آثار افزایش علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
:::::#آثاری که به [[انسانها]] و سایر موجودات زیرمجموعه [[ولایت امام]] ارتباط پیدا میکند. | :::::#آثاری که به [[انسانها]] و سایر موجودات زیرمجموعه [[ولایت امام]] ارتباط پیدا میکند. | ||
:::::#تأثیرات علمیای که در تبیین [[مباحث اعتقادی]] از آن بهره گرفته میشود. | :::::#تأثیرات علمیای که در تبیین [[مباحث اعتقادی]] از آن بهره گرفته میشود. | ||
*'''آثار مربوط به امام''': در برخی از [[روایات]] به آثاری که مترتب بر افزایش علم امام است و به امام مربوط میشود، اشارههایی شده است. آنها را میتوان این چنین برشمرد: | |||
:::::#افزایش علم امام، سبب باقی ماندن اندوختههای امام: اگر [[علم امام]] افزایش نیابد هر آن چه نزد امام است، از بین خواهد رفت. بنابراین، افزایش علم امام سبب برجای ماندن تمام اندوختههای [[معنوی]]، [[فضائل]] و [[کمالات]] امام است. باید در این اثر [[رازی]] نهفته باشد؛ زیرا در [[احادیث]] بسیاری بر آن پافشاری شده است<ref>جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰، ۲۷۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۳۰-۱۳۱، ۲۳۲، ۳۹۲-۳۹۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۲-۳۱۳؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>. | :::::#افزایش علم امام، سبب باقی ماندن اندوختههای امام: اگر [[علم امام]] افزایش نیابد هر آن چه نزد امام است، از بین خواهد رفت. بنابراین، افزایش علم امام سبب برجای ماندن تمام اندوختههای [[معنوی]]، [[فضائل]] و [[کمالات]] امام است. باید در این اثر [[رازی]] نهفته باشد؛ زیرا در [[احادیث]] بسیاری بر آن پافشاری شده است<ref>جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰، ۲۷۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۳۰-۱۳۱، ۲۳۲، ۳۹۲-۳۹۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۲-۳۱۳؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>. | ||
:::::#[[علم افزون]]، سبب شدیدترین سرورها: در جملات پایانی برخی از احادیث افزایش علم امام، بیان شده است که امام پس از دریافت علم افزون، [[شادی]] بسیاری پیدا میکند<ref>برای نمونه ر.ک: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}} «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶؛ {{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}} «مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمیآورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۵۸۳-۵۸۷، ۸۸۳؛ مفید، محمد بن محمد، الجمل، ص۱۲۳؛ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۱۴۱-۱۴۲، ۱۲۸، ۱۶۳؛ همو، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۹۹.</ref>. در این [[احادیث]] پس از بیان این مطلب فرمودهاند که اگر این اتفاق نیفتد، هر آنچه نزد [[امام]] است، از بین خواهد رفت. شکی نیست که منظور از اسم اشاره {{متن حدیث|ذَلِكَ}} در جمله {{متن حدیث|...وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}، [[افزایش علم امام]] است. اما این احتمال وجود دارد که [[شادی]] مزبور هم، داخل در اسم اشاره باشد. یعنی اگر [[افزایش علم]] به همراه آن شادی برای امام رخ ندهد، امام همه اندوخته خود را از دست خواهد داد. صَرفنظر از این احتمال، یکی از آثار [[علم افزون]]، شادی [[وصف]] ناپذیری است که در نفس امام پدید میآید و این بسیار برای نگهداشت امام ضروری است؛ زیرا نامهربانیها و قدرناشناسیهای [[امت اسلامی]] در [[حق]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} از یک سو، و [[هدایت]] نیافتن [[بشریت]] از سوی دیگر، سبب [[حزن]] و [[اندوه]] در قلبهای ایشان گشته است<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ۱۳۰-۱۳۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴؛ برای نمونه در یکی از این احادیث از امام صادق{{ع}} میخوانیم: {{متن حدیث|مَا مِنْ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ فِيهَا سُرُورٌ قُلْتُ كَيْفَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِذَا كَانَتْ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ الْعَرْشَ وَ وَافَيْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}.</ref>؛ به ویژه [[امام عصر]]{{ع}} که از هنگام [[تولد]] تاکنون، بیش از یک هزار و صد و هشتاد سال است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۵۱۴، ۳۲۸-۳۳۲.</ref> که اندوه مصیبتهای اجداد طاهرینش [[قلب]] او را مجروح کرده است<ref>ابنمشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، ۵۰۰-۵۰۱.</ref>. ایشان ستمی که بر شیعیانش روا داشته میشود<ref>در زمان کنونی تقریباً میتوان گفت، روزی نیست که در خبرها دیده و شنیده نشود که تعدادی از شیعیان و به طور کلی مظلومان جهان، با وضعیت اسفباری کشته میشوند. همین چند روز پیش (شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴ برابر با ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵) در فاجعهای دلخراش، صدها شیعه را در حسینه بقیة الله زاریا در کشور نیجریه به صورت وحشیانه به قتل رساندند و حسینیه را نیز با خاک یکسان کردند (ر.ک: سایت العالم، www news/ir. alalam. ia؛ و ویکی پدیا، www org. wikipedia. fa). تمامی مجامع بینالمللی در قبال این حادثه، مانند دیگر موارد، سکوت کردند و هیچ واکنشی از خود نشان ندادند. خبرهای بسیاری از این حوادث جنایتکارانه رسانهای نمیگردد. امام زمان{{ع}} از تمامی این اخبار اطلاع دارند. ایشان در نامهای خطاب به مرحوم شیخ مفید نوشته اند: «... ما از اخبار و احوال شما کاملاً آگاهیم و چیزی از آن برما پوشیده نیست.... بدون شک ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم.»... (ر.ک: قطبالدین راوندی، سعید، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۲؛ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۴۹۷). ما شیعیان تنها به خاطر شنیدن این دست خبرها، یا به خاطر دیدن تصاویر آن، گاهی از شدت ناراحتی تا چند روز نمیتوانیم غذا بخوریم؛ اما بر امام شیعیان، حضرت ولی عصر{{ع}} که بیش از هزار سال است این حوادث را میبیند و بر آنها اشراف کامل دارد، چه میگذرد؟! امیرالمؤمنین{{ع}} میفرماید: «... ما به خاطر اندوه شما شیعیان اندوهگین، و به خاطر بیماری شما بیمار میشویم.»... (ر.ک: صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۶۰). آن حضرت وقتی زیورآلات زنی را به یغما بردند، درباره او فرمودهاند اگر بعد از این حادثه، مسلمانی از غصه بمیرد، جای ملامت ندارد؛ بلکه مرگ او در نظر من شایسته است (ر.ک: سید رضی، محمد بن حسین (گردآورنده)، نهج البلاغة، ص۷۰، خطبه ۲۷) حال امام زمان{{ع}} چه حالی از دیدن جنازه غرق به خون مردان، زنان و کودکان این حوادث دارند؟!.</ref> و تباهیهای [[بشریت]] را نظارهگر است<ref>امیرالمؤمنین{{ع}} میفرماید: «... در هر زمان، از بین ما اهل بیت، امامی وجود دارد که شاهد بر اهل زمان خویش است»؛ ر.ک: هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۸۶. ادله فراوانی بر آگاهی کامل امام از رویدادهای زمین و اعمال بندگان وجود دارد؛ برای نمونه ر.ک: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳؛ {{متن قرآن|يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «چون نزد آنان باز گردید، برای شما عذر میآورند؛ بگو عذر نیاورید که هرگز باورتان نخواهیم داشت؛ خداوند ما را از اخبار شما آگاه کرده است و به زودی خداوند و پیامبرش کردار شما را خواهند دید سپس به سوی دانای پنهان و آشکار برگردانده میشوید آنگاه او شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میگرداند» سوره توبه، آیه ۹۴؛ {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵؛ {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}} «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه ۷۸؛ جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۳۷، ۲۴۰؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۱، ص۲۷۷، ۳۰۴؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۸۲، ۴۲۴-۴۴۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۰، ۲۱۹؛ ج۴، ص۹۴؛ ج۸، ص۲۵۴؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۱؛ ج۲، ص۸۳؛ مفید، محمد بن محمد، امالی، ص۱۹۶؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>. این [[مصیبتها]] هر [[انسان]] دستاندرکاری را میکُشد یا سرمایههای [[روحی]]، مادی و [[معنوی]] او را از بین میبرد. شاید بتوان گفت [[راز]] [[تحمل]] این مصیبتها، یا در کمترین حالت، یکی از عوامل نگهداشت [[قلب]] [[امام]] از تأثیر این مصیبتها، همین [[سروری]] است که برای امام در هر [[شب جمعه]] اتفاق میافتد. البته ما از ماهیت و [[میزان]] آن بیاطلاعیم. به نظر میرسد، اساساً [[خداوند متعال]] با ارزانی داشتن [[علم]]، قلب حُجج خود را از اندوهها التیام میبخشد؛ همان طور که پس از [[وفات]] [[رسول الله]]{{صل}}، که [[حزن]] شدیدی برحضرت [[فاطمه]]{{س}} وارد شده بود، [[خداوند]] با فروفرستادن [[جبرئیل]]{{ع}} و القای [[علوم]] بیکران بر ایشان، [[قلب]] اندوهگینشان را التیام بخشید<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۵۴، ۱۵۷، ح۱۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۴۰، ح۲ و ص۲۴۱، ح۵.</ref>. | :::::#[[علم افزون]]، سبب شدیدترین سرورها: در جملات پایانی برخی از احادیث افزایش علم امام، بیان شده است که امام پس از دریافت علم افزون، [[شادی]] بسیاری پیدا میکند<ref>برای نمونه ر.ک: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}} «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶؛ {{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}} «مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمیآورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۵۸۳-۵۸۷، ۸۸۳؛ مفید، محمد بن محمد، الجمل، ص۱۲۳؛ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۱۴۱-۱۴۲، ۱۲۸، ۱۶۳؛ همو، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۹۹.</ref>. در این [[احادیث]] پس از بیان این مطلب فرمودهاند که اگر این اتفاق نیفتد، هر آنچه نزد [[امام]] است، از بین خواهد رفت. شکی نیست که منظور از اسم اشاره {{متن حدیث|ذَلِكَ}} در جمله {{متن حدیث|...وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}، [[افزایش علم امام]] است. اما این احتمال وجود دارد که [[شادی]] مزبور هم، داخل در اسم اشاره باشد. یعنی اگر [[افزایش علم]] به همراه آن شادی برای امام رخ ندهد، امام همه اندوخته خود را از دست خواهد داد. صَرفنظر از این احتمال، یکی از آثار [[علم افزون]]، شادی [[وصف]] ناپذیری است که در نفس امام پدید میآید و این بسیار برای نگهداشت امام ضروری است؛ زیرا نامهربانیها و قدرناشناسیهای [[امت اسلامی]] در [[حق]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} از یک سو، و [[هدایت]] نیافتن [[بشریت]] از سوی دیگر، سبب [[حزن]] و [[اندوه]] در قلبهای ایشان گشته است<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ۱۳۰-۱۳۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴؛ برای نمونه در یکی از این احادیث از امام صادق{{ع}} میخوانیم: {{متن حدیث|مَا مِنْ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ فِيهَا سُرُورٌ قُلْتُ كَيْفَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِذَا كَانَتْ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ الْعَرْشَ وَ وَافَيْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}.</ref>؛ به ویژه [[امام عصر]]{{ع}} که از هنگام [[تولد]] تاکنون، بیش از یک هزار و صد و هشتاد سال است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۵۱۴، ۳۲۸-۳۳۲.</ref> که اندوه مصیبتهای اجداد طاهرینش [[قلب]] او را مجروح کرده است<ref>ابنمشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، ۵۰۰-۵۰۱.</ref>. ایشان ستمی که بر شیعیانش روا داشته میشود<ref>در زمان کنونی تقریباً میتوان گفت، روزی نیست که در خبرها دیده و شنیده نشود که تعدادی از شیعیان و به طور کلی مظلومان جهان، با وضعیت اسفباری کشته میشوند. همین چند روز پیش (شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴ برابر با ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵) در فاجعهای دلخراش، صدها شیعه را در حسینه بقیة الله زاریا در کشور نیجریه به صورت وحشیانه به قتل رساندند و حسینیه را نیز با خاک یکسان کردند (ر.ک: سایت العالم، www news/ir. alalam. ia؛ و ویکی پدیا، www org. wikipedia. fa). تمامی مجامع بینالمللی در قبال این حادثه، مانند دیگر موارد، سکوت کردند و هیچ واکنشی از خود نشان ندادند. خبرهای بسیاری از این حوادث جنایتکارانه رسانهای نمیگردد. امام زمان{{ع}} از تمامی این اخبار اطلاع دارند. ایشان در نامهای خطاب به مرحوم شیخ مفید نوشته اند: «... ما از اخبار و احوال شما کاملاً آگاهیم و چیزی از آن برما پوشیده نیست.... بدون شک ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم.»... (ر.ک: قطبالدین راوندی، سعید، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۲؛ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۴۹۷). ما شیعیان تنها به خاطر شنیدن این دست خبرها، یا به خاطر دیدن تصاویر آن، گاهی از شدت ناراحتی تا چند روز نمیتوانیم غذا بخوریم؛ اما بر امام شیعیان، حضرت ولی عصر{{ع}} که بیش از هزار سال است این حوادث را میبیند و بر آنها اشراف کامل دارد، چه میگذرد؟! امیرالمؤمنین{{ع}} میفرماید: «... ما به خاطر اندوه شما شیعیان اندوهگین، و به خاطر بیماری شما بیمار میشویم.»... (ر.ک: صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۶۰). آن حضرت وقتی زیورآلات زنی را به یغما بردند، درباره او فرمودهاند اگر بعد از این حادثه، مسلمانی از غصه بمیرد، جای ملامت ندارد؛ بلکه مرگ او در نظر من شایسته است (ر.ک: سید رضی، محمد بن حسین (گردآورنده)، نهج البلاغة، ص۷۰، خطبه ۲۷) حال امام زمان{{ع}} چه حالی از دیدن جنازه غرق به خون مردان، زنان و کودکان این حوادث دارند؟!.</ref> و تباهیهای [[بشریت]] را نظارهگر است<ref>امیرالمؤمنین{{ع}} میفرماید: «... در هر زمان، از بین ما اهل بیت، امامی وجود دارد که شاهد بر اهل زمان خویش است»؛ ر.ک: هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۸۶. ادله فراوانی بر آگاهی کامل امام از رویدادهای زمین و اعمال بندگان وجود دارد؛ برای نمونه ر.ک: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳؛ {{متن قرآن|يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «چون نزد آنان باز گردید، برای شما عذر میآورند؛ بگو عذر نیاورید که هرگز باورتان نخواهیم داشت؛ خداوند ما را از اخبار شما آگاه کرده است و به زودی خداوند و پیامبرش کردار شما را خواهند دید سپس به سوی دانای پنهان و آشکار برگردانده میشوید آنگاه او شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میگرداند» سوره توبه، آیه ۹۴؛ {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵؛ {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}} «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه ۷۸؛ جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۳۷، ۲۴۰؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۱، ص۲۷۷، ۳۰۴؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۸۲، ۴۲۴-۴۴۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۰، ۲۱۹؛ ج۴، ص۹۴؛ ج۸، ص۲۵۴؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۱؛ ج۲، ص۸۳؛ مفید، محمد بن محمد، امالی، ص۱۹۶؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>. این [[مصیبتها]] هر [[انسان]] دستاندرکاری را میکُشد یا سرمایههای [[روحی]]، مادی و [[معنوی]] او را از بین میبرد. شاید بتوان گفت [[راز]] [[تحمل]] این مصیبتها، یا در کمترین حالت، یکی از عوامل نگهداشت [[قلب]] [[امام]] از تأثیر این مصیبتها، همین [[سروری]] است که برای امام در هر [[شب جمعه]] اتفاق میافتد. البته ما از ماهیت و [[میزان]] آن بیاطلاعیم. به نظر میرسد، اساساً [[خداوند متعال]] با ارزانی داشتن [[علم]]، قلب حُجج خود را از اندوهها التیام میبخشد؛ همان طور که پس از [[وفات]] [[رسول الله]]{{صل}}، که [[حزن]] شدیدی برحضرت [[فاطمه]]{{س}} وارد شده بود، [[خداوند]] با فروفرستادن [[جبرئیل]]{{ع}} و القای [[علوم]] بیکران بر ایشان، [[قلب]] اندوهگینشان را التیام بخشید<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۵۴، ۱۵۷، ح۱۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۴۰، ح۲ و ص۲۴۱، ح۵.</ref>. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
:::::#ترفیع درجات امام و [[معرفت]] او به [[خداوند]] و رفع نیازمندیهای شخصی [[قرآن]] یکی از شاخصههای [[افضلیت]] و ترفیع درجات انسان را [[علم]] و [[آگاهی]] معرفی کرده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}} «ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>؛ به ویژه وقتی که این علم در حوزه [[معرفت الله]] افزایش یابد. از این گفتار میتوان نتیجه گرفت که [[علم امام]]، هراندازه که افزایش یابد، سبب ترفیع درجات او میگردد و اگر این علم، در حوزه معرفتالله باشد، سطح [[معرفتی]] امام به خداوند نیز والاتر میرود. از دیگر سو، امام در مناسبات بین خود و خداوند، و نیز بین خود و گستره ولایتیش، نیازمندیهایی [[علمی]] دارد<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۴۴۲.</ref>. اثری که [[افزایش علم]] دارد، این است که این نیازمندیها را برای امام برطرف میسازد. | :::::#ترفیع درجات امام و [[معرفت]] او به [[خداوند]] و رفع نیازمندیهای شخصی [[قرآن]] یکی از شاخصههای [[افضلیت]] و ترفیع درجات انسان را [[علم]] و [[آگاهی]] معرفی کرده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}} «ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>؛ به ویژه وقتی که این علم در حوزه [[معرفت الله]] افزایش یابد. از این گفتار میتوان نتیجه گرفت که [[علم امام]]، هراندازه که افزایش یابد، سبب ترفیع درجات او میگردد و اگر این علم، در حوزه معرفتالله باشد، سطح [[معرفتی]] امام به خداوند نیز والاتر میرود. از دیگر سو، امام در مناسبات بین خود و خداوند، و نیز بین خود و گستره ولایتیش، نیازمندیهایی [[علمی]] دارد<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۴۴۲.</ref>. اثری که [[افزایش علم]] دارد، این است که این نیازمندیها را برای امام برطرف میسازد. | ||
:::::#[[علم افزون]]، تفصیل علم موجود: برخی از [[علوم]] به صورت کلی و مجمل نزد [[امام]] موجود است، که به هر دلیل، بدین گونه در [[خزانه]] [[علم]] او باقی ماندهاند<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۵، ح۵ و ص۴۴۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۴۶، ۲۴۸، ح۳ و ص۲۵۰، ۲۵۲.</ref>. یکی از آثار [[افزایش علم امام]] این است که از این گونه [[علوم]]، رمزگشایی و اجمالزدایی مینماید. | :::::#[[علم افزون]]، تفصیل علم موجود: برخی از [[علوم]] به صورت کلی و مجمل نزد [[امام]] موجود است، که به هر دلیل، بدین گونه در [[خزانه]] [[علم]] او باقی ماندهاند<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۵، ح۵ و ص۴۴۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۴۶، ۲۴۸، ح۳ و ص۲۵۰، ۲۵۲.</ref>. یکی از آثار [[افزایش علم امام]] این است که از این گونه [[علوم]]، رمزگشایی و اجمالزدایی مینماید. | ||
*'''آثار مربوط به سایر موجودات''': [[انسان]] موجودی است که از [[جهت]] [[هدایت]] [[معنوی]] و [[امور مادی]]، نیازمندیهای بیشماری دارد. از انسان که بگذریم، سایر موجودات [[جهان]] در [[سیر]] رسیدن به [[هدف]] خلقتشان، [[نیازمند]] شرایط و امکانات بسیاری میباشند. برخی از این نیازها در همه موجودات مشترک است و برخی به نوعی خاص، و برخی به هر فرد از موجودات جهان [[خلقت]]، اختصاص دارد. از این گذشته، سامان بخشیدن به [[روابط]] بینبخشی موجودات مختلف و [[انتظام]] بین مناسبات آنان، به خودی خود، نیازی مشترک و جداگانه است. این امام است که از طرف [[خداوند]] [[مأموریت]] دارد تا [[نظام آفرینش]] را به فرجام خویش برساند<ref>خداوند به این جهت که جسم و متحیز نیست، امکان ندارد خود در زمین حکمرانی کند، اما مدیریت و حکم خویش را به خلفا و جانشینان خود در زمین میرساند و آنان دستورات الهی را به اجرا در خواهند آورد. در منابعی، شواهدی بر این مطلب وجود دارد، که از جمله آنها میتوان این موارد را نام برد: {{متن قرآن|مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ}} «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹؛ {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵؛ {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}} «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ میدهد و بلا را (از او) میگرداند؟ و شما را جانشینان زمین میگرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند میپذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۱۲، ح۱۷ و ص۱۱۳، ح۱ و ص۳۹۲-۳۹۴، ح۲، ۶، ۹، ۱۰؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۲، ص۱۰۸، ۱۲۹؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۶۸، ۱۹۳، ۲۵۵، ح۱ و ص۲۵۶، ح۲ و ص۴۰۲، ح۵؛ ج۴، ص۵۷۷؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۰۰؛ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۳، ۶۰؛ مفید، محمد بن محمد، امالی، ص۲۸۵، ۳۰۸؛ همو، اختصاص، ص۳۱۳؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۵۵؛ همو، الغیبة، ص۱۷۷. نیز ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۹۹، ص۱۱۶.</ref>. [[خداوند متعال]]، بخشی از [[هدایتها]] و راهبردهای مربوط به این [[نظام]] را به صورت عام از قبل برای [[امام]] فرستاده است و بخشی دیگر که بیشتر در جزئیات امور و امور هر فرد از موجودات است- را در فرایند [[تقدیر الهی]]، [[قضا]] و [[بدا]]، در قالب [[علم]] جدید، برای امام ارسال میکند. به طور کل میتوان یک اثر جامع برای این نوع از [[افزایش علم امام]] در [[ارتباط]] با موجودات برشمرد و آن [[هدایت]] و رفع نیازمندیهای مادی و [[معنوی]] آنان و سامان بخشیدن به [[نظام]] عالم است، که در قالب [[علم افزون]] همواره برای امام ارسال میگردد. از جمله مصادیق آن میتوان ایجاد [[امید]] در [[دل]] [[پیروان]] یا آوردن مژدهای برای آنان و یا ترک کارهای [[ناشایست]] به [[جهت]] [[ترس]] از خبردارشدن امام را نام برد. از ابتدای [[زندگی]] [[بشر]] در [[زمین]]، داستانهایی در [[تاریخ]] ثبت شده که پیروان [[حجج الهی]]، [[منتظر]] بودند تا درباره آنان، پیامی از طرف [[خداوند]] برای حجتش ارسال گردد<ref>کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر، ص۵۹۴؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ج۲، ص۷۴؛ ابنحیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار، ج۱، ص۱۱۹؛ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۴۴؛ قطب الدین راوندی، سعید، قصص الأنبیاء، ص۲۰۶.</ref>. این داستانها را میتوان نمونههایی برای همین مصداق محسوب کرد. | |||
در [[شب قدر]] وقتی در پرونده مقدرات [[شیعیان]] ناملایماتی رقم میخورد، از امام خود میخواهند، تا از خداوند درخواست کند، که آنها را محو، و به نیکویی [[اثبات]] کند. بدینسان نقش وساطت امام و [[حجیت]] او بین [[خلق]] و خالقشان، بیشتر از پیش در [[قلب]] پیروان جای میگیرد، باورمندیهایی چون بدا و [[شناخت خداوند]] در مسائلی مانند [[اراده]] و [[تدبیر]] او در [[نظام آفرینش]]، در [[جان]] آنان پررنگتر میشود، و بیشتر به [[دعا]]، [[عبادت]] و [[بندگی]] [[ترغیب]] میشوند. | در [[شب قدر]] وقتی در پرونده مقدرات [[شیعیان]] ناملایماتی رقم میخورد، از امام خود میخواهند، تا از خداوند درخواست کند، که آنها را محو، و به نیکویی [[اثبات]] کند. بدینسان نقش وساطت امام و [[حجیت]] او بین [[خلق]] و خالقشان، بیشتر از پیش در [[قلب]] پیروان جای میگیرد، باورمندیهایی چون بدا و [[شناخت خداوند]] در مسائلی مانند [[اراده]] و [[تدبیر]] او در [[نظام آفرینش]]، در [[جان]] آنان پررنگتر میشود، و بیشتر به [[دعا]]، [[عبادت]] و [[بندگی]] [[ترغیب]] میشوند. | ||
*'''تأثیرات [[علمی]] – [[اعتقادی]]''' | |||
:::::#[[غلو]] و [[تقصیر]] در [[شناخت امام]]: میتوان از [[باور]] افزایش علم امام در [[شناخت]] بهتر امام، [[یاری]] گرفت. این باور از یک سو [[راه]] را برای غلو میبندد؛ چراکه به طور مداوم، [[امام]] را [[نیازمند]] رسیدن [[علم]] از جانب خدای متان معرفی میکند، و از سوی دیگر [[راه]] [[تقصیر]] در [[معرفت امام]] را مسدود میکند؛ زیرا [[افزایش علم امام]] مقامی فرابشری است و طبق این [[اندیشه]]، امام دائماً با [[خداوند]] در [[ارتباط]] است. | :::::#[[غلو]] و [[تقصیر]] در [[شناخت امام]]: میتوان از [[باور]] افزایش علم امام در [[شناخت]] بهتر امام، [[یاری]] گرفت. این باور از یک سو [[راه]] را برای غلو میبندد؛ چراکه به طور مداوم، [[امام]] را [[نیازمند]] رسیدن [[علم]] از جانب خدای متان معرفی میکند، و از سوی دیگر [[راه]] [[تقصیر]] در [[معرفت امام]] را مسدود میکند؛ زیرا [[افزایش علم امام]] مقامی فرابشری است و طبق این [[اندیشه]]، امام دائماً با [[خداوند]] در [[ارتباط]] است. | ||
:::::#[[اثبات امامت]] در حال انجام: رخداد [[ازدیاد علم امام]] در [[شب قدر]]، [[امامت]] فعلیه و در حال انجام امام زنده، [[حضرت حجت بن الحسن]]{{ع}} را به [[اثبات]] میرساند. ایشان امام مُتصرِّف در حوزه امامتی خود میباشند؛ زیرا امامت، به عنوان [[جانشینی]] [[رسول الله]]{{صل}}، به معنای [[حاکم]] [[سیاسی]] نیست، بلکه [[تدبیر]] [[نظام]] خلایق را که خداوند در شب قدر مقدر میگرداند، [[فرشتگان]] نزد [[امام عصر]] میآورند و ایشان به عنوان [[جانشین پیامبر اکرم]]{{صل}}، باید این تقدیرات را دریافت کند و سپس با شیوه [[مدیریت]] پنهان، به [[اجرا]] درآورد. روشن است این چنین امامتی، ایستا و اسمی نمیباشد، بلکه امامت درحال انجام است. برخی برای تبیین دیدگاههای [[اعتقادی]]، از مسئله افزایش علم امام بهره جستهاند که صَرف نظر از ارزیابی، عبارتاند از: | :::::#[[اثبات امامت]] در حال انجام: رخداد [[ازدیاد علم امام]] در [[شب قدر]]، [[امامت]] فعلیه و در حال انجام امام زنده، [[حضرت حجت بن الحسن]]{{ع}} را به [[اثبات]] میرساند. ایشان امام مُتصرِّف در حوزه امامتی خود میباشند؛ زیرا امامت، به عنوان [[جانشینی]] [[رسول الله]]{{صل}}، به معنای [[حاکم]] [[سیاسی]] نیست، بلکه [[تدبیر]] [[نظام]] خلایق را که خداوند در شب قدر مقدر میگرداند، [[فرشتگان]] نزد [[امام عصر]] میآورند و ایشان به عنوان [[جانشین پیامبر اکرم]]{{صل}}، باید این تقدیرات را دریافت کند و سپس با شیوه [[مدیریت]] پنهان، به [[اجرا]] درآورد. روشن است این چنین امامتی، ایستا و اسمی نمیباشد، بلکه امامت درحال انجام است. برخی برای تبیین دیدگاههای [[اعتقادی]]، از مسئله افزایش علم امام بهره جستهاند که صَرف نظر از ارزیابی، عبارتاند از: |