پرش به محتوا

دین سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۵۹: خط ۵۹:


و معنی این جمله که "هنگامیکه [[یاران]] [[قائم]] رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها [[امان]] می‌طلبند" این است که [[یاران]] [[حضرت]]، انبوه نیروهای خود را در مقابل [[رومیان]] گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از [[بنی امیه]] در این [[روایت]] [[یاران]] [[سفیانی]] است که در دیگر [[روایات]] نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها [[مشاوران]] و [[فرماندهان سپاه]] اویند که دارای موقعیت [[سیاسی]] عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش [[رومیان]] را، در صورت [[تسلیم]] نکردن این افراد، تهدید به [[کارزار]] می‌نمایند.
و معنی این جمله که "هنگامیکه [[یاران]] [[قائم]] رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها [[امان]] می‌طلبند" این است که [[یاران]] [[حضرت]]، انبوه نیروهای خود را در مقابل [[رومیان]] گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از [[بنی امیه]] در این [[روایت]] [[یاران]] [[سفیانی]] است که در دیگر [[روایات]] نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها [[مشاوران]] و [[فرماندهان سپاه]] اویند که دارای موقعیت [[سیاسی]] عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش [[رومیان]] را، در صورت [[تسلیم]] نکردن این افراد، تهدید به [[کارزار]] می‌نمایند.
:::::*'''[[تلاش]] [[سفیانی]] برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود''': با توجه به گسترش آئین [[اسلام]] و [[عظمت]] یافتن آن تا [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و با توجه به اینکه جنبش [[سفیانی]] در برابر [[یاوران]] درفش‌های سیاه و [[گسترش اسلام]]، در [[حقیقت]] یک طرح غربی- [[یهودی]] است، [[پژوهشگری]] که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] را بررسی نماید، دلیل‌ها و نشانه‌های [[تلاش]] وی را بر این معنی می‌یابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی [[ابن حماد]] ص ۷۵ آمده است که "[[سفیانی]] در اثر [[عبادت]] بسیار زردرنگ بنظر می‌رسد" از این عبارت چنین برمی‌آید که او خود را به ظاهر [[متدین]] نشان می‌دهد و البته این حالت طبق [[روایت]] دیگری تنها در آغاز امر او دیده می‌شود.
*'''[[تلاش]] [[سفیانی]] برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود''': با توجه به گسترش آئین [[اسلام]] و [[عظمت]] یافتن آن تا [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و با توجه به اینکه جنبش [[سفیانی]] در برابر [[یاوران]] درفش‌های سیاه و [[گسترش اسلام]]، در [[حقیقت]] یک طرح غربی- [[یهودی]] است، [[پژوهشگری]] که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] را بررسی نماید، دلیل‌ها و نشانه‌های [[تلاش]] وی را بر این معنی می‌یابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی [[ابن حماد]] ص ۷۵ آمده است که "[[سفیانی]] در اثر [[عبادت]] بسیار زردرنگ بنظر می‌رسد" از این عبارت چنین برمی‌آید که او خود را به ظاهر [[متدین]] نشان می‌دهد و البته این حالت طبق [[روایت]] دیگری تنها در آغاز امر او دیده می‌شود.


گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالی که [[صلیب]] به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با [[مسیحیان]] [[زندگی]] می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که [[صلیب]] زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها [[حضور]] می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت [[تظاهر]] به [[نماز]] و [[دیانت]]، فرمانروای [[مسلمانان]] گردانند تا [[مسلمانان]] را با این ترفند که وی از خود آنهاست [[فریب]] دهد، بلکه عبارت [[روایت]] قبل که "اهل [[فضل]] و [[دانش]] را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای [[نیل]] به مقاصد خود، از آنها [[یاری]] می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.</ref> حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و [[حکومت]] خود رنگ [[اسلامی]] و شرعی بدهد.
گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالی که [[صلیب]] به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با [[مسیحیان]] [[زندگی]] می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که [[صلیب]] زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها [[حضور]] می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت [[تظاهر]] به [[نماز]] و [[دیانت]]، فرمانروای [[مسلمانان]] گردانند تا [[مسلمانان]] را با این ترفند که وی از خود آنهاست [[فریب]] دهد، بلکه عبارت [[روایت]] قبل که "اهل [[فضل]] و [[دانش]] را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای [[نیل]] به مقاصد خود، از آنها [[یاری]] می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.</ref> حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و [[حکومت]] خود رنگ [[اسلامی]] و شرعی بدهد.
خط ۷۵: خط ۷۵:
::::#[[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت می‌گرود: [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً "}}<ref>او برای از میان بردن حکومت [[خراسانی]] به روم می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آن‌جا باز می‌گردد؛ زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی {{ع}}، ص۶۵، به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است)</ref>؛
::::#[[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت می‌گرود: [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً "}}<ref>او برای از میان بردن حکومت [[خراسانی]] به روم می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آن‌جا باز می‌گردد؛ زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی {{ع}}، ص۶۵، به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است)</ref>؛
::::#'''[[سفیانی]]، [[مسلمان]] است:''' [[امام علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ "}}<ref>... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] می‌روند و به او می‌گویند: سزاوار نیست که تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا ذلت مردم و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی‌بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمی‌کنی؟؛ عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۰.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|"السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط"}}<ref>[[سفیانی]] ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ‌گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۸، باب ۱۸، ح۱۸. این حدیث به دلیل وجود علی بن الصباح بن الضحاک ضعیف است. (نک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۸۸)</ref>.
::::#'''[[سفیانی]]، [[مسلمان]] است:''' [[امام علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ "}}<ref>... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] می‌روند و به او می‌گویند: سزاوار نیست که تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا ذلت مردم و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی‌بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمی‌کنی؟؛ عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۰.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|"السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط"}}<ref>[[سفیانی]] ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ‌گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۸، باب ۱۸، ح۱۸. این حدیث به دلیل وجود علی بن الصباح بن الضحاک ضعیف است. (نک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۸۸)</ref>.
:::::*[[روایت]] اوّل تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد، و در [[روایت]] دوم [[حقیقت]] [[اسلام]] از او نفی شده است، اما از ظاهر آن نمی‌توان استفاده کرد که او [[مسلمان]] ([[مسلمان]] شناسنامه‌ای) نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آن‌جا که در [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده است، می‌توان فهمید که او [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آن‌جا که کشوری [[اسلامی]] است، می‌تواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد. در میان چهار [[حدیث]] یاد شده که ما بدان دست یافتیم، می‌توان با [[حدیث]] دوم، میان این [[روایات]] آشتی برقرار کرد. یعنی [[سفیانی]] در ابتدا، به ظاهر [[مسلمان]] است و در نهایت به [[آیین]] [[مسیحیان]] می‌گرود. انگیزه این گرایش می‌تواند بهره‌گیری از امکانات غرب در رویارویی با حرکت [[امام مهدی]] {{ع}} باشد. به هر حال، از آن‌جا که [[روایات]] یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمی‌توانیم درباره [[دین]] [[سفیانی]] به نظر قاطعانه‌ای دست یابیم. البته درباره گرایش‌های [[دینی]] [[سفیانی]]، یک مطلب قطعی وجود دارد، و آن عناد و [[تعصب]] شدید او بر ضدّ [[شیعیان]] است که در [[روایات معتبر]] گزارش شده است و در بخش‌های بعد، به آن خواهیم پرداخت»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.</ref>.
*[[روایت]] اوّل تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد، و در [[روایت]] دوم [[حقیقت]] [[اسلام]] از او نفی شده است، اما از ظاهر آن نمی‌توان استفاده کرد که او [[مسلمان]] ([[مسلمان]] شناسنامه‌ای) نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آن‌جا که در [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده است، می‌توان فهمید که او [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آن‌جا که کشوری [[اسلامی]] است، می‌تواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد. در میان چهار [[حدیث]] یاد شده که ما بدان دست یافتیم، می‌توان با [[حدیث]] دوم، میان این [[روایات]] آشتی برقرار کرد. یعنی [[سفیانی]] در ابتدا، به ظاهر [[مسلمان]] است و در نهایت به [[آیین]] [[مسیحیان]] می‌گرود. انگیزه این گرایش می‌تواند بهره‌گیری از امکانات غرب در رویارویی با حرکت [[امام مهدی]] {{ع}} باشد. به هر حال، از آن‌جا که [[روایات]] یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمی‌توانیم درباره [[دین]] [[سفیانی]] به نظر قاطعانه‌ای دست یابیم. البته درباره گرایش‌های [[دینی]] [[سفیانی]]، یک مطلب قطعی وجود دارد، و آن عناد و [[تعصب]] شدید او بر ضدّ [[شیعیان]] است که در [[روایات معتبر]] گزارش شده است و در بخش‌های بعد، به آن خواهیم پرداخت»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش