پیامدهای عدالت نسبی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]] | [[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«وقتی [[عدالت]]، امری نسبی باشد، یعنی گروهی میتوانند [[قرارداد]] کنند که چه چیز عادلانه یا ظالمانه باشد؛ پس عدالت، تابع قرارداد یا بسته به تشخیص [[اکثریت]] میشود؛ برخی متفکران غربی، تشخیص اکثریت را مبنای مناسبی برای عدالت تلقی میکند و بر این باورند که عدالت عبارت است از هر چیزی که اکثریت [[مردم]] آن را عادلانه بدانند؛ به بیان دیگر عدالت، نظامی است که آنچه را به [[تصدیق]] عموم، زمینههایی برای [[نارضایتی]] مردم فراهم میکند، به حداقل برساند<ref>ر.ک: ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ص۱۳۴.</ref>. با این نگرش، عدالت، امری سیال و نسبی، عرفی، اعتباری و قراردادی خواهد بود و اگر چنین باشد، در هر [[جامعه]] و در هر عصری یک نوع خاص خواهد بود؛ پس عدالت، نمیتواند [[دستور]] مطلقی داشته باشد و بگوید این عدالت است و باید همیشه و همه جا [[اجرا]] شود. حداکثر میتواند برای [[زمان]] و مکان خودش، دستور عدالت بدهد و امکان ندارد که عدالت برای همه زمانها و مکانها یکجور بشود؛ همین طور که امکان ندارد که بزرگی و کوچکی برای همه اشیا یک [[جور]] باشد<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ص۳۰۵.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۳۱.</ref> | «وقتی [[عدالت]]، امری نسبی باشد، یعنی گروهی میتوانند [[قرارداد]] کنند که چه چیز عادلانه یا ظالمانه باشد؛ پس عدالت، تابع قرارداد یا بسته به تشخیص [[اکثریت]] میشود؛ برخی متفکران غربی، تشخیص اکثریت را مبنای مناسبی برای عدالت تلقی میکند و بر این باورند که عدالت عبارت است از هر چیزی که اکثریت [[مردم]] آن را عادلانه بدانند؛ به بیان دیگر عدالت، نظامی است که آنچه را به [[تصدیق]] عموم، زمینههایی برای [[نارضایتی]] مردم فراهم میکند، به حداقل برساند<ref>ر.ک: ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ص۱۳۴.</ref>. با این نگرش، عدالت، امری سیال و نسبی، عرفی، اعتباری و قراردادی خواهد بود و اگر چنین باشد، در هر [[جامعه]] و در هر عصری یک نوع خاص خواهد بود؛ پس عدالت، نمیتواند [[دستور]] مطلقی داشته باشد و بگوید این عدالت است و باید همیشه و همه جا [[اجرا]] شود. حداکثر میتواند برای [[زمان]] و مکان خودش، دستور عدالت بدهد و امکان ندارد که عدالت برای همه زمانها و مکانها یکجور بشود؛ همین طور که امکان ندارد که بزرگی و کوچکی برای همه اشیا یک [[جور]] باشد<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ص۳۰۵.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۳۱.</ref> |