|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛}}
| |
| [[پرونده:11700.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عسکری امامخان|امامخان]]]]
| |
| ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«روایات متعددی وجود دارد که در آن [امام|ائمه] {{عم}} به صراحت افزایش علوم خود را بیان کرده اند. مراد از این جمله امام چیست که فرمود : "آنچه بالاتر از علم به تمام وقایع گذشته و آینده است، علمهایی است که بر حضرات ائمه {{عم}} از ناحیه خداوند متعال در هر روز و شب عنایت میشود"، یا تعبیر میکند این نوع علم افضل دانش ما است، یا تعبیر میکند که علم فقط آن است که در شب و روز بر ما حادث میشود.
| |
|
| |
| مثل روایت امام هفتم حضرت [امام کاظم|موسی ابن جعفر] {{ع}} که فرمود : "علوم ما به سه بخش تقسیم میگردد، گذشته، آینده و حادث، علوم گذشته برای ما تفسیر شده، علوم آینده برای ما نوشته شده، علوم جدید و حادث در قلب و گوش ما القا میگردد. و این نوع از علم افضل دانش ما است، اما پیامبری بعد از [پیامبرخاتم|رسول اکرم] {{صل]] ما نخواهد آمد".<ref> کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.</ref>
| |
|
| |
| یا مثل روایتی که مفضل از [امام صادق|امام صادق] {{ع}} نقل می کند : {{عربی|اندازه=150%|" ان العلم الذی یحدث یوماً بعد یوم و ساعهً بعد ساعه "}}<ref><ref> همان، ج ۱ ص ۲۲۳.</ref>
| |
|
| |
| در این روایت هم امام خیلی چیزها را به عنوان علم امامت بیان میکند. و در آخر این جمله را میگوید که اصل علم آن است که روز به روز و ساعت به ساعت برای ما حادث میشود.
| |
|
| |
| یا روایتی که ضریس کناسی از امام صادق {{ع}} نقل میکند : {{عربی|اندازه=150%|" ...انما العلم ما یحدث باللیل و النهار یوماً بیوم و ساعهً بساعه "}}<ref><ref> کلینی، کافی، ج ۱ ص ۲۲۵.</ref>
| |
| در این روایت هم امام {{ع}} چیزهایی را به عنوان علم امامت بیان کرده. سپس میگوید : همانا علم فقط چیزی است که شب و روز و روز به روز و ساعت به ساعت بر ما افزوده میشود.
| |
|
| |
| و نظیر همین روایت از ابی بصیر روایت مفصلی نقل شده است که در این جا فقط به آن اشاره میکنیم و ان شاءالله در بحث «سرچشمه های علم امام(علیه السلام) مفصل ذکر می کنیم. در این روایت امام آموخته های امیر المومنین(علیه السلام) از پیامبر(صلی الله علیه وآله)و همین طور «جفر» و جامعه و علم ما کان و ما یکون الی یوم القیامه را بعنوان علم امامت ذکر می کند و بعد می گوید که اینها هم تمام علم نیست بلکه علم امامت علم هایی است که بر ما عنایت می شود هرشب و روز از علم الهی.(همان، ج 1، ص 240)
| |
|
| |
| حال وقتی امام علم غیب داردد به همه اشیاء و به همه اسرار نهانی چنانکه در روایات ملاحظه فرمودی و چه بسا روایاتی در این مختصر ذکر نشده و کتابهای حدیثی و روایی پر است از آن مطالب، پس در چه ناحیه علم امام(علیه السلام) روز بروز افزون می گردد، امام(علیه السلام) که همه چیز را می داند و از علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن آگاه است، پس مقصود امام(علیه السلام)از اینکه هرروز و شب از علوم الهی بر ما افزون می شود چیست؟
| |
|
| |
| مرحوم مجلسی(ره) در مرآه العقول بعد از نقل چند احتمال نظر خود را چنین بیان می کند.
| |
|
| |
| «آنچه از اخبار زیاد بدست می آید این است که ائمه(علیهم السلام) در همه عوالم و نشأت، یعنی قبل از حلول ارواح در بدنهای مقدسشان و بعد از حلول در آن و بعد از مفارفت از آن و عروج به عالم قدس و طهارت، دارای پیشرفت و صعود در معارف الهیه و درجات کمال هستند. و پیوسته در حال عروج به قرب و وصال بوده اند و در دریای انوار معرفت غوص می نموده اند. زیرا در مدارج شناخت و معرفت خداوندی و حب و قرب او غایت و نهایتی وجود ندارد. و بین درجه عبودیت و ربوبیت منازل زیاد و بی شماری است. بنابر این آنچه امام(علیه السلام) در اوائل امامت خود از امام سابق گرفته تنها اکتفا به آن نمی کند. و در آن مرتبه نمی ماند، بلکه پیوسته اسباب قرب و پیشرفت برای او حاصل می شود. چگونه به این صورت نباشد در حالیکه این گونه تحصیل مدارج برای دیگران هست. و آن بزرگواران با آن استعداد قابلیت بیشتری دارند. بنابرین شاید مراد از علم حادث در شب و روز این باشد.»(مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج 3، ص 19)
| |
|
| |
| پس باید گفت که آن علمی که انتهائی ندارد معرفت الله است اهم علوم و افضل علمها است، و چیزی است که شایسته است امام(علیه السلام) علوم دیگری را در مقابل علوم ما کان و ما یکون را بی اهمیت دانسته علم معرفت الله را اصل علم و علم امامت بداند.
| |
|
| |
| چنانچه همه آن روایاتی را که ملاحظه فرمودی امام(علیه السلام) علم حادث شب و روز را فقط اشرف علوم دانسته و این نشانه آن است که بقیه علوم (از جمله علوم جفر و جامعه و علومی که امیر المومنین از پیغمبر اسلام آموخته یا علم ما کان و ما یکون) با علمی که شب و روز حادث می شود یک نوع مغایرتی بین آنها اشاره می کند که نشانه تقدس آن علوم است نسبت به سایر علمها و آن علم چیزی نمی تواند باشد جز معرفه الله و عروج مدارج عرفانی ائمه(علیهم السلام) زیرا معنی ندارد که کسی که علم قرآن که «تبیانا لکل شیء» است داشته باشد باز هم تمام علم و اشرف علم یک چیز دیگر باشد.
| |
|
| |
| واین معنی که برای علم حادث در اینجا گفته شده تائید می شود وقتی به این آیه می رسیم «کل یوم هو فی الشان» جلوات جمال ذات اقدس ربوبی را نهایتی نیست، و امام کسی است که هرلحظه معرفت و شناخت بیشتری بصفات جمالیه و جلالیه پروردگار عالمیان می یابد و به عنایت حق تعالی هرروز و شب در کمال تزاید است.»<ref>[[عسکری امامخان]]، [[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]، فصل پنجم.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| ==عسکری امامخان==
| |
| منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)
| |
|
| |
| (فصل چهارم)
| |
|
| |
| ==سید علی هاشمی== | | ==سید علی هاشمی== |
| در کتاب: علوم برگزیدگان | | در کتاب: علوم برگزیدگان |
|
| |
|
| |
| نگاهی به مباحث گذشته دربارة روشهای علمآموزی برگزیدگان خداوند، مؤید آن است که علوم الهی بهتدریج در طول زندگیشان به آنان عطا میشده است. بنابراین علوم آنان را میتوان افزایشپذیر دانست؛ زیرا اگر علوم آنان تام و بینقص میبود، فراگیری دانش به شیوههای مختلف یادشده، تکرار علوم پیشین میبود؛ درحالیکه ظاهر آیات و مستندات پیشین آن است که ایشان این علوم را برای نخستینبار از شیوههای یادشده دریافت میکردند. ظاهر آیات نقلشده این است که وحی، الهام، شهود، دریافت از فرشتگان، رؤیای صادقه و... شیوههایی برای تکرار معلومات برگزیدگان خداوند نیست؛ بلکه شیوههای انتقال علوم الهی به آنان است. با پرهیز از تکرار این آیات، به آیات دیگری که افزایشپذیری علوم آنان را با صراحت بیشتری میرسانند، اشاره میکنیم. | | نگاهی به مباحث گذشته دربارة روشهای علمآموزی برگزیدگان خداوند، مؤید آن است که علوم الهی بهتدریج در طول زندگیشان به آنان عطا میشده است. بنابراین علوم آنان را میتوان افزایشپذیر دانست؛ زیرا اگر علوم آنان تام و بینقص میبود، فراگیری دانش به شیوههای مختلف یادشده، تکرار علوم پیشین میبود؛ درحالیکه ظاهر آیات و مستندات پیشین آن است که ایشان این علوم را برای نخستینبار از شیوههای یادشده دریافت میکردند. ظاهر آیات نقلشده این است که وحی، الهام، شهود، دریافت از فرشتگان، رؤیای صادقه و... شیوههایی برای تکرار معلومات برگزیدگان خداوند نیست؛ بلکه شیوههای انتقال علوم الهی به آنان است. با پرهیز از تکرار این آیات، به آیات دیگری که افزایشپذیری علوم آنان را با صراحت بیشتری میرسانند، اشاره میکنیم. |
|
| |
|