پرش به محتوا

دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد فائز باقری|باقری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]»'' در این‌باره گفته است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد فائز باقری|باقری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::«گرایش‌های فکری موجود در این موضوع را با اجمال می‌توان در سه گرایش زیر خلاصه کرد:
::::::«گرایش‌های فکری موجود در این موضوع را با اجمال می‌توان در سه گرایش زیر خلاصه کرد:
::::::'''الف) باورمندان به علم [[پیامبر]] و [[امام]] در محدوده نیازهای تبلیغی و رسالتی'''
 
'''الف) باورمندان به علم [[پیامبر]] و [[امام]] در محدوده نیازهای تبلیغی و رسالتی'''
::::::دیدگاه برخی از عالمان شیعی را در این زمینه، در ذیل مشاهده می‌کنید:
::::::دیدگاه برخی از عالمان شیعی را در این زمینه، در ذیل مشاهده می‌کنید:
::::::'''۱. مرحوم [[شیخ مفید]]:''' از نخستین تدوین‌کنندگان اعتقادات اسلامی‌ و سلسله جنبان نهضت فکری در جهان شیعی است، بر این باور است که: [[امامان]]{{عم}} گاهی از دل برخی از مردم خبر ‌داشتند و رویدادها را پیش از وقوع می‌دانستند، ولی این از ویژگی‌های ضروری و از شرایط [[امامت]] [[ائمه]] نمی‌باشد؛ بلکه بدین وسیله خداوند آنان را گرامی‌ داشته و داناترین مردم قرار داده است تا وسیله پیروی و اطاعت از آنان باشد. امّا شایسته نیست به کسانی که علم آنان به وسیله دیگری آموزش داده شده یا افاضه گردیده است، عالِم به غیب گفته شود؛ زیرا صفت عالم به غیب سزاوار کسی است که ذاتاً و بدون استمداد از دیگری به حقایق امور و جهان هستی دانا و آشنا باشد. این سخن، دیدگاه بسیاری از علمای شیعه است، مگر تعداد کمی‌از مفوّضه و کسانی که غلوّ ‌کنندگان که به آنان پیوسته‌اند<ref>{{عربی|" إن الأئمه من آل محمد قد کانوا یعرفون ضمائر بعض العباد و یعرفون ما یکون قبل کونه و لیس بواجب فی صفاتهم و لا شرطاً فی إمامتهم ... و لیس ذلک بواجب عقلاً ... فأما اطلاق القول علیهم بأنهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد لأن الوصف بذلک انما یستحقه من علم الأشیاء بنفسه و هذا لایکون الا لله عزّوجلّ و علی قولی هذا جماعه اهل الإمامه إلا من شذ عنهم من المفوضه و من انتمی‌إلیهم من الغلاه"}}</ref>. بیان [[شیخ مفید]] زمانی بیشتر آشکار می‌شود که سخنان دیگر او را هم بدان بیفزاییم. ایشان سخن خود را چنین ادامه می‌دهد: آگاهی امامان به همه فنون و زبان‌ها ناشدنی نیست، ولی از نظر عقل و قیاس، اعتقاد بدان واجب نیست. خبرهایی از افراد مورد اعتمادی رسیده که امامان: از این مسائل آگاهی داشتند. در صورت صحیح بودن آنها، موضوع قطعیت خواهد داشت، ولی قطعیت آن از نظر من مورد تردید است... . مفوّضه و غلات موافق این سخنان‌اند.
 
'''۱. مرحوم [[شیخ مفید]]:''' از نخستین تدوین‌کنندگان اعتقادات اسلامی‌ و سلسله جنبان نهضت فکری در جهان شیعی است، بر این باور است که: [[امامان]]{{عم}} گاهی از دل برخی از مردم خبر ‌داشتند و رویدادها را پیش از وقوع می‌دانستند، ولی این از ویژگی‌های ضروری و از شرایط [[امامت]] [[ائمه]] نمی‌باشد؛ بلکه بدین وسیله خداوند آنان را گرامی‌ داشته و داناترین مردم قرار داده است تا وسیله پیروی و اطاعت از آنان باشد. امّا شایسته نیست به کسانی که علم آنان به وسیله دیگری آموزش داده شده یا افاضه گردیده است، عالِم به غیب گفته شود؛ زیرا صفت عالم به غیب سزاوار کسی است که ذاتاً و بدون استمداد از دیگری به حقایق امور و جهان هستی دانا و آشنا باشد. این سخن، دیدگاه بسیاری از علمای شیعه است، مگر تعداد کمی‌از مفوّضه و کسانی که غلوّ ‌کنندگان که به آنان پیوسته‌اند<ref>{{عربی|" إن الأئمه من آل محمد قد کانوا یعرفون ضمائر بعض العباد و یعرفون ما یکون قبل کونه و لیس بواجب فی صفاتهم و لا شرطاً فی إمامتهم ... و لیس ذلک بواجب عقلاً ... فأما اطلاق القول علیهم بأنهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد لأن الوصف بذلک انما یستحقه من علم الأشیاء بنفسه و هذا لایکون الا لله عزّوجلّ و علی قولی هذا جماعه اهل الإمامه إلا من شذ عنهم من المفوضه و من انتمی‌إلیهم من الغلاه"}}</ref>. بیان [[شیخ مفید]] زمانی بیشتر آشکار می‌شود که سخنان دیگر او را هم بدان بیفزاییم. ایشان سخن خود را چنین ادامه می‌دهد: آگاهی امامان به همه فنون و زبان‌ها ناشدنی نیست، ولی از نظر عقل و قیاس، اعتقاد بدان واجب نیست. خبرهایی از افراد مورد اعتمادی رسیده که امامان: از این مسائل آگاهی داشتند. در صورت صحیح بودن آنها، موضوع قطعیت خواهد داشت، ولی قطعیت آن از نظر من مورد تردید است... . مفوّضه و غلات موافق این سخنان‌اند.


[[شیخ مفید]] در کتاب "مسائل العبکریه" در پاسخ به این پرسش‌ها که چرا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با وجود آگاهی از کشته ‌شدنش به سوی مسجد رفت؟ چرا [[امام حسین]]{{ع}} با آگاهی از بی‌وفایی و کمک نکردن مردم کوفه و کشته‌ شدنش به سوی کوفه حرکت کرد؟ چرا [[امام حسن]]{{ع}} ...؟ و ... چنین پاسخ می‌گوید: هرگز علمای شیعه اجماع نکرده‌اند که [[امام]] همه حوادث آینده را بدون استثنا می‌داند و اگر کسی بگوید [[امام]] همه حوادث را بدون استثنا می‌داند، این را قبول نداریم و گوینده آن را که سخن بدون دلیلی می‌گوید، تصدیق نمی‌کنیم... . آری! [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} ظاهراً از کشته شدنش خبر داشت و قاتل خود را می‌شناخت، ولی از زمان دقیق مرگش آگاه نبود؛ همچنین [[امام حسین]]{{ع}} و... .
[[شیخ مفید]] در کتاب "مسائل العبکریه" در پاسخ به این پرسش‌ها که چرا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با وجود آگاهی از کشته ‌شدنش به سوی مسجد رفت؟ چرا [[امام حسین]]{{ع}} با آگاهی از بی‌وفایی و کمک نکردن مردم کوفه و کشته‌ شدنش به سوی کوفه حرکت کرد؟ چرا [[امام حسن]]{{ع}} ...؟ و ... چنین پاسخ می‌گوید: هرگز علمای شیعه اجماع نکرده‌اند که [[امام]] همه حوادث آینده را بدون استثنا می‌داند و اگر کسی بگوید [[امام]] همه حوادث را بدون استثنا می‌داند، این را قبول نداریم و گوینده آن را که سخن بدون دلیلی می‌گوید، تصدیق نمی‌کنیم... . آری! [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} ظاهراً از کشته شدنش خبر داشت و قاتل خود را می‌شناخت، ولی از زمان دقیق مرگش آگاه نبود؛ همچنین [[امام حسین]]{{ع}} و... .
خط ۵۹: خط ۶۱:


در آن کتاب، مطالب زیر نیز به چشم می‌خورد:
در آن کتاب، مطالب زیر نیز به چشم می‌خورد:
:::::: "ما لازم نمی‌دانیم [[امام]] غیر از احکام، چیز‌های دیگر را که مربوط به احکام شرعی نیست، بداند".  
 
"ما لازم نمی‌دانیم [[امام]] غیر از احکام، چیز‌های دیگر را که مربوط به احکام شرعی نیست، بداند".  
:::::: "[[امام حسین]]{{ع}} نمی‌دانست در این سفر مدینه تا کربلا کشته می‌شود".
:::::: "[[امام حسین]]{{ع}} نمی‌دانست در این سفر مدینه تا کربلا کشته می‌شود".


خط ۸۳: خط ۸۶:
'''ب) باورمندان به علم گسترده و نامحدود [[امام]] با استثناء علم مخصوص واجب تعالی مثل علم به ذات خودش'''
'''ب) باورمندان به علم گسترده و نامحدود [[امام]] با استثناء علم مخصوص واجب تعالی مثل علم به ذات خودش'''
::::::دیدگاه قبلی را با توجه به وجود کتاب‌های مدون کلامی، روایی و تفسیری در دوران آغاز غیبت، از آن زمان مورد بررسی قرار دادیم. در بررسی این دیدگاه، پیشینه‌ای از آن دوران قابل تحصیل نیست؛ مگر اینکه گاه در گزارش‌های علمی‌ [[شیخ مفید]] می‌خوانیم که [[ابو اسحاق اسماعیل بن نوبختی]] [[علم امام]] را نامحدود می‌دانستند. اما در مجموع، این دیدگاه نیز به‌ ویژه در قرون اخیر، طرفداران جدی داشته و دارد:
::::::دیدگاه قبلی را با توجه به وجود کتاب‌های مدون کلامی، روایی و تفسیری در دوران آغاز غیبت، از آن زمان مورد بررسی قرار دادیم. در بررسی این دیدگاه، پیشینه‌ای از آن دوران قابل تحصیل نیست؛ مگر اینکه گاه در گزارش‌های علمی‌ [[شیخ مفید]] می‌خوانیم که [[ابو اسحاق اسماعیل بن نوبختی]] [[علم امام]] را نامحدود می‌دانستند. اما در مجموع، این دیدگاه نیز به‌ ویژه در قرون اخیر، طرفداران جدی داشته و دارد:
::::::'''۱. مرحوم مولی [[مهدی نراقی]]:'''[[امام]] دارای عقل بالفعل است و عقل بالفعل آن است که صاحب آن به همه حقایق اشیاء بالفعل علم داشته باشد، به‌ نحوی که گویا آنها را مشاهده می‌کند؛ و هیچ‌ یک از آنها از ذهن او زائل نشوند؛ و این معنی برای آن [[حضرت علی]]{{ع}} ثابت بود. ایشان در اثبات این مدعا ضمن آوردن روایاتی از [[اهل سنت]] و شیعه، به افضلیت و اعلمیت [[حضرت علی]]{{ع}} در علم شرایع و احکام و ادیان، در فنون جنگی و اسلحه و در مدیریت و کشورداری اشاره کرده‌اند. اما واقعیت این است که دیدگاه قبلی منکر این فضایل نیست، بلکه بیش از آن را نیز می‌گویند! تنها سخن در آن است که آنان اینها را [[علم غیب]] نمی‌دانند، بلکه آموخته‌هایی می‌دانند از جانب [[الهام]] و آموزش [[پیامبر]] رحمت!.
 
'''۱. مرحوم مولی [[مهدی نراقی]]:'''[[امام]] دارای عقل بالفعل است و عقل بالفعل آن است که صاحب آن به همه حقایق اشیاء بالفعل علم داشته باشد، به‌ نحوی که گویا آنها را مشاهده می‌کند؛ و هیچ‌ یک از آنها از ذهن او زائل نشوند؛ و این معنی برای آن [[حضرت علی]]{{ع}} ثابت بود. ایشان در اثبات این مدعا ضمن آوردن روایاتی از [[اهل سنت]] و شیعه، به افضلیت و اعلمیت [[حضرت علی]]{{ع}} در علم شرایع و احکام و ادیان، در فنون جنگی و اسلحه و در مدیریت و کشورداری اشاره کرده‌اند. اما واقعیت این است که دیدگاه قبلی منکر این فضایل نیست، بلکه بیش از آن را نیز می‌گویند! تنها سخن در آن است که آنان اینها را [[علم غیب]] نمی‌دانند، بلکه آموخته‌هایی می‌دانند از جانب [[الهام]] و آموزش [[پیامبر]] رحمت!.


'''۲. مرحوم [[عبدالحسین موسوی لاری]]:'''اعتقاد به [[علم امام]] هرچند از ضروریات دینی نیست، اما تحصیل و معرفت تفصیلی آن برای خواصِ از اهل علم واجب است تا بدان باور قلبی داشته باشند. اما برای عوام، اعتقاد قلبی و زبانی کفایت می‌کند. برگزیدگان الهی همواره از همه امور مربوط به حال، گذشته و آینده آگاه‌اند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نمی‌ماند.
'''۲. مرحوم [[عبدالحسین موسوی لاری]]:'''اعتقاد به [[علم امام]] هرچند از ضروریات دینی نیست، اما تحصیل و معرفت تفصیلی آن برای خواصِ از اهل علم واجب است تا بدان باور قلبی داشته باشند. اما برای عوام، اعتقاد قلبی و زبانی کفایت می‌کند. برگزیدگان الهی همواره از همه امور مربوط به حال، گذشته و آینده آگاه‌اند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نمی‌ماند.
خط ۱۰۵: خط ۱۰۹:
| پاسخ‌دهنده = حسن رهبری
| پاسخ‌دهنده = حسن رهبری
| پاسخ = آقای '''[[حسن رهبری]]''' در مقاله ''«[[علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن (مقاله)|علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[حسن رهبری]]''' در مقاله ''«[[علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن (مقاله)|علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«دیدگاه برخی از عالمان شیعی را در این زمینه، در ذیل مشاهده می‌کنید:
 
::::::[[شیخ مفید]] که از نخستین تدوین کنندگان اعتقادات اسلامی و سلسله جنبان نهضت فکری در جهان شیعی است، بر این باور است که: {{عربی|"إن الأئمه من آل محمد قد کانوا یعرفون ضمائر بعض العباد و یعرفون ما یکون قبل کونه و لیس بواجب فی صفاتهم و لا شرطاً فی إمامتهم ... و لیس ذلک بواجب عقلاً ... فأما اطلاق القول علیهم بأنهم یعلمون الغیب فهو منکر بیّن الفساد لأن الوصف بذلک انما یستحقه من علم الأشیاء بنفسه و هذا لایکون الا لله عزّوجلّ و علی قولی هذا جماعه اهل الإمامه إلا من شذ عنهم من المفوضه و من انتمی إلیهم من الغلاه"}}<ref>[[امامان]]{{عم}} گاهی از دل برخی از مردم خبر داشتند و رویدادها را پیش از وقوع می دانستند، ولی این از ویژگی‌های ضروری و از شرایط [[امامت]] [[ائمه]]{{عم}} نمی‌باشد؛ بلکه بدین وسیله خداوند آنان را گرامی داشته و داناترین مردم قرار داده است تا وسیله پیروی و اطاعت از آنان باشد. امّا شایسته نیست به کسانی که علم آنان به وسیله دیگری آموزش داده شده یا افاضه گردیده است، عالِم به غیب گفته شود؛ زیرا صفت عالم به غیب سزاوار کسی است که ذاتاً و بدون استمداد از دیگری به حقایق امور و جهان هستی دانا و آشنا باشد. این سخن، دیدگاه بسیاری از علمای شیعه است، مگر تعداد کمی از مفوّضه و کسانی که غلوّ کنندگان که به آنان پیوسته‌اند</ref>. بیان [[شیخ مفید]] زمانی بیشتر آشکار می‌شود که سخنان دیگر او را هم بدان بیفزاییم. ایشان سخن خود را چنین ادامه می‌دهد:«آگاهی [[امامان]]{{عم}} به همه فنون و زبان‌ها ناشدنی نیست، ولی از نظر عقل و قیاس، اعتقاد بدان واجب نیست. خبرهایی از افراد مورد اعتمادی رسیده که [[امامان]]{{عم}}: از این مسائل آگاهی داشتند. در صورت صحیح بودن آنها، موضوع قطعیت خواهد داشت، ولی قطعیت آن از نظر من مورد تردید است... . مفوّضه و غلات موافق این سخنان‌اند».
«دیدگاه برخی از عالمان شیعی را در این زمینه، در ذیل مشاهده می‌کنید:
 
[[شیخ مفید]] که از نخستین تدوین کنندگان اعتقادات اسلامی و سلسله جنبان نهضت فکری در جهان شیعی است، بر این باور است که: {{عربی|"إن الأئمه من آل محمد قد کانوا یعرفون ضمائر بعض العباد و یعرفون ما یکون قبل کونه و لیس بواجب فی صفاتهم و لا شرطاً فی إمامتهم ... و لیس ذلک بواجب عقلاً ... فأما اطلاق القول علیهم بأنهم یعلمون الغیب فهو منکر بیّن الفساد لأن الوصف بذلک انما یستحقه من علم الأشیاء بنفسه و هذا لایکون الا لله عزّوجلّ و علی قولی هذا جماعه اهل الإمامه إلا من شذ عنهم من المفوضه و من انتمی إلیهم من الغلاه"}}<ref>[[امامان]]{{عم}} گاهی از دل برخی از مردم خبر داشتند و رویدادها را پیش از وقوع می دانستند، ولی این از ویژگی‌های ضروری و از شرایط [[امامت]] [[ائمه]]{{عم}} نمی‌باشد؛ بلکه بدین وسیله خداوند آنان را گرامی داشته و داناترین مردم قرار داده است تا وسیله پیروی و اطاعت از آنان باشد. امّا شایسته نیست به کسانی که علم آنان به وسیله دیگری آموزش داده شده یا افاضه گردیده است، عالِم به غیب گفته شود؛ زیرا صفت عالم به غیب سزاوار کسی است که ذاتاً و بدون استمداد از دیگری به حقایق امور و جهان هستی دانا و آشنا باشد. این سخن، دیدگاه بسیاری از علمای شیعه است، مگر تعداد کمی از مفوّضه و کسانی که غلوّ کنندگان که به آنان پیوسته‌اند</ref>. بیان [[شیخ مفید]] زمانی بیشتر آشکار می‌شود که سخنان دیگر او را هم بدان بیفزاییم. ایشان سخن خود را چنین ادامه می‌دهد:«آگاهی [[امامان]]{{عم}} به همه فنون و زبان‌ها ناشدنی نیست، ولی از نظر عقل و قیاس، اعتقاد بدان واجب نیست. خبرهایی از افراد مورد اعتمادی رسیده که [[امامان]]{{عم}}: از این مسائل آگاهی داشتند. در صورت صحیح بودن آنها، موضوع قطعیت خواهد داشت، ولی قطعیت آن از نظر من مورد تردید است... . مفوّضه و غلات موافق این سخنان‌اند».


۱ . [[شیخ مفید]] در کتاب "مسائل العکبریه" در پاسخ به این پرسش‌ها که چرا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با وجود آگاهی از کشته شدنش به سوی مسجد رفت؟ چرا [[امام حسین]]{{ع}} با آگاهی از بی‌وفایی و کمک نکردن مردم کوفه و کشته شدنش به سوی کوفه حرکت کرد؟ چرا [[امام حسن]]{{ع}} ...؟ و ... چنین پاسخ می‌گوید: "هرگز علمای شیعه اجماع نکرده‌اند که [[امام]]{{ع}} همه حوادث آینده را بدون استثنا می‌داند و اگر کسی بگوید [[امام]]{{ع}} همه حوادث را بدون استثنا می‌داند، این را قبول نداریم و گوینده آن را که سخن بدون دلیلی می‌گوید، تصدیق نمی‌کنیم... آری! [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} ظاهراً از کشته شدنش خبر داشت و قاتل خود را می‌شناخت، ولی از زمان دقیق مرگش آگاه نبود؛ همچنین [[امام حسین]]{{ع}} و...".
۱ . [[شیخ مفید]] در کتاب "مسائل العکبریه" در پاسخ به این پرسش‌ها که چرا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با وجود آگاهی از کشته شدنش به سوی مسجد رفت؟ چرا [[امام حسین]]{{ع}} با آگاهی از بی‌وفایی و کمک نکردن مردم کوفه و کشته شدنش به سوی کوفه حرکت کرد؟ چرا [[امام حسن]]{{ع}} ...؟ و ... چنین پاسخ می‌گوید: "هرگز علمای شیعه اجماع نکرده‌اند که [[امام]]{{ع}} همه حوادث آینده را بدون استثنا می‌داند و اگر کسی بگوید [[امام]]{{ع}} همه حوادث را بدون استثنا می‌داند، این را قبول نداریم و گوینده آن را که سخن بدون دلیلی می‌گوید، تصدیق نمی‌کنیم... آری! [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} ظاهراً از کشته شدنش خبر داشت و قاتل خود را می‌شناخت، ولی از زمان دقیق مرگش آگاه نبود؛ همچنین [[امام حسین]]{{ع}} و...".
خط ۱۴۱: خط ۱۴۷:
| پاسخ‌دهنده = محمد صادق عظیمی
| پاسخ‌دهنده = محمد صادق عظیمی
| پاسخ = آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[شیخ صدوق]] می‌گوید: «خداوند متعال اسم اعظم خود را در آغاز سوره‌های قرآن و در حروف مقطعه آن، نهان ساخته است و تنها خاندان [[عصمت]] و طهارت را از این اسم آگاه کرده و به معرفت آن، مفتخر ساخته است. جهتش این است که اگر خدای تعالی این اسم را به همه مردم می‌‌آموخت و آن را برای همه آشکار می‌‌نمود، عده‌ای از آن اسم سوء استفاده می‌کردند و آن را در برابر [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} به کار می‌بردند. بر این اساس، علم مزبور را به کسانی اختصاص داد که حجت‌های او بر مردم‌اند تا بتوانند در مواقع لزوم به وسیله آن دلیل‌ها و معجزاتی را برای اثبات حقانیت خود بیاورند»<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۵۳۹.</ref><ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۸۹.</ref>.
 
«[[شیخ صدوق]] می‌گوید: «خداوند متعال اسم اعظم خود را در آغاز سوره‌های قرآن و در حروف مقطعه آن، نهان ساخته است و تنها خاندان [[عصمت]] و طهارت را از این اسم آگاه کرده و به معرفت آن، مفتخر ساخته است. جهتش این است که اگر خدای تعالی این اسم را به همه مردم می‌‌آموخت و آن را برای همه آشکار می‌‌نمود، عده‌ای از آن اسم سوء استفاده می‌کردند و آن را در برابر [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} به کار می‌بردند. بر این اساس، علم مزبور را به کسانی اختصاص داد که حجت‌های او بر مردم‌اند تا بتوانند در مواقع لزوم به وسیله آن دلیل‌ها و معجزاتی را برای اثبات حقانیت خود بیاورند»<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۵۳۹.</ref><ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۸۹.</ref>.


بر اساس گزارش [[شیخ مفید]]، نوبختی‌ها جزء قدیمی‌ترین کسانی است که به علم و آگاهی امام از تمامی صنعت‌ها، زبان‌ها و لهجه‌ها، اعتقاد داشته و بهره‌مندی از این دانش‌ها را عقلا برای امام لازم می‌دانسته‌اند. [[شیخ مفید]] می‌نویسد: «آگاهی [[امامان]]{{عم}} از حرفه و پیشه‌ها، زبان‌ها و لهجه‌ها از نظر عقلی ناممکن نیست و روایاتی نیز رسیده است که [[ائمه]]{{عم}} از چنان دانشی برخوردارند، اگر این اخبار ثابت شده باشند، باید به مفاد و محتوای آنها قطع پیدا کرده و مطمئن شد، هرچند من [[شیخ مفید]] به آن قطع و یقین نرسیده‌ام و گروهی از [[امامیه]] نیز با من هم نظراند، برخلاف نوبختی‌ها که این نوع دانش‌ها را برای امام از نگاه عقلی، واجب دانسته‌اند و در این مسئله مفوضه و دیگر غالیان نیز با آنان موافق‌اند»<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، اوایل المقالات، ص ۶۷.</ref><ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۹۲.</ref>.
بر اساس گزارش [[شیخ مفید]]، نوبختی‌ها جزء قدیمی‌ترین کسانی است که به علم و آگاهی امام از تمامی صنعت‌ها، زبان‌ها و لهجه‌ها، اعتقاد داشته و بهره‌مندی از این دانش‌ها را عقلا برای امام لازم می‌دانسته‌اند. [[شیخ مفید]] می‌نویسد: «آگاهی [[امامان]]{{عم}} از حرفه و پیشه‌ها، زبان‌ها و لهجه‌ها از نظر عقلی ناممکن نیست و روایاتی نیز رسیده است که [[ائمه]]{{عم}} از چنان دانشی برخوردارند، اگر این اخبار ثابت شده باشند، باید به مفاد و محتوای آنها قطع پیدا کرده و مطمئن شد، هرچند من [[شیخ مفید]] به آن قطع و یقین نرسیده‌ام و گروهی از [[امامیه]] نیز با من هم نظراند، برخلاف نوبختی‌ها که این نوع دانش‌ها را برای امام از نگاه عقلی، واجب دانسته‌اند و در این مسئله مفوضه و دیگر غالیان نیز با آنان موافق‌اند»<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، اوایل المقالات، ص ۶۷.</ref><ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۹۲.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش