴؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۵۷.</ref>. {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۳؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۵۴؛ عصر ظهور، ص۲۱۹.</ref>. مردمی از [[مشرق]] [[زمین]]، در [[آینده]] به [[قیام]] و انقلابی برخواهند خواست و مقدمات [[حکومت]] و [[ظهور مهدی]]{{ع}} را فراهم خواهند نمود.
::::::در این [[حدیث شریف]] [[نبوی]] که در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]]، [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، از چنین انقلابی به عنوان [[قیام]] [[زمینه‌ساز ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} یاد نموده است. نکته جالب توجه این است که در این [[پیشگویی]]، [[پیامبر]]{{صل}} این [[توفیق]] و [[افتخار]] بزرگ از دستاورد [[قیام]] انسان‌های پاک‌طینت در [[مشرق]] [[زمین]]، عنوان نموده است. این [[روایت]] ضمن اینکه بیانگر [[رسالت]] بزرگ آنان در [[آینده]] است، بشارتی است برای آن دسته از [[عاشقان]] و شیفتگان [[حضرت]] که از [[مشرق]] [[زمین]] در این [[پیکار]] بزرگ و سرنوشت‌ساز مشارکت می‌‌نمایند. کلمه {{متن حدیث|الْمَشْرِقِ}} در این [[روایت]] گرچه عام است برخلاف روایاتی که در آن به [[شهر]] و یا منطقه جغرافیایی خاصی از [[مشرق]] زمینیان اشاره شده است نظیر: "[[خراسان]]" که در آن زمان شامل: شهرهای [[ایران]]، افغانستان و قسمت‌های از [[شرق]] میانه می‌‌شود، اما در هر حال قطع نظر از خصوصیات جغرافیای مسأله، این [[روایت]] و امثال آن، بیانگر شکل‌گیری یک حرکت نیرومند [[شیعی]] در [[آخرالزمان]] از مناطق شرقی برای تشکیل [[جبهه حق]] با [[هدف]] [[زمینه‌سازی]] [[مقدمات ظهور]] است تا در مقابل قدرت‌های [[باطل]]، ایده [[حکومت عدل مهدوی]] را در [[جهان]] مطرح و در راستای تحقق الگوهای آن در [[جامعه]] تلاش نمایند. این حرکت [[مبارک]] و انقلابی، چنان تأثیرگذار و تحول‌آفرین خواهند بود که شعاع و آثار آن، موجب درخشش جهانی [[شیعه]] گردیده و به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]{{ع}}، منجر خواهند شد. گرچه بنا به برخی شواهد [[روایی]] و سایر قرائن، [[تطبیق]] این [[روایت]]، بر حرکت زمینه‌ساز [[انقلاب اسلامی]] و [[شیعی]] در [[ایران]] به [[رهبری]] [[امام خمینی]]، دور از ذهن نمی‌باشد. با این حال در مورد [[تطبیق]] این جریان بر مصادیق خاص، نمی‌توان [[قضاوت]] قطعی نمود.  
 
در این [[حدیث شریف]] [[نبوی]] که در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]]، [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، از چنین انقلابی به عنوان [[قیام]] [[زمینه‌ساز ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} یاد نموده است. نکته جالب توجه این است که در این [[پیشگویی]]، [[پیامبر]]{{صل}} این [[توفیق]] و [[افتخار]] بزرگ از دستاورد [[قیام]] انسان‌های پاک‌طینت در [[مشرق]] [[زمین]]، عنوان نموده است. این [[روایت]] ضمن اینکه بیانگر [[رسالت]] بزرگ آنان در [[آینده]] است، بشارتی است برای آن دسته از [[عاشقان]] و شیفتگان [[حضرت]] که از [[مشرق]] [[زمین]] در این [[پیکار]] بزرگ و سرنوشت‌ساز مشارکت می‌‌نمایند. کلمه {{متن حدیث|الْمَشْرِقِ}} در این [[روایت]] گرچه عام است برخلاف روایاتی که در آن به [[شهر]] و یا منطقه جغرافیایی خاصی از [[مشرق]] زمینیان اشاره شده است نظیر: "[[خراسان]]" که در آن زمان شامل: شهرهای [[ایران]]، افغانستان و قسمت‌های از [[شرق]] میانه می‌‌شود، اما در هر حال قطع نظر از خصوصیات جغرافیای مسأله، این [[روایت]] و امثال آن، بیانگر شکل‌گیری یک حرکت نیرومند [[شیعی]] در [[آخرالزمان]] از مناطق شرقی برای تشکیل [[جبهه حق]] با [[هدف]] [[زمینه‌سازی]] [[مقدمات ظهور]] است تا در مقابل قدرت‌های [[باطل]]، ایده [[حکومت عدل مهدوی]] را در [[جهان]] مطرح و در راستای تحقق الگوهای آن در [[جامعه]] تلاش نمایند. این حرکت [[مبارک]] و انقلابی، چنان تأثیرگذار و تحول‌آفرین خواهند بود که شعاع و آثار آن، موجب درخشش جهانی [[شیعه]] گردیده و به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]{{ع}}، منجر خواهند شد. گرچه بنا به برخی شواهد [[روایی]] و سایر قرائن، [[تطبیق]] این [[روایت]]، بر حرکت زمینه‌ساز [[انقلاب اسلامی]] و [[شیعی]] در [[ایران]] به [[رهبری]] [[امام خمینی]]، دور از ذهن نمی‌باشد. با این حال در مورد [[تطبیق]] این جریان بر مصادیق خاص، نمی‌توان [[قضاوت]] قطعی نمود.  
::::::اینکه آیا این [[حدیث شریف]] [[نبوی]]، ناظر به [[انقلاب اسلامی]] است؟ (چه اینکه مطالعه ماهیت [[انقلاب اسلامی]] و نقش بی‌بدیل آن در احیای مجدد [[اسلام]] و اعتلای [[تشیع]]، مخصوصاً تأثیرات [[معنوی]] و جهانی آن، گویای صحت این برداشت است و یا حداقل می‌‌توان آن را به عنوان مصداق بارز [[حدیث]]- که [[جهان اسلام]] تا حال مشابه آن را سراغ نداشته است- مدنظر داشت) و یا اینکه [[حدیث شریف]] [[نبوی]] به مصداق دیگری نظر دارد؟ قطع نظر از بحث "[[تطبیق]]" و بررسی مصداق [[حدیث]]، دو نکته در این رابطه، قابل تأمل است:
::::::اینکه آیا این [[حدیث شریف]] [[نبوی]]، ناظر به [[انقلاب اسلامی]] است؟ (چه اینکه مطالعه ماهیت [[انقلاب اسلامی]] و نقش بی‌بدیل آن در احیای مجدد [[اسلام]] و اعتلای [[تشیع]]، مخصوصاً تأثیرات [[معنوی]] و جهانی آن، گویای صحت این برداشت است و یا حداقل می‌‌توان آن را به عنوان مصداق بارز [[حدیث]]- که [[جهان اسلام]] تا حال مشابه آن را سراغ نداشته است- مدنظر داشت) و یا اینکه [[حدیث شریف]] [[نبوی]] به مصداق دیگری نظر دارد؟ قطع نظر از بحث "[[تطبیق]]" و بررسی مصداق [[حدیث]]، دو نکته در این رابطه، قابل تأمل است:
::::::نکته اول وجه مشترکی است که در هر کدام از [[قیام]] [[مشرقیان]] و قیام‌های [[آخرالزمانی]] مثل قیام‌های [[یمانی]]، [[خراسانی]]، [[شعیب بن صالح]] و... دیده می‌‌شود و آن اینکه این نوع حرکت‌های [[حق]] طلبانه هرکدام به [[میزان]] کارکرد و شعاع خود، نقش مثبت و [[زمینه‌سازی]] در رابطه با [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، خواهند داشت. لذا همچنان‌که در [[روایات]] از [[نهضت]] و [[قیام]] [[مردم]] [[مشرق]]، به عنوان حرکت زمینه‌ساز، یاد شده است، از [[قیام]] شخصیت‌های مثل: [[خراسانی]]، [[شعیب بن صالح]] و... [[در آستانه ظهور]] و نقش مثبت آنان در [[زمینه‌سازی]] [[قیام]] [[حضرت]] {{متن حدیث|يوطّئ للمهدي سلطانه}}<ref>ر.ک: ملاحم ابن طاووس، ص۱۱۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۳۹۷.</ref>، [[تجلیل]] شده است.
::::::نکته اول وجه مشترکی است که در هر کدام از [[قیام]] [[مشرقیان]] و قیام‌های [[آخرالزمانی]] مثل قیام‌های [[یمانی]]، [[خراسانی]]، [[شعیب بن صالح]] و... دیده می‌‌شود و آن اینکه این نوع حرکت‌های [[حق]] طلبانه هرکدام به [[میزان]] کارکرد و شعاع خود، نقش مثبت و [[زمینه‌سازی]] در رابطه با [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، خواهند داشت. لذا همچنان‌که در [[روایات]] از [[نهضت]] و [[قیام]] [[مردم]] [[مشرق]]، به عنوان حرکت زمینه‌ساز، یاد شده است، از [[قیام]] شخصیت‌های مثل: [[خراسانی]]، [[شعیب بن صالح]] و... [[در آستانه ظهور]] و نقش مثبت آنان در [[زمینه‌سازی]] [[قیام]] [[حضرت]] {{متن حدیث|يوطّئ للمهدي سلطانه}}<ref>ر.ک: ملاحم ابن طاووس، ص۱۱۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۳۹۷.</ref>، [[تجلیل]] شده است.
::::::نکته دوم توجه به تفاوت‌های حرکت انقلابی و زمینه‌ساز [[مردمان]] [[مشرق]] [[زمین]] با قیام‌های است که [[در آستانه ظهور]] شکل می‌‌گیرد؛ زیرا [[قیام]] زمینه‌ساز [[انقلاب]] [[مشرقیان]]، به [[دلیل]] گستره‌ای زمانی، از لحاظ زیرساخت‌ها و تأثیرات پیرامونی و جهانی نیز، با قیام‌های مقطعی و ناگهانی که [[در آستانه ظهور]] رخ می‌‌دهند، تفاوت‌های جدی خواهند داشت. به همین جهت در [[حدیث نبوی]] مورد اشاره، بر ویژگی و نقش زمینه‌ساز [[انقلاب]] مشرقی، [[عنایت]] شده واین [[قیام]] با همین ویژگی، معرفی شده است {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}. شاید این امر، به خاطر جنبه عکس‌العملی و دفعی بودن قیام‌های آستانه [[ظهور]] در آن مقطع خاصی از [[آخرالزمان]] است که با توجه به شرایط زمانی و منطقه‌ای، این حرکت‌های خودجوش و انقلابی، در برابر بیدادگری‌های [[جبهه]] [[سفیانی]] شکل می‌‌گیرد. درحالی‌که ویژگی [[قیام]] زمینه‌ساز [[حکومت جهانی مهدوی]]، ابعاد [[هدایت‌گری]] و جریان‌سازی آن [[قیام]] و [[انقلاب]] است به گونه که در یک روند دراز مدت و نظام‌مند، تأثیرات مداوم و جریان‌ساز آن، در عرصه‌های مختلف [[فکری]]، [[فرهنگی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، در سطح جهانی و بین‌المللی، کاملاً مشهود و ملموس باشد. این امر مستلزم حرکت فراگیر اصیل و نهادینه شده‌ای است که در یک فرایند طولانی، آثار و [[برکات]] رویکرد [[عدالت‌خواهی]] و حق‌گرایانه آن، در شعاع فرامنطقه و جهانی، نمود پیدا کند. این ویژگی در مورد قیام‌های دفعی نظیر آنچه در مورد [[یمانی]] و [[خراسانی]] [[نقل]] شده است، دیده نمی‌شود<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸-۱۴۰.</ref>
 
نکته دوم توجه به تفاوت‌های حرکت انقلابی و زمینه‌ساز [[مردمان]] [[مشرق]] [[زمین]] با قیام‌های است که [[در آستانه ظهور]] شکل می‌‌گیرد؛ زیرا [[قیام]] زمینه‌ساز [[انقلاب]] [[مشرقیان]]، به [[دلیل]] گستره‌ای زمانی، از لحاظ زیرساخت‌ها و تأثیرات پیرامونی و جهانی نیز، با قیام‌های مقطعی و ناگهانی که [[در آستانه ظهور]] رخ می‌‌دهند، تفاوت‌های جدی خواهند داشت. به همین جهت در [[حدیث نبوی]] مورد اشاره، بر ویژگی و نقش زمینه‌ساز [[انقلاب]] مشرقی، [[عنایت]] شده واین [[قیام]] با همین ویژگی، معرفی شده است {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}. شاید این امر، به خاطر جنبه عکس‌العملی و دفعی بودن قیام‌های آستانه [[ظهور]] در آن مقطع خاصی از [[آخرالزمان]] است که با توجه به شرایط زمانی و منطقه‌ای، این حرکت‌های خودجوش و انقلابی، در برابر بیدادگری‌های [[جبهه]] [[سفیانی]] شکل می‌‌گیرد. درحالی‌که ویژگی [[قیام]] زمینه‌ساز [[حکومت جهانی مهدوی]]، ابعاد [[هدایت‌گری]] و جریان‌سازی آن [[قیام]] و [[انقلاب]] است به گونه که در یک روند دراز مدت و نظام‌مند، تأثیرات مداوم و جریان‌ساز آن، در عرصه‌های مختلف [[فکری]]، [[فرهنگی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، در سطح جهانی و بین‌المللی، کاملاً مشهود و ملموس باشد. این امر مستلزم حرکت فراگیر اصیل و نهادینه شده‌ای است که در یک فرایند طولانی، آثار و [[برکات]] رویکرد [[عدالت‌خواهی]] و حق‌گرایانه آن، در شعاع فرامنطقه و جهانی، نمود پیدا کند. این ویژگی در مورد قیام‌های دفعی نظیر آنچه در مورد [[یمانی]] و [[خراسانی]] [[نقل]] شده است، دیده نمی‌شود<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸-۱۴۰.</ref>
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش