پرش به محتوا

فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
::::::«طرز [[هلاکت]] [[سفیانی]] در کتاب‌های [[عامه]] با منابع ما فرق دارد و به چند صورت گفته شده است: گرفتار [[بیماری]] می‌شود و یا به [[زمین]] فرو می‌رود و یا دستگیر شده و سپس اعدام می‌شود؛ که ظاهرا در [[روایات]] ما همین سومی است. مرحوم صدر<ref>تاریخ عصر ظهور، ج ۳، ص ۳۸۹.</ref> در زمینه دامنه عملیات [[نظامی]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} بحث گسترده‌ای دارند و به همین مناسبت بحث درگیری [[سفیانی]] با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را بیان می‌کنند. لذا ما باید بحث کنیم که آیا درگیری [[امام]] با [[طایفه]] کلب، همان [[قرقیسیا]] است‌؟ آیا [[جنگ]] با [[یهود]] و جریان [[دجال]] است که از آن به [[جنگ]] [[آرماگدون]] تعبیر می‌کنند؟ طبق [[روایت]] در [[شام]] درگیری شدیدی بین [[طایفه]] کلب و [[لشکر]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} رخ می‌دهد که در نتیجه این [[طایفه]] تار و مار و متفرق می‌شوند و [[غنایم]] زیادی از آن‌ها گرفته می‌شود و [[تأسف]] بر آن کسی است که [[شاهد]] این درگیری نباشد، این مباحث در کتاب‌های [[عامه]] و ما آمده است هرچند در کتاب‌های ما [[سند]] چنین روایاتی، مشکل دارد.  
::::::«طرز [[هلاکت]] [[سفیانی]] در کتاب‌های [[عامه]] با منابع ما فرق دارد و به چند صورت گفته شده است: گرفتار [[بیماری]] می‌شود و یا به [[زمین]] فرو می‌رود و یا دستگیر شده و سپس اعدام می‌شود؛ که ظاهرا در [[روایات]] ما همین سومی است. مرحوم صدر<ref>تاریخ عصر ظهور، ج ۳، ص ۳۸۹.</ref> در زمینه دامنه عملیات [[نظامی]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} بحث گسترده‌ای دارند و به همین مناسبت بحث درگیری [[سفیانی]] با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را بیان می‌کنند. لذا ما باید بحث کنیم که آیا درگیری [[امام]] با [[طایفه]] کلب، همان [[قرقیسیا]] است‌؟ آیا [[جنگ]] با [[یهود]] و جریان [[دجال]] است که از آن به [[جنگ]] [[آرماگدون]] تعبیر می‌کنند؟ طبق [[روایت]] در [[شام]] درگیری شدیدی بین [[طایفه]] کلب و [[لشکر]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} رخ می‌دهد که در نتیجه این [[طایفه]] تار و مار و متفرق می‌شوند و [[غنایم]] زیادی از آن‌ها گرفته می‌شود و [[تأسف]] بر آن کسی است که [[شاهد]] این درگیری نباشد، این مباحث در کتاب‌های [[عامه]] و ما آمده است هرچند در کتاب‌های ما [[سند]] چنین روایاتی، مشکل دارد.  
::::::به عنوان مثال، [[مرحوم مجلسی]] [[روایت]] مرفوعه‌ای را در این زمینه ذکر می‌کند: {{متن حدیث|وَ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إلی جَابِرِبن‌یزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: إِذَا بَلَغَ السُّفْیانِی أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَیهِ مِنْ نَاحِیةِ الْکُوفَةِ یتَجَرَّدُ بِخَیلِهِ حَتَّی یلْقَی الْقَائِمَ فَیخْرُجُ فَیقُولُ: أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی فَیخْرُجُ عَلَیهِ السُّفْیانِی فَیکَلِّمُهُ الْقَائِمُ {{ع}} فَیجِیءُ السُّفْیانِی فَیبَایعُهُ ثُمَّ ینْصَرِفُ إلی أَصْحَابِهِ فَیقُولُونَ لَهُ مَا صَنَعْتَ فَیقُولُ أَسْلَمْتُ وَ بَایعْتُ فَیقُولُونَ لَهُ قَبَّحَ اللَّهُ رَأْیکَ بَینَ مَا أَنْتَ خَلِیفَةٌ مَتْبُوعٌ فَصِرْتَ تَابِعاً فَیسْتَقْبِلُهُ فَیقَاتِلُهُ ثُمَّ یمْسُونَ تِلْکَ اللَّیلَةَ ثُمَّ یصْبِحُونَ لِلْقَائِمِ {{ع}} بِالْحَرْبِ فَیقْتَتِلُونَ یوْمَهُمْ ذَلِکَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تعالی یمْنَحُ الْقَائِمَ وَ أَصْحَابَهُ أَکْتَافَهُمْ فَیقْتُلُونَهُمْ حَتَّی یفْنُوهُمْ حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ یخْتَفِی فِی الشَّجَرَةِ وَ الْحَجَرَةِ فَتَقُولُ الشَّجَرَةُ وَ الْحَجَرَةُ: یا مُؤْمِنُ هَذَا رَجُلٌ کَافِرٌ فَاقْتُلْهُ فَیقْتُلُهُ. قَالَ: فَتَشْبَعُ السِّبَاعُ وَ الطُّیورُ مِنْ لُحُومِهِمْ فَیقِیمُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} مَا شَاءَ. قَالَ: ثُمَّ یعْقِدُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} ثَلَاثَ رَایاتٍ لِوَاءً إلی الْقُسْطَنْطِینِیةِ یفْتَحُ اللَّهُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی الصِّینِ فَیفْتَحُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی جِبَالِ الدَّیلَمِ فَیفْتَحُ لَه}}<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸.</ref>.
::::::به عنوان مثال، [[مرحوم مجلسی]] [[روایت]] مرفوعه‌ای را در این زمینه ذکر می‌کند: {{متن حدیث|وَ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إلی جَابِرِبن‌یزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: إِذَا بَلَغَ السُّفْیانِی أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَیهِ مِنْ نَاحِیةِ الْکُوفَةِ یتَجَرَّدُ بِخَیلِهِ حَتَّی یلْقَی الْقَائِمَ فَیخْرُجُ فَیقُولُ: أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی فَیخْرُجُ عَلَیهِ السُّفْیانِی فَیکَلِّمُهُ الْقَائِمُ {{ع}} فَیجِیءُ السُّفْیانِی فَیبَایعُهُ ثُمَّ ینْصَرِفُ إلی أَصْحَابِهِ فَیقُولُونَ لَهُ مَا صَنَعْتَ فَیقُولُ أَسْلَمْتُ وَ بَایعْتُ فَیقُولُونَ لَهُ قَبَّحَ اللَّهُ رَأْیکَ بَینَ مَا أَنْتَ خَلِیفَةٌ مَتْبُوعٌ فَصِرْتَ تَابِعاً فَیسْتَقْبِلُهُ فَیقَاتِلُهُ ثُمَّ یمْسُونَ تِلْکَ اللَّیلَةَ ثُمَّ یصْبِحُونَ لِلْقَائِمِ {{ع}} بِالْحَرْبِ فَیقْتَتِلُونَ یوْمَهُمْ ذَلِکَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تعالی یمْنَحُ الْقَائِمَ وَ أَصْحَابَهُ أَکْتَافَهُمْ فَیقْتُلُونَهُمْ حَتَّی یفْنُوهُمْ حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ یخْتَفِی فِی الشَّجَرَةِ وَ الْحَجَرَةِ فَتَقُولُ الشَّجَرَةُ وَ الْحَجَرَةُ: یا مُؤْمِنُ هَذَا رَجُلٌ کَافِرٌ فَاقْتُلْهُ فَیقْتُلُهُ. قَالَ: فَتَشْبَعُ السِّبَاعُ وَ الطُّیورُ مِنْ لُحُومِهِمْ فَیقِیمُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} مَا شَاءَ. قَالَ: ثُمَّ یعْقِدُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} ثَلَاثَ رَایاتٍ لِوَاءً إلی الْقُسْطَنْطِینِیةِ یفْتَحُ اللَّهُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی الصِّینِ فَیفْتَحُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی جِبَالِ الدَّیلَمِ فَیفْتَحُ لَه}}<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸.</ref>.
::::::از عبارت {{متن حدیث|فَیخْرُجُ فَیقُولُ أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی}}؛ مبنی بر اینکه [[سفیانی]] می‌گوید: می‌خواهم با پسر عمم [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ملاقات]] کنم؛ استفاده می‌شود که بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطه نسبی است. ما در جلسات قبل این مطلب را به طور مفصل بحث کردیم و گفتیم بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطه‌ای وجود ندارد. مرحوم صدر نیز در این مورد بیانی دارد: منشأ [[کلام]] [[سفیانی]] که خواستار [[ملاقات]] با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‌باشد، این است که [[اهل سنت]] مدعی هستند که [[خاندان]] بنی سفیان و [[بنی هاشم]] [[فامیل]] هستند و این ادعایی بیش نیست که [[تاریخ]] آن را تایید نمی‌کند و ظاهر [[روایت]] این است که [[سفیانی]] از پیش خودش چنین ادعایی کرده است<ref>تاریخ عصر ظهور، ص ۳۸۹.</ref>.
 
::::::پس بین [[سفیانی]] و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نسبتی نمی‌باشد و [[سرنوشت]] او این گونه است که [[اسیر]] می‌شود و سپس او را اعدام می‌کنند، [[روایت]] [[بحارالانوار]] نیز گویای همین مطلب است: {{متن حدیث|"...وَ یأْخُذُ السُّفْیانِی أَسِیراً فَینْطَلِقُ بِهِ وَ یذْبَحُهُ بِیدِهِ..."}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی ]]، ص۸۴، ۸۵.</ref>.
از عبارت {{متن حدیث|فَیخْرُجُ فَیقُولُ أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی}}؛ مبنی بر اینکه [[سفیانی]] می‌گوید: می‌خواهم با پسر عمم [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ملاقات]] کنم؛ استفاده می‌شود که بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطه نسبی است. ما در جلسات قبل این مطلب را به طور مفصل بحث کردیم و گفتیم بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطه‌ای وجود ندارد. مرحوم صدر نیز در این مورد بیانی دارد: منشأ [[کلام]] [[سفیانی]] که خواستار [[ملاقات]] با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‌باشد، این است که [[اهل سنت]] مدعی هستند که [[خاندان]] بنی سفیان و [[بنی هاشم]] [[فامیل]] هستند و این ادعایی بیش نیست که [[تاریخ]] آن را تایید نمی‌کند و ظاهر [[روایت]] این است که [[سفیانی]] از پیش خودش چنین ادعایی کرده است<ref>تاریخ عصر ظهور، ص ۳۸۹.</ref>.
 
پس بین [[سفیانی]] و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نسبتی نمی‌باشد و [[سرنوشت]] او این گونه است که [[اسیر]] می‌شود و سپس او را اعدام می‌کنند، [[روایت]] [[بحارالانوار]] نیز گویای همین مطلب است: {{متن حدیث|"...وَ یأْخُذُ السُّفْیانِی أَسِیراً فَینْطَلِقُ بِهِ وَ یذْبَحُهُ بِیدِهِ..."}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی ]]، ص۸۴، ۸۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش