رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۵
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
| پاسخدهنده = مصطفی سلطانی | | پاسخدهنده = مصطفی سلطانی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است: | ||
« شیعه معتقد است، [[امام]] از [[علم غیب]] و لدنی بهرهمند است به بیان [[سید لاری]] مراد از [[علم امام]] ظاهری به دست آمده از طریق نشانهها، حواس ظاهری و علوم کسبی نیست، بلکه مراد علم باطنی فطری لدنی است که خداوند از طریق [[الهام]]، [[وحی]]، [[روح القدس]] و مانند آنها، از طریق اسباب خاص به انبیا و اوصیا میبخشد<ref>رسائل سید لاری، ص۱۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹ ]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
| پاسخدهنده = محمد زمان رستمی | | پاسخدهنده = محمد زمان رستمی | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]''' (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آلبویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[محمد زمان رستمی]]''' (استادیار دانشگاه قم) و خانم '''[[طاهره آلبویه]]''' (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب ''«[[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«علوم [[اهل بیت]] {{عم}} بر درس و تکرار متوقف نیست و از روی قیاس و فکر و حدس به دست نمیآید، چرا که ایشان پرسشهای دشوار را پیش از تأمل پاسخ میدهند و هیچ مستفید و ممتحن و هیچ منکری، امری از امور دین را از ایشان نپرسیده است مگر آنکه بیتوقف و تأمل پاسخ گفتهاند، معارف و علوم ایشان از ادراک دیگران به دور است، مناقب و مدایح ایشان، مثل ظهور نور شمس و قمر است، در شرافت بر همه سابقاند و در عرصه یقین بر همه فایق، عجز و قصور بر ایشان راه ندارد و نقص و فتور، گِرد ایشان نمیگردد و در جمیع صفات غالبند.<ref>اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۲۲۵.</ref> بنابراین، [[علم امام]] لدنّی است و هر کس علمش مستفاد از کتب و معلمین باشد، او ورثه [[انبیا]] در علم ایشان نیست. علوم [[انبیا]] تنها از سوی خداوند متعال قابل دستیابی است، چنانکه قرآن میفرماید: {{متن قرآن|اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ }} <ref> پروردگار تو کریمتر است کسی که به انسان آنچه را نمیدانست به توسط قلم آموخت؛ سوره علق، آیات: ۳-۵.</ref> علم واقعی که تنها برای [[انبیا]] و [[اوصیا]]ست از سوی قلم "یا عقل اول" نازل شده است که در سرسلسله مقامات و فرشتگان ملکوت است و بر همه عالم سلطه دارد. و نباید گمان کرد که تعلیم خداوند، تنها مختص [[انبیا]] {{عم}} است، زیرا خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ}} <ref> سوره بقره، آیه: ۲۸۲.</ref> یعنی هر کس که در سلوک خود به حقیقت تقوا نایل شود، خداوند آنچه را نمیداند به او تعلیم مینماید.<ref>عین القضاه همدانی، زبدة الحقایق، ص۶۸.</ref> [[علم لدنی]] از راه وحی و الهام به دست میآید. الهام درجات خفیفهای از وحی است و در تمام زمانها و برای تمام افراد امکانپذیر است و هر قدر روح فرد به اعتدال نزدیکتر شود، الهامات وارد شده فزونی و شدت مییابد، و این از برکات و رحمات الهی است که وقتی باب [[نبوت]] و وحی منسد میگردد، باب الهام گشوده میشود»<ref> [http://rasekhoon.net/article/show/1080720/%D9%85%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/)/ علم امام (با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی).]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۱: | خط ۶۳: | ||
| پاسخدهنده = محمد نظیر عرفانی | | پاسخدهنده = محمد نظیر عرفانی | ||
| پاسخ = آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم معصومان (پایاننامه)|بررسی علم معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم معصومان (پایاننامه)|بررسی علم معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«از منابع علوم [[معصومان]]{{عم}} [[علم لدنی]] میباشد که دانشمندان اسلام در مورد آن نظرات مختلفی را بیان نمودهاند که در ذیل برخی از آنها را بیان مینماییم: | |||
:::::#[[ابوحامد غزالی]]: [[نبوت]] و [[ولایت]] یکی از درجات شرف آدمی است. و حاصل آن سه خاصیت است، ... سومین خاصیت این است که آنچه از علوم که دیگران به آموختن حاصل شود، وی را از باطن خویش حاصل شود، و بعضی از علمها به خاطر صافی دل حاصل شود بدون تعلم همه علوم یا بیشتر از آنها به کسی تعلق گیرد که دلش صافتر و قویتر باشد بدون تعلم، این [[علم لدنی]] است چنان که ذات ازلی گفت که {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}.<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم». سوره کهف، آیه ۶۵</ref> | :::::#[[ابوحامد غزالی]]: [[نبوت]] و [[ولایت]] یکی از درجات شرف آدمی است. و حاصل آن سه خاصیت است، ... سومین خاصیت این است که آنچه از علوم که دیگران به آموختن حاصل شود، وی را از باطن خویش حاصل شود، و بعضی از علمها به خاطر صافی دل حاصل شود بدون تعلم همه علوم یا بیشتر از آنها به کسی تعلق گیرد که دلش صافتر و قویتر باشد بدون تعلم، این [[علم لدنی]] است چنان که ذات ازلی گفت که {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}.<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم». سوره کهف، آیه ۶۵</ref> | ||
:::::#[[عزالدین محمود کاشانی]]: [[علم لدنی]] علمی است که اهل قرب را به تعلیم و تفهیم ربانی معلوم و مفهوم شود، نه با دلایل عقلی و نقلی، چنانکه کلام قدیم قرآن کریم در حق [[حضرت خضر]]{{ع}} گفت: {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}، و فرق بین علم الیقین و [[علم لدنی]] آن است که علم الیقین ادراک نور ذات و صفات الهی است. و [[علم لدنی]] ادراک معانی و کلمات از حق، بیواسطه بشر، و آن سه قسم است: [[وحی]]، [[الهام]]، فراست. | :::::#[[عزالدین محمود کاشانی]]: [[علم لدنی]] علمی است که اهل قرب را به تعلیم و تفهیم ربانی معلوم و مفهوم شود، نه با دلایل عقلی و نقلی، چنانکه کلام قدیم قرآن کریم در حق [[حضرت خضر]]{{ع}} گفت: {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}، و فرق بین علم الیقین و [[علم لدنی]] آن است که علم الیقین ادراک نور ذات و صفات الهی است. و [[علم لدنی]] ادراک معانی و کلمات از حق، بیواسطه بشر، و آن سه قسم است: [[وحی]]، [[الهام]]، فراست. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۲: | ||
| پاسخدهنده = محمد صادق عظیمی | | پاسخدهنده = محمد صادق عظیمی | ||
| پاسخ = آقای '''[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[ابن طاووس]] معتقد است علم [[ائمه]]{{ع}} از این قبیل [[علم لدنی]] است. یعنی آنان بدون تعلم و شاگردی کردن نزد کسی عالم شدهاند. به نظر او [[امامان]]{{عم}} حتی نزد پدران خود نیز علم نیاموختهاند. وی در این باره میگوید: علوم [[ائمه]]{{عم}} که خود نشانهای الهی و معجزهای ربانی است، مهمترین دلیل بر [[امامت]] ایشان است، زیرا آنان هرگز نزد معلم و استادی زانو نزده و از کسی نیاموختهاند و هیچ کس از دوستان و دشمنان ندیده و نشنیده است که این دانشها را مانند دیگران نزد کسی، حتی پدران خود آموخته باشند یا در کتابی خوانده و مطالب آن را حفظ کرده باشند، بلکه هرگاه امامی از دنیا میرفت، امام بعدی که به نصب امام پیشین جانشین او بود، علم و همه کمالاتی را که برای مقام [[امامت]] بدان نیاز داشت وارث میشد. هرچند [[ابن طاووس]] از واژه [[علم لدنی]] استفاده نکرده است، اما تفسیری که درباره علوم [[ائمه]]{{ع}} نموده است بر [[علم لدنی]] منطبق میشود. علاوه بر این، عبارتی را از غزالی نقل میکند که وی گفته است، علم [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، [[علم لدنی]] و موهبت الهی است»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۱۱۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۶: | خط ۹۰: | ||
| پاسخدهنده = گلافشان پارسانسب | | پاسخدهنده = گلافشان پارسانسب | ||
| پاسخ = خانم '''[[گلافشان پارسانسب]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایاننامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = خانم '''[[گلافشان پارسانسب]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایاننامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از مسائلی که در حیطه [[علم لدنی]] به حساب آورده شده است آگاهی به جهان غیب میباشد. عالم غیب در مقابل عالم شهود است چیزهایی که بهوسیله حواس قابل درک نباشند و از قلمرو حواس برتر و بالاتر باشند از [[علم غیب]] محسوب میشوند مانند اوضاع قیامت و معاد، بهشت و دوزخ، ثوابها و عقابهای اخروی، ملائکه و فرشتگان و حوادث گذشته و آینده که برای انسان با این حواس مادی غیر قابل درکند ولی نسبت به پروردگار جهان حاضر میباشند و در آیاتی چند از قرآن کریم به [[علم غیب]] اشاره شده و آن را فقط از آن خداوند به حساب آوردهاند و هر چند قرآن [[علم غیب]] را از مختصات خداوند برشمرده ولی برخی بندگان لایق و برگزیدۀ خدا را استثناء کرده است <ref>امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۸۷</ref> که میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه ۲۶.</ref>. کسی عالم به غیب نیست مگر آن اندازه دانش و اطلاعاتی که بر خداوند برای پیمبرانش پسندیده و در امر رسالت محتاج به آن باشند و در اطراف او فرشتگانی گماشته و حفظه قرار داده که هنگام نزول [[وحی]] شیاطین و جنیان را منع و طرد نمایند که اطلاع از کلمات [[وحی]] که از عالم ما فوق الطبیعه فرود میآید پیدا ننماید تا آنکه استراق سمع نموده به کَهَنه بیاموزند و معجزه با سحر مشتبه گردد<ref>بانو امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۱۴، ص ۱۵۶.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}}<ref>خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ وَلَقَدْ رَآهُ بِالأُفُقِ الْمُبِينِ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}} <ref> که این (قرآن) باز خوانده فرستادهای گرامی است، توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد، آنجا فرمانگزاری امین است؛ و همنشین شما، دیوانه نیست، و بیگمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است، و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد؛ سوره تکویر، آیه: ۱۹ - ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}} <ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}} <ref> این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ سوره هود، آیه: ۴۹.</ref> از این قبیل آیات استفاده میشود که خداوند متعال پارهای از حقایق و مطالب غیبی را بوسیلۀ [[وحی]] بر پیغمبران نازل میکند و بدین وسیله آنان را با جهان غیب مرتبط میسازد و پیغمبران و بندگان برگزیدۀ خدا علومشان وابسته به تأییدات و افاضات خداوند است»<ref>[[گلافشان پارسانسب]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایاننامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص۳۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۳: | خط ۹۸: | ||
| پاسخدهنده = طیبه اکبری راد | | پاسخدهنده = طیبه اکبری راد | ||
| پاسخ = خانم '''[[طیبه اکبری راد]]''' و خانم [[فاطمه جمشیدی]] در مقاله ''«[[بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث (مقاله)|بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = خانم '''[[طیبه اکبری راد]]''' و خانم [[فاطمه جمشیدی]] در مقاله ''«[[بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث (مقاله)|بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«از جمله راههای انتقال این علوم بر اساس آیات قرآن، اعطای آن از طریق علم لدنی یا علم حضوری است که پیشتر درباره آن بحث شده است؛ چنانکه خود [[حضرت علی]]{{ع}} درباره اعطای این علم از جانب خداوند متعال میفرماید: به من فضایلی اعطا شده که احدی در آنها بر من سبقت نداشته است؛ مرگ و میرها را میدانم؛ نژادها و احکام واقعی و درست را میدانم، آنچه پیش از من بوده، از دستم نرفته و آنچه از دیدهام نهان است، در علمم آشکار است؛ به اذن خدا مژده میدهم و از طرف او ادای وظیفه میکنم و به مردم ابلاغ مینمایم. همه اینها از عنایت خداست و اوست که به علم خود، مرا بدان قدرت داده است<ref>{{عربی|" وَ لَقَدْ أُعْطِيتُ خِصَالًا مَا سَبَقَنِي إِلَيْهَا أَحَدٌ قَبْلِي عُلِّمْتُ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ الْأَنْسَابَ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ فَلَمْ يَفُتْنِي مَا سَبَقَنِي وَ لَمْ يَعْزُبْ عَنِّي مَا غَابَ عَنِّي أُبَشِّرُ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُؤَدِّي عَنْهُ كُلُّ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ مَكَّنَنِي فِيهِ بِعِلْمِهِ "}}؛کلینی، الکافی، جلد ۱، ص۵۳۰.</ref>»<ref>[http://momqh.ahadithona.ir/Article/139606281328208137 بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث؛ ص ۹۷.]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۶: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = '''پژوهشگران وبگاه [http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27423&page=2#post489310 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | | پاسخ = '''پژوهشگران وبگاه [http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27423&page=2#post489310 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
«[[علم لدنی]] صرفاً مختص امور معنوی نیست و شامل امور و علوم مادی هم میشود. در واقع [[علم لدنی]] بدون واسطه و کلاس و درس و تحصیل به فردی افاضه میشود اما اینکه به دلیل اینکه از [[غیب]] است و نوع رسیدن به این مقام از راه معنوی است پس باید شامل علوم معنوی هم بشود خیر اینطور نیست؛ [[علم لدنی]] شامل تمامی امور و حوزههای علوم میشود و از این حیث فرقی بین علوم نیست. مثلا خداوند به [[حضرت سلیمان]]{{ع}} علم زبان داده بود که حتی زبان حیوانات را میدانست و با مورچگان صحبت میکرد و ... اگر در احوالات و زندگی [[ائمه]]{{عم}} دقت کنیم به وضوح میبینیم که آنان بتصریح و یا اشاره بسته به سطح مخاطب خویش از مسائلی صحبت میکنند که مربوط به حوزه علوم مادی میشود، مثل طب، شیمی، علوم و تکنولوژی، امور رزمی. قرآن کریم صراحت دارد به اینکه خداوند به [[حضرت داوود]]{{ع}} صنعت زرهسازی را آموخت : {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ}}<ref>« و برای شما ساختن زرهی را به او آموختیم تا از (گزند) جنگتان نگه دارد پس آیا شما سپاسگزار هستید؟»؛ سوره انبیا، آیه۸۰.</ref> این موارد و امور دیگری که در خبرها از [[ائمه]]{{عم}} در باره علوم روز، طب علم شیمی و ... به ما رسیده نشان میدهد که [[علم لدنی]] دایره محدودی ندارد و همه علوم را شامل میشود»<ref>[http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27423&page=2#post489310 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی]</ref> | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۱۴: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=87631 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها]]» در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | | پاسخ = پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=87631 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها]]» در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
*«'''[[علم لدنی]]:''' علمی است که از راه و طریق عادی به دست نیامده است؛ یعنی، اکتسابی نیست، و از طریق استاد و تعلیم و تعلم به دست نیامده، بلکه موهبتی الهی است. | |||
::::::*'''[[علم غیب]]:''' علم به اموری که برای نوع بشر پوشیده و جزو اسرار الهی و مخزون در منبع علم الهی است. کشف و شهود امری که دیدههای نوع بشر نمیبیند و گوشها آن را نمیشنود. البته باید توجه داشت که علم، یعنی کشف و شهود بنابراین [[علم غیب]]، امر نسبی است؛ یعنی، علم به چیزی که برای سایرین غیب است. کشف و شهود چیزی که برای دیگران غایب و نامعلوم است. | ::::::*'''[[علم غیب]]:''' علم به اموری که برای نوع بشر پوشیده و جزو اسرار الهی و مخزون در منبع علم الهی است. کشف و شهود امری که دیدههای نوع بشر نمیبیند و گوشها آن را نمیشنود. البته باید توجه داشت که علم، یعنی کشف و شهود بنابراین [[علم غیب]]، امر نسبی است؛ یعنی، علم به چیزی که برای سایرین غیب است. کشف و شهود چیزی که برای دیگران غایب و نامعلوم است. | ||
::::::*با توجه به دو تعریف فوق، معلوم میشود که هر علم غیبی، [[علم لدنی]] است. چون غیب بر همگان پوشیده است و کسی جز خدا آن را نمیداند، مگر کسانی که خداوند بخواهد و چنین علمی را به آنان موهبت کند {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه۲۶ و ۲۷.</ref> اما هر [[علم لدنی]]، [[علم غیب]] نیست یعنی ممکن است خداوند علم برخی از امور را که برای نوع بشر از طرق عادی قابل اکتساب و تحصیل است، به بعضی انسانها بدون کسب و تحصیل، اعطا کند. چنین علمی موهبتی و لدنی است اما علم به غیب نیست، چون برای سایرین پوشیده نیست. مثل این که خداوند بر اثر یک عنایت، به شخص بیسوادی سواد خواندن و نوشتن اعطا کند و یا کسی را حافظ قرآن قرار دهد.<ref>(مانند جریان کربلایی کاظم که در کتاب داستانهای شگفت شهید دستغیب میتوانید مطالعه کنید).</ref> | ::::::*با توجه به دو تعریف فوق، معلوم میشود که هر علم غیبی، [[علم لدنی]] است. چون غیب بر همگان پوشیده است و کسی جز خدا آن را نمیداند، مگر کسانی که خداوند بخواهد و چنین علمی را به آنان موهبت کند {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه۲۶ و ۲۷.</ref> اما هر [[علم لدنی]]، [[علم غیب]] نیست یعنی ممکن است خداوند علم برخی از امور را که برای نوع بشر از طرق عادی قابل اکتساب و تحصیل است، به بعضی انسانها بدون کسب و تحصیل، اعطا کند. چنین علمی موهبتی و لدنی است اما علم به غیب نیست، چون برای سایرین پوشیده نیست. مثل این که خداوند بر اثر یک عنایت، به شخص بیسوادی سواد خواندن و نوشتن اعطا کند و یا کسی را حافظ قرآن قرار دهد.<ref>(مانند جریان کربلایی کاظم که در کتاب داستانهای شگفت شهید دستغیب میتوانید مطالعه کنید).</ref> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۲۵: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = پژوهشگران ''«[http://rasekhoon.net/faq/show/488317/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-(-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-)-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF/ وبگاه راسخون]»'' در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | | پاسخ = پژوهشگران ''«[http://rasekhoon.net/faq/show/488317/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-(-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-)-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF/ وبگاه راسخون]»'' در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
«[[علم لدنی]]، علمی است که خداوند بدون واسطه به بندهای [[الهام]] میکند. [[علم لدنی]]، علم غیر اکتسابی است؛ یعنی در به دست آوردن ان نیازی به تحصیل و رفتن به مدرسه و زانو زدن پیش استاد نیست. این علم، مستقیم از جانب سرچشمه همه علوم؛ یعنی خداوند، به برخی از بندگان [[الهام]] میشود؛ چنان که در قران درباره [[حضرت خضر]]{{ع}} آمده است: {{متن قرآن|فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}} <ref> و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه: ۶۵.</ref> پیامبران الهی و [[ائمه]]{{عم}} از پیشتازان این علم بوده و پس از آنان برخی از اولیای الهی با ریاضتهای شرعی و تهذیب و تزکیه نفس خود به این مقام رسیدهاند<ref>[http://rasekhoon.net/faq/show/488317/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-(-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-)-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF/ وبگاه راسخون]</ref>. | |||
}} | }} | ||