پرش به محتوا

ویژگی‌های امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۲۳: خط ۲۳:


'''ویژگی اول:''' این ویژگی یعنی [[عصمت]] [[امام مهدی]] {{ع}}، ثمرات و نتایجی را به دنبال دارد، از جمله اینکه:
'''ویژگی اول:''' این ویژگی یعنی [[عصمت]] [[امام مهدی]] {{ع}}، ثمرات و نتایجی را به دنبال دارد، از جمله اینکه:
:::::#او [[وارث]] [[علم]] [[امامت]] است؛ علمی که متضمن مبانی اصلی [[تفکر]] در [[رهبری]] جهانی است. وی این [[علم]] را از پدران معصومش {{عم}} و آنان نیز از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و آن حضرت هم از [[خداوند متعال]] دریافت نموده است. چگونه می‌توان در دوران متأخر به این [[عصمت]] دست یافت مگر با [[وحی]] جدیدی از سوی [[خداوند متعال]]؛ و البته این چیزی است که سایر [[مسلمانان]] - به طور [[اجماع]] - آن را برای [[امام مهدی]] {{ع}} منتفی می‌دانند. پوشیده نماند که [[آگاهی]] و احاطه بر مبانی اصلی این [[تفکر]]، موجب افزایش [[قدرت]] و [[توانایی]] در [[رهبری]] جهانی است؛ اگر نگوییم که بدون این [[آگاهی]] و احاطه، [[رهبری]] بر [[جهان]] ناممکن است. هرگاه امری برای [[رهبری]] جهانی لازم باشد و یا آن که وجودش بهتر باشد، به طور قطع [[خداوند]] آن را پدید خواهد آورد؛ زیرا این کار همسو با [[هدف]] [[خلقت]] [[آدمی]] است و حرکت بر خلاف آن، [[ظلم]] به [[بشریت]] و به معنی تخلف از آن [[هدف]] عالی است؛ و این هر دو بر [[خداوند متعال]] محال است.
#او [[وارث]] [[علم]] [[امامت]] است؛ علمی که متضمن مبانی اصلی [[تفکر]] در [[رهبری]] جهانی است. وی این [[علم]] را از پدران معصومش {{عم}} و آنان نیز از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و آن حضرت هم از [[خداوند متعال]] دریافت نموده است. چگونه می‌توان در دوران متأخر به این [[عصمت]] دست یافت مگر با [[وحی]] جدیدی از سوی [[خداوند متعال]]؛ و البته این چیزی است که سایر [[مسلمانان]] - به طور [[اجماع]] - آن را برای [[امام مهدی]] {{ع}} منتفی می‌دانند. پوشیده نماند که [[آگاهی]] و احاطه بر مبانی اصلی این [[تفکر]]، موجب افزایش [[قدرت]] و [[توانایی]] در [[رهبری]] جهانی است؛ اگر نگوییم که بدون این [[آگاهی]] و احاطه، [[رهبری]] بر [[جهان]] ناممکن است. هرگاه امری برای [[رهبری]] جهانی لازم باشد و یا آن که وجودش بهتر باشد، به طور قطع [[خداوند]] آن را پدید خواهد آورد؛ زیرا این کار همسو با [[هدف]] [[خلقت]] [[آدمی]] است و حرکت بر خلاف آن، [[ظلم]] به [[بشریت]] و به معنی تخلف از آن [[هدف]] عالی است؛ و این هر دو بر [[خداوند متعال]] محال است.
:::::#احساس پدری و عطوفت نسبت به همه [[انسان‌ها]]. زمانی که او با [[کفار]] و [[منحرفان]] می‌جنگد و شورشیان را می‌کشد، هرگز در دلش نسبت به آنها کینه‌ای نمی‌ورزد و فقط در جهت [[مصلحت]] آنها و [[گسترش عدالت]] و خیر در سرزمین‌هایشان و رساندن سخن [[حق]] به آنها، می‌جنگد. پیوند زدن بین این دو جهت به ظاهر متضاد، یعنی احساس ژرف عاطفی و [[جنگ و کشتار]]، با توجه به تجربه تاریخی جنگ‌های [[مسلمانان]]، جز از شخص [[معصوم]] ساخته و پرداخته نیست. از این رو در فتوحاتی که در گذشته و در غیاب [[معصومین]] {{عم}} انجام می‌گرفت، نه تنها از آن [[حس]] عاطفی نسبت به [[قوم]] مغلوب خبری نبود، بلکه آن جنگ‌ها صرفا شکلی غنیمت طلبانه به خود گرفت. هنگامی که این احساس والا برای [[رهبری]] غیر [[معصوم]] در فتوحات با دامنه محدود، وجود نداشته باشد، چگونه می‌توان در آن نبرد جهانی که کشته‌ها خواهد گرفت و غنایم فراوانی را به دنبال خواهد داشت و دامنه تسلط را به تمام [[جهان]] خواهد کشاند، از [[رهبر]] غیر [[معصوم]] [[انتظار]] داشت نسبت به [[قوم]] مغلوب، احساس پدری داشته باشد؟ آری، بدون حضور شخص [[معصوم]] این نبرد، نبردی کاملا سودجویانه و نامقدس و در جهت گردآوری غنایم مادی خواهد بود<ref>ر.ک: الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری؛ ص ۹۶ به بعد.</ref>.
#احساس پدری و عطوفت نسبت به همه [[انسان‌ها]]. زمانی که او با [[کفار]] و [[منحرفان]] می‌جنگد و شورشیان را می‌کشد، هرگز در دلش نسبت به آنها کینه‌ای نمی‌ورزد و فقط در جهت [[مصلحت]] آنها و [[گسترش عدالت]] و خیر در سرزمین‌هایشان و رساندن سخن [[حق]] به آنها، می‌جنگد. پیوند زدن بین این دو جهت به ظاهر متضاد، یعنی احساس ژرف عاطفی و [[جنگ و کشتار]]، با توجه به تجربه تاریخی جنگ‌های [[مسلمانان]]، جز از شخص [[معصوم]] ساخته و پرداخته نیست. از این رو در فتوحاتی که در گذشته و در غیاب [[معصومین]] {{عم}} انجام می‌گرفت، نه تنها از آن [[حس]] عاطفی نسبت به [[قوم]] مغلوب خبری نبود، بلکه آن جنگ‌ها صرفا شکلی غنیمت طلبانه به خود گرفت. هنگامی که این احساس والا برای [[رهبری]] غیر [[معصوم]] در فتوحات با دامنه محدود، وجود نداشته باشد، چگونه می‌توان در آن نبرد جهانی که کشته‌ها خواهد گرفت و غنایم فراوانی را به دنبال خواهد داشت و دامنه تسلط را به تمام [[جهان]] خواهد کشاند، از [[رهبر]] غیر [[معصوم]] [[انتظار]] داشت نسبت به [[قوم]] مغلوب، احساس پدری داشته باشد؟ آری، بدون حضور شخص [[معصوم]] این نبرد، نبردی کاملا سودجویانه و نامقدس و در جهت گردآوری غنایم مادی خواهد بود<ref>ر.ک: الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری؛ ص ۹۶ به بعد.</ref>.
:::::#[[رهبری]] [[قیام]] جهانی از مفهوم صحیح اسلامی‌اش [[منحرف]] نخواهد شد؛ زیرا [[اسلام حقیقی]] هرگونه سوء استفاده از [[حکومت]] را برای ارضای طمع‌های شخصی محکوم می‌نماید. در جایی که این [[اخلاق]] زشت و خوی‌های ناپسند - تقریبا - بر همه [[حاکمان]] چیره می‌باشد، چه سان خواهد بود هنگامی که [[حکومت]]، جهانی شود و [[سلطه]] و نفوذ از نظر گستره و فراگیری به اوج خود برسد؟ تا زمانی که یک [[رهبر]]، از [[ارتکاب گناهان]] و [[پیروی]] از هوای [[نفس]]، عملا مصون و [[معصوم]] نباشد - هر چند که پیش از آن [[صالح]] و [[پاک]] هم بوده باشد - این [[مقام]]، محکی برای سنجش [[میزان]] کژ رفتاری و آزمندی‌هایش خواهد شد؛ زیرا پس از کسب [[قدرت]]، فشار انگیزه‌های شخصی و دلبستگی‌های‌ فردی بر شخص [[حاکم]] بیشتر خواهد شد.
#[[رهبری]] [[قیام]] جهانی از مفهوم صحیح اسلامی‌اش [[منحرف]] نخواهد شد؛ زیرا [[اسلام حقیقی]] هرگونه سوء استفاده از [[حکومت]] را برای ارضای طمع‌های شخصی محکوم می‌نماید. در جایی که این [[اخلاق]] زشت و خوی‌های ناپسند - تقریبا - بر همه [[حاکمان]] چیره می‌باشد، چه سان خواهد بود هنگامی که [[حکومت]]، جهانی شود و [[سلطه]] و نفوذ از نظر گستره و فراگیری به اوج خود برسد؟ تا زمانی که یک [[رهبر]]، از [[ارتکاب گناهان]] و [[پیروی]] از هوای [[نفس]]، عملا مصون و [[معصوم]] نباشد - هر چند که پیش از آن [[صالح]] و [[پاک]] هم بوده باشد - این [[مقام]]، محکی برای سنجش [[میزان]] کژ رفتاری و آزمندی‌هایش خواهد شد؛ زیرا پس از کسب [[قدرت]]، فشار انگیزه‌های شخصی و دلبستگی‌های‌ فردی بر شخص [[حاکم]] بیشتر خواهد شد.
:::::#دقت کامل در اجرای "برنامه جهانی [[عدالت]] محور" و از آن رهگذر، سوق دادن اجتماع و [[هدایت]] آنان به سوی [[پرستش]] حقیقی [[خداوند]] بزرگ. به [[اعتقاد]] [[امامیه]]، این دقت‌ورزی برای شخص [[معصوم]] به سادگی امکان‌پذیر است. وی علاوه بر دوری از [[گناه]]، از اشتباه و [[فراموشی]] نیز مبراست و طبق [[روایات]] هرگاه بخواهد چیزی را بداند [[خداوند]] آن را به او می‌فهماند<ref>ر.ک: الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب: إن الأئمة إذا شاءوا أن یعلموا علموا.</ref>. در این صورت هر چه مشکلات جهانی پیچیده‌تر شود، امامی که این ویژگی‌ها را داراست می‌تواند برای رفع آنها، نزدیک‌ترین راه حل‌ها را آماده سازد. و چه بسا سر اساسی در اعطای موهبت "[[عصمت]]" به [[ائمه]] {{عم}} همین امر باشد وگرنه در غیر این صورت، امری شخصی است که برای [[معصوم]] فقط ثمرات فردی به دنبال دارد.
#دقت کامل در اجرای "برنامه جهانی [[عدالت]] محور" و از آن رهگذر، سوق دادن اجتماع و [[هدایت]] آنان به سوی [[پرستش]] حقیقی [[خداوند]] بزرگ. به [[اعتقاد]] [[امامیه]]، این دقت‌ورزی برای شخص [[معصوم]] به سادگی امکان‌پذیر است. وی علاوه بر دوری از [[گناه]]، از اشتباه و [[فراموشی]] نیز مبراست و طبق [[روایات]] هرگاه بخواهد چیزی را بداند [[خداوند]] آن را به او می‌فهماند<ref>ر.ک: الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب: إن الأئمة إذا شاءوا أن یعلموا علموا.</ref>. در این صورت هر چه مشکلات جهانی پیچیده‌تر شود، امامی که این ویژگی‌ها را داراست می‌تواند برای رفع آنها، نزدیک‌ترین راه حل‌ها را آماده سازد. و چه بسا سر اساسی در اعطای موهبت "[[عصمت]]" به [[ائمه]] {{عم}} همین امر باشد وگرنه در غیر این صورت، امری شخصی است که برای [[معصوم]] فقط ثمرات فردی به دنبال دارد.


'''ویژگی دوم:''' (در نظر [[امامیه]]، او حتی در [[زمان غیبت]] نیز، یگانه [[رهبر]] الهی [[جهان]] و ملت‌های [[مسلمان]] است): این ویژگی برای باورمندان به [[رهبری]] ایشان ثمراتی دارد؛ همچنین تأثیر بسزایی در عمق‌بخشی و وسعت دادن به امر پالایش جانهای [[مؤمنان]] توسط [[خداوند]] بزرگ دارد. در نتیجه کسی که به [[رهبری]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در [[زمان غیبت]] باور دارد، ایمانش با توفیق الهی [[صیقل]] می‌یابد و با تعمیق [[اخلاص]] در وی، به کمال می‌رسد. اثرات [[ایمان]] فرد به [[رهبری]] مهدوی، به روشنی تمام در رفتارش منعکس می‌گردد و سرانجام منجر به عمل و جانفشانی و [[فداکاری]] خواهد شد. در حالی که به طور طبیعی کسی که ذهنش از این مفهوم خالی است، کم تر به عمل و [[فداکاری]] مبادرت می‌ورزد. این بدان [[دلیل]] است که در ذهن [[مؤمنان]]، مفهوم [[رهبری]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با شماری از حقایق گره خورده است:
'''ویژگی دوم:''' (در نظر [[امامیه]]، او حتی در [[زمان غیبت]] نیز، یگانه [[رهبر]] الهی [[جهان]] و ملت‌های [[مسلمان]] است): این ویژگی برای باورمندان به [[رهبری]] ایشان ثمراتی دارد؛ همچنین تأثیر بسزایی در عمق‌بخشی و وسعت دادن به امر پالایش جانهای [[مؤمنان]] توسط [[خداوند]] بزرگ دارد. در نتیجه کسی که به [[رهبری]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در [[زمان غیبت]] باور دارد، ایمانش با توفیق الهی [[صیقل]] می‌یابد و با تعمیق [[اخلاص]] در وی، به کمال می‌رسد. اثرات [[ایمان]] فرد به [[رهبری]] مهدوی، به روشنی تمام در رفتارش منعکس می‌گردد و سرانجام منجر به عمل و جانفشانی و [[فداکاری]] خواهد شد. در حالی که به طور طبیعی کسی که ذهنش از این مفهوم خالی است، کم تر به عمل و [[فداکاری]] مبادرت می‌ورزد. این بدان [[دلیل]] است که در ذهن [[مؤمنان]]، مفهوم [[رهبری]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با شماری از حقایق گره خورده است:
:::::# فرد [[مؤمن]] سربازی است که برای حرکت در [[راه خدا]] و [[اطاعت]] از [[دستورات]] رهبرش ([[امام مهدی]] {{ع}}) که همان عمل به "[[احکام اسلامی]]" است، [[هدایت]] شده است. [[امام]] {{ع}} نماد و نماینده حقیقی [[اسلام]] است. بنابراین [[دستورات اسلام]]، [[دستورات]] اوست و خواست [[پیامبر]] {{صل}} برای امتش، خواست او.
# فرد [[مؤمن]] سربازی است که برای حرکت در [[راه خدا]] و [[اطاعت]] از [[دستورات]] رهبرش ([[امام مهدی]] {{ع}}) که همان عمل به "[[احکام اسلامی]]" است، [[هدایت]] شده است. [[امام]] {{ع}} نماد و نماینده حقیقی [[اسلام]] است. بنابراین [[دستورات اسلام]]، [[دستورات]] اوست و خواست [[پیامبر]] {{صل}} برای امتش، خواست او.
:::::#او در برابر [[امام]] {{ع}} هر چند به طور غیر مستقیم، [[مسئول]] و مورد محاسبه است؛ او می‌داند که پیشوایش زنده و از کارهای او [[آگاه]] می‌باشد. پس سزاوار است با اعمال [[شایسته]] [[دل]] او را شاد نماید و با دوری از [[گناهان]] در برابرش شرمنده نگردد.
#او در برابر [[امام]] {{ع}} هر چند به طور غیر مستقیم، [[مسئول]] و مورد محاسبه است؛ او می‌داند که پیشوایش زنده و از کارهای او [[آگاه]] می‌باشد. پس سزاوار است با اعمال [[شایسته]] [[دل]] او را شاد نماید و با دوری از [[گناهان]] در برابرش شرمنده نگردد.
:::::#[[درک]] غربت و [[مظلومیت]] این [[رهبر]] در [[زمان غیبت]] و نیز [[مظلومیت]] اسفناک [[بشریت]] که [[غیبت]] امامشان و عبور از دوران‌های [[ظلم]] و [[انحراف]]، موجب بسیاری از ذلت‌ها و سرکوب آنها شده است.
#[[درک]] غربت و [[مظلومیت]] این [[رهبر]] در [[زمان غیبت]] و نیز [[مظلومیت]] اسفناک [[بشریت]] که [[غیبت]] امامشان و عبور از دوران‌های [[ظلم]] و [[انحراف]]، موجب بسیاری از ذلت‌ها و سرکوب آنها شده است.
:::::#[[درک]] این موضوع که باید [[منتظر]] آن [[رهبر]] بود و [[ظهور]] وی و برپایی [[دولت حق]] را در هر لحظه احتمال داد. بالطبع این حالت اقتضا می‌کند که شخص در راه [[دین]]، به [[اخلاص]] و [[ایمان]] و فداکاری‌اش عمق بخشد تا به گاه [[ظهور]] از نزدیکان [[امام مهدی]]{{ع}} باشد و [[شایستگی]] کمک به او را در [[اصلاح]] [[جهان]] پیدا نماید. و دیگر حقایقی که هر کدام از آنها می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای فرد [[مؤمن]] در راه تلاش و [[فداکاری]] بیشتر در خط [[اسلام]] صحیح باشد و این خود به طور طبیعی، موجب موفقیت بیشتر و سریع تر در امر "پالایش درونی [[مؤمنان]] توسط [[پروردگار]]" است. و هیچ یک از این ثمرات، بدون [[ایمان]] به [[رهبری]] [[امام مهدی]] {{ع}} و [[غیبت]] ایشان حاصل نمی‌شود.
#[[درک]] این موضوع که باید [[منتظر]] آن [[رهبر]] بود و [[ظهور]] وی و برپایی [[دولت حق]] را در هر لحظه احتمال داد. بالطبع این حالت اقتضا می‌کند که شخص در راه [[دین]]، به [[اخلاص]] و [[ایمان]] و فداکاری‌اش عمق بخشد تا به گاه [[ظهور]] از نزدیکان [[امام مهدی]]{{ع}} باشد و [[شایستگی]] کمک به او را در [[اصلاح]] [[جهان]] پیدا نماید. و دیگر حقایقی که هر کدام از آنها می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای فرد [[مؤمن]] در راه تلاش و [[فداکاری]] بیشتر در خط [[اسلام]] صحیح باشد و این خود به طور طبیعی، موجب موفقیت بیشتر و سریع تر در امر "پالایش درونی [[مؤمنان]] توسط [[پروردگار]]" است. و هیچ یک از این ثمرات، بدون [[ایمان]] به [[رهبری]] [[امام مهدی]] {{ع}} و [[غیبت]] ایشان حاصل نمی‌شود.


'''ویژگی سوم:''' هم عصری [[امام]] {{ع}} با نسل‌های متمادی از [[بشریت]] فوایدی دارد که به دو مورد آن اشاره می‌کنیم:
'''ویژگی سوم:''' هم عصری [[امام]] {{ع}} با نسل‌های متمادی از [[بشریت]] فوایدی دارد که به دو مورد آن اشاره می‌کنیم:
:::::#(که به خود [[امام]] {{ع}} بر می‌گردد): این معاصرت باعث می‌شود که [[امام]] به طور مستقیم از [[اصول]] تحولات تاریخی و زنجیره حوادث آن - که تأثیر بسیار ژرفی در [[رهبری]] ایشان [[پس از ظهور]] خواهد داشت - [[آگاه]] شود<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۱۴ به بعد.</ref>.  
#(که به خود [[امام]] {{ع}} بر می‌گردد): این معاصرت باعث می‌شود که [[امام]] به طور مستقیم از [[اصول]] تحولات تاریخی و زنجیره حوادث آن - که تأثیر بسیار ژرفی در [[رهبری]] ایشان [[پس از ظهور]] خواهد داشت - [[آگاه]] شود<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۱۴ به بعد.</ref>.  
:::::#(که به [[بشریت]] برمی‌گردد): علاوه بر آن که به حضرت [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} به عنوان یک [[رهبر]] نیاز است؛ بر اساس [[اخبار]] [[امامیه]] نیاز به ایشان به سان یک نیاز ضروری تکوینی است، از جمله این [[اخبار]]، روایتی است که در الکافی [[نقل]] شده است. [[ابو حمزه]] گوید:به [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم: آیا [[زمین]] بدون [[امام]] باقی می‌ماند؟ فرمود: خیر، زیرا اگر چنین شود [[زمین]] اهلش را در کام خود فرو خواهد برد <ref> {{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ}}الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.</ref>. نیز از [[ابو هراسة]] [[نقل]] شده است که [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "اگر [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} ساعتی از [[زمین]] حذف و محو شود، [[زمین]] اهلش را می‌بلعد، همان طور که دریا اهلش را در امواج خود فرو می‌برد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ أَنَّ اَلْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ اَلْبَحْرُ بِأَهْلِهِ}} الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.</ref>. با چشم‌پوشی از امکان حمل این [[روایات]] بر اموری رمزی و تأویلی، می‌توان گفت این [[روایات]] در ظاهر دلالت بر این دارند که بقای [[امام]] به منظور بقای [[زمین]] و ساکنان آن، ضروری است و این به [[دلیل]] آن است که باید زمینی باشد تا امکان عملی شدن [[وعده خداوند]] و نتیجه دهی برنامه کلی الهی بر روی آن وجود داشته باشد و این نیز هنگامی تحقق می‌یابد که [[وجود امام]] با همه سال‌ها و نسل‌های بشری، هم عصر باشد. به‌ویژه پس از [[اعتقاد]] به این که [[امامان]] {{عم}} [[دوازده]] نفرند و نه بیشتر (حتی به [[روایت]] [[عامه]])<ref>البخاری، محمد بن اسماعیل؛ الصحیح البخاری؛ ج ۹، ص ۱۰۱؛ النیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم؛ ج ۶، ص ۳ و ۴.</ref> و از آن رو که یازده نفرشان [[رحلت]] فرموده‌اند؛ در این صورت معلوم می‌شود که [[خداوند]] [[امام مهدی| امام دوازدهم]]{{ع}} را برای تحقق این نتیجه باقی گذارده است. و شاید مراد [[امام مهدی]] {{ع}} همین موضوع باشد، آنجا که می‌فرماید: "بی‌تردید من مایه امان اهل زمینم؛ چنان که ستاره‌ها مایه امان اهل آسمان‌اند"<ref>{{متن حدیث|إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ }}؛ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۴.</ref>.  
#(که به [[بشریت]] برمی‌گردد): علاوه بر آن که به حضرت [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} به عنوان یک [[رهبر]] نیاز است؛ بر اساس [[اخبار]] [[امامیه]] نیاز به ایشان به سان یک نیاز ضروری تکوینی است، از جمله این [[اخبار]]، روایتی است که در الکافی [[نقل]] شده است. [[ابو حمزه]] گوید:به [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} عرض کردم: آیا [[زمین]] بدون [[امام]] باقی می‌ماند؟ فرمود: خیر، زیرا اگر چنین شود [[زمین]] اهلش را در کام خود فرو خواهد برد <ref> {{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ}}الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.</ref>. نیز از [[ابو هراسة]] [[نقل]] شده است که [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "اگر [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} ساعتی از [[زمین]] حذف و محو شود، [[زمین]] اهلش را می‌بلعد، همان طور که دریا اهلش را در امواج خود فرو می‌برد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ أَنَّ اَلْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ اَلْبَحْرُ بِأَهْلِهِ}} الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.</ref>. با چشم‌پوشی از امکان حمل این [[روایات]] بر اموری رمزی و تأویلی، می‌توان گفت این [[روایات]] در ظاهر دلالت بر این دارند که بقای [[امام]] به منظور بقای [[زمین]] و ساکنان آن، ضروری است و این به [[دلیل]] آن است که باید زمینی باشد تا امکان عملی شدن [[وعده خداوند]] و نتیجه دهی برنامه کلی الهی بر روی آن وجود داشته باشد و این نیز هنگامی تحقق می‌یابد که [[وجود امام]] با همه سال‌ها و نسل‌های بشری، هم عصر باشد. به‌ویژه پس از [[اعتقاد]] به این که [[امامان]] {{عم}} [[دوازده]] نفرند و نه بیشتر (حتی به [[روایت]] [[عامه]])<ref>البخاری، محمد بن اسماعیل؛ الصحیح البخاری؛ ج ۹، ص ۱۰۱؛ النیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم؛ ج ۶، ص ۳ و ۴.</ref> و از آن رو که یازده نفرشان [[رحلت]] فرموده‌اند؛ در این صورت معلوم می‌شود که [[خداوند]] [[امام مهدی| امام دوازدهم]]{{ع}} را برای تحقق این نتیجه باقی گذارده است. و شاید مراد [[امام مهدی]] {{ع}} همین موضوع باشد، آنجا که می‌فرماید: "بی‌تردید من مایه امان اهل زمینم؛ چنان که ستاره‌ها مایه امان اهل آسمان‌اند"<ref>{{متن حدیث|إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ }}؛ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۴.</ref>.  
::::::'''ویژگی چهارم''' (حضور [[امام]] در افقی بالا و والا، آن چنان که هر [[روزه]] و هر ساله از حوادث و رویدادها و اسباب و نتایج آن‌ها [[آگاه]] می‌گردد): این ویژگی، دارای فواید متعددی است (علاوه بر آن که فایده اول از ویژگی سوم را نیز داراست). مهم‌ترین فایده آن عبارت است از محافظت از [[جامعه اسلامی]] و دفع خطر [[دشمنان]]. در نتیجه با توجه به [[آگاهی]] [[امام]] {{ع}} از حوادث و علل و عوامل آنها و مشکلات پیچیده‌ای که با آن مواجه می‌شود و نیز [[تکلیف]] الهی او برای زدودن و دفع ضررها و خطرات از [[جامعه اسلامی]] که حضرتش هم به آن وعده داده است‌<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۶۷ و ص ۱۷۵.</ref> (البته در موارد خاصی که در جای دیگری گفته‌ایم‌<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۳ به بعد.</ref>)، بی‌تردید به [[وظیفه]] الهی‌اش به [[بهترین]] وجه عمل خواهد نمود. ما در جای دیگری درباره روش [[امام]] برای کمک به [[مردم]] در [[زمان غیبت]] سخن گفته‌ایم<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۷۶.</ref>. علاوه بر همه این‌ها، ایشان [[مردم]] و اجتماعات را بر طبق ملاک و [[میزان]] دقیق و ژرفی که به آن [[آگاه]] است، ارزیابی می‌نماید. این امر ثمراتی را به دنبال دارد که از جمله آنها می‌توان موارد زیر را بر شمرد:
::::::'''ویژگی چهارم''' (حضور [[امام]] در افقی بالا و والا، آن چنان که هر [[روزه]] و هر ساله از حوادث و رویدادها و اسباب و نتایج آن‌ها [[آگاه]] می‌گردد): این ویژگی، دارای فواید متعددی است (علاوه بر آن که فایده اول از ویژگی سوم را نیز داراست). مهم‌ترین فایده آن عبارت است از محافظت از [[جامعه اسلامی]] و دفع خطر [[دشمنان]]. در نتیجه با توجه به [[آگاهی]] [[امام]] {{ع}} از حوادث و علل و عوامل آنها و مشکلات پیچیده‌ای که با آن مواجه می‌شود و نیز [[تکلیف]] الهی او برای زدودن و دفع ضررها و خطرات از [[جامعه اسلامی]] که حضرتش هم به آن وعده داده است‌<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۶۷ و ص ۱۷۵.</ref> (البته در موارد خاصی که در جای دیگری گفته‌ایم‌<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۳ به بعد.</ref>)، بی‌تردید به [[وظیفه]] الهی‌اش به [[بهترین]] وجه عمل خواهد نمود. ما در جای دیگری درباره روش [[امام]] برای کمک به [[مردم]] در [[زمان غیبت]] سخن گفته‌ایم<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۷۶.</ref>. علاوه بر همه این‌ها، ایشان [[مردم]] و اجتماعات را بر طبق ملاک و [[میزان]] دقیق و ژرفی که به آن [[آگاه]] است، ارزیابی می‌نماید. این امر ثمراتی را به دنبال دارد که از جمله آنها می‌توان موارد زیر را بر شمرد:
:::::#[[آگاهی امام]] {{ع}} از درجه [[ایمان]] [[مؤمنان]] و [[اخلاص]] مخلصان و سمت و سوی عملی و اعتقادی آنها در زندگی.
#[[آگاهی امام]] {{ع}} از درجه [[ایمان]] [[مؤمنان]] و [[اخلاص]] مخلصان و سمت و سوی عملی و اعتقادی آنها در زندگی.
:::::#اطلاع آن حضرت از راه و روش [[منحرفان]] و [[کفار]] و نقشه‌های احتمالی آنها بر ضد [[اسلام]] و [[مسلمین]]، تا از رهگذر این [[آگاهی]] به تلاش برای مقابله با توطئه‌های آنان برخیزد.
#اطلاع آن حضرت از راه و روش [[منحرفان]] و [[کفار]] و نقشه‌های احتمالی آنها بر ضد [[اسلام]] و [[مسلمین]]، تا از رهگذر این [[آگاهی]] به تلاش برای مقابله با توطئه‌های آنان برخیزد.
:::::#[[آگاهی]] ایشان از آماده شدن تعداد کافی از [[یاران]] و حامیانش برای [[فتح]] [[جهان]] و به دست گرفتن [[حکومت عدل]].
#[[آگاهی]] ایشان از آماده شدن تعداد کافی از [[یاران]] و حامیانش برای [[فتح]] [[جهان]] و به دست گرفتن [[حکومت عدل]].


'''ویژگی پنجم''' (ارتباط [[امام]] {{ع}} با [[مردم]] و گفت‌وگو با آنان): این کار حداقل دو فایده دارد؛ یکی برای خود حضرت و دیگری برای [[جامعه اسلامی]]:
'''ویژگی پنجم''' (ارتباط [[امام]] {{ع}} با [[مردم]] و گفت‌وگو با آنان): این کار حداقل دو فایده دارد؛ یکی برای خود حضرت و دیگری برای [[جامعه اسلامی]]:
:::::#اختلاط با [[مردم]] و رفع تنهایی؛ تنهایی‌ای که در بعضی [[روایات]] به آن اشاره شده و به [[دلیل]] دوری از [[مردم]] و زندگی در صحراها و بیابانها، برای ایشان وجود دارد<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۷۴.</ref>. گذشته از رفع تنهایی، این امر موجب می‌شود که نیازهای شخصی ایشان همانند هر [[انسان]] دیگری - البته به طریقی ساده‌تر - برطرف گردد.
#اختلاط با [[مردم]] و رفع تنهایی؛ تنهایی‌ای که در بعضی [[روایات]] به آن اشاره شده و به [[دلیل]] دوری از [[مردم]] و زندگی در صحراها و بیابانها، برای ایشان وجود دارد<ref>الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۷۴.</ref>. گذشته از رفع تنهایی، این امر موجب می‌شود که نیازهای شخصی ایشان همانند هر [[انسان]] دیگری - البته به طریقی ساده‌تر - برطرف گردد.
:::::#[[امام]] {{ع}} هنگام ارتباط با [[مردم]]، به [[وظایف]] اسلامی‌اش درباره آنها عمل می‌کند؛ وظایفی هم چون: [[امر به معروف و نهی از منکر]]، نزدیک کردن آنها به [[اطاعت خداوند]] و دور کردنشان از [[گناه]]، تشویق ایشان به کارهای عام المنفعه و پاشیدن بذر [[اصلاح]] در میان آنان<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۴۳-۵۰.</ref>.
#[[امام]] {{ع}} هنگام ارتباط با [[مردم]]، به [[وظایف]] اسلامی‌اش درباره آنها عمل می‌کند؛ وظایفی هم چون: [[امر به معروف و نهی از منکر]]، نزدیک کردن آنها به [[اطاعت خداوند]] و دور کردنشان از [[گناه]]، تشویق ایشان به کارهای عام المنفعه و پاشیدن بذر [[اصلاح]] در میان آنان<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۴۳-۵۰.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
خط ۶۰: خط ۶۰:


[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[امامت]] امت‌<ref>منظور امامت معصومین است.</ref> [[صلاح]] نیست مگر برای شخصی که دارای سه خصلت باشد:
[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[امامت]] امت‌<ref>منظور امامت معصومین است.</ref> [[صلاح]] نیست مگر برای شخصی که دارای سه خصلت باشد:
:::::#سزاوارترین [[مردم]] به [[امام]] قبل باشد.
#سزاوارترین [[مردم]] به [[امام]] قبل باشد.
:::::#اسلحه [[پیامبر]] در نزد او باشد.
#اسلحه [[پیامبر]] در نزد او باشد.
:::::#[[امام]] سابق، آشکارا، او را [[وصی]] خود کرده باشد".<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۲.</ref>
#[[امام]] سابق، آشکارا، او را [[وصی]] خود کرده باشد".<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۲.</ref>
::::::[[اباصلت هروی]] گوید: به [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} عرض کردم: نشانه [[قائم]] {{ع}} در وقت [[خروج]] چیست؟ فرمود: "او در سن پیران است ولی سیمای جوان دارد، ناظران به او گمان می‌برند که [[چهل]] سال یا کمتر دارد، او با مرور شب و روز پیر نمی‌شود، تا پایان عمرش فرا رسد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵.</ref>. مرحوم [[صدوق]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: "نخستین سخنی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[قیام]] خود می‌فرماید، این است: من [[بقیة الله]] و [[حجت]] و [[خلیفه]] [[خدا]] بر شما هستم. پس هیچ‌کس بر او [[سلام]] نمی‌کند، مگر اینکه می‌گوید: [[سلام]] بر تو ای بقیه ([[ذخیره]] بادوام) [[خدا]] در [[زمین]] [[خدا]]"<ref>تفسیر صافی، ذیل آیه ۸۶ سوره هود.</ref>. [[امام]] [[قائم]] {{ع}} در تمام جهات شباهت به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دارد، حتی در قیافه و روش و خصوصیات. و نیز [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "در [[مکه]]، تعداد بیعت‌کنندگان به ده هزار نفر می‌رسد، و در سراسر [[زمین]] معبودی جز [[خدا]] یافت نمی‌شود و همه معبودهای [[باطل]]، [[آتش]] می‌گیرند ..."<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: شب ۲۳ [[ماه رمضان]] ندا به نام [[امام]] [[قائم]] {{ع}} بلند شود، و آن حضرت در [[روز عاشورا]] که در آن روز [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید، [[قیام]] کند. گویا روز شنبه دهم [[محرم]] را می‌نگرم که آن حضرت بین حجرالاسود و [[مقام]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در کنار [[کعبه]] [[ایستاده]] و [[جبرئیل]] در حضورش است، اعلام [[بیعت]] می‌شود که همه [[شیعیان]] و طرفداران او از اطراف [[جهان]] به [[مکه]] آیند و با او [[بیعت]] کنند، [[زمین]] برای آنها درنوردیده می‌شود (که زودتر برسند)، پس آن‌گاه [[خداوند]] [[زمین]] را که پر از ظلم‌وجور شده، پر از عدل‌وداد کند"<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۰.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۷۰-۷۱.</ref>.
::::::[[اباصلت هروی]] گوید: به [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} عرض کردم: نشانه [[قائم]] {{ع}} در وقت [[خروج]] چیست؟ فرمود: "او در سن پیران است ولی سیمای جوان دارد، ناظران به او گمان می‌برند که [[چهل]] سال یا کمتر دارد، او با مرور شب و روز پیر نمی‌شود، تا پایان عمرش فرا رسد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵.</ref>. مرحوم [[صدوق]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: "نخستین سخنی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[قیام]] خود می‌فرماید، این است: من [[بقیة الله]] و [[حجت]] و [[خلیفه]] [[خدا]] بر شما هستم. پس هیچ‌کس بر او [[سلام]] نمی‌کند، مگر اینکه می‌گوید: [[سلام]] بر تو ای بقیه ([[ذخیره]] بادوام) [[خدا]] در [[زمین]] [[خدا]]"<ref>تفسیر صافی، ذیل آیه ۸۶ سوره هود.</ref>. [[امام]] [[قائم]] {{ع}} در تمام جهات شباهت به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دارد، حتی در قیافه و روش و خصوصیات. و نیز [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "در [[مکه]]، تعداد بیعت‌کنندگان به ده هزار نفر می‌رسد، و در سراسر [[زمین]] معبودی جز [[خدا]] یافت نمی‌شود و همه معبودهای [[باطل]]، [[آتش]] می‌گیرند ..."<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: شب ۲۳ [[ماه رمضان]] ندا به نام [[امام]] [[قائم]] {{ع}} بلند شود، و آن حضرت در [[روز عاشورا]] که در آن روز [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید، [[قیام]] کند. گویا روز شنبه دهم [[محرم]] را می‌نگرم که آن حضرت بین حجرالاسود و [[مقام]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در کنار [[کعبه]] [[ایستاده]] و [[جبرئیل]] در حضورش است، اعلام [[بیعت]] می‌شود که همه [[شیعیان]] و طرفداران او از اطراف [[جهان]] به [[مکه]] آیند و با او [[بیعت]] کنند، [[زمین]] برای آنها درنوردیده می‌شود (که زودتر برسند)، پس آن‌گاه [[خداوند]] [[زمین]] را که پر از ظلم‌وجور شده، پر از عدل‌وداد کند"<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۰.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۷۰-۷۱.</ref>.
}}
}}
خط ۷۹: خط ۷۹:


[[امام علی]]{{ع}} در [[بیان]] ویژگی‌های آن [[منجی موعود]] می‌فرماید:
[[امام علی]]{{ع}} در [[بیان]] ویژگی‌های آن [[منجی موعود]] می‌فرماید:
:::::#[[حکمت]] را با تمام [[آداب]] و ابعادش داراست، حقایق هستی و [[علوم]] حقّه را یافته، [[مطیع]] محض [[خدا]] می‌باشد ([[بیعت]] هیچ قدرتمندی را ندارد) [[عبودیت]] و [[خشیت]] [[پروردگار]]، پرورده اوست (در برابر تیرهای توطئه‌ها و تهدیدهای [[شیاطین]] درون و بیرون) [[معصوم]] است و مصون (در حصن [[تقوا]] و [[خوف]] خداوندی) و چون می‌داند خصلتی شریف‌تر و رفیع‌تر و گران‌بهاتر از [[حکمت]] نیست، چنان‌که [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. یا آن‌که نسبت به همه [[جهان]] و [[دنیا]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ}}<ref>«بگو: بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref> یعنی او از علایق و وابستگی‌های [[دنیوی]] و مادی محدود، دل‌بریده، و با [[حکمت]] و [[معنویت]] و ملکه [[فضایل]] کامله انس و الفت یافته، همان‌گونه که [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۰.</ref>.  
#[[حکمت]] را با تمام [[آداب]] و ابعادش داراست، حقایق هستی و [[علوم]] حقّه را یافته، [[مطیع]] محض [[خدا]] می‌باشد ([[بیعت]] هیچ قدرتمندی را ندارد) [[عبودیت]] و [[خشیت]] [[پروردگار]]، پرورده اوست (در برابر تیرهای توطئه‌ها و تهدیدهای [[شیاطین]] درون و بیرون) [[معصوم]] است و مصون (در حصن [[تقوا]] و [[خوف]] خداوندی) و چون می‌داند خصلتی شریف‌تر و رفیع‌تر و گران‌بهاتر از [[حکمت]] نیست، چنان‌که [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. یا آن‌که نسبت به همه [[جهان]] و [[دنیا]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ}}<ref>«بگو: بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref> یعنی او از علایق و وابستگی‌های [[دنیوی]] و مادی محدود، دل‌بریده، و با [[حکمت]] و [[معنویت]] و ملکه [[فضایل]] کامله انس و الفت یافته، همان‌گونه که [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۰.</ref>.  
:::::#آن [[رهبر موعود]] از نظرها [[غایب]] بوده؛ زیرا [[اسلام]] [[غریب]] و در [[غربت]] مانده است (با [[فراگیر شدن فساد]] و گسترش [[جور]] و جنایت)، [[قرآن]] مهجور واقع شده و [[عترت]] همان [[امام]] [[معصوم]] و [[عدل]] کتاب [[الله]] است و طبق [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.</ref>‌ که با مهجور ماندن یکی، دیگری هم مهجور قرار می‌گیرد وقتی [[قوانین]] [[قرآن]] و [[دستورات اسلام]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] آن منزوی گشت و افول نمود، [[امام]] [[حقّ]] و [[عدل]] هم دور از [[مدیریت]] [[دین]] و دنیای [[جامعه بشری]] (در [[غیبت]]) به سر می‌برد و همان‌طور که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "وقتی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، او که از [[فرزندان]] من است، [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] فرود آید و پشت سر او به [[نماز]] ایستد، [[اسلام]] با [[غربت]] و کمی [[یاور]] شکل گرفت و در آینده‌ نیز [[غریب]] خواهد شد (کمی [[مسلمانان]] [[راستین]] و عدم اجرای دستوراتش) پس خوشا به حال غریبان ([[مسلمانان]] اندکی که [[صبر]] کردند و [[ایمان]] خود را حفظ نمودند و به [[پاداش]] و [[بهشت]] رسیدند). در ادامه از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد: بعد از [[غربت]] چه خواهد شد؟ فرمود: آن‌گاه [[حقّ]] به اهلش برمی‌گردد ([[خلافت]] و [[حکومت]] به [[امام حق]] و [[جانشینان]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} می‌رسد و [[اسلام]] [[عزّت]] و [[اقتدار]] می‌یابد)<ref>{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ}}؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.</ref>؛ جالب آن‌که در برخی از [[روایات]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} نسبت [[غریب]] داده شده؛ از جمله [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث| هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ}}<ref>منتخب الأثر، ص ۲۶۲.</ref>.  
#آن [[رهبر موعود]] از نظرها [[غایب]] بوده؛ زیرا [[اسلام]] [[غریب]] و در [[غربت]] مانده است (با [[فراگیر شدن فساد]] و گسترش [[جور]] و جنایت)، [[قرآن]] مهجور واقع شده و [[عترت]] همان [[امام]] [[معصوم]] و [[عدل]] کتاب [[الله]] است و طبق [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.</ref>‌ که با مهجور ماندن یکی، دیگری هم مهجور قرار می‌گیرد وقتی [[قوانین]] [[قرآن]] و [[دستورات اسلام]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] آن منزوی گشت و افول نمود، [[امام]] [[حقّ]] و [[عدل]] هم دور از [[مدیریت]] [[دین]] و دنیای [[جامعه بشری]] (در [[غیبت]]) به سر می‌برد و همان‌طور که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "وقتی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، او که از [[فرزندان]] من است، [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] فرود آید و پشت سر او به [[نماز]] ایستد، [[اسلام]] با [[غربت]] و کمی [[یاور]] شکل گرفت و در آینده‌ نیز [[غریب]] خواهد شد (کمی [[مسلمانان]] [[راستین]] و عدم اجرای دستوراتش) پس خوشا به حال غریبان ([[مسلمانان]] اندکی که [[صبر]] کردند و [[ایمان]] خود را حفظ نمودند و به [[پاداش]] و [[بهشت]] رسیدند). در ادامه از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد: بعد از [[غربت]] چه خواهد شد؟ فرمود: آن‌گاه [[حقّ]] به اهلش برمی‌گردد ([[خلافت]] و [[حکومت]] به [[امام حق]] و [[جانشینان]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} می‌رسد و [[اسلام]] [[عزّت]] و [[اقتدار]] می‌یابد)<ref>{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ}}؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.</ref>؛ جالب آن‌که در برخی از [[روایات]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} نسبت [[غریب]] داده شده؛ از جمله [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث| هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ}}<ref>منتخب الأثر، ص ۲۶۲.</ref>.  
:::::#ویژگی دیگر آن [[صاحب]] [[حکمت]]، این است که آخرین و باقیمانده [[حجت‌های الهی]] و از [[جانشینان]] [[پیامبران]] می‌باشد (برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[بندگان خدا]]). بدیهی است [[وصف]] [[حجة]] اللّه و خلیفة اللّه فقط به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و ائمّه [[معصوم]] و [[منصوب]] [[پیامبر]]{{صل}} اطلاق می‌شود (نه به هر عالم یا عارفی بدون [[مقام عصمت]] که [[کلام]] و کارش [[حجت]] نمی‌باشد) و [[خلیفه]] و [[وارث]] واقعی [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} در [[عصر غیبت]]، همان [[مهدی منتظر]]{{ع}} می‌باشد<ref>منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.</ref>.  
#ویژگی دیگر آن [[صاحب]] [[حکمت]]، این است که آخرین و باقیمانده [[حجت‌های الهی]] و از [[جانشینان]] [[پیامبران]] می‌باشد (برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[بندگان خدا]]). بدیهی است [[وصف]] [[حجة]] اللّه و خلیفة اللّه فقط به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و ائمّه [[معصوم]] و [[منصوب]] [[پیامبر]]{{صل}} اطلاق می‌شود (نه به هر عالم یا عارفی بدون [[مقام عصمت]] که [[کلام]] و کارش [[حجت]] نمی‌باشد) و [[خلیفه]] و [[وارث]] واقعی [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} در [[عصر غیبت]]، همان [[مهدی منتظر]]{{ع}} می‌باشد<ref>منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.</ref>.  
::::::شاید این همه توصیف و [[تبیین]] ویژگی‌های آن [[امام موعود]]، هشدار [[ائمه]]{{عم}} است به [[پیروان]] خود و [[مسلمانان]] تا مبادا در [[عمر طولانی]] [[غیبت]] و آزمون‌های سخت، دنبال هر فرصت‌طلب مدّعی [[مهدویت]] بروند، بلکه با [[آگاهی]] از معیارهای مکتبی، [[مدعیان دروغین]] را طرد کنند»<ref>[[حسین ایرانی|ایرانی، حسین]]، [[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]، ص:۳۹-۴۵.</ref>.
::::::شاید این همه توصیف و [[تبیین]] ویژگی‌های آن [[امام موعود]]، هشدار [[ائمه]]{{عم}} است به [[پیروان]] خود و [[مسلمانان]] تا مبادا در [[عمر طولانی]] [[غیبت]] و آزمون‌های سخت، دنبال هر فرصت‌طلب مدّعی [[مهدویت]] بروند، بلکه با [[آگاهی]] از معیارهای مکتبی، [[مدعیان دروغین]] را طرد کنند»<ref>[[حسین ایرانی|ایرانی، حسین]]، [[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]، ص:۳۹-۴۵.</ref>.
}}
}}
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:


«[[احادیث]] و روایاتی که از [[اهل بیت]]{{عم}} به دست ما رسیده، از حیث [[سند]] و دلالت، مختلف هستند. برخی از آن‌ها، [[متواتر]] و برخی، [[مستفیض]] یا [[خبر واحد]] هستند و از جهتی، برخی، صحیح و برخی دیگر، [[حسن]] به شمار می‌آیند و برخی نیز به [[دلیل]] مجهول بودن [[راوی حدیث]] یا [[غیر موثق]] بودن [[راوی]]، ضعیف شمرده می‌شوند. [[احادیث]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} نیز از این قاعده مستثنا نیستند و از دیدگاه [[علم حدیث]]، هریک از [[جایگاه]] جداگانه‌ای برخوردار هستند، ولی با این همه، برخی از مطالب، در بیش‌تر این [[احادیث]]، مشترک هستند و در اکثر [[احادیث]] به این مطالب اشاره شده، به همین [[دلیل]] می‌توان ادعا کرد که این مطالب مشترک اگرچه [[متواتر]] لفظی نباشند، [[متواتر]] معنوی هستند. بنابراین، بدون کم‌ترین شبهه‌ای، می‌توان به این مطالب استناد کرد:
«[[احادیث]] و روایاتی که از [[اهل بیت]]{{عم}} به دست ما رسیده، از حیث [[سند]] و دلالت، مختلف هستند. برخی از آن‌ها، [[متواتر]] و برخی، [[مستفیض]] یا [[خبر واحد]] هستند و از جهتی، برخی، صحیح و برخی دیگر، [[حسن]] به شمار می‌آیند و برخی نیز به [[دلیل]] مجهول بودن [[راوی حدیث]] یا [[غیر موثق]] بودن [[راوی]]، ضعیف شمرده می‌شوند. [[احادیث]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} نیز از این قاعده مستثنا نیستند و از دیدگاه [[علم حدیث]]، هریک از [[جایگاه]] جداگانه‌ای برخوردار هستند، ولی با این همه، برخی از مطالب، در بیش‌تر این [[احادیث]]، مشترک هستند و در اکثر [[احادیث]] به این مطالب اشاره شده، به همین [[دلیل]] می‌توان ادعا کرد که این مطالب مشترک اگرچه [[متواتر]] لفظی نباشند، [[متواتر]] معنوی هستند. بنابراین، بدون کم‌ترین شبهه‌ای، می‌توان به این مطالب استناد کرد:
:::::#'''[[امام مهدی]] {{ع}} هم نام [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} است:'''[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمایند: "اسم او، مانند اسم من است و اسم پدرش، مانند اسم فرزندم است. او، از فرزندان دخترم است. [[خداوند]]، به دست آنان، [[حق]] را [[آشکار]] می‌کند و با شمشیرهای آنان، [[باطل]] را فرسوده می‌کند"<ref>{{عربی|" اسْمُهُ‏ كَاسْمِي‏ وَ اسْمُ‏ أَبِيهِ‏ كَاسْمِ‏ ابْنِي‏ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِي يُظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَ يُخْمِدُ الْبَاطِلَ بِأَسْيَافِهِمْ ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۷.</ref>.
#'''[[امام مهدی]] {{ع}} هم نام [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} است:'''[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمایند: "اسم او، مانند اسم من است و اسم پدرش، مانند اسم فرزندم است. او، از فرزندان دخترم است. [[خداوند]]، به دست آنان، [[حق]] را [[آشکار]] می‌کند و با شمشیرهای آنان، [[باطل]] را فرسوده می‌کند"<ref>{{عربی|" اسْمُهُ‏ كَاسْمِي‏ وَ اسْمُ‏ أَبِيهِ‏ كَاسْمِ‏ ابْنِي‏ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِي يُظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَ يُخْمِدُ الْبَاطِلَ بِأَسْيَافِهِمْ ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۷.</ref>.
:::::#'''او از [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} و از فرزندان [[امام حسین]]{{ع}} است:''' [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمایند: "[[دنیا]] به پایان نمی‌رسد، مگر این‌که مردی از فرزندان [[امام حسین]]{{ع}} برای [[اصلاح]] امر [[امت]] من، [[قیام]] کند و [[جهان]] را پر از [[عدل]] کند، همان‌گونه که پر از [[ظلم]] و [[جور]] شده بود"<ref>{{عربی|" قَالَ النَّبِيُّ {{صل}}‏ لَا تَذْهَبُ‏ الدُّنْيَا حَتَّى‏ يَقُومَ‏ بِأَمْرِ أُمَّتِي‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ وُلْدِ الْحُسَيْنِ‏ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۶.</ref>؛  
#'''او از [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} و از فرزندان [[امام حسین]]{{ع}} است:''' [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمایند: "[[دنیا]] به پایان نمی‌رسد، مگر این‌که مردی از فرزندان [[امام حسین]]{{ع}} برای [[اصلاح]] امر [[امت]] من، [[قیام]] کند و [[جهان]] را پر از [[عدل]] کند، همان‌گونه که پر از [[ظلم]] و [[جور]] شده بود"<ref>{{عربی|" قَالَ النَّبِيُّ {{صل}}‏ لَا تَذْهَبُ‏ الدُّنْيَا حَتَّى‏ يَقُومَ‏ بِأَمْرِ أُمَّتِي‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ وُلْدِ الْحُسَيْنِ‏ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۶.</ref>؛  
:::::#'''[[امام مهدی]] {{ع}} فرزند [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} است:''' [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} به [[نرجس خاتون]] فرمود: "به زودی پسری به [[دنیا]] خواهی آورد که اسمش "م ح م د" است و او بعد از من [[قائم]] و [[امام]] است"<ref>{{عربی|" سَتَحْمِلِينَ‏ ذَكَراً وَ اسْمُهُ‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۱.</ref>.
#'''[[امام مهدی]] {{ع}} فرزند [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} است:''' [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} به [[نرجس خاتون]] فرمود: "به زودی پسری به [[دنیا]] خواهی آورد که اسمش "م ح م د" است و او بعد از من [[قائم]] و [[امام]] است"<ref>{{عربی|" سَتَحْمِلِينَ‏ ذَكَراً وَ اسْمُهُ‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۱.</ref>.
:::::#'''آن حضرت قبل از [[ظهور]] به [[غیبت]] طولانی می‌روند:''' [[پیامبر]]{{صل}} فرمود:[[مهدی]]، از فرزندان من است. اسمش، اسم من و کنیه‌اش، کنیه من است؛ از حیث خلق و خوی و شکل و صورت، شبیه‌ترین [[مردم]] به من است. برای او غیبتی است ..."<ref>{{عربی|" الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي، اسْمُهُ‏ اسْمِي‏، وَ كُنْيَتُهُ‏ كُنْيَتِي‏، أَشْبَهُ‏ النَّاسِ‏ بِي‏ خَلْقاً وَ خُلْقاً، تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ ‏ ‏‏‏‏‏"}}بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۲.</ref>.
#'''آن حضرت قبل از [[ظهور]] به [[غیبت]] طولانی می‌روند:''' [[پیامبر]]{{صل}} فرمود:[[مهدی]]، از فرزندان من است. اسمش، اسم من و کنیه‌اش، کنیه من است؛ از حیث خلق و خوی و شکل و صورت، شبیه‌ترین [[مردم]] به من است. برای او غیبتی است ..."<ref>{{عربی|" الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي، اسْمُهُ‏ اسْمِي‏، وَ كُنْيَتُهُ‏ كُنْيَتِي‏، أَشْبَهُ‏ النَّاسِ‏ بِي‏ خَلْقاً وَ خُلْقاً، تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ ‏ ‏‏‏‏‏"}}بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۲.</ref>.
:::::#'''به هنگام [[ظهور]]، [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند و [[حضرت عیسی]]{{ع}} پشت آن حضرت [[نماز]] می‌گذارد:''' [[ابن عباس]]، از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[نقل]] می‌کند که آن حضرت فرمود: "[[جانشینان]] و اوصیای من و [[حجت‌های خداوند]] بر خلق، بعد از من، [[دوازده]] نفرند. اولشان برادرم و آخرشان فرزندم است. گفته شد: یا [[رسول الله]]! برادر تو کیست؟. فرمود: [[امام علی|علی بن ابی طالب]]. گفته شده: فرزندت کیست؟. فرمود: [[مهدی]] است که [[جهان]] را پر از [[قسط]] و [[عدل]] می‌کند، همان‌گونه که پر از [[ظلم]] و [[جور]] شود. قسم به آن‌که مرا [[مبعوث]] کرد! اگر از [[دنیا]]، فقط یک روز بماند، [[خداوند]] آن روز را طولانی کند تا این‌که در آن روز، فرزندم [[مهدی]] [[ظهور]] کند و [[روح الله عیسی بن مریم]] [[نزول]] کند و پشت‌سر او [[نماز]] بگزارد، و [[زمین]] به [[نور]] [[پروردگار]] او روشن شود و حکومتش شرق و غرب را فراگیرد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۱.</ref>. البته موارد و مطالب مشترک [[احادیث]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} بیش‌تر از موارد مذکور است، ولی به [[دلیل]] طولانی نشدن این بخش و عدم تکرار، به همین اندازه اکتفا می‌شود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۳۴-۳۷.</ref>.
#'''به هنگام [[ظهور]]، [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند و [[حضرت عیسی]]{{ع}} پشت آن حضرت [[نماز]] می‌گذارد:''' [[ابن عباس]]، از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[نقل]] می‌کند که آن حضرت فرمود: "[[جانشینان]] و اوصیای من و [[حجت‌های خداوند]] بر خلق، بعد از من، [[دوازده]] نفرند. اولشان برادرم و آخرشان فرزندم است. گفته شد: یا [[رسول الله]]! برادر تو کیست؟. فرمود: [[امام علی|علی بن ابی طالب]]. گفته شده: فرزندت کیست؟. فرمود: [[مهدی]] است که [[جهان]] را پر از [[قسط]] و [[عدل]] می‌کند، همان‌گونه که پر از [[ظلم]] و [[جور]] شود. قسم به آن‌که مرا [[مبعوث]] کرد! اگر از [[دنیا]]، فقط یک روز بماند، [[خداوند]] آن روز را طولانی کند تا این‌که در آن روز، فرزندم [[مهدی]] [[ظهور]] کند و [[روح الله عیسی بن مریم]] [[نزول]] کند و پشت‌سر او [[نماز]] بگزارد، و [[زمین]] به [[نور]] [[پروردگار]] او روشن شود و حکومتش شرق و غرب را فراگیرد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۱.</ref>. البته موارد و مطالب مشترک [[احادیث]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} بیش‌تر از موارد مذکور است، ولی به [[دلیل]] طولانی نشدن این بخش و عدم تکرار، به همین اندازه اکتفا می‌شود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۳۴-۳۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:


*«در مجموعه سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] به تعدادی از آنها اشاره شده است که با ذکر بخشی از آنها متبرک می‌شویم:
*«در مجموعه سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] به تعدادی از آنها اشاره شده است که با ذکر بخشی از آنها متبرک می‌شویم:
:::::#'''[[خاتم الاوصیاء]]:''' یکی از ویژگی‌های [[امام زمان]] آنست که حضرت ایشان آخرین [[امام]] [[معصوم]] و به عبارتی [[خاتم اوصیا]] است. در سخنان [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "سالروز مبارک ولادت با [[سعادت]] و پربرکت حضرت [[خاتم الاوصیاء]] و مفخر الاولیاء [[حجت بن الحسن]] العسکری- ارواحنا لمقدمه الفداء- بر [[مظلومان]] دهر و [[مستضعفان]] [[جهان]] مبارک بود"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی‌ها و پیام‌های حضرت امام خمینی)، (۲۲ جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۵، ص ۳۲.</ref>. این ویژگی‌ها اشاره به یک مطلب مهم دارد که در روایت‌های متعددی ذکر شده است؛ از جمله این [[روایت‌ها]]، [[حدیث]] زیر است: {{عربی|" قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ {{صل}}: اَلْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اِثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ يَا عَلِيُّ وَ آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي يَفْتَحُ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده‌اند: [[امامان]] بعد از من دوازده‌اند اول ایشان توئی [[یا علی]] و آخر ایشان [[قائم]] است که [[فتح]] نماید [[حق سبحانه و تعالی]] بر دستهای او مشارق [[زمین]] و مغارب آن را؛ [[مجلسی]]، [[محمد باقر]]، [[بحار الانوار]]، المکتبة الاسلامیة، ج ۵۲، ص ۳۷۸، ح ۱۸۴.</ref>. بنابراین [[اوصیای پیامبر]]{{صل}} و [[جانشینان]] او [[دوازده]] نفرند که آخرین ایشان [[حضرت مهدی]] است، پس او "[[خاتم الاوصیاء]]" است.
#'''[[خاتم الاوصیاء]]:''' یکی از ویژگی‌های [[امام زمان]] آنست که حضرت ایشان آخرین [[امام]] [[معصوم]] و به عبارتی [[خاتم اوصیا]] است. در سخنان [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "سالروز مبارک ولادت با [[سعادت]] و پربرکت حضرت [[خاتم الاوصیاء]] و مفخر الاولیاء [[حجت بن الحسن]] العسکری- ارواحنا لمقدمه الفداء- بر [[مظلومان]] دهر و [[مستضعفان]] [[جهان]] مبارک بود"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی‌ها و پیام‌های حضرت امام خمینی)، (۲۲ جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۵، ص ۳۲.</ref>. این ویژگی‌ها اشاره به یک مطلب مهم دارد که در روایت‌های متعددی ذکر شده است؛ از جمله این [[روایت‌ها]]، [[حدیث]] زیر است: {{عربی|" قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ {{صل}}: اَلْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اِثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ يَا عَلِيُّ وَ آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي يَفْتَحُ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده‌اند: [[امامان]] بعد از من دوازده‌اند اول ایشان توئی [[یا علی]] و آخر ایشان [[قائم]] است که [[فتح]] نماید [[حق سبحانه و تعالی]] بر دستهای او مشارق [[زمین]] و مغارب آن را؛ [[مجلسی]]، [[محمد باقر]]، [[بحار الانوار]]، المکتبة الاسلامیة، ج ۵۲، ص ۳۷۸، ح ۱۸۴.</ref>. بنابراین [[اوصیای پیامبر]]{{صل}} و [[جانشینان]] او [[دوازده]] نفرند که آخرین ایشان [[حضرت مهدی]] است، پس او "[[خاتم الاوصیاء]]" است.
:::::#'''[[خلیفة الله]]:''' یکی دیگر از [[ویژگی‌های امام عصر]]{{ع}} آنست که حضرتش، "[[خلیفة الله]]" است. این ویژگی نیز در بیان [[امام خمینی|حضرت امام]] آمده است. ایشان فرموده است: "من خیلی ناراحت گاهی میشوم از اینکه مثلا [[امام عصر]]{{ع}} را می‌گویند [[سلطان السلاطین]]؛ [[خلیفة الله]] است"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۸، ص ۱۴۹.</ref>. همانطور که می‌دانیم غرض از [[خلقت]] [[بشر]] این بود که "[[جانشین خدا]]" یعنی همان [[خلیفة الله]] باشد، آنگونه که در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>و هنگامی که [[پروردگار]] تو به [[فرشتگان]] گفت: در [[زمین]] [[جانشین]] قرار خواهم داد؛ سوره بقره، [[آیه]]:۳۰.</ref>؛ از طرف دیگر، در [[روایت‌ها]] به [[حضرت مهدی]] [[لقب]] "[[خلیفة الله]]" اعطا شده است. از جمله در روایتی که [[پیامبر]] فرمود:{{عربی|" قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ{{صل}}: يَخْرُجُ اَلْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ فِيهَا مُنَادٍ يُنَادِي هَذَا اَلْمَهْدِيُّ خَلِيفَةُ اَللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>[[پیامبر]]{{صل}} فرمود که بیرون آید [[مهدی]] و بر سر او ابر سایه کرده باشد، پس به آن حالت منادی ندا کند که این [[مهدی]] خلیفة اللّٰه است پس [[پیروی]] کنید او را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱؛ و به همین مضمون: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۳ ق، ص ۴۵۲: {{عربی|"...فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي"}}.</ref>.
#'''[[خلیفة الله]]:''' یکی دیگر از [[ویژگی‌های امام عصر]]{{ع}} آنست که حضرتش، "[[خلیفة الله]]" است. این ویژگی نیز در بیان [[امام خمینی|حضرت امام]] آمده است. ایشان فرموده است: "من خیلی ناراحت گاهی میشوم از اینکه مثلا [[امام عصر]]{{ع}} را می‌گویند [[سلطان السلاطین]]؛ [[خلیفة الله]] است"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۸، ص ۱۴۹.</ref>. همانطور که می‌دانیم غرض از [[خلقت]] [[بشر]] این بود که "[[جانشین خدا]]" یعنی همان [[خلیفة الله]] باشد، آنگونه که در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>و هنگامی که [[پروردگار]] تو به [[فرشتگان]] گفت: در [[زمین]] [[جانشین]] قرار خواهم داد؛ سوره بقره، [[آیه]]:۳۰.</ref>؛ از طرف دیگر، در [[روایت‌ها]] به [[حضرت مهدی]] [[لقب]] "[[خلیفة الله]]" اعطا شده است. از جمله در روایتی که [[پیامبر]] فرمود:{{عربی|" قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ{{صل}}: يَخْرُجُ اَلْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ فِيهَا مُنَادٍ يُنَادِي هَذَا اَلْمَهْدِيُّ خَلِيفَةُ اَللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>[[پیامبر]]{{صل}} فرمود که بیرون آید [[مهدی]] و بر سر او ابر سایه کرده باشد، پس به آن حالت منادی ندا کند که این [[مهدی]] خلیفة اللّٰه است پس [[پیروی]] کنید او را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱؛ و به همین مضمون: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۳ ق، ص ۴۵۲: {{عربی|"...فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي"}}.</ref>.
:::::#'''[[مصلح]]:''' مدعیان [[اصلاح]] طلب زیادند ولی [[اصلاح]] طلب واقعی [[حضرت مهدی]] است. این ویژگی نیز در سخن [[امام خمینی|امام راحل]] ذکر شده است. "و آن روزی که انشاء الله تعالی، [[مصلح]] کل [[ظهور]] نماید، گمان نکنید که یک [[معجزه]] شود و یک [[روزه]] عالم [[اصلاح]] شود بلکه با کوششها و فداکاری‌ها [[ستمکاران]] سرکوب و منزوی می‌شوند"<ref>وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، قسمتی از بند "ع".</ref>. "من امیدوارم که انشاء الله [[حضرت بقیة الله]] زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی [[بشر]]، با آن دم مسیحایی خود [[اصلاح]] کند اینها را"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۴۹.</ref>. اینکه [[حضرت مهدی]] روزی خواهد آمد و "[[اصلاحات]]" واقعی را آغاز می‌نماید، مستند آن روایت‌هایی است، از جمله روایتی که راجع به [[تفسیر]] [[آیه]] ۱۷ سوره حدید آمده است: از [[ابن عباس]] است كه در مورد آيه مباركه: {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref> بدانید همانا خدا زنده می‌کند زمین را پس از مرگش؛ سوره حدید، آیه: ۱۷.</ref> گفته است: يعنى [[خداوند]] به وسيله [[قائم]] [[آل محمد]]{{ع}} زمين را پس از آن‌كه مرده باشد؛يعنى بعد از [[ستم]] اهل آن مملكت [[اصلاح]] مى‌كند.<ref> {{عربی|" عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى:  {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}  يَعْنِي يُصْلِحُ اَلْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا يَعْنِي مِنْ بَعْدِ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۳، ح ۳۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۷۵، ح ۱۳۱.</ref>.
#'''[[مصلح]]:''' مدعیان [[اصلاح]] طلب زیادند ولی [[اصلاح]] طلب واقعی [[حضرت مهدی]] است. این ویژگی نیز در سخن [[امام خمینی|امام راحل]] ذکر شده است. "و آن روزی که انشاء الله تعالی، [[مصلح]] کل [[ظهور]] نماید، گمان نکنید که یک [[معجزه]] شود و یک [[روزه]] عالم [[اصلاح]] شود بلکه با کوششها و فداکاری‌ها [[ستمکاران]] سرکوب و منزوی می‌شوند"<ref>وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، قسمتی از بند "ع".</ref>. "من امیدوارم که انشاء الله [[حضرت بقیة الله]] زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی [[بشر]]، با آن دم مسیحایی خود [[اصلاح]] کند اینها را"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۴۹.</ref>. اینکه [[حضرت مهدی]] روزی خواهد آمد و "[[اصلاحات]]" واقعی را آغاز می‌نماید، مستند آن روایت‌هایی است، از جمله روایتی که راجع به [[تفسیر]] [[آیه]] ۱۷ سوره حدید آمده است: از [[ابن عباس]] است كه در مورد آيه مباركه: {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref> بدانید همانا خدا زنده می‌کند زمین را پس از مرگش؛ سوره حدید، آیه: ۱۷.</ref> گفته است: يعنى [[خداوند]] به وسيله [[قائم]] [[آل محمد]]{{ع}} زمين را پس از آن‌كه مرده باشد؛يعنى بعد از [[ستم]] اهل آن مملكت [[اصلاح]] مى‌كند.<ref> {{عربی|" عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى:  {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}  يَعْنِي يُصْلِحُ اَلْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا يَعْنِي مِنْ بَعْدِ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۳، ح ۳۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۷۵، ح ۱۳۱.</ref>.
:::::#'''[[بقیة الله]]:''' [[حضرت مهدی]] یادگار [[امامان]] و باقی مانده آنان است. او [[ذخیره]] [[خدا]] است که در قرآنش فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>سوره هود، آیه:۸۶. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۳۹۰.</ref>؛ [[امام خمینی]] از مقتدای خویش [[امام زمان]] به "[[بقیة الله]]" و نیز "[[ذخیره]] [[خدا]]" تعبیر کرده است. "دست عنایت [[خدای تبارک و تعالی]] به سر این ملت کشیده شده است و [[ایمان]] آنها را تقویت فرموده است که یکی از [[علائم ظهور]] [[بقیة الله]] ارواحنا فداه است"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۷.</ref>. "اگر [[امام مهدی|مهدی موعود]] هم مثل سایر [[اولیاء]] به جوار [[حق]] می‌رفتند. دیگر کسی نبوده است که این اجراء [[عدالت]] را بکند، نمی‌توانسته، و این یک موجودی است که [[ذخیره]] شده است برای همچو مطلبی"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در [[روایت‌ها]] آمده است، وقتی خواستید به [[امام زمان]] [[سلام]] بدهید، بگویید:{{عربی|" اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶، ح ۵.</ref>.
#'''[[بقیة الله]]:''' [[حضرت مهدی]] یادگار [[امامان]] و باقی مانده آنان است. او [[ذخیره]] [[خدا]] است که در قرآنش فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>سوره هود، آیه:۸۶. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۳۹۰.</ref>؛ [[امام خمینی]] از مقتدای خویش [[امام زمان]] به "[[بقیة الله]]" و نیز "[[ذخیره]] [[خدا]]" تعبیر کرده است. "دست عنایت [[خدای تبارک و تعالی]] به سر این ملت کشیده شده است و [[ایمان]] آنها را تقویت فرموده است که یکی از [[علائم ظهور]] [[بقیة الله]] ارواحنا فداه است"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۷.</ref>. "اگر [[امام مهدی|مهدی موعود]] هم مثل سایر [[اولیاء]] به جوار [[حق]] می‌رفتند. دیگر کسی نبوده است که این اجراء [[عدالت]] را بکند، نمی‌توانسته، و این یک موجودی است که [[ذخیره]] شده است برای همچو مطلبی"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در [[روایت‌ها]] آمده است، وقتی خواستید به [[امام زمان]] [[سلام]] بدهید، بگویید:{{عربی|" اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶، ح ۵.</ref>.
:::::#'''[[قائم]]:''' از القاب مشهور [[ولی عصر]]{{ع}} این است که ایشان "[[قائم]]" هستند. [[امام خمینی|امام راحل]] ضمن اشاره به این لقب می‌فرماید: "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت صاحب]] {{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم ... شاید این وضعی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است. دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى...}}<ref> بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.</ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحد که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص واحد است و همه قیام‌ها باید دنبال آن [[قیام]] باشد و [[قیام]] لله باشد ... البته آن حضرت [[قیام]] لله می‌فرمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. علاوه بر آیه‌ای که در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] ذکر شد، در [[روایت]] آمده است: "پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} [[فرشتگان]] ضجه کنان از [[خدا]] پرسیدند: خدایا! آیا از قتل [[امام حسین|ابا عبد الله]] چشم پوشی خواهی کرد؟ [[خدا]] ضمن اشاره به [[امام زمان]]{{ع}} که در حال [[ایستاده]] [[نماز]] می‌گذارد، فرمود: به‌وسیله آن [[قائم]] ([[ایستاده]]) از آنها [[انتقام]] خواهم گرفت"<ref>{{عربی|" بِذَلِكَ اَلْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ و ۲۹.</ref>.
#'''[[قائم]]:''' از القاب مشهور [[ولی عصر]]{{ع}} این است که ایشان "[[قائم]]" هستند. [[امام خمینی|امام راحل]] ضمن اشاره به این لقب می‌فرماید: "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت صاحب]] {{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم ... شاید این وضعی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است. دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى...}}<ref> بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.</ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحد که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص واحد است و همه قیام‌ها باید دنبال آن [[قیام]] باشد و [[قیام]] لله باشد ... البته آن حضرت [[قیام]] لله می‌فرمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. علاوه بر آیه‌ای که در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] ذکر شد، در [[روایت]] آمده است: "پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} [[فرشتگان]] ضجه کنان از [[خدا]] پرسیدند: خدایا! آیا از قتل [[امام حسین|ابا عبد الله]] چشم پوشی خواهی کرد؟ [[خدا]] ضمن اشاره به [[امام زمان]]{{ع}} که در حال [[ایستاده]] [[نماز]] می‌گذارد، فرمود: به‌وسیله آن [[قائم]] ([[ایستاده]]) از آنها [[انتقام]] خواهم گرفت"<ref>{{عربی|" بِذَلِكَ اَلْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ و ۲۹.</ref>.
:::::#'''[[صاحب]]:''' از ویژگی‌ها و صفت‌های [[امام زمان]]{{ع}} "[[صاحب]]" است که به تنهایی و یا به صورت "[[صاحب الزمان]]" استعمال می‌شود. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} هم که ایشان با تمام [[قدرت]] می‌خواهند [[عدل]] را [[اجرا]] نمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۸۰.</ref>. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} [[حکومت]] واحد می‌شود ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.</ref>. "آیا خلاف [[قرآن]] نیست که ما دیگر [[معصیت]] کنیم تا [[حضرت صاحب]] بیاید؟!"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. به کار بردن صفت "[[صاحب]]" برای آن وجود مبارک توسط هم عصران آن حضرت بوده است:{{عربی|" عَنْ‏ نَسِيمَ‏ الْخَادِمِ‏ قَالَ‏: دَخَلْتُ عَلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ {{ع}} بَعْدَ مَوْلِدِهِ بِعَشْرِ لَيَالٍ فَعَطَسْتُ عِنْدَهُ فَقَالَ يَرْحَمُكِ اللَّهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ و نیز ص ۴، ح ۶ {{عربی|"...إِنَّهُ لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ {{ع}} مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ..."}} هم‌چنین مراجعه شود به: الحر العاملی، [الشیخ‌] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره سه جلدی)، ج ۳، ص ۴۴۱، ح ۸ و ص ۴۴۲، ح ۱۴.</ref>. به [[امام زمان ]] "[[صاحب]] عصر" نیز گفته می‌شود، آنگونه که در [[کلام]] [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "می‌گویند: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref> سوگند به عصر همانا انسان در زیان است؛ سوره عصر:  ۱ و ۲</ref>؛ عصر، [[انسان کامل]] است، [[امام زمان]]{{ع}} است. یعنی عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات یعنی قسم به [[انسان]] کامل- {{متن قرآن|إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref> همچنین به آن حضرت "[[ولی عصر]]" می‌گویند که این ویژگی در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] نیز به کار رفته است<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref>. در بیانی نورانی از [[امام صادق]]{{ع}} کلمه "عصر" در سوره شریفه "و العصر" به عصر [[خروج]] [[امام زمان]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{عربی|"...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ {{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:  {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}} ، قَالَ {{ع}}: الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ {{ع}}"}}؛ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱.</ref>.
#'''[[صاحب]]:''' از ویژگی‌ها و صفت‌های [[امام زمان]]{{ع}} "[[صاحب]]" است که به تنهایی و یا به صورت "[[صاحب الزمان]]" استعمال می‌شود. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} هم که ایشان با تمام [[قدرت]] می‌خواهند [[عدل]] را [[اجرا]] نمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۸۰.</ref>. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} [[حکومت]] واحد می‌شود ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.</ref>. "آیا خلاف [[قرآن]] نیست که ما دیگر [[معصیت]] کنیم تا [[حضرت صاحب]] بیاید؟!"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. به کار بردن صفت "[[صاحب]]" برای آن وجود مبارک توسط هم عصران آن حضرت بوده است:{{عربی|" عَنْ‏ نَسِيمَ‏ الْخَادِمِ‏ قَالَ‏: دَخَلْتُ عَلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ {{ع}} بَعْدَ مَوْلِدِهِ بِعَشْرِ لَيَالٍ فَعَطَسْتُ عِنْدَهُ فَقَالَ يَرْحَمُكِ اللَّهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ و نیز ص ۴، ح ۶ {{عربی|"...إِنَّهُ لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ {{ع}} مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ..."}} هم‌چنین مراجعه شود به: الحر العاملی، [الشیخ‌] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره سه جلدی)، ج ۳، ص ۴۴۱، ح ۸ و ص ۴۴۲، ح ۱۴.</ref>. به [[امام زمان ]] "[[صاحب]] عصر" نیز گفته می‌شود، آنگونه که در [[کلام]] [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "می‌گویند: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref> سوگند به عصر همانا انسان در زیان است؛ سوره عصر:  ۱ و ۲</ref>؛ عصر، [[انسان کامل]] است، [[امام زمان]]{{ع}} است. یعنی عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات یعنی قسم به [[انسان]] کامل- {{متن قرآن|إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref> همچنین به آن حضرت "[[ولی عصر]]" می‌گویند که این ویژگی در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] نیز به کار رفته است<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref>. در بیانی نورانی از [[امام صادق]]{{ع}} کلمه "عصر" در سوره شریفه "و العصر" به عصر [[خروج]] [[امام زمان]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{عربی|"...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ {{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:  {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}} ، قَالَ {{ع}}: الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ {{ع}}"}}؛ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱.</ref>.
:::::#'''[[منتظر]]:''' [[امام زمان]] کسی است که عالم و [[آدم]] در [[انتظار]] اوست. همه منتظرند تا [[عدالت]] گستر [[جهان]] بیاید و [[بشر]] را [[نجات]] دهد. به همین [[دلیل]] حضرتش را "[[منتظر]]" نامیده‌اند: "[[مهدی]] [[منتظر]] در لسان [[ادیان]] و به اتفاق [[مسلمین]] از [[کعبه]] ندا سرمی‌دهد و [[بشریت]] را به [[توحید]] می‌خواند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref>. در [[کلام]] نورانی [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: براى آن جوان پيش از آنكه قيام كند، غيبتى است عرض كردم: چرا؟ فرمود: مي‌ترسد - و با دست اشاره بشكم خود كرد-(يعنى مي‌ترسد شكمش را پاره كنند) سپس فرمود: اى [[زراره]]! اوست كه چشم براهش باشند، و اوست كه در ولادتش ترديد شود<ref>{{عربی|" عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ‏ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي‏ يُشَكُ‏ فِي‏ وِلَادَتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.</ref>.
#'''[[منتظر]]:''' [[امام زمان]] کسی است که عالم و [[آدم]] در [[انتظار]] اوست. همه منتظرند تا [[عدالت]] گستر [[جهان]] بیاید و [[بشر]] را [[نجات]] دهد. به همین [[دلیل]] حضرتش را "[[منتظر]]" نامیده‌اند: "[[مهدی]] [[منتظر]] در لسان [[ادیان]] و به اتفاق [[مسلمین]] از [[کعبه]] ندا سرمی‌دهد و [[بشریت]] را به [[توحید]] می‌خواند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref>. در [[کلام]] نورانی [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: براى آن جوان پيش از آنكه قيام كند، غيبتى است عرض كردم: چرا؟ فرمود: مي‌ترسد - و با دست اشاره بشكم خود كرد-(يعنى مي‌ترسد شكمش را پاره كنند) سپس فرمود: اى [[زراره]]! اوست كه چشم براهش باشند، و اوست كه در ولادتش ترديد شود<ref>{{عربی|" عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ‏ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي‏ يُشَكُ‏ فِي‏ وِلَادَتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.</ref>.
:::::#'''[[خورشید]] [[هدایت]]:''' "[[نورانیت]]" از ویژگی‌های مشترک همه [[معصومین]] است که درباره آنان روایت‌های متعددی در این خصوص وارد شده است. در مورد [[حضرت مهدی]] نیز روایت‌های متعددی وارد شده است. ابتدا جملاتی از [[امام خمینی|حضرت امام]] و سپس [[روایت]] ذکر می‌شود. "امید است که [[خداوند متعال]] آن روز [[فرخنده]] را به [[ظهور]] این مولود [[فرخنده]] هرچه زودتر فرارساند و [[خورشید]] [[هدایت]] و [[امامت]] را طالع فرماید"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در [[روایت]] نیز آمده است:{{عربی|" إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، وَ اِسْتَغْنَى اَلْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ اَلشَّمْسِ، وَ صَارَ اَللَّيْلُ وَ اَلنَّهَارُ وَاحِداً، وَ ذَهَبَتِ اَلظُّلْمَةُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۵۴.</ref>.
#'''[[خورشید]] [[هدایت]]:''' "[[نورانیت]]" از ویژگی‌های مشترک همه [[معصومین]] است که درباره آنان روایت‌های متعددی در این خصوص وارد شده است. در مورد [[حضرت مهدی]] نیز روایت‌های متعددی وارد شده است. ابتدا جملاتی از [[امام خمینی|حضرت امام]] و سپس [[روایت]] ذکر می‌شود. "امید است که [[خداوند متعال]] آن روز [[فرخنده]] را به [[ظهور]] این مولود [[فرخنده]] هرچه زودتر فرارساند و [[خورشید]] [[هدایت]] و [[امامت]] را طالع فرماید"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در [[روایت]] نیز آمده است:{{عربی|" إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، وَ اِسْتَغْنَى اَلْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ اَلشَّمْسِ، وَ صَارَ اَللَّيْلُ وَ اَلنَّهَارُ وَاحِداً، وَ ذَهَبَتِ اَلظُّلْمَةُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۵۴.</ref>.
:::::#'''[[مهدی موعود]]:''' از القاب مشهور آن حضرت، [[مهدی موعود]] است که بیش از سایر کلمات، استعمال می‌شود. در بخشی از بیانات [[امام خمینی]] آمده است: "من نمی‌توانم اسم [[رهبر]] روی ایشان بگذارم، بزرگتر از این است. نمی‌توانم بگویم که شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همین که [[مهدی موعود]] است. آنی است که [[خدا]] [[ذخیره]] کرده است برای [[بشر]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در مورد وجه نامگذاری آنجناب به [[مهدی]] از "[[امام کاظم|امام نهم]]" [[نقل]] شده است که فرمود:{{عربی|" إِنَّمَا سُمِّيَ اَلْمَهْدِيُّ مَهْدِيّاً لِأَنَّهُ يُهْدَى  لِأَمْرٍ خَفِيٍّ، يُهْدَى لِمَا فِي صُدُورِ اَلنَّاسِ، يَبْعَثُ إِلَى اَلرَّجُلِ فَيَقْتُلُهُ لاَ يَدْرِي فِي أَيِّ شَيْءٍ قَتَلَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۶۶.</ref>. از [[امام خمینی]] عبارتها و ویژگی‌های دیگری نیز درباره [[امام عصر]] وجود دارد که [[نقل]] همه آنها به طولانی شدن مقاله می‌انجامد. از قبیل: یگانه [[دادگستر]] ابدی، [[پرچمدار]] بزرگ رهایی، [[ناظر امور]]، [[منجی بشر]] و ... در کتاب دلائل الامامة نیز تعداد زیادی از القاب [[حضرت مهدی]] [[نقل]] شده است که هریک ناظر به یک صفت و یک ویژگی [[حضرت مهدی]] است. همچنین در "[[زیارت جامعه کبیره]]" نیز به برخی از صفات مشترک [[اهل بیت]]{{عم}} اشاره شده است<ref>مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص353- 360.</ref>.
#'''[[مهدی موعود]]:''' از القاب مشهور آن حضرت، [[مهدی موعود]] است که بیش از سایر کلمات، استعمال می‌شود. در بخشی از بیانات [[امام خمینی]] آمده است: "من نمی‌توانم اسم [[رهبر]] روی ایشان بگذارم، بزرگتر از این است. نمی‌توانم بگویم که شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همین که [[مهدی موعود]] است. آنی است که [[خدا]] [[ذخیره]] کرده است برای [[بشر]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در مورد وجه نامگذاری آنجناب به [[مهدی]] از "[[امام کاظم|امام نهم]]" [[نقل]] شده است که فرمود:{{عربی|" إِنَّمَا سُمِّيَ اَلْمَهْدِيُّ مَهْدِيّاً لِأَنَّهُ يُهْدَى  لِأَمْرٍ خَفِيٍّ، يُهْدَى لِمَا فِي صُدُورِ اَلنَّاسِ، يَبْعَثُ إِلَى اَلرَّجُلِ فَيَقْتُلُهُ لاَ يَدْرِي فِي أَيِّ شَيْءٍ قَتَلَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۶۶.</ref>. از [[امام خمینی]] عبارتها و ویژگی‌های دیگری نیز درباره [[امام عصر]] وجود دارد که [[نقل]] همه آنها به طولانی شدن مقاله می‌انجامد. از قبیل: یگانه [[دادگستر]] ابدی، [[پرچمدار]] بزرگ رهایی، [[ناظر امور]]، [[منجی بشر]] و ... در کتاب دلائل الامامة نیز تعداد زیادی از القاب [[حضرت مهدی]] [[نقل]] شده است که هریک ناظر به یک صفت و یک ویژگی [[حضرت مهدی]] است. همچنین در "[[زیارت جامعه کبیره]]" نیز به برخی از صفات مشترک [[اهل بیت]]{{عم}} اشاره شده است<ref>مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص353- 360.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:


::::::'''ولادت پنهانی''': از متون [[تاریخی]] [[اثبات]] می‌شود که [[امام مهدی]]{{ع}} به شکل پنهانی به [[دنیا]] آمده است. خفای در ولادت از چند راه قابل بررسی است:
::::::'''ولادت پنهانی''': از متون [[تاریخی]] [[اثبات]] می‌شود که [[امام مهدی]]{{ع}} به شکل پنهانی به [[دنیا]] آمده است. خفای در ولادت از چند راه قابل بررسی است:
:::::#در [[روایات]] متعددی از [[ائمه اهل بیت]]{{ع}} آمده است که ولادت [[قائم آل محمد]] مخفیانه است. به عنوان نمونه: از [[امیرالمؤمنین]] [[امام علی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|إِنَّ اَلْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلاَدَتُهُ وَ يَغِيبُ شَخْصُهُ}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۱۴.</ref> از [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فإن الله عزوجل يخفي ولادته و يغيب شخصه لئلا يكون لأحد في عنقه بيعة إذا خرج}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۱۵، ح ۲.</ref> از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|اَلْقَائِمُ مِنَّا تَخْفَى وِلاَدَتُهُ عَلَى اَلنَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَمْ يُولَدْ بَعْدُ لِيَخْرُجَ حِينَ يَخْرُجُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۶.</ref> از [[امام جواد]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|اَلْقَائِمَ اَلَّذِي يُطَهِّرُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ اَلْأَرْضَ مِنْ أَهْلِ اَلْكُفْرِ وَ اَلْجُحُودِ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلاً وَ قِسْطاً هُوَ اَلَّذِي تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ}}.<ref>همان، ج ۲، ص ۳۷۷، ج ۲.</ref>
#در [[روایات]] متعددی از [[ائمه اهل بیت]]{{ع}} آمده است که ولادت [[قائم آل محمد]] مخفیانه است. به عنوان نمونه: از [[امیرالمؤمنین]] [[امام علی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|إِنَّ اَلْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلاَدَتُهُ وَ يَغِيبُ شَخْصُهُ}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۱۴.</ref> از [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فإن الله عزوجل يخفي ولادته و يغيب شخصه لئلا يكون لأحد في عنقه بيعة إذا خرج}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۱۵، ح ۲.</ref> از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|اَلْقَائِمُ مِنَّا تَخْفَى وِلاَدَتُهُ عَلَى اَلنَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَمْ يُولَدْ بَعْدُ لِيَخْرُجَ حِينَ يَخْرُجُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۶.</ref> از [[امام جواد]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|اَلْقَائِمَ اَلَّذِي يُطَهِّرُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ اَلْأَرْضَ مِنْ أَهْلِ اَلْكُفْرِ وَ اَلْجُحُودِ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلاً وَ قِسْطاً هُوَ اَلَّذِي تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ}}.<ref>همان، ج ۲، ص ۳۷۷، ج ۲.</ref>
:::::#در برخی از [[روایات]] بین [[امام مهدی]]{{ع}} و برخی از [[پیامبران]]{{عم}}مشابهت‌هایی برقرار شده است که خلفای ولادت از جمله آنها است: از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فِي اَلْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنْ سُنَنِ اَلْأَنْبِيَاءِ... وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِيمَ فَخَفَاءُ اَلْوِلاَدَةِ وَ اِعْتِزَالُ اَلنَّاسِ}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۲۱، ح ۳.</ref> [[محمد]] بن مسلمْ ثقفی طحان می‌گوید: {{عربی|دخلت علي أبي جعفر محمد بن علي الباقر عليهما السلام و أنا أريى أن أساله عن القائم من آل محمد؛ فقال لي مبتدئا: يا محمد بن مسلم! إن في القائم من آل محمد شبها من خمسه من الرسل يونس بن متي و يوسف بن يعقوب و موسي و عيسي و محمد... و أما شبهه من موسي فدوام خوفه و طول غيبته و خفاء ولادته}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۲۷، ح ۷.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فِي الْقَائِمِ‌ سُنَّةٌ‌ مِنْ‌ مُوسَى بْنِ‌ عِمْرَانَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَقُلْتُ‌ وَ مَا سُنَّةُ‌مُوسَى بْنِ‌ عِمْرَانَ‌ فَقَالَ‌ خَفَاءُ‌ مَوْلِدِهِ‌ وَ غَيْبَتُهُ‌ عَنْ‌ قَوْمِهِ}}.<ref>همان، ج ۲، ص ۳۴۰، ح ۱۸.</ref>
#در برخی از [[روایات]] بین [[امام مهدی]]{{ع}} و برخی از [[پیامبران]]{{عم}}مشابهت‌هایی برقرار شده است که خلفای ولادت از جمله آنها است: از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فِي اَلْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنْ سُنَنِ اَلْأَنْبِيَاءِ... وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِيمَ فَخَفَاءُ اَلْوِلاَدَةِ وَ اِعْتِزَالُ اَلنَّاسِ}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۲۱، ح ۳.</ref> [[محمد]] بن مسلمْ ثقفی طحان می‌گوید: {{عربی|دخلت علي أبي جعفر محمد بن علي الباقر عليهما السلام و أنا أريى أن أساله عن القائم من آل محمد؛ فقال لي مبتدئا: يا محمد بن مسلم! إن في القائم من آل محمد شبها من خمسه من الرسل يونس بن متي و يوسف بن يعقوب و موسي و عيسي و محمد... و أما شبهه من موسي فدوام خوفه و طول غيبته و خفاء ولادته}}.<ref>همان، ج ۱، ص ۳۲۷، ح ۷.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فِي الْقَائِمِ‌ سُنَّةٌ‌ مِنْ‌ مُوسَى بْنِ‌ عِمْرَانَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَقُلْتُ‌ وَ مَا سُنَّةُ‌مُوسَى بْنِ‌ عِمْرَانَ‌ فَقَالَ‌ خَفَاءُ‌ مَوْلِدِهِ‌ وَ غَيْبَتُهُ‌ عَنْ‌ قَوْمِهِ}}.<ref>همان، ج ۲، ص ۳۴۰، ح ۱۸.</ref>
:::::#در متن [[روایت]] ولادت تصریح شده است که به علت ظاهر نبودن آثار حاملگی در جناب [[نرجس خاتون]]، حتی بانوی بزرگ [[حرم]] [[اهل بیت]] جناب [[حکیمه خاتون]] نیز اطلاع نداشت. در خبر منقول از [[حکیمه خاتون]] آمده است: {{عربی|بعث إلي ابو محمى الحسن بن علي فقال يا عمة اجعلي إفطارك هذه الليلة عندنا فإنها ليلة النصف من شعبان فإن الله تبارك و تعالي سيظهر في هذه الليلة الحجة و هو حجته في أرضه قالت فقلت له و من أمه قال لي نرجس قلت له جعلني الله فداك ما بها أثر فقال هو ما أقول لك}}.<ref>همان، ج ۲، ص ۴۲۴، ح ۱.</ref>
#در متن [[روایت]] ولادت تصریح شده است که به علت ظاهر نبودن آثار حاملگی در جناب [[نرجس خاتون]]، حتی بانوی بزرگ [[حرم]] [[اهل بیت]] جناب [[حکیمه خاتون]] نیز اطلاع نداشت. در خبر منقول از [[حکیمه خاتون]] آمده است: {{عربی|بعث إلي ابو محمى الحسن بن علي فقال يا عمة اجعلي إفطارك هذه الليلة عندنا فإنها ليلة النصف من شعبان فإن الله تبارك و تعالي سيظهر في هذه الليلة الحجة و هو حجته في أرضه قالت فقلت له و من أمه قال لي نرجس قلت له جعلني الله فداك ما بها أثر فقال هو ما أقول لك}}.<ref>همان، ج ۲، ص ۴۲۴، ح ۱.</ref>


::::::'''کیفیت [[زندگی امام مهدی]]{{ع}}''': از چگونگی [[زندگی شخصی]] [[امام مهدی]]{{ع}} گزارش خاصی نه از [[امامان معصوم]] و نه از وکلای خاص به دست ما نرسیده است. [[دلیل]] این مطلب، ولادت پنهانی، [[زندگی]] مخفیانه در [[دوران کودکی]] و نیز [[غیبت]] و [[پنهان‌زیستی]] تا [[زمان قیام]] است. آنچه می‌توان گفت این است که آن بزرگوار همچون سایر [[انسان‌ها]] از [[زندگی]] بشری برخوردار است و زیست آن بزرگوار از حیث [[خوراک]] و [[پوشاک]] مانند سایر [[انسان‌ها]] است، همچنانکه سایر [[پیشوایان]] آسمانی از [[انبیاء]] و [[اوصیاء]]{{عم}} چنین بوده است. تنها امتیازی این بزرگواران، رابطه خاص با [[خداوند]] است. این [[حقیقت]] در [[قرآن کریم]] به صراحت بیان شده است. {{متن قرآن|قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ}}<ref>«پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد (و به او رسالت می‌بخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۱۲۹.</ref>.
::::::'''کیفیت [[زندگی امام مهدی]]{{ع}}''': از چگونگی [[زندگی شخصی]] [[امام مهدی]]{{ع}} گزارش خاصی نه از [[امامان معصوم]] و نه از وکلای خاص به دست ما نرسیده است. [[دلیل]] این مطلب، ولادت پنهانی، [[زندگی]] مخفیانه در [[دوران کودکی]] و نیز [[غیبت]] و [[پنهان‌زیستی]] تا [[زمان قیام]] است. آنچه می‌توان گفت این است که آن بزرگوار همچون سایر [[انسان‌ها]] از [[زندگی]] بشری برخوردار است و زیست آن بزرگوار از حیث [[خوراک]] و [[پوشاک]] مانند سایر [[انسان‌ها]] است، همچنانکه سایر [[پیشوایان]] آسمانی از [[انبیاء]] و [[اوصیاء]]{{عم}} چنین بوده است. تنها امتیازی این بزرگواران، رابطه خاص با [[خداوند]] است. این [[حقیقت]] در [[قرآن کریم]] به صراحت بیان شده است. {{متن قرآن|قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ}}<ref>«پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد (و به او رسالت می‌بخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۱۲۹.</ref>.
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
*«[[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در [[وصف]] [[حضرت قائم]] {{ع}} فرمود: "او ظاهر و [[باطن]] [[امامان]] است"<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref>. یعنی آن حضرت آشکارکننده [[علوم]] ظاهر و [[باطن]] است که [[خداوند متعال]] به [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} عطا فرموده و مظهر تمام [[کمالات]] و [[شؤون]] آنان است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "ای کمیل! هیچ علمی نیست مگر این‌که من افتتاح‌کننده آنم و هیچ چیزی نیست، مگر این‌که [[قائم]] آن را به پایان می‌رساند"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.</ref>. با این ویژگی‌ها که برای حضرت در [[روایات]] آمده، تغییرات و تحولات در [[دوران ظهور]]، بی‌نظیر است. در روایتی آمده است وقتی حضرت [[ظهور]] می‌کند، [[خداوند]] در گوش‌ها و چشم‌های [[شیعیان]]، به اندازه چهار فرسخ قوت می‌دهد و به کمال می‌رساند و آنان با حضرت تکلم می‌کنند و سخنان یکدیگر را می‌شنوند<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. علاوه بر این در [[روایت]] دیگری آمده است که در زمان [[قائم]] {{ع}} [[مؤمن]] در [[مشرق]]، برادر خود را در [[مغرب]] می‌بیند و بالعکس<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. بحث کامل شدن [[عقول]] [[بندگان]] و [[ظهور]] تمام [[علم]] و [[دانش]] در [[دوران ظهور]] نیز در [[روایات]] آمده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۹۱.</ref>.
*«[[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در [[وصف]] [[حضرت قائم]] {{ع}} فرمود: "او ظاهر و [[باطن]] [[امامان]] است"<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref>. یعنی آن حضرت آشکارکننده [[علوم]] ظاهر و [[باطن]] است که [[خداوند متعال]] به [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} عطا فرموده و مظهر تمام [[کمالات]] و [[شؤون]] آنان است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "ای کمیل! هیچ علمی نیست مگر این‌که من افتتاح‌کننده آنم و هیچ چیزی نیست، مگر این‌که [[قائم]] آن را به پایان می‌رساند"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.</ref>. با این ویژگی‌ها که برای حضرت در [[روایات]] آمده، تغییرات و تحولات در [[دوران ظهور]]، بی‌نظیر است. در روایتی آمده است وقتی حضرت [[ظهور]] می‌کند، [[خداوند]] در گوش‌ها و چشم‌های [[شیعیان]]، به اندازه چهار فرسخ قوت می‌دهد و به کمال می‌رساند و آنان با حضرت تکلم می‌کنند و سخنان یکدیگر را می‌شنوند<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. علاوه بر این در [[روایت]] دیگری آمده است که در زمان [[قائم]] {{ع}} [[مؤمن]] در [[مشرق]]، برادر خود را در [[مغرب]] می‌بیند و بالعکس<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. بحث کامل شدن [[عقول]] [[بندگان]] و [[ظهور]] تمام [[علم]] و [[دانش]] در [[دوران ظهور]] نیز در [[روایات]] آمده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۹۱.</ref>.
*«خصایص و ویژگی‌های [[حضرت مهدی]] {{ع}} مطابق [[احادیث]] و [[روایات]] عبارتند از:
*«خصایص و ویژگی‌های [[حضرت مهدی]] {{ع}} مطابق [[احادیث]] و [[روایات]] عبارتند از:
:::::#از [[خاندان]] و ذریه [[پیامبر]] {{صل}} است؛
#از [[خاندان]] و ذریه [[پیامبر]] {{صل}} است؛
:::::#هم‌نام، هم‌کنیه [[پیامبر]] {{صل}} و شبیه‌ترین [[مردم]] به آن حضرت است؛
#هم‌نام، هم‌کنیه [[پیامبر]] {{صل}} و شبیه‌ترین [[مردم]] به آن حضرت است؛
:::::#نهمین فرزند از فرزندان [[امام حسین]] {{ع}} است؛
#نهمین فرزند از فرزندان [[امام حسین]] {{ع}} است؛
:::::#اسم پدرش [[حسن]] {{ع}} است؛
#اسم پدرش [[حسن]] {{ع}} است؛
:::::#مادرش سیده کنیزان و [[بهترین]] ایشان است؛
#مادرش سیده کنیزان و [[بهترین]] ایشان است؛
:::::#[[دوازدهمین امام]] و [[خاتم الائمه]] است؛
#[[دوازدهمین امام]] و [[خاتم الائمه]] است؛
:::::#دارای دو [[غیبت]] است؛
#دارای دو [[غیبت]] است؛
:::::#[[عمر بسیار]] طولانی دارد؛
#[[عمر بسیار]] طولانی دارد؛
:::::#[[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند، پس از آن‌که پر از [[ظلم و ستم]] شده باشد؛
#[[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند، پس از آن‌که پر از [[ظلم و ستم]] شده باشد؛
:::::#گذشت روزگار او را پیر نمی‌کند؛
#گذشت روزگار او را پیر نمی‌کند؛
:::::#ولادتش پنهانی است؛
#ولادتش پنهانی است؛
:::::#[[دشمنان]] [[خدا]] را می‌کشد و [[زمین]] را از [[شرک]] و [[ظلم]] [[پاک]] می‌کند؛
#[[دشمنان]] [[خدا]] را می‌کشد و [[زمین]] را از [[شرک]] و [[ظلم]] [[پاک]] می‌کند؛
:::::#[[دین خدا]] را [[آشکار]] و [[اسلام]] را در روی [[زمین]] گسترش می‌دهد و فرمانروای روی [[زمین]] می‌شود؛
#[[دین خدا]] را [[آشکار]] و [[اسلام]] را در روی [[زمین]] گسترش می‌دهد و فرمانروای روی [[زمین]] می‌شود؛
:::::#با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌کند؛
#با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌کند؛
:::::#دارای سنت‌هایی از [[انبیا]] است که از آن جمله [[غیبت]] است؛
#دارای سنت‌هایی از [[انبیا]] است که از آن جمله [[غیبت]] است؛
:::::#روش او [[سیره پیامبر]] {{صل}} است؛
#روش او [[سیره پیامبر]] {{صل}} است؛
:::::#پس از این‌که [[مردم]] در آزمایش‌های سخت واقع شوند، ظاهر می‌شود؛
#پس از این‌که [[مردم]] در آزمایش‌های سخت واقع شوند، ظاهر می‌شود؛
:::::#[[حضرت عیسی]] {{ع}} نازل می‌شود و پشت سرش [[نماز]] می‌خواند؛
#[[حضرت عیسی]] {{ع}} نازل می‌شود و پشت سرش [[نماز]] می‌خواند؛
:::::#پیش از ظهورش [[بدعت‌ها]] و [[ظلم]] و [[گناه]] و تجاهر به [[فسق]] و [[فجور]] رایج می‌شود؛
#پیش از ظهورش [[بدعت‌ها]] و [[ظلم]] و [[گناه]] و تجاهر به [[فسق]] و [[فجور]] رایج می‌شود؛
:::::#هنگام ظهورش [[منادی آسمانی]] به نام او و پدرش ندا می‌کند که همه، آن را می‌شنوند و [[ظهور]] آن حضرت را اعلام می‌کند؛
#هنگام ظهورش [[منادی آسمانی]] به نام او و پدرش ندا می‌کند که همه، آن را می‌شنوند و [[ظهور]] آن حضرت را اعلام می‌کند؛
:::::#پیش از ظهورش نرخ‌ها بالا می‌رود، بیماری‌ها زیاد می‌شود، جنگ‌های بزرگ برپا می‌شود و بسیاری کشته می‌شوند؛
#پیش از ظهورش نرخ‌ها بالا می‌رود، بیماری‌ها زیاد می‌شود، جنگ‌های بزرگ برپا می‌شود و بسیاری کشته می‌شوند؛
:::::#پیش از ظهورش "[[نفس زکیه]]" و "[[یمانی]]" کشته می‌شوند و در [[بیدا]] (مکانی بین [[مکه]] و [[مدینه]]) خسفی واقع می‌شود و "[[دجال]]" و "[[سفیانی]]" [[خروج]] می‌کنند و حضرت آن‌ها را می‌کشد؛
#پیش از ظهورش "[[نفس زکیه]]" و "[[یمانی]]" کشته می‌شوند و در [[بیدا]] (مکانی بین [[مکه]] و [[مدینه]]) خسفی واقع می‌شود و "[[دجال]]" و "[[سفیانی]]" [[خروج]] می‌کنند و حضرت آن‌ها را می‌کشد؛
:::::#پس از ظهورش، [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] ظاهر می‌شود و [[زمین]] آباد می‌گردد و هیچ‌کس غیر [[خدا]] را [[پرستش]] نمی‌کند؛
#پس از ظهورش، [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] ظاهر می‌شود و [[زمین]] آباد می‌گردد و هیچ‌کس غیر [[خدا]] را [[پرستش]] نمی‌کند؛
:::::#[[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر می‌شوند؛
#[[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر می‌شوند؛
:::::#[[معجزات]] بسیاری دارد و بسیاری مشرف به دیدار حضرتش شده‌اند.<ref>منتخب الاثر، فصل دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۴.</ref>.
#[[معجزات]] بسیاری دارد و بسیاری مشرف به دیدار حضرتش شده‌اند.<ref>منتخب الاثر، فصل دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش