قرآن در مورد جهان غیب چه آیاتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
قرآن در مورد جهان غیب چه آیاتی دارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۵۱
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
:::::#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ}} <ref> بیگمان آنان که در نهان از پروردگارشان بیم دارند؛ سوره ملک، آیه: ۱۲.</ref>. | :::::#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ}} <ref> بیگمان آنان که در نهان از پروردگارشان بیم دارند؛ سوره ملک، آیه: ۱۲.</ref>. | ||
:::::#{{متن قرآن|جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ}} <ref> بهشتهایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است؛ سوره مریم، آیه: ۶۱.</ref>. | :::::#{{متن قرآن|جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ}} <ref> بهشتهایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است؛ سوره مریم، آیه: ۶۱.</ref>. | ||
منصب [[نبوت]] و رسالت ایجاب میکند که دارنده آن علاوه بر آنچه که مؤمنان بر آن باور دارند، دارای [[علم غیب]] گستردهتر و همه جانبهتری باشد. آیات زیر اشاره به همین حقیقت میکنند: {{متن قرآن|وَكُلاًّ نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ }} <ref> و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم در حالی که در این (سوره) برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است؛ سوره هود، آیه: ۱۲۰.</ref>. | |||
و از همین جا است که برای پیامبرش داستانهای گذشتگان را نقل کرده و بعد از بیان داستان مریم فرموده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}<ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref> | |||
::::::و بعد از بیان داستان [[حضرت نوح]]{{ع}} نیز افزوده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}} <ref> این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ سوره هود، آیه: ۴۹.</ref>. | ::::::و بعد از بیان داستان [[حضرت نوح]]{{ع}} نیز افزوده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}} <ref> این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ سوره هود، آیه: ۴۹.</ref>. | ||
و بعد از داستان برادران یوسف نیز فرموده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}} <ref> ای پیامبر این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.</ref>. | |||
و در اینکه این مرحله از علم به غیب مخصوص به پیامبران است نه دیگران، قرآن مجید چنین تصریح میکند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند.جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> | |||
::::::اما در عین حال باید توجه داشت که هیچ کس احاطه به علم او ندارد: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء]]}}<ref>داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۵.</ref> و بشر از علم ناچیزی برخوردار است: {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً}} <ref> و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند؛ سوره اسراء، آیه: ۸۵.</ref>. | ::::::اما در عین حال باید توجه داشت که هیچ کس احاطه به علم او ندارد: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء]]}}<ref>داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۵.</ref> و بشر از علم ناچیزی برخوردار است: {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً}} <ref> و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند؛ سوره اسراء، آیه: ۸۵.</ref>. | ||
پس همه انبیاء و اولیاء و مؤمنان طبق نص قرآن مجید دارای [[علم غیب]] هستند، و برای هر کدامشان بهره مخصوصی است. اما دانش همه آنها، در هر مرحلهای که قرار داشته باشد، باز از لحاظ کم و کیف محدود و عرضی است نه ذاتی، و مسبوق به عدم است نه ازلی و برای آن ابتداء و انتهائی است نه سرمدی و از خدا گرفته شده که: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref><ref> [http://ekmal.ir/?p=13678 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب؛ ج۵، ص۸۰.]</ref>. | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۷: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید جواد حسینی]]''' در مقاله ''«[[ امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی (مقاله)|امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید جواد حسینی]]''' در مقاله ''«[[ امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی (مقاله)|امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در قرآن کریم آیاتی داریم که [[علم غیب]] را مخصوص خداوند متعال میدانند مانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]] }} <ref> و کلیدهای چیزهای نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> و امثال آن ولی استثنایی که در این آیه آمده {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> نشان میدهد که اختصاص [[علم غیب]] به خدای متعال به این معنی است که غیب را مستقلاً و از پیش خود و بالذّات کسی جز خدای متعال نمیداند، ولی ممکن است پیغمبران پسندیده و مرضیّ حق به تعلیم الهی و خدایی از غیب آگاه شوند و امکان دارد پسندیدگان دیگر همچون [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} نیز به تعلیم خاص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان]] قبلی از علوم غیبی و پنهانی برخوردار شوند، چنان که آیات دیگر و روایات فراوان و دلیل عقلی این مسئله را تأیید میکند. | ::::::«در قرآن کریم آیاتی داریم که [[علم غیب]] را مخصوص خداوند متعال میدانند مانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]] }} <ref> و کلیدهای چیزهای نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> و امثال آن ولی استثنایی که در این آیه آمده {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> نشان میدهد که اختصاص [[علم غیب]] به خدای متعال به این معنی است که غیب را مستقلاً و از پیش خود و بالذّات کسی جز خدای متعال نمیداند، ولی ممکن است پیغمبران پسندیده و مرضیّ حق به تعلیم الهی و خدایی از غیب آگاه شوند و امکان دارد پسندیدگان دیگر همچون [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} نیز به تعلیم خاص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان]] قبلی از علوم غیبی و پنهانی برخوردار شوند، چنان که آیات دیگر و روایات فراوان و دلیل عقلی این مسئله را تأیید میکند. | ||
از قرآن کریم به دو آیه بسنده میکنیم: | |||
:::::#{{متن قرآن|لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} <ref> تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید؛ سوره حج، آیه: ۷۸.</ref>. یقیناً مراد از {{متن قرآن|تَكُونُوا}} همه مردم نیست چون اولاً اتحاد شاهد و مشهور علیه لازم میآید. ثانیاً همه مردم از اعمال یکدیگر اطلاع ندارند تا در قیامت گواهی دهند، معلوم میشود شهداء افراد خاصی هستند که در آیه مشخص شدهاند. [[امام باقر]]{{ع}} در توضیح این آیه فرمود: «{{عربی|«فَرَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الشَّهِيدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ فَمَنْ صَدَّقَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»}} <ref>پس [[رسول خدا]]{{صل}} گواه است بر ما نسبت به آنچه به ما رسیده است از خدای بلند مرتبه و ما گواه بر مردم هستیم در روز قیامت.</ref>. و از خود [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده که فرمود: «{{عربی|«عَنَى بِذَلِكَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا خَاصَّةً دُونَ هَذِهِ الْأُمَّةِ. قَالَ أَنَا وَ أَخِي عَلِيٌّ وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي»}} مقصود از این آیه فقط سیزده مرد است، نه تمام امّت اسلامی سپس فرمود: «آن سیزده نفر من و برادرم [[علی]]{{ع}} و یازده نفر از فرزندانم از نسل [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[امام حسین|حسین]]{{ع}}». در روایت دیگر میخوانیم که [[پیامبر]]{{صل}} گواه بر [[امامان|آل محمد]]{{صل}} و [[امامان|آل محمد]]{{صل}} گواه بر مردم است. توجه داریم که گواهی بر اعمال مردم در روز قیامت لازمه ضروری و حتمی آن این است که بر تمامی اعمال مردم، از ریز و درشت، از ظاهر و پنهان آگاهی و نظارت دقیق داشته باشند لازمه قطعی این آیه [[علم غیب]] داشتن [[امامان معصوم]]{{عم}} است. | :::::#{{متن قرآن|لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} <ref> تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید؛ سوره حج، آیه: ۷۸.</ref>. یقیناً مراد از {{متن قرآن|تَكُونُوا}} همه مردم نیست چون اولاً اتحاد شاهد و مشهور علیه لازم میآید. ثانیاً همه مردم از اعمال یکدیگر اطلاع ندارند تا در قیامت گواهی دهند، معلوم میشود شهداء افراد خاصی هستند که در آیه مشخص شدهاند. [[امام باقر]]{{ع}} در توضیح این آیه فرمود: «{{عربی|«فَرَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الشَّهِيدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ فَمَنْ صَدَّقَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»}} <ref>پس [[رسول خدا]]{{صل}} گواه است بر ما نسبت به آنچه به ما رسیده است از خدای بلند مرتبه و ما گواه بر مردم هستیم در روز قیامت.</ref>. و از خود [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده که فرمود: «{{عربی|«عَنَى بِذَلِكَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا خَاصَّةً دُونَ هَذِهِ الْأُمَّةِ. قَالَ أَنَا وَ أَخِي عَلِيٌّ وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي»}} مقصود از این آیه فقط سیزده مرد است، نه تمام امّت اسلامی سپس فرمود: «آن سیزده نفر من و برادرم [[علی]]{{ع}} و یازده نفر از فرزندانم از نسل [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[امام حسین|حسین]]{{ع}}». در روایت دیگر میخوانیم که [[پیامبر]]{{صل}} گواه بر [[امامان|آل محمد]]{{صل}} و [[امامان|آل محمد]]{{صل}} گواه بر مردم است. توجه داریم که گواهی بر اعمال مردم در روز قیامت لازمه ضروری و حتمی آن این است که بر تمامی اعمال مردم، از ریز و درشت، از ظاهر و پنهان آگاهی و نظارت دقیق داشته باشند لازمه قطعی این آیه [[علم غیب]] داشتن [[امامان معصوم]]{{عم}} است. | ||
:::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ]]}} <ref> و بگو آنچه در سر دارید انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} از این آیه پرسش شد، فرمود: {{عربی|«وَ الْمُؤْمِنُونَ هُمُ الْأَئِمَّة»}} <ref>مراد از مؤمنان [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند.</ref> و [[امام باقر]] فرمود:{{عربی|«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَمُوتُ أَوْ كَافِرٍ يُوضَعُ فِي قَبْرِهِ حَتَّى يُعْرَضَ عَمَلُهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا وَ هَلُمَّ جَرّاً إِلَى آخِرِ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَه»}} <ref>هیچ مؤمنی از دنیا نمیرود، و هیچ کافری در قبر نهاده نمیشود مگر این که اعمالش بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} عرضه میشود و همین طور ادامه مییابد تا آخرین کسی که خداوند طاعت و پیروی او را واجب نموده است.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1%DB%8C_%D9%88_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%B9_%D8%A7%D8%B2_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8%DB%8C_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی.]</ref>. | :::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ]]}} <ref> و بگو آنچه در سر دارید انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} از این آیه پرسش شد، فرمود: {{عربی|«وَ الْمُؤْمِنُونَ هُمُ الْأَئِمَّة»}} <ref>مراد از مؤمنان [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند.</ref> و [[امام باقر]] فرمود:{{عربی|«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَمُوتُ أَوْ كَافِرٍ يُوضَعُ فِي قَبْرِهِ حَتَّى يُعْرَضَ عَمَلُهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا وَ هَلُمَّ جَرّاً إِلَى آخِرِ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَه»}} <ref>هیچ مؤمنی از دنیا نمیرود، و هیچ کافری در قبر نهاده نمیشود مگر این که اعمالش بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} عرضه میشود و همین طور ادامه مییابد تا آخرین کسی که خداوند طاعت و پیروی او را واجب نموده است.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1%DB%8C_%D9%88_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%B9_%D8%A7%D8%B2_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8%DB%8C_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی.]</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۹: | ||
::::::«'''گروه اول؛ اثبات [[علم غیب]] برای خدا''' | ::::::«'''گروه اول؛ اثبات [[علم غیب]] برای خدا''' | ||
::::::از نامهای نیکوی خداوند که بارها در قرآن آمده {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}} <ref> سوره انعام، آیه: ۷۳، سوره توبه، آیه: ۹۴ و ۱۰۵، سوره رعد، آیه: ۹.</ref> است. یعنی او به پیدا و پنهان آگاه است. هیچ چیز ازخدا پنهان نیست. ریزترین ذره در اعماق زمین هم برای او پیداست. تقسیم اشیاء به [[غیب]] و [[شهادت]] درباره خدا معنا ندارد. همه اشیاء برای او مشهود است. بنا بر این معنای [[علم غیب]] خدا این نیست که خدا چیزهایی را که از او غائب است میداند بلکه معنایش این است که آنچه را از دیگران غائب است او میداند. در واقع بازگشتش به این معناست که آنچه برای دیگران ناپیداست برای خدا پیداست. چنانکه [[امام علی]] {{ع}} فرموده است: {{عربی|"كُلُّ سِرٍّ عِنْدَكَ عَلَانِيَةٌ وَ كُلُّ غَيْبٍ عِنْدَكَ شَهَادَة"}}. <ref>نهج البلاغه خطبه ۱۰۸, فیض الاسلام.</ref> هر رازی در نزد تو آشکار و هر پنهانی در نزد تو پیداست. | ::::::از نامهای نیکوی خداوند که بارها در قرآن آمده {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}} <ref> سوره انعام، آیه: ۷۳، سوره توبه، آیه: ۹۴ و ۱۰۵، سوره رعد، آیه: ۹.</ref> است. یعنی او به پیدا و پنهان آگاه است. هیچ چیز ازخدا پنهان نیست. ریزترین ذره در اعماق زمین هم برای او پیداست. تقسیم اشیاء به [[غیب]] و [[شهادت]] درباره خدا معنا ندارد. همه اشیاء برای او مشهود است. بنا بر این معنای [[علم غیب]] خدا این نیست که خدا چیزهایی را که از او غائب است میداند بلکه معنایش این است که آنچه را از دیگران غائب است او میداند. در واقع بازگشتش به این معناست که آنچه برای دیگران ناپیداست برای خدا پیداست. چنانکه [[امام علی]] {{ع}} فرموده است: {{عربی|"كُلُّ سِرٍّ عِنْدَكَ عَلَانِيَةٌ وَ كُلُّ غَيْبٍ عِنْدَكَ شَهَادَة"}}. <ref>نهج البلاغه خطبه ۱۰۸, فیض الاسلام.</ref> هر رازی در نزد تو آشکار و هر پنهانی در نزد تو پیداست. | ||
نام نیکوی دیگر خداوند که آن هم بارها در قرآن آمده؛ {{متن قرآن|عَلاَّمُ الْغُيُوبِ}} <ref>سوره مائده، آیه: ۱۰۹ و ۱۱۶، سوره توبه، آیه: ۷۸، سوره سبأ، آیه: ۴۸.</ref> است. یعنی بسیار دانای امور پنهان. در این آیه، مبالغه و زیادهگویی نسبت به عالم به کار رفته است و در آیهای دیگر نسبت به معلوم: {{متن قرآن|وَ مَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} <ref>سوره نمل، آیه: ۷۵.</ref> تای {{متن قرآن|غَائِبَةٍ}} برای مبالغه است. معنای آیه چنین میشود: هیچچیز بسیار پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب آشکار است. کتاب آشکار، مظهر علم خداست؛ خدایی که پنهانترین پنهان هم از دید او پنهان نیست. در جای دیگر این مطلب را به گونهای ملموستری بازگو نموده است: {{متن قرآن|فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى}} <ref>سوره طه، آیه: ۷.</ref> پس همانا او راز درونی و مخفیتر از آن را میداند. در تفسیر این آیه آمده است راز درونی این است که انسان خودش آن را میداند و از دیگران پنهان میکند. مخفیتر از راز درونی چیزی است که حتی خود انسان هم نمیداند، یکبار در ذهن او خطور کرده، بعد آن را فراموش نموده است. اکنون در ذهن ناخود آگاه او وجود دارد و خدا آن را میداند <ref>تفسیر علی بن ابراهیم قمی ج ۲ ص ۳۳</ref>. | |||
'''گروه دوم؛ محدودیت [[علم غیب]] به خدا''' | |||
::::::قرآن کریم در آیات متعددی، علم غیب را محدود به خدامیداند و آن را با دو زبان مختلف بازگو میکند: | ::::::قرآن کریم در آیات متعددی، علم غیب را محدود به خدامیداند و آن را با دو زبان مختلف بازگو میکند: | ||
:::::#انحصار [[علم غیب]] در خدا: {{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ}} <ref> بگو هیچ کس در آسمانها و زمین غیب را جز خدا نمیداند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. در آیه دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ}} <ref> تنها نزد خداست گنجینهها یا کلیدهای غیب که آنها را جز خدا نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>. | :::::#انحصار [[علم غیب]] در خدا: {{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ}} <ref> بگو هیچ کس در آسمانها و زمین غیب را جز خدا نمیداند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. در آیه دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ}} <ref> تنها نزد خداست گنجینهها یا کلیدهای غیب که آنها را جز خدا نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>. | ||
:::::#نفی علم غیب از دیگران: قرآن کریم به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} دستور میدهد: {{متن قرآن|قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَك}} <ref> بگو: به شما نمیگویم که نزدم گنجینههای خداست، نمیگویم که من غیب را میدانم و نمیگویم که من فرشتهام؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.</ref>. در جای دیگر همین مطلب را از زبان [[حضرت نوح]] میگوید: {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ...}} <ref> سوره هود، آیه: ۳۱.</ref>. | :::::#نفی علم غیب از دیگران: قرآن کریم به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} دستور میدهد: {{متن قرآن|قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَك}} <ref> بگو: به شما نمیگویم که نزدم گنجینههای خداست، نمیگویم که من غیب را میدانم و نمیگویم که من فرشتهام؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.</ref>. در جای دیگر همین مطلب را از زبان [[حضرت نوح]] میگوید: {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ...}} <ref> سوره هود، آیه: ۳۱.</ref>. | ||
براساس این آیات حتی [[پیامبران]] از [[علم غیب]] برخوردار نبودند تا چه رسد به دیگران. با توجه به همین دسته از آیات، محمد بن عبدالوهاب میگوید: پیامبران از ادعای علم غیب برائت میجستند؛ درحالی که طاغوتهای زمان ما آن را ادعا میکنند<ref>مجموعة المؤلفات ج ۵ ص ۱۲۴</ref>. روشن است که این قضاوت عجولانه و بدون در نظر گرفتن سایر آیات است و نمیتوان آن را به قرآن نسبت داد. پس باید دسته سوم از آیات قرآن را هم بررسی کرد و آن گاه نتیجهگیری نمود. | |||
'''گروه سوم؛ اثبات [[علم غیب]] برای غیر خدا''' | |||
::::::قرآن کریم در عین اینکه علم غیب را محدود به خدا میداند؛ در موارد متعددی آن را برای غیر خدا هم ثابت میکند: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول...}} <ref> او دانای غیب است پس هیچ یکی را بر غیبش آگاه نمیسازد جز کسی را که بپسندد از قبیل پیامبر؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>. این آیه، حصر علم غیب را که در آیات پیشین بود میشکند و آن را از طریق افاضهای خدا برای دیگران هم ثابت میکند. در عین حال حصر دیگری ایجاد میکند: افاضه [[علم غیب]] به کسانی اختصاص دارد که مورد پسند خدا باشند. سپس [[پیامبر]] را به عنوان نمونهای روشن از آنها معرفی میکند. در آیه دیگری که به همین مضمون است میفرماید: {{متن قرآن|وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء}} <ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref> نیست خدا که شما را به غیب آگاه سازد ولی از پیامبرانش کسی را که بخواهد "برای آگاهی از غیب" برمیگزیند. به دیگر سخن، خدا [[علم غیب]] را در اختیار هرکسی قرار نمی دهد بلکه برای این کار از میان شما افرادی را گلچین میکند. در این دو آیه به طور کلی علم غیب را برای غیر خدا ثابت مینماید. | ::::::قرآن کریم در عین اینکه علم غیب را محدود به خدا میداند؛ در موارد متعددی آن را برای غیر خدا هم ثابت میکند: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول...}} <ref> او دانای غیب است پس هیچ یکی را بر غیبش آگاه نمیسازد جز کسی را که بپسندد از قبیل پیامبر؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>. این آیه، حصر علم غیب را که در آیات پیشین بود میشکند و آن را از طریق افاضهای خدا برای دیگران هم ثابت میکند. در عین حال حصر دیگری ایجاد میکند: افاضه [[علم غیب]] به کسانی اختصاص دارد که مورد پسند خدا باشند. سپس [[پیامبر]] را به عنوان نمونهای روشن از آنها معرفی میکند. در آیه دیگری که به همین مضمون است میفرماید: {{متن قرآن|وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء}} <ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref> نیست خدا که شما را به غیب آگاه سازد ولی از پیامبرانش کسی را که بخواهد "برای آگاهی از غیب" برمیگزیند. به دیگر سخن، خدا [[علم غیب]] را در اختیار هرکسی قرار نمی دهد بلکه برای این کار از میان شما افرادی را گلچین میکند. در این دو آیه به طور کلی علم غیب را برای غیر خدا ثابت مینماید. | ||
در آیات دیگر علم غیب آنها را در موارد جزئی و برخی از کارهای روزمره بازگو میکند: | |||
:::::#یکی از معجزات [[حضرت عیسی]] {{ع}} این بود که به مردم میگفت: {{متن قرآن|وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في بُيُوتِكُم}} <ref> شما را از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید خبر میدهم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> | :::::#یکی از معجزات [[حضرت عیسی]] {{ع}} این بود که به مردم میگفت: {{متن قرآن|وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في بُيُوتِكُم}} <ref> شما را از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید خبر میدهم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> | ||
:::::#[[پیامبر اسلام]] {{صل}} یکی از زنهایش را از اسراری که بین آنها بود باخبر ساخت او پرسید: {{متن قرآن|مَنْ أَنْبَأَكَ هذا}} <ref> سوره تحریم، آیه: ۳.</ref> چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت. آن حضرت در پاسخ فرمود: {{متن قرآن|نَبَّأَنِيَ الْعَليمُ الْخَبير}} <ref> سوره تحریم، آیه: ۳.</ref> به من خدای دانا و آگاه خبر داد. | :::::#[[پیامبر اسلام]] {{صل}} یکی از زنهایش را از اسراری که بین آنها بود باخبر ساخت او پرسید: {{متن قرآن|مَنْ أَنْبَأَكَ هذا}} <ref> سوره تحریم، آیه: ۳.</ref> چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت. آن حضرت در پاسخ فرمود: {{متن قرآن|نَبَّأَنِيَ الْعَليمُ الْخَبير}} <ref> سوره تحریم، آیه: ۳.</ref> به من خدای دانا و آگاه خبر داد. | ||
خط ۸۳: | خط ۹۴: | ||
:::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>. | :::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>. | ||
:::::#{{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }} <ref> از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند؛ سوره اسراء، آیه: ۸۵.</ref>. | :::::#{{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }} <ref> از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند؛ سوره اسراء، آیه: ۸۵.</ref>. | ||
'''شواهد قرآنی از غیب اخصّ''' | |||
:::::#{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]] }} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>. | :::::#{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]] }} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>. | ||
:::::#{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}} <ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. | :::::#{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}} <ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۱۹: | ||
::::::«آیات فراوانی راجع به [[علم غیب]] وجود در قرآن کریم وجود دارد که پاسخگوی بسیاری از سؤالات در این باره است. اما آنچه در این مرحله به دنبال آن هستیم، پاسخ به این پرسش است که آیا از منظر قرآن کریم، انسانها نیز میتوانند [[علم غیب]] داشته باشند؟ | ::::::«آیات فراوانی راجع به [[علم غیب]] وجود در قرآن کریم وجود دارد که پاسخگوی بسیاری از سؤالات در این باره است. اما آنچه در این مرحله به دنبال آن هستیم، پاسخ به این پرسش است که آیا از منظر قرآن کریم، انسانها نیز میتوانند [[علم غیب]] داشته باشند؟ | ||
::::::قبل از هر چیز لازم است، این آیات دستهبندی شده و نظر نهایی قرآن را در این باره به دست آوریم. | ::::::قبل از هر چیز لازم است، این آیات دستهبندی شده و نظر نهایی قرآن را در این باره به دست آوریم. | ||
گروه اول آیات:آیاتی که [[علم غیب]] را مخصوص خداوند میدانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]] }} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>. | |||
گروه دوم آیات: [[آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)|آیاتی که علم غیب را از بشر نفی میکنند]]: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ]]}} <ref> و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref>ز | |||
::::::گروه سوم آیات:آیاتی که در صدد القای این مطلب هستند که خداوند برخی از بندگان را از امور غیبی آگاه میسازد: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> | ::::::گروه سوم آیات:آیاتی که در صدد القای این مطلب هستند که خداوند برخی از بندگان را از امور غیبی آگاه میسازد: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> | ||
::::::گروه چهارم آیات:آیاتی که پیامبران را عالم به غیب معرفی کرده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا]]}} <ref> این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید؛ سوره هود، آیه: ۴۹.</ref> | ::::::گروه چهارم آیات:آیاتی که پیامبران را عالم به غیب معرفی کرده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا]]}} <ref> این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید؛ سوره هود، آیه: ۴۹.</ref> | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۴۶: | ||
::::::«قبلاً اشاره کردیم که آیات در مورد علم غیب در قرآن به چند گونه آمده است که بعضی از آنها اگر درست تفسیر نشوند متناقض با یکدیگر به نظر میرسند. این آیات به چندگونه است: آیاتی که علم غیب را به خداوند اختصاص میدهند، از جمله: | ::::::«قبلاً اشاره کردیم که آیات در مورد علم غیب در قرآن به چند گونه آمده است که بعضی از آنها اگر درست تفسیر نشوند متناقض با یکدیگر به نظر میرسند. این آیات به چندگونه است: آیاتی که علم غیب را به خداوند اختصاص میدهند، از جمله: | ||
:::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۳ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}}.<ref>«آیا به شما نگفتم که غیب آسمانها و زمین را من میدانم»، سوره بقره: ۳۳.</ref> آدم استعداد فراگرفتن این همه علم و دانش را هم دارد و میتواند از فرشتگان هم پیش بیفتد و شما از غیب آسمانها و زمین آگاهی ندارید. این آیه به هنگامی مربوط است که فرشتگان به آگاه نبودن خود از اسماء اعتراف کردند و آدم به دستور خداوند آنان را از اسما آگاه کرد و خداوند در جواب به فرشتگان آیه بالا را فرمود. {{متن قرآن|[[آیا آیات ۸ و ۹ سوره رعد علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ]]}}.<ref>«خداوند دانای نهان و آشکار، بزرگ والاست»، سوره رعد: ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ}}.<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا باز گردانید»، سوره مومنون:۹۹.</ref>؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره سجده: ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره زمر ۴۶.</ref>؛ {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره حشر: ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره جمعه:۸.</ref>؛ {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره تغابن:۱۸.</ref>؛ آیات دیگر قرآن با توجه به اینکه فقط خدا علم غیب میداند، به صفات او اشاره میکند. از جمله به صفت عالم الغیب و الشهادت (به اسرار غیبِ خاص خداوند، چون قیامت (زمان آن)، آنچه در رحمهاست، باران و مکان و زمان مرگ انسانها اشاره دارد و تصریح کرده است که جز خدا کسی از آنها خبر ندارد) و نیز به صفت عالم الغیب و علام الغیوب (مائده: ۱۰۹ و ۱۱۶ توبه: ۷۸ ، سبا: ۴۸ ، حجرات: ۱۸ ) اشاره شده است. نتیجه بررسی آیات ذکر شده این است که این آیات علم غیب را به خداوند اختصاص داده و نشان دهنده این است که او از همه چیز، چه ظاهر و چه باطن آگاه است و این علم ذاتی و استقلالی است که مخصوص خداوند است. اما اختصاص این علم به خداوند هیچ منافاتی با علم غیب پیامبران و امامان به تعلیم الهی ندارد. چرا که علم خداوند بالذات است و علم پیامبران و معصومان به تعلیم خداوند است. گونه و دسته دیگر آیاتی است که علاوه بر اینکه علم غیب را مختص به خدا میداند، آن را از دیگران نفی میکند، مانند این آیه: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}.<ref>«یعنی کلید خزائن غیب نزد خداست، جز خدا بر آن کسی آگاه نیست»، سوره انعام:۵۹.</ref>؛ این آیه علم غیب را منحصر در خدای تعالی میکند. از این جهت کسی جز خدا به خزانههای غیب آگاهی ندارد یا برای اینکه جز او کسی آگاهی به کلیدهای غیب ندارد. صدر آیه گرچه از انحصار علم غیب به خدا خبر میدهد و لکن ذیل آیه منحصر در بیان علم غیب نیست بلکه از مشمول علم او به هرچیز چه غیب و چه شهود خبر میدهد و میفرماید: و آنچه در خشکی و دریاست همه را میداند و هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه او آگاه است و هیچ دانه در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی در جهان نیست جز آنکه در کتاب مبین است. اموری که در این عالم و در چارچوب زمان هستند قبل از اینکه موجود شوند نزد خدا ثابتاند و در خزانههای غیب او دارای نوعی ثبوت بودهاند، اگرچه نتوانیم به کیفیت ثبوت آنها احاطه پیدا کنیم. ممکن است چیزهای دیگر نیز در آن عالم ذخیره و نهفته باشد که از جنس موجودات زمانی نباشد. پس باید گفت خزانههای غیب خدا مشتمل بر دو نوع غیب است: یکی غیبهایی که پا به عرص شهود گذاشتهاند و دیگری غیبهایی که از مرحله شهادت خارجاند و ما آ نها را غیب مطلق مینامیم. اما آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حدود نهادهاند در حقیقت صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند باز به غیب مطلق باز میگردند و باز هم غیب مطلق هستند و اگر به آ نها شهود میگوییم با حد و قدرتی است که دارند و میتوانند متعلق علم ما قرار گیرند. پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند وگرنه غیب خواهند بود. {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}}.<ref>«بگو در آسمانها و زمین هیچکس جز خدا غیب نمیداند».</ref>؛ این آیات علم غیب را به خداوند اختصاص میدهد. در کنار آیات ذکر شده، که علم غیب را مختص به خدا میداند، آیاتی است که اشاره میکند به اینکه خداوند علم غیب را در اختیار بندگان برگزیده خود میگذارد، مانند آیه سوره جن که میفرماید: او دانای غیب است و هیچکس را بر غیب خود آگاه نمیکند مگر پیامبری را که از او خشنود باشد... خداوند در این آیه میفرماید من کسی را برای احاطه به غیب خودم کمک نمیکنم و بر غیب خود مسلط نمیسازم. کلمه غیب خبری برای مبتدای محذوف است و مُفاد کلمه به کمک سیاق آیه، این است که میخواهد بفهماند علم غیب مختص به خدای تعالی است و علم او ظاهر و باطن سراسر عالم را فراگرفته و برای همین جهت برای نوبت دوم غیب را به خودش نسبت داده است و فرموده کسی را بر غیب خود مسلط نمیکند. معنای آیه این است که خدای تعالی عالم به تمامی غیبهاست، آن هم علمی که اختصاص به خودش دارد. پس هیچکس از مردم را به غیب خود، که مختص به خودش است، آگاه نمیکند و در نتیجه مفاد آیه سلب کلی است. جمله {{متن قرآن|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}} این الّا استثنای از کلمه اصلاً است و جمله مِن رسول، بیان جمله مَنِ ارتَضی است. در نتیجه میفهماند خدا هر مقدار از غیب مختص به خود را به هر پیامبری که بخواهد میدهد. پس اگر این آیه را ضمیمه کنیم به آیاتی که غیب را مختص به خدا میداند این نتیجه به دست میآید که علم غیب اصالتاً از آن خداست و به تبعیت از خدا دیگران هم میتوانند به هر مقدار که او بخواهد آگاهی یابند. میتوان گفت آیات راجع به غیب یک دسته آن مختص خداست و یک دسته به ملائکه نسبت داده میشود و دسته دیگر به رسل نسبت داده میشود و میفرماید: {{متن قرآن|حَتَّىَ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ}} که توفّی اصالتاً مربوط به خداست و به تبعیت منسوب به ملائکه یا رسل است، چون ملائکه مسخر فرمان اویند. معنی آیه این است که خدا احدی را بر غیب خود مسلط نمیکند مگر رسول را که پسندیده باشد، که چنین رسول را بر غیب خود مسلط میکند، چون او نگهبانانی از ملائکه بین رسول و مردم دارد و نگهبانانی هم بین رسول و خودش گمارده است. مُفاد این آیه و آیات دیگر در این خصوص میفهماند که علم غیب از آن خداست و بندگان عادی خود را از غیب آگاه نمیکند، اما فرستادگان خود را از غیب خود آگاه میکند. در مقابل این دو گروه آیات، آیات دیگری است که حاکی از خبر دادن پیامبران و دیگر بندگان خدا در موارد مخصوص از غیب و از امور پنهان از حس است، مانند این آیه: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۶ و ۲۷ سوره نوح علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا]]}}.<ref>«نوح گفت پروردگارا از این کافران کسی را روی زمین باقی مگذار چرا که اگر تو آنان را باقی گذاری بندگانت را گمراه میکنند و جز بدکار و ناسپاس نزایند».</ref>؛ این آیه اشاره به آگاهی نوح از سرانجام قوم خود دارد، که این آگاهی جز از طریق وحی الهی نبوده است. | :::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۳ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}}.<ref>«آیا به شما نگفتم که غیب آسمانها و زمین را من میدانم»، سوره بقره: ۳۳.</ref> آدم استعداد فراگرفتن این همه علم و دانش را هم دارد و میتواند از فرشتگان هم پیش بیفتد و شما از غیب آسمانها و زمین آگاهی ندارید. این آیه به هنگامی مربوط است که فرشتگان به آگاه نبودن خود از اسماء اعتراف کردند و آدم به دستور خداوند آنان را از اسما آگاه کرد و خداوند در جواب به فرشتگان آیه بالا را فرمود. {{متن قرآن|[[آیا آیات ۸ و ۹ سوره رعد علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ]]}}.<ref>«خداوند دانای نهان و آشکار، بزرگ والاست»، سوره رعد: ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ}}.<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا باز گردانید»، سوره مومنون:۹۹.</ref>؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره سجده: ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره زمر ۴۶.</ref>؛ {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره حشر: ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره جمعه:۸.</ref>؛ {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}.<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است»، سوره تغابن:۱۸.</ref>؛ آیات دیگر قرآن با توجه به اینکه فقط خدا علم غیب میداند، به صفات او اشاره میکند. از جمله به صفت عالم الغیب و الشهادت (به اسرار غیبِ خاص خداوند، چون قیامت (زمان آن)، آنچه در رحمهاست، باران و مکان و زمان مرگ انسانها اشاره دارد و تصریح کرده است که جز خدا کسی از آنها خبر ندارد) و نیز به صفت عالم الغیب و علام الغیوب (مائده: ۱۰۹ و ۱۱۶ توبه: ۷۸ ، سبا: ۴۸ ، حجرات: ۱۸ ) اشاره شده است. نتیجه بررسی آیات ذکر شده این است که این آیات علم غیب را به خداوند اختصاص داده و نشان دهنده این است که او از همه چیز، چه ظاهر و چه باطن آگاه است و این علم ذاتی و استقلالی است که مخصوص خداوند است. اما اختصاص این علم به خداوند هیچ منافاتی با علم غیب پیامبران و امامان به تعلیم الهی ندارد. چرا که علم خداوند بالذات است و علم پیامبران و معصومان به تعلیم خداوند است. گونه و دسته دیگر آیاتی است که علاوه بر اینکه علم غیب را مختص به خدا میداند، آن را از دیگران نفی میکند، مانند این آیه: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}.<ref>«یعنی کلید خزائن غیب نزد خداست، جز خدا بر آن کسی آگاه نیست»، سوره انعام:۵۹.</ref>؛ این آیه علم غیب را منحصر در خدای تعالی میکند. از این جهت کسی جز خدا به خزانههای غیب آگاهی ندارد یا برای اینکه جز او کسی آگاهی به کلیدهای غیب ندارد. صدر آیه گرچه از انحصار علم غیب به خدا خبر میدهد و لکن ذیل آیه منحصر در بیان علم غیب نیست بلکه از مشمول علم او به هرچیز چه غیب و چه شهود خبر میدهد و میفرماید: و آنچه در خشکی و دریاست همه را میداند و هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه او آگاه است و هیچ دانه در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی در جهان نیست جز آنکه در کتاب مبین است. اموری که در این عالم و در چارچوب زمان هستند قبل از اینکه موجود شوند نزد خدا ثابتاند و در خزانههای غیب او دارای نوعی ثبوت بودهاند، اگرچه نتوانیم به کیفیت ثبوت آنها احاطه پیدا کنیم. ممکن است چیزهای دیگر نیز در آن عالم ذخیره و نهفته باشد که از جنس موجودات زمانی نباشد. پس باید گفت خزانههای غیب خدا مشتمل بر دو نوع غیب است: یکی غیبهایی که پا به عرص شهود گذاشتهاند و دیگری غیبهایی که از مرحله شهادت خارجاند و ما آ نها را غیب مطلق مینامیم. اما آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حدود نهادهاند در حقیقت صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند باز به غیب مطلق باز میگردند و باز هم غیب مطلق هستند و اگر به آ نها شهود میگوییم با حد و قدرتی است که دارند و میتوانند متعلق علم ما قرار گیرند. پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند وگرنه غیب خواهند بود. {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}}.<ref>«بگو در آسمانها و زمین هیچکس جز خدا غیب نمیداند».</ref>؛ این آیات علم غیب را به خداوند اختصاص میدهد. در کنار آیات ذکر شده، که علم غیب را مختص به خدا میداند، آیاتی است که اشاره میکند به اینکه خداوند علم غیب را در اختیار بندگان برگزیده خود میگذارد، مانند آیه سوره جن که میفرماید: او دانای غیب است و هیچکس را بر غیب خود آگاه نمیکند مگر پیامبری را که از او خشنود باشد... خداوند در این آیه میفرماید من کسی را برای احاطه به غیب خودم کمک نمیکنم و بر غیب خود مسلط نمیسازم. کلمه غیب خبری برای مبتدای محذوف است و مُفاد کلمه به کمک سیاق آیه، این است که میخواهد بفهماند علم غیب مختص به خدای تعالی است و علم او ظاهر و باطن سراسر عالم را فراگرفته و برای همین جهت برای نوبت دوم غیب را به خودش نسبت داده است و فرموده کسی را بر غیب خود مسلط نمیکند. معنای آیه این است که خدای تعالی عالم به تمامی غیبهاست، آن هم علمی که اختصاص به خودش دارد. پس هیچکس از مردم را به غیب خود، که مختص به خودش است، آگاه نمیکند و در نتیجه مفاد آیه سلب کلی است. جمله {{متن قرآن|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}} این الّا استثنای از کلمه اصلاً است و جمله مِن رسول، بیان جمله مَنِ ارتَضی است. در نتیجه میفهماند خدا هر مقدار از غیب مختص به خود را به هر پیامبری که بخواهد میدهد. پس اگر این آیه را ضمیمه کنیم به آیاتی که غیب را مختص به خدا میداند این نتیجه به دست میآید که علم غیب اصالتاً از آن خداست و به تبعیت از خدا دیگران هم میتوانند به هر مقدار که او بخواهد آگاهی یابند. میتوان گفت آیات راجع به غیب یک دسته آن مختص خداست و یک دسته به ملائکه نسبت داده میشود و دسته دیگر به رسل نسبت داده میشود و میفرماید: {{متن قرآن|حَتَّىَ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ}} که توفّی اصالتاً مربوط به خداست و به تبعیت منسوب به ملائکه یا رسل است، چون ملائکه مسخر فرمان اویند. معنی آیه این است که خدا احدی را بر غیب خود مسلط نمیکند مگر رسول را که پسندیده باشد، که چنین رسول را بر غیب خود مسلط میکند، چون او نگهبانانی از ملائکه بین رسول و مردم دارد و نگهبانانی هم بین رسول و خودش گمارده است. مُفاد این آیه و آیات دیگر در این خصوص میفهماند که علم غیب از آن خداست و بندگان عادی خود را از غیب آگاه نمیکند، اما فرستادگان خود را از غیب خود آگاه میکند. در مقابل این دو گروه آیات، آیات دیگری است که حاکی از خبر دادن پیامبران و دیگر بندگان خدا در موارد مخصوص از غیب و از امور پنهان از حس است، مانند این آیه: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۶ و ۲۷ سوره نوح علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا]]}}.<ref>«نوح گفت پروردگارا از این کافران کسی را روی زمین باقی مگذار چرا که اگر تو آنان را باقی گذاری بندگانت را گمراه میکنند و جز بدکار و ناسپاس نزایند».</ref>؛ این آیه اشاره به آگاهی نوح از سرانجام قوم خود دارد، که این آگاهی جز از طریق وحی الهی نبوده است. | ||
یا آیه ۱۰۱ یوسف: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۱ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ]]}}.<ref>«پروردگارا! به من از فرمانروایی پارهای دادهای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند».</ref>؛ تأویل و تعبیر خواب و آگاهی از حقیقت آن یک نوع آگاهی از غیب است و خداوند گروه مخصوصی را مشمول این لطف خود قرار داده است همانطور که ذکر کردیم، این آیات نشان دهنده این است که اگر علم غیب مختص به خداوند است اما او به برخی بندگانش از جمله پیامبران علم غیب داده است و تحقق این امر نیز ممکن است و این میرساند که بشر نیز میتواند دارای علم غیب باشد و اگر کسی ادعا کند که علم غیب مخصوص خداوند است و کسی آن را نمیداند صحیح نیست. | |||
آیاتی نیز وجود دارد که افرادی غیر از پیامبران نیز از غیب آگاهی داشتهاند که به برخی اشاره میگردد: | |||
:::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}.<ref>«و به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر بده پس چون بر او بیمناک شدی او را به دریا انداز و نترس و محزون مباش که ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیامبران قرار میدهیم. از این آیه برمیآید که مادر موسی از آینده او و از اینکه خدا او را حفظ میکند و به مادر برمیگرداند آگاه شد که این جز آگاهی از غیب نیست».</ref>؛ | :::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}.<ref>«و به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر بده پس چون بر او بیمناک شدی او را به دریا انداز و نترس و محزون مباش که ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیامبران قرار میدهیم. از این آیه برمیآید که مادر موسی از آینده او و از اینکه خدا او را حفظ میکند و به مادر برمیگرداند آگاه شد که این جز آگاهی از غیب نیست».</ref>؛ | ||
:::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|...قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}.<ref>«... بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!».</ref>؛ منظور [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. چنانکه در قالب روایات بسیاری اوست از طریق عامه و خاصه نقل شده است. کتاب مبین که صامت است همین قرآن است و علوم آن نزد کتاب مبین یعنی امام است. و دسته دیگر آیاتی است که به ظاهر آگاهی از غیب از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} نفی شده است که ما به بررسی یک آیه از این آیات میپردازیم: | :::::#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|...قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}.<ref>«... بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!».</ref>؛ منظور [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. چنانکه در قالب روایات بسیاری اوست از طریق عامه و خاصه نقل شده است. کتاب مبین که صامت است همین قرآن است و علوم آن نزد کتاب مبین یعنی امام است. و دسته دیگر آیاتی است که به ظاهر آگاهی از غیب از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} نفی شده است که ما به بررسی یک آیه از این آیات میپردازیم: | ||
::::::آیه ۹ سوره احقاف: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)|قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ]]}}.<ref>«بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز بیمدهندهای آشکار نیستم».</ref>؛ این آیه به این معنی است که مشرکان تصور میکردند که پیامبر باید از لوازم بشری مانند غذا خوردن و راه رفتن و خوابیدن و... پیراسته باشد و میگفتند اگر محمد پیامبر است پس چرا غذا میخورد و در کوچه و بازار راه میرود. اگر پیامبر است باید از چنین آثار بشری منزه و پیراسته باشد و قرآن کریم به این ایراد پاسخ میدهد که این پیامبر نیز مانند پیامبران پیشین است که بشر است و نیازهای بشری دارد و این آیه و آیات دیگر از انتظارات مافوق بشری مشرکان از پیامبر خبر میدهد و به دنبال این انتظار باز انتظار داشتند که پیامبر دارای قدرت خاص و مافوق بشری باشد و ذاتاً و بدون تعلیم و وحی الهی از غیب آگاه باشد و از پنهانیها خبر دهد. پیامبر در پاسخ میگوید من هم نمیدانم که با من و شما چه خواهد شد. بنابراین این آیه به آن رشته آگاهی از غیب نظر دارد که بدون تعلیم الهی و به صورت تفویضی باشد و این نوع غیب با صراحت کامل از پیامبر نفی شده است ولی نفی این علم غیب با آگاه بودن آن حضرت از غیب به وسیله تعلیم الهی هیچ منافاتی ندارد و گواه آن قسمت سوم آیه است که میفرماید من پیرو وحی هستم. زیرا یکی از راههای آگاهی از غیب وحی است که خداوند به وسیله آن پیامبرانش را به بخشی از اسرار آگاه میسازد و در آخر آیه پاسخ میدهد که میگوید من نباید ذاتاً عالم به غیب باشم زیرا من فقط پیامبرم و هرچه را در اختیارم بگذارند میدانم و از پیش خود بدون تعلیم الهی چیزی نمیدانم. | ::::::آیه ۹ سوره احقاف: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)|قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ]]}}.<ref>«بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز بیمدهندهای آشکار نیستم».</ref>؛ این آیه به این معنی است که مشرکان تصور میکردند که پیامبر باید از لوازم بشری مانند غذا خوردن و راه رفتن و خوابیدن و... پیراسته باشد و میگفتند اگر محمد پیامبر است پس چرا غذا میخورد و در کوچه و بازار راه میرود. اگر پیامبر است باید از چنین آثار بشری منزه و پیراسته باشد و قرآن کریم به این ایراد پاسخ میدهد که این پیامبر نیز مانند پیامبران پیشین است که بشر است و نیازهای بشری دارد و این آیه و آیات دیگر از انتظارات مافوق بشری مشرکان از پیامبر خبر میدهد و به دنبال این انتظار باز انتظار داشتند که پیامبر دارای قدرت خاص و مافوق بشری باشد و ذاتاً و بدون تعلیم و وحی الهی از غیب آگاه باشد و از پنهانیها خبر دهد. پیامبر در پاسخ میگوید من هم نمیدانم که با من و شما چه خواهد شد. بنابراین این آیه به آن رشته آگاهی از غیب نظر دارد که بدون تعلیم الهی و به صورت تفویضی باشد و این نوع غیب با صراحت کامل از پیامبر نفی شده است ولی نفی این علم غیب با آگاه بودن آن حضرت از غیب به وسیله تعلیم الهی هیچ منافاتی ندارد و گواه آن قسمت سوم آیه است که میفرماید من پیرو وحی هستم. زیرا یکی از راههای آگاهی از غیب وحی است که خداوند به وسیله آن پیامبرانش را به بخشی از اسرار آگاه میسازد و در آخر آیه پاسخ میدهد که میگوید من نباید ذاتاً عالم به غیب باشم زیرا من فقط پیامبرم و هرچه را در اختیارم بگذارند میدانم و از پیش خود بدون تعلیم الهی چیزی نمیدانم. | ||
آیه ۳۱ سوره هود: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۳۱ سوره هود چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ]]}}.<ref>«بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟».</ref>؛ مفهوم کلی آیه این است که آگاهی از اسرار غیب بالذات مخصوص خداست و دیگران هرچه دارند بالعرض و از طریق تعلیم الهی است و به همین دلیل محدود به حدودی است که او اراده میکند و این آیه جواب تقاضای بی جای مشرکان از پیامبر را، که از پیش خود عالم به غیب باشد میدهد که من بدون تعلیم الهی از غیب آگاه نیستم. نیز میتوان گفت این آیه پاسخی است به مشرکین که ادعا میکردند هر پیامبری لازم است مالک و کلیددار خزائن رحمت الهی باشد و پیامبر کسی است که علم غیب داشته باشد و به آنچه که از نظر دیگران پنهان است آگاه باشد و بتواند آن چیزها را به سوی خود جلب کند و نیز بر هرشری که دیگران از آن بیخبرند باخبر باشد و آن را از خود دفع نماید و اینکه پیامبر باید دارای خیرات و مصون از شر باشد و از مقام فرشتگان فراتر رود و مانند آنها از حوائج بشری منزه باشد و در جواب میگوید که من پیامبرم و هیچ یک از این موارد را ندارم و من با استقلال دارای علم غیب نیستم بلکه به تبع و به اراده خدا آن علم را دارا هستم»<ref>[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]] [[فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی]] شماره۷۹</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۶۴: | ||
::::::الف) [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|آیاتی که این علم را مخصوص خداوند معرفی میکند]]؛ مانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>«کلیدهای غیب نزد خداست که جز او کسی آنها را نمیداند»؛ سوره انعام آیه ۵۹.</ref> | ::::::الف) [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|آیاتی که این علم را مخصوص خداوند معرفی میکند]]؛ مانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>«کلیدهای غیب نزد خداست که جز او کسی آنها را نمیداند»؛ سوره انعام آیه ۵۹.</ref> | ||
::::::ب) آیاتی که [[علم غیب]] را به اولیای الهی نسبت میدهد؛ مانند اینکه [[حضرت عیسی]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}<ref>«من شما را از آنچه میخورید، یا در خانههایتان ذخیره میکنید؛ خبر میدهم»؛ سوره آل عمران آیه ۴۹.</ref>. در آیۀ دیگری چنین میخوانیم: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}<ref>«جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد»، سوره جن؛ آیه ۲۷.</ref>. | ::::::ب) آیاتی که [[علم غیب]] را به اولیای الهی نسبت میدهد؛ مانند اینکه [[حضرت عیسی]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}<ref>«من شما را از آنچه میخورید، یا در خانههایتان ذخیره میکنید؛ خبر میدهم»؛ سوره آل عمران آیه ۴۹.</ref>. در آیۀ دیگری چنین میخوانیم: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}<ref>«جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد»، سوره جن؛ آیه ۲۷.</ref>. | ||
از آیات دستۀ اول و نیز آیات گروه دوم به دست میآید که [[علم غیب]]، مخصوص خداست؛ ولی او، اولیای خویش را از آن بهرهمند میسازد. پس علم غیبی که اولیای الهی دارند، هدیۀ پروردگار است»<ref>[http://pajoohe.ir/%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%91%D9%84%D8%A7%D9%85__a-1331-31729-23407.aspx وبگاه پژوهه]</ref> | |||
}} | }} | ||