فرجام قیام یمانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین'
جز (جایگزینی متن - 'مهدویت]]. {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}}' به 'مهدویت]]. {{پایان منبع جامع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرتالله آیتی]]]] | [[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرتالله آیتی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین [[نصرتالله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]»'' در اين باره گفته است: | |||
«در اینباره که آیا [[قیام یمانی]] پیش از [[ظهور]] به [[شکست]] منتهی میگردد، یا تا زمان [[ظهور]] ادامه مییابد و آیا [[یمانی]] محضر [[مبارک]] [[امام مهدی]]{{ع}} را [[درک]] میکند یا خیر، به [[دلیل]] فقدان [[روایات معتبر]]، نمیتوان قاطعانه [[قضاوت]] کرد. در عین حال، در میان [[احادیث]] اشارههایی به اتصال [[نهضت]] [[یمانی]] به زمان [[ظهور]] و رسیدن [[یمانی]] به [[فیض]] [[درک]] محضر [[امام مهدی]]{{ع}} وجود دارد، از جمله آنکه از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است: {{عربی|" وَ تُقْبِلُ رَايَاتٌ مِنْ شَرْقِيِّ الْأَرْضِ غَيْرَ مُعْلَمَةٍ لَيْسَتْ بِقُطْنٍ وَ لَا كَتَّانٍ وَ لَا حَرِيرٍ مَخْتُومٌ فِي رَأْسِ الْقَنَاةِ بِخَاتَمِ السَّيِّدِ الْأَكْبَرِ يَسُوقُهَا رَجُلٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ تَظْهَرُ بِالْمَشْرِقِ وَ تُوجَدُ رِيحُهَا بِالْمَغْرِبِ كَالْمِسْكِ الْأَذْفَرِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهَا بِشَهْرٍ حَتَّى يَنْزِلُوا الْكُوفَةَ طَالِبِينَ بِدِمَاءِ آبَائِهِمْ فَبَيْنَمَا هُمْ عَلَى ذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ خَيْلُ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ... وَ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ يَسْتَجِيبُ لِلْإِمَامِ فَيَكُونُ أَوَّلَ النَّصَارَى"}}<ref>پرچمهایی بینشان از مشرق زمین نمودار میشود که نه از جنس پنبه است و نه از کتان و نه از حریر و بر آن مُهر سرور بزرگ حک شده است و مردی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آن را حمل میکند. این پرچمها در مشرق نمایان میشوند و عطرِ همچون مشکِشان در مغرب نیز به مشام میرسد تا اینکه برای خونخواهی پدران خویش در [[کوفه]] فرود میآیند. در این حال سپاه [[یمانی]] و [[خراسانی]] هویدا میشوند... مردی از اهل نجران از شهر خارج میشود و دعوت امام را اجابت میکند. او اولین فرد مسیحی است که به دعوت امام پاسخ مثبت میدهد؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۴.</ref>. [[پرچم]] اشاره شده در صدر این [[حدیث]]، [[پرچم]] [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ به قرینه اوصافی که برای آن بیان میشود. افزون بر این، در ذیل [[روایت]] به پیوستن مردی از [[مسیحیان]] [[نجران]] به [[امام مهدی|امام]]{{ع}} تصریح شده است. بنابراین شخصیت موردنظر در این [[روایت]] [[امام مهدی]]{{ع}} است و به تصریح این [[روایت]] [[یمانی]] در این زمان حضور دارد. از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در [[وصف]] اهل [[یمن]] چنین [[روایت]] شده است: {{عربی|"ْ مِنْهُمُ الْمَنْصُورُ يَخْرُجُ فِي سَبْعِينَ أَلْفاً يَنْصُرُ خَلَفِي وَ خَلَفَ وَصِيِّي "}}<ref>منصور که با هفتاد هزار نفر قیام میکند و جانشین من و جانشین وصی مرا یاری میدهد از آنهاست؛ الغیبة للنعمانی، ص۷۰، باب۲، ح۱.</ref>. [[نصرت]] یک شخص، گرچه میتواند به شکل [[زمینهسازی]] و یا [[تلاش]] در راه تحقق آرمانهای او و غیره باشد که در این صورت "[[ناصر]]" و "[[منصور]]" میتوانند در دو افق زمانی مختلف حضور داشته باشند، اما به نظر میرسد [[ظهور]] عرفی جمله "ینصر خلفی و [[خلف]] وصیی" این است که [[یمانی]]، [[امام مهدی]]{{ع}} را [[درک]] میکند و در رکاب آن [[حضرت]] برای تحقق منویات [[امام]]{{ع}} [[تلاش]] میکند. [[حذیفه]] نیز در روایتی، به رسیدن [[سپاه]] هفتادهزار نفری یاد شده به محضر [[امام مهدی]]{{ع}} تصریح کرده است: {{عربی|" وَ يَبْعَثُ إِمَامُهُمْ إِلَى الْيَمَنِ أَعِينُونِي فَيُقْبَلَ سَبْعُونَ أَلْفاً مِنَ الْيَمَنِ عَلَى قَلَائِصَ عَدْنٍ حَمَائِلُ سُيُوفَهُمْ المسد يَقُولُونَ : نَحْنُ عِبَادُ اللَّهِ حَقّاً حَقّاً لَا نُرِيدُ عَطَاءٍ وَ لَا رِزْقاً حَتَّى يَأْتُوا الْمَهْدِيِّ بعمق أنطاكية "}}<ref>امام مسلمین از اهل [[یمن]] درخواست کمک میکند. هفتاد هزار نفر از جانب [[یمن]] از سوی رودهای عدن در حالی که بند شمشیرشان از لیف است به سمت او حرکت میکنند. آنها در حالی که این زمزمه بر لبانشان نقش بسته "ما حقیقتا بندگان خداییم و از او مزد و رزقی طلب نمیکنیم" در ژرفای انطاکیه به [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} میپیوندند؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۱، ص۳۵۷.</ref>. علاوه براین، برای تأیید دیدگاه یاد شده میتوان به روایاتی که بر همزمانی [[قیام]] [[قحطانی]] با [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} دلالت میکردند و نیز [[روایات]] [[فتوحات]] [[یمانی]] [[تمسک]] جست<ref>نک: [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۱۰۵.</ref>. البته در برابر [[روایت]] قبلی تنها یک [[روایت]] وجود دارد که بر اساس آن [[یمانی]] پیش از [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} از [[دنیا]] [[رحلت]] میکند. این [[روایت]] از کتاب مختصر [[اثبات الرجعة]] است و علاوه بر [[ضعف]] [[سند]] محتوای آن از جهات متعددی با مجموعههای مختلفی از [[احادیث]]، همخوانی ندارد، لذا به محتوای آن نمیتوان [[اعتماد]] کرد. [[روایت]] یاد شده از [[امام صادق]]{{ع}} است که میفرماید: {{عربی|" ثُمَّ يَعِيشُ الْيَمَانِيَّ فِي سَلْطَنَتُهُ فَارِغاً مِنَ الْأَعْدَاءِ ثَلَاثِينَ سَنَةً ثُمَّ يُفَوِّضْ الْمَلِكِ بِابْنِهِ السَّعِيدِ وياوي مَكَّةَ وَ يُنْتَظَرُ ظُهُورِ قَائِمُنَا حَتَّى يَتَوَفَّى.... وَهْماً يَرْجِعَانِ الَىَّ الدُّنْيَا بِدُعَاءِ قَائِمُنَا "}}<ref>پس [[یمانی]] فارغ از دشمنان به مدت سی سال حکومت میکند و پس از آن حکومت را به فرزندش سعید واگذار مینماید و در [[مکه]] سکنا میگزیند و منتظر [[ظهور]] [[قائم]] ما میماند تا اینکه از دنیا رحلت میکند... و آن دو ([[یمانی]] و فرزندش) به دعای [[قائم]] ما به دنیا باز خواهند گشت؛ مختصر اثبات الرجعة، به نقل از مجله تراثنا، سال دوم، شماره چهارم، ص۴۵۵.</ref>»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۰۷ - ۱۱۰.</ref>. | «در اینباره که آیا [[قیام یمانی]] پیش از [[ظهور]] به [[شکست]] منتهی میگردد، یا تا زمان [[ظهور]] ادامه مییابد و آیا [[یمانی]] محضر [[مبارک]] [[امام مهدی]]{{ع}} را [[درک]] میکند یا خیر، به [[دلیل]] فقدان [[روایات معتبر]]، نمیتوان قاطعانه [[قضاوت]] کرد. در عین حال، در میان [[احادیث]] اشارههایی به اتصال [[نهضت]] [[یمانی]] به زمان [[ظهور]] و رسیدن [[یمانی]] به [[فیض]] [[درک]] محضر [[امام مهدی]]{{ع}} وجود دارد، از جمله آنکه از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است: {{عربی|" وَ تُقْبِلُ رَايَاتٌ مِنْ شَرْقِيِّ الْأَرْضِ غَيْرَ مُعْلَمَةٍ لَيْسَتْ بِقُطْنٍ وَ لَا كَتَّانٍ وَ لَا حَرِيرٍ مَخْتُومٌ فِي رَأْسِ الْقَنَاةِ بِخَاتَمِ السَّيِّدِ الْأَكْبَرِ يَسُوقُهَا رَجُلٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ تَظْهَرُ بِالْمَشْرِقِ وَ تُوجَدُ رِيحُهَا بِالْمَغْرِبِ كَالْمِسْكِ الْأَذْفَرِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهَا بِشَهْرٍ حَتَّى يَنْزِلُوا الْكُوفَةَ طَالِبِينَ بِدِمَاءِ آبَائِهِمْ فَبَيْنَمَا هُمْ عَلَى ذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ خَيْلُ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ... وَ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ يَسْتَجِيبُ لِلْإِمَامِ فَيَكُونُ أَوَّلَ النَّصَارَى"}}<ref>پرچمهایی بینشان از مشرق زمین نمودار میشود که نه از جنس پنبه است و نه از کتان و نه از حریر و بر آن مُهر سرور بزرگ حک شده است و مردی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آن را حمل میکند. این پرچمها در مشرق نمایان میشوند و عطرِ همچون مشکِشان در مغرب نیز به مشام میرسد تا اینکه برای خونخواهی پدران خویش در [[کوفه]] فرود میآیند. در این حال سپاه [[یمانی]] و [[خراسانی]] هویدا میشوند... مردی از اهل نجران از شهر خارج میشود و دعوت امام را اجابت میکند. او اولین فرد مسیحی است که به دعوت امام پاسخ مثبت میدهد؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۴.</ref>. [[پرچم]] اشاره شده در صدر این [[حدیث]]، [[پرچم]] [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ به قرینه اوصافی که برای آن بیان میشود. افزون بر این، در ذیل [[روایت]] به پیوستن مردی از [[مسیحیان]] [[نجران]] به [[امام مهدی|امام]]{{ع}} تصریح شده است. بنابراین شخصیت موردنظر در این [[روایت]] [[امام مهدی]]{{ع}} است و به تصریح این [[روایت]] [[یمانی]] در این زمان حضور دارد. از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در [[وصف]] اهل [[یمن]] چنین [[روایت]] شده است: {{عربی|"ْ مِنْهُمُ الْمَنْصُورُ يَخْرُجُ فِي سَبْعِينَ أَلْفاً يَنْصُرُ خَلَفِي وَ خَلَفَ وَصِيِّي "}}<ref>منصور که با هفتاد هزار نفر قیام میکند و جانشین من و جانشین وصی مرا یاری میدهد از آنهاست؛ الغیبة للنعمانی، ص۷۰، باب۲، ح۱.</ref>. [[نصرت]] یک شخص، گرچه میتواند به شکل [[زمینهسازی]] و یا [[تلاش]] در راه تحقق آرمانهای او و غیره باشد که در این صورت "[[ناصر]]" و "[[منصور]]" میتوانند در دو افق زمانی مختلف حضور داشته باشند، اما به نظر میرسد [[ظهور]] عرفی جمله "ینصر خلفی و [[خلف]] وصیی" این است که [[یمانی]]، [[امام مهدی]]{{ع}} را [[درک]] میکند و در رکاب آن [[حضرت]] برای تحقق منویات [[امام]]{{ع}} [[تلاش]] میکند. [[حذیفه]] نیز در روایتی، به رسیدن [[سپاه]] هفتادهزار نفری یاد شده به محضر [[امام مهدی]]{{ع}} تصریح کرده است: {{عربی|" وَ يَبْعَثُ إِمَامُهُمْ إِلَى الْيَمَنِ أَعِينُونِي فَيُقْبَلَ سَبْعُونَ أَلْفاً مِنَ الْيَمَنِ عَلَى قَلَائِصَ عَدْنٍ حَمَائِلُ سُيُوفَهُمْ المسد يَقُولُونَ : نَحْنُ عِبَادُ اللَّهِ حَقّاً حَقّاً لَا نُرِيدُ عَطَاءٍ وَ لَا رِزْقاً حَتَّى يَأْتُوا الْمَهْدِيِّ بعمق أنطاكية "}}<ref>امام مسلمین از اهل [[یمن]] درخواست کمک میکند. هفتاد هزار نفر از جانب [[یمن]] از سوی رودهای عدن در حالی که بند شمشیرشان از لیف است به سمت او حرکت میکنند. آنها در حالی که این زمزمه بر لبانشان نقش بسته "ما حقیقتا بندگان خداییم و از او مزد و رزقی طلب نمیکنیم" در ژرفای انطاکیه به [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} میپیوندند؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۱، ص۳۵۷.</ref>. علاوه براین، برای تأیید دیدگاه یاد شده میتوان به روایاتی که بر همزمانی [[قیام]] [[قحطانی]] با [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} دلالت میکردند و نیز [[روایات]] [[فتوحات]] [[یمانی]] [[تمسک]] جست<ref>نک: [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۱۰۵.</ref>. البته در برابر [[روایت]] قبلی تنها یک [[روایت]] وجود دارد که بر اساس آن [[یمانی]] پیش از [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} از [[دنیا]] [[رحلت]] میکند. این [[روایت]] از کتاب مختصر [[اثبات الرجعة]] است و علاوه بر [[ضعف]] [[سند]] محتوای آن از جهات متعددی با مجموعههای مختلفی از [[احادیث]]، همخوانی ندارد، لذا به محتوای آن نمیتوان [[اعتماد]] کرد. [[روایت]] یاد شده از [[امام صادق]]{{ع}} است که میفرماید: {{عربی|" ثُمَّ يَعِيشُ الْيَمَانِيَّ فِي سَلْطَنَتُهُ فَارِغاً مِنَ الْأَعْدَاءِ ثَلَاثِينَ سَنَةً ثُمَّ يُفَوِّضْ الْمَلِكِ بِابْنِهِ السَّعِيدِ وياوي مَكَّةَ وَ يُنْتَظَرُ ظُهُورِ قَائِمُنَا حَتَّى يَتَوَفَّى.... وَهْماً يَرْجِعَانِ الَىَّ الدُّنْيَا بِدُعَاءِ قَائِمُنَا "}}<ref>پس [[یمانی]] فارغ از دشمنان به مدت سی سال حکومت میکند و پس از آن حکومت را به فرزندش سعید واگذار مینماید و در [[مکه]] سکنا میگزیند و منتظر [[ظهور]] [[قائم]] ما میماند تا اینکه از دنیا رحلت میکند... و آن دو ([[یمانی]] و فرزندش) به دعای [[قائم]] ما به دنیا باز خواهند گشت؛ مختصر اثبات الرجعة، به نقل از مجله تراثنا، سال دوم، شماره چهارم، ص۴۵۵.</ref>»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۰۷ - ۱۱۰.</ref>. |