پرش به محتوا

قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق می‌افتد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ +مجتبی تونه‌ای؛))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۶۰: خط ۶۰:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]]، [[جنگ]] [[قرقیسیا]] که در مرزهای سوریه- عراق- [[ترکیه]] بوقوع می‌پیوندد حادثه‌ای خارج از روال طبیعی جنبش [[سفیانی]] و حوادث [[زمان ظهور]] بنظر می‌رسد .. ازاین‌رو [[هدف]] اصلی [[سفیانی]] از [[جنگ]] [[عراق]] [[سلطه]] یافتن بر آن [[کشور]] و ایجاد [[مقاومت]] در برابر نیروهای ایرانی و [[زمینه‌سازان ظهور]] [[حضرت]]، که از مسیر [[عراق]] به سوی [[سوریه]] و [[قدس]] پیش می‌روند خواهد بود. ولی در راه [[عراق]] در اثر حادثه عجیبی [[جنگ]] [[قرقیسیا]] رخ می‌دهد و آن حادثه پیدا شدن گنجی در مجرای [[فرات]] و یا نزدیک مجرای رود [[فرات]] است.
::::::«در [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]]، [[جنگ]] [[قرقیسیا]] که در مرزهای سوریه- عراق- [[ترکیه]] بوقوع می‌پیوندد حادثه‌ای خارج از روال طبیعی جنبش [[سفیانی]] و حوادث [[زمان ظهور]] بنظر می‌رسد .. ازاین‌رو [[هدف]] اصلی [[سفیانی]] از [[جنگ]] [[عراق]] [[سلطه]] یافتن بر آن [[کشور]] و ایجاد [[مقاومت]] در برابر نیروهای ایرانی و [[زمینه‌سازان ظهور]] [[حضرت]]، که از مسیر [[عراق]] به سوی [[سوریه]] و [[قدس]] پیش می‌روند خواهد بود. ولی در راه [[عراق]] در اثر حادثه عجیبی [[جنگ]] [[قرقیسیا]] رخ می‌دهد و آن حادثه پیدا شدن گنجی در مجرای [[فرات]] و یا نزدیک مجرای رود [[فرات]] است.
::::::بطوری که عده‌ای از [[مردم]] برای دست یافتن به آن، دست به [[تلاش]] می‌زنند و [[آتش]] [[جنگ]] بین آنها شعله‌ور می‌شود و بیش از صد هزار تن از آنها کشته می‌شوند و هیچیک به [[پیروزی]] قطعی نمی‌رسند و به آن گنج دست نمی‌یابند. بلکه همگی از آن منصرف شده و به مسائل دیگر مشغول می‌شوند.
 
::::::منطقه [[قرقیسیا]] بطوری که در معجم البلدان آمده، [[شهر]] کوچکی است در نزدیکی مدخل نهر خابور در رود [[فرات]] و امروز خرابه‌های آن نزدیک [[شهر]] "دیرزور" [[سوریه]] قرار دارد و نزدیک مرزهای سوریه- [[عراق]] است و به مرزهای ترکیه- [[سوریه]] نیز نسبتا نزدیک می‌باشد.
بطوری که عده‌ای از [[مردم]] برای دست یافتن به آن، دست به [[تلاش]] می‌زنند و [[آتش]] [[جنگ]] بین آنها شعله‌ور می‌شود و بیش از صد هزار تن از آنها کشته می‌شوند و هیچیک به [[پیروزی]] قطعی نمی‌رسند و به آن گنج دست نمی‌یابند. بلکه همگی از آن منصرف شده و به مسائل دیگر مشغول می‌شوند.
::::::با وجود پیچیدگی و ابهام برخی از جوانب [[نبرد]] [[قرقیسیا]]، همچون انگیزه ایجاد آن و طرف‌های درگیر آن غیر از [[سفیانی]] و پایان آن .. [[روایات]]، وقوع آن را به صراحت و قاطعیت بیان می‌کند و با اوصاف بزرگی آن را [[وصف]] می‌نماید. مانند [[روایت]] ذیل که از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "همانا [[خداوند]]، در [[قرقیسیا]] سفره پر از طعامی دارد که سروش آسمانی از آن خبر می‌دهد و ندا می‌کند‌ای پرندگان [[آسمان]] و‌ای درندگان [[زمین]] بشتابید برای سیر شدن از گوشت تن [[ستمگران]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۶.</ref>
 
منطقه [[قرقیسیا]] بطوری که در معجم البلدان آمده، [[شهر]] کوچکی است در نزدیکی مدخل نهر خابور در رود [[فرات]] و امروز خرابه‌های آن نزدیک [[شهر]] "دیرزور" [[سوریه]] قرار دارد و نزدیک مرزهای سوریه- [[عراق]] است و به مرزهای ترکیه- [[سوریه]] نیز نسبتا نزدیک می‌باشد.
 
با وجود پیچیدگی و ابهام برخی از جوانب [[نبرد]] [[قرقیسیا]]، همچون انگیزه ایجاد آن و طرف‌های درگیر آن غیر از [[سفیانی]] و پایان آن .. [[روایات]]، وقوع آن را به صراحت و قاطعیت بیان می‌کند و با اوصاف بزرگی آن را [[وصف]] می‌نماید. مانند [[روایت]] ذیل که از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "همانا [[خداوند]]، در [[قرقیسیا]] سفره پر از طعامی دارد که سروش آسمانی از آن خبر می‌دهد و ندا می‌کند‌ای پرندگان [[آسمان]] و‌ای درندگان [[زمین]] بشتابید برای سیر شدن از گوشت تن [[ستمگران]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۶.</ref>
::::::اینکه صحنه [[نبرد]] [[قرقیسیا]] به خوان و سفره [[الهی]] توصیف شده از این جهت است که درگیری [[ستمگران]] باهم و ضعیف کردن نیروهای یکدیگر از تقدیرات [[خداوند متعال]] است که به [[شکست]] آنها به‌دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} کمک می‌کند. ازاین‌رو [[سفیانی]] بعد از این [[جنگ]] وارد [[عراق]] می‌شود در حالی که بخشی از نیروهای خود را از دست داده است، [[ایرانیان]] زمینه‌ساز، او را [[شکست]] می‌دهند .. آنگاه [[حضرت مهدی]] {{ع}} با ترکان که پس از [[شکست]] سفیانیان در [[نبرد]] [[قرقیسیا]] طرف درگیر در آن [[کارزار]] بوده‌اند. وارد [[نبرد]] می‌شود.
::::::اینکه صحنه [[نبرد]] [[قرقیسیا]] به خوان و سفره [[الهی]] توصیف شده از این جهت است که درگیری [[ستمگران]] باهم و ضعیف کردن نیروهای یکدیگر از تقدیرات [[خداوند متعال]] است که به [[شکست]] آنها به‌دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} کمک می‌کند. ازاین‌رو [[سفیانی]] بعد از این [[جنگ]] وارد [[عراق]] می‌شود در حالی که بخشی از نیروهای خود را از دست داده است، [[ایرانیان]] زمینه‌ساز، او را [[شکست]] می‌دهند .. آنگاه [[حضرت مهدی]] {{ع}} با ترکان که پس از [[شکست]] سفیانیان در [[نبرد]] [[قرقیسیا]] طرف درگیر در آن [[کارزار]] بوده‌اند. وارد [[نبرد]] می‌شود.
::::::چنانکه [[روایت]] اشاره می‌کند، عرصه [[نبرد]]، بیابان خشک و بی‌آب و گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را [[دفن]] نمی‌کنند و یا قادر به [[دفن]] آنها نیستند، ازاین‌رو پرندگان [[آسمان]] و درندگان زمینی از گوشت لاشه‌های آنها شکم خود را سیر می‌کنند و اینکه سربازان کشته شده نیز ستمگرند زیرا که آنها سربازان [[جباران]] و ستم‌پیشگان می‌باشند. یا اینکه در میان آنها شمار زیادی از افسران و [[فرماندهان]] [[ستمکار]] از دو طرف وجود دارد.
 
::::::از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمود: "سپس [[سفیانی]] با [[ابقع]] روبرو می‌شود و با یکدیگر [[کارزار]] می‌کنند، [[سفیانی]] او و همراهانش و أصهب را به [[قتل]] می‌رساند. آنگاه هیچ تصمیمی جز حمله به [[عراق]] ندارد [[سپاه]] خود را به [[قرقیسیا]] رسانده و در آنجا وارد [[نبرد]] می‌شود، در این درگیری صد هزار [[ستمگر]] کشته می‌شود .. و [[سفیانی]] لشکری به تعداد هفتاد هزار نفر را به سوی [[کوفه]] گسیل می‌دارد"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref>.
چنانکه [[روایت]] اشاره می‌کند، عرصه [[نبرد]]، بیابان خشک و بی‌آب و گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را [[دفن]] نمی‌کنند و یا قادر به [[دفن]] آنها نیستند، ازاین‌رو پرندگان [[آسمان]] و درندگان زمینی از گوشت لاشه‌های آنها شکم خود را سیر می‌کنند و اینکه سربازان کشته شده نیز ستمگرند زیرا که آنها سربازان [[جباران]] و ستم‌پیشگان می‌باشند. یا اینکه در میان آنها شمار زیادی از افسران و [[فرماندهان]] [[ستمکار]] از دو طرف وجود دارد.
::::::برخی [[روایات]]، تعداد کشتگان را یکصد و شصت هزار و بعضی بیش از آن یاد می‌کنند، چه‌بسا صد هزار تن از [[ستمگران]] باشند همان‌گونه که این [[روایت]] می‌گوید و بقیه از سربازان عادی و مزدوران و سایر [[مردم]] [[محروم]] باشند. اما گنج مورد [[نزاع]]، روایاتی چند در این‌باره آمده است که روشن‌ترین آنها در نسخه خطی [[ابن حماد]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} است که فرمود: "رود [[فرات]]، از کوهی از طلا و نقره پرده برمی‌دارد و آن را آشکار می‌سازد بر سر آن [[جنگ]] و درگیری بوجود می‌آید بگونه‌ای که از هر نه تن هفت تن کشته می‌شوند. پس هرگاه شما آن را [[درک]] کردید به آن نزدیک نشوید"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۹۲.</ref>.
 
::::::و نیز در همین نسخه آمده است: "[[فتنه]] چهارم هیجده سال بطول می‌انجامد، سپس در آنهنگام که باید پایان می‌پذیرد و تحقیقا نهر [[فرات]] از کوهی از طلا پرده برمی‌دارد و [[مردم]] برای رسیدن به آن به [[جان]] یکدیگر می‌افتند و از هر نه تن هفت تن کشته می‌شوند".
از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمود: "سپس [[سفیانی]] با [[ابقع]] روبرو می‌شود و با یکدیگر [[کارزار]] می‌کنند، [[سفیانی]] او و همراهانش و أصهب را به [[قتل]] می‌رساند. آنگاه هیچ تصمیمی جز حمله به [[عراق]] ندارد [[سپاه]] خود را به [[قرقیسیا]] رسانده و در آنجا وارد [[نبرد]] می‌شود، در این درگیری صد هزار [[ستمگر]] کشته می‌شود .. و [[سفیانی]] لشکری به تعداد هفتاد هزار نفر را به سوی [[کوفه]] گسیل می‌دارد"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref>.
::::::مراد از [[فتنه]] چهارم در این [[روایت]]، اگر [[سلطه]] و استیلای غرب و دیگر [[ملت‌ها]] بر [[مسلمانان]] باشد، چنانکه [[روایات]] به آن تصریح می‌کند، آن [[فتنه]] طولانی خواهد بود. و اینک حدود یک قرن بر آن می‌گذرد. و اگر منظور [[فتنه]] داخلی سرزمین [[شام]] باشد که ناشی از [[فتنه]] چهارم، یعنی [[فتنه فلسطین]] است، که در این جهت ممکن است [[جنگ]] داخلی لبنان، آغاز این هیجده سال باشد. و احتمال دارد آن گنج یاد شده، معادن طلا و نقره‌ای باشد که در آنجا [[کشف]] خواهد شد و مورد [[اختلاف]] بین سه [[دولت]] و حامیان آنها واقع می‌گردد، یا اینکه آن گنج، نفت و یا معادن دیگر باشد .. من شنیده‌ام منطقه [[قرقیسیا]] از لحاظ نفت و دیگر معادن حتی اورانیوم [[غنی]] می‌باشد و عملیات حفاری و تحقیقات در آن، در حال اجراء بوده و از نتایج مثبتی برخوردار است .. منزه است خدایی که مقدار و مالکیت هرچیز در دست اوست.
 
::::::اما طرف مقابل [[سفیانی]] در این [[نبرد]]: از نظر اکثر [[روایات]] ترکان هستند. ولی منظور از ترکان در اینجا چیست؟ آنچه به نظر می‌رسد و به طبیعت امور نزدیک‌تر است اینکه آنها [[سپاهیان]] ترک زبان هستند، چرا که درگیری و [[نزاع]] بر سر دارائی‌ای است که نزدیک مرزهای [[سوریه]] و [[ترکیه]] وجود دارد اما طرف سوم که در [[عراق]] است درگیر اوضاع داخلی خود و وجود دو دستگی در آن می‌باشد، دست‌های طرفداران یمنی‌ها و [[ایرانیان]] [[زمینه‌ساز ظهور]] [[حضرت]] و گروهی هواداران [[سفیانی]] می‌باشند. اما قرینه‌های زیادی وجود دارد که این احتمال که مراد از ترکان در اینجا روسها باشد را تأیید می‌کند. به‌ویژه روایاتی که خاطرنشان می‌سازد آنها قبل از [[خروج سفیانی]]، در جزیره [[ربیعه]] یا دیار بکر نزدیک [[قرقیسیا]] فرود می‌آیند. و روایاتی که می‌گوید [[سفیانی]] با ترکان به [[نبرد]] می‌پردازد و سپس به‌دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} ریشه‌کن می‌شوند و نخستین لشکری را که آن [[حضرت]] برای [[جنگ]] با ترکان گسیل می‌دارد آنها را [[شکست]] می‌دهند و ظاهرا منظور از جزیره که در [[روایات]] متعدد یاد شده است و نیروهای ترک زبان قبل از [[سفیانی]] در آنجا فرود می‌آیند، همان منطقه‌ای است که به این اسم نامیده شده و با توجه به مطلق بودن و اضافه نشدن آن به اسم دیگر، [[جزیرة العرب]] و مانند آن نیست، چنانکه مراد از فرود آمدن نیروهای رومی در [[رمله]] چنانکه از [[روایات]] استفاده می‌شود، همان [[رمله]] [[فلسطین]] است.
برخی [[روایات]]، تعداد کشتگان را یکصد و شصت هزار و بعضی بیش از آن یاد می‌کنند، چه‌بسا صد هزار تن از [[ستمگران]] باشند همان‌گونه که این [[روایت]] می‌گوید و بقیه از سربازان عادی و مزدوران و سایر [[مردم]] [[محروم]] باشند. اما گنج مورد [[نزاع]]، روایاتی چند در این‌باره آمده است که روشن‌ترین آنها در نسخه خطی [[ابن حماد]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} است که فرمود: "رود [[فرات]]، از کوهی از طلا و نقره پرده برمی‌دارد و آن را آشکار می‌سازد بر سر آن [[جنگ]] و درگیری بوجود می‌آید بگونه‌ای که از هر نه تن هفت تن کشته می‌شوند. پس هرگاه شما آن را [[درک]] کردید به آن نزدیک نشوید"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۹۲.</ref>.
::::::آری از [[روایات]] گذشته مربوط به گنج و اینکه [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را از شرکت در [[نزاع]] بر سر آن گنج [[نهی]] فرمود و از عبارت "[[مردم]] برای رسیدن به آن به [[جان]] یکدیگر می‌افتند" استفاده می‌شود که طرف‌های درگیر بر سر گنج، [[مسلمانان]] می‌باشند ولی این مطلب مانع از آن نیست که [[دولت]] [[ترکیه]] طرف درگیر نباشد و ترکان روسی و یا هواداران ترکان، آن [[دولت]] را [[یاری]] نکنند، چنانکه این تعبیر درباره آنان، در [[روایات]] فروآمدن نیروهای آنان در جزیره وارد شده است. اما [[رومیان]] و مغربی‌ها که در برخی از [[روایات]] آمده است، از طرف‌های درگیر در [[جنگ]] [[قرقیسیا]] هستند اما آن [[نشانه‌ها]] اندک و ضعیف است. و ممکن است ورود آنان برای کمک به [[سفیانی]] یا دیگران باشد.
 
::::::اما نیروهای اصلی و [[دشمنان]] [[سفیانی]] و هواداران و [[یاوران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، یمنی‌ها و [[ایرانیان]] هستند که در [[نبرد]] [[قرقیسیا]] دخالت نمی‌کنند چرا که آن [[جنگ]] میان [[دشمنان]] آنها برقرار است ولی انگیزه مهمتر با توجه به [[ظواهر]] [[روایات]]، اشتغال آنان به [[حوادث ظهور]] در [[حجاز]] و [[تلاش]] برای ارتباط و ایجاد [[وحدت]] نیروها با نیروی [[امام مهدی]] {{ع}} است که آغاز [[نهضت]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] در [[مکه]] می‌باشد. البته ممکن است [[علت]] آن، شعله‌ور شدن [[جنگ]] جهانی باشد که احتمال بیشتر می‌دهیم بخشی از آن در این مرحله بوقوع بپیوندد. (که در این باره سخن خواهیم گفت.)
و نیز در همین نسخه آمده است: "[[فتنه]] چهارم هیجده سال بطول می‌انجامد، سپس در آنهنگام که باید پایان می‌پذیرد و تحقیقا نهر [[فرات]] از کوهی از طلا پرده برمی‌دارد و [[مردم]] برای رسیدن به آن به [[جان]] یکدیگر می‌افتند و از هر نه تن هفت تن کشته می‌شوند".
 
مراد از [[فتنه]] چهارم در این [[روایت]]، اگر [[سلطه]] و استیلای غرب و دیگر [[ملت‌ها]] بر [[مسلمانان]] باشد، چنانکه [[روایات]] به آن تصریح می‌کند، آن [[فتنه]] طولانی خواهد بود. و اینک حدود یک قرن بر آن می‌گذرد. و اگر منظور [[فتنه]] داخلی سرزمین [[شام]] باشد که ناشی از [[فتنه]] چهارم، یعنی [[فتنه فلسطین]] است، که در این جهت ممکن است [[جنگ]] داخلی لبنان، آغاز این هیجده سال باشد. و احتمال دارد آن گنج یاد شده، معادن طلا و نقره‌ای باشد که در آنجا [[کشف]] خواهد شد و مورد [[اختلاف]] بین سه [[دولت]] و حامیان آنها واقع می‌گردد، یا اینکه آن گنج، نفت و یا معادن دیگر باشد .. من شنیده‌ام منطقه [[قرقیسیا]] از لحاظ نفت و دیگر معادن حتی اورانیوم [[غنی]] می‌باشد و عملیات حفاری و تحقیقات در آن، در حال اجراء بوده و از نتایج مثبتی برخوردار است .. منزه است خدایی که مقدار و مالکیت هرچیز در دست اوست.
 
اما طرف مقابل [[سفیانی]] در این [[نبرد]]: از نظر اکثر [[روایات]] ترکان هستند. ولی منظور از ترکان در اینجا چیست؟ آنچه به نظر می‌رسد و به طبیعت امور نزدیک‌تر است اینکه آنها [[سپاهیان]] ترک زبان هستند، چرا که درگیری و [[نزاع]] بر سر دارائی‌ای است که نزدیک مرزهای [[سوریه]] و [[ترکیه]] وجود دارد اما طرف سوم که در [[عراق]] است درگیر اوضاع داخلی خود و وجود دو دستگی در آن می‌باشد، دست‌های طرفداران یمنی‌ها و [[ایرانیان]] [[زمینه‌ساز ظهور]] [[حضرت]] و گروهی هواداران [[سفیانی]] می‌باشند. اما قرینه‌های زیادی وجود دارد که این احتمال که مراد از ترکان در اینجا روسها باشد را تأیید می‌کند. به‌ویژه روایاتی که خاطرنشان می‌سازد آنها قبل از [[خروج سفیانی]]، در جزیره [[ربیعه]] یا دیار بکر نزدیک [[قرقیسیا]] فرود می‌آیند. و روایاتی که می‌گوید [[سفیانی]] با ترکان به [[نبرد]] می‌پردازد و سپس به‌دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} ریشه‌کن می‌شوند و نخستین لشکری را که آن [[حضرت]] برای [[جنگ]] با ترکان گسیل می‌دارد آنها را [[شکست]] می‌دهند و ظاهرا منظور از جزیره که در [[روایات]] متعدد یاد شده است و نیروهای ترک زبان قبل از [[سفیانی]] در آنجا فرود می‌آیند، همان منطقه‌ای است که به این اسم نامیده شده و با توجه به مطلق بودن و اضافه نشدن آن به اسم دیگر، [[جزیرة العرب]] و مانند آن نیست، چنانکه مراد از فرود آمدن نیروهای رومی در [[رمله]] چنانکه از [[روایات]] استفاده می‌شود، همان [[رمله]] [[فلسطین]] است.
 
آری از [[روایات]] گذشته مربوط به گنج و اینکه [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را از شرکت در [[نزاع]] بر سر آن گنج [[نهی]] فرمود و از عبارت "[[مردم]] برای رسیدن به آن به [[جان]] یکدیگر می‌افتند" استفاده می‌شود که طرف‌های درگیر بر سر گنج، [[مسلمانان]] می‌باشند ولی این مطلب مانع از آن نیست که [[دولت]] [[ترکیه]] طرف درگیر نباشد و ترکان روسی و یا هواداران ترکان، آن [[دولت]] را [[یاری]] نکنند، چنانکه این تعبیر درباره آنان، در [[روایات]] فروآمدن نیروهای آنان در جزیره وارد شده است. اما [[رومیان]] و مغربی‌ها که در برخی از [[روایات]] آمده است، از طرف‌های درگیر در [[جنگ]] [[قرقیسیا]] هستند اما آن [[نشانه‌ها]] اندک و ضعیف است. و ممکن است ورود آنان برای کمک به [[سفیانی]] یا دیگران باشد.
 
اما نیروهای اصلی و [[دشمنان]] [[سفیانی]] و هواداران و [[یاوران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، یمنی‌ها و [[ایرانیان]] هستند که در [[نبرد]] [[قرقیسیا]] دخالت نمی‌کنند چرا که آن [[جنگ]] میان [[دشمنان]] آنها برقرار است ولی انگیزه مهمتر با توجه به [[ظواهر]] [[روایات]]، اشتغال آنان به [[حوادث ظهور]] در [[حجاز]] و [[تلاش]] برای ارتباط و ایجاد [[وحدت]] نیروها با نیروی [[امام مهدی]] {{ع}} است که آغاز [[نهضت]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] در [[مکه]] می‌باشد. البته ممکن است [[علت]] آن، شعله‌ور شدن [[جنگ]] جهانی باشد که احتمال بیشتر می‌دهیم بخشی از آن در این مرحله بوقوع بپیوندد. (که در این باره سخن خواهیم گفت.)
::::::[[ابن حماد]] از [[امام علی|علی]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند که [[حضرت]] فرمود: "وقتی سواران [[سفیانی]] به سوی [[کوفه]] بحرکت درآیند او گروهی را در پی اهل [[خراسان]] می‌فرستد در حالی که اهل [[خراسان]] به طلب [[حضرت مهدی]] {{ع}} بیرون می‌آیند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۸۷.</ref>»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۲۶.</ref>.
::::::[[ابن حماد]] از [[امام علی|علی]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند که [[حضرت]] فرمود: "وقتی سواران [[سفیانی]] به سوی [[کوفه]] بحرکت درآیند او گروهی را در پی اهل [[خراسان]] می‌فرستد در حالی که اهل [[خراسان]] به طلب [[حضرت مهدی]] {{ع}} بیرون می‌آیند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۸۷.</ref>»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۲۶.</ref>.
}}
}}
خط ۸۰: خط ۹۱:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: [[سفیانی]] با [[ابقع]] می‌جنگد و او و افرادش را به [[قتل]] می‌رساند، سپس [[اصهب]] را می‌کشد و مقصد بعدی او، [[عراق]] است. او سپاهش را از [[قرقیسیا]] عبور می‌دهد و آنها در آنجا به [[جنگ]] می‌پردازند و [[سفیانی]] [[سپاه]] دیگری به [[کوفه]] روانه می‌کند<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰.</ref>.
::::::«[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: [[سفیانی]] با [[ابقع]] می‌جنگد و او و افرادش را به [[قتل]] می‌رساند، سپس [[اصهب]] را می‌کشد و مقصد بعدی او، [[عراق]] است. او سپاهش را از [[قرقیسیا]] عبور می‌دهد و آنها در آنجا به [[جنگ]] می‌پردازند و [[سفیانی]] [[سپاه]] دیگری به [[کوفه]] روانه می‌کند<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰.</ref>.
::::::[[قرقیسیا]] [[شهر]] کوچکی است که در مصب رود خابور به رود [[فرات]] قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود [[فرات]] می‌ریزد. این منطقه میان سه [[کشور عراق]]، [[ترکیه]] و [[سوریه]] قرار دارد.
 
::::::[[روایت‌ها]] حاکی از وقوع چندین [[جنگ]] میان [[ترک‌ها]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] و میان [[سفیانی]] و دیگر سپاه‌ها است. این [[جنگ‌ها]] بر سر گنجی واقع در رود [[فرات]] است که آن‌را کوهی از طلا و به قولی نقره دانسته‌اند و لازم به ذکر است که هیچ‌یک از طرفین [[جنگ]] به خاطر مشغول شدن به کارهای دیگر نمی‌توانند آن گنج را به دست آورند. ممکن است مراد از این گنج [[ثروت]] این منطقه اعم از وفور [[آب]] و منابع طبیعی آن باشد و البته [[خداوند]] آگاه‌تر از همه به امور است. چیزی‌که وجود این احتمال را بیشتر می‌کند نرسیدن هیچ‌یک از طرف‌های درگیر به‌ این گنج است زیرا در آن زمان این منطقه، منطقه جنگی بدون [[آرامش]] و استقرار است و این مانع آن می‌شود که گنج آن نمایان شود»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۹۸.</ref>.
[[قرقیسیا]] [[شهر]] کوچکی است که در مصب رود خابور به رود [[فرات]] قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود [[فرات]] می‌ریزد. این منطقه میان سه [[کشور عراق]]، [[ترکیه]] و [[سوریه]] قرار دارد.
 
[[روایت‌ها]] حاکی از وقوع چندین [[جنگ]] میان [[ترک‌ها]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] و میان [[سفیانی]] و دیگر سپاه‌ها است. این [[جنگ‌ها]] بر سر گنجی واقع در رود [[فرات]] است که آن‌را کوهی از طلا و به قولی نقره دانسته‌اند و لازم به ذکر است که هیچ‌یک از طرفین [[جنگ]] به خاطر مشغول شدن به کارهای دیگر نمی‌توانند آن گنج را به دست آورند. ممکن است مراد از این گنج [[ثروت]] این منطقه اعم از وفور [[آب]] و منابع طبیعی آن باشد و البته [[خداوند]] آگاه‌تر از همه به امور است. چیزی‌که وجود این احتمال را بیشتر می‌کند نرسیدن هیچ‌یک از طرف‌های درگیر به‌ این گنج است زیرا در آن زمان این منطقه، منطقه جنگی بدون [[آرامش]] و استقرار است و این مانع آن می‌شود که گنج آن نمایان شود»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۹۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۹: خط ۱۰۲:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"[[قرقیسیا]]" که در برخی نسخه‌ها "قریه سبا"، ضبط شده است، نام شهری است که در [[سوریه]] واقع شده و اکنون در نزدیکی مرز [[عراق]] و [[سوریه]] است<ref>سید محمد کاظم قزوینی، [[امام مهدی]] از ولادت تا ظهور، ص ۴۵۴.</ref>. برخی نیز آن‌را معرب "گرگ سیاه" دانسته‌اند. در [[علائم ظهور]] مربوط به [[خروج سفیانی]] گفته شده است، او، به محلی به این نام وارد می‌شود و رخدادی بزرگ برای او در آن‌جا اتفاق می‌افتد<ref>سید محمد کاظم قزوینی، [[امام مهدی]] از ولادت تا ظهور، ص ۲۵۱.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[سفیانی]]، در [[شام]] بر [[دشمنان]] پیروز می‌شود. بعد از آن، بین او و [[دشمنان]] دیگری در "[[قرقیسیا]]"، جنگی روی می‌دهد که پرندگان [[آسمان]] و درندگان [[زمین]]، از باقیمانده‌های کشته‌ها، سیر می‌شوند"<ref>حسین کریم شاهی بیدگلی، فرهنگ موعود، ص ۱۸۸.</ref>. هم‌چنین "[[قرقیسیا]]" را محلی در کنار نهر [[فرات]] دانسته‌اند<ref>بحار الأنوار، ج ۱۳؛ مهدی موعود، ترجمه علی دوانی، ص ۹۸۳.</ref>.
::::::«"[[قرقیسیا]]" که در برخی نسخه‌ها "قریه سبا"، ضبط شده است، نام شهری است که در [[سوریه]] واقع شده و اکنون در نزدیکی مرز [[عراق]] و [[سوریه]] است<ref>سید محمد کاظم قزوینی، [[امام مهدی]] از ولادت تا ظهور، ص ۴۵۴.</ref>. برخی نیز آن‌را معرب "گرگ سیاه" دانسته‌اند. در [[علائم ظهور]] مربوط به [[خروج سفیانی]] گفته شده است، او، به محلی به این نام وارد می‌شود و رخدادی بزرگ برای او در آن‌جا اتفاق می‌افتد<ref>سید محمد کاظم قزوینی، [[امام مهدی]] از ولادت تا ظهور، ص ۲۵۱.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[سفیانی]]، در [[شام]] بر [[دشمنان]] پیروز می‌شود. بعد از آن، بین او و [[دشمنان]] دیگری در "[[قرقیسیا]]"، جنگی روی می‌دهد که پرندگان [[آسمان]] و درندگان [[زمین]]، از باقیمانده‌های کشته‌ها، سیر می‌شوند"<ref>حسین کریم شاهی بیدگلی، فرهنگ موعود، ص ۱۸۸.</ref>. هم‌چنین "[[قرقیسیا]]" را محلی در کنار نهر [[فرات]] دانسته‌اند<ref>بحار الأنوار، ج ۱۳؛ مهدی موعود، ترجمه علی دوانی، ص ۹۸۳.</ref>.
::::::بنابراین، به نظر می‌رسد نام "[[قرقیسیا]]" تنها اسم محلی است که برخی از [[علائم ظهور]] در آن اتفاق می‌افتد و در کتاب‌ها، بیش از این اشاره نشده‌ است»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۴۰.</ref>.
 
بنابراین، به نظر می‌رسد نام "[[قرقیسیا]]" تنها اسم محلی است که برخی از [[علائم ظهور]] در آن اتفاق می‌افتد و در کتاب‌ها، بیش از این اشاره نشده‌ است»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۴۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۱: خط ۱۲۵:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[قرقیسیا]] شهری در شمال [[سوریه]] است که در محل التقای رود خابور با [[فرات]] قرار گرفته است. این [[شهر]] در سال ۱۹ هجری به دست [[مسلمانان]] [[فتح]] شد و "[[قرقیسیا]]" نامیده شد. این [[شهر]] مرکز تجارتی بوده و آوازه جهانی داشت<ref>قاموس الاعلام ترکی، ج ۵، ص ۳۶۱۵ (به نقل از روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۳۴).</ref>. در [[روایات]] [[انقلاب‌ها]] و شورش‌های [[آخر الزمان]] آمده است: در [[قرقیسیا]] حادثه‌ای روی می‌دهد که هرگز از اول [[آفرینش جهان]] چنین حادثه‌ای روی نداده است و تا روزی که [[زمین]] و آسمان‌ها وجود دارد، چنین حادثه‌ای روی نخواهد داد. آن‌جا سفره گسترده [[الهی]] پهن می‌شود، وحوش و طیور برای خوردن گوشت [[جباران]] گرد می‌آیند، مرغان هوا و درندگان صحرا از آن می‌خورند و سیر می‌شوند<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۰۳؛ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۱۰۹.</ref>. و در روایتی آمده که: برای [[اولاد]] [[عباس]] و [[مروان]] حادثه خونینی در [[قرقیسیا]] هست که [[جوان]] مقاوم را پیر می‌کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص ۹۶.</ref>.
:::::*«[[قرقیسیا]] شهری در شمال [[سوریه]] است که در محل التقای رود خابور با [[فرات]] قرار گرفته است. این [[شهر]] در سال ۱۹ هجری به دست [[مسلمانان]] [[فتح]] شد و "[[قرقیسیا]]" نامیده شد. این [[شهر]] مرکز تجارتی بوده و آوازه جهانی داشت<ref>قاموس الاعلام ترکی، ج ۵، ص ۳۶۱۵ (به نقل از روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۳۴).</ref>. در [[روایات]] [[انقلاب‌ها]] و شورش‌های [[آخر الزمان]] آمده است: در [[قرقیسیا]] حادثه‌ای روی می‌دهد که هرگز از اول [[آفرینش جهان]] چنین حادثه‌ای روی نداده است و تا روزی که [[زمین]] و آسمان‌ها وجود دارد، چنین حادثه‌ای روی نخواهد داد. آن‌جا سفره گسترده [[الهی]] پهن می‌شود، وحوش و طیور برای خوردن گوشت [[جباران]] گرد می‌آیند، مرغان هوا و درندگان صحرا از آن می‌خورند و سیر می‌شوند<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۰۳؛ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۱۰۹.</ref>. و در روایتی آمده که: برای [[اولاد]] [[عباس]] و [[مروان]] حادثه خونینی در [[قرقیسیا]] هست که [[جوان]] مقاوم را پیر می‌کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص ۹۶.</ref>.
::::::آن‌چنان‌که از [[روایات]] برمی‌آید، [[نبرد]] [[قرقیسیا]] بر سر گنجی است که در [[ناحیه]] [[فرات]] پیدا می‌شود. [[ابن حماد]] به [[نقل]] از [[پیامبر]] {{صل}} از این گنج چنین گزارش می‌دهد: [[فرات]]، از کوهی از طلا و نقره پرده برمی‌دارد. پس بر سر آن [[جنگ]] می‌شود، به‌طوری که از هر نه نفر، هفت نفر کشته می‌شود. پس هرگاه آن را [[درک]] کردید، به آن نزدیک نشوید.  
 
آن‌چنان‌که از [[روایات]] برمی‌آید، [[نبرد]] [[قرقیسیا]] بر سر گنجی است که در [[ناحیه]] [[فرات]] پیدا می‌شود. [[ابن حماد]] به [[نقل]] از [[پیامبر]] {{صل}} از این گنج چنین گزارش می‌دهد: [[فرات]]، از کوهی از طلا و نقره پرده برمی‌دارد. پس بر سر آن [[جنگ]] می‌شود، به‌طوری که از هر نه نفر، هفت نفر کشته می‌شود. پس هرگاه آن را [[درک]] کردید، به آن نزدیک نشوید.  
::::::بنابر آن‌چه از [[روایات]] [[اهل سنت]] به دست می‌آید، طرفین درگیر در [[نبرد]] [[قرقیسیا]]، ترکان، [[رومیان]] و [[لشکر]] [[سفیانی]] هستند. و اما [[نبرد]] [[قرقیسیا]]، میان دو واقعه مهم صورت می‌گیرد: اول، [[خروج سفیانی]] و دوم، [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}}<ref>نشریه موعود، شماره ۳۱، ص ۵۱ و ۵۲.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۶۱.</ref>.
::::::بنابر آن‌چه از [[روایات]] [[اهل سنت]] به دست می‌آید، طرفین درگیر در [[نبرد]] [[قرقیسیا]]، ترکان، [[رومیان]] و [[لشکر]] [[سفیانی]] هستند. و اما [[نبرد]] [[قرقیسیا]]، میان دو واقعه مهم صورت می‌گیرد: اول، [[خروج سفیانی]] و دوم، [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}}<ref>نشریه موعود، شماره ۳۱، ص ۵۱ و ۵۲.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۶۱.</ref>.
:::::*«[[شوال]] ماه دهم از ماه‌های قمری است. در [[شوال]] آخرین سال [[غیبت]]، در نزدیکی [[مدینه]] (دیر الزور [[سوریه]]) معرکه [[قرقیسیا]] روی می‌دهد که صد هزار نفر از [[ستمگران]] کشته می‌شوند و [[سفیانی]] پیروز می‌گردد<ref>شش ماه پایانی، مجتبی السادة، (ترجمه مطهری‌نیا)، ص ۲۰۳.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۳۸.</ref>.
:::::*«[[شوال]] ماه دهم از ماه‌های قمری است. در [[شوال]] آخرین سال [[غیبت]]، در نزدیکی [[مدینه]] (دیر الزور [[سوریه]]) معرکه [[قرقیسیا]] روی می‌دهد که صد هزار نفر از [[ستمگران]] کشته می‌شوند و [[سفیانی]] پیروز می‌گردد<ref>شش ماه پایانی، مجتبی السادة، (ترجمه مطهری‌نیا)، ص ۲۰۳.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۳۸.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش