محدودیت آزادی بیان در فقه چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
محدودیت آزادی بیان در فقه چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۳
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] نیز یکی از محدودههای آزادی مطبوعات، اخلال به [[حقوق عمومی]] ذکر شده است<ref>قانون اساسی، اصل ۲۴.</ref>. محدوده فوق به لحاظ [[حقوق اجتماعی]] است؛ اما آزادی بیان، از جهت سیاسی نیز محدودیتهایی دارد که همه [[حکومتها]] برای [[حفظ حکومت]] خویش آنها را [[اعمال]] میکنند. مهمترین [[محدودیت]] سیاسی آزادی بیان، اخلال در [[امنیت جامعه]] و [[توطئه]] و براندازی است. اگر [[حکومت]]، [[دینی]] باشد، [[علم]] [[فقه]] [[معتقد]] به حفظ و صیانت از آن است و هرگونه عامل [[تهدید]] کننده آن را برنمیتابد؛ با این وجود، فقه آزادی بیان را در [[حکومت دینی]] به رسمیت میشناسد و تنها قید آن را عدم اخلال در حکومت دینی و قصد براندازی میداند. [[امام خمینی]] در این باره میگوید: در مملکت ما آزادی [[اندیشه]] هست، آزادی قلم هست، آزادی بیان هست، ولی آزادی توطئه و آزادی [[فساد]] کاری نیست. شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم بر ما توطئه کنند و مملکت ما را به [[هرج و مرج]] بکشند، به [[فساد]] بکشند و مقصودشان از [[آزادی]] این است، در هیچ جای [[دنیا]] همچون آزادی نیست...<ref>صحیفه نور، ج۹، ص۸۶.</ref>. | در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] نیز یکی از محدودههای آزادی مطبوعات، اخلال به [[حقوق عمومی]] ذکر شده است<ref>قانون اساسی، اصل ۲۴.</ref>. محدوده فوق به لحاظ [[حقوق اجتماعی]] است؛ اما آزادی بیان، از جهت سیاسی نیز محدودیتهایی دارد که همه [[حکومتها]] برای [[حفظ حکومت]] خویش آنها را [[اعمال]] میکنند. مهمترین [[محدودیت]] سیاسی آزادی بیان، اخلال در [[امنیت جامعه]] و [[توطئه]] و براندازی است. اگر [[حکومت]]، [[دینی]] باشد، [[علم]] [[فقه]] [[معتقد]] به حفظ و صیانت از آن است و هرگونه عامل [[تهدید]] کننده آن را برنمیتابد؛ با این وجود، فقه آزادی بیان را در [[حکومت دینی]] به رسمیت میشناسد و تنها قید آن را عدم اخلال در حکومت دینی و قصد براندازی میداند. [[امام خمینی]] در این باره میگوید: در مملکت ما آزادی [[اندیشه]] هست، آزادی قلم هست، آزادی بیان هست، ولی آزادی توطئه و آزادی [[فساد]] کاری نیست. شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم بر ما توطئه کنند و مملکت ما را به [[هرج و مرج]] بکشند، به [[فساد]] بکشند و مقصودشان از [[آزادی]] این است، در هیچ جای [[دنیا]] همچون آزادی نیست...<ref>صحیفه نور، ج۹، ص۸۶.</ref>. | ||
*'''محدودیتهای [[دینی]]''': محدودیتهای [[اخلاقی]] و [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] در تمامی [[جوامع]] و [[حکومتها]] با [[تفاسیر]] و رویکردهای مختلف وجود دارد؛ اما برخی از محدودیتها فراتر از مقوله [[اخلاق]] و [[مصالح]] جمعی و ملی است و اختصاص به مکاتب و [[ادیان]] دارد. هر [[مکتب]] و دینی مبتنی بر یک رشته مبانی و مقدساتی است که نه تنها [[پیروان]] خود را ملزم به رعایت آنها میکند، بلکه آزادی [[اهانت]] به آنها را به دیگران نمیدهد. در بحث “محدودیتهای دینی” مقصود از [[دین]]، [[اسلام]] با رویکرد [[شیعی]] است؛ به این معنا که اسلام و [[مذهب تشیع]] برای خود منطقه ممنوعه و خطوط قرمزی تعریف کرده است که نباید به بهانه آزادی، [[حرمت]] آنها را نادیده گرفت. در ذیل به برخی از این محدودیتها اشاره میکنیم: | *'''محدودیتهای [[دینی]]''': محدودیتهای [[اخلاقی]] و [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] در تمامی [[جوامع]] و [[حکومتها]] با [[تفاسیر]] و رویکردهای مختلف وجود دارد؛ اما برخی از محدودیتها فراتر از مقوله [[اخلاق]] و [[مصالح]] جمعی و ملی است و اختصاص به مکاتب و [[ادیان]] دارد. هر [[مکتب]] و دینی مبتنی بر یک رشته مبانی و مقدساتی است که نه تنها [[پیروان]] خود را ملزم به رعایت آنها میکند، بلکه آزادی [[اهانت]] به آنها را به دیگران نمیدهد. در بحث “محدودیتهای دینی” مقصود از [[دین]]، [[اسلام]] با رویکرد [[شیعی]] است؛ به این معنا که اسلام و [[مذهب تشیع]] برای خود منطقه ممنوعه و خطوط قرمزی تعریف کرده است که نباید به بهانه آزادی، [[حرمت]] آنها را نادیده گرفت. در ذیل به برخی از این محدودیتها اشاره میکنیم: | ||
#'''[[تحریف]] و [[بدعت]]''': اسلام از آموزههای [[اعتقادی]] و عملی ترکیب یافته است که بخشی از آن در [[قرآن]] و بخشی دیگر در [[روایات]] مورد تبیین و تأکید قرار گرفتهاند. اسلام این اجازه را به نااهلان نمیدهد که به بهانه [[آزادی بیان]] به تحریف [[آموزههای دینی]] دست زنند یا در آن بدعت ایجاد کنند. بنابراین صاحب بیان، قلم یا صاحب رسانه دیگر اگر به بهانه آزادی بیان درصدد تحریف آموزههای دینی برآید، در [[حقیقت]] وارد منطقه ممنوعه شده است و [[حکومت دینی]] جلو چنین آزادی را میگیرد، چه تحریف کننده [[آگاه]] به عمل خود باشد یا نه، زیرا اثر وضعی آن بر خود عمل تحریف مترتب میشود؛ اما اگر تحریف از روی [[جهالت]] باشد، او را با [[براهین]] و [[ادله]] به [[حق]] رهنمون میسازند و اگر از روی [[عناد]] باشد [[حکم]] دیگری خواهد داشت. مصداق بارز چنین تحریفی، تفسیرهای ماتریالیستی از [[آیات قرآن]] در اوایل [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] بود؛ برای مثال [[معاد]] “الغیب” در قرآن را به [[رستاخیز]] و [[انقلاب]] [[محرومان]] [[تفسیر]] میکردند که در واقع [[تحریف قرآن]] بود. [[شهید مطهری]] در این باره [[معتقد]] است اگر آنان مواضع خود را آشکارا و بدون نسبت دادن به [[دین]] بازگو میکردند، از [[آزادی بیان]] برخوردار بودند؛ اما “اگر بخواهند در زیر لوای [[اسلام]]، [[افکار]] و [[عقاید]] خودشان را بگویند، ما [[حق]] داریم که از اسلام خودمان [[دفاع]] کنیم و بگوییم اسلام چنین چیزی نمیگوید، حق داریم بگوییم به نام اسلام این کار را نکنید”<ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۴.</ref>. مبنای [[فقهی]] [[محدودیت]] فوق، صریح [[آیات]] و روایاتی است که در باب [[تحریف دین]] و [[بدعت]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] وارد شده است. | |||
#'''اخلال و [[تضعیف]] مبانی دین''': خدشه در [[آموزههای دینی]] به منظور تضعیف [[ایمان]] [[مؤمنان]]، به بهانه آزادی بیان جایز نیست، زیرا چنین کاری موجب [[تحیر]] و [[ضلالت]] [[مردم]] میشود که در آیات و [[روایات]] متعدد از آن [[نهی]] شده است. آیات متعددی [[افترا]] به [[خداوند]] را که از طریق اخلال در [[مبانی دینی]] صورت میگیرد، عمل ظالمانهای توصیف کرده و بر افترا کنندگان [[وعده]] [[عقاب]] میدهد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟» سوره انعام، آیه ۲۱.</ref>. [[آیه]] فوق بر این نکته دلالت دارد که [[خداوند متعال]] افترا در دین و اخلال در آموزههای آن را که منجر به [[گمراهی]] جمعی میشود برنمیتابد. آیهای دیگر، [[سخن گفتن]] با شنیدن [[کلام]] بیهودهای که موجب ضلالت گردد را محکوم به [[عذاب الهی]] میکند: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.</ref>. آیه دیگری به [[شریک]] و نظیر قائل شدن به [[خداوند]] از سوی بعضی [[رهبران]] [[جامعه]] اشاره میکند که هدفشان [[انحراف]] [[مردم]] از مسیر [[الهی]] است: {{متن قرآن|وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ}}<ref>«و برای خداوند، مانندهایی تراشیدند تا (مردم را) از راه او بیراه گردانند؛ بگو: (چند روزی در این جهان) بهرهور گردید که بیگمان بازگشتتان به سوی آتش است» سوره ابراهیم، آیه ۳۰.</ref>. بنابراین [[آزادی بیان]]، اگر موجب اخلال در [[مبانی دینی]] و ایجاد تردید در [[باورهای اعتقادی]] [[مؤمنان]] شود پذیرفته نیست. [[امام خمینی]] در این باره میفرماید: “روزنامههایی که [[مضر]] به حال [[ملت]] نباشد و روزنامههایی که نوشته شان [[گمراه کننده]] نباشد، آزادند”<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۲۶۰.</ref>. | |||
#'''[[اهانت]] و توهین به [[مقدسات]]''': یکی دیگر از محدودیتهای [[دینی]] آزادی بیان، [[آزاد]] نبودن در اهانت و توهین به مقدسات دینی است. [[آیه]] پنج [[سوره لقمان]] - که پیشتر ذکر شد - یکی از [[علل]] [[عذاب الهی]] را استهزای [[آیات قرآن]] میداند: {{متن قرآن|وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا}}<ref>«و آن را به ریشخند گیرد» سوره لقمان، آیه ۶.</ref>. آیه دیگر از مؤمنان میخواهد که در مجالس و گروههایی که در آن [[آیات]] [[قرآن مجید]] مورد [[استهزا]] قرار میگیرد، حاضر نشوند و در صورت حضور، سریعاً آنجا را ترک کنند وگرنه مانند استهزا کنندگان خواهند بود: {{متن قرآن|إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا}}<ref>«و (خداوند) در این کتاب بر شما (پیشتر آیهای) فرو فرستاده است که چون شنیدید آیات خداوند (از سوی کسانی) انکار و ریشخند میشود با آنان منشینید تا در گفت و گویی جز آن درآیند که در آن صورت بیگمان شما (نیز) مانند آنان خواهید بود؛ به راستی خداوند همه منافقان و کافران را یک جا در دوزخ فراهم میآورد» سوره نساء، آیه ۱۴۰.</ref>. | |||
[[قرآن کریم]] [[حفظ حرمت]] مقدسات دینی را تا آنجا [[ارج]] نهاده که از [[مسلمانان]] میخواهد مبادا به [[سبّ]] و ناسزای [[خدایان]] [[مشرکان]] بپردازند که آنان نیز در مقابل، [[مقدسات]] [[اسلام]] را سبّ کنند: {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>. [[پیامبران]] گذشته و [[پیامبر اسلام]] و نیز [[آیات قرآن]] و [[اعمال]] [[مسلمانان]] در طول [[تاریخ]] بارها مورد [[استهزا]] و [[تمسخر]] [[مخالفان]] قرار گرفته و [[قرآن مجید]] در بیش از سی [[آیه]] ضمن گزارش آن، به [[توبیخ]] و [[مذمت]] استهزا کنندگان پرداخته است<ref>ر.ک: محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ماده همز و سخر.</ref>. | [[قرآن کریم]] [[حفظ حرمت]] مقدسات دینی را تا آنجا [[ارج]] نهاده که از [[مسلمانان]] میخواهد مبادا به [[سبّ]] و ناسزای [[خدایان]] [[مشرکان]] بپردازند که آنان نیز در مقابل، [[مقدسات]] [[اسلام]] را سبّ کنند: {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>. [[پیامبران]] گذشته و [[پیامبر اسلام]] و نیز [[آیات قرآن]] و [[اعمال]] [[مسلمانان]] در طول [[تاریخ]] بارها مورد [[استهزا]] و [[تمسخر]] [[مخالفان]] قرار گرفته و [[قرآن مجید]] در بیش از سی [[آیه]] ضمن گزارش آن، به [[توبیخ]] و [[مذمت]] استهزا کنندگان پرداخته است<ref>ر.ک: محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ماده همز و سخر.</ref>. |