پرش به محتوا

ام‌هانی دختر ابوطالب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'زهرای مرضیه' به 'زهرای مرضیه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
جز (جایگزینی متن - 'زهرای مرضیه' به 'زهرای مرضیه')
خط ۳۸: خط ۳۸:
در آن ایام، امیرالمؤمنین علی{{ع}} باخبر شد که عده‌ای برای فرار از قبول [[اسلام]]، در [[خانه]] خواهرش، [[ام هانی]] مخفی شده‌اند. [[حضرت]] به همراه [[سلاح]] و با کلاه‌خودی نقاب‌دار به مقابل [[خانه]] [[ام هانی]] آمد و صدا زد: "هر که در [[خانه]] است بیرون بیاید". [[ام هانی]] بیرون آمد و گفت: "بنده [[خدا]]! من [[ام هانی]]، دختر عموی [[رسول خدا]]{{صل}} و [[خواهر]] [[علی]] بن ابی طالبم، از [[خانه]] من صرف نظر کن".
در آن ایام، امیرالمؤمنین علی{{ع}} باخبر شد که عده‌ای برای فرار از قبول [[اسلام]]، در [[خانه]] خواهرش، [[ام هانی]] مخفی شده‌اند. [[حضرت]] به همراه [[سلاح]] و با کلاه‌خودی نقاب‌دار به مقابل [[خانه]] [[ام هانی]] آمد و صدا زد: "هر که در [[خانه]] است بیرون بیاید". [[ام هانی]] بیرون آمد و گفت: "بنده [[خدا]]! من [[ام هانی]]، دختر عموی [[رسول خدا]]{{صل}} و [[خواهر]] [[علی]] بن ابی طالبم، از [[خانه]] من صرف نظر کن".


[[امام علی]]{{ع}} فرمود: "افرادی را که در [[خانه]] جا داده‌ای بیرون کن". [[ام هانی]] گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} از تو [[شکایت]] می‌کنم". سپس [[امام علی]]{{ع}} نقاب خود را از سر برداشت و [[ام هانی]] او را [[شناخت]]. [[خواهر]] و [[برادر]] یکدیگر را در آغوش گرفتند و [[ام هانی]] گفت: "خواهرت به قربانت، [[سوگند]] یاد کردم که از تو [[شکایت]] کنم". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: "خدمت [[پیامبر]]{{صل}} برو و از عهده [[سوگند]] خود بیرون بیا، و اکنون [[رسول خدا]]{{صل}} در بالای دره است". هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} در [[خیمه]] مشغول [[غسل]] بود و زهرای [[مرضیه]]{{س}} جلو [[خیمه]] پرده گرفته بود، [[ام هانی]] به نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد؛ همین که [[پیامبر]]{{صل}} صدای [[ام هانی]] را شنید، فرمود: "ام هانی! خوش آمدی". [[ام هانی]] گفت: "پدر و مادرم به قربانت، امروز چنین ماجرایی پیش آمد". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هر که را تو [[پناه]] دادی در [[پناه]] من است و به ایشان [[امان]] دادم". [[فاطمه]]{{س}} فرمود: "ام هانی! از این جهت که [[علی]]{{ع}} [[دشمنان خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} را ترسانیده، از وی [[شکایت]] می‌کنی؟" [[ام هانی]] گفت: "چون قبلاً [[سوگند]] یاد کرده بودم که [[شکایت]] کنم، از این جهت معذورم". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "خدا از کار [[علی]]{{ع}} تقدیر کرد و کسانی را که تو [[پناه]] دادی، [[امان]] دادم"<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص۴۱۱؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۳۷-۱۳۸ و إعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} فرمود: "افرادی را که در [[خانه]] جا داده‌ای بیرون کن". [[ام هانی]] گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} از تو [[شکایت]] می‌کنم". سپس [[امام علی]]{{ع}} نقاب خود را از سر برداشت و [[ام هانی]] او را [[شناخت]]. [[خواهر]] و [[برادر]] یکدیگر را در آغوش گرفتند و [[ام هانی]] گفت: "خواهرت به قربانت، [[سوگند]] یاد کردم که از تو [[شکایت]] کنم". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: "خدمت [[پیامبر]]{{صل}} برو و از عهده [[سوگند]] خود بیرون بیا، و اکنون [[رسول خدا]]{{صل}} در بالای دره است". هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} در [[خیمه]] مشغول [[غسل]] بود و [[زهرای مرضیه]]{{س}} جلو [[خیمه]] پرده گرفته بود، [[ام هانی]] به نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد؛ همین که [[پیامبر]]{{صل}} صدای [[ام هانی]] را شنید، فرمود: "ام هانی! خوش آمدی". [[ام هانی]] گفت: "پدر و مادرم به قربانت، امروز چنین ماجرایی پیش آمد". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هر که را تو [[پناه]] دادی در [[پناه]] من است و به ایشان [[امان]] دادم". [[فاطمه]]{{س}} فرمود: "ام هانی! از این جهت که [[علی]]{{ع}} [[دشمنان خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} را ترسانیده، از وی [[شکایت]] می‌کنی؟" [[ام هانی]] گفت: "چون قبلاً [[سوگند]] یاد کرده بودم که [[شکایت]] کنم، از این جهت معذورم". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "خدا از کار [[علی]]{{ع}} تقدیر کرد و کسانی را که تو [[پناه]] دادی، [[امان]] دادم"<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص۴۱۱؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۳۷-۱۳۸ و إعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref>.


در ادامه [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: "خدای تعالی خیر بسیار به [[ابوطالب]] بدهد، اگر همه [[مردم]] از [[نسل]] [[ابوطالب]] بودند، همه [[شجاع]] و دلیر بودند"<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۲۵.</ref><ref>[[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۴.</ref>.
در ادامه [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: "خدای تعالی خیر بسیار به [[ابوطالب]] بدهد، اگر همه [[مردم]] از [[نسل]] [[ابوطالب]] بودند، همه [[شجاع]] و دلیر بودند"<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۲۵.</ref><ref>[[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۴.</ref>.
۲۱۷٬۸۳۵

ویرایش