بحث:قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

پاسخ تفصیلی

منطقه جغرافیایی قرقیسیا

  • منطقه قرقیسیا، که در برخی نسخه‌ها "قریه سبا" ضبط شده و "معرب" گرگ سیاه، است،[۱] شهر کوچکی است که در مورد موقعیت جغرافیایی آن دو دیدگاه وجود دارد:
  1. منطقه ایی است در شمال غربی عراق و در کنار رود فرات، در این زمینه ابن بشار آنجا که اسامی شهرهای فرات را نام می‌برد، چنین می‌گوید: "مُدُنِ الفراتیة، اکبرهن: دالیة، حَدِیثَةٍ، عَانَةُ، قِرْقِیسِیَا".[۲] و یا علامه مجلسی در توضیح قرقیسیا مطلبی را از مراصد الاطلاع نقل کرده و می‌گوید:[۳] "قرقیساء بَلَدٍ عَلَی الخابور عِنْدَ مصبه وَ هِیَ عَلَی الْفُرَاتِ، جَانِبٍ مِنْهَا عَلَی الخابور وَ جَانَبَ عَلَی الْفُرَاتِ فَوْقَ رَحُبَتْ مَالِکِ بْنِ طَوْق".[۴] البته برخی دیگر آن را منطقه ایی در شمال سوریه می‌‌دانند[۵] در میان نهر فرات[۶] و سرچشمه نهری به نام خابور[۷] که به رود فرات می‌ریزد.[۸] طبق این احتمال قرقیسیا حدود ۱۰۰ کیلومتر با مرزهای عراق و ۲۰۰ کیلومتر با مرزهای ترکیه فاصله دارد و در نزدیکی‌های شهر "دیرالزور" است.[۹]
  2. شمال فلسطین.[۱۰]

حوادث قرقیسیا

  • ‌چنانکه از روایات استفاده می شود، قبل از ظهور و در آخرین ماه شوال قبل از ظهور[۱۴] نبردی در قرقیسیا به وقوع می ‌پیوندد[۱۵] بر سر گنجی از طلا، نقره یا مانند آنها (مانند نفت) که در ناحیه فرات و یا نزدیک مجرای رود فرات کشف می‌شود.[۱۶] پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:[۱۷] «فرات، از کوهی از طلا و نقره پرده بر می‌دارد. پس بر سر آن جنگ می‌شود، به ‌طوری که از هر نه نفر، هفت نفر کشته می‌شود. پس هرگاه آن را درک کردید، به آن نزدیک نشوید.»[۱۸] اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) مسلمانان را از شرکت در نزاع بر سر آن گنج نهی فرمود و از عبارت "مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می‌افتند" استفاده می‌شود طرف‌های درگیر بر سر گنج، مسلمانان هستند[۱۹] که برای دست یافتن به آن، تلاش می‌ کنند و آتش جنگ بین آنها شعله‌ور می‌شود و بیش از صد هزار تن از آنها کشته می‌شوند و هیچ یک به پیروزی قطعی نمی‌رسند و به آن گنج دست نمی‌یابند. بلکه همگی از آن منصرف شده و به مسائل دیگر مشغول می‌شوند.[۲۰]
  • به دنبال این جنگ، خونریزی و کشتار شدیدی پیش می‌آید که قبل از به پایان رسیدن آن در مدت کوتاهی صد هزار نفر (و بنا بر روایتی چهار صد هزار نفر)[۲۱] کشته می‌شوند. ممکن است این مطلب اشاره‌ای به استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی (اتمی، هسته‌ای، بمب‌های شیمیایی و میکروبی و الکترونی کشنده) که بر حیوانات و گیاهان خوراکی هم اثر می‌گذارند، باشد. این جریان یکی از میدان‌های جنگ جهانی بی‌ مانند آخر الزمان است که قبل و بعد از آن مانند نداشته و نخواهد داشت و طی آن هم‌پیمانان سفیانی پیروز می‌گردند.[۲۲]
  • اقوام مختلفی در جنگ قرقیسیا، شرکت دارند، مانند:
  1. ترک‌ ها:[۲۳] زیرا درگیری و نزاع بر سر دارائی هایی است که نزدیک مرزهای سوریه و ترکیه وجود دارد. قرینه‌ های زیادی وجود دارد که مراد از ترکان، روس ها باشند. به ویژه روایاتی که خاطر نشان می‌سازد آنها قبل از خروج سفیانی، در جزیره ربیعه یا دیار بکر، نزدیک قرقیسیا فرود می‌آیند.[۲۴] روایاتی می‌گوید سفیانی با ترکان به نبرد می‌پردازد و سپس به دست حضرت مهدی ریشه‌کن می‌شوند و نخستین لشکری را که آن حضرت برای جنگ با ترکان گسیل می‌دارد آنها را شکست می‌دهند و ظاهرا منظور از جزیره که در روایات متعدد یاد شده و نیروهای ترک زبان قبل از سفیانی در آن جا فرود می‌آیند، همان منطقه‌ای است که به این اسم نامیده شده.[۲۵]
  2. رومیان: مراد از فرود آمدن نیروهای رومی،[۲۶] یهودیان و دولت ‌های غربی هستند که وارد رمله فلسطین شده‌اند.[۲۷]
  3. لشکر سفیانی: که این روزها بر دیار شام مسلط شده است.[۲۸]
  4. عبد الله: روایات به مطلب خاصی درباره او اشاره نمی‌کنند، ظاهرا هم ‌پیمان مغرب زمین هستند.[۲۹]
  5. قیس: مرکز فرماندهی‌اش مصر است‌.[۳۰]
  6. فرزند و نواده عباس: که از عراق می‌آید.[۳۱]
  • جنگ قرقیسیا، حادثه‌ای خارج از روال طبیعی[۳۲] و میان دو واقعه مهم صورت می‌گیرد: خروج سفیانی و ظهور امام مهدی(علیه السلام).[۳۳] سفیانی بعد از این جنگ، وارد عراق می‌شود در حالی که بخشی از نیروهای خود را از دست داده است، ایرانیان زمینه‌ساز، او را شکست می‌دهند، آن گاه حضرت مهدی (علیه السلام) با ترکان که پس از شکست سفیانیان در نبرد قرقیسیا طرف درگیر در آن کارزار بوده‌اند، وارد نبرد می‌شود.[۳۴] نیروهای اصلی و دشمنان سفیانی و هواداران و یاوران حضرت مهدی ، یمنی‌ها و ایرانیان هستند که در نبرد قرقیسیا دخالت نمی‌کنند چرا که آن جنگ میان دشمنان آن ها برقرار است ولی انگیزه مهمتر با توجه به ظواهر روایات، اشتغال آنان به حوادث ظهور در حجاز و تلاش برای ارتباط و ایجاد وحدت نیروها با نیروی امام مهدی است که آغاز نهضت ظهور آن حضرت در مکه است. البته ممکن است علت آن، شعله‌ور شدن جنگ جهانی باشد که احتمال بیشتر وجود دارد بخشی از آن در این مرحله به وقوع بپیوندد.[۳۵]

روایات وارد شده در مورد قرقیسیا

  • برخی از روایاتی که صراحتا به این واقعه اشاره کرده‌اند، عبارتند از:
  1. امام باقر(علیه السلام):[۳۶] «سفیانی با ابقع روبرو می‌شود و با یک دیگر کارزار می‌کنند، سفیانی او و همراهانش و أصهب را به قتل می‌رساند. آنگاه هیچ تصمیمی جز حمله به عراق ندارد سپاه خود را به قرقیسیا رسانده و در آنجا وارد نبرد می‌شود، در این درگیری صد هزار ستمگر کشته می‌شود ... و سفیانی لشکری به تعداد هفتاد هزار نفر را به سوی کوفه گسیل می‌دارد.»[۳۷]
  2. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:[۳۸] «سفیانی، در شام بر دشمنان پیروز می‌شود. بعد از آن، بین او و دشمنان دیگری در "قرقیسیا"، جنگی روی می‌دهد که پرندگان آسمان و درندگان زمین، از باقیمانده‌ های کشته‌ها، سیر می‌شوند.»[۳۹]
  3. امام صادق فرمودند:[۴۰] «همانا خداوند، در قرقیسیا سفره پر از طعامی دارد که سروش آسمانی از آن خبر می‌دهد و ندا می‌کند ‌ای پرندگان آسمان و ‌ای درندگان زمین بشتابید برای سیر شدن از گوشت تن ستمگران.»[۴۱]
  4. عمار یاسر، می گوید:[۴۲] "غربیان به سوی مصر حرکت می‌کنند و ورود ایشان بدانجا نشانه‌ آمدن‌ سفیانی است. پیش از آن شخصی که دعوت می‌کند، قیام کرده و ترک ‌ها وارد حیره و رومیان وارد فلسطین می‌شوند. عبد الله هم بر آنها سبقت می‌گیرد تا اینکه دو لشکر در سر نهر، در مقابل هم می‌ایستند. جنگ بزرگی در می‌گیرد و صاحب المغرب (هم‌پیمان غربیان) هم حرکت می‌کند. مردان را کشته و زنان را اسیر می‌کند، سپس به سوی قیس بر می‌گردد تا اینکه سفیانی وارد حیره می‌شود. یمانی هم شتافته و سفیانی هر چه را جمع کرده بودند در هم می‌شکند و به سوی کوفه حرکت می‌کند".[۴۳]
  5. در روایتی آمده:[۴۴] «برای اولاد عباس و مروان حادثه خونینی در قرقیسیا هست که جوان مقاوم را پیر می‌کند.»[۴۵]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۴۰.
  2. احسن التقاسیم، ص ۱۲۲.
  3. مراصد الاطلاع، ج ۳، ص ۱۸۰؛ بحار الانوار، ج ۴۲، ص ۱۶۳ و ج ۴۱، ص ۱۷۳.
  4. ر.ک. طبسی، نجم الدین، تا ظهور، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۵.
  5. ر.ک. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص ۴۵۴؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۴۰.
  6. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، مهدی موعود، ج ۱۳، ص ۹۸۳؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۴۰.
  7. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱؛ کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۱۹۸.
  8. ر.ک. حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۱۹۸.
  9. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹؛ کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶.
  10. ر.ک. طبسی، نجم الدین، تا ظهور، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۵.
  11. قاموس الاعلام ترکی، ج ۵، ص ۳۶۱۵؛ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۳۴.
  12. ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱.
  13. ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۴۰.
  14. ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۴۳۸.
  15. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  16. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱؛ کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۱۹۸
  17. السفیانی، ص ۳۱؛ نسخه خطی ابن حماد، ص ۹۲
  18. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱؛ کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  19. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  20. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۱۹۸
  21. یوم الخلاص، ص ۶۹۸
  22. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹
  23. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱
  24. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  25. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  26. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  27. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱؛ کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  28. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱
  29. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹
  30. ر.ک. کتاب روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۹۸ـ ۱۰۰۹؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹
  31. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹
  32. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  33. نشریه موعود، ش ۳۱، ص ۵۱ ـ ۵۲
  34. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  35. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  36. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۲۸۰
  37. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۱۹۸
  38. کریم شاهی بیدگلی، حسین، فرهنگ موعود، ص ۱۸۸
  39. ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۴۰
  40. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۶
  41. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۲۶
  42. شیخ طوسی، الغیبة، ص ۲۷۹؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۸؛ بشارة الاسلام، ص ۱۷۷؛ السفیانی، ص ۱۲۸
  43. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۲۷ـ ۱۲۹
  44. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص ۹۶
  45. ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۶۱