سیره پیامبر خاتم در محبت به فرزندان چه بوده است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۷
، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:Pic4216.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی دلشاد تهرانی]]]] | [[پرونده:Pic4216.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی دلشاد تهرانی]]]] | ||
آقای دکتر '''[[مصطفی دلشاد تهرانی]]''' در کتاب ''«[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[واثلة بن اسقع|واثله]]<ref>واثلة بن اسقع از اصحاب رسول خدا{{صل}} است که بخاری و مسلم و ابو داود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه از او حدیث نقل کردهاند. او در سال ۸۵ هجری درگذشت. ر.ک: الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰۵؛ التاریخ الکبیر، ج۸، ص۱۸۷؛ حلیة الاولیاء، ج۲، ج۲، ص۲۱-۲۳؛ الاستیعاب، ج۴، ص۶۰۶-۶۰۷؛ اسد الغابة، ج۴، ص۶۵۲-۶۵۳؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۷؛ تهذیب التهذیب، ج۱۱، ص۸۹-۹۰؛ الاصابة، ج۴، ص۵۸۹-۵۹۰.</ref> نقل کرده است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} به سوی [[عثمان بن مظعون]] رفت و دید که او پسر بچه همراه خود را میبوسد، فرمود: این بچه تو است؟ عرض کرد: آری به [[خدا]]، ای [[رسول خدا]]، او را دوست دارم! فرمود: آیا بر محبتت نیفزایم؟ عرض کرد: چرا، [[پدر]] و مادرم فدایت. فرمود: {{متن حدیث|إِنَّهُ مَنْ تَرَضَّى صَبِيًّا لَهُ صَغِيرًا مِنْ نَسْلِهِ حَتَّى يَرْضَى تَرَضَّاهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَرْضَى}}<ref>«هرکس کودک خردسالی از نسل خود را خوشحال کند، خداوند در روز قیامت او را خوشحال گرداند». کنز العمال، ج۱۶، ص۵۸۵-۵۸۶؛ میزان الحکمة، ج۱۳، ص۴۷۷-۴۷۸.</ref>. | «[[واثلة بن اسقع|واثله]]<ref>واثلة بن اسقع از اصحاب رسول خدا{{صل}} است که بخاری و مسلم و ابو داود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه از او حدیث نقل کردهاند. او در سال ۸۵ هجری درگذشت. ر.ک: الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰۵؛ التاریخ الکبیر، ج۸، ص۱۸۷؛ حلیة الاولیاء، ج۲، ج۲، ص۲۱-۲۳؛ الاستیعاب، ج۴، ص۶۰۶-۶۰۷؛ اسد الغابة، ج۴، ص۶۵۲-۶۵۳؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۷؛ تهذیب التهذیب، ج۱۱، ص۸۹-۹۰؛ الاصابة، ج۴، ص۵۸۹-۵۹۰.</ref> نقل کرده است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} به سوی [[عثمان بن مظعون]] رفت و دید که او پسر بچه همراه خود را میبوسد، فرمود: این بچه تو است؟ عرض کرد: آری به [[خدا]]، ای [[رسول خدا]]، او را دوست دارم! فرمود: آیا بر محبتت نیفزایم؟ عرض کرد: چرا، [[پدر]] و مادرم فدایت. فرمود: {{متن حدیث|إِنَّهُ مَنْ تَرَضَّى صَبِيًّا لَهُ صَغِيرًا مِنْ نَسْلِهِ حَتَّى يَرْضَى تَرَضَّاهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَرْضَى}}<ref>«هرکس کودک خردسالی از نسل خود را خوشحال کند، خداوند در روز قیامت او را خوشحال گرداند». کنز العمال، ج۱۶، ص۵۸۵-۵۸۶؛ میزان الحکمة، ج۱۳، ص۴۷۷-۴۷۸.</ref>. |