نظریه دین حداکثری به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
نظریه دین حداکثری به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۳۱
، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:1100771.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغرآقا مهدوی]]]] | [[پرونده:1100771.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغرآقا مهدوی]]]] | ||
آقایان دکتر '''[[اصغرآقا مهدوی]]''' و حجت الاسلام '''[[سید محمد صادق کاظمی]]''' در کتاب ''«[[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
«در این دیدگاه، وجود [[قانون]] برای [[نظامات]] بشری امری ضروری است. با این حال [[قوانین اسلام]] برای اداره جمیع [[زندگی]] [[بشر]] کافی است و [[مسلمانان]] با [[رجوع]] به [[شرع]] [[مقدس]] نه تنها نیازی به تصویب قانون برای اداره [[کشور]] ندارند، بلکه قانونی بالاتر از قوانین اسلام وجود ندارد. [[شهید]] شیخ [[فضلالله نوری]]، از مدافعان این نظریه، مهمترین دلیل [[مخالفت]] خود با [[مشروطه]] را همین نظر بیان میکند و [[معتقد]] است: بحمدالله ما [[طایفه]] [[امامیه]] بهتر و [[کاملترین]] [[قوانین]] الهیه را در دست داریم.... معلوم است که این [[قانون الهی]] ما مخصوص به [[عبادت]] نیست، بلکه [[حکم]] جمیع مواد سیاسیه را بر وجه اکمل و وافی داراست؛ حتی “ارش الخدش”؛ لذا ما ابداً محتاج به [[جعل قانون]] نخواهیم بود، خصوصاً به ملاحظه آنکه ماها باید بر حسب [[اعتقاد]] [[اسلامی]] [[نظام]] معاش خود را قسمی بخواهیم که امر [[معاد]] ما را مختل نکند و لابد چنین قانون منحصر خواهد بود به قانون الهی؛ زیرا اوست که جامع جهتین است؛ یعنی [[نظم]] دهنده [[دنیا]] و [[آخرت]] است<ref>ترکمان، رسائل، اعلامیهها، مکتوبات و روزنامه شیخ فضلالله نوری، ج۱، ص۵۶-۵۷.</ref>. | «در این دیدگاه، وجود [[قانون]] برای [[نظامات]] بشری امری ضروری است. با این حال [[قوانین اسلام]] برای اداره جمیع [[زندگی]] [[بشر]] کافی است و [[مسلمانان]] با [[رجوع]] به [[شرع]] [[مقدس]] نه تنها نیازی به تصویب قانون برای اداره [[کشور]] ندارند، بلکه قانونی بالاتر از قوانین اسلام وجود ندارد. [[شهید]] شیخ [[فضلالله نوری]]، از مدافعان این نظریه، مهمترین دلیل [[مخالفت]] خود با [[مشروطه]] را همین نظر بیان میکند و [[معتقد]] است: بحمدالله ما [[طایفه]] [[امامیه]] بهتر و [[کاملترین]] [[قوانین]] الهیه را در دست داریم.... معلوم است که این [[قانون الهی]] ما مخصوص به [[عبادت]] نیست، بلکه [[حکم]] جمیع مواد سیاسیه را بر وجه اکمل و وافی داراست؛ حتی “ارش الخدش”؛ لذا ما ابداً محتاج به [[جعل قانون]] نخواهیم بود، خصوصاً به ملاحظه آنکه ماها باید بر حسب [[اعتقاد]] [[اسلامی]] [[نظام]] معاش خود را قسمی بخواهیم که امر [[معاد]] ما را مختل نکند و لابد چنین قانون منحصر خواهد بود به قانون الهی؛ زیرا اوست که جامع جهتین است؛ یعنی [[نظم]] دهنده [[دنیا]] و [[آخرت]] است<ref>ترکمان، رسائل، اعلامیهها، مکتوبات و روزنامه شیخ فضلالله نوری، ج۱، ص۵۶-۵۷.</ref>. |