پرش به محتوا

فواید امام غایب چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:


  «به این پرسش در دو مرحله می‌‏توان پاسخ داد:
  «به این پرسش در دو مرحله می‌‏توان پاسخ داد:
:::::#ما در این دوره نیز عملا طبق [[عقیده]] [[امامیه]] با [[امام]] مستور و پنهان می‏‌باشیم، و لذا فضائلی که در این [[روایت]] آمده است شامل حال ما هم می‌‏شود؛ زیرا آنچه که مهم است [[همراهی]] و معیت با [[امام]] از حیث [[ایمان]] و [[عقیده]] است، نه معیت جسمی و ظاهری. و علاوه بر این می‌‏توان معاصر بودن با آن [[حضرت]] را نیز برای تحقق مفهوم «با [[امام]] بودن» بر مطلب گذشته افزود. و هر کس که [[معتقد]] به‏ [[غیبت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} باشد، این دو جهت را دارا است؛ زیرا [[معتقد]] است که در زمان آن [[حضرت]] به سر می‌‏برد و در [[عقیده]] و [[ایمان]] با آن [[حضرت]] همراه است. و اما اینکه شخص هیئت و [[شمایل]] [[امام]] خود را بشناسد و تشخیص دهد، هیچ‏گونه دخالتی در [[صدق]] مفهوم [[همراهی]] با [[حضرت]] و با وی بودن، ندارد. و به تعبیر دقیقتر، آنچه که [[روایت]] بر آن تأکید دارد، آن است که امر [[امامت]] و [[حکومت]] [[امام]]{{ع}} از [[ترس]] [[ستمگران]] پوشیده و پنهان باشد، و فردی که [[معتقد]] به او است، در [[عقیده]] و [[رفتار]] خود، از او [[تبعیت]] کند. و این حالت در دوران [[غیبت]] برای یک فرد با [[اخلاص]] کاملا [[صدق]] می‏‌کند؛ چنانکه در دوران [[زندگی]] دیگر [[امامان]] نیز به همین صورت بوده است، زیرا هر دو دوره دارای فتنه‌‏ها و [[انحرافات]] و سرکوبی [[حق]] و پنهانی [[امام]] می‌‏باشد، و مشخص بودن [[امام]] و آشکاری ظاهر وی در این جهت چندان دخالتی ندارد.
#ما در این دوره نیز عملا طبق [[عقیده]] [[امامیه]] با [[امام]] مستور و پنهان می‏‌باشیم، و لذا فضائلی که در این [[روایت]] آمده است شامل حال ما هم می‌‏شود؛ زیرا آنچه که مهم است [[همراهی]] و معیت با [[امام]] از حیث [[ایمان]] و [[عقیده]] است، نه معیت جسمی و ظاهری. و علاوه بر این می‌‏توان معاصر بودن با آن [[حضرت]] را نیز برای تحقق مفهوم «با [[امام]] بودن» بر مطلب گذشته افزود. و هر کس که [[معتقد]] به‏ [[غیبت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} باشد، این دو جهت را دارا است؛ زیرا [[معتقد]] است که در زمان آن [[حضرت]] به سر می‌‏برد و در [[عقیده]] و [[ایمان]] با آن [[حضرت]] همراه است. و اما اینکه شخص هیئت و [[شمایل]] [[امام]] خود را بشناسد و تشخیص دهد، هیچ‏گونه دخالتی در [[صدق]] مفهوم [[همراهی]] با [[حضرت]] و با وی بودن، ندارد. و به تعبیر دقیقتر، آنچه که [[روایت]] بر آن تأکید دارد، آن است که امر [[امامت]] و [[حکومت]] [[امام]]{{ع}} از [[ترس]] [[ستمگران]] پوشیده و پنهان باشد، و فردی که [[معتقد]] به او است، در [[عقیده]] و [[رفتار]] خود، از او [[تبعیت]] کند. و این حالت در دوران [[غیبت]] برای یک فرد با [[اخلاص]] کاملا [[صدق]] می‏‌کند؛ چنانکه در دوران [[زندگی]] دیگر [[امامان]] نیز به همین صورت بوده است، زیرا هر دو دوره دارای فتنه‌‏ها و [[انحرافات]] و سرکوبی [[حق]] و پنهانی [[امام]] می‌‏باشد، و مشخص بودن [[امام]] و آشکاری ظاهر وی در این جهت چندان دخالتی ندارد.
:::::#بر فرض بپذیریم که [[غیبت]] [[امام]]، [[مانع]] از این است که بودن با او [[صدق]] کند و یا فراتر از آن بر فرض عدم [[اعتقاد]] به [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] می‌‏گوییم بازهم می‌‏توان فضیلتی را که در این [[روایت]] ذکر شده شامل افراد با اخلاصی دانست که در دوران [[فتنه]] و [[انحراف]] به سر می‌‏برند؛ زیرا آنچه که موجب [[فضیلت]] و [[برتری]] می‏‌شود و در [[آزمایش الهی]]، پایه و اصل به حساب می‌‏آید، همان [[ترس]] از [[ظلم]] و جهت‏گیری همیشگی در مقابل [[حیله]] و [[نیرنگ]] [[دشمنان]] و رویاروئی با منحرفین است؛ و کوشش و [[پرستش]] در شرایط [[خوف]]، [[برتر]] و والاتر است از [[عبادت]] و هرگونه کاری در دوره راحتی و [[آسایش]]. و این حالت در این دوره‏های اخیر، به همان‏گونه که در دوران [[زندگی]] [[ائمه]]{{عم}} وجود داشته، موجود است، و تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ زیرا هر دو دوره از دوره‏های [[فتنه]] و [[انحراف]] می‌‏باشد، بلکه می‌‏توان گفت در این سالیان اخیر، [[ترس]] و [[مشکلات]] از چندین جهت از زمان [[ائمه]]{{عم}} بیشتر بوده است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۶۲، ۴۶۳.</ref>.
#بر فرض بپذیریم که [[غیبت]] [[امام]]، [[مانع]] از این است که بودن با او [[صدق]] کند و یا فراتر از آن بر فرض عدم [[اعتقاد]] به [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] می‌‏گوییم بازهم می‌‏توان فضیلتی را که در این [[روایت]] ذکر شده شامل افراد با اخلاصی دانست که در دوران [[فتنه]] و [[انحراف]] به سر می‌‏برند؛ زیرا آنچه که موجب [[فضیلت]] و [[برتری]] می‏‌شود و در [[آزمایش الهی]]، پایه و اصل به حساب می‌‏آید، همان [[ترس]] از [[ظلم]] و جهت‏گیری همیشگی در مقابل [[حیله]] و [[نیرنگ]] [[دشمنان]] و رویاروئی با منحرفین است؛ و کوشش و [[پرستش]] در شرایط [[خوف]]، [[برتر]] و والاتر است از [[عبادت]] و هرگونه کاری در دوره راحتی و [[آسایش]]. و این حالت در این دوره‏های اخیر، به همان‏گونه که در دوران [[زندگی]] [[ائمه]]{{عم}} وجود داشته، موجود است، و تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ زیرا هر دو دوره از دوره‏های [[فتنه]] و [[انحراف]] می‌‏باشد، بلکه می‌‏توان گفت در این سالیان اخیر، [[ترس]] و [[مشکلات]] از چندین جهت از زمان [[ائمه]]{{عم}} بیشتر بوده است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۶۲، ۴۶۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۳۰: خط ۲۳۰:


  «[[امام]] [[قائم]]{{ع}} به خاطر عدم پذیرش [[جامعه]]، از نظرها پنهان است، او همچون [[امامان]] [[معصوم]] دیگر{{عم}} اگر آشکار بود، [[مردم]] همان کاری که با آن [[امامان]] کردند، با او می‌کردند، اما او [[غائب]] است تا [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش او را در طول زمان و با برنامه‌ریزی‌های درازمدت و [[تکامل]] [[معنوی]] و مادی پیدا کنند. [[غیبت]] او چنانچه در [[روایات]] آمده، همچون پنهان شدن [[خورشید]] پشت ابرها است، گرچه ابرها از تابش مستقیم [[خورشید]] ممانعت می‌کنند، ولی هرگز نمی‌توانند تابش [[خورشید]] را به کلی محو سازند. [[غیبت]] [[امام]] [[قائم]]{{ع}} ده‌ها فایده دارد که در اینجا به طور اختصار به چند فایده آن اشاره می‌کنیم:
  «[[امام]] [[قائم]]{{ع}} به خاطر عدم پذیرش [[جامعه]]، از نظرها پنهان است، او همچون [[امامان]] [[معصوم]] دیگر{{عم}} اگر آشکار بود، [[مردم]] همان کاری که با آن [[امامان]] کردند، با او می‌کردند، اما او [[غائب]] است تا [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش او را در طول زمان و با برنامه‌ریزی‌های درازمدت و [[تکامل]] [[معنوی]] و مادی پیدا کنند. [[غیبت]] او چنانچه در [[روایات]] آمده، همچون پنهان شدن [[خورشید]] پشت ابرها است، گرچه ابرها از تابش مستقیم [[خورشید]] ممانعت می‌کنند، ولی هرگز نمی‌توانند تابش [[خورشید]] را به کلی محو سازند. [[غیبت]] [[امام]] [[قائم]]{{ع}} ده‌ها فایده دارد که در اینجا به طور اختصار به چند فایده آن اشاره می‌کنیم:
:::::#[[غیبت]] او به پیروانش [[امید]] می‌بخشد و آنها را دلگرم می‌کند که دارای چنین [[رهبری]] هستند، با توجه به اینکه [[امید]]، آن هم امیدی این چنین، سازنده است.
#[[غیبت]] او به پیروانش [[امید]] می‌بخشد و آنها را دلگرم می‌کند که دارای چنین [[رهبری]] هستند، با توجه به اینکه [[امید]]، آن هم امیدی این چنین، سازنده است.
:::::#[[غیبت]] آن [[حضرت]] پیروانش را قدم‌ به‌ قدم آماده می‌سازد تا آن [[حضرت]] را از [[عزلت]] بیرون آورند.
#[[غیبت]] آن [[حضرت]] پیروانش را قدم‌ به‌ قدم آماده می‌سازد تا آن [[حضرت]] را از [[عزلت]] بیرون آورند.
:::::#آن [[حضرت]] در عین اینکه [[غائب]] است گاه در مسائل مهم با [[فقها]] و بزرگان [[اسلام]] تماس می‌گیرد و آنها را [[راهنمایی]] می‌کند. (چنان‌که‌ شواهد آن بسیار است و بعضی از آنها در این کتاب آمده است).
#آن [[حضرت]] در عین اینکه [[غائب]] است گاه در مسائل مهم با [[فقها]] و بزرگان [[اسلام]] تماس می‌گیرد و آنها را [[راهنمایی]] می‌کند. (چنان‌که‌ شواهد آن بسیار است و بعضی از آنها در این کتاب آمده است).
:::::#[[گفتگو]] درباره [[قیام مهدی]]{{ع}} و تشکیل کنگره‌ها و کنفرانس‌ها و تنظیم نوشته‌ها و مقالات در طول زمان با [[فرصت]] کافی موجب پرورش [[نفوس]] و [[آمادگی]] در [[اندیشه]] [[انقلاب جهانی]] بودن و هدف‌داری و... می‌شود و در نتیجه آمادگی‌های [[فرهنگی]]، صنعتی، [[اقتصادی]] و بالاخره نظامی در همه جا پیدا می‌شود و به این ترتیب [[زمینه‌سازی ظهور]] آن [[حضرت]] مهیا می‌گردد.
#[[گفتگو]] درباره [[قیام مهدی]]{{ع}} و تشکیل کنگره‌ها و کنفرانس‌ها و تنظیم نوشته‌ها و مقالات در طول زمان با [[فرصت]] کافی موجب پرورش [[نفوس]] و [[آمادگی]] در [[اندیشه]] [[انقلاب جهانی]] بودن و هدف‌داری و... می‌شود و در نتیجه آمادگی‌های [[فرهنگی]]، صنعتی، [[اقتصادی]] و بالاخره نظامی در همه جا پیدا می‌شود و به این ترتیب [[زمینه‌سازی ظهور]] آن [[حضرت]] مهیا می‌گردد.
:::::#[[شناخت]] موانع یک [[انقلاب جهانی]] در تمام ابعاد و براندازی آن موانع، [[نیاز]] به طول زمان و [[کمک]] [[فکری]] بسیار در سطح [[جهان]] دارد، این نیز یکی از [[فواید غیبت]] [[امام]] [[قائم]]{{ع}} می‌باشد.
#[[شناخت]] موانع یک [[انقلاب جهانی]] در تمام ابعاد و براندازی آن موانع، [[نیاز]] به طول زمان و [[کمک]] [[فکری]] بسیار در سطح [[جهان]] دارد، این نیز یکی از [[فواید غیبت]] [[امام]] [[قائم]]{{ع}} می‌باشد.
:::::#از طرفی طول [[غیبت]] و دوری از [[مردم]] از [[رهبر]] [[مصلح]] و [[عادل]]، موجب [[فساد]] در تمام زمینه‌ها شده، و همین [[فساد]] موجب خستگی و [[ناراحتی]] و [[نارضایتی]] [[مردم]] می‌شود و در [[دل]] این [[فساد]]، جرقه‌های [[انقلاب]] بروز می‌کند و [[مردم]]، تشنه [[مصلح]] واقعی و [[عدالت]] می‌شوند، چراکه تا همه [[رنج]] [[ظلم]] و [[فساد]] را نبرند، آماده [[درک]] [[لذت]] [[عدالت]] و [[اصلاح]] نخواهند شد، چنان‌که در [[روایات]] مربوط به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بسیار آمده که:{{عربی|" يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>آن حضرت{{ع}} زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همان‌گونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۴۱-۴۳.</ref>.
#از طرفی طول [[غیبت]] و دوری از [[مردم]] از [[رهبر]] [[مصلح]] و [[عادل]]، موجب [[فساد]] در تمام زمینه‌ها شده، و همین [[فساد]] موجب خستگی و [[ناراحتی]] و [[نارضایتی]] [[مردم]] می‌شود و در [[دل]] این [[فساد]]، جرقه‌های [[انقلاب]] بروز می‌کند و [[مردم]]، تشنه [[مصلح]] واقعی و [[عدالت]] می‌شوند، چراکه تا همه [[رنج]] [[ظلم]] و [[فساد]] را نبرند، آماده [[درک]] [[لذت]] [[عدالت]] و [[اصلاح]] نخواهند شد، چنان‌که در [[روایات]] مربوط به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بسیار آمده که:{{عربی|" يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>آن حضرت{{ع}} زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همان‌گونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۴۱-۴۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:


با توجه به مطالب فوق می‌توان چنین برداشت کرد که یکی از [[آثار وجودی]] [[امام]] [[حجت خدا]] این است که [[خداوند تعالی]] به خاطر آن وجود [[مقدس]] [[بلا]] و [[عذاب]] را برمی‌دارد و [[مردم]] را به خاطر [[اعمال]] بدشان، [[عذاب]] [[دنیوی]] نمی‌کند. به علاوه از مجموع [[روایات]] استفاده می‌شود که [[دفع بلا]] از [[مردم]] و [[امان]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} سه مرحله دارد:
با توجه به مطالب فوق می‌توان چنین برداشت کرد که یکی از [[آثار وجودی]] [[امام]] [[حجت خدا]] این است که [[خداوند تعالی]] به خاطر آن وجود [[مقدس]] [[بلا]] و [[عذاب]] را برمی‌دارد و [[مردم]] را به خاطر [[اعمال]] بدشان، [[عذاب]] [[دنیوی]] نمی‌کند. به علاوه از مجموع [[روایات]] استفاده می‌شود که [[دفع بلا]] از [[مردم]] و [[امان]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} سه مرحله دارد:
:::::#[[امان]] برای همه [[مردم]] [[زمین]]، ایشان [[امان]] برای همه هستند و [[خداوند]] عذابی نمی‌فرستد که آنها را به صورت کامل نابود کند، همانند [[عذاب]] [[قوم نوح]] و سایر [[اقوام]].
#[[امان]] برای همه [[مردم]] [[زمین]]، ایشان [[امان]] برای همه هستند و [[خداوند]] عذابی نمی‌فرستد که آنها را به صورت کامل نابود کند، همانند [[عذاب]] [[قوم نوح]] و سایر [[اقوام]].
:::::#[[امان]] برای [[امت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، این [[امان]] مرحله دوم است که [[خداوند]] به [[برکت]] این ذوات مقدسه بر [[امت اسلام]] نظر ویژه‌ای دارد و [[امان]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} برای آنان آثار بیشتری دارد و [[عذاب]] بیشتری را از آنان برمی‌دارد.
#[[امان]] برای [[امت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، این [[امان]] مرحله دوم است که [[خداوند]] به [[برکت]] این ذوات مقدسه بر [[امت اسلام]] نظر ویژه‌ای دارد و [[امان]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} برای آنان آثار بیشتری دارد و [[عذاب]] بیشتری را از آنان برمی‌دارد.
:::::#[[امان]] برای [[نزدیکان]] و [[شیعیان]]، که وجود [[مقدس]] [[امام]] برای پیروانش آثاری فراوانی دارد از جمله [[بلا]] و گرفتاری را به صورت خاص از آنان برمی‌دارد. در روایتی از قول [[جابر]] [[نقل]] شده است که از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم: {{عربی|« لِأَيِّ شَيْءٍ يُحْتَاجُ إِلَى اَلنَّبِيِّ وَ اَلْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ اَلْعَالَمِ عَلَى صَلاَحِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْفَعُ اَلْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ اَلْأَرْضِ إِذَا كَانَ فِيهَا نَبِيٌّ أَوْ إِمَامٌ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}} وَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: اَلنُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ اَلنُّجُومُ أَتَى أَهْلَ اَلسَّمَاءِ مَا يَكْرَهُونَ وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي أَتَى أَهْلَ اَلْأَرْضِ مَا يَكْرَهُونَ يَعْنِي بِأَهْلِ بَيْتِهِ اَلْأَئِمَّةَ اَلَّذِينَ قَرَنَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ: يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ  وَ هُمُ اَلْمَعْصُومُونَ اَلْمُطَهَّرُونَ اَلَّذِينَ لاَ يُذْنِبُونَ وَ لاَ يَعْصُونَ وَ هُمُ اَلْمُؤَيَّدُونَ اَلْمُوَفَّقُونَ اَلْمُسَدَّدُونَ بِهِمْ يَرْزُقُ اَللَّهُ عِبَادَهُ وَ بِهِمْ يَعْمَرُ بِلاَدَهُ وَ بِهِمْ يُنْزِلُ اَلْقَطْرَ مِنَ اَلسَّمَاءِ وَ بِهِمْ تُخْرَجُ بَرَكَاتُ اَلْأَرْضِ وَ بِهِمْ يُمْهِلُ أَهْلَ اَلْمَعَاصِي وَ لاَ يُعَجِّلُ عَلَيْهِمْ بِالْعُقُوبَةِ وَ اَلْعَذَابِ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۹، ح ۱۴؛ برای چه چیزی احتیاج به پیامبر و [[امام]] است؟ فرمود: برای آنکه عالم بر صلاح خد باقی بماند، زیرا خداوند دفع می‌کند عذاب را از اهل زمین هنگامی که پیامبر یا امامی در آن باشد. خدا می‌فرماید: "خدا ایشان را عذاب نمی‌کند و حال آنکه تو در میان آنان هستی" و پیامبر فرمود: "ستاره‌ها امان اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای اهل زمین، پس زمانی که ستارگان بروند می‌آید اهل زمین را از آنچه کراهت داشتند. و زمانی که اهل بیت من بروند می‌آید اهل زمین را از آنچه کراهت دارد" اراده کرده و به اهل بیتش همان ائمه‌ای که قرین کرده خدا اطاعت آنها را به اطاعت خود پس فرمود: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و صاحبان امر از خودتان را..." به‌واسطه آنها اهل عصیان را مهلت می‌دهد و عقوبت و عذاب بر آنان قرار نمی‌دهد.</ref>.
#[[امان]] برای [[نزدیکان]] و [[شیعیان]]، که وجود [[مقدس]] [[امام]] برای پیروانش آثاری فراوانی دارد از جمله [[بلا]] و گرفتاری را به صورت خاص از آنان برمی‌دارد. در روایتی از قول [[جابر]] [[نقل]] شده است که از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم: {{عربی|« لِأَيِّ شَيْءٍ يُحْتَاجُ إِلَى اَلنَّبِيِّ وَ اَلْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ اَلْعَالَمِ عَلَى صَلاَحِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْفَعُ اَلْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ اَلْأَرْضِ إِذَا كَانَ فِيهَا نَبِيٌّ أَوْ إِمَامٌ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}} وَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: اَلنُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ اَلنُّجُومُ أَتَى أَهْلَ اَلسَّمَاءِ مَا يَكْرَهُونَ وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي أَتَى أَهْلَ اَلْأَرْضِ مَا يَكْرَهُونَ يَعْنِي بِأَهْلِ بَيْتِهِ اَلْأَئِمَّةَ اَلَّذِينَ قَرَنَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ: يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ  وَ هُمُ اَلْمَعْصُومُونَ اَلْمُطَهَّرُونَ اَلَّذِينَ لاَ يُذْنِبُونَ وَ لاَ يَعْصُونَ وَ هُمُ اَلْمُؤَيَّدُونَ اَلْمُوَفَّقُونَ اَلْمُسَدَّدُونَ بِهِمْ يَرْزُقُ اَللَّهُ عِبَادَهُ وَ بِهِمْ يَعْمَرُ بِلاَدَهُ وَ بِهِمْ يُنْزِلُ اَلْقَطْرَ مِنَ اَلسَّمَاءِ وَ بِهِمْ تُخْرَجُ بَرَكَاتُ اَلْأَرْضِ وَ بِهِمْ يُمْهِلُ أَهْلَ اَلْمَعَاصِي وَ لاَ يُعَجِّلُ عَلَيْهِمْ بِالْعُقُوبَةِ وَ اَلْعَذَابِ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۹، ح ۱۴؛ برای چه چیزی احتیاج به پیامبر و [[امام]] است؟ فرمود: برای آنکه عالم بر صلاح خد باقی بماند، زیرا خداوند دفع می‌کند عذاب را از اهل زمین هنگامی که پیامبر یا امامی در آن باشد. خدا می‌فرماید: "خدا ایشان را عذاب نمی‌کند و حال آنکه تو در میان آنان هستی" و پیامبر فرمود: "ستاره‌ها امان اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای اهل زمین، پس زمانی که ستارگان بروند می‌آید اهل زمین را از آنچه کراهت داشتند. و زمانی که اهل بیت من بروند می‌آید اهل زمین را از آنچه کراهت دارد" اراده کرده و به اهل بیتش همان ائمه‌ای که قرین کرده خدا اطاعت آنها را به اطاعت خود پس فرمود: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و صاحبان امر از خودتان را..." به‌واسطه آنها اهل عصیان را مهلت می‌دهد و عقوبت و عذاب بر آنان قرار نمی‌دهد.</ref>.


'''۳. [[امیدبخش]]ی''': [[آدمی]] به [[امید]] زنده است. این [[امید]] است که او را به حرکت و فعالیت وا می‌دارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آینده‌ای روشن، [[روحیه]] کار و [[سازندگی]] و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه می‌دارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت [[یأس]] و [[ناامیدی]] شد و چراغ [[امید]] در خانه دلش به خاموشی‌گرایید و نهال [[امید]] و [[آرزو]] در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی [[نجات]] را نمی‌بیند، و او را باید مرده‌ای متحرک دانست که فقط و فقط [[مرگ]] و نابودی در [[انتظار]] او است.
'''۳. [[امیدبخش]]ی''': [[آدمی]] به [[امید]] زنده است. این [[امید]] است که او را به حرکت و فعالیت وا می‌دارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آینده‌ای روشن، [[روحیه]] کار و [[سازندگی]] و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه می‌دارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت [[یأس]] و [[ناامیدی]] شد و چراغ [[امید]] در خانه دلش به خاموشی‌گرایید و نهال [[امید]] و [[آرزو]] در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی [[نجات]] را نمی‌بیند، و او را باید مرده‌ای متحرک دانست که فقط و فقط [[مرگ]] و نابودی در [[انتظار]] او است.
خط ۲۸۷: خط ۲۸۷:


برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو [[حقیقت]] [[دینی]] لازم است:
برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو [[حقیقت]] [[دینی]] لازم است:
:::::#[[عرضه اعمال]]: یکی از [[معارف]] بلند [[شیعه]] که مبتنی بر [[قرآن کریم]] و [[روایات]] است، [[اعتقاد]] به [[عرضه اعمال]] [[انسان‌ها]] بر پیشوای [[دینی]]، و [[آگاهی]] او از [[اعمال]] آنها می‌باشد. مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[شریف]] کافی، جلد ۱، [[کتاب الحجة]]، بابی را گشوده با عنوان «عرض الأعمال إلي النبي و الأئمه» و در آنجا به روایاتی اشاره می‌کند که در آنها به [[عرضه اعمال]] با مضامین مختلف مطرح شده است. در پاره‌ای از آنها [[عرضه اعمال]] به [[پیامبر خاتم|نبی گرامی اسلام]]{{صل}} مطرح شده و در برخی به وجود [[مقدس]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نیز اشاره شده و در برخی دیگر، [[ائمه]] ذکر شده‌اند. [[یعقوب بن شعیب]] می‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} در رابطه با این [[کلام]] [[خداوند]] {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه / ۱۰۵.</ref> پرسیدم. [[حضرت]] فرمود: {{عربی|«هُم الأئمة»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۱۹، ح ۲.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[اعمال]]، [[خدمت]] [[خداوند]] و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]] بزرگوار{{عم}} عرضه می‌شود و آنان [[اعمال]] [[انسان‌ها]] را می‌بینند. در [[روایت]] دیگر [[عبدالله بن ابان]] [[نقل]] می‌کند که به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: برای من و اهل بیتم به درگاه [[خدا]] [[دعا]] کنید. [[حضرت]] فرمود: {{عربی|«أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ»}}<ref>همان، ج ۴؛ مگر دعا نمی‌کنم؟ به خدا کردار شما هر روز و شب به من عرضه می‌شود.</ref>. بر همین اساس است که از ما خواسته‌اند مواظب [[کردار]] خود باشیم. سماعه می‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که می‌فرمود: {{عربی|«ما لكم تسوؤن رسول الله{{صل}}؟ فقال [[رجل]] كيف نسوؤة؟ فقال: أما تعلمون أن أعمالكم تعرض عليه فإذا رأي فيها معصية ساءه ذلك فلاتسوؤا [[رسول الله]] و سروه»}}<ref>همان، ح ۳.</ref> شما را چه شده که [[پیامبر]] را ناراحت می‌کنید؟ مردی گفت: چطور او را ناراحت کرده و به او [[بدی]] می‌کنیم؟ [[حضرت]] فرمود: آیا نمی‌دانید [[اعمال]] شما بر او عرضه می‌شود و چون گناهی در آن ببیند، آن عمل ناراحتش می‌کند، پس به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[بدی]] نکنید و او را ناراحت نکنید و او را شاد کنید.
#[[عرضه اعمال]]: یکی از [[معارف]] بلند [[شیعه]] که مبتنی بر [[قرآن کریم]] و [[روایات]] است، [[اعتقاد]] به [[عرضه اعمال]] [[انسان‌ها]] بر پیشوای [[دینی]]، و [[آگاهی]] او از [[اعمال]] آنها می‌باشد. مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[شریف]] کافی، جلد ۱، [[کتاب الحجة]]، بابی را گشوده با عنوان «عرض الأعمال إلي النبي و الأئمه» و در آنجا به روایاتی اشاره می‌کند که در آنها به [[عرضه اعمال]] با مضامین مختلف مطرح شده است. در پاره‌ای از آنها [[عرضه اعمال]] به [[پیامبر خاتم|نبی گرامی اسلام]]{{صل}} مطرح شده و در برخی به وجود [[مقدس]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نیز اشاره شده و در برخی دیگر، [[ائمه]] ذکر شده‌اند. [[یعقوب بن شعیب]] می‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} در رابطه با این [[کلام]] [[خداوند]] {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه / ۱۰۵.</ref> پرسیدم. [[حضرت]] فرمود: {{عربی|«هُم الأئمة»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۱۹، ح ۲.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[اعمال]]، [[خدمت]] [[خداوند]] و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]] بزرگوار{{عم}} عرضه می‌شود و آنان [[اعمال]] [[انسان‌ها]] را می‌بینند. در [[روایت]] دیگر [[عبدالله بن ابان]] [[نقل]] می‌کند که به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: برای من و اهل بیتم به درگاه [[خدا]] [[دعا]] کنید. [[حضرت]] فرمود: {{عربی|«أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ»}}<ref>همان، ج ۴؛ مگر دعا نمی‌کنم؟ به خدا کردار شما هر روز و شب به من عرضه می‌شود.</ref>. بر همین اساس است که از ما خواسته‌اند مواظب [[کردار]] خود باشیم. سماعه می‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که می‌فرمود: {{عربی|«ما لكم تسوؤن رسول الله{{صل}}؟ فقال [[رجل]] كيف نسوؤة؟ فقال: أما تعلمون أن أعمالكم تعرض عليه فإذا رأي فيها معصية ساءه ذلك فلاتسوؤا [[رسول الله]] و سروه»}}<ref>همان، ح ۳.</ref> شما را چه شده که [[پیامبر]] را ناراحت می‌کنید؟ مردی گفت: چطور او را ناراحت کرده و به او [[بدی]] می‌کنیم؟ [[حضرت]] فرمود: آیا نمی‌دانید [[اعمال]] شما بر او عرضه می‌شود و چون گناهی در آن ببیند، آن عمل ناراحتش می‌کند، پس به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[بدی]] نکنید و او را ناراحت نکنید و او را شاد کنید.
:::::#[[شاهد]] [[اعمال]]: یکی دیگر از [[معارف]] بلند [[شیعه]]، [[اعتقاد]] به [[شاهد]] بودن [[ائمه]] بر [[اعمال]] [[انسان‌ها]] است. بدین معنی که طبق [[آیات]] و [[روایات]]، وجود [[مقدس]] [[امامان]]، [[شاهد]] [[اعمال]] [[انسان‌ها]] هستند و آنها را می‌بیند. روشن است که [[شهادت]] و عرضه دو بحث جداگانه است، لذا مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[شریف]] کافی علاوه بر گشودن بابی پیرامون [[عرضه اعمال]]، باب خاص و ویژه‌ای گشوده است به نام {{عربی|«في أن الائمة شهداء الله عزوجل على خلقه»}}<ref>همان، ص ۱۹۰.</ref> و در این باب به روایاتی اشاره دارد که [[شاهد]] بودن [[ائمه]] را [[بیان]] نموده است.
#[[شاهد]] [[اعمال]]: یکی دیگر از [[معارف]] بلند [[شیعه]]، [[اعتقاد]] به [[شاهد]] بودن [[ائمه]] بر [[اعمال]] [[انسان‌ها]] است. بدین معنی که طبق [[آیات]] و [[روایات]]، وجود [[مقدس]] [[امامان]]، [[شاهد]] [[اعمال]] [[انسان‌ها]] هستند و آنها را می‌بیند. روشن است که [[شهادت]] و عرضه دو بحث جداگانه است، لذا مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[شریف]] کافی علاوه بر گشودن بابی پیرامون [[عرضه اعمال]]، باب خاص و ویژه‌ای گشوده است به نام {{عربی|«في أن الائمة شهداء الله عزوجل على خلقه»}}<ref>همان، ص ۱۹۰.</ref> و در این باب به روایاتی اشاره دارد که [[شاهد]] بودن [[ائمه]] را [[بیان]] نموده است.


قبل از [[بیان]] [[روایات]] و نتیجه‌گیری باید توجه داشت که:
قبل از [[بیان]] [[روایات]] و نتیجه‌گیری باید توجه داشت که:
خط ۳۷۴: خط ۳۷۴:
::::::در پایان، مناسب است درباره روایاتی که از آن [[حضرت]] با عنوان "[[خورشید]] پس [[ابر]]" یاد شده، توضیح دهیم.
::::::در پایان، مناسب است درباره روایاتی که از آن [[حضرت]] با عنوان "[[خورشید]] پس [[ابر]]" یاد شده، توضیح دهیم.
*'''[[امام غایب]]، بسان [[خورشید پشت ابر]]''': در سخنان [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} درباره [[فواید امام غایب]]، [[تشبیه]] [[زیبایی]] ذکر شده که در آن، [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[دوران غیبت]]، به [[آفتاب پشت ابر]] [[تشبیه]] شده است. نخست، در [[بیان]] [[نورانی]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، آن‌گاه ششمین پیشوای [[شیعیان]]، [[امام صادق]]{{ع}} و سرانجام در بیانی [[نورانی]] از واپسین [[حجت الهی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به این [[تشبیه]] زیبا، اشاره شده است که به آنها می‌پردازیم:
*'''[[امام غایب]]، بسان [[خورشید پشت ابر]]''': در سخنان [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} درباره [[فواید امام غایب]]، [[تشبیه]] [[زیبایی]] ذکر شده که در آن، [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[دوران غیبت]]، به [[آفتاب پشت ابر]] [[تشبیه]] شده است. نخست، در [[بیان]] [[نورانی]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، آن‌گاه ششمین پیشوای [[شیعیان]]، [[امام صادق]]{{ع}} و سرانجام در بیانی [[نورانی]] از واپسین [[حجت الهی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به این [[تشبیه]] زیبا، اشاره شده است که به آنها می‌پردازیم:
:::::#[[جابر]] بن [[عبد الله]] [[انصاری]] از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پرسید: "آیا [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] [[قائم]] از وجود [[مبارک]] او بهره‌مند می‌شوند؟" [[پیامبر]]{{صل}} در پاسخ فرمود: {{عربی|ای والذی بعثنی بِالنُّبُوَّةِ أَنَّهُمْ یستضیئون بِنُورِهِ وَ ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ انَّ تَجَلَّلْهَا سَحَابُ. یا جَابِرٍ ! هَذَا مِنْ مکنون سِرِّ اللَّهِ وَ مَخْزُونِ عِلْمِهِ ، فاکتمه الَّا عَنْ أَهْلِهِ}}<ref>«آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت! آنان در غیبت او، از نورش روشنایی می‌گیرند و از ولایت او، بهره‌مند می‌شوند؛ همانند بهره‌مندی مردم از خورشید؛ اگرچه ابرها چهره آن را بپوشانند. ای جابر! این از اسرار پوشیده خداوند و از علوم ذخیره شده او است. آن را مخفی کن، مگر از اهلش». [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۵۳، ح ۳.</ref>؛
#[[جابر]] بن [[عبد الله]] [[انصاری]] از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پرسید: "آیا [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] [[قائم]] از وجود [[مبارک]] او بهره‌مند می‌شوند؟" [[پیامبر]]{{صل}} در پاسخ فرمود: {{عربی|ای والذی بعثنی بِالنُّبُوَّةِ أَنَّهُمْ یستضیئون بِنُورِهِ وَ ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ انَّ تَجَلَّلْهَا سَحَابُ. یا جَابِرٍ ! هَذَا مِنْ مکنون سِرِّ اللَّهِ وَ مَخْزُونِ عِلْمِهِ ، فاکتمه الَّا عَنْ أَهْلِهِ}}<ref>«آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت! آنان در غیبت او، از نورش روشنایی می‌گیرند و از ولایت او، بهره‌مند می‌شوند؛ همانند بهره‌مندی مردم از خورشید؛ اگرچه ابرها چهره آن را بپوشانند. ای جابر! این از اسرار پوشیده خداوند و از علوم ذخیره شده او است. آن را مخفی کن، مگر از اهلش». [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۵۳، ح ۳.</ref>؛
:::::#[[سلیمان]] بن اعمش از [[امام صادق]]{{ع}} و او از [[امام باقر]]{{ع}} و او از [[امام سجاد]]{{ع}} چنین [[نقل]] کرده است که فرمود: [[زمین]] از [[آفرینش]] [[آدم]] تاکنون و تا همیشه [[تاریخ]]، از [[حجت خدا]] تهی نخواهد بود؛ خواه [[حجت]] [[حق]]، ظاهر و آشکار و شناخته شده باشد یا بنا به مصالحی، [[نهان]] و پوشیده. تا [[رستاخیز]] نیز چنین خواهد بود که اگر جز این باشد، خدای یگانه پرستیده نمی‌شود<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲.</ref>. [[سلیمان]] می‌گوید: گفتم: "سرورم! [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] از نگاه، بهره‌ور می‌شوند؟" [[حضرت]] فرمود: همان‌گونه که از [[خورشید]] زمانی که ابرها آن را می‌پوشانند، بهره می‌برند.
#[[سلیمان]] بن اعمش از [[امام صادق]]{{ع}} و او از [[امام باقر]]{{ع}} و او از [[امام سجاد]]{{ع}} چنین [[نقل]] کرده است که فرمود: [[زمین]] از [[آفرینش]] [[آدم]] تاکنون و تا همیشه [[تاریخ]]، از [[حجت خدا]] تهی نخواهد بود؛ خواه [[حجت]] [[حق]]، ظاهر و آشکار و شناخته شده باشد یا بنا به مصالحی، [[نهان]] و پوشیده. تا [[رستاخیز]] نیز چنین خواهد بود که اگر جز این باشد، خدای یگانه پرستیده نمی‌شود<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲.</ref>. [[سلیمان]] می‌گوید: گفتم: "سرورم! [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] از نگاه، بهره‌ور می‌شوند؟" [[حضرت]] فرمود: همان‌گونه که از [[خورشید]] زمانی که ابرها آن را می‌پوشانند، بهره می‌برند.
:::::#در [[توقیع]] مبارکی که از سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده آمده است: {{عربی|... أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِی فِی غَیبَتِی فَکالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَیبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب...}}<ref>«... و اما چگونگی بهره‌مندی از من در عصر غیبتم، درست همانند بهره‌مندی، از خورشید است؛ هنگامی که ابرها آن را از چشم‌ها بپوشاند..». [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>.
#در [[توقیع]] مبارکی که از سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده آمده است: {{عربی|... أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِی فِی غَیبَتِی فَکالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَیبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب...}}<ref>«... و اما چگونگی بهره‌مندی از من در عصر غیبتم، درست همانند بهره‌مندی، از خورشید است؛ هنگامی که ابرها آن را از چشم‌ها بپوشاند..». [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>.


بی‌گمان این [[تشبیه]]، از روی [[حکمت]] بوده است؛ ازاین‌رو دانشوران [[شیعه]] در [[بیان]] این تشبیهات نکته‌های [[ارزشمندی]] را یادآور شده‌اند که اینجا فقط به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
بی‌گمان این [[تشبیه]]، از روی [[حکمت]] بوده است؛ ازاین‌رو دانشوران [[شیعه]] در [[بیان]] این تشبیهات نکته‌های [[ارزشمندی]] را یادآور شده‌اند که اینجا فقط به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
:::::#[[خورشید]]، در منظومه شمسی محور و مرکز است. [[امام زمان]]{{ع}} نیز در منظومه [[زندگی]] [[انسان‌ها]] محور و اساس است.
#[[خورشید]]، در منظومه شمسی محور و مرکز است. [[امام زمان]]{{ع}} نیز در منظومه [[زندگی]] [[انسان‌ها]] محور و اساس است.
:::::#[[خورشید]]، در مجموعه هستی دارای فواید بی‌شماری است که فقط یکی از آنها نورافشانی است. [[امام زمان]]{{ع}} نیز در [[نظام آفرینش]] دارای فواید بی‌شماری است که فقط فواید اندکی از آن، وابسته به آشکاری او است.
#[[خورشید]]، در مجموعه هستی دارای فواید بی‌شماری است که فقط یکی از آنها نورافشانی است. [[امام زمان]]{{ع}} نیز در [[نظام آفرینش]] دارای فواید بی‌شماری است که فقط فواید اندکی از آن، وابسته به آشکاری او است.
:::::#[[ابر]]، فقط چهره [[خورشید]] را بر زمینی‌ها می‌پوشاند؛ ولی هرگز [[زمین]] را تاریک نمی‌کند. پرده [[غیبت]] نیز فقط [[انسان‌ها]] را از [[دیدار]] مستقیم [[حضرت]] [[محروم]] می‌کند و هرگز مانعی بر نورافشانی او بر [[مردمان]] نخواهد شد.
#[[ابر]]، فقط چهره [[خورشید]] را بر زمینی‌ها می‌پوشاند؛ ولی هرگز [[زمین]] را تاریک نمی‌کند. پرده [[غیبت]] نیز فقط [[انسان‌ها]] را از [[دیدار]] مستقیم [[حضرت]] [[محروم]] می‌کند و هرگز مانعی بر نورافشانی او بر [[مردمان]] نخواهد شد.
:::::#ابری شدن از عوارض [[زمین]] و زمینیان است، نه [[خورشید]]؛ [[غیبت]] نیز نتیجه [[رفتار]] [[انسان‌ها]] است.
#ابری شدن از عوارض [[زمین]] و زمینیان است، نه [[خورشید]]؛ [[غیبت]] نیز نتیجه [[رفتار]] [[انسان‌ها]] است.
:::::#[[ابر]]، فقط برای کسانی [[مانع]] است که زیر آن باشند. اگر کسی بر [[جاذبه]] [[زمین]] غالب شد و از ابرها بالا رفت، دیگر [[ابر]] [[مانع]] او نخواهد بود. در [[غیبت]] نیز اگر کسی بر جاذبه‌های [[دنیایی]] چیره و غالب شد و آن‌سان که [[شایسته]] است، تعالی یافت، ممکن است از پرده [[غیبت]] فراتر رفته به [[دیدار]] آن [[خورشید]] پنهان نایل شود.
#[[ابر]]، فقط برای کسانی [[مانع]] است که زیر آن باشند. اگر کسی بر [[جاذبه]] [[زمین]] غالب شد و از ابرها بالا رفت، دیگر [[ابر]] [[مانع]] او نخواهد بود. در [[غیبت]] نیز اگر کسی بر جاذبه‌های [[دنیایی]] چیره و غالب شد و آن‌سان که [[شایسته]] است، تعالی یافت، ممکن است از پرده [[غیبت]] فراتر رفته به [[دیدار]] آن [[خورشید]] پنهان نایل شود.
:::::#در بهره‌مندی از [[خورشید]]، میان افرادی که [[خورشید]] را [[باور]] کرده‌اند با افرادی که منکر او هستند تفاوتی نیست. در بهره‌مندی از فواید [[تکوینی]] [[امام]] نیز بین منکر و قائل به [[امام]] فرقی نیست.
#در بهره‌مندی از [[خورشید]]، میان افرادی که [[خورشید]] را [[باور]] کرده‌اند با افرادی که منکر او هستند تفاوتی نیست. در بهره‌مندی از فواید [[تکوینی]] [[امام]] نیز بین منکر و قائل به [[امام]] فرقی نیست.
:::::# فقط مردمی در [[انتظار]] [[راستین]] کناررفتن ابرها به سر می‌برند که به فواید [[خورشید]] [[آگاهی]] کامل دارند. در [[دوران غیبت]] نیز [[معرفت]] به [[امام]]، باعث حقیقی‌تر شدن [[انتظار]] می‌شود.
# فقط مردمی در [[انتظار]] [[راستین]] کناررفتن ابرها به سر می‌برند که به فواید [[خورشید]] [[آگاهی]] کامل دارند. در [[دوران غیبت]] نیز [[معرفت]] به [[امام]]، باعث حقیقی‌تر شدن [[انتظار]] می‌شود.
:::::#فقط انسان‌های [[نابینا]] از نورافشانی [[خورشید]] محرومند؛ همان‌گونه که فقط انسان‌های کوردل منکر [[نور]] وجود پیشوای [[معصوم]] و از آن بی‌بهره هستند.
#فقط انسان‌های [[نابینا]] از نورافشانی [[خورشید]] محرومند؛ همان‌گونه که فقط انسان‌های کوردل منکر [[نور]] وجود پیشوای [[معصوم]] و از آن بی‌بهره هستند.


بنابراین شکی نیست که [[میزان]] بهره‌مندی موجودات از [[آفتاب]] عالم‌تاب در زمانی که چیزی حایل نباشد بیشتر و کامل‌تر است؛ اما این بدان معنا نیست که وجود پرده بر روی [[خورشید]]، تمام یا بیشتر بهره‌مندی‌ها را از بین ببرد؛ بلکه این [[مانع]]، فقط برخی از فواید را از میان برده یا کم می‌کند. وجود ظاهری [[امام]] در [[عصر حضور]] و [[ظهور]] نیز به معنای آن است که تمام [[منافع]] [[امام]] می‌تواند به [[مردم]] برسد. حال اگر چیزی [[مانع]] رسیدن فیض‌های کامل [[امام]] به دیگران شود بدان معنا نیست که وجود او بی‌فایده است.
بنابراین شکی نیست که [[میزان]] بهره‌مندی موجودات از [[آفتاب]] عالم‌تاب در زمانی که چیزی حایل نباشد بیشتر و کامل‌تر است؛ اما این بدان معنا نیست که وجود پرده بر روی [[خورشید]]، تمام یا بیشتر بهره‌مندی‌ها را از بین ببرد؛ بلکه این [[مانع]]، فقط برخی از فواید را از میان برده یا کم می‌کند. وجود ظاهری [[امام]] در [[عصر حضور]] و [[ظهور]] نیز به معنای آن است که تمام [[منافع]] [[امام]] می‌تواند به [[مردم]] برسد. حال اگر چیزی [[مانع]] رسیدن فیض‌های کامل [[امام]] به دیگران شود بدان معنا نیست که وجود او بی‌فایده است.
خط ۴۲۴: خط ۴۲۴:


با بررسی این [[احادیث]]، می‌توان نتیجه گرفت که [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، فوائد زیر را دارد و فرقی نمی‌کند که حضور [[امام]] به صورت آشکار باشد یا به صورت پنهانی و مستور:
با بررسی این [[احادیث]]، می‌توان نتیجه گرفت که [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، فوائد زیر را دارد و فرقی نمی‌کند که حضور [[امام]] به صورت آشکار باشد یا به صورت پنهانی و مستور:
:::::#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان [[خالق]] و مخلوق و زنده بودن [[حجت‌ها]] و دلائل [[الهی]] در [[جامعه انسانی]] می‌شود.
#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان [[خالق]] و مخلوق و زنده بودن [[حجت‌ها]] و دلائل [[الهی]] در [[جامعه انسانی]] می‌شود.
:::::#وجود [[امام]]، امن و [[امان]] برای [[مردم]] است و [[خداوند]]، به خاطر آنان، [[زمین]] و [[آسمان]] را از فروپاشیدن بازمی‌دارد.
#وجود [[امام]]، امن و [[امان]] برای [[مردم]] است و [[خداوند]]، به خاطر آنان، [[زمین]] و [[آسمان]] را از فروپاشیدن بازمی‌دارد.
:::::#وجود [[امام]] در [[زمین]]، موجب فرستاده شدن [[نعمت‌های الهی]] می‌شود.
#وجود [[امام]] در [[زمین]]، موجب فرستاده شدن [[نعمت‌های الهی]] می‌شود.
:::::#وجود [[امام]]، موجب [[امیدواری]] [[مؤمنان]] برای [[تحقق عدل الهی]] بر [[جوامع]] [[انسانی]] می‌شود.
#وجود [[امام]]، موجب [[امیدواری]] [[مؤمنان]] برای [[تحقق عدل الهی]] بر [[جوامع]] [[انسانی]] می‌شود.
:::::#وجود [[امام]] در حیات [[انسان]]، دو نقش [[تشریعی]] و [[تکوینی]] دارد. در زمان [[غیبت]]، نقش [[تشریعی]] او در پس پرده، مستور می‌ماند، اما نقش [[تکوینی]] او، موجب استمرار و ادامه حیات می‌شود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۷۱-۷۴.</ref>.
#وجود [[امام]] در حیات [[انسان]]، دو نقش [[تشریعی]] و [[تکوینی]] دارد. در زمان [[غیبت]]، نقش [[تشریعی]] او در پس پرده، مستور می‌ماند، اما نقش [[تکوینی]] او، موجب استمرار و ادامه حیات می‌شود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۷۱-۷۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۶۲: خط ۴۶۲:


هرکدام از این دو نوع فایده نیز با توجه به [[آینده]]، دو گونه‌اند، بنابراین فایده بر چهار گونه است:
هرکدام از این دو نوع فایده نیز با توجه به [[آینده]]، دو گونه‌اند، بنابراین فایده بر چهار گونه است:
:::::#فایده مستقیم خاص؛ فایده غیرمستقیم خاص؛
#فایده مستقیم خاص؛ فایده غیرمستقیم خاص؛
:::::#فایده مستقیم عام؛ فایده غیرمستقیم عام.
#فایده مستقیم عام؛ فایده غیرمستقیم عام.


برای اینکه این مسئله بیشتر روشن شود، برای هرکدام از آن گونه‌ها، مثال‌هایی می‌آوریم.
برای اینکه این مسئله بیشتر روشن شود، برای هرکدام از آن گونه‌ها، مثال‌هایی می‌آوریم.
خط ۵۰۶: خط ۵۰۶:


بنابراین، [[امام]] برای ساکنان و اهل [[زمین]]، فایده عام و غیرمستقیم دارد، زیرا [[امام]]{{ع}} یا همان‌گونه که [[روایت‌ها]] یادآور شده‌اند، باعث [[امنیت]] آنها است. برخی از این [[روایت‌ها]]، [[امام]] را [[تشبیه]] به [[خورشید]] کرده‌اند که توضیح و شرح این مطلب در [[بیان]] و سخن نمی‌گنجد، در مورد سخنان نویسنده البحار در مورد همانند بودن [[امام]] با [[خورشید]] و [[تشبیه]] ایشان به آنکه به وسیله ابرها پوشیده و پنهان شده است، نیز باید گفت که این امر هم بیانگر فایده عام و غیرمستقیم [[امام]] است و به [[دلیل]] دقت و ظرافت و نکته‌سنجی این وجوه تشابه، در اینجا آنها را به صورت خلاصه می‌آوریم:
بنابراین، [[امام]] برای ساکنان و اهل [[زمین]]، فایده عام و غیرمستقیم دارد، زیرا [[امام]]{{ع}} یا همان‌گونه که [[روایت‌ها]] یادآور شده‌اند، باعث [[امنیت]] آنها است. برخی از این [[روایت‌ها]]، [[امام]] را [[تشبیه]] به [[خورشید]] کرده‌اند که توضیح و شرح این مطلب در [[بیان]] و سخن نمی‌گنجد، در مورد سخنان نویسنده البحار در مورد همانند بودن [[امام]] با [[خورشید]] و [[تشبیه]] ایشان به آنکه به وسیله ابرها پوشیده و پنهان شده است، نیز باید گفت که این امر هم بیانگر فایده عام و غیرمستقیم [[امام]] است و به [[دلیل]] دقت و ظرافت و نکته‌سنجی این وجوه تشابه، در اینجا آنها را به صورت خلاصه می‌آوریم:
:::::#[[نور]] وجود و [[علم]] و [[هدایت]]، به واسطه و به وسیله ایشان{{ع}} به [[مردم]] می‌رسد؛ زیرا در [[اخبار]] [[مستفیض]] ثابت شده که ایشان [[علت]] اصلی و غایی آفریده شدن مخلوقات هستند، اگر اینان نبودند، [[نور]] وجود به دیگران نمی‌رسید و با [[برکت]] آنان و با [[شفاعت]] خواستن از آنها و [[توسل]] جستن به آنها است که جویبار [[دانش‌ها]] و آگاهی‌ها روان می‌شود و [[بلاها]] و [[مصیبت‌ها]] از [[مردم]] دفع می‌شود. اگر آنان نبودند، مخلوقات به [[علت]] [[اعمال]] زشتشان، [[شایسته]] انواع مختلف [[عذاب]] بودند و همان‌گونه که [[خداوند]] بلندمرتبه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}}<ref>«[ولی‌] تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند» سوره انفال، آیه ۳۳.</ref>‌.
#[[نور]] وجود و [[علم]] و [[هدایت]]، به واسطه و به وسیله ایشان{{ع}} به [[مردم]] می‌رسد؛ زیرا در [[اخبار]] [[مستفیض]] ثابت شده که ایشان [[علت]] اصلی و غایی آفریده شدن مخلوقات هستند، اگر اینان نبودند، [[نور]] وجود به دیگران نمی‌رسید و با [[برکت]] آنان و با [[شفاعت]] خواستن از آنها و [[توسل]] جستن به آنها است که جویبار [[دانش‌ها]] و آگاهی‌ها روان می‌شود و [[بلاها]] و [[مصیبت‌ها]] از [[مردم]] دفع می‌شود. اگر آنان نبودند، مخلوقات به [[علت]] [[اعمال]] زشتشان، [[شایسته]] انواع مختلف [[عذاب]] بودند و همان‌گونه که [[خداوند]] بلندمرتبه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}}<ref>«[ولی‌] تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند» سوره انفال، آیه ۳۳.</ref>‌.
:::::#همان‌گونه که [[خورشید]] پشت ابرها پنهان می‌شود و در آن حال هم [[مردم]] از آن سود می‌برند و هر لحظه [[منتظر]] کنار رفتن ابرها هستند تا [[خورشید]] پدیدار شود تا از آن سود بیشتری ببرند، احوال [[مردم]] در مورد [[امام مهدی]]{{ع}} در زمان غیبتش نیز چنین است، [[مردم]] هر لحظه [[منتظر]] پایان [[غیبت]] و استفاده بردن بیشتر از ایشان هستند؛
#همان‌گونه که [[خورشید]] پشت ابرها پنهان می‌شود و در آن حال هم [[مردم]] از آن سود می‌برند و هر لحظه [[منتظر]] کنار رفتن ابرها هستند تا [[خورشید]] پدیدار شود تا از آن سود بیشتری ببرند، احوال [[مردم]] در مورد [[امام مهدی]]{{ع}} در زمان غیبتش نیز چنین است، [[مردم]] هر لحظه [[منتظر]] پایان [[غیبت]] و استفاده بردن بیشتر از ایشان هستند؛
:::::#هرکس [[وجود امام]] را با وجود نشانه‌های زیاد آن [[انکار]] کند، مانند این است که کسی منکر وجود [[خورشید]] شود که ابرها آن‌را از دیدگان پوشانده و پنهان ساخته‌اند؛
#هرکس [[وجود امام]] را با وجود نشانه‌های زیاد آن [[انکار]] کند، مانند این است که کسی منکر وجود [[خورشید]] شود که ابرها آن‌را از دیدگان پوشانده و پنهان ساخته‌اند؛
:::::#گاهی ممکن است وجود [[خورشید]] در پشت ابرها برای [[مردم]]، بهتر از پدیدار بودن آن بدون [[حجاب]] باشد، [[غیبت امام]] نیز این‌گونه است و البته این امر برای [[مردم]] بهتر است... الخ؛
#گاهی ممکن است وجود [[خورشید]] در پشت ابرها برای [[مردم]]، بهتر از پدیدار بودن آن بدون [[حجاب]] باشد، [[غیبت امام]] نیز این‌گونه است و البته این امر برای [[مردم]] بهتر است... الخ؛
:::::#اگر [[خورشید]] مستقیما بتابد، [[انسان]] به‌طور مستقیم نمی‌تواند به آن نگاه کند و شاید به [[دلیل]] [[ضعف]] چشمان [[بشر]]، نگاه مستقیم به [[خورشید]] باعث کور شدن او شود؛ [[خورشید]] [[ذات مقدس]] [[امام مهدی]]{{ع}} نیز این‌گونه است، چه‌بسا که [[ظهور]] و پدیدار شدن ایشان، برای دیدگان ضعیف و [[ناتوان]] [[بشر]]، مضر باشد و سبب [[نابینایی]] آنان و ندیدن [[حق]] شود؛
#اگر [[خورشید]] مستقیما بتابد، [[انسان]] به‌طور مستقیم نمی‌تواند به آن نگاه کند و شاید به [[دلیل]] [[ضعف]] چشمان [[بشر]]، نگاه مستقیم به [[خورشید]] باعث کور شدن او شود؛ [[خورشید]] [[ذات مقدس]] [[امام مهدی]]{{ع}} نیز این‌گونه است، چه‌بسا که [[ظهور]] و پدیدار شدن ایشان، برای دیدگان ضعیف و [[ناتوان]] [[بشر]]، مضر باشد و سبب [[نابینایی]] آنان و ندیدن [[حق]] شود؛
:::::#همان‌گونه [[خورشید]] ممکن است از پشت ابرها بیرون بیاید و تنها برخی از [[مردم]] به آن نگاه کنند و آن‌را ببینند، [[امام]] هم ممکن است در [[زمان غیبت]] خود، برای برخی از [[مردم]] [[ظهور]] کند و خود را به آنها نشان دهد، در حالی‌که برخی دیگر او را نبینند؛
#همان‌گونه [[خورشید]] ممکن است از پشت ابرها بیرون بیاید و تنها برخی از [[مردم]] به آن نگاه کنند و آن‌را ببینند، [[امام]] هم ممکن است در [[زمان غیبت]] خود، برای برخی از [[مردم]] [[ظهور]] کند و خود را به آنها نشان دهد، در حالی‌که برخی دیگر او را نبینند؛
:::::#[[امامان]] در نفع بخشیدن به همه مانند خورشیداند و تنها نابینایان از آنها سود نمی‌برند... الخ؛
#[[امامان]] در نفع بخشیدن به همه مانند خورشیداند و تنها نابینایان از آنها سود نمی‌برند... الخ؛
:::::#همان‌گونه که [[نور]] [[خورشید]] از طریق روزنه‌ها و پنجره‌های یک خانه، وارد آن می‌شود و هرچه موانع ورود آن کمتر باشد، [[نور]] [[خورشید]] بیشتری وارد خانه می‌شود، [[مردم]] نیز مانند آن خانه‌اند؛ آنها هرچه بیشتر آن موانع را از حواس و [[احساسات]] و [[قلب]] خود کنار بگذارند و روزنه دل‌های خود را از شهوت‌های [[نفسانی]] و دلبستگی‌های جسمانی [[پاک]] کنند، [[انوار]] [[هدایت]] ایشان نیز بیشتر وارد دل‌های آنان می‌شود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۹۴- ۹۵.</ref>.
#همان‌گونه که [[نور]] [[خورشید]] از طریق روزنه‌ها و پنجره‌های یک خانه، وارد آن می‌شود و هرچه موانع ورود آن کمتر باشد، [[نور]] [[خورشید]] بیشتری وارد خانه می‌شود، [[مردم]] نیز مانند آن خانه‌اند؛ آنها هرچه بیشتر آن موانع را از حواس و [[احساسات]] و [[قلب]] خود کنار بگذارند و روزنه دل‌های خود را از شهوت‌های [[نفسانی]] و دلبستگی‌های جسمانی [[پاک]] کنند، [[انوار]] [[هدایت]] ایشان نیز بیشتر وارد دل‌های آنان می‌شود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۹۴- ۹۵.</ref>.
*'''فایده مستقیم''': آیا [[امام]] برخی از نیازهای مستقیم (اولیه) را مانند [[شفا دادن]] [[بیمار]]، برآورده ساختن نیازهای مادی و [[دنیوی]] مستقیم و امثال این‌را برطرف می‌سازد یا خیر؟ آیا این [[رحمت]] شامل حال عموم [[مردم]] می‌شود یا این [[رحمت]] مخصوص عده خاصی است و دیگران از آن بی‌بهره‌اند؟
*'''فایده مستقیم''': آیا [[امام]] برخی از نیازهای مستقیم (اولیه) را مانند [[شفا دادن]] [[بیمار]]، برآورده ساختن نیازهای مادی و [[دنیوی]] مستقیم و امثال این‌را برطرف می‌سازد یا خیر؟ آیا این [[رحمت]] شامل حال عموم [[مردم]] می‌شود یا این [[رحمت]] مخصوص عده خاصی است و دیگران از آن بی‌بهره‌اند؟
::::::از [[روایت‌ها]] و حکایت‌ها این‌گونه برمی‌آید که [[امام مهدی]]{{ع}} خود را به افراد زیادی از [[مردم]]، صرف‌نظر از گرایش‌های مذهبی و [[مذهب]] آنها، نشان داده است. حتی برخی از آنها، گفته‌اند که حتی [[شیعه]] را قبول نداشته‌اند اما با این حال، [[امام]]{{ع}} برای آنها [[معجزه]] کرده است. [[کلینی]]، [[طوسی]]، برقی، [[شیخ مفید]] و راوندی به [[نقل]] از [[بدر]] [[غلام]] [[احمد بن حسن]] یادآور شده‌اند که او گفت: به الجبل (منطقه‌ای میان [[بغداد]] و [[آذربایجان]]) رفتم. در آن زمان اعتقادی‌ به [[مذهب]] [[تشیع]] و [[امامان]] آنها نداشتم تا اینکه [[یزید]] بن [[عبد الله]] از [[دنیا]] رفت. او در زمان بیماری‌اش [[وصیت]] کرد شهری (نوعی استرباری و بی‌ارزش است) و سمند (اسبی است با رنگ مایل به زرد) و [[شمشیر]] و کمربندش را به مولایش بدهند. من ترسیدم اگر شهری را به کوتکین (یکی از [[فرمانروایان]] ترک) ندهم، او مرا اذیت و [[آزار]] رساند. به نظرم اسب و [[شمشیر]] و کمربند باهم، هفتصد [[دینار]] [[ارزش]] داشت. من این مسئله را به کسی نگفتم، تا اینکه نامه‌ای از [[عراق]] به من رسید و در آن نوشته شده بود: آن هفتصد دیناری که ما بابت بهای شهری و [[شمشیر]] و کمربند نزد تو داریم، برای ما بفرست<ref>البرقی، المحاسن، ص ۳۱، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۲، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۳، الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۸۳، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۶۴.</ref>.
::::::از [[روایت‌ها]] و حکایت‌ها این‌گونه برمی‌آید که [[امام مهدی]]{{ع}} خود را به افراد زیادی از [[مردم]]، صرف‌نظر از گرایش‌های مذهبی و [[مذهب]] آنها، نشان داده است. حتی برخی از آنها، گفته‌اند که حتی [[شیعه]] را قبول نداشته‌اند اما با این حال، [[امام]]{{ع}} برای آنها [[معجزه]] کرده است. [[کلینی]]، [[طوسی]]، برقی، [[شیخ مفید]] و راوندی به [[نقل]] از [[بدر]] [[غلام]] [[احمد بن حسن]] یادآور شده‌اند که او گفت: به الجبل (منطقه‌ای میان [[بغداد]] و [[آذربایجان]]) رفتم. در آن زمان اعتقادی‌ به [[مذهب]] [[تشیع]] و [[امامان]] آنها نداشتم تا اینکه [[یزید]] بن [[عبد الله]] از [[دنیا]] رفت. او در زمان بیماری‌اش [[وصیت]] کرد شهری (نوعی استرباری و بی‌ارزش است) و سمند (اسبی است با رنگ مایل به زرد) و [[شمشیر]] و کمربندش را به مولایش بدهند. من ترسیدم اگر شهری را به کوتکین (یکی از [[فرمانروایان]] ترک) ندهم، او مرا اذیت و [[آزار]] رساند. به نظرم اسب و [[شمشیر]] و کمربند باهم، هفتصد [[دینار]] [[ارزش]] داشت. من این مسئله را به کسی نگفتم، تا اینکه نامه‌ای از [[عراق]] به من رسید و در آن نوشته شده بود: آن هفتصد دیناری که ما بابت بهای شهری و [[شمشیر]] و کمربند نزد تو داریم، برای ما بفرست<ref>البرقی، المحاسن، ص ۳۱، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۲، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۳، الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۸۳، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۶۴.</ref>.
خط ۵۶۴: خط ۵۶۴:


خوشبختانه این سؤال و پاسخ آن در [[روایات]] متعددی عنوان شده و ما در ذیل به ذکر چند نمونه از آنها اکتفاء می‌‌کنیم:
خوشبختانه این سؤال و پاسخ آن در [[روایات]] متعددی عنوان شده و ما در ذیل به ذکر چند نمونه از آنها اکتفاء می‌‌کنیم:
:::::#[[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سؤال کرد: آیا [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] از [[قائم]]{{ع}} بهره می‌‌برند؟ فرمود: آری [[سوگند]] به خداوندی که مرا به [[پیامبری]] برانگیخت، [[مردمان]] از او بهره‌مند می‌‌شوند و از [[نور]] ولایتش کسب [[نور]] می‌‌کنند، آن‌چنان که [[مردم]] از [[خورشید]] استفاده می‌کنند، اگرچه در پشت ابرها [[نهان]] باشد<ref>{{متن حدیث|إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ}}</ref>
#[[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} سؤال کرد: آیا [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] از [[قائم]]{{ع}} بهره می‌‌برند؟ فرمود: آری [[سوگند]] به خداوندی که مرا به [[پیامبری]] برانگیخت، [[مردمان]] از او بهره‌مند می‌‌شوند و از [[نور]] ولایتش کسب [[نور]] می‌‌کنند، آن‌چنان که [[مردم]] از [[خورشید]] استفاده می‌کنند، اگرچه در پشت ابرها [[نهان]] باشد<ref>{{متن حدیث|إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ}}</ref>
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} از [[پدر]] و جدش [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که فرمود: ما [[پیشوای مسلمانان]] و [[حجت‌های خداوند]] بر اهل عالم و سروران [[مؤمنان]] و [[رهبران]] [[نیکان]] و [[صاحب]] [[اختیار]] [[مسلمانان]] هستیم، ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم چنان‌که [[ستارگان]] [[ امان]] اهل آسمانند، به واسطه ماست که [[آسمان]] بر [[زمین]] فرود نمی‌آید مگر وقتی که [[خدا]] بخواهد، به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[ حق]] نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج می‌‌شود، ما اگر روی [[زمین]] نبودیم اهلش را فرو می‌‌برد، آنگاه فرمود: تا حال هیچ وقت [[زمین]] از حجتی خالی نبوده است ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و مشهود و گاهی [[غائب]] و مستور بوده است، تا [[قیامت]] نیز از [[حجت]] خالی نخواهد شد، اگر [[امام]] نباشد [[خدا]] [[پرستش]] نمی‌شود<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْنُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ تُنْشَرُ الرَّحْمَةُ وَ تَخْرُجُ بَرَكَاتُ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ}}</ref>. [[راوی]] می‌‌گوید: عرض کردم: از [[امام غائب]] [[مردم]] چگونه استفاده می‌‌کنند؟ فرمود: همچنان که از [[خورشید]] استفاده می‌‌شود هنگامی که در پشت [[ابر]] قرار می‌‌گیرد<ref>{{متن حدیث|كَيْفَ يَنْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ؟ قَالَ كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ}}ینابیع المودة، ج۲، ص۲۱۷ - بحار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>..
#[[امام صادق]]{{ع}} از [[پدر]] و جدش [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که فرمود: ما [[پیشوای مسلمانان]] و [[حجت‌های خداوند]] بر اهل عالم و سروران [[مؤمنان]] و [[رهبران]] [[نیکان]] و [[صاحب]] [[اختیار]] [[مسلمانان]] هستیم، ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم چنان‌که [[ستارگان]] [[ امان]] اهل آسمانند، به واسطه ماست که [[آسمان]] بر [[زمین]] فرود نمی‌آید مگر وقتی که [[خدا]] بخواهد، به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[ حق]] نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج می‌‌شود، ما اگر روی [[زمین]] نبودیم اهلش را فرو می‌‌برد، آنگاه فرمود: تا حال هیچ وقت [[زمین]] از حجتی خالی نبوده است ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و مشهود و گاهی [[غائب]] و مستور بوده است، تا [[قیامت]] نیز از [[حجت]] خالی نخواهد شد، اگر [[امام]] نباشد [[خدا]] [[پرستش]] نمی‌شود<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْنُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ تُنْشَرُ الرَّحْمَةُ وَ تَخْرُجُ بَرَكَاتُ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ}}</ref>. [[راوی]] می‌‌گوید: عرض کردم: از [[امام غائب]] [[مردم]] چگونه استفاده می‌‌کنند؟ فرمود: همچنان که از [[خورشید]] استفاده می‌‌شود هنگامی که در پشت [[ابر]] قرار می‌‌گیرد<ref>{{متن حدیث|كَيْفَ يَنْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ؟ قَالَ كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ}}ینابیع المودة، ج۲، ص۲۱۷ - بحار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>..


در [[توقیع]] مبارکی که از [[ناحیه مقدسه]] [[سفیر]] دومش [[محمد بن عثمان]] به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، همین [[تشبیه]] به کار رفته است آنجا که فرموده: "و اما کیفیت انتفاع [[مردم]] از وجود من در [[زمان غیبت]] همانند انتفاع آنها از [[خورشید]] است هنگامی که ابرها، آن را بپوشاند و من بر اهل [[زمین]] [[امان]] هستم به طوری‌که [[ستارگان]] برای اهل [[آسمان]] [[امان]] است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}کمال الدین صدوق، ج۲، ص۱۶۲ - کشف الغمه، ج۳، ص۳۲۲ - بحار، ج۳، ص۱۸۱.</ref>.
در [[توقیع]] مبارکی که از [[ناحیه مقدسه]] [[سفیر]] دومش [[محمد بن عثمان]] به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، همین [[تشبیه]] به کار رفته است آنجا که فرموده: "و اما کیفیت انتفاع [[مردم]] از وجود من در [[زمان غیبت]] همانند انتفاع آنها از [[خورشید]] است هنگامی که ابرها، آن را بپوشاند و من بر اهل [[زمین]] [[امان]] هستم به طوری‌که [[ستارگان]] برای اهل [[آسمان]] [[امان]] است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}کمال الدین صدوق، ج۲، ص۱۶۲ - کشف الغمه، ج۳، ص۳۲۲ - بحار، ج۳، ص۱۸۱.</ref>.
خط ۵۷۶: خط ۵۷۶:
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::#«[[غیبت]] [[امام]] به جهتی از [[ناحیه]] ما می‌باشد، و لذا در [[ظهور]] او نیز عملکرد ما دخیل است.
#«[[غیبت]] [[امام]] به جهتی از [[ناحیه]] ما می‌باشد، و لذا در [[ظهور]] او نیز عملکرد ما دخیل است.
:::::#در [[عصر غیبت]] هرگز [[حدود الهی]] و تنفیذ [[احکام]] و [[دعوت]] به [[حق]] و [[جهاد]] با [[دشمنان]] تعطیل نمی‌گردد، بلکه بنابر توکیل عام از جانب [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} این امور به [[فقها]] واگذار شده است.
#در [[عصر غیبت]] هرگز [[حدود الهی]] و تنفیذ [[احکام]] و [[دعوت]] به [[حق]] و [[جهاد]] با [[دشمنان]] تعطیل نمی‌گردد، بلکه بنابر توکیل عام از جانب [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} این امور به [[فقها]] واگذار شده است.
:::::#[[امام]] گرچه [[غایب]] است ولی نسبت به [[احکام]] کلّی جنبه نظارتی داشته و [[حافظ]] مجموعه [[شریعت]] است. و لذا در صورتی که اجماعی بر خلاف [[حق]] تشکیل شود دخالت کرده و القای خلاف می‌نماید.
#[[امام]] گرچه [[غایب]] است ولی نسبت به [[احکام]] کلّی جنبه نظارتی داشته و [[حافظ]] مجموعه [[شریعت]] است. و لذا در صورتی که اجماعی بر خلاف [[حق]] تشکیل شود دخالت کرده و القای خلاف می‌نماید.
:::::#[[وجود امام]] آن گونه که در جای خود گفته شد [[واسطه فیض الهی]] و [[علت]] غایی [[خلقت]] است، و بدون او [[زمین]] مضطرب خواهد شد، و لذا او واسطه [[تکوین]] نیز می‌باشد.
#[[وجود امام]] آن گونه که در جای خود گفته شد [[واسطه فیض الهی]] و [[علت]] غایی [[خلقت]] است، و بدون او [[زمین]] مضطرب خواهد شد، و لذا او واسطه [[تکوین]] نیز می‌باشد.
:::::#[[امام]]، گرچه از انظار عموم [[مردم]] [[غایب]] است ولی نسبت به [[نفوس]] قابل [[هدایت باطنی]] دارد، او هر نفسی را که قابل [[هدایت]] ببیند از راه [[باطن]] او را به [[حقّ]] و [[حقیقت]] رهنمون خواهد ساخت»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۲۸۳.</ref>.
#[[امام]]، گرچه از انظار عموم [[مردم]] [[غایب]] است ولی نسبت به [[نفوس]] قابل [[هدایت باطنی]] دارد، او هر نفسی را که قابل [[هدایت]] ببیند از راه [[باطن]] او را به [[حقّ]] و [[حقیقت]] رهنمون خواهد ساخت»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۲۸۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۸۹: خط ۵۸۹:
*«[[وجود امام]]، [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم، چنان‌که [[ستارگان]]، [[امان]] اهل آسمان‌اند. به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمی‌آید... به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]]، نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج می‌شود. ما اگر روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرو می‌برد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. [[حضرت]] در ادامه می‌فرماید: "تا حال هیچ وقت، [[زمین]] از [[حجت]] خالی نبوده است، ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و گاهی [[غایب]] است" [[راوی]] می‌گوید: گفتم: [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] بهره می‌برند، فرمود: همان‌گونه که از [[خورشید پشت ابر]] بهره می‌برند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. فایده دیگر این است که امامی که [[غایب]] است و قرار است در [[آینده]] [[ظهور]] کند، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] است. [[امیدواری]] به آینده‌ای روشن، چراغ راه و از بزرگ‌ترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. این ویژگی، مختص [[شیعه]] است که به [[انتظار]] [[اعتقاد]] دارد، ولی در سایر [[فرقه‌ها]] -به جهت عدم [[اعتقاد]] به چنین امری- احساس [[پوچی]] و [[یأس]] فراوان است. پس فوائد وجودی [[امام]] [[غایب]]، پوشیده نیست، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]]، برای موجودات [[نافع]] و مفید است. برای [[آگاهی]] بیشتر به فایده وجودی [[امام]]، به [[زیارت جامعه]] مراجعه کنید»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۲۹.</ref>.
*«[[وجود امام]]، [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم، چنان‌که [[ستارگان]]، [[امان]] اهل آسمان‌اند. به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمی‌آید... به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]]، نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج می‌شود. ما اگر روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرو می‌برد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. [[حضرت]] در ادامه می‌فرماید: "تا حال هیچ وقت، [[زمین]] از [[حجت]] خالی نبوده است، ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و گاهی [[غایب]] است" [[راوی]] می‌گوید: گفتم: [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] بهره می‌برند، فرمود: همان‌گونه که از [[خورشید پشت ابر]] بهره می‌برند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. فایده دیگر این است که امامی که [[غایب]] است و قرار است در [[آینده]] [[ظهور]] کند، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] است. [[امیدواری]] به آینده‌ای روشن، چراغ راه و از بزرگ‌ترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. این ویژگی، مختص [[شیعه]] است که به [[انتظار]] [[اعتقاد]] دارد، ولی در سایر [[فرقه‌ها]] -به جهت عدم [[اعتقاد]] به چنین امری- احساس [[پوچی]] و [[یأس]] فراوان است. پس فوائد وجودی [[امام]] [[غایب]]، پوشیده نیست، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]]، برای موجودات [[نافع]] و مفید است. برای [[آگاهی]] بیشتر به فایده وجودی [[امام]]، به [[زیارت جامعه]] مراجعه کنید»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۲۹.</ref>.
*«از فواید [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} می‌توان به این موارد اشاره کرد:
*«از فواید [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} می‌توان به این موارد اشاره کرد:
:::::#[[غیبت]] او، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] به [[آینده]] است،
#[[غیبت]] او، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] به [[آینده]] است،
:::::#[[غیبت]] او، سبب [[آمادگی]] پیروانش می‌شود تا [[حضرت]] [[ظهور]] کند،
#[[غیبت]] او، سبب [[آمادگی]] پیروانش می‌شود تا [[حضرت]] [[ظهور]] کند،
:::::#[[غیبت]] او، سبب [[گفت‌وگو]] درباره [[حضرت]] می‌شود و طرح این مباحث در طول زمان، موجب پرورش [[نفوس]] و [[آمادگی]] برای [[حکومت جهانی]] [[حضرت]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] حضرتش می‌گردد،
#[[غیبت]] او، سبب [[گفت‌وگو]] درباره [[حضرت]] می‌شود و طرح این مباحث در طول زمان، موجب پرورش [[نفوس]] و [[آمادگی]] برای [[حکومت جهانی]] [[حضرت]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] حضرتش می‌گردد،
:::::#طولانی شدن [[غیبت امام]]، موجب [[فساد]] در [[جامعه]] می‌شود و این [[فساد]]، سبب خستگی و [[نارضایتی]] [[مردم]] شده و در متن این [[نارضایتی]]، جرقه‌های [[انقلاب]] بروز می‌کند و [[مردم]]، تشنه [[عدالت]] می‌شوند و [[ظهور]] [[حضرت]] را طلب می‌کنند،
#طولانی شدن [[غیبت امام]]، موجب [[فساد]] در [[جامعه]] می‌شود و این [[فساد]]، سبب خستگی و [[نارضایتی]] [[مردم]] شده و در متن این [[نارضایتی]]، جرقه‌های [[انقلاب]] بروز می‌کند و [[مردم]]، تشنه [[عدالت]] می‌شوند و [[ظهور]] [[حضرت]] را طلب می‌کنند،
:::::#[[غیبت]]، امتحانی است برای [[شیعیان]] [[حقیقی]] تا معلوم شود، چه کسی ثابت‌قدم در [[اعتقاد به امامت]] [[امام دوازدهم]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۲؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۶۱.</ref>،
#[[غیبت]]، امتحانی است برای [[شیعیان]] [[حقیقی]] تا معلوم شود، چه کسی ثابت‌قدم در [[اعتقاد به امامت]] [[امام دوازدهم]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۲؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۶۱.</ref>،
:::::#[[غیبت]]، دلائلی دارد که به [[امامان]] اجازه افشای آن داده نشده است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۳۰.</ref>.
#[[غیبت]]، دلائلی دارد که به [[امامان]] اجازه افشای آن داده نشده است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۳۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۰۱: خط ۶۰۱:
| پاسخ‌دهنده = یوسف مدن
| پاسخ‌دهنده = یوسف مدن
| پاسخ = آقای '''[[یوسف مدن]]'''، در کتاب ''«[[روان‌شناسی انتظار ۱ (کتاب)|روان‌شناسی انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[یوسف مدن]]'''، در کتاب ''«[[روان‌شناسی انتظار ۱ (کتاب)|روان‌شناسی انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::#«'''[[امام مهدی]]{{ع}} [[نور]] و [[هدایت]] است:''' [[خداوند متعال]] خواسته است که [[امام مهدی]]{{ع}} نوری برای [[جامعه]] باشد و او انرژی [[هدایت]] برای [[امت]] و [[پایداری]] در راه [[حق]] است و همان‌طور که گیاهان به سوی [[روشنایی]] [[خورشید]] حرکت می‌‌کنند [[امت]] [[مؤمن]] نیز به سوی این [[ولایت]] حرکت کرده تا از آن [[نور]] "[[هدایت]]"، [[ولایت]]، کمال [[دینی]] و ارتباط با [[رهبری]] دریافت کنند متون [[شارع]] [[اسلامی]] به [[پایداری]] بر [[ولایت]] [[اهل بیت]] تأکید کرده است و [[ایمان]] به "[[مهدی]]{{ع}}" را ملاک قرار داده به طوری که [[تسلیم]] شدن در برابر او، شرط [[قبولی اعمال]] ما است. [[امام صادق]]{{ع}} به [[اصحاب]] خود فرمود:"آیا چیزی را به شما اطلاع بدهم از این که [[خداوند]] عز و جل هیچ عملی از [[بندگان]] را قبول نمی‌کند مگر با آن؟ یکی از [[اصحاب]] گفت: آری! [[امام]] فرمود: [[شهادت]] دادن به این که خدایی جز [[الله]] وجود ندارد و این که [[محمد]] [[بنده]] اوست و پذیرفتن آن چه [[خداوند]] [[دستور]] داده است، قائل شدن [[ولایت]] برای ما، اعلام [[برائت]] از [[دشمنان]] ما، [[تسلیم]] بودن در برابر آنها -یعنی [[ائمه]]- و [[پرهیزگاری]]، تلاش و [[آرامش]] و [[انتظار]] کشیدن برای [[قائم]]{{ع}}"<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}}}؛ غیبة النعمانی، ص۱۳۳.</ref>. در دعاهای [[منتظران]] و زیارت‌نامه‌های‌شان این معنا را رواج می‌‌دهند و آن را [[درک]] و با آن تعامل می‌‌کنند. یکی از متن‌های [[زیارت]] [[منتظران]] برای [[امام]] [[حجت]] می‌گوید:"من [[شهادت]] می‌‌دهم که با پذیرفتن [[ولایت]] تو [[اعمال]] قبول و [[افعال]] [[پاکیزه]] می‌‌گردند، ثواب‌ها چندین برابر و [[بدی‌ها]] حذف می‌‌شوند؛ پس هر کس به [[ولایت]] تو [[معتقد]] باشد و به [[امامت]] تو اعتراف کند اعمالش مورد قبول واقع می‌‌شود و سخنانش را راست می‌‌پندارند"<ref>{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلَايَتِكَ تُقْبَلُ الْأَعْمَالُ، وَ تُزَكَّى الْأَفْعَالُ، وَ تُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ، فَمَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ، وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ، وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ}}؛ کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۷۷.</ref>. در متنی دیگر می‌گوید: "[[اعمال]] منوط به [[پذیرش ولایت]] توست و سخنان با [[اعتقاد به امامت]] تو معتبر می‌‌شود کسی که به [[ولایت]] تو [[معتقد]] شود و [[امامت]] تو را بپذیرد اعمالش قبول و سخنانش راست دانسته می‌‌شود و نیکی‌هایش چندین برابر و بدی‌هایش از او حذف می‌‌شود"<ref>{{متن حدیث|الْأَعْمَالُ مَوْقُوفَةٌ عَلَى وَلَايَتِكَ وَ الْأَقْوَالُ مُعْتَبَرَةٌ بِإِمَامَتِكَ مَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَ تُضَاعَفُ لَهُ الْحَسَنَاتُ وَ تُمْحَى عَنْهُ السَّيِّئَاتُ}}؛ کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۶.</ref>.
#«'''[[امام مهدی]]{{ع}} [[نور]] و [[هدایت]] است:''' [[خداوند متعال]] خواسته است که [[امام مهدی]]{{ع}} نوری برای [[جامعه]] باشد و او انرژی [[هدایت]] برای [[امت]] و [[پایداری]] در راه [[حق]] است و همان‌طور که گیاهان به سوی [[روشنایی]] [[خورشید]] حرکت می‌‌کنند [[امت]] [[مؤمن]] نیز به سوی این [[ولایت]] حرکت کرده تا از آن [[نور]] "[[هدایت]]"، [[ولایت]]، کمال [[دینی]] و ارتباط با [[رهبری]] دریافت کنند متون [[شارع]] [[اسلامی]] به [[پایداری]] بر [[ولایت]] [[اهل بیت]] تأکید کرده است و [[ایمان]] به "[[مهدی]]{{ع}}" را ملاک قرار داده به طوری که [[تسلیم]] شدن در برابر او، شرط [[قبولی اعمال]] ما است. [[امام صادق]]{{ع}} به [[اصحاب]] خود فرمود:"آیا چیزی را به شما اطلاع بدهم از این که [[خداوند]] عز و جل هیچ عملی از [[بندگان]] را قبول نمی‌کند مگر با آن؟ یکی از [[اصحاب]] گفت: آری! [[امام]] فرمود: [[شهادت]] دادن به این که خدایی جز [[الله]] وجود ندارد و این که [[محمد]] [[بنده]] اوست و پذیرفتن آن چه [[خداوند]] [[دستور]] داده است، قائل شدن [[ولایت]] برای ما، اعلام [[برائت]] از [[دشمنان]] ما، [[تسلیم]] بودن در برابر آنها -یعنی [[ائمه]]- و [[پرهیزگاری]]، تلاش و [[آرامش]] و [[انتظار]] کشیدن برای [[قائم]]{{ع}}"<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}}}؛ غیبة النعمانی، ص۱۳۳.</ref>. در دعاهای [[منتظران]] و زیارت‌نامه‌های‌شان این معنا را رواج می‌‌دهند و آن را [[درک]] و با آن تعامل می‌‌کنند. یکی از متن‌های [[زیارت]] [[منتظران]] برای [[امام]] [[حجت]] می‌گوید:"من [[شهادت]] می‌‌دهم که با پذیرفتن [[ولایت]] تو [[اعمال]] قبول و [[افعال]] [[پاکیزه]] می‌‌گردند، ثواب‌ها چندین برابر و [[بدی‌ها]] حذف می‌‌شوند؛ پس هر کس به [[ولایت]] تو [[معتقد]] باشد و به [[امامت]] تو اعتراف کند اعمالش مورد قبول واقع می‌‌شود و سخنانش را راست می‌‌پندارند"<ref>{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلَايَتِكَ تُقْبَلُ الْأَعْمَالُ، وَ تُزَكَّى الْأَفْعَالُ، وَ تُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ، فَمَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ، وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ، وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ}}؛ کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۷۷.</ref>. در متنی دیگر می‌گوید: "[[اعمال]] منوط به [[پذیرش ولایت]] توست و سخنان با [[اعتقاد به امامت]] تو معتبر می‌‌شود کسی که به [[ولایت]] تو [[معتقد]] شود و [[امامت]] تو را بپذیرد اعمالش قبول و سخنانش راست دانسته می‌‌شود و نیکی‌هایش چندین برابر و بدی‌هایش از او حذف می‌‌شود"<ref>{{متن حدیث|الْأَعْمَالُ مَوْقُوفَةٌ عَلَى وَلَايَتِكَ وَ الْأَقْوَالُ مُعْتَبَرَةٌ بِإِمَامَتِكَ مَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَ تُضَاعَفُ لَهُ الْحَسَنَاتُ وَ تُمْحَى عَنْهُ السَّيِّئَاتُ}}؛ کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۶.</ref>.
:::::#'''[[تربیت]] [[منتظران]] برای ارزش‌های جهادی:''' از جمله آن [[پایداری]]، [[یقین]]، تردید نداشتن، یکسان بودن درون و بیرون، رشد [[نیاز]] فرد [[مؤمن]] به [[محبت]] [[امام]]، [[آمادگی]] برای [[یاری]] او و [[تجدید بیعت]] با اوست و تعبیرهای [[منتظران]] تجسم‌بخش این تعامل است. تعبیرهای آنها چنین می‌گویند: "من [[شهادت]] می‌‌دهم که تو [[حق]] ثابت هستی که در آن هیچ عیبی وجود ندارد، [[وعده خداوند]] درباره تو [[حق]] است، و من با طولانی شدن [[غیبت]] و دور شدن مدت دچار [[شک]] نمی‌شوم، و در کنار کسانی که نسبت به تو [[جاهل]] هستند و تو را نشناخته‌اند دچار [[سرگردانی]] نمی‌شوم، و من [[منتظر]] و لحظه شماری کننده برای روزگار تو هستم"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۷۷.</ref>. "خدایا! با [[دوست داشتن]] او به ما [[منفعت]] برسان, و ما را در گروه او و در زیر [[پرچم]] او محشور کن"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۹.</ref>. "خدایا! من امروز و هر روز [[پیمان]] و [[عقد]] و [[بیعت]] او بر گردن خود را تکرار می‌‌کنم"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۲.</ref>. "پروردگارا! همان‌گونه که [[قلب]] مرا با یاد او آباد کردی، [[سلاح]] مرا در [[یاری]] کردن او از نیام بیرون بیاور حتی اگر [[مرگ]] بین من و [[دیدار]] او فاصله اندازد، چیزی که به [[یقین]] برای بندگانت قرار دادی"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۷۲.</ref>. "من [[شهادت]] می‌‌دهم ای مولای من که ظاهر سخنان من همانند باطنش و درونش مثل بیرونش است و تو در این باره بر من [[شاهد]] هستی و این [[پیمان]] من با توست و [[میثاق]] [[تعهد]] گرفته شده من نزد توست"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۹.</ref>.
#'''[[تربیت]] [[منتظران]] برای ارزش‌های جهادی:''' از جمله آن [[پایداری]]، [[یقین]]، تردید نداشتن، یکسان بودن درون و بیرون، رشد [[نیاز]] فرد [[مؤمن]] به [[محبت]] [[امام]]، [[آمادگی]] برای [[یاری]] او و [[تجدید بیعت]] با اوست و تعبیرهای [[منتظران]] تجسم‌بخش این تعامل است. تعبیرهای آنها چنین می‌گویند: "من [[شهادت]] می‌‌دهم که تو [[حق]] ثابت هستی که در آن هیچ عیبی وجود ندارد، [[وعده خداوند]] درباره تو [[حق]] است، و من با طولانی شدن [[غیبت]] و دور شدن مدت دچار [[شک]] نمی‌شوم، و در کنار کسانی که نسبت به تو [[جاهل]] هستند و تو را نشناخته‌اند دچار [[سرگردانی]] نمی‌شوم، و من [[منتظر]] و لحظه شماری کننده برای روزگار تو هستم"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۷۷.</ref>. "خدایا! با [[دوست داشتن]] او به ما [[منفعت]] برسان, و ما را در گروه او و در زیر [[پرچم]] او محشور کن"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۹.</ref>. "خدایا! من امروز و هر روز [[پیمان]] و [[عقد]] و [[بیعت]] او بر گردن خود را تکرار می‌‌کنم"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۲.</ref>. "پروردگارا! همان‌گونه که [[قلب]] مرا با یاد او آباد کردی، [[سلاح]] مرا در [[یاری]] کردن او از نیام بیرون بیاور حتی اگر [[مرگ]] بین من و [[دیدار]] او فاصله اندازد، چیزی که به [[یقین]] برای بندگانت قرار دادی"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۷۲.</ref>. "من [[شهادت]] می‌‌دهم ای مولای من که ظاهر سخنان من همانند باطنش و درونش مثل بیرونش است و تو در این باره بر من [[شاهد]] هستی و این [[پیمان]] من با توست و [[میثاق]] [[تعهد]] گرفته شده من نزد توست"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۴۶۹.</ref>.
:::::#'''[[وجود امام]] ادامه [[نظام]] [[ولایت]] است:''' [[وجود امام]] موجب [[آگاهی]] [[مردم]] نسبت به [[نظام]] [[ولایت]] و [[حکومت]] در [[اسلام]] و باقی ماندن آن به عنوان یک خط اصیل و مستمر در [[زندگی]] [[دینی]] و [[سیاسی]] [[مسلمانان]] است و عبارت‌های [[امام مهدی]]{{ع}} در ادعیه‌اش از [[ضرورت]] برطرف کردن [[نیاز]] "به [[ریاست]]" و [[تشویق]] به [[تفکر]] درباره امور [[دولت اسلامی]] خبر می‌‌دهند؛ زیرا در [[ادعیه]] او عبارت‌های "مجازات‌های ترک شده، و [[احکام]] کنار گذاشته شده"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۳۵۹.</ref> [[تذکر]] داده شده است. "ما از تو توقع [[دولت کریمه]] داریم که با آن به [[اسلام]] و اهل آن [[عزت]] دهی و [[نفاق]] و اهل آن را ذلیل کنی"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ}}؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه{{ع}}.</ref>. "و او را در [[زمین]] [[خلیفه]] قرار بده همان‌گونه که افراد قبل از او را [[خلیفه]] قرار دادی"<ref>{{متن حدیث|اسْتَخْلِفْهُ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِ}}؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه{{ع}}.</ref>. و عبارت‌های دیگر که از [[نظام]] [[ولایت]] خبر می‌دهند. [[غفلت]] [[مردم]] از این اصل، یا نپذیرفتن آن، یا جنگیدن با آن، ضرری به آن وارد نمی‌کند؛ چرا که [[خداوند]] عز و جل مقدر فرموده است که در روی [[زمین]] حجتی داشته باشد و اگر [[حجت]] نباشد [[زمین]] به همه کسانی که روی آن هستند [[غضب]] خواهد کرد، همان‌گونه که در [[روایات]] بسیار وارد شده است.
#'''[[وجود امام]] ادامه [[نظام]] [[ولایت]] است:''' [[وجود امام]] موجب [[آگاهی]] [[مردم]] نسبت به [[نظام]] [[ولایت]] و [[حکومت]] در [[اسلام]] و باقی ماندن آن به عنوان یک خط اصیل و مستمر در [[زندگی]] [[دینی]] و [[سیاسی]] [[مسلمانان]] است و عبارت‌های [[امام مهدی]]{{ع}} در ادعیه‌اش از [[ضرورت]] برطرف کردن [[نیاز]] "به [[ریاست]]" و [[تشویق]] به [[تفکر]] درباره امور [[دولت اسلامی]] خبر می‌‌دهند؛ زیرا در [[ادعیه]] او عبارت‌های "مجازات‌های ترک شده، و [[احکام]] کنار گذاشته شده"<ref>کلمة المهدی{{ع}}، ص۳۵۹.</ref> [[تذکر]] داده شده است. "ما از تو توقع [[دولت کریمه]] داریم که با آن به [[اسلام]] و اهل آن [[عزت]] دهی و [[نفاق]] و اهل آن را ذلیل کنی"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ}}؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه{{ع}}.</ref>. "و او را در [[زمین]] [[خلیفه]] قرار بده همان‌گونه که افراد قبل از او را [[خلیفه]] قرار دادی"<ref>{{متن حدیث|اسْتَخْلِفْهُ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِ}}؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه{{ع}}.</ref>. و عبارت‌های دیگر که از [[نظام]] [[ولایت]] خبر می‌دهند. [[غفلت]] [[مردم]] از این اصل، یا نپذیرفتن آن، یا جنگیدن با آن، ضرری به آن وارد نمی‌کند؛ چرا که [[خداوند]] عز و جل مقدر فرموده است که در روی [[زمین]] حجتی داشته باشد و اگر [[حجت]] نباشد [[زمین]] به همه کسانی که روی آن هستند [[غضب]] خواهد کرد، همان‌گونه که در [[روایات]] بسیار وارد شده است.
:::::# '''رسیدگی به احوال [[مردم]]:''' [[روایات]] میگویند که [[امام]] به رسیدگی کردن به نگرانی‌های [[مردم]] و درد‌ها و آرزوهای آنها مشغول است.  
# '''رسیدگی به احوال [[مردم]]:''' [[روایات]] میگویند که [[امام]] به رسیدگی کردن به نگرانی‌های [[مردم]] و درد‌ها و آرزوهای آنها مشغول است.  
:::::#'''حل کردن مشکل سرگشتگی و سردرگمی و درگیری [[روان‌شناختی]]:''' [[وجود امام مهدی]]{{ع}} به صورت زنده که روزی می‌‌خورد همان‌گونه که [[شیعیان]] [[امامیه]] و تعداد زیادی از علمای [[حدیث]] در [[اهل‌سنت]] نظرشان این است، موجب روشن بودن دیدگاه [[دینی]] و [[سیاسی]] مسئله [[امامت]] در دوره [[غیبت]] و حل این مشکل است که [[مسلمانان]] در این دوره با آن مواجه هستند.
#'''حل کردن مشکل سرگشتگی و سردرگمی و درگیری [[روان‌شناختی]]:''' [[وجود امام مهدی]]{{ع}} به صورت زنده که روزی می‌‌خورد همان‌گونه که [[شیعیان]] [[امامیه]] و تعداد زیادی از علمای [[حدیث]] در [[اهل‌سنت]] نظرشان این است، موجب روشن بودن دیدگاه [[دینی]] و [[سیاسی]] مسئله [[امامت]] در دوره [[غیبت]] و حل این مشکل است که [[مسلمانان]] در این دوره با آن مواجه هستند.


'''نتیجه''' تأکید بر "[[مهدی]]{{ع}}" [[منتظر]] و موجود بالفعل حل شدن مشکلی است که در [[نفس]] سرگردان و حیرت‌زده به وجود می‌آید؛ همان‌گونه که [[روایت]] زیر به آن اشاره می‌کند: "هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}</ref> »<ref>[[یوسف مدن]]، [[روان‌شناسی انتظار ۱ (کتاب)|روان‌شناسی انتظار]]، ص ۱۸۹-۱۹۳.</ref>.
'''نتیجه''' تأکید بر "[[مهدی]]{{ع}}" [[منتظر]] و موجود بالفعل حل شدن مشکلی است که در [[نفس]] سرگردان و حیرت‌زده به وجود می‌آید؛ همان‌گونه که [[روایت]] زیر به آن اشاره می‌کند: "هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}</ref> »<ref>[[یوسف مدن]]، [[روان‌شناسی انتظار ۱ (کتاب)|روان‌شناسی انتظار]]، ص ۱۸۹-۱۹۳.</ref>.
خط ۶۱۷: خط ۶۱۷:
  «هرگز [[غیبت]] [[حضرت]]، [[مانع]] از برکت‌های آن [[حضرت]] نیست. [[حضرت رسول]] اکرم{{صل}} دراین‌باره فرموده‌اند: بهره و انتفاع [[مردم]] از [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[زمان غیبت]]، مانند نفع و بهره بردن [[انسان]] از [[آفتاب]] است در زمانی که زیر [[ابر]] پنهان است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۳، ص ۱۸۰.</ref>
  «هرگز [[غیبت]] [[حضرت]]، [[مانع]] از برکت‌های آن [[حضرت]] نیست. [[حضرت رسول]] اکرم{{صل}} دراین‌باره فرموده‌اند: بهره و انتفاع [[مردم]] از [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[زمان غیبت]]، مانند نفع و بهره بردن [[انسان]] از [[آفتاب]] است در زمانی که زیر [[ابر]] پنهان است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۳، ص ۱۸۰.</ref>
::::::در ذیل به بعضی از فواید به صورت فهرست‌وار اشاره می‌شود:
::::::در ذیل به بعضی از فواید به صورت فهرست‌وار اشاره می‌شود:
:::::#[[امام]] در [[نظام هستی]] محور و مدار است و بی‌وجود او [[برکات]] [[الهی]] بر زمینیان نازل نمی‌شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: اگر [[زمین]] بدون [[امام]] بماند هر آینه فرومی‌ریزد<ref>[[کافی (کتاب)|کافی]]، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref>
#[[امام]] در [[نظام هستی]] محور و مدار است و بی‌وجود او [[برکات]] [[الهی]] بر زمینیان نازل نمی‌شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: اگر [[زمین]] بدون [[امام]] بماند هر آینه فرومی‌ریزد<ref>[[کافی (کتاب)|کافی]]، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref>
:::::#اگرچه [[وجود امام]]، [[غایب]] است ولی عامل جدی‌ای برای حفظ [[مکتب]] [[شیعه]] و [[اسلام]] واقعی می‌باشد؛
#اگرچه [[وجود امام]]، [[غایب]] است ولی عامل جدی‌ای برای حفظ [[مکتب]] [[شیعه]] و [[اسلام]] واقعی می‌باشد؛
:::::#[[وجود امام]] در عالم، موجب [[امید]] به آینده‌ای روشن و سراسر شور و [[اشتیاق]] است؛
#[[وجود امام]] در عالم، موجب [[امید]] به آینده‌ای روشن و سراسر شور و [[اشتیاق]] است؛
:::::#چون [[امام]] ناظر [[اعمال]] ماست، پس این موجب [[خودسازی]] و... می‌شود؛
#چون [[امام]] ناظر [[اعمال]] ماست، پس این موجب [[خودسازی]] و... می‌شود؛
:::::#رابطه [[عالم ملکوت]] با [[انسان‌ها]]، به ویژه [[مسلمانان]] از طریق [[امام]] [[معصوم]] است و او [[واسطه فیض الهی]] به [[بندگان]] است<ref>برای آگاهی بیشتر نک: زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۷۳.</ref>.
#رابطه [[عالم ملکوت]] با [[انسان‌ها]]، به ویژه [[مسلمانان]] از طریق [[امام]] [[معصوم]] است و او [[واسطه فیض الهی]] به [[بندگان]] است<ref>برای آگاهی بیشتر نک: زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۷۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش